تا ساعت 12 -1 شب ما توی این خیابون بودیم و واقعا به هممون با اینکه خیلی خسته بودیم خوش گذشت و کلی خوشحال شدیم که این خیابون رو هم اومدیم و دیدیم و از سفرمون نهایته استفاده رو کردیم .چون من تمامه جاهایی رو که برنامه ریزی کرده بودم رو رفتم و دیدم و تنها جایی که نرفتم آکواریوم بود که من شنیده بودم آکواریوم پاتایا خیلی عالی و خوبه ولی این چیزی که من شنیده بودم مال زمانی بوده که هنوز آکواریوم بانکوک افتتاح نشده بود.
و چون من این رو نمیدونستم به آکواریومه بانکوک که بعدش تعریفش رو شنیدم که می گفتن خیلی عالی و خوبه و همچنین یه برنامه داره که با قایق وسط ماهی ها میبرنتون و می تونید به یه عالمه ماهی غذا بدید که دیگه قسمت نبود ما بریم و طبقه بالای پاساژ سیام پاراگون هستش که خیلی راحت با تاکسی یا BTS میتونید خودتون برید و نیازی نیست که بیخودی بابتش کلی پول الکی به تور لیدر ها بدید فکر کنم ورودیش هم نفری 500 بت باشه البته مطمئن نیستم.
مرکز خرید بوبی مارکت هم شنیده بودم که چون دوستم رفته بود و میگفت اصلا خوب نبوده ما نرفتیم .اونجا هم باید با قایق طرفای گراندپالاس برید که دوستم می گفت تا برسید اونجا از بوی گند فاضلاب خفه میشید اونجاهم اصلا چیزای خوبی نداره.باز هم در این مورد چون خودم نرفتم نظری ندارم.اینجور جاها سلیقه اییه .
یه جای دیگه به نام بازار چینی ها هم هست که چون من ترجیح می دادم بیشتر جاهای دیدنی رو برم تا بازارا اونجا رو هم نرفتیم.
بازار روی آب هم که از قبل توی اینترنت عکسای زیادی ازش دیده بودم خیلی خوشم نیومده بود و اونجا رو هم نرفتیم.اگر دوست داشتید خودتون خیلی راحت با تاکسی می تونید برید.
خلاصه بهتون توصیه می کنم که توی سفرتون تا جایی که می تونید باید از خواب و استراحتتون فاکتور بگیرید تا توی این زمان کوتاه بتونید تمام جاهایی رو که دوست دارید بگردید و ببینید.
نکته :توی تایلند هر روز یک رنگ خاص داره که اگر دوست داشتید می تونید طبق اون رنگ ها لباس بپوشید:
یکشنبه :قرمز
دوشنبه:زرد (رنگ سلطنتیشونه)
3شنبه :صورتی
4شنبه:سبز
5شنبه:نارنجی
جمعه:آبی
شنبه:زرشکی یا ارغوانی
از روز چهارم هم سفرمون به پاتایا شروع شد که توی سفرنامه بعدی در مورد اونجا هم توضیحات لازم رو میدم.
پاتایا
از روز چهارم سفرمون به پاتایا شروع شد که از روز قبل تور لیدرمون بامون تماس گرفت و گفت که فردا صبح ساعت 8:30 توی لابی هتل منتظر باشید ما هم تمام وسایلمون رو از شب قبل جمع کرده بودیم و صبح از ساعت 7 پاشدیم تا دوش گرفتیم و آماده شدیم دیگه 8 رفتیم برای صبحانه و چک اوت اتاق که خدا رو شکر هیچ بهانه ای برای جریمه کردن نداشتن و پولمون رو کامل بهمون پس دادن و ما هم صبحانه خوردیم و یه مدتی منتظر اتوبوسی که قرار بود با اون به پاتایا بریم موندیم وقتی سوار اتوبوس شدیم چندتا هتل دیگه دنبال بقیه مسافرا رفتیم که من و همسرم اینجا بود که واقعا فهمیدیم که نه تنها ما از نظر مالی سود کردیم که خودمون تور ها رو رفتیم بلکه از نظر زمانی هم کلی به نفع مون شده بود چون این تور لیدر ها با جا های مختلفی کار می کنن و برای هر گشت باید از چندین هتل مسافر ها رو جمع کنن که همین موضوع چند ساعت از وقت مسافر را رو می گیره و واقعا توی این شهر بزرگ که خیلی هم ترافیک داره شما قبل از اینکه به جای مورد نظرتون برسید کلی خسته می شید و ما از این نظر خیلی برامون خوب بود چون تور لیدر هتلمون نادیا ما رو یا با ماشین شخصی میبرد یا با یه ون که نهایتا 2و3 تا هتل اطراف رو میرفتیم و مسافر ها رو سوار می کرد و کلی زمان به نفعمون میشد.خلاصه ما از ساعت 8:30 آماده بودیم و تا سوار اتوبوس شدیم و دونه دونه دنبال مسافر ها رفتیم ساعت 11:30 به سمت پاتایا حرکت کردیم.
توی راه تور لیدر آژانسمون امی مجددا برامون یه خورده سخنرانی کرد که کلی بهمون در مورد پاتایا اخطار داد که خداییش با این که خودش تایلندی بود ولی بدون هیچ تعصبی تمامی خصلت های بدشون رو بهمون گوش زد کرد که واقعا هم مفید بودن و اگر کسی این چیزا رو ندونه و به پاتایا بره حداقل 5-6 هزار دلاری رو از دست میده که من اینجا همشون رو براتون می گم:
1- به هیچ عنوان توی پاتایا جت اسکی و موتور و یا هر چیزی رو که به شما کرایه میدن که بابتش باید یه برگه رو امضا کنید و مسئولیت اون وسیله به عهده شما میشه کرایه نکنید.مثلا اگر جت اسکی کرایه کنید توی دریا یه سری طناب میبندن که شما اون ها رو نمیبینید و امکان داره از روشون رد بشید و چون با سرعت از روشون رد میشید امکان داره یا جت اسکیتون چپ بشه یا اینکه یه کوچولو از رنگ جت اسکی بپره که بابت همین مسئله از شما بین 1000-3000 دلار جریمه می گیرن (که این اتفاق برای یکی از همسفریهامون که خودش جدا ازبانکوک به پاتایا اومده بود اتفاق افتاد و بابت یه جت اسکی 1000 دلار جریمش کردن )و یا اگر موتور کرایه کنید اگر خیلی خوش شانس باشید پلیس می گیرتتون و چون گواهی نامه موتور سواری یا گواهی نامه بین المللی ندارید حدود 200-500 دلار جریمتون می کنه و یا اینکه از اون جایی که موتور رو کرایه کردید چند نفر رو با ماشین می فرستن دنبالتون که مثلا یهو جلوتون ترمز کنن و شما با موتور با اون ماشین تصادف کنید یا اینکه یه نفر براتون کمین می کنه و یهو میاد و خودش رو میندازه جلوی موتور تا شما تعادلتون رو از دست بدید و موتور بیفته زمین و اونا هم ازین صحنه ها عکس می گیرن که مدرک داشته باشن که شما موتور رو خراب کردید ( که باز هم این مسئله برای یکی دیگه از همسفرامون که از همون اول از بانکوک مستقیم به پاتایا رفته بود اتفاق افتاد که ما روز آخر توی فرودگاه دیدیم که پاش شکسته و وقتی ازش پرسیدیم همین جریان رو برامون تعریف کرد که علاوه بر اینکه کل سفرش توی بیمارستان بوده و کلی هزینه بیمارستانش شده بود 30.000 دلار جریمه پرداخت کرده بود)خلاصه توی پاتایا قید وسیله های کرایه ای رو بزنید در غیر این صورت حداقل 1000 دلار آماده داشته باشید تا بتونید بهشون جریمه بدید تازه اگر شانس بیارید و خودتون سالم بمونید.همونطور هم که گفتم پلیس هاشون با خودشون همدستن و اگر بخوایید به پلیس زنگ بزنید و از اونا کمک بخوایید یه پورسانت هم به خاطر اینکه زندانیتون نکنه باید به پلیس بدید.
2-به هیچ عنوان گردنبند طلا و زیور آلات گران قیمت به خودتون آویزون نکنید چون در یک چشم به هم زدن ازتون دزدیده می شه.
3- توی رستوران ها به هیچ عنوان با هیچ کس مخصوصا تایلندی ها دعوا نکنید چون شما فکر می کنید با یه نفر دارید دعوا می کنید چشم که باز می کنید می بینید که یه عالمه آدم با انواع مختلف صلاحا محاصرتون کردن و دودش فقط و فقط تو چشم خودتون میره.
توصیه های خودم:
3- هزینه بیمارستان توی تایلند خیلی زیاده یکی از همسفرای ما بچش مریض بود که یه شب کارشون به بیمارستان کشید و به خاطر یه سرم ودکتر و چندتا قرص و شربت 1000 دلار خرجشون شده بود ولی چون اکثر آژانس ها همه مسافراشون رو بیمه می کنه تا 12000 دلار رو بهتون توی ایران برمی گردونن فقط باید فاکتور ها و ویزیت هایی رو که پرداخت کردید رو مهر شده با خودتون برگردونید تا بتونید پولتون رو از آژانس بگیرید.
4- اگر از هر مغازه یه مبلغی رو خرید کنید(فکر کنم بالای 100 دلار ولی مطمئن نیستم شاید کمتر باشه ولی بیشتر نیست) و بتونید ازاون مغازه فاکتور خرید با مهر بگیرید توی فرودگاه موقع برگشت به قسمت بازرگانی که برید مبلغ مالیات رو از خریدتون کم می کنن و بقیه پولتون رو بهتون پس میدن چون به توریست مالیات تعلق نمیگیره.این رو هم ما موقع برگشت توی فرودگاه فهمیدیم .
اول از همه ببخشید که اول این سفرنامم مجبور شدم این مسائل نا خوشایند رو بگم ولی اینا مسائلین که توی پاتایا زیاد اتفاق میوفته و تا جایی که می تونید به خاطره اینکه سفر خوبی داشته باشید باید ازین مسائل دوری کنید و اگر کاری به کارشون نداشته باشید و نکات بالا رو رعایت کنید مطمئن باشید هیچ مشکلی براتون پیش نمیاد و از نظر امنیت واقعا شهر امنیه چون ما تا دیر وقت تو خیابونا قدم میزدیم بدونه اینکه کوچکترین مشکلی برامون پیش بیاد و واقعا این 3 روز بهمون خوش گذشت.
مزرعه زنبورها:
بعد از سخنرانی امی, به مزرعه زنبورها رسیدیم که جای خیلی خوبی بود اونجا یه آقای ایرانی منتظرمون بود که در مورد این مزرعه و زنبورها برامون توضیحات جالبی میداد.اول که وارد شدیم هر کس می تونست کندوی پر از زنبور ها رو توی دستش بگیره و با کندو عکس بگیره که غیر از من و همسرم کسه دیگه ایی جرات نکرد این کار رو انجام بده.
بعدشم وارد یه بخش دیگه شدیم که در در مورد خواص عسل و اینکه چطور تشخیص بدیم عسلی که داریم اصل هست یا نه توضیح داد:
و بعد کلی از خواص ماده رویال گفت و اینکه سالانه عده زیادی از بیمارهای سرطانی و MS به این مرکز میان که زنبور درمانی کنن و طی یه دوره حدودا 3ماه میتونن سلامتیشون رو بدست بیارن و روی این موضوع داره تحقیقات خیلی زیادی میشه و یه چیز خیلی جالب در مورد ماده شیری رنگ رویال گفت که این ماده در واقع غذای سلطنتی هستش که فقط و فقط به خاطر مصرف این ماده است که زنبور ملکه 7برابر زنبور های دیگه عمر می کنه و از نظر جسه و وزن بزرگتر از زنبور های کارگره و خلاصه کلی صحبت دیگه کرد و برای هممون یه شربت عسل آوردن تعارفمون کردن و بعدش هم اگه کسی دوست داشت می تونست از عسل های طبیعی و رویال اصل با قیمت مناسب خرید کنه مثلا کوچکترین بسته رویال 1000 بت بود.
خلاصه ما یه خورده توی محوطه اونجا گشتیم و طبق معمول پیش بوداهای رنگاوارنگشون و مجسمه های زنبورهای مختلف کلی عکس گرفتیم تا بقیه اومدن و سوار اتوبوس شدیم و به سمت مقصد بعدی که مزرعه تمساح ها و پارک سنگ های چند میلیون ساله بود حرکت کردیم.
بعد از یه مسافت کوتاه به مزرعه تمساح ها رسیدیم که امی کلی بهمون توصیه کرد که خیلی سریع دنبال من بیایید تا به محل نمایش تمساح ها برسیم.توی مسیر رفت هم از پارک سنگ های چند میلیون ساله رد میشدیم که واقعا جای قشنگی بود ولی امی نمیذاشت عکس بگیریم چون می گفت باید سریع بریم تا به محل نمایش برسیم ولی از اونجایی که من و همسرم حرف گوش کن نبودیم تند تند توی هر قسمت می ایستادیم و عکس می گرفتیم چون واقعا جای فوق العاده قشنگی بود و نمیشد همینجوری از کنارشون رد بشیم.
بعد از یه خورده پیاده روی به محل نمایش رسیدیم و حدودا 20 دقیقه ای منتظر موندیم تا نمایش شروع شد.نمایشش هم این بود که یه آقا وارد استخر تمساح ها می شد و اونا رو از آب بیرون می کشید و وقتی دهنشون رو باز می کردن خودش رو روی زمین سر میداد و سرش رو توی دهن تمساح می کرد و تا چند ثانیه سرش رو همونجا نگه می داشت .
بعد از این نمایش هر کس که دوست داشت می تونست 100 بات بده و وارد قسمت تمساح ها بشه و روی تمساح ها بشیه و با دوربین خودش عکس بگیره اگر هم می خواستیم اونا ازمون عکس بگیرن و عکس چاپ شدش رو بهمون بدن علاوه بر اون 100 بات باید 250 بات دیگه پرداخت می کردیم که طبق معمول من پیش قدم شدم و رفتم و روی تمساح نشستم و شوهر عزیزم در کمال خونسردی ازم عکس گرفت ولی هر کاری کردم خودش حاضر نشد بیاد و روی تمساح بشینه و عکس بگیره(ظاهرا خیلی دوست داشت تمساحه من رو بخوره ) .ولی من مردم و زنده شدم تا وسط این همه تمساح روی یکی از بزرگتریناشون نشستم و عکس گرفتم خیلی ترس داشت ولی میدونستم که اگه اینجا این کارو نکنم دیگه فرصت انجام این کارو از دست میدم و به همین خاطر در طول سفر لقب شیر زن رو گرفتم . بعد از نمایش تمساح ها وارد قسمت دیگه مزرعه شدیم که اونجا هم چندتا فیل بودن که می تونستیم از روی عکس ژست های مختلف رو انتخاب کنیم و با فیل ها عکس بگیریم که برای این کار هم نفری 100 بات می گرفتن.و هر کس هم دوست داشت به فیل ها غذا بده 50 بات پرداخت می کرد و یه سبد موز می دادن و می تونستیم با دست به فیل ها موز بدیم که خیلی جالب بود چون فیل ها با خرطومشمون موز ها رو از روی دستمون برمی داشتن و توی دهنشون میذاشتن.
بعد از اونجا هم وارد قسمت دیگه ای شدیم که چند نوع ببر روی یه سکویی نشسته بودن که اینجا هم نفری 100 بات دادیم رفتیم کنار یه ببر نشستیم و در حالی که بغل دستمون غرش می کرد باهاش عکس گرفتیم.
بعد از اینکه کارمون توی مزرعه تمساح ها تمام شد دیگه باید برمی گشتیم سوار اتوبوس می شدیم که توی راه برگشت هم دوباره از پارک سنگ های چند میلیون ساله رد شدیم و قسمت های مختلفش رو با خیال راحت گشتیم که واقعا خیلی خیلی جای زیبایی بود یه دریاچه مصنوعی هم اونجا داشت که توش پر از ماهی های قرمز بزرگ بودن و اونجا با همسفرای دیگمون یه خورده نشستیم و از مناظر و محیط خیلی زیباش لذت بردیم.
وقتی سوار اتوبوس شدیم امی دوباره برنامه های تورهاش رو گفت که طبق معمول ما هیچ کدوم رو ثبت نام نکردیم و همه رو خودمون رفتیم.
بعد از یه مدت کوتاهی به پاتایا رسیدیم و چون از طرف آژانس نفری 2 تا کوپن غذا داشتیم و فقط توی پاتایا می تونستیم ازشون استفاده کنیم امی همه رو برد رستوران ایرانی سعید که علاوه بر کوپنمون 100 بت اضافه برای نهار دادیم.
بعد از نهار ما رو به هتلمون "پاتایاسنتر" رسوند .ساعت 3:30 بعداز ظهر ما هتل بودیم که هتل خوبی بود .هتل برای هر اتاق 100 دلار و برای سیف باکس 500بت ودیعه گرفت .و ما تمام مدارک و پول های اضافیمون رو توی سیف باکس گذاشتیم چون اصلا نباید هیچ چیز قیمتی توی اتاق ها بزارید و یا با خودتون حمل کنید.
هتل پاتایا سنتر واقعا از همه لحاظ خیلی خوب بود هم اتاقاش خیلی بزرگ و دلباز و تمیز بودن هم اینکه ویوش رو به دریا بود و هم موقعیت مکانیش عالی بود و دقیقا توی خیابان صاحلی اصلی قرار داشت و به تمام پاساژا و مراکز تفریحی نزدیک بود .
ما که به محض اینکه وارد اتاق شدیم بیهوش شدیم و تا ساعت 5:30 خوابیدیم و بعد از خواب سریع آماده شدیم و رفتیم توی خیابون صاحلی پاتایا قدم زدیم و از یکی از این موسسه های توریستی برای شب بلیط آلکازا شو رو گرفتیم البته خودتون هم می تونید با توک توک تا سالن آلکازا شو که توی خیابان اصلی پاتایاس برید و از همونجا بلیطش رو بگیرید.
جزیره پاتایا خیلی کوچک است و تمام پاساژا و مراکز تفریحیش داخله دو تا خیابون موازی یک طرفه هستن که یکی ازین خیابونا همون خیابون صاحلی پاتایاس که انتهای این خیابون ,خیابون معروف والکینگ استریت قرار داره و یه خیابونه موازی با همین خیابون صاحلی (که از طریق کوچه های بینشون هم به هم راه دارن مثل خیابونه جردن و ولیعصر ) که توش سالن آلکازا شو و پاساژ BIG C و چندتا پاساژ دیگه قرار دارن و توی این دو تا خیابون موازی همیشه یه عالمه توک توک یا وانت هست که بین این دو خیابون مرتب در حال ترددن و دور میزنن که مسافرا از هر جای این دو تا خیابون سوارشون بشن چه یه قدم جلوتر پیاده بشن چه کل این دوتا خیابون رو با این توک توکا دور بزنن نفری 10 بات می گیرن که البته این موضوع رو روز دوم یکی از همسفرامون که از بانکوک باشون آشنا شده بودیم و اونا یه روز زودتر اومده بودن پاتایا بهمون گفتن و ما روز اول و دوم فقط جلوی توک توکای خالی رو می گرفتیم و اونا هم 100 بت ازمون بابت هر مسیر می گرفتن .در صورتی که بایست جلوی هر توک توکی که پشتش مسافر سوار بود رو می گرفتیم و سوار میشدیم و از اونجایی که توک توکا بین این دو تا خیابون تردد میکنن هر جایی که می خواستیم پیاده می شدیم و فقط نفری 10 بات می دادیم.
1- شب اول برنامه آلکازا شو بود که امی قسمت VIP اش رو نفری 1000 بت می گرفت.
آلکازا شو یه شوی خیلی جالبه که تمام هنرپیشه های اون افرادی هستن که لباسای خیلی جالب و رنگاوارنگ و پر زرق و برق با تاج ها و کلاه های خیلی بزرگی می پوشن و توی این شو آهنگ های معروف هر کشوری رو با نمایش ها و لباس های مخصوص اون کشور اجرا می کنن که توی یکی از اجراهاشون هم با آهنگ ایرانی نمایش اجرا کردن که ما رو با این کارشون کلی سوپرایز کردن. این شو رو ما با تور های بیرون قسمت VIP نفری 600 بت رفتیم.قسمت معمولی اش هم نفری 450 بات بود.
آلکازا شو چند سانس داشت که ما سانس 7-8 رو رفتیم و کلی ازین شو لذت بردیم.بعد از شو هم تمام لیدی بوی های هنرپیشه میان بیرون می ایستن تا هر کس که دوست داره کنارشون بایستده و عکس بگیره و به ازای هر نفر و هر عکس 100 بات می گرفتن.
بعد از آلکازا شو با یکی ازین توک توکا به خیابون والکینگ استریت رفتیم که همونطور که تعریفش رو شنیده بودم هر دو طرف این خیابون پر از رستورانهای مختلف بود که بیشتر از همه خانومای اونجا جلب توجه می کردن. چندتا سوپری و دستفروشی هم اونجا بود و خلاصه خیابون پر سرو صدا و شلوغ و شادی بود .بعد از چند دقیقه ای گشت و گذار داخل این خیابون اومدیم بیرون و روبه روی خیابون والکینگ استریت مجددا به ناچار رفتیم مگدونالد شام خوردیم دیگه قیافه من و همسرم شبیه ساندویچ های مگدونالد شده بود شام اونجا هم 330 بات شد بعد از شام مجددا رفتیم والکینگ استریت و همونجا به خاطر خستگی کل روز اول رفتیم ماساژ پا با ماهی گرفتیم که واقعا تجربه ی خیلی خوبی بود و حس خیلی خوبی داشت (برای 20 دقیقه نفری 150 بات ) و از دست فرو شای اونجا هم یه خورده خرید کردیم و تا ساعت 1 شب توی این خیابون بودیم و حسابی بهمون خوش گذشت.
2-صبح روز دوم جزیره مرجان رو رفتیم که امی با نهار نفری 1300 بت می گرفت که می گفت ما شما رو قسمت اروپایی ها می بریم اون هم ما خودمون با تور های بیرون نفری 700 بات با نهار رفتیم که اگر خودمون ساعت 9 صبح میرفتیم دمه اسکله با نهار نفری 400 بت میشد که از همون جا می تونستیم با موتور به اون طرف جزیره (جزیره اروپایی) که خلوت بود بریم و ارزون تر از نفری 700 بت میشد.
ساعت 9:30 صبح ماشین اومد دنبالمون و ما رو به اسکله برد و از اونجا سوار یه قایق موتوری شدیم توی راه چندتا ایستگاه بود که قایق پیش هر ایستگاه توقف می کرد .ایستگاه اول ایستگاه چتربازی بود که برای 1 دقیقه چتر بازی نفری 500 بات می گرفتن که من و همسرم رفتیم و واقعا عالی بود و کلی عکس ازمون گرفتن که بعدش هر عکس رو 150 بت می فروختن .
ایستگاه دوم ایستگاه غواصی بود که نفری 700 بت می گرفتن که ما دیگه غواصی رو نرفتیم.
و در نهایت بالاخره به جزیره مرجانی رسیدیم که اول توی قسمت هندی ها و عربا پیادمون کردن که واقعا شلوغ و کثیف بود و خیلی تو ذوقمون خورد ولی 5 دقیقه بعدش ما رو با موتور به اون طرف جزیره بردن که موتور سواری توی این جزیره خیلی خوب بود و از لابه لای جنگل و بالای تپه ها می تونستیم دریا رو ببینیم که واقعا مناظر قشنگی بود بعد به قسمت اروپایی رسیدیم که هم خیلی خلوت بود و هم واقعا تمیز بود اونجا که رسیدیم رفتیم تو دریا یه خورده شنا کردیم و موقع نهار هم اومدیم بیرون نهار خوردیم که البته فقط برای رفع گرسنگی یه خورده ماهی سرخ شده با 2 قاشق برنج خوردیم و طبق معمول اشتها زده شدیم و کل غذامون موند و بعد از نهار هم دوباره رفتیم آبتنی و یه خورده آفتاب گرفتیم .جزیره مرجانی از لحاظ اینکه نسبت به قسمت های دیگه پاتایا آب تمیز تری داره و توی مسیر می تونید چتر بازی و غواصی کنید و اینکه شن های این جزیره سفیدن و مناظر زیبا و بکری داره توی پاتایا منحصر به فرده و یه روز متفاوت رو می تونید اونجا تجربه کنید.البته جت اسکی و موتور هم کرایه می دادن که ما جرات نکردیم سراغ هیچ کدومشون بریم.
ساعت 3:30 آماده شدیم و منتظر موتور ها موندیم تا بیان دنبالمون و ما رو به اون قسمت جزیره ببرن تا با همون قایقی که اومده بودیم به پاتایا برگردیم.
وقتی به ساحل پاتایا رسیدیم تاکسی ها منتظرمون بودن و ما رو به سمت هتل بردن و ما تا رسیدیم هتل دوش گرفتیم و 1 ساعت استراحت کردیم و مجددا ساعت 6 از هتل زدیم بیرون و توی همون خیابون هتلمون یه رستوران ایرانی دیگه به اسم البرز بود که 2تا کوپن غذای دیگه برامون مونده بود و می تونستیم کوپن هامون رو اونجا استفاده کنیم .توی رستوران البرز چلو زرشک با مرغ سفارش دادیم که واقعا غذاش عالی بود و خیلی بهمون چسبید و علاوه بر کوپنمون 20 بت هم اضافه دادیم ولی توی رستوران ها قیمت نوشابه ها رو سه برابر سوپری ها می دادن به همین خاطر قبل از اینکه وارد رستوران بشیم نوشابه ها مون رو از سوپری 7-11 توی راه می خریدیم و بعد می رفتیم رستوران (قوطی بزرک کوکاکولا توی سوپری7-11 ,15 بات بود قوطی کوچک کوکاکولا توی رستوران 50 بات بود )
3-بعد از رستوران پاساژBIGC رفتیم که بر خلاف تعریفایی که ازش شنیده بودم اصلا خوب نبود فقط از اینترنت اونجا تونستیم استفاده کنیم.
4-بعد از BIG C به پاساژرویال گاردن رفتیم که پاساژ خیلی خوبی بود و طبقه دوم این پاساژ یه خانه وحشت داشت که بلیطش نفری 350 بات بود و وقتی وارد اونجا می شدی آدم ها با لباس ها و قیافه های وحشتناک دنبالت می کردن و تا حد مرگ می ترسوندنتون و فضای داخل رو هم مثل فیلم ترسناکا کرده بودن که ما این رو هم نرفتیم چون همون موقع یکی از همین آدم وحشتناکا با یه اره برقی اومد بیرون و به شوخی اومد سمت من که همون جا من داشتم سکته می کردم مطمئنا اگه وارد اون سالنش میشدم زنده بیرون نمیومدم .ولی فضای بیرون این طبقه خیلی قشنگ بود ماکت های مختلف از هنر پیشه های معروف مثل مایکل جکسن و خواننده ها و بازیگرای هالیوودی و روبات های معروف تو سایزای خیلی بزرگ گذاشته بودن که واقعا فضای خیلی خوبی بود و هر قسمتش یه دیزایین خاص و متفاوتی داشت که بهتون توصیه می کنم این قسمت رو هم حتما حتما برید و ببینید.
طبقه سوم همین پاساژ یه محوطه بزرگ بود که لباسای خیلی خوب و با قیمت مناسب داشت که من از اینجا تونستم کلی خرید کنم.
طبقه اول این پاساژ که نسبتا شیک بود مغازه های برند های معروف بودن که واقعا گرون بود .
بعد از این پاساژ مجددا تا والکینگ استریت پیاده رفتیم و اون شب بارون خیلی شدیدی اومد که مجبور شدیم از سوپری 7-11 بارونی های یه سره پلاستیکی( دونه ای 30 بات) بخریم چون دیگه داشتیم خیس خیس می شدیم خلاصه ما که کم نمیاوردیم و زیر همون بارون با اون بارونی هامون رفتیم والکینگ استریت و تا ساعت 1 شب اونجا بودیم و این شب هم واقعا برامون یه خاطره خیلی خوبی شد.
5-روز سوم امی برنامه باغ نانگ نوچ رو داشت و بدون نهار نفری 900 بت میشد که ما این جا رو نرفتیم چون می خواستیم بریم پارک آبی.صبح ساعت 9 بیدار شدیم وبعد از اینکه آماده شدیم و صبحانه خوردیم با نقشه رفتیم پیشه رسپشن هتلمون و گفتیم که می خواییم بریم پارک آبی اون هم روی نقشه برامون علامت زد و گفت که به توک توکا از روی نقشه نشون بدید که می خوایید برید اینجا اسم این منطقه جمتین بود. یکی از همین توک توکا رو دربست گرفتیم و تا پارک آبی 100 بات شد.ورودی پارک آبی نفری 100 بات بود و از ساعت 7 صبح تا 6 بعد از ظهر بود .پارک آبی پاتایا نسبت به پارک های آبی شهر های دیگه کوچیکه و فقط 4-5 نوع سرسره ی بلند با چند تا استخر خیلی تمیز داره و یه صاحل اختصاصی هم داره که نسبت به ساحل های دیگه پاتایا واقعا تمیزه اون روز توی پارک آبی به ما خیلی خوش گذشت و کلی آبتنی و بازی کردیم و بعد از این همه رفت و آمد و تفریح واقعا به این آرامش نیاز داشتیم چون ما زود رفته بودیم خیلی خلوت بود و واقعا آرامش خیلی خوبی داشت توی همون پارک آبی هم یه سالن تمیز برای عوض کردن لباس ها و دوش داشت و یه کافی شاپ و سوپر مارکت بزرگ که کلی تنقلات خوشمزه داشتن.
پارک آبی کنار ساحل بود و اگه کسی می خواست توی دریا شنا کنه می تونست از یه درب وارد ساحل بشه که ما بعد از یه خورده بازی و آبتنی , کنار ساحل رفتیم و تو دریا هم شنا کردیم و آفتاب گرفتیم. البته قبلش یه مهر روی بازومون زدن که هر وقت می خواستیم برگردیم مشکلی پیش نیاد و بفهمن که ما قبلا بلیط گرفته بودیم.این قسمت از ساحل پاتایا خیلی تمیز و خوب بود و اصلا مثل قسمت های دیگه نبود چون اون قسمت از دریا که سمت خیابان اصلی بود خیلی کثیف بود و اصلا نمیشد اونجا شنا کرد .ولی اینجا جو خوبی داشت و یه قسمتش صندلی کرایه می دادن یه قسمتش جت اسکی و تفریحات آبی بود و دریا رو هم تا اونجایی که برای شنا مجاز بود طناب کشیده بودن و محیط امن و خوبی بود.
.کنار پارک آبی یه شهربازی بود که چندتا بازی خیلی خوب داشت که ما از تو استخر می دیدیمشون و قرار بود بعد از پارک آبی این بازی ها رو بریم ولی اینقدر توی استخرهای اونجا آرامش داشتیم و بهمون خوش گذشت که دیگه وقت نکردیم اون بازیها رو بریم.یکی ازین بازی ها این بود که یه سازه ی خیلی بلند در حد یه ساختمونه 10 طبقه بود که به این سازه چندتا صندلی بسته بودن و آروم آروم با همون صندلی میکشیدتون بالا وقتی به بالای این سازه میرسیدیت با سرعت صندلی رو به طرف پایین سر میداد که خیلی هیجان داشت. یه بازی دیگش هم ترن هوایی بود. یه بازیه دیگه اش هم بین دوتا برج خیلی خیلی خیلی بلند یه طناب بسته بودن که شما رو با ابزارهای مختلف به اون طناب می بستن و بعد از اون ارتفاع بالا هلتون میدادن و شما توی هوا روی این طناب معلق بودید و به طرف برج دوم سر می خوردید من خیلی دوست داشتم این بازی رو برم ولی بعد از پارک آبی دیگه نا نداشتم و باید زود بر می گشتیم هتل تا هم نهار می خوریم و هم یه خورده استراحت می کردیم وبرای تور مینی سیام آماده می شدیم .
ما حدودا ساعت 4-3 بعد از ظهر از استخر زدیم بیرون و از همونجا هر توک توکی رو که می خواستیم بگیریم می گفتن تا هتل 300 بت میبریمتون ولی ما راضی نمیشدیم و همون مسیری رو که اومده بودیم پیاده به سمت جاده رفتیم که توی همون مسیر کلی بازار و مغازه وسایل سنتی و لباس و اینجور چیزا بود که هم خرید می کردیم هم به سمت جاده می رفتیم بعد از 10 دقیقه پیاده روی به سر جاده رسیدیم که یکی از همون توک توکارو دیدیم که توش مسافر بود و ما جلوش رو گرفتیم و سوار شدیم و با نفری 10 بات ما رو تا خیابون هتل رسوند. نهار رفتیم رستوران البرز خوردیم که دیگه این سری کوپن نداشتیم و باید خودمون حساب می کردیم که هر دومون شد 450 بات و دوتا نوشابه هم از بیرون گرفتیم که اونم شد 30 بات . ساعت 5 بعدازظهر هتل بودیم یک ساعت خوابیدیم و مجددا دوش گرفتیم و برای مینی سیام آماده شدیم. 6-مینی سیام: یه پارک نسبتا بزرگی بود که نماد تمام کشور ها رو به صورت ماکت درست کرده بودن و اونجا گذاشته بودن که تخت جمشید هم جزوشون بود و خیلی خوب شد که اینجا رو شب رفتیم چون هم نور پردازیه خوبی داشت و هم اینکه صبح خیلی گرمه و آفتاب واقعا اذیت می کنه.امی این تور رو نفری 900 بت میبرد که ما اینجا رو هم نفری 600 بت رفتیم.
بعد از مینی سیام توی همون خیابون صاحلی نزدیک هتلمون پیاده شدیم و یه مرکز ماساژ رو انتخاب کردیم که یه محیط خیلی خوب و تمیزی بود یه آهنگ خیلی ملایم و آرامش بخش گذاشته بودن بعد بهمون یه لباسای گشاد و سفید دادن پوشیدیم و توی یه اتاق با نور خیلی لایت روی دشکای نرم دراز کشیدیم و یک ساعت تای ماساژمون دادن(ساعتی 300 بات) که واقعا این یک ساعت برای من به اندازه یک ربع گذشت از نوک سر تا نوک پاهامون رو با یه مهارت خاصی ماساژمیدادن که واقعا تمام خستگی رو از تنمون بیرون کردن .بعد از ماساژاحساس می کردیم داریم روی ابرا راه میریم خیلی خیلی ریلکس شده بودیم حس خیلی خوبی بود با همین یک ساعت ماساژ کلی انرژی گرفتیم . بعدش رفتیم واکینگ استریت و یه رستوران ایرانی سنتی اونجا بود که هم قلیون داشت و هم جو خوبی بود و اونجا هم کلی لذت بردیم و قلیون کشیدیم و کنار ایرانی های دیگه کلی گفتیم و خندیدیم و بهمون خوش گذشت. بیرون والکینگ استریت معمولا یه گاری پر از سوسک و کرم و ازین جک جونورای سرخ شده و آب پز بود که خود تایلندی ها می خوردن ولی توریستای دیگه فقط باشون عکس می گرفتن که واقعا چندش آور بود.
شب هم ساعت 12 برگشتیم هتل تا وسایلمون رو جمع کنیم چون ساعت 5:30 صبح باید اتاق رو تحویل میدادیم و قرار بود ساعت 6 اتوبوس بیاد دنبالمون که به طرف فرودگاه بانکوک حرکت کنیم. موقع چک اوت اتاقمون گیر دادن که درب پشت کنترل تلوزیونتون نیست و باید جریمش رو پرداخت کنید حالا هر چی ما بهشون می گفتیم ما توی این مدت حتی تلوزیون رو روشن نکردیم به خرجشون نمیرفت که نمی رفت خلاصه بیخود و بی جهت مجبورمون کردن بابت درب پشت کنترل تلویزیون 200 بات جریمه بدیم!(موقع گرفتن اتاقتون همه چیز رو چک کنید که بی خودی مثل ما نخوان سر کیسه تون کنن چون به هر بهانه ای ازتون جریمه می گیرن )
ساعت 8:15 صبح به فرودگاه بانکوک رسیدیم البته ما انقدر خسته بودیم که کل مسیر رو خوابیدیم و وقتی رسیدیم بیدارمون کردن که رسیدیم باید پیاده بشید.ساعت 11:30 صبح هم پرواز مون به سمت تهران بود البته چون تایلند هواپیماهای ایرانی رو تحریم کرده هواپیمای ما باید توی هند بنزین می زد و ما یه دور از بانکوک به سمت هند رفتیم و هواپیما اونجا نشست البته هیچ کس اجازه پیاده شدن نداشت و بعد از 1 ساعت که بنزین زد دوباره از هند به سمت تهران حرکت کرد خلاصه پرواز 7 ساعته تبدیل به 11 ساعت شد.
و سفرمون به پایان رسید.
نکته:قیمت ها توی تایلند معمولا ثابتن و تغییر نمی کنن و مثل اینجا نیست که شب بخوابین صبح بیدار بشید ببینید قیمتها 3برابر شده این رو به این خاطر می گم که خود من با اینکه قبل از رفتنم سفرنامه های خیلی قدیمی رو خونده بودم ولی قیمتا همه همونایی بودن که گفته شده بود تازه بعضی جاها من بیشتر چونه می زدم و باز هم قیمتش کمتر می شد.پس به این قیمت هایی که توی سفرنامم گفتم می تونید اعتماد کنید و اگر قیمتی رو به شما دادن به همین قیمت ها برسونیدشون چون اونجا خیلی بدتر از ایرانه و باید خیلی خیلی باشون چونه بزنید بعضی وقتا میشه یه چیز رو یک سوم قیمتی که می گن بگیرین.
امیدوارم که مطالبم مورد استفادتون قرار بگیره.
اگر سوالی داشتید من در خدمتم.
مطالعه قسمت اول سفرنامه