یزد شهری است که آن را به بافت قدیمیاش میشناسیم، به معماری زیبایی که در دنیای مدرن امروزی، نمونه آن را کمتر میبینیم، به فهادانی که همچنان در دل این دنیای مدرن میتپد. البته به دلیل همین بافت سنتی و زیباییهای آن است که یزد ثبت جهانی یونسکو شد.
مسجدهای تاریخی که قدمتی طولانی دارند در یزد کم نیستند. بسیاری از آنها هم مرمت شدهاند و سالانه هزاران بازدیدکننده دارند. مثلا مسجد جامع یزد با سردر و منارههای بلند و زیبایش، یکی از شگفتیهای شهر یزد است. مسجدی که برخی قدمت آن را به دوران پیش از اسلام نسبت دادهاند و گفتهاند مسجد روی آتشکدهای زرتشتی بنا شده است. در هر حال، آثار ساخت و ساز دوران مختلف را در آن میبینیم، هرچند که آنچه مانده، بیشتر به دوره تیموری باز میگردد. به جز مسجد جامع یزد، مساجد دیگری هم در این استان هستند که از نظر زیبایی و اهمیت تاریخی میتوانند کنار مسجد جامع بایستند. مساجدی مانند مسجد جامع فهرج، مسجد جامع میبد یا مسجد امیر چخماق.
اما در قلب شهر یزد، در محل چهارمنار، مسجدی وجود دارد که شاید کمتر مورد توجه بازدیدکنندگانِ این شهر تاریخی قرار گرفته است. مسجد خضرشاه، یکی از قدیمیترین موقوفات یزد است و همانطور که گفته شد در محله چهارمنار واقع شده و در این مطلب بیشتر درباره آن میخوانید.
مسجد خضرشاه و وصفش در متون
در سال 849 هجری قمری، سید امیر جلالالدین خضرشاه بن غیاثالدین علی یزدی مسجدی در شهر یزد ساخت. سید جلالالدین خضرشاه یکی از عارفان سلسله مرشدیه یزد بود و از دولتمردانِ دست به خیر و خوشنام شهر به حساب میآمد. همین شد که مسجد و خانقاهی را در محله چهارمنار بنا و املاک و باغات زیادی را وقف آن کرد. در وقفنامه مسجد آمده است که پس از ساخت، نام آن را مسجد ابواسحاقیه گذاشتند. در گزارشی از ساخت آن میخوانیم که:
"مرتضی اعظم، امیر جلالالدین خضرشاه – ادام الله سیادته – ساخته و در عمارت و بقاع الخیر، اهتمام تمام به جای آورد و دست ارادت به خلفای مرشدی داده و کسوت شیخ مرشد درآمده و در کوچه مذکور در جنب دولتخانه خود، مسجد جدید بنا فرموده و در میان مسجد، پایابی به نهر کیفرامرز حفر کرده و جماعتخانه ساخته و بر یسار مسجد، حظیرهای به جهت مدفن خود پرداخته و قبر حفر فرموده و در جنب حظیره، چمنی به غایت مروح ساخته و در پیشان چمن، بقعه مروح ساخته مرسوم به مرشدیه و علما و اهل الله و درویشان، غالب اوقات در آن بقعه ساکن باشند و در صبح و شام نقار مرشدی میزنند و بنای این مسجد در سنه تسع و اربعین و ثمانمائه بوده. اما هنوز اتمام نیافته، به خیر و زودی تمام گردد."
مستوفی به افقی هم در تکمیل این گزارش میگوید:
"مزارع بهادین آباد، حوالی اردکان و بسیار حقابه و باغات و اراضی در اهرستان و تفت قهستان خریده بر مسجد مزبور وقف فرموده و حاصل آنها را که قریب به پنجاه و پنج تومان میشود در وجه وظیفه طلبه علوم و مرسوم حفاظ مقرر کرد و به سبب دخل جمعی از اولاد آن جناب که خود را متولی شرعی میدانند و تمامی حاصل به مصارف غیر مقرر صرف مینمایند، مسجد رو به خرابی آورده و چراغش خاموش مانده و سیادت پناه میر عسکر خضر شاهی که خود را از جمله اولاد سید مومی الیه میداند به امر تولیت اشتعال دارد."
از این گزارشها، گزارشهای مشابه و وقفنامهی خود مسجد اطلاعات بسیاری درباره تاریخ ساخت، متولیان و اموال وقف شده به مسجد متوجه میشویم. مثلا میدانیم که در بهادین، اهرستان و قهستان اراضی، باغات و حقآبههای بسیار وقف مسجد شده که در سال 1112، درآمدی 55 تومانی برای مسجد به همراه داشته، اما با مداخله اولاد و افرادی که خود را متولیان مسجد مینامیدندT این درآمد صرف مخارجی غیر از مسجد شده و در نتیجه مسجد رو به خاموشی رفته است. آنچه مشخص است، مسجد امروز اوقافاتی که در وقفنامه ذکر شده است را ندارد و با گذر زمان، موقوفات یکی پس از دیگری از دست رفتهاند. مشخص نیست که چه اتفاقی برای موقوفات متعدد این مسجد رخ داده یا چگونه از وقف خارج شدهاند.
معماری مسجد خضرشاه
مسجد خضرشاه در زمره مساجد تک ایوانی است و دارای سه بخشِ صحن، ایوان و گرمخانه است. ایرج افشار در کتاب یادگارهای یزد در توصیف این مسجد نوشته است که سرتاسر ایوان را کاشیکاریهای نفیسی پوشانده که متعلق به دوره تیموری است. حتّی منبر مسجد هم کاشیکاریهای معرق با ارزشی داشته که بلندای آن 147 و عرض آن 192 سانتیمتر بوده است. در بخش دیگری میافزاید که در بخش محراب گرمخانه، یک قطعه سنگ مرمر قرار دارد که در سال 1294 نصب شده و اطراف آن تصاویر امامان شیعه نقر شده است.
در کنار همه اینها، از فرش دستبافت نفیسی صحبت میکند که در سال 1350 هجری قمری بافته شده و نقشهای سجادهای با نقوش درخت و بوته دارد. روی این فرش نفیس موقوفات مسجد بافته و به انگلیسی نوشته شده که وقف مسجد چهارمناره است.
مسجد خضرشاه و وقفنامههایش
طی سالها، از وقفنامه اصلی مسجد نسخ متعددی تهیه شده و در جاهای مختلف نگهداری شده که از لحاظ تاریخی و فرهنگ اجتماعی بسیار اهمیت دارند. از میان نسخ موجود، سه نسخه خطی و یک نسخه چاپی به دست آمده است. اولی وقفنامه گنجینه میرزا محمد کاظمینی در یزد به دست آمده و در آن به تاریخ 902 اشاره شده است. البته این تاریخ واقعی نیست و به تاریخ سند اصلی که رونویس از روی آن انجام شده اشاره میکند. احتمالا این سند متعلق به دوره قاجاریه است و ابعاد آن 20 در 295 است.
دومی در مجموعه خطی کتابخانه وزیری یزد است و روی آن تاریخ سوم ذیالقعده 1286 هجری قمری نوشته شده که احتمالا این تاریخ هم غیرواقعی است و از روی سند اصلی نوشته شده. خود سند احتمالا در قرن چهاردهم نوشته شده است. سومی وقفنامه مسجد خضرشاهی در اداره کل اوقاف و امور خیریه استان یزد است و روی این سند هم تاریخ 1286 هجری قمری خورده. نکته جالب درباره این نسخه این است که پر از غلط نوشتاری است. در آخر هم وقفنامه چاپی مسجد خضرشاهی است که چاپخانه گلبهار آن را به چاپ رسانده است.
بهار 1400 و مسجدی که رنگ دیگری میگیرد
به گفته خبرگزاری فارس، مسجد خضرشاهی قبلا مسجد آقای حیدری نام داشته و در دروازه شهر بوده. در گذشته در چهار منار آن آتش برپا میکردند تا کاروانیان راه خود را گم نکنند. مسجد خضرشاه در سال 1378 به عنوان یک اثر ملی به ثبت رسیده است. اما با وجود تاریخ ارزشمند، معماری زیبا و وقفنامهای که آن را منحصر به فرد میکند، این مسجد به قدر اهمیتش توجهات را جلب نمیکرد. امسال اما اوضاع متفاوت شده است.
این مسجد در بهار 1400 به عنوان مسجدموزه افتتاح شد و این اولین موزه تاریخی یک مسجد است. آثار ارزشمندی در موزه دیده میشود از جمله فرش 100 ساله که وقفنامه مسجد است و درباره آن صحبت کردیم، چندین زیلوی قدیمی، کتب و آثار مکتوب و البته قرآن چرمی. برای احیای این مسجد 400 میلیون تومان هزینه شده است.
کلام آخر
فرهنگ وقف سالهاست که بخشی از حیات اجتماعی ایرانیان است و آثار وقفی بسیاری در سراسر کشور پیدا میشود. همین فرهنگ هم بوده که باعث حفظ آثاری ارزشمند شده که امروز شاهد آنها هستیم. در مورد مسجد خضرشاهی هم داستان همین است. فرهنگ وقف آن را زنده نگه داشت. این فرهنگ را حتی در آثار و وسایلی که در مسجد وجود دارد هم میبینیم، چرا که بسیاری از آنها وقفی هستند.
تألیف: لست سکند