آن سوی ابرها - اقیانوس ابرها ییلاقی به نام فیلبند

سلام و آرزوی حالی خوب و سرشار از شادی برای شما لست سکندی های عزیز . فصل بهار آمد و برای من و همسرم شروع سفرهای ریز و درشت به شمال کشور و دیدن نقاط اسرارآمیز و خاص . اولین سفر امسال ما که یک سفر گالیوری با ماشین شخصی به ارمنستان و گرجستان و ترکیه بود که سفرنامه ش رو در همین سایت میتونید مطالعه کنید اما این سفر یک سفر کوتاه و به یاد ماندنی بود که امیدوارم از مطالعه و همچنین تجربه کردنش لذت ببرید . . . 

ییلاق فیلبند که نام اصلی اون فیلبند هست که فل در زبان مازندرانی به نام خستگی و بند به معنای نتوانستن هست . علت نامش هم به دلیل ارتفاع بالا و پیچ و خم های تند شیب این محله هست که واقعا صعود به آن به صورت پیاده دشوار است . ارتفاع این ییلاق از سطح دریا 2300 متر هست که همین باعث به وجود آمدن پدیده اقیانوس ابرها میشه ( البته اگه خوش شانس باشید ) چون این منطقه بدتر از مناطق استوایی که یکباره باران میگیره و آفتاب میشه اینجا یهو باران میاد ، سپس آفتاب ، یهو تگرگ ، آفتاب ، شب میشه و برف و سرما .... تنها در یک روز ! خلاصه همه جور لباس با خودتون همراه داشته باشید . در این ییلاق زمستان ها به علت سرمای سخت کاملا خالی از سکنه میشه و حدود ۱۰۰۰ خانواری که در آنجا سکونت دارند فیلبند رو ترک میکنند . 

میریم سراغ مسیر رسیدن به فیلبند 

تنها مسیر رسیدن به فیلبند جاده هراز هست که از تهران ۱۴۷ کیلومتر باید جاده هراز رو رفت تا به ورودی روستای سنگ چال برسید که حدود ۲ ساعت راه است . اما چون روزی که من رفتم آغاز تعطیلات خرداد بود و ترافیک بود ۵ ساعت زمان برد تا رسیدم به ورودی سنگ چال ! تابلوی فیلبند هم ابتدای ورودی جاده هست ( البته یکم گوچیکه )

وارد این جاده شدیم تا روستای سنگ چال و عبور از مناطقی که ابتدا حس میکنید زیاد سرسبز و بکر نیست اما نگران نباشید و ادامه بدید . 

بعد طی چند کیلومتر آغاز مناطق سرسبز و زیبا 

از ورودی تا روستای سنگچال حدود 20 کیلومتر راه است که جاده نسبتا خوبی هم داره و ۲ لاین عبوری رفت و برگشت داره که باید مراقب پیچ های کوهستانی باید باشید که بعضی ها تقریبا 170 درجه هست ! پس از طی این مسیر به به روستای زیبای سنگ چال رسیدیم 

چند نما از روستای سنگ چال رو دیدیم و حالا مسیر اصلی به سمت فیلبند که حدود 15 کیلومتر هست اما با سراشیبی نسبتا تند اما با اکثر ماشین ها میشه رفت . 

شاید باور نکنید اما من زیباترین تصویری که تو زندگیم از مراتع دیدم در ادامه این مسیر بود . یک مرتع بینهایت زیبا و دوستداشتنی که اینجا براتون چند تا عکسش و گذاشتم و در قسمت فیلم ها فیلمی رو براتون آپلود میکنم . 

پس از لذت بردن از این زیبایی ها و بازی با بز های شیطون و دوست داشتنی به سمت فیلبند حرکت کردیم . در راه هم به ۲ تا سگ دوستداشتنی برخورد گردیم که زل زده بودن به من 

.

هنگام وردو به فیلبند دیدیم دوستانی راه رو بستند و مبلغ ۲ هزار تومان ورودیه دریافت میکنند ! پس از عبور از عوارضی به روستا رسیدیم 

روستایی ارام  و زیبا و هوایی دلچسب که واقعا زیبا بود . به محض ورود به دلیل گرسنه بودن و تمایل به خوردن غذاهای محلی دنبال غذاخوری بودیم و متوجه شدیم در روستا فقط ۲ جا هست که غذای محلی بیرون بر داره . به یکی از آنها مراجعه کردیم و متوجه شدیم غذاهای محلی همان شمالی هست که شامل قورمه سبزی ، کشک بادمجان ، شامی سبزیجات کوهی ، زرشک پلو با مرغ و ... میباشد .

۲ عدد زرشک پلو با مرغ و ۴ عدد شامی سفارش دادیم که نیم ساعت بعد اماده میشد . در این بین وارد روستا برای اجاره خانه شدیم . در روستا پر بود از تابلوهایی که شامل شماره تماس افراد اجاره دهنده خانه بود اما با هر کدام تماس گرفتیم گفتند خانه ها پر است . نرخ اجاره خانه از شبی ۵۰ تومان تا ۳۰۰ تومان بود . 

در ادامه مسیر به تکیه فیلبند رسیدیم که متوجه شدیم اتاق برای اجاره دارد . 

پس از ورود و مشاهده اتاق ها که شبی 50 تومان قیمت داشت و شامل حداقل تجهیزات بود که ۱ اتاق و فرش و پتو و سرویس بهداشتی عمومی که برای قرون وسطا بود به روستا برگشتیم و به صورت پیاده ادامه از کوچه های روستا عبور کردیم 

در میان کوچه ها سوپر مارکتی دیدیم که فروش محصولات محلی داشت . برای صبحانه مقداری سرشیر و پنیر و کره گاوی و عسل فیلبند خریدیم و متوجه شدیم صبح ها نان محلی ( که حتما پیشنهاد میدم علاوه بر نان کره و پنیر و سرشیر هم بگیرید ) پخته میشه . در هنگام خرید صاحب مغازه گفت خانه گرفتید و ما هم گفتیم نه . گفت خونه ای نوساز داره که تخت نداره فقط ، شبی ۱۵۰ تومان که نهایت شبی ۱۰۰ تومان گرفتیم و قرار شد شب پتو .. تحویل بده . به سراغ خانه رفتیم که واقعا تمیز بود و شامل تمامی امکانات اعم از اشپزخانه و سرویس بهداشتی و حمام بود . پس از دریافت کلید به سراغ ماشین رفتیم و در ادامه غذا رو تحویل گرفتیم . به خانه برگشتیم و پس از خوردن غذا کمی استراحت کردیم . حدود ساعت 7 به روستا اومدیم و دیدیم بر فراز اقیانوسی از ابرها ایستاده ایم . 

در انتهای جاده اسفالت فیلبند تپه ای وجود داره که نمای زیبایی که از ارتفاعات و به ما نشان میده و حسی از پرواز روی ابرها . کمی ماندیم و عکس انداختیم و با توجه به بارش نم نم باران و سرد شدن هوا به خانه برگشتیم تا کمی استراحت کنیم و سپس نزد مغازه خانم نتاج بریم برای شام 

پس از بازگشت به خانه متوجه سرمای شدید خانه شدیم . حالا بدون پتو و وسیله گرمایشی داشتیم یخ میزدیم 

سریعا به نزد صاحب خانه رفتم و درخواست پتو و بخاری کردیم . پس از نصب بخاری برقی و زیر پتو رفتن و امید به گرم شدن یهو برق رفت و مجدد شروع هوای سرد و صدای باران  در همین حین تصمیم گرفتیم قید شام و بزنیم و تا صبح بخوابیم و هر طور شد گذراندیم و صبح شد !

ساعت حدود ۸ صبح از خواب بیدار شدیم و شروع به مهیا کردن صبحانه کردیم و من برای خرید نان رفتم و جای همه شما خالی بهترین صبحانه زندگیم بود ....

پس از صرف صبحانه از خانه خارج شدیم و دیدیم هیچ ابری نیست و هوا خیلی گرم شده و شرجی و تصمیم گرفیم خانه را تحویل بدیم و به سمت جنگل و دریاچه الیمالات حرکت کنیم . در سفرنامه بعدی برای شما دوستان از چگونگی جنگل الیمالات و دریاچه بینظیر الیمالات خواهم نوشت 

به نظر من فیلبند یک سفر یک روزست و بیشتر از این ماندن شاید موجب تکراری بودن بشه . میشه صبح زود رفت و فردا صبح برگشت . امیدوارم از آشنایی با فیلبند و مطالعه این سفر نامه لذت و استفاده برده باشید 

نویسنده : حسام حیدری

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.