گروهی از باستانشناسان در اسکاتلند مدتی روی حلقهای سنگی مطالعه میکردند که به تصور آنها عمری هزارساله داشت. تحقیقات ادامه پیدا کرد تا زمانیکه مالک قبلی آن زمینها با باستانشناسان تماس گرفت و حقیقت را آشکار کرد.
سازمان محیطزیست تاریخی اسکاتلند و شورای باستانشناسی ابردینشایر (Aberdeenshire) اسکاتلند روی تعدادی تختهسنگ تحقیق میکردند که در لئوچل کوشنی (Leochel Cushnie) در شمال شرق اسکاتلند قرار داشتند. تصور همگان بر این بود که این سنگها عمری طولانی دارند و اثر تاریخی بهشمار میروند و این در حالی بود که مالک پیشین این زمینها طی تماسی اعلام کرد آنها را در دههی ۱۹۹۰ ساخته و خبری از اثر تاریخی نیست.
این سنگها بهشکل غیرمعمولی روی زمین و دور یک دایرهی فرضی با قطر کوچک قرار گرفته بودند. به همین دلیل هم توجه باستانشناسان را بهخود جلب کردند.
نمونهی این تختهسنگها که روی زمین و نزدیک به هم قرار دارند، در ایرلند و اسکاتلند وجود دارد. تاکنون ۲۰۰ تا از این سنگهای خوابیده شناسایی شده که ۹۹تای آنها در اسکاتلند قرار دارند. اینسنگها عمودیشکل هستند و دور حلقهای ایستادهاند و معمولا یک سنگ افقی خوابیده بین آنها وجود دارد.
باورها بر این است که سنگهای ابردینشایر، کاربرد ستارهشناسی داشتهاند. چراکه عموما سنگ افقی در جهت جنوب غربی حلقه قرار میگیرد. هر ۱۸ سال و نیم که بگذرد، ماه فاصلهی کمتری با زمین پیدا میکند و بهنظر میرسد درست بالای سنگ افقی قرار میگیرد.
شواهد دیگری هم هست که نشان میدهد حلقهی سنگهای خوابیده جایگاه مقدسی بوده است؛ بقایای وسایل سفالی، استخوان انسانهای سوزانده شده و تکههای شفاف کوارتز در اطراف سنگها پیدا شدهاند که شاید نور ماه را بازتاب میدادند.
آنچه واضح است این است که بدون شک مردم قرنها مجذوب آنها بودهاند. کارشناسان آثار باستانی آنها را به دروئیدها نسبت دادهاند، یعنی کاهنهای نیمهافسانهای بریتانیا در دورهی سلتها، و اسم آن محل را معبد کاهنها یا حلقهی کاهنها گذاشتهاند و سنگهای خوابیده را محراب نامیدهاند.
واقعیت این است که درمورد سیستمهای اعتقادی تمدنهای قدیمی ساکن بریتانیا اطلاعات خیلی کمی موجود است، فقط در گفتههای تبلیغاتی درمورد مهاجمان رومی و فانتزیهای رمانتیک نویسندههای قدیمی اطلاعاتی پیدا میشود.
با وجود دادههای اندکی که هدف از ایجاد حلقهی سنگی را روشن میکند یا مشخص میکند که چگونه این سنگهای بزرگ به محل آورده شدهاند، انجمنهای محلی به داستانهایی متوسل میشوند که دهان به دهان چرخیدهاند.
داستانهای زیادی وجود دارد که میگوید این حلقهی سنگی، جایگاه فرشتههای نگهبان بوده یا در آنجا گنجی پنهان وجود داشته است. بعضیها میگویند حفرههای توخالی درون سنگها جای پای شیطانند یا اینکه سنگ افقی جایگاه قدیسان و مبلغان مذهبی مسیحی بوده است؛ بهخصوص اگر این سنگها نزدیک کلیسا پیدا شوند، این داستانها قوت میگیرند.
سنگهای خوابیدهی ابردینشایر بین ۳۰۰۰ تا ۲۵۰۰ سال پیش از میلاد مسیح برپا شدهاند، یعنی زمانی بین دورهی نوسنگی و عصر مفرغ.
اما حلقهی سنگی لئوچل کوشنی در دههی ۱۹۹۰ ساخته شده و کپی سنگهای تاریخی بهشمار میرود. وقتی مزرعه به فروش رفت، مالک جدید تصور کرد این سنگها تاریخی هستند و وجود آنها را در ملک خودش به مسوولان گزارش داد.
نیل آکرمن (Neil Ackerman)، دستیار ثبت محیط زیست تاریخی در شورای ابردینشایر اسکاتلند تلاش میکند نیمهی پر لیوان را ببیند. او میگوید: «خیلی ناامیدکننده است که ببینیم این سنگها تاریخی نیستند، اما باعث میشود بخشی جذاب به این داستان اضافه شود. آنقدر خوب از یک اثر تاریخی کپی شدهاند که نشان میدهد چه دانش محلی خوبی وجود داشته و مجمع محلی چه حس قدرشناسی نسبت به باستانشناسی دارند. من امیدوارم همچنان از وجود این سنگها بهرهمند شویم. درست است که تاریخی نیستند، اما در محلی بینظیر قرار گرفتهاند و چشماندازی تماشایی ساختهاند.»
آکرمن همچنین میگوید: «بهسختی میشود تاریخ چنین بناهای قدیمی را مشخص کرد. به همین دلیل ما آثار کپی شده را ثبت میکنیم که بعدها به اشتباه شناسایی نشوند.»
او همچنین توضیح داد از گزارش آثار کپی شده از بناهای قدیمی استقبال میکنند، بهویژه اگر از این حلقهی سنگی قدیمی، کپیبرداری شده باشد.
آیا به نظرتان کپی کردن آثار تاریخی کار درستی است؟ اگر در ایران چنین اتفاقی بیفتند، چطور با آن برخورد خواهد شد؟
منبع: thevintagenews.com