سلام و تبریک سال نو خدمت شما دوستان علاقه مند به سفر و ماجراجویی های زمینی
سال ۹۷ فرا رسید و آغاز سفر به کشورهای مختلف با ماشین شخصی شروع شد و این سفر نامه اولین ماجراجویی من جهت آشنایی شما با فراز و نشیب های یک سفر گالیوری هست . سال 96 با ازدواج من همراه بود و همسری که پایه سفر های زمینی من و بهترین همسفر ،
شروع سفر با ماشین شخصی به اکثر نقاط ایران که اولین سفر ما یک ایرانگردی عالی و خاص از تهران به کاشان و اصفهان و شیراز و بندرعباس و کیش .
دومین سفر به همدان و سفر سوم به مشهد و چندین بار سفر به رامسر و امامزاده فوق العاده گزو در بالای کوه های شیرگاه .
همچنین با توجه به ارومیه ای بودن خانواده همسر من چندین سفر به ارومیه . سال 96 پر بود از سفر که تماما با ماشین شخصی و زمینی به زیبایی و با چالش های جذاب گذشت و امسال تصمیم برآن شد سفر رو به سمت قفقاز که ارمنستان و گرجستان شاملش بود داشته باشیم و در نهایت با ورود به ترکیه و خرید در شهر وان به کشور بازگردیم .
در این سفر طولانی همسفرهای دیگری همراه ما بودن که شیرینی سفر را بیشتر کرد . برادر همسرم با همسر و بچه کوچیکش که ساکن ارومیه بودند و ما ابتدا از تهران حرکت کردیم و شب در ارومیه ماندیم و صبح سفر را آغاز کردیم .
دوستان عزیز شما هم که علاقه مند به این سفر هستید حتما سایر سفرنامه ها را مطالعه کردید و کمابیش آشنا هستید . نکته ای که وجود دارد این هست که در برخی سفرنامه ها که قبل سفر خواندم تفاوت هایی را در سفر مشاهده کردم و یا کم و کسری هایی بود که شخصا تصمیم دارم این سفرنامه را دقیق و با جزئیات برای شما شرح بدم ...
یکسری مدارک را باید از شهری که هستید جهت آغاز سفرتون تکمیل کنید و در صورت عدم تکمیل بودن کاملا زمان را از دست میدهید .
نحوه دریافت مدارک و مدارک مورد نیاز ( تهران ) :
۱ . برگه کاپوتاژ :
برای دریافت برگه کاپوتاژ باید به گمرک غرب تهران مراجعه کنید ( اشتباها به گمرک شهریار مراجعه نکنید ) . هنگام رسیدن به گمرک غرب ماشین را در محوطه بیرونی پارک کنید ( اجازه ورود به داخل را ندارید ) وارد مجموعه شوید
۱ . کارت ماشین ، بیمه نامه ، برگ سبز ، کارت ملی ، شناسنامه حتما همراه داشته باشید ، وکالت را قبول نمیکنند و حتما باید صاحب ماشین حضور داشته باشد .
۲ . از درب ورودی صد متر جلو بروید یکسری ساختمان یک طبقه سمت چپ مشاهده میکنید و یک ساختمان دو طبقه در سمت راست که در سمت چپ که یک مغازه کوچک بین آنها هست نوشته ( کپی ) و شما باید برگ شروع کار را از همان مغازه همراه با کپی آن تهیه کنید !!!!!! ( برگ اصلی را ابتدا مشخصات را پر کنید و کپی بگیرید )
3 . پس از دریافت کپی و برگ اصلی به انتهای ساختمان های سمت چپ بروید و در یک صف چندنفری که اصلا معلوم نیست کی اوله کی آخر میرسید و با صدا زدن مداوم مسئول مربوطه میتوانید توجهش را جلب کنید تا برگه را به وی تحویل دهید تا در سیستم ثبت کند ( البته اگر نگوید سیستم قطعه و باید منتظر باشی )
پس از ثبت نیز عموما پرینتر کار نمیکند و باید منتظر بمانید تا از جایی پرینت شود و به شما برگه را بدهند ! پس از ۲ ساعت که برگه را گرفتید به ساختمان های سمت راست واحد اداری میروید در طبقه دوم که سه خانوم نشستند و خلوت هست عموما برگه دریافتی را تحویل داده سپس ثبت میکنند و شما را میفرستند به ساختمان های سمت چپ که مبلغ 10 هزار تومان پرداخت کنید و در آنجا نیز برگه را ثبت کنند !
پس از ثبت به ساختمان سمت راست ( اداری ) مجدد وارد شده و در سمت چپ در ورودی در یک صف بدتر از صف قبلی منتظر میمانید تا نوبت به شما برسد و برگه را مجدد ثبت کنند . سپس وارد ساختمان های سمت چپ که ابتدا وارد شدید شده و برگه را مجدد تحویل داده و منتظر میمانید کارتان تمام شود . برگ جدید به شما میدهند و سپس شما به ساختمان پشت واحد اداری میروید و مدارک را از شما میگیرند و میگویند بشینید و چون تا ساعت ۳ هستند و شاید نوبت به شما نرسه میگویند برو فردا بیا !
اگر کارتان همان روز انجام شد برگ کاپوتاژ را تحویل شما خواهند داد که شامل یک برگه A4 و یک برگه A5 شامل بارکد هست و شما موفق به دریافت کاپوتاژ شدید . متاسفانه تمامی تابلوهای ساختمان ها غیر قابل خواندن بود یا اصلا نداشت و من نتونستم اسم ساختمان ها را براتون بنویسم .
دریافت پلاک ترانزیت و گواهینامه و کارت خودرو بین الملل و برگه IR :
برای دریافت هر چهار مورد باید به یکی از شعبات کانون جهانگردی مراجعه کنید . البته به یاد داشته باشید حتما برای دریافت کارت بین الملل خودرو و پلاک ترانزیت باید برگ کاپوتاژ داشته باشید . برای دریافت این 4 مدرک باید کارت ملی ، پاسپورت ، برگ سبز و کارت ماشین و گواهینامه ایرانی معتبر با اعتبار بیش از ۶ ماه و یک قطعه عکس سه در چهار برای گواهینامه همراه داشته باشید .
هزینه دریافت گواهینامه : 110 هزار تومان
هزینه کارت خودرو و پلاک : 480 هزار تومان
در عرض یک ساعت این 4 مدرک را تحویل خواهید گرفت
نکته اول : اینکه عوارض خروج را در تهران یا شهری که هستید پرداخت نکنید چون لب مرز قبول نمیکنند و میگن که شماره حسابی که پرداخت کردید اشتباه هست و من مجبور شدم مجدد پرداخت کنم . البته من چون 29 اسفند به مرز رسیدم 25 تومان پرداخت کردم نفری اما از ۱ فروردین بیشتر شده فکر کنم 220 نفری . بچه هم حتی نیم ساله باید عوارض پرداخت کنه .
نکته دوم : ترجیحا جلوبندی ماشین را قبل سفر تعمیر نکنید چون جاده های ارمنستان کاملا خراب هست تا ایروان و جلوبندی مجدد خراب میشود ! من پس از برگشت به تهران جلوبندی و یک کمک فنر رو تعویض کردم مجدد
نکته سوم : با هر ماشین و تا عمر ۱۵ سال میتوانید وارد این ۳ کشور بشید . من با پژو ۲۰۶ مدل ۸۸ رفتم .
نکته چهارم : برای هر کشور باید بیمه نامه را بگیرید و الزامی هست . بدون بیمه نامه میتوانید وارد کشورشان شوید اما موقع خروج باید بیمه نامه را نشان دهید ! بیمه نامه ترکیه را میتوان با مبلغ 150 تومان به مدت 10 روز از شعبه بیمه ایران در خیابان مطهری دریافت کنید تا زمان کمتری در مرز معطل شوید .
نکات بعدی را در ادامه خواهم گفت .
سیم کارت ها :
سیم کارت ارمنستان را ایرانی ها لب مرز میفروشند قیمت 10 الی 20 تومان . ترجیحا نگیرید چون به نام خودتان نیست فقط ۱ دونه بگیرید برای اینترنت داشتن در مسیر . بهترین سیم کارت ارمنستان Vivacell هست که در ایروان با پاسپورت به نام خودتون سند میزنند حدود 20 تومان . برای گرجستان بهترین سیم کارت Magticom هست که باز با پاسپورت سند میزنن حدود 30 تومان . اما در ترکیه حتما هزینه کنید و سیمکارت Vodafone بگیرید هر کدام 80 تومان با پاسپورت به نام خودتان که اکثر کشورهای اروپایی و امریکایی و اسیای شرقی پوشش میده . اگر مسترکارت تهیه کنید و اپلیکیشن های این سیم کارت هارو نصب کنید به راحتی خودتون میتونید شارژ کنید اگر هم که ندارید در سطح شهر دستگاه های ATM هست که میتوانید با پرداخت پول نقد به دستگاه شارژ خریداری کنید .
نکته : من از تهران مستر کارت تهیه کرده بودم که هزینه صدور آن 500 تومان برای ۲ سال هست
برای سفر من ۱۸۰۰ دلار نقدی و 1000 دلار در مستر کارت همراهم بود
هزینه سفر برای هر نفر حدودا 2 میلیون تومان شد ، البته بدون هزینه خرید
نکته : از مرز ها عکس نندازید حساس هستند
نکته : گوگل مپ به جز مسیر تا ایروان کاملا صحیح بود در کل سفر ، و جالب تر اینکه نویگیشن در این کشورها حرفه ای تر نمایش داده میشود و به محض ورود به ایران از کار خواهد افتاد و مثل سابق میشود
نکته : پاوربانک و یا شارژر فندکی حتما همراه داشته باشید
نکته : دمای هوای ایروان حدود 6 درجه از تهران خنک تر و دمای تفلیس 10 درجه از تهران خنک تر هست
نکته : در سفر نامه من اگر عکس از یکسری مکان ها نیست بعلت این هست که با توجه به فرهنگ انجا در ایران قابل انتشار نیست
نکته : اگر به مکان های جزئی اشاره نکردم باز هم بعلت قوانین و فرهنگ ایران هست . اگر سوالی دارید میتوانید از طریق تلگرام مطرح فرمایید
نکته : بیان نوشتاری این سفرنامه عامه هست و تلاش کردم با زبانی ساده و خودمانی شرح بدم
اما آغاز سفر :
صبح 28 اسفند سفر ما به ارومیه آغاز شد و 8 ساعت بعد به ارومیه رسیدیم و در منزل خانواده همسرم ماندیم و صبح ۲۹ اسفند ساعت ۸ با اضافه شدن برادر همسرم و خانومش به سمت مرز نوردوز حرکت کردیم . از ارومیه به تبریز اومدیم و قبل رسیدن به تبریز از مسیری که گوگل مپ به ما نشان داده بود به سمت نوردوز حرکت کردیم .
اما مسیری که نشان داده بود به ما یک مسیر کوهستانی خراب بود که پر از پیچ و خم و برف بعد 5 ساعت به نوردوز رسیدیم ! شما دوستانی که از تهران حرکت میکنید ۷ ساعت راه تا تبریز دارید و از تبریز حدود ۲ ساعت به سمت مرز جلفا برید و سپس به سمت مرز نوردوز 1 ساعت راه هست که حدودا از تهران تا نوردوز با محاسبه ناهار و ... 11 ساعت زمان نیاز دارد .
مرز ۲۴ ساعته باز هست . اما شما شب را خانه های اجاره ای جلفا بمانید صبح به سمت نوردوز حرکت کنید چون از نوردوز تا ایروان و جاده های خرابش با اینکه 375 کیلومتر راه است نزدیک به 10 ساعت راه دارید !
پس از رسیدن به مرز نوردوز حدود ساعت 3 بعدازظهر با مسیر های خاکی مواجه میشید که سمت چپ پارکینگ برای کسانی که قصد دارند ماشین را آنجا بگذارند و با تاکسی به ایروان بروند موجود هست .
اما ما به سمت راست رفتیم جایی که یک گیت ورودی بود . اما قبل گیت ورودی ، ماشین را پارک کردیم تا کمی خرید انجام بدیم . قبل از گیت سمت چپ یک صرافی هست که میتونید درام بخرید .
نکته : واحد پول ارمنستان درام هست و هر درام 11 تا تک تومانی ارزش دارد . هزینه ها در ارمنستان ۲۰ درصد گرانتر از ایران هست . هر ۱۰۰ درام ۱۱۰۰ تومان میشود . مثال برای خرید اب معدنی بزرگ حدود 500 درام باید هزینه کنید حدود ۵ هزار و پانصد تومان .
نکته : در ارمنستان آب معدنی ها ۲ مدل هست . شیرین و شور که هر کدام گازدار و بدون گاز داره . هنگام خرید دقت کنید . بطری اب معدنی شیرین آبی رنگ هست
بنزین در ارمنستان لیتری 410 درام هست حدود 4500 . البته در ارمنستان پمپ بنزین ها ۲ مدل بنزین دارند یکی عالی و دیگری عمومی و متوسط که قیمت ها متفاوت هست . بنزین در ارمنستان در دست شرکت های خصوصی و رقابتی هست و هر شرکت قیمت مختص خود را دارد . مثلا یک شرکت قیمت بنزین رو ۴۰۰ درام و دیگری ۴۰۵ درام عرضه میکند . هر ۱۰ کیلومتر یک پمپ بنزین هست و هر جایگاه ۲ نازل سوخت دارد .
در صرافی حدود 500 هزار تومان درام خریدیم که تقریبا 50 هزار درام شد . نکته ای که مهم بود رو به روی صرافی دفتر بیمه پارسیان هست که از انجا میتوانید بیمه ارمنستان را تهیه کنید که برای ماشین من 10 روز 60 هزار تومان هست . البته ماشین با ماشین متفاوت هست قیمت ها و گرانترین بیمه 100 تومان هست . همچنین تعداد روزهای بیمه هم متفاوت هست ۱۰ روزه و ۱۵ روزه و یک ماهه که باید به زور یکی از اینها را انتخاب کنید حتی اگر یک روز ارمنستان باشید باید 10 روزه بگیرید ! حدود ۱ ساعت هم دریافت بیمه زمان میبرد .
پس از دریافت بیمه و خرید درام از گیت عبور کردیم و بعد از گیت ماشین را پارک کردیم . راننده باید با مدارک ماشین اعم از کاپوتاژ و پاسپورت به گیت مراجعه کرده تا مدارک ماشین ثبت بشه . پس از ثبت سوار ماشین شدیم حدود 200 متر جلوتر به یک سالن رسیدیم ماشین و پارک کردیم و با تمامی ساک و وسایل های بزرگ وارد سالن شدیم . پس از ورود به سالن ساک و لوازم رو روی دستگاه اسکن گذاشتیم تا اسکن بشه سپس به سمت گیت خروجی سالن رفتیم جایی که باید پاسپورت ها مهر خروج بخورن و نفر به نفر رد بشیم و به محوطه بیرونی سالن بریم . همچنین باید به تعداد نفرات فیش عوارض خروج از کشور بدهید .
البته من که راننده بودم پس از مهر خروج داخل سالن به ماشین برگشتم و از مسیر سمت چپ سالن حرکت کردم و به درب خروج از مرز رسیدم . در انجا هم مدارک ماشین و پاسپورت را مجدد تحویل دادم و ثبت شد و درب را باز کردند و به سمت محوطه خروجی سالن رفتم و بقیه سوار ماشین شدند . جلوتر باز یک درب بسته هست که برای ارتش هست و پاسپورت راننده را مجدد بازدید میکنند و پس از این وارد مرز بین دو کشور و سپس وارد گیت ورودی ارمنستان خواهیم شد .
ورود به مرز ارمنستان :
پس از ورود به مرز ارمنستان حدود 5 بعد از ظهر همان ابتدا یک کانکس در سمت راست هست که ماشین را متوقف میکنه و از سرنشین ها میخواد که پیاده بشن . یک نفر ماشین رو بازرسی میکنه همه جاش رو البته داخل ساک رو نگاه نمیکنن فقط خود ماشین و راننده باید به کانکس بره و مدارک و پاسپورتش رو نشون بده تا ثبت بشه . پس از این مرحله مجدد سوار ماشین شدیم و به سمت سالن رو به رو حرکت کرده و ماشین را پارک کردیم و وارد سالن شدیم ( ساک ها در ماشین بمونه و مثل مرز ایران نیاز نیست اثاث و ببرید داخل ) ابتدا یک گیت هست که پاسپورت ها رو تماما چک میکنه و مهر ورود میزنه سپس وارد سالن بزرگتری میشوید که در اینجا راننده فقط باید این اتاق اون اتاق بره و بقیه وارد محوطه خروج سالن میشن .
نکته مهم : یکسری دارو ها نباید به ارمنستان ببرید که در عکس زیر مشاهده میکنید . البته اگه نسخه داشته باشید براشون و همان ابتدا نشان بدهید مشکلی ندارد . ( هرچند که اصلا نگاه نکردند و پرسیدند کدئین همراهتون هست یا نه ما هم گفتیم نه ! )
برای راننده ها میگم : پس از ورود به سالن سمت چپ دو تا پنجره هست که باید از اون پنجره مدارک ماشین شامل گواهینامه کارت بین الملل خودرو و پاسپورت رو تحویل بدید . سپس یک برگه به شما میدهند که باید این برگه را به بانک داخل سالن ( یه اتاق و یه پیرمرد داخلش بهش میگن بانک ! ) برده و مبلغ ۱۵ هزار درام حدود 150 هزار تومان بابت کاپوتاژ ماشین پرداخت کنید ( جالبه که ارمنستان هم پول کاپوتاژ ماشین دریافت میکنه ) و رسید پرداختی را به همان اتاق اول از پنجره تحویل داده. سپس از شما میخوان که وارد اتاق بشید و برگه ها رو امضا کنید . برگه دریافتی را همراه خود داشته باشید و سوار ماشین بشید به یک سوله Xray میرید تا ماشین و اسکن کنه و برگه رو مهر میزنه و پس از آن به سالن برگشته و در اتاق کناری پنجره های اولی یکسری افراد این برگه ها رو ثبت میکنن و پس از آن با ماشین حرکت کرده و وارد محوطه خروجی سالن شده تا افراد رو سوار کنید . هنگام خروج از مرز جلوی در خروجی نیز یکبار برگه کاپوتاژ ارمنستان و پاسپورت را چک میکنند .
ساعت 5 وارد ارمنستان شدیم و یک جاده کوهستانی به سمت ایروان در پیش داشتیم . یک عدد سیم کارت که لب مرز ایران خریدیم و داخل گوشی انداختم و اینترنت و روشن کردم و مسیر رو با گوگل مپ مشخص کردم ولی به شما پیشنهاد میکنم اگر در جاده اصلی بودید و گوگل مپ مسیر فرعی رو نشان داد مسیر اصلی رو ادامه بدید . چون حدود کیلومتر 150 یکباره دیدم گوگل مپ میگه از یک کوچه برم بالا ، منم رفتم نیم ساعتی ادامه دادم رسیدم به یک جاده جنگلی وحشتناک که دیگه راه ادامه نداشت و کل مسیر و برگشتم و از جاده اصلی رفتم . از نوردوز تا ایروان ۳۴۵ کیلومتر هستش اما 9 ساعت زمان نیازه برای رفتن . جاده ها چاله های خیلی بدی داره و باید حواس جمع حرکت کنید
نکته مهم : در جاده های ارمنستان شما تابلو زیاد نمیبینید بخصوص تابلوهای سرعت و .... . بیشتر از ۸۰ کیلومتر سرعت نداشته باشید چون پلیس های ارمنستان در جاده هستند . البته در حال حرکت هستند و مثل ایران پشت دوربین نیستند . جاهایی که صاف بود و پلیس نمیدیدم ۱۰۰ تا هم رفتم .
نکته مهم : از جاده اصلی خارج نشوید . جاده مستقیم به ایروان میرسد در صورتی که گوگل مپ مسیر رو اشتباه نشان میدهد
نکته مهم : در مسیر حیوانات گاها در جاده هستند و باید دقت کنید بخصوص گاو !!!!
نکته مهم : در سفرنامه سایر دوستان خواندم که پلیس ها باج بگیر هستند . به هیچ عنوان چنین چیزی نیست و پلیس ها خیلی خوب بودند . اما حساس هستند به کوچکترین تخلف . من ایرانی های زیادی دیدم که واقعا بد رانندگی میکردند و جریمه شدند . من در طول کل سفر توسط پلیس جریمه نشدم با اینکه چندین بار من یا پشتشون بودم یا از جلو اومدن و دیدن از ایران اومدیم . اگر رعایت کنید هیچ جوره جریمه نخواهید شد و لفظ باج بگیر کاملا بی معنا هست
نکته مهم : اگر توسط پلیس جریمه بشید مرز خروجی جریمه هارو باید پرداخت کنید تا از مرز اجازه خروج داشته باشید . در سفرنامه دوستان میزان جریمه ها رو خواندم زده بودند 100 دلار یا 50 دلار و ... . اصلا اینجور نیست . سرعت و سبقت غیر مجاز که اکثر ایرانی ها لب مرز داشتن پرداخت میکردند حدود 5000 درام الی 10000 درام بود . 50 تومان الی 1000 تومان
در مسیر یک رستوران ایرانی وجود داشت که توقف کردیم و یک غذای ایرانی مفصل خوردیم
پس از نیم ساعت استراحت به راه ادامه دادیم . من از ایران برای ایروان هتل رزرو کرده بودم حدود ساعت 12 شب با هتل تماس گرفتیم و اعلام کردیم که دیر تر میرسیم تا اتاق رو کنسل نکنند . ساعت 2 شب به یک اتوبان استاندارد با سرعت 110 که نیم ساعتی با ایروان فاصله داشت رسیدیم و خوشحال از اینکه قسمت اول سفر و به خوشی تمام کردیم . از ورودی شهر تا هتل ما حدود یک ربع راه بود .
ایروان یک شهر شیک و تمیز هست و دیدن آن خستگی راه رو کاملا دفع کرد . پس از رسیدن به هتل یکی از کارمندان با لبخند نزدیک ما شد و با زبان انگلیسی خوشامد گفت و گفت چون الان خسته هستیم مستقیم به اتاق بریم و فردا مدارک رو بیاریم و ما هم حسابی از برخورد و احترامش خوشحال شدیم . هتلی که من از ایران رزرو کردم اسمش Bastille hotel بود و واقعا عالی بود . پارکینگ هتل کاملا شخصی بود و از پارکینگ مستقیما به اتاق خودت پله داشت و این مدلی من تا به حال ندیده بودم . پیشنهاد میکنم یکی از هتل هایی باشه که انتخاب میکنید .
ارمنستان
صبح روز اول ارمنستان : پس از یک خواب خوب ساعت ۹ صبح بلند شدیم و در خواست صبحانه کردیم . یه صبحانه خوشمزه برامون به اتاق اوردن و جای همه شما خالی .
حدود ساعت ۱۰ اومدیم بیرون و سوار ماشین شدیم و رفتیم داخل شهر . به دلیلی خرابی جاده سینی ماشین من شل شده بود و دنبال تعمیرگاه گشتیم . یه تعمیرگاه محلی پیدا کردیم و دیدم یه ماشین داخل تعمیرگاهش هست . از مکانیک پرسیدیم میتونه ماشین ما رو نگاه کنه که دیدیم با لبخند ماشین قبلی رو جلو برد و گفت من ماشین و ببرم داخل . نزدیک نیم ساعت ماشین و درست کرد و هر چه اصرار کردیم هیچ پولی از ما نگرفت و میگفت من ایران و ایرانی رو دوست دارم شما مهمان من هستی و ... واقعا از ادب و فرهنگ این مردم ارمنی هر چی بگم کم گفتم . عالی بودن
پس از ورود مجدد به مرکز شهر ماشین های مدل بالا که عموما بنز و تویوتا و ماشین های امریکایی فورد و .. سرتاسر شهر در حال حرکت بودند . از طریق نرم افزار گوگل تریپ که واقعا عالی هست تمامی دیدنی های ارمنستان رو انتخاب کردیم روی نقشه و یک پلن خوب که شامل بازدید از موزه ماتناداران ، کاسکاد ، میدان و ساختمان اپرا ، کلیساها ، کلیسای گریگورلوساوریچ مقدس ، میدان هراپاراک (جمهوری) و همچنین قدم زدن در خیابان ها و دیدن فروشگاه های آن یک روز به یاد ماندنی را برامون رقم زد
موزه ماتناداران :
موزه ماتناداران ایروان یکی از قدیمی ترین و ثروتمند ترین خزانه های کتاب در دنیا است.این موزه توسط مارک گریکوریان در سال ۱۹۵۷ میلادی طراحی شده است - بلیط نفری 1000 درام - عکاسی ممنوع
در کنار آن مجسمه شاگرد مسروپ ماشتوس ساخته شده است ، که دستش را با اشاره به مدرس خود بالا نگه داشته است و درکنار او زانو زده است. حروف الفبای ارمنی بر روی دیوار پشتی حکاکی شده است.مجموعه این کتاب ها شامل ۱۷۰۰۰ نسخه خطی است ،که تقریبا شامل تمامی نسخه های فرهنگی و علم دوران باستانی و میانه است
کاسکاد یا هزار پله :
به معنی آبشارهای کوچک می باشد و ایرانی ها در ارمنستان آن را به نام هزار پله به خاطر پله های زیادی که دارد می شناسند و در کنار این مجموعه مجسمه های برنزی و سنگی زیبایی وجود دارد و اطراف این مجموعه فواره های و آب نما های زیبای وجود دارد که با باغچه های زیبایی که در اطراف این فواراه ها و مجسمه ها وجود داردکه زیبایی خاصی به این مجموعه می دهد در کنار این پله ها برای کسانی که توانایی بالا رفتن از پله ها را ندارند پله برقی وجود دارد که تا ساعت ۱۱ شب کار می کنند . لازم به ذکر است که در هر طبقه به صورت مجزا مجسمه . باغچه وجود دارد و در بالای این مجموعه شما می توانید نمای زیبایی از شهر ایروان و سالن اپرا را هم داشته باشید . برای بالا رفتن می توانید از پله برقی و یا آسانسور استفاده کنید که تا ساعت ۱۱ شب فعال است و بعد از ۱۱ شب رفت و آمد روی پله ها فقط می توانید از پله های معمولی استفاده کنید .
اطراف کاسکاد پر از کافه و رستوران های زیبا و نسبتا ارزان هست که ارزش نوشیدن حداقل یک قهوه را دارد .
میدان و ساختمان اپرا :
ساختمان اپرا و باله ملی ارمنستان در واقع همان تئاتر دانشگاهی ارمنستان است که در سال 1933 توسط معمار طراح برجسته ارمنستان، الکساندر تامانیان طراحی و به دست خود او افتتاح گردید. از شگفتی های بی نظیر این ساختمان آن است که در یک ساختمان دو تالار با سقفی مشترک است اما هر دو سالن از نظر اکوستیک بسیار عالی هستند. این ساختمان دو سالن کنسرت دارد که یک سالن به نام اولین اپرانویس ارمنی نامیده شده و دیگری سالن اپرا و باله ملی تئاتر الکساندر سپندریان است .
پایین پارکی که ساختمان اپرا در آن قرار داشت یک نهارخوری عالی بود که پیشنهاد میکنم حتما از کباب ذغالی های آن نوش جان کنید که طعم عالی داشت
کلیسای تاریخی ایروان :
کلیسای گریگورلوساوریچ مقدس :
به مناسبت 1700 امین سالگرد مسیحیت ساخت کلیسای گریگورلوساوریچ به دستور اسقف اعظم (زان اول) در سال 1980 شروع شد. ساخت این کلیسا 21 سال به طول انجامید. در ساخت بنای این کلیسا از سنگ دوف استفاده شده و در زیر پاهای ستون ها شمش طلا گذاشته اند. کتابخانه ایی مجهز به کتب دینی در پایین کلیسا وجود دارد. در ضلع شرقی کلیسا ناقوس ها قرار گرفته اند. این کلیسا یکی از مراکز مهم و اصلی برگزاری مراسم دینی و مذهبی در ارمنستان است. سالها بعد ( سال 2000میلادی ) بازمانده پیکر گریکر لوساوریچ مقدس توسط اسقف اعظم گارگین دوم از واتیکان طی مراسمی به یاد ماندنی به این کلیسا آورده شد و تا به امروز در جایگاهی مخصوص که روبروی دراصلی کلیسا واقع شده است نگهداری می شود .
میدان هراپاراک ( جمهوری ) :
میدان جمهوری توسط یک معمار ارمنی به نام «الکساندر تامانیان» طی سالهای ۱۹۲۹-۱۹۲۴ طراحی شده است. این میدان که در میانه ارامنه با نام هراپاراک معروف است توسط تلاقی خیابانهای آبویان، نالبندیان، تیگران متس، خیابان سارکسیان و خیابان آمیریان ایجاد شده است . قدم زدن درشب دور این میدان واقعا لذتبخش است
تجربه شخصی از ایروان :
ایروان یک شهر با معماری تاریخی و مدرن بود . اماکن دیدنی زیبا و بخصوص کافه های کاملا ارامشبخش و ارام . مردم ارمنی بسیار مردم مهربان و خونگرمی بودند . هر جا ادرسی پرسیدم با دقت نشان دادند و حتی همراه ما به انجا امدند . غذاهای خوشمزه بسیاری هم داشتند .
فرهنگ رانندگی در ایروان بسیار بالا بود و احترام زیادی برای عابر پیاده قائل بودند . احترام به قوانین رانندگی کامل بود . تمیزی شهر و وجود رستوران و فست فودهای جذاب سرتاسر مرکز شهر و بخصوص نوستالژی اتوبوس های ۲ طبقه که تبدیل به کافه یا رستوران شده بودند برای من خاطره انگیز شد . ارمنی ها ایرانی دوست هستند و کافیه ازشون چیزی درخواست کنی با تمام وجود کمکت میکنند .
اگر به یک فروشگاه بری یک نفر همه چیز رو برات توضیح میده تا لحظه اخر کنارت هست و حتی اثاث هارو برات تا ماشین بی هیچ مزدی میاره . به نظر من ارمنستان اگر جاده هاش و بزاریم کنار واقعا حس اروپایی بودن داشت . هم از نظر فرهنگ هم ساختار شهری عالی بود .
روز اول با این دیدنی ها و حس خوب تمام شد و روز دوم تصمیم گرفتیم به دیدنی های اطراف شهر بریم . چون ما کلا ۲ روز برای ارمنستان داشتیم و واقعا حیف شد که ۲ روز بودیم . ارزش داشت ۱ هفته حداقل در این کشور باشیم . حتما به زودی یک سفر یک هفته ای به این کشور خواهم داشت
صبح روز دوم ارمنستان : مجدد مثل روز قبل صبحانه و سپس سوار ماشین شدیم تا به معبد زیبای گارنی برسیم . خارج از شهر بود و حدود 1 ساعت راه بود .
معبد گارنی : این معبد برای ۷۷ سال پس از میلاد هست . این معبد برای دوران مهرپرستی هست و برای نیایش خورشید استفاده میشد . این معبد در میان کوه و دشت سرسبزی ساخته شده است که واقعا نمای بسیاز زیبایی دارد و به نام جنگل خسرو که در قرن 4 میلادی ساخته شده است
پس از بازدید از معبد گارنی به سمت صومعه گغارت رفتیم که واقعا محشر بود . این صومعه در قرن 4 در کوهستانی با طبیعتی بسیار زیبا ساخته شده و مجموعه ای از چندین کلیسا است. قدیمی ترین کلیسا در حال حاضر در خارج از دیوارهای صومعه واقع شده است. نام این صومعه به معنای "نیزه خداوند" است زیرا نیزه ای که حضرت مسیح با آن به شهادت رسید در اینجا نگهداری می شده است .
پس از مشاهده صومعه به سمت شهر قدیمی غار خندزورسک حرکت کردیم که یک جاده کوهستانی داشت که هرچی بالاتر رفتیم دیدیم برف بیشتر میشه و به جایی رسیدیم که دیگه قابل رفتن نبود و متاسفانه با کلی زحمت مجبور به دور زدن و برگشت شدیم
دیگه نزدیک های شب بود و کمی در خیابان های ایروان قدم زدیم و در کافه اتوبوس چایی خوردیم و به خانه برگشتیم تا صبح ایروان را به سمت مرز گرجستان ترک کنیم .
نکته : دیدنی های ارمنستان به این اماکن ختم نمیشه اما در سفر ۲ روزه به این کشور من سعی کردم جذاب ترین هارو برم حداقل برای ما جذاب بود . مطمئنا در سفر بعدی به ایروان به سایر نقاط هم خواهم رفت .
صبح روز سوم ارمنستان :
روز سوم هم مثل روزای قبل اول صبحانه سپس جمع کردن وسایل و تحویل هتل
پ ن : برخورد پرسنل هتل با ما بسیار عالی بود و دوستان بسیار خوبی برای ما شدند که هنوز هم دلم برای دوباره دیدنشان تنگ هست
صبح ساعت ۱۰ به سمت مرز Sadakhlo که شهر مرزی مابین ایروان و گرجستان هست حرکت کردیم . در بین راه از کنار دریاچه سوان گذشتیم که دریاچه بسیار زیبایی بود اما چون در تایمی که ما ارمنستان بودیم هوا کمی سرد بود فعالیت تفریحی سوان بسته بود
ار ایروان حدود ۶ ساعت بعد به مرز گرجستان رسیدیم . البته در بین راه در رستورانی زیبا ناهار خوردیم
در مرز خروجی ارمنستان یک سالن وجود دارد که افراد باید از داخل سالن عبور کنند و راننده و ماشین از مسیر کنار سالن به یک گیت میروند . در گیت مدارک کاپوتاژ ارمنستان و کارت ماشین و پاسپورت و بیمه نامه را تحویل دادم و کارت و پاسپورت و بیمه نامه را پس گرفتم ولی کاپوتاژ را نگه داشتند . جلوتر از گیت نیز یک نفر مجدد ماشین و اثاث ها را بازدید کرد و منتظر ماندم تا همسر و بقیه پس از مهر خروج خوردن پاسپورت از سالن خارج شوند و سوار ماشین بشن و به سمت ورودی گرجستان که ۳۰۰ متر جلوتر بود حرکت کنیم .
ورودی گرجستان نیز مجدد افراد پیاده شدند اینبار با ساک و ... و وارد سالن دیگر شدند و من و ماشین نیز به یک گیت ورودی وارد شدیم و پاسپورت و کارت ماشین و گواهینامه را تحویل دادم و پس از ثبت وارد محوطه ورودی گرجستان شدم . در این محوطه سه سرباز گرجی ماشین را کاملا بازرسی کردند و سپس اجازه دادند به پارکینگ برم و منتظر سایر افراد باشم . در سالن نیز همسفران من پاسپورت ارائه دادند و چمدان ها و ... از دستکاه اسکن رد شدند و مجدد سوار ماشین شدیم و به سمت تفلیس حرکت کردیم .
نکته : در گرجستان نیز به دارو حساس هستند و لیست همانند لیست ارمنستان هست
جاده های تفلیس کاملا استاندارد با علایم رانندگی مشخص بود و حدود یک ساعت بعد به تفلیس رسیدیم . شهری بزرگتر از ایروان اما از نظر من به زیبایی ایروان نبود . بیشتر حس تهران رو منتقل میکرد . از تمیزی ایروان زیاد خبری نبود اما تمامی ماشین ها به روز و اروپایی عموما . در خیابان های تفلیس خطوط عابر پیاده هم چراغ قرمز دارند و اگر در صورت قرمز بودن عبور کنیم دوربین عکس می اندازد . در خیابان های تفلیس به هیچ عنوان فرهنگ رانندگی رو مشاهده نمیکنید و پلیس ها هم سبقت و سرعت غیر مجاز زیادی داشتند . اما باز هم باجگیر نبودند و تمامی افرادی که جریمه شده بودند خلافی در رانندگی داشتند
چون در تفلیس سیم کارت نداشتیم اینترنت هم برای گوگل مپ نداشتیم . دنبال نمایندگی magticom خیابان ها رو گشت میزدیم که یکباره فکری به ذهنم رسید . اینترنت رایگان وای فای در شهر .
سریع وای فای رو روشن کردم و دیدم بله اینترنت سراسری رایگان وجود داره و کانکت شدم و در گوگل مپ کلمه magticom رو سرچ کردم و شعبه ها رو پیدا کردیم و به یکی از این شعبه ها که نزدیکتر بود رسیدیم و ۴ عدد سیم کارت بنام خودمون خرید کردیم که حدودا 30 هزار تومان هر کدام هزینه داشت .
ما در تفلیس دوست ایرانی داشتیم که از قبل برای ما یک خانه گرفته بود شبی ۲۰۰ هزار تومان . پس از نصب سیم کارت با ایشون تماس گرفتیم و در میدان آزادی با هم قرار گذاشتیم و سپس ما را نزد صاحبخانه برد و خانه را تحویل گرفتیم که واقعا خانه خوب و کامل و تمیزی بود . اثاث ها رو به خانه منتقل کردیم و تصمیم گرفتیم به میدان آزادی برگردیم و کمی قدم بزنیم . خانه ی ما پیاده یک ربع با میدان آزادی فاصله داشت .
میدان آزادی در شب واقعا باشکوه بود . معماری تاریخی و نورپردازی زیبا واقعا حس خاصی منتقل میکرد . فروشگاه های شیک اطراف میدان و همچنین نوازنده ها که به زیبایی مینواختن در شب یک حس خاطره انگیزی برای ما بجا گذاشت . پس از گشت در خیابان های اطراف ابتدا به یک صرافی رفتیم و ۳۰۰ دلار دادیم حدودا 750 لاری گرفتیم . سپس به شعبه مک دونالد رسیدیم و تصمیم گرفتیم شام را همانجا بخوریم . بسیار شلوغ و تماما مشتری ها ایرانی بودن !
همبرگر های عمومی مکدونالد بسیار کوچک بود و ما همبرگرهای Big رو سفارش دادیم که تازه شبیه به برگر های تهران بود ! هر همبرگر با سیب زمینی و نوشابه بود که ۵ تا همبرگر ۱۶۰ تومان هزینه داشت ولی واقعا خوشمزه بود.
نکته : واحد پول گرجستان لاری هست و ۱ لاری برابر بود با ۲ هزار تومان حدودا . بخاطر همین عموما تمام هزینه ها در گرجستان ۲ برابر کشور خودمان بود . واحد پول خورد گرجستان هم تتری بود و هر ۱۰۰ تتری ۱ لاری که سکه بود . البته ۱ لاری و ۲ لاری سکه هم وجود داشت
پس از صرف شام به یک فروشگاه نزدیک خانه رفتیم و کلی چیز برای صبحانه خریدیم و سپس به خانه برگشتیم تا استراحت کنیم و فردا اماده خروج و دیدن زیبایی های تفلیس بشیم .
گرجستان
صبح روز اول تفلیس : پس از صرف صبحانه با ماشین به میدان آزادی رفتیم و دیدیم پارکینگ های اطراف تماما پر هست و مجبور شدیم در یکی از کوچه های اطراف ماشین و پارک کنیم و پیاده به میدان آزادی برگشتیم .
شاید زیباترین خیابانی که در زندگیم تا اکنون دیدم یکی از خیابان های منتهی به میدان آزادی به نام روستاولی بود . یک خیابان با معماری کلاسیک و بسیار تمیز و زیبا . پر از مکان های دیدنی ، فروشگاه ، کافه ، موزه ، کلیسا ، رستوران که شخصا دوست داشتم چندبار این خیابان رو پیاده برم و برگردم . این خیابان به دست روس ها طراحی شده و پر از خاطرات تاریخی است
ابتدای خیابان یک کلیسای بسیار زیبا قرار داشت که به داخل رفتیم و همه افراد در حال عبادت بودند . منتظر ماندیم خلوت بشه و سپس به زیبایی های آن نگاهی بیاندازیم . مکانی کاملا ساکت با معماری درونی زیبا و تابلوهای نقاشی تاریخی . نام این کلیسا کاشوتی بود یک کلیسای ارتودکس گرجیِ
این کلیسا بین سال های ۱۹۰۴ تا ۱۹۱۰ توسط Leopold Bilfeldt بر اساس طرح قرون وسطی ای ساخته شده و ساخت و ساز توسط اشراف و بورژوازی گرجستان برگزار شد.
نقاشی های دیواری کلیسا توسط نقاش گرجستان، Lado Gudiashvili در سال ۱۹۴۷ نقاشی شدند
پس از بازدید کلیسا خارج شدیم و خیابان را ادامه دادیم که چشممان به یک ساختمان بزرگ و زیبا افتاد و پس از سرچ در اینترنت متوجه شدم پارلمان گرجستان هست
پس از عبور از این ساختمان به ساختمانی دیگری با بنایی خاص تر و زیباتر رسیدیم به نام موزه هنر گرجستان که متاسفانه تعطیل بود
نمایی از ساختمان های خیابان روستاولی :
پس از پیاده روی مجدد رسیدیم به ساختمان اپرای تفلیس که باز هم به دلیل اینکه برنامه برای اجرا نداشت تعطیل بود
در ادامه مسیر رسیدیم به مدرسه تاریخی تفلیس
در مسیر خیابان روستاولی کافه های زیادی هست که پیشنهاد میکنم از قهوه و کیک شکلاتی و دارچینی لذت ببرید
پس از کمی استراحت در کافه قدم زنان به راه ادامه دادیم و چند عکس با مجسمه های خیابان روستاولی انداختیم که بسیار زیباست
و اما رسیدیم به یکی از بهترین جاهای تفلیس . موزه ملی گرجستان که واقعا زیبا و حیرت انگیز بود . حدود ۳ ساعتی در این موزه گشتیم . از بشر های نخستین
تا جنگ های جدایی طلبانه گرجستان - بلیط نفری ۲۰ لاری حدود ۴۰ تومان
پس از خروج وارد پاساژ ها و فروشگاه های خیابان روستاولی شدیم تا هم با قیمت ها آشنا بشیم و هم خانوم ها بیشتر لذت ببرن ! اما دیدیم که قیمت ها ۲ برابر کشور خودمون هست . کمی هم در کوچه قدم زدیم
حسابی از پیاده روی خسته شدیم و نهار هم نخورده بودیم به ماشین برگشتیم و تصمیم گرفتیم بریم شام بخوریم . در نقشه نمایندگی KFC رو پیدا کردیم که نزدیک ما هم بود و جای شما خالی یک مرغ خوشمزه هم خوردیم و به خانه برگشتیم . . .
صبح روز دوم تفلیس : از نرم افزار گوگل تریپ استفاده کردم و دیدنی های دیگر تفلیس رو پیدا کردم . مجسمه مادر تفلیس که نزدیک به خانه ما بود و تصمیم گرفتیم ابتدا به آنجا برویم ...
مجسمه مادر در ارتفاعات شهر بود و نمای زیبایی از شهر به ما میداد . ماشین را نزدیک مجسمه پارک کردیم و راه را پیاده ادامه دادیم . باد بسیار شدیدی هم در ارتفاعات در حال وزیدن بود . از مجسمه مادر، تفلیس زیر پای شماست
از مجسمه مادر تله کابین هم بود که تا پل صلح میشد پایین رفت
پس از بازدید مجسمه مادر یک راه پیاده میرسید به قلعه ناریکالا Narikala Fortess :
قلعه ناریکالا یا نارین قلعه در قرن 4 م بعنوان دژ پارسیان بر بلندای کوه تاتسمیندا ساخته شد . راههای دسترسی به آن از طریق تلکابین پارک ریکه و یا پیاده از Meidan می باشد. چشم انداز شهر تفلیس از درون قلعه بسیار زیباست . بیشتر دیوارهای این قلعه زیبا توسط امیران عرب ساخته شد که دژ را بعنوان کاخ سلطنت خود انتخاب کرده بودند . متعاقبا پارسیان و ترکان عثمانی آن را اشغال کردند . در سال 1827 انفجار انبار مهمات آنرا تا حدی ویران کرد که مجددا بازسازی شد .
در پشت قلعه هم یک کلیسای تاریخی زیبایی مخفی بود که دیدن آن هم خالی از لطف نیست .
در مسیر مجسمه مادر تا قلعه نیز از بالای پارک ملی گرجستان عبور خواهید کرد که واقعا نمای زیبایی دارد و ساختمان ریاست جمهوری هم مشخص است .
در مسیر البته یکسری افراد آب پرتغال و انار میفروشند که کاملا طبیعی هست و ارزش خریدن دارد . قیمت آن هم هر لیوان 5 لاری بود
پس از بازدید قلعه به سمت ماشین برگشتیم تا به داخل شهر و رودخانه زیبای متکواری که پل صلح هم بر روی آن قرار دارد حرکت کنیم . پس از رسیدن به پل صلح ماشین را کنار خیابان پارک کردیم و وارد پله ای که به ابتدای پل میرسید شدیم و از پل صلح بر فراز رودخانه زیبا عبور کردیم و چند عکس یادگاری نیز انداختیم . در ان طرف پل پارک بسیار زیبایی هست که میتوان ۱ ساعتی نشست و نظاره گر محیط زیبای آن بود . سالن کنسرت هم در همان پارک بود و واقعا زیبا طراحی شده بود
پس از بازدید پل صلح به سمت Mtatsminda Park رفتیم که در پایین شهربازی تفلیس قرار داشت و یک محوطه ی زیبا و سرسبزی بود و یک فلافل فروشی داخل آن که پیشنهاد میکنم خرید نکنید چون بسیار کوچک و گران بود .
پس از بازدید به سمت ماشین برگشتیم به یک رستوران ایرانی به نام پدیده شاندیز رفتیم که هیچ ارتباطی با پدیده ایران نداشت و بسیار هم گران بود . ۴ پرس غذای ایرانی ۳۵۰ هزار تومان هزینه داشت . این رستوران در خیابان مرجانیشولی قرار داشت که یک خیابان تمام سنگ فرش و زیبا بود و باید حتما در این خیابان قدم زد . پر از ساختمان های زیبا و باشکوه به سبک اروپایی و بالکن ها زیبا و پر از رستوران های شیک ایرانی ، ترکیه ای ، عربی ، آلمانی و ...
پس از صرف غذا و پیاده روی در خیابان زیبای مرجانیشولی نزدیک های شب بود و به سمت میدان آزادی رفتیم و پس از پارک خودرو مجدد کمی به اهنگ های خیابانی گوش دادیم که فیلم آن را در قسمت ویدئو ها میزارم و به خانه برگشتیم
صبح روز سوم تفلیس :پس از صرف صبحانه تصمیم گرفتیم به پارک ملی تفلیس بریم که واقعا یکی از جذابترین و زیباترین پارک های زندگیم بود . نزدیک به 4000 نوع گیاه که هر کدام دسته بندی شده مثلا یک باغ گیاهان ژاپنی یک باغ آمریکایی و در کل عالی و تمیز و بی نظیر بود و ما حدود ۴ الی ۵ ساعت در این پارک قدم زدیم و عکس انداختیم .
شکوفه های بهاری بوی خاصی به پارک داده بود و همچنین در انتهای پارک آبشاری وجود داشت که صدای آن لذت خاصی ایجاد میکرد
حدود ساعت ۳ بعد از ظهر از پارک ملی خارج شدیم و در خیابان منتهی به این پارک قدم زدیم که یک عروسی هم در جریان بود و با سنت ازدواج مردم گرجی هم کمابیش آشنا شدیم اما اجازه عکاسی نداشتیم .
پس از یک ساعت قدم زدن در این خیابان که پر بود از چیزای محلی خوشمزه گرجی به سمت ماشین حرکت کردیم و تصمیم داشتیم به خیابان عشاق گرجستان بریم . خیابان شاردنی یکی از خیابان های زیبای اطراف میدان آزادی که از یک سمت به میدان آزادی و سمت دیگر به پل صلح میرسید . این خیابان پر بود از کافه ها ورستوران ها این خیابان در شب کاملا زنده و مفرح هست و حتما پیشنهاد میکنم در شب به این خیابان برید و قدم بزنید .
تا ساعت ۱۲ شب در این خیابان بودیم و سپس به سمت خانه حرکت کردیم تا هم اثاث جمع کنیم و هم استراحت کنیم تا صبح حرکت کنیم به سمت مرز ترکیه و به سمت شهر وان بریم . البته ما تصمیم داشتیم به سمت باتومی حرکت کنیم که در شهر پس از پرس و جو متوجه شدیم به علت سرد بودن هوا در باتومی مراکز تفریحی بسته است و تصمیم گرفتیم در تابستان به سمت باتومی بریم و از تفریحات آبی اونجا استفاده کنیم
صبح روز چهارم تفلیس : پس از گذاشتن اثاث در ماشین و خداحافظی از صاحبخانه و دوستمون در تفلیس به سمت مرز ترکیه حرکت کردیم . از تفلیس تا مرز Turkgozu حدود ۵ ساعت راه هست و جاده بسیار استاندارد و خوبی داشت . حدود ساعت 3 بعد از ظهر به مرز رسیدیم . البته ما در بین راه در یک رستوران توقف کردیم و یک غذای عالی و با کیفیتی خوردیم که یک نوع کباب گرجی بود .
تجربه شخصی از تفلیس : مردم گرجستان عموما خشک و مغرور بودند . برخلاف ارمنستان شخصا هیچ رفتار خوب و صمیمی ندیدم . تا سوالی میپرسیدی عموما رو بر میگردونن و سریع به انگلیسی میگن نه . شهر بزرگتر با جاذبه های بیشتر نسبت به ایروان بود . البته ایروان تمیز تر و فرهنگدار تر بود . به نظر من تهران بود اما شکیلتر و آزاد تر . در کل نمیشد با افرادش ارتباط بگیری . هزینه ها تماما از ایران گرانتر بخصوص غذا بسیار گران بود .
نکته : هزینه بنزین در گرجستان تقریبا با ارمنستان برابر بود . لیتری 4500 . البته باز هم شرکت ها خصوصی و رقابتی بود
پس از رسیدن به مرز ترکیه ابتدا باید گیت خروجی گرجستان رو رد میکردیم که مانند تمامی مرز ها مسافرا از یک سالن باید میرفتند و راننده و ماشین از گیت خروجی ماشین عبور میکردند . در گیت خروج کارمند مرز علاوه بر پاسپورت و کارت خودرو گفت بیمه گرجستان را هم تحویل بده که منم گفتم ندارم . گفت باید حتما بیمه گرجستان و داشته باشی تا اجازه خروج بدم . هر چی بهشون گفتم گرجستان بیمه اجباری نیست قبول نمیکرد میگفت اجباریه . تمامی ایرانی هایی هم که لب مرز بودن اکثرا بیمه نامه گرجستان رو نداشتن . در آخر مجبور شدم ۲ کیلومتر برگردم و کنار یک فروشگاه دفتر بیمه بود . ۶۰ لاری بدم بیمه نامه ۵۰ روز که حداقل روزاشون بود و بگیرم بیارم تا بتونم ماشین و رد کنم .
پس از خروج از مرز گرجستان وارد پارکینگ شدم و بقیه سوار شدند و به سمت مرز ترکیه که ۲۰۰ متر جلوتر بود حرکت کردیم . مجدد مسافرا پیاده شدند بدون ساک ها و من با ماشین به گیت ورودی اومدم . چون من از تهران بیمه نامه ترکیه رو گرفته بودم راحت با نشان دادن پاسپورت و کارت ماشین و بیمه نامه وارد ترکیه شدم سپس چند سرباز ترک یک نگاه اجمالی به ماشین و ساک ها انداختن و در پارکینگ منتظر همراهانم شدم تا به سمت وان حرکت کنیم . ( صف بیمه برای ترکیه خیلی شلوغ بود حتما در تهران یا شهری که هستید از بیمه ایران بیمه نامه ترکیه رو بگیرید )
نکته : واحد پول ترکیه تله هست ( قبلا لیر بود ) و هر تله حدودا برابر با ۱۳۰۰ تومان بود .
نکته : بنزین در ترکیه گران بود و لیتری حدود 8 هزار تومان بود
به سمت وان حرکت کردیم که حدود 582 کیلومتر راه بود ولی جاده اصلا خوبی نداشت و سربالایی های سنگین و خرابی های سطح جاده عموما اجازه سرعت بیش از 70 رو نمیداد . پس از طی یک مسافت 5 ساعته به شهر dogubeyazit رسیدیم و ابتدا برای اینکه بتونیم اینترنت داشته باشیم به نمایندگی Vodafone رفتیم و سیم کارت گرفتیم که هر سیم کارت ۸۰ هزار تومان قیمت داشت . البته سیم کارت ودافون در اکثر کشورها پوشش داره و حتما بگیرید . پس از صرف شام در یک کبابی که خیلی کباب خوشمزه ای داشت و بخصوص چایی که بعد کباب داد قصد حرکت به وان رو داشتیم که مادر همسرم در تماسی که با هم داشتن گفت وان خیلی شلوغه و اصلا خونه و هتل پیدا نمیشه . چون یکی از دوستاش در وان کلی دنبال جا بود و پیدا نکرده بود . به خاطر همین در مسیر به شهر muradye رفتیم که در فاصه ۱۰۰ کیلومتری وان بود و یک هتل 4 ستاره گرفتیم و شب انجا ماندیم . هزینه ۲ اتاق که هر اتاق 2 تخت داشت همراه با صبحانه روی هم 250 هزار تومان شد که به دلار پرداخت کردیم
ترکیه
صبح روز اول ترکیه : پس از صرف صبحانه از هتل خارج شدیم و به سمت وان حرکت کردیم . یک مسیر اتوبانی با سرعت مجاز 110 که تقریبا 1 ساعت بعد به وان رسیدیم .
در مسیر از دریاچه وان گذشتیم که واقعا زیبا بود اما توقف نکردیم .
شهر وان شهری کوچک پر از فروشگاه های شیک و پاساژ و مال های بزرگ . عموما بهترین جا برای خرید در وان خیابان جمهوری هست که پاساژ و برند های خوبی در آنجا وجود دارد .
ابتدا به یک صرافی رفتیم و مقداری تله خریدیم سپس به بزرگترین مال خیابان جمهوری رفتیم که واقعا قیمت ها و کیفیت آن خوب بود . البته فقط کفش و لباس ارزان تر از ایران بود بقیه لوازم مثل عینک و ... از ایران گرانتر بود .
برند های ورزشی تخفیف های ۳۰ یا ۴۰ درصدی زده بودند و برند LC تقریبا نصف قیمت ایران بود . به نظر من خرید لباس در وان کاملا به صرفه تر از خرید در ایران هست . اکثر فروشنده ها میتوانند به فارسی صحبت کنند و این خیلی کار ما را راحت کرد . پس از تکمیل خریدمون و چیدن در ماشین وارد یک رستوران کنار پاساژ شدیم و یک خوراک خوشمزه ترکی ( آدنا کباب ) خوردیم که مزه ش هنوز زیر زبان من هست .
ساعت حدود ۹ شب به سمت مرز سرو ایران حرکت کردیم و حدود ساعت 2 به مرز ایران رسیدیم . پس از رسیدن به مرز باز هم مانند تمام مرزها ابتدا مسافرا از سالن مخصوص خودشون رفتند و من هم از گیت خروجی مدارک رو نشان دادم و سپس به سمت گیت ورودی ایران حرکت کردم که دیدیم بر خلاف سایر مرزها از سالن ترکیه تونل رفته تا داخل ایران و همراهان من در پارکینگ ایران منتظر من بودند . در مرز ایران علی رغم اینکه اصلا نمای بیرونی و درونی زیبایی نداشت برخورد مناسب بود . چمدان ها را تماما بازدید کردند و ماشین را کاملا بازرسی کردند . مدارک کاپوتاژ را به داخل سالن بردم و پس از چندین امضا توانستم از مرز سرو وارد ایران شوم . تا ارومیه 1 ساعت راه بود و حدود ساعت 4 به منزل خانواده همسرم رسیدم .
امیدوارم که از خواندن این سفرنامه لذت برده باشید . سعی کردم که اکثر نکات که به ذهنم رسید و برای شما بازگو کنم . اگر چیزی از قلم افتاده حتما اعلام کنید اضافه کنم .
سفر زمینی بهترین تجربه برای یک سفر هست .. . . .. .