مقدمات سفر: با توجه به اینکه بنده در مهرماه سال 1389 سفری سه روزه به دبی با برادرزادهام داشتم و جای همگی خالی خیلی خوش گذشت لذا تصمیم گرفته بودم تا به اتفاق همسر و فرزندم مسافرتی به خارج از کشور داشته باشیم زیرا حتماً تجربه جالبی به خصوص برای کودکان خواهد بود و با فرهنگ و آداب دیگر ملل آشنا خواهند شد. هدف اولیه ما سفر به کشور ترکیه و شهر استانبول بود به چند دلیل، اول اینکه قیمت پوشاک واقعاً به نسبت تهران قیمت پایینی دارد و دوم جاهای دیدنی و جالب فراوانی دارد و سوم و از همه مهمتر هزینه سفر نیز به مراتب کمتر از سایر کشورها بود ولی با توجه به مشکلات امنیتی چند وقت گذشته و سرمای شدید و بارش برف سنگین از این سفر منصرف شده و تصمیم جدی برای سفر به امارات گرفتیم. از طرفی با توجه به برگزاری فستیوال جشنواره خرید و اینکه من و همسرم کارمند هستیم و فرزند دبستانی هم داشتیم و باید برنامه سفر را به صورتی برنامهریزی می کردیم که نه به کارمان لطمهای بخورد و نه به تحصیل فرزندمان بنابراین تصمیم گرفتیم توری را انتخاب کنیم که آخر هفته را بتوانیم در سفر باشیم و جمعه نیز بازگشت باشد بنابراین بین آژانسهای مختلف جستجو کردیم و چون پرواز امارات را می خواستم مرتکب اشتباهی شدم که در ادامه بازگو خواهم کرد.
جمله بسیار سفر باید تا پخته شود خامی درباره بنده مصداق پیدا نمود و با آژانسی نه چندان معتبر (البته بنده خبر نداشتم) درباره تور و هتل و پرواز صحبت کردم و توری انتخاب کردم که پروازش پنجم بهمن و برگشت نهم باشد. اسکن پاسپورتها را فرستادم و پرواز 20:45 دوشنبه شب را درخواست کردم ولی متاسفانه پرواز تکمیل بود و به ناچار پرواز 05:40 صبح سه شنبه 5 بهمن و برگشت 16:10 روز جمعه 8 بهمن را انتخاب نمودم.
بنده از هتل انتخابی آژانس راضی نبودم چون در نت تعریف خوبی ندیده بودم و این مطلب را به کارشناس آژانس متذکر شدم ولی ایشان حقیقت را بیان نکردند و به ناچار هتل نیز سه ستاره سان اند سندز سی ویو را که به گفته کارشناس آژانس، هتل خوبی بود را انتخاب کردم و قرار شد روادید چهار روزه برایمان صادر گردد تا سریعتر صادر شود، اشتباه دوم را نیز اینجا مرتکب شدم که توضیح خواهم داد. (حتماً توجه داشته باشید حتی اگر نخواستید بیشتر از سه روز دبی بمانید ولی ویزا را 10 روزه یا 14 روزه بگیرید که خیالتان راحت باشد شاید خدای ناکرده اتفاقی بیفتد و مجبور شوید چند روزی بیشتر در کشوری غریب بمانید) همین ویزای چهار روزه حداقل برای بنده استرس فراوانی ایجاد کرد، زیرا اگر بیشتر از 96 ساعت می ماندم باید جریمه سنگینی پرداخت می کردم.
هزینه تور برای هر نفر 16900000 ریال بود که جمعش برای سه نفر شد 50700000 ریال که نصف مبلغ را برایشان کارت به کارت کردم تا قرارداد نوشته شود. این آژانس در پکیج نوشته بودند صدور ویزا 48 ساعته میباشد ولی تا چند روز مانده به پرواز مدارک را تحویل ما ندادند.
به هر حال مدارک را بعد از تسویه حساب و رویت و تایید اینجانب تحویل گرفتم و مهر آژانس نیز روی بلیطها، واچر هتل، بیمه و ویزاها زده شد و بنده به اتفاق همسرم به شعبهای از بانک ملت رفته و تقاضای ارز مسافرتی نمودیم و خیلی سریع حواله 600 دلار برای دو نفر به ارزش 19980000 ریال برایمان صادر شد. به هر حال بعد از گرفتن مرخصی اداری و مرخصی فرزندم از مدرسه و کلاس زبان بالاخره بعد از مدتها انتظار روز پرواز فرا رسید و ساعت 12:30 بامداد سه شنبه با خودروی شخصی به فرودگاه امام (ره) عزیمت کردیم و بعد از پارک خودرو در پارکینگ روباز شماره 3 به سمت سالن پروازهای خروجی حرکت کردیم و با بازشدن گیت پرواز و گرفتن کارت پرواز به سمت باجه بانک ملت رفته و ارزها را تحویل گرفتیم و در سالن منتظر هواپیمای بوینگ 777 امارات شدیم و بعد از نیم ساعت مسافرگیری انجام شد و از جت وی به سمت سالن هواپیما و بخش اکونومی و صندلی مربوطه رفتیم، مهماندارن بسیار مودب و با لبخند خوشامدگویی نموده و مسافران را به سمت صندلیهایشان راهنمایی می کردند.
ردیف های هواپیما در بخش اکونومی 10 صندلی و در انتهای هواپیما 8 صندلی تعبیه شده بود و همه چیز تمیز و مرتب و با هر صندلی یک هدفون شخصی. به هر حال دقیقا و سر ساعت غول اماراتی پرواز نمود و از آسمان تهران به سمت دبی حرکت نمود.
عکس از نت، داخل هواپیما از سفرنامه خانم محبوبه خ
آسمان خلیج همیشه فارس
صبحانه هواپیما
به هر حال بعد از صرف صبحانه و استفاده از امکانات داخل هواپیما نظیر اینترنت و فیلم و ... ارتفاع هواپیما کمتر شد و شهر دبی نمایان گردید. نکته جالب این بود که نیم ساعت به فرود مانده از طریق مانیتورهای روی صندلی محل تحویل چمدانها کاملاً مشخص و اطلاع رسانی شده بود.
نمای شهر دبی از آسمان
نمای شهر دبی از زاویه ای دیگر
نمای فرودگاه دبی
خدمه هواپیمایی امارات سنگ تمام گذاشتند و بعد از فرود نرم هواپیما در ترمینال 3 دبی که اختصاصی ایرلاین امارات است و خروج از جت وی به سمت گیت های کنترل پاسپورت هدایت شدیم. بعد از معطلی طولاتی 90 دقیقه ای و انجام آی تست و ثبت مهر ورود به سمت محل ترانسفر که یک هندی بود حرکت کردیم. متاسفانه به دلیل کمبود وقت و معطلی در گیتهای خروجی موفق نشدیم از فری شاپ فرودگاه استفاده کنیم ولی تا دلتان بخواهد زیبایی، تکنولوژی، احترام به افراد و هر چی که بگم ما نداریم یا کم داریم اونا بهترینش را دارند، محلهایی برای استفاده افراد از کالسکه، ویلچر و سرویس های ویژه برای افراد ناتوان و یا کودکان. نظافت و علائم راهنمایی برای رسیدن به مقصد و .....
برج العرب
بعد از پیاده کردن مسافرهای هتل های دیگر به سمت دیره و هتل سه ستاره سان اند سندز سی ویو حرکت کردیم و بعد از نیم ساعت بالاخره رسیدیم. لیدر هتل را دیدیم و پاسپورتها را برای تحویل اطاق دادیم و لیدر برایمان از گشتهای شهری و ارائه خدمات هتل نیم ساعتی صحبت کردند. بگذریم اطاق را تحویل گرفته و مستقر شدیم.
این هتل به سه ستاره بودن نمی ارزید چون هم خیلی از مرکز شهر دور بود و هم بد راه و اغلب تاکسی ها حتی با دیدن کروکی هم نمی شناختند و فقط با گفتن خیابان البراحه متوجه محل هتل می شدند. همسرم ناراضی بود و گاهی غرولندی می کرد ولی بنده حرف را عوض می کردم چون کاری بود که انجام شده و دیگر نمی شد کاری کرد و هدف بنده هم این بود که تا آنجایی که می شود به آنها خوش بگذرد.
بعد از صرف نهار با یک نوع، به منظور دیدن سیتی سنتر بیرون زدیم و با پرداخت 14 درهم و رد شدن از میدان ساعت به سیتی سنتر رسیدیم، ورودی تاکسی در روز 5 درهم و در شب 12 درهم است. در اینجا لازم است این نکته را یادآوری کنم که دختر ما کار مترجم را هم انجام می داد و هدف ما هم این بود که هم زبان انگلیسی اش تقویت شود و هم با جملات و لهجه ها آشنا شود بنابراین معمولا دخترم صحبت می کرد و من و همسرم هم او را تشویق می کردیم.
جایتان خالی بود سیتی سنتر بسیار زیبا و با مغازه های بزرگ و متنوع ولی گرون. همسرم از دو فروشگاه مواد آرایشی بهداشتی، روغن آرگون، بادام و از این دسته تقویت ها برای خودش خرید کرد و بنده هم دنبال اشانتیون و هدیه بودم و انصافاً هم اگر داشتند حتماً با خوشحالی تقدیم می کردند و از خرید مشتری هم تشکر می کردند.
این عادت آنها عالی است و بنده تو تهران کمتر این موضوع را دیده ام و حتی وقتی از فروشگاه برندی خرید می کنی اصلاً بحث اشانتیون و هدیه مطرح نمیشود، خلاصه تا ساعت حدود 9 شب در سیتی سنتر و کارفور بودیم و خریدی هم به نیت سوغاتی انجام دادیم ولی بسیار محدود چون قیمتها سنگین بود. بعد از صرف شام در مک دونالد که جمعش شد 36 درهم با تاکسی و پرداخت 20 درهم به هتل برگشته و مشغول استراحت شدیم.
اطاق شماره 218 هتل
میدان ساعت(استفاده از تصویر سفر قبلی بنده به دبی)
صبح روز دوم یعنی چهارشنبه بعد از صرف صبحانه که کاملاً معمولی بود به قصد اطلاع از گشت شهری تور با لیدر صحبت کردیم که با توجه به شناخت از دبی با خواندن سفرنامه های دوستان و استفاده از تجربه آنها گشت شهری از ساعت 14 تا 23 را انتخاب کردیم که نفری 260 درهم بود و تقریباً جاهای مهم را شامل میشد که برای شما عزیزان خواهم نوشت.
به هر حال با سرویس هتل به انصار مال که یک فروشگاه ایرانی بود رفتیم و با توجه به اینکه فقط دو ساعت تا برگشت به هتل وقت داشتیم به ترتیب طبقات را شروع به کاوش کردیم و خرید مختصری هم انجام دادیم، بیشتر لباسها برای افراد سایز بزرگ بود و فقط از شلوار جین توانستیم چند تایی برای همسر و فرزند و سوغاتی خرید کنیم. مسیر تا هتل نیز طولانی و خسته کننده بود.
بعد از خرید به هتل برگشته و بعد از صرف مختصری نهار و استراحتی کوتاه با اتوبوس به گشت شهری رفتیم و به ترتیب از خور ، ونیز دبی که بسیار زیبا بود، منوریل دبی و بازدید دور از وایلدوادی از ایستگاه منوریل و بازار بزرگ ابن بطوطه و سفری کوتاه با کشتی تفریحی، برج خلیفه و برج العرب و دبی مال و آکواریوم و رقص آب دیدن کردیم و در پایان هم در یک رستوران ایرانی شام خوردیم که بسیار عالی بود و بعد هم به هتل برگشتیم. این گشت شهری بسیار به صرفه بود چون اگر خودمان می خواستیم همه این جاها را برویم به غیر از هزینه تاکسی و شام و ورودیها باید بلیط منوریل هم تهیه می کردیم.
ونیز دبی
خرید هدیه یا سوغاتی
وایلدوادی
ساختمان نوساز سنتی نزدیک برج العرب
خیابانی در دبی
اسکله کشتی تفریحی
ابن بطوطه
نمای آسمان مصنوعی در ابن بطوطه
نمای اسکله
برج خلیفه در شب
روز سوم یعنی پنجشنبه هم بعد از صرف صبحانه ترجیح دادیم که مترو دبی را تجربه کنیم چون تعریفش را زیاد شنیده بودیم، به هر حال با تاکسی به اولین ایستگاه مترو نزدیک هتل رفتیم و 14 درهم پرداخت کردیم، داخل شدیم و باور کنید فضا ما را گرفت و مونده بودیم چکار کنیم، هدف ما رفتن به ابن بطوطه بود و چون گشت شهری فقط برای آشنا کردن مسافرین است و مسافت هم طولانی بود، باید خط سبز را سوار میشدیم و در تقاطع با خط قرمز و تعویض خط به سمت جبل علی میرفتیم و در ایستگاه ابن بطوطه پیاده میشدیم.
به دخترم گفتم بره سه تا بلیط نقره ای بگیره و دقت کند که حتماً ایستگاه ابن بطوطه باشد وگرنه اگر اشتباهی پیاده شوید و ایستگاه اضافه رفته باشید موقع خروج گیت باز نمیشود و باید جریمه پرداخت کنید، خلاصه دیدیم حداقل پانزده نفر تو صف بودند و ما هم دیدیم ساعت 10:30 صبح است بنابراین بیرون زدیم و با تاکسی رفتیم و دقیقاً 41 کیلومتر بعد رسیدیم، بگم که کیلومترشمار تاکسی هم در اتوبان مثل سرعت تاکسی پیش میرفت و خلاصه دم درب ابن بطوطه 80 درهم پرداخت کردیم، کلی سوپرایز شدیم از این هزینه.
خلاصه واقعا مکان زیبایی بود و فروشگاههای بزرگ و برندهای معروف و همسرم هم شروع کرد به خرید و یک نکته بگم از امنیت بالایی که در این شهر جود دارد و ما تمام خریدها و کیف همسرم را در چرخ دستی قرار دادیم و داخل فروشگاه می شدیم و چرخ هم بیرون بود ولی حتی کسی نگاهش هم نمیکرد چه برسد به اینکه خدای ناکرده فکر سرقت باشد. بارها این موضوع را در جاهای مختلف و فروشگاههای مختلف دبی امتحان کردم و خیلی جالب بود. فروشنده ها تمام سعی خود را برای کمک به مشتری انجام می دادند و دخترم هم فکر کنم دو ساعتی مشغول بازی با یک خانواده چینی بود که دو تا کودک داشتند که کالسکه سوار بودند و دختر من شده بود همبازی آنها و سرشان را حسابی گرم کرد.
یک فروشگاه در ابن بطوطه بود به نام دایسو که اجناس ژاپنی داشت و بیشتر آنها 7 درهم بود و کیفیت عالی و توصیه میکنم برای کسانی که فکر خرید وسایل آشپزخانه برای جهیزیه هستند خیلی مناسب است. داخل پرانتز عرض کنم که شاید خیلیها بگویند این ابن بطوطه و دبی مال خیلی گران است و خرید هم سخت، ولی من بگم که واقعاً راحت می توانید در آنها خرید کنید و با تخفیف های خوب و مطمئن باشید که جنس اصلی خواهید گرفت و با کیفیت.
به هر حال جای همگی خالی نهار را به اصرار فرزندم دوباره مک دونالد خوردیم و عالی بود. بعد هم دوباره شروع به گردش و خرید، البته در تمام مراحل سفر باید حواستان به مقدار پولی که همراه آورده اید باشد و مواظب باشید پول کم نیاورید. صرافی هم برای چنج کردن دلار فراوان و خوب بود. به خصوص صرافی انصاری، هر صد دلاری میشد 365 درهم، ما کلی خرید کردیم و بیشتر از 90 درصد هم سوغاتی بود حتی اگر کم و کوچک بود ولی کیفیت داشت و عالی.
همسرم لوازم آرایش هم خرید و 107 دلار دادیم که البته مناسب بود و اینجا بیشتر از این رقم ها میشود. بنده هم یک عدد ادوکلن سی کی گلد خریدم شد 284 درهم و اشانتیون هم دو عدد ساک ورزشی سی کی هدیه گرفتم. مشتری مداری یعنی خرید تو دبی. حتی خرید هم نکنید ولی خوش میگذرد.
راهروی چین در ابن بطوطه
خرید وسایل آرایشی بهداشتی
در راهروی ابن بطوطه تابلوهای راهنما به وفور موجود است و ما با استفاده از آنها به سمت ایستگاه مترو رفتیم و با گرفتن بلیط نقره ای برای هر نفر به مبلغ 8 درهم به سمت ایستگاه دبی مال یا برج خلیفه حرکت کردیم، فکر کنم 9 تا ایستگاه بود. کمی شلوغ بود ولی باز هم احترام و امنیت بالا بود.
زمینهای گلف و زیبا، برندهای مشهور خودرو با مارکهای بزرگ و فروشگاههای بزرگ و اتوبان 6 لاینه و منظم، همه تجربه ای است که باعث میشه آدم به فکر فرو بره که چرا ما نمی توانیم اینجوری باشیم. در ایستگاه دبی مال پیاده شدیم و نزدیک به نیم ساعت از یک راهروی طولانی به سمت مرکز خرید دبی مال رفتیم البته پله برقی مسطح برای استراحت و راه نرفتن وجود دارد. از چند جایی چمدان قیمت کردیم و جالب بود اگر جنس چینی بود میگفتند چینی است و اگر اصل بود میگفتند مثلا فرانسوی است، امریکایی است و ..... ما یک چمدان کوچک برای دخترم تهیه کردیم وبا تخفیف 30 درصدی شد 440 درهم، ولی فرانسوی بود و با کیفیت و جادار و زیپ امنیتی.
بعد از چند ساعتی گردش، تفریح و خرید شام هم دوباره مک دونالد و ساندویچ ساب وی خوردیم که عالی بود و شد 65 درهم. ضمناً حتماً از مرکز شکلاتش دیدن کنید گرچه گران است ولی ارزش رفتن را دارد، بعد هم با تاکسی برگشتیم هتل شد 34 درهم.
نمایش آبنمای دبی مال
آسمان مصنوعی در دبی مال
فروشگاه مادر کر
نماد کشور چین در دبی مال
صبح جمعه بعد از صرف صبحانه دیگه امکان بیرون رفتن نبود چون باید ظهر می رفتیم فرودگاه و برای همین مشغول مرتب کردن چمدانها و چیدمان وسایل شدیم و ساعت 12 اطاق را تحویل داده و بعد با ترانسفر به فرودگاه ترمینال 3 رفتیم و بعد از نیم ساعت چمدانها را تحویل دادیم و کارت پرواز را با خوشرویی و احترام فراوان از متصدی امارات گرفتیم و بعد از چک کردن پاسپورت و مهر خروج با مترو به گیت خروجی و سالن فری شاپ راهنمایی شدیم و سالن فرودگاه برگشت اصلاً از زیبایی قابل تحسین بود و مقداری شکلات برای سوغات خریدیم و البته بدون مالیات و دخترم نهار خورد و بعد هم از گیت C وارد سالن پرواز شدیم و به سمت تهران در ساعت مقرر پرواز کردیم و به وطن رسیدیم و بعد از مهر ورود به پاسپورت و تحویل چمدان در زیر بارانی زیبا خودرو را تحویل گرفته و به منزل بازگشتیم. دو روز بعد با آژانس تماس گرفته و از خدمات هتل و نهار شکایت کردیم ولی مطمئن هستم هیچ اقدامی نخواهند کرد چون مشتری مداری را سرلوحه قرار نداده اند.
هتل سان سندز سی ویو
عکس از نت، سالن انتظار از سفرنامه خانم محبوبه خ
عکس از نت، داخل هواپیما از سفرنامه خانم محبوبه خ
شاید این سفر برای ما مشکلاتی داشت ولی در مجموع سفری خاطره انگیز به خصوص برای دخترم بود و فکر کنم خیلی لذت برد و تجربه خوبی برایش بود، امیدوارم از این سفرنامه نه چندان کامل لدت برده باشید و همیشه شاد و سلامت باشید. امیدوارم در آینده ای نه چندان دور با همت همگانی بتوانیم ما هم مانند کشورهای دیگر به این تکنولوژی و علم برسیم و زندگی آینده را برای فرزندانمان بهتر نماییم.
هزینه ها:
هزینه تور برای سه نفر: 5070000 تومان ، عوارض خروج از کشور برای سه نفر: 225000 تومان، ارز مسافرتی برای دو نفر 600 دلار: 1998000 تومان، هزینه تاکسی: 175 درهم، گشت شهری کامل با نهار برای سه نفر: 780 درهم، هزینه مترو یک مسیر: 24 درهم، هزینه مالیات هتل سه شب: 30 درهم، هزینه شام و آبمیوه و بستنی، 251 درهم، هزینه پارکینگ فرودگاه امام ره چهار روز: 40000 تومان، آب معدنی کوچک در مراکز خرید: 6 درهم، کولا در رستوران هتل: 7 درهم، خرید هم با توجه به بودجه ای که تعیین کرده اید.