فقط یک قدم تا رسیدن به آرزوی دیرینه بازدید ورزشگاه بایرن مونیخ

4.5
از 6 رای
خاطره سفر: فقط یک قدم تا رسیدن به آرزوی دیرینه بازدید ورزشگاه بایرن مونیخ + تصاویر

سال 95 بود که یه نمایشگاه تو نورمبرگ آلمان به اتفاق مدیرعامل شرکت رفته بودیم و 2 روز بازدید از نمایشگاه کردیم و روز آخر که پروازمون ساعت 4:30 بود من تصمیم گرفتم به آرزوی دیرینم که دیدن ورزشگاه تیم مورد علاقم (بایرن مونیخ) بود برم.

از نورمبرگ تا مونیخ با قطار سریع السیر 2 ساعت راه بود و بلیط ساعت 7 صبح گرفتم که 9 برسم مونیخ و تا 12 ورزشگاه رو ببینم و بیام ایستگاه و ساعت 2 نورمبرگ باشم. چمدونمو هم جمع کرده بودم و سپرده بودم مدیر چک اوت کنه اتاقا رو تا من بیام.

صبح هم لباس بایرنو پوشیدم و با پرچم و عینک بایرن و خلاصه کلی ذوق و شوق ساعت 6 راه افتادم سمت ایستگاه قطار و 6:30 رسیدم ایستگاه. ساعت 6:40 بود که یه قطار اومد و روی تابلو نوشت مقصد مونیخ منم گفتم خب قطار هم که رسید و حالا تا 7 20 دقیقه هم زمان هست. ساعت 6:50 بود که دیگه گفتم برم داخل قطار بشینم تا یه موقع پر نشه.
رفتم و یه صندلی خوب کنار پنجره نشستم و یهو دیدم قطار سوت کشید، درا بسته شد و حرکت. خیلی تعجب کردم چون تا اینجا قطارها بسیاار آن‌تایم بودن و حتی 1 دقیقه اینور اونور نمی‌شد چطور این قطار 10 دقیقه زودتر حرکت کرد!

از یه نفر که انتها نشسته بود پرسیدم این قطار مونیخ؟

گفت بله و من خیالم راحت شد.

قطار از میان مناظر شگفت انگیزی عبور می‌کرد که فقط تو کارتن‌ها و فیلم‌های اروپایی دیده بودم. یک ساعت و نیم که گذشت مپ رو باز کردم ببینم کجاییم که دیدم هنوز یک پنجم راه رو هم نرفتیم!!! مگه میشه؟!! با نگرانی پا شدم و یه مامور قطار رو پیدا کردم و گفتم قرار بود 2 ساعته برسیم اونم بلیطمو گرفت و با ناراحتی گفت شما قطار اشتباه سوار شدی و قطار شما بعد از رفتن ما میومده، این قطار محلی هست و 5 ساعت طول می‌کشه برسه. وای دنیا رو سرم خراب شد.

download.jpg

ورزشگاه! من همین یه بار تو عمرم تونسته بودم بیام آلمان و چقدر مسخره که به خاطر 10 دقیقه عجله رویامو یک قدمی از دست دادم. قطار از تمام روستاهای آلمان رد شد و حتی یکجا یه نفر با بزش اومد تو قطار که با اون حال خرابم باعث خندم شد. ناگفته نمونه که 5 ساعت از وسط بهترین مناظر و دشت‌های بهشتی رد شدیم که دیدنش حالمو خیلی بهتر کرد. وقتی رسیدیم مونیخ سریع پریدم یه بلیط برگشت سریع السیر که 5 دقیقه بعد حرکت می‌کرد گرفتم و برگشتم که از پرواز جا نمونم.
آرزو به دل نمونید.

دهمین_تولد_لست_سکند

نویسنده: اشکان محمدزاده

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر