سال 2006 میلادی که برای بازدید از نمایشگاه صنعتی به شهر هانوفر در آلمان رفته بودم، مصادف با برگزاری جام جهانی فوتبال به میزبانی آلمان در همانسال شده بود و به این دلیل نمایشگاه حال و هوای فوتبالی به خود گرفته بود. اکثر غرفهها انواع
سال 2006 میلادی بود و برای بازدید از نمایشگاهی به شهر هانوفر در آلمان رفتم. اکثر هتلهای شهر پر بودند و یا قیمتهایشان خیلی بالا بود به همین دلیل از قبل هتلی در یکی از روستاهای اطراف با قیمتی مناسب رزرو کرده بودم. هر یک
سال 95 بود که یه نمایشگاه تو نورمبرگ آلمان به اتفاق مدیرعامل شرکت رفته بودیم و 2 روز بازدید از نمایشگاه کردیم و روز آخر که پروازمون ساعت 4:30 بود من تصمیم گرفتم به آرزوی دیرینم که دیدن ورزشگاه تیم مورد علاقم (بایرن مونیخ) بود
تو سالن فرودگاه قرار گذاشته بودیم. وقتی اومد، یک چمدون و یک کیف خلبانی نو دستش بود. به شوخی و خنده گفتم مبارکه، حالا دیگه کیف خلبانی دست میگیری... گفت دارندگی و برازندگی، ما اینیم دیگه! رفتیم بارها را تحویل بدیم. گفتم کیفت را نمیدی قسمت بار؟ گفت
غروب سوم آپریل (چهارده فروردین) به شهر مونیخ در آلمان رسیدم. یک شب اقامت در مونیخ داشتم و روز بعد قرار بود به هانوفر بروم. تا خود را به هتل برسانم و اتاقم را تحویل بگیرم، هوا تاریک شده بود. چون خسته بودم، تصمیم گرفتم