وقتی نام کشور کره جنوبی را میآوریم، اولین چیزی که به ذهنتان میرسد چیست؟ سامسونگ؟ هیوندای؟ سریالهای کرهای؟ غذاهای کرهای؟ کره جنوبی یکی از کشورهایی است که هر چه میگذرد نام آن را بیشتر میشنویم. کشوری که فقط در طی 70 سال به موفقیت امروزی دست پیدا کرده است. جنبش استقلال طلبی کره در سال 1948 به سرانجام رسید و توانست به 38 سال استعمار ژاپن پایان دهد. باور کردنش سخت است، اما در همین مدت کوتاه، کره توانسته به یکی از کشورهای توسعه یافته دنیا تبدیل شود. چه در صنعت، چه در تکنولوژی و چه در فرهنگ، کره جنوبی جزو یکی از کشورهای شناخته شده دنیا است. و ما اینجا به تاثیر موج فرهنگی کره در شناخته شدن این کشور در دنیا میپردازیم.
کره جنوبی، فاصله استقلال تا توسعه
کرهایها بعد از به استقلال رسیدن، وقت را تلف نکرده و به سرعت برای پیشرفت کشورشان دست به کار شدند. آنها میخواستند که علاوه بر پیشرفت علمی، فرهنگ خود را به دنیا نشان دهند. کیم گو، یکی از رهبران جنبش استقلالطلبی کره که بعدها به مقام ریاست جمهوری هم رسید در یکی از سخنرانیهای مشهور خود در اینباره میگوید:
"میخواهم کشورمان زیباترین کشور دنیا باشد. ولی منظور از زیباترین، قدرتمندترین نیست. چرا که ما درد و رنج حمله و تسخیر را چشیدهایم و من نمیخواهم ملت دیگری، این رنج و درد را تحمل کند. ثروت، به اندازهای که فراوانی برایمان بیاورد کافی است. قدرت، به قدری که جلوی حمله کشورهای دیگر را بگیرد کافی است. تنها چیزی که هیچوقت کافی نیست، قدرت فرهنگ غنی کشور است. چرا که قدرتی که در فرهنگ است، هم ما را خوشحال میکند و هم خوشحالی را به کشورهای دیگر میبرد."
با چنین تفکری است که کرهایها از سال 1950 برای اشاعۀ فرهنگشان به دیگر کشورها برنامهریزی کردند و دولت سعی کرد که سرمایهداران را به سرمایهگذاری در زمینههای فرهنگی تشویق کند. اما در سال 1994، اتفاقی افتاد که کرهایها را در این راستا مصممتر کرد. در این سال، گزارشی به رئیس جمهور اعلام شد که نشان میداد سود حاصل از فروش فیلم «پارک ژوراسیک»، بیشتر از تمام سودی است که کره از فروش خودروهای هیوندای خود به دست آورده است. اینجا بود که دولت کره متوجه شد که صنایع دیگری هم هستند که میتوانند به اندازه صنعت خودروسازی و یا تکنولوژی سودآوری داشته باشند.
از این سال شاهد حمایت دولت از صنعت موسیقی، سینما و صنایع وابسته به آن هستیم. علاوه بر اینکه سرمایههای جدید برای این صنایع جذب شدند، دولت به شرکتهای فعال یارانه اختصاص داده و حتی روی شرکتهای کوچک و نوپا سرمایهگذاری کرد. و این توجه و سرمایهگذاری باعث شکلگیری پدیدهای به نام «موج کرهای» شد.
موجی که اندک اندک طوفان شد
موج کرهای، نو واژهای است که به افزایش شهرت فرهنگ کره در سطح جهان اشاره میکند. موج کرهای یا هالیو (Hallyu) اول با گسترش صنعت موسیقی و سریال کرهای در کشورهای آسیای شرقی و جنوب شرقی آغاز شد. واژه هالیو نیز از همان جا نشأت میگیرد. این واژه در اصلی چینی است و به موفقیت کره در اشاعۀ فرهنگش در دنیا اشاره میکند. در ژاپن، این واژه به هانریو تغییر پیدا کرد. این موج، موجسوارانی هم دارد که ستارگان سینما و موسیقی کره هستند و به آنها ستارگان هالیو میگویند. البته به طور کلی، اگر پای شهرت جهانی در میان باشد، از ترکیب واژۀ هالیو استفاده میشود. مثلا اگر سریالی بیرون مرزهای کره هم به شهرت برسد، میگویند این سریال یک هالیودراما است.
با سرمایهگذاری و توجه دولت، موج هالیو روز به روز گستردهتر شد و از ابتدای قرن 21، کره به عنوان یکی از موفقترین کشورهای صادرکننده فرهنگ و توریسم در دنیا معرفی شد. برای بیش از صد سال آمریکا تنها کشورِ مدعیِ صادرات فرهنگی بود، اما کره و انگلیس این انحصار را از آمریکا گرفتند. دولت که شاهد پیشرفت کشور بود، در برنامهریزی سالانه، بودجهای را به این کار اختصاص داد. در سال 2014، این مبلغ، یک درصد درآمد خالص کشور بود که حدود یک میلیارد دلار میشد. البته نباید نقش شبکههای اجتماعی و شبکههای اشتراک ویدئو مانند یوتیوب را نادیده گرفت. کره، بخش بزرگی از ترویج و گسترش فرهنگش را مدیون این شبکهها است.
بلافاصله بعد از پخش فیلمها و سریالها، روند ترجمه آنها آغاز شده و در اندک زمانی، به زبانهای مختلف ترجمه و در دسترس عموم قرار میگیرند. موضوعات جالب و متنوع باعث شده بسیاری از آنها در کشورهای دیگر بازسازی شوند. مثلا در سال 2013 سریالی با عنوان پزشکان خوب (Good Doctor) در کره ساخته شد که داستان یک جراح نابغه اوتیستیک (autistic) بود. در سال 2017، نسخۀ آمریکایی این سریال، دقیقا با همین عنوان، ساخته شد. در سال 2019 هم، نسخۀ مشابهی در ترکیه با عنوان پزشک معجزهگر ساخته شد.
موج کرهای شامل فعالیّتهای مختلفی است، اما مشهورترین آنها کیپاپ (Kpop) یا همان صنعت موسیقی کره و کیدراما (Kdrama) یا همان صنعت سریالسازی کره است.
کیپاپ (Kpop)
کیپاپ یعنی موسیقی پاپ در کشور کره که شامل سبکهایی مانند پاپ، دنس پاپ، تکنو، راک، هیپهاپ و R&B میشود. در گذشته به کیپاپ، گایو (Gayo) میگفتند، اما با افزایش شهرت آن در دهه 2000، استفاده از کیپاپ مرسومتر شد. در قلب صنعت کیپاپ، گروههای موسیقی قراردارند. این گروهها عمدتا از دختران و پسرانی تشکیل میشوند که کار خود را از سن کم شروع میکنند. رقصهای هماهنگ و طراحی شده و موسیقی ریتمیکی که در ذهن شنونده باقی میماند از ویژگیهای اصلی گروههای کیپاپ است.
در دهه 2000 که این صنعت نام خود را در آسیای شرقی و آسیای جنوبی بر سر زبانها انداخته بود گروههایی مانند TVXQ ، Big Bang و 2NE1 در صدر لیستهای موسیقی کشورهایی مثل چین، ژاپن و تایوان قرار میگرفتند. این محبوبیت در کشورهای اطراف همین طور ادامه داشت تا اینکه در سال 2012، آهنگ Gangnam Style دنیا را تسخیر کرد.
بی تی اس (BTS)
بعد از موفقیت آهنگ گانگنام استایل، توجهات بیش از پیش به کره جنوبی جلب شد. البته در ابتدا ستارگان هالیو موفقیت چندانی در کشورهای غربی مثل اروپا و آمریکا نداشتند، اما رفته رفته در این بازارها هم نفوذ کردند. امروز، بی تی اس مشهورترین گروه کرهای در بازار موسیقی جهانی است. این گروه، هفت عضو دارد و از سال 2013 فعالیت خود را آغاز کرده است. آنها در سال 2017 موفق شدند وارد بازار موسیقی آمریکا شوند و تا کنون چندین رکورد فروش را شکستهاند.
این گروه، تنها گروه کرهای است که موفق شده به لیست 200 آهنگ برتر و 100 آهنگ برتر بیلبورد راه پیدا کند. علاوه بر آن، تنها گروهی است که توانسته از سازمانی آمریکایی جایزۀ موسیقی دریافت کند. بی تی اس بیشتر از 20 میلیون نسخه از آلبومش را به فروش رسانده، تصویرشان روی جلد مطرحترین نشریههای دنیا مانند تایمز چاپ شده و سه سال مداوم در لیست تاثیرگذارترین افراد سال قرار گرفتهاند. بی تی اس از سرتاسر جهان طرفدارانی دارد که خود را ارتش بی تی اس مینامند.
توصیف صنعت موسیقی کره، کار سختی است چرا که سبک خاص خود را دارد. ستارگان این صنعت نشانی از فرهنگ کره هستند. از طراحی لباس و چهرهپردازی که دنبال میکنند تا سبک موسیقی و حرکات موزون، همه و همه نشانی از فرهنگ امروز کره است. البته که این فرهنگ در دنیا طرفداران بسیاری پیدا کرده است. در ایران نیز، کیپاپ طرفداران بسیاری دارد.
کیدراما (Kdrama)
کیدراما صنعت سریالسازی کره است که مانند صنعت موسیقیاش طرفدان بسیاری پیدا کرده است. صنعت سریالسازی نیز مانند موسیقی، ابتدا میان کشورهای آسیای شرقی و جنوب شرقی طرفدار پیدا کرد. البته که کم کم کشورهای دیگر نیز جذب سریالهای جذاب کرهای شدند. ایرانیان با سریال جواهری در قصر با صنعت کیدراما آشنا شدند. شخصیت اصلی این سریال که یانگوم نام داشت، شخصیتی حقیقی و اولین پزشک زن در کره بوده است. نام یانگوم بارها در تاریخ چوسان تکرار شده و سریال محصول سال 2003-2004 است. بعد از یانگوم، سریالهای تاریخی دیگری نیز از تلویزیون ایران پخش شد. میان کشورهای خاورمیانه، ایران جزو کشورهایی است که بیشترین توجه را به سریالهای کرهای نشان داده.
کیدراما در ترکیه و هند هم طرفداران بسیاری دارد، اما در سالهای اخیر بخشی از طرفداران خود را در ژاپن از دست داده است. با افزایش توجه به سریالهای کرهای، کمپانیهای معروف شروع به سرمایهگذاری در صنعت کیدرامای کره کردند. کمپانی نتفلیکس از سال 2015 تا 2020 بیش از 700 میلیون دلار در این کشور سرمایهگذاری کرده و 2 استدیوی بزرگ در این کشور ساخته است. استدیوی اول با 9000 مترمربع مساحت در YCDSMC و استدیوی دوم با 7000 مترمربع مساحت در استدیو سامسونگ قرار دارد. هر دو مجموعه، خارج از شهر سئول (پایتخت کره جنوبی) هستند.
امروز میتوانیم بسیاری از سریالهای کرهای را در وبسایت نتفلیکس ببینیم. علاوه بر آن، نتفلیکس از سال 2019 شروع به ساخت سریال کرهای کرده که یکی از پرطرفدارترین آنها سریال پادشاهی (Kingdom) است. در پنج سالی که از شروع سرمایهگذاری نتفلیکس میگذرد، این شرکت 80 برنامۀ کرهای ساخته است.
آن روی سیاه سکه
فقط صنعت موسیقی کره، ارزشی معادل 15 میلیارد دلار دارد. طبیعتاً وقتی پای این میزان از پول درمیان باشد، باید منتظر خبرهای بد هم بود. کیپاپ و کیدراما با ستارگان خود اصلا مهربان نیستند. هر دوی این صنایع به خصوص کیپاپ به شدت رقابتی هستند و هنرمندانی که میخواهند پا به این عرصه بگذارند گاهی از یازده سالگی آموزش میبینند. دورههای آموزشی طولانی، برای ستارگان کیپاپ چیز عجیبی نیست. متاسفانه شرکت در این دورۀ آموزشی طولانی به هیچ وجه تضمینی برای ورود کارآموزان به بازار کار نیست. درواقع، اکثر کارآموزان به بازار کار راه پیدا نمیکنند و درصد موفقیت در این صنعت به شدت پایین است.
به فرض اینکه یک نوجوان، در آزمونهای شرکتهای سرگرمی (Agency) قبول شود و به فرض اینکه دورۀ آموزشی را هم پشت سر بگذارد، باز هم تضمینی برای موفقیت او وجود ندارد. امروز حدود 150 گروه موسیقی در کره فعالیت میکنند، اما تعداد گروههای سرشناس کشور، زیاد نیست. به علاوه، این گروهها عمر محدودی دارند و بعد از مدتی منحل میشوند. یعنی در هر قدمی که در این راه برداشته میشود، احتمال شکست زیاد است. تعداد زیاد گروهها و آهنگهایی که هر روز منتشر میشوند باعث شده که عمر آهنگها کوتاه بوده و زود فراموش شوند. با فراموش شدن آهنگ، گروهها نیز فراموش میشوند.
فعالیّت در صنعتی که به شدت رقابتی است به اندازۀ کافی هنرمندان را تحت فشار میگذارد، به همه این ها قوانین سختگیرانه شرکتها را هم اضافه کنید و متوجه میشوید که بر خلاف ظواهر امر، شرایط برای ستارگان کیپاپ اصلا ایدهآل نیست. قراردادهای این شرکتها استثمار به تمام معناست. طول مدت قرارداد 10 سال است و در این مدت شرکت تمام زندگی ستارگان را کنترل میکند. در طول مدت آموزش و حتّی پس از آن، ستارگان به عمل جراحی زیبایی ترغیب میشوند، باید همواره رژیمهای لاغری شدیدی را دنبال کنند، باید ورزش کنند تا فیزیک خود را به ایدهآل شرکت برسانند، به شکل محدود میتوانند با خانوادههایشان ارتباط داشته باشند، اجازۀ داشتن تلفن همراه و اجازه داشتن رابطۀ عاطفی را ندارند.
هر کدام از عوامل بالا به تنهایی زندگی را سخت میکنند. اما اگر این عوامل را به استرس کار اضافه کنید، کافی است تا شرایط روحی هر کسی را به هم بریزد. بدتر از همه اینکه اکثر این ستارگان به خدمات سلامت روانی دسترسی ندارند و با افسردگی دست و پنجه نرم میکنند. بیشتر به این دلیل که افسردگی و مشکلات این چنینی در کره تابو به حساب میآیند. انتظارات از ستارگان بسیار بالاست و اگر نتوانند انتظارات را برآورده کنند، به شدت انتقاد میشوند هم از سوی شرکت و هم از سوی مردم.
این فضای انتقادی و پرفشار باعث شده بسیاری از این ستارگان تاب نیاورده و خودکشی کنند. در سالهای اخیر سازمانهای بسیاری سعی کردند که شرایط را برای ستارگانی که پا به این عرصه میگذارند راحتتر کنند؛ به خصوص که بسیاری از آنها زیر سن قانونی هستند. این تلاش ها همچنان ادامه دارند. بازیگران و خوانندگان دهه 40 در آمریکا نیز، شرایط مشابهی داشتند. در آن زمان، بازیگران یکی پس از دیگری قراردادهای خود را با شرکتها و آژانسها منحل کردند و به مرور شرایط تغییر کرد.
جای شک نیست که صنایع کیپاپ و کیدرامای کره به شدت جذاب و درآمدزا هستند. ما به عنوان مخاطبین این صنایع، تصویری بسیار جذاب میبینیم و از دیدن و شنیدن آثارشان لذت میبریم. امیدواریم که ستارگان این صنایع نیز از خلق این آثار لذت ببرند و امیدواریم که دیگر شاهد خودکشی ستارۀ دیگری نباشیم.
تألیف: لستسکند