وجود جاذبههای طبیعی خاصی مانند رود و دریاچههای رنگی از موهبتهایی هستند که در هر نقطهای از جهان نمیتوان شاهدش بود. موهبتی که شامل حال ایرانیها شده است و ما این فرصت را در اختیار داریم که در میهن عزیزمان به این جاذبههای منحصر به فرد سفر کنیم. در همین راستا به 8 دریاچه و تالاب رنگارنگی پرداخته شده است که زیبایی غیر قابل توصیفی دارند. همراه ما باشید تا علاوه بر معرفی این دریاچههای رنگی، نگاهی به موقعیت و علت متفاوت بودن رنگهای آن بپردازیم.
1. دریاچه مهارلو، شیراز
دریاچه فصلی مهارلو شیراز که با نام دریاچه صورتی نیز شناخته میشود در 27 کیلومتری جنوب شرقی شیراز واقع شده است. این دریاچه که وسعت 600 کیلومتر مربعی دارد، غنی از پتاسیم و نمکهای مختلف است. این موضوع در کنار تغییرات اقلیمی (از جمله گرمایش جهانی) سبب شده تا شرایط رشد آغازیان و باکتریهای نمک دوست در این دریاچه فراهم شود و پدیده کشند سرخ رخ دهد. کشند سرخ (Red tide) پدیدهای آبی است که به دلیل تکثیر بیش از حد میکروارگانیسمهایی مانند جلبکهای گیاهی، رنگ آب را از آبی به صورتی یا قرمز تغییر میدهد. پدیدهای که سبب آلودگی آبی و مسمومیت نیز میشود.
آب دریاچه مهارلو از دو رودخانه فصلی سلطان آباد، خشک رود (خرم رود) و چندین چشمه زیرزمینی دیگر تامین میشود. از این جهت هنگامی که در فصول زمستان و پاییز دمای هوا کمتر میشود و بارندگیها، آب بیشتری را وارد مهارلو میکنند، دریاچه رنگ معمولی خواهد داشت. اما در تابستان شرایطی عکس این ماجرا اتفاق میافتد، زیرا هوای گرم تابستان میزان آب بیشتری را تبخیر میکند، بارندگی بسیار کمتر است و از رودخانههای سلطان آباد و خشک رود آب کمتری وارد مهارلو میشود، تراکم نمکهای این دریاچه نیز بیشتر میشود و در نهایت تمامی عوامل لازم برای رخ دادن پدیده کشند سرخ و تغییر رنگ آب فراهم میشود.
2. تالاب لیپار، چابهار
به احتمال زیاد شناختهشدهترین دریاچه صورتی ایران، تالاب لیپار است که در استان سیستان و بلوچستان، 20 کیلومتری جاده چابهار به خلیج گواتر واقع شده است. این دریاچه نیز به علت پدیده کشند قرمز، مثل زمانهایی که تولید مثل و تراکم جمعیت فیتوپلانکتونها زیاد میشود، تغییر رنگ میدهد و طیف رنگهایی بین، آبی، صورتی، نارنجی و قرمز به خود میگیرد. اما به دلیل کوچکتر بودن این دریاچه نسبت به دریاچه مهارلو، تبخیر آب در فصل تابستان تاثیر واضحتری را بر جا میگذارد. هرچند بهترین زمان برای بازدید از تالاب لیپار از اوسط زمستان تا بهار است که رنگ و میزان آب به قدر کافی جذاب و گیرا است.
از آنجایی که این تالاب به آوازه بالایی دست یافته بومیان چابهار به ویژه اهالی روستای رمین، کسب و کارهای مبتنی بر گردشگری مانند دست فروشی، شتر سواری را بوجود آوردهاند که به تفریحات این جاذبه میافزاید.
3. گِلفشان نفتلیجه، گلستان
جاذبههای طبیعی بکر در استانهای شمالی ایران بیشمارند اما چندی از آنها مانند گِلفشان نفتلیجه زبان قادر به توصیف آن نیست. گِلفشان نفتلیجه، واقع در 15 کیلومتری شهر گمیش تپه، دارای حوضچهای منحصر به فرد است که رنگ آب آن غالبا بنفش یا صورتی است (نه همیشه). این پدیده عجیب در گِلفشان نفتلیجه ارتباط چندانی با کشند قرمز ندارد و بیشتر به مواد معدنی و کانیهایی ارتباط داده میشود که درون و اطراف این گلفشان یافت میشوند. گِلفشان نفتلیجه که ارتفاع 8 متری و قطر 500 متری دارد، به گفته اشخاص مختلف علاوه بر زیبایی بصری به دلیل غنی بودن از مواد معدنی، خاصیتهای درمانی نیز دارد. البته به خاطر داشته باشید (که بر خلاف سایر موارد این مطلب که به نوعی دریاچه یا تالاب هستند)، گِلفشان نفتلیجه منشا آتشفشانی داشته و توسط گِلهایی به وجود میآید که از دهانه آتش فشان خارج شدهاند.
4. مرداب سراوان، گیلان
در پارک جنگلی سراوان غیر از آسمان همه چیز سبز است. از چمن و درختان گرفته تا مردابی که با پوشش گیاهی متراکم خود، آب را همانند زمرد منعکس میکند. مرداب سراوان که در استان گلستان و حد فاصل شهرستان سیاهکل و رشت واقع شده است به لطف دست اندرکاران، مقصدی مناسب برای تمامی اعضای خانواده خواهد بود و هر فرد با هر سنی میتواند از این مکان دیدن کند.
در کنار پیستهای دوچرخهسواری و پینتبال، یکی از بهترین امکاناتی که در پارک جنگلی سراوان تعبیه شده، قایقهای پدالی هستند که سبب میشوند بازدیدکنندگان تجربه نزدیکتری با مرداب سراوان داشته باشند. البته مرداب سراوان بر خلاف گِلفشان نفتلیجه و تالاب لیپار، رنگ خاص خود را از تغییرات شیمیایی بدست نیاورده و این را مدیون پوشش گیاهی خاصی است که سطح آن را میپوشاند. این بدان معناست که درصورت از بین رفتن خرفه و خزههای روی آب، دیگر مرداب سراوان، آن زیبایی همیشگی را نخواهد داشت.
5. مرداب هسل، مازندران
مرداب هسل نه به بزرگی لیپار و مهارلو است و نه به شلوغی آنها، اما زیبایی سحر آمیزی که در آبهای آن میتوان دید در جای دیگر، ممکن نیست. آب مرداب هسل گاهی به رنگ قرمز است، گاهی سبز و گاهی به رنگهای دیگر! مرداب هسل که در یکی از گویشهای مازندرانی به معنای آبگیر فصلی است، در میان جنگل مشعل قرار دارد، به طوری که برای پیدا کردن آن نیاز به 15 دقیقه پیادهروی و گشتوگذار در قلب جنگل است. ضمن اینکه در این ماجراجویی، شانس تماشای درختان تنومند راش و آلو و حیواناتی چون آهو، سنجاب، ماهی و قورباغه را خواهید داشت.
6. دریاچه نمک، قم
دریاچه نمک قم که با نامهای حوض سلطان و دریاچه شاهی نیز شناخته میشود، حدود 220 کیلومتر مربع وسعت دارد و در شمال شرقی شهرستان قم واقع شده است. این دریاچه که از بقایای دریاچه خشک شده ساوه به حساب میرود، سابقه تغییر رنگ زیادی در طول پیدایش خود نداشته است، اما تغییرات دمایی، تکثیر آغازیان و عوامل دیگر سبب شده تا دریاچه قم در سال 1399 برای نخستین بار به رنگ قرمز درآید.
7. مرداب دیوک، مازندران
اگر حاضرید برای تماشای یک منظره بکر، چالشهای بیشتری را در سفر بپذیرید، مرداب دیوک (داریوک) در انتطار شماست. این جنگل رازآلود که در شهرستان کلاردشت واقع شده، بدون شک یکی از خاصترین مردابهای ایران را در خود جای داده است اما بنا به هر دلیلی، از نظر امکانات شباهتی به مرداب سراوان ندارد. برای رسیدن مرداب سبز ِ دیوک که با انبوهی از گیاهان و جلبکها پوشیده شده است، نیاز دارید تا مسافت کمی را در جنگل پیادهروی کرده و از مسیرهای خاکی و نه چندان هموار آن عبور کنید.
8. دریاچه ارومیه، ارومیه
دریاچه ارومیه، دومین دریاچه آبشور بزرگ در جهان است که وسعت آن به بیش از 2800 کیلومتر مربع میرسد. این دریاچه طی تغییرات اقلیمی و میکروارگانیسمی سالهای اخیر، با پدیده کشند سرخ و در نتیجه قرمز شدن بخشی از آبهایش مواجه شده است. به سبب این پدیده که بارها در این متن به آن اشاره شد، از اوایل تیر تا اواسط شهریور، بخشی از آبهای دریاچه ارومیه قرمز یا صورتی میشود.
همچنین به خاطر داشته باشید، دریاچه ارومیه تنها یک جاذبه نیست، بلکه میراث و نعمتی بزرگ در ایران است که از جنبههای مختلف مسبب سود و منفعت میشود. خوشبختانه این دریاچه که در همین چندین سال پیش تا مرز خشکی کامل پیش رفته بود، امروز با احیای تقریبی، حال بهتری نسبت به قبل پیدا کرده است.
البته نه تنها دریاچه و جاذبههای این فهرست، بلکه تمامی آب و خاک کشورمان موهبتیاند که در قبال حفظ آنها مسئول هستیم و فراموش نکنیم که نسلهای بعدی این حق را دارند تا به جای خواندن نام امثال این جاذبهها در کتب تاریخی، موقعیت آنها را در نقشه جغرافیا پیدا کنند.
تالیف: لستسکند