این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لستسکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرسوجو کنید.
سه سال پیش به همراه خواهرم سفری داشتیم به مالزی. از زبان مالایی هیچی نمیدونستیم جز keluar به معنای خروج.
این لغت هم از تابلوهای راهنمای بزرگراهها و مراکز خرید و... یاد گرفته بودیم و از معادلش یعنیexit متوجه شدیم که معنیش میشه (خروج).
و یادمه که من و خواهرم وقتی باهم فارسی حرف میزدیم، همیشه بجای خروج، میگفتیم کلوآر کجاست و از اینکه به دانشی در زمینه زبان مالایی دست یافته بودیم و بکارش هم میبردیم، خنده مون میگرفت.
خلاصه، یک روز رفته بودیم بوتانیکال گاردن کوالالامپور و چندین ساعت در هوای گرم و شرجی پارک قدم زده بودیم و حسابی فشارمون افتاده بود. وسط هفته بود و هیچکس توی پارک نبود، مسیر برگشت رو گم کرده بودیم و حالمون هر لحظه داشت بدتر میشد.
تا اینکه چشممون افتاد به یکی از کارگرهایی که مشغول نقاشی توی پارک بود.با رنگ و روی پریده چند بار گفتم exit، اما متوجه نمیشد. داشتم ناامید میشدم که یکدفعه یادم اومد که عه من که میدونم keluar یعنی خروج!!!
و در نهایت از تنها کلمه مالایی که بلد بودم استفاده کردم و اون آقا مسیر خروج رو بهمون نشون داد و بازم به دانش زبان مالاییمون، هرچند که فقط یک کلمه بود، افتخار کردیم....
نتیجه اینکه اگه به اینترنت و مترجم آنلاین و... دسترسی نداریم، وقتی به جایی سفر میکنیم که زبانشون رو نمیدونیم، دونستن حتی یک کلمه میتونه کارگشا باشه.
بنابراین، بهتره قبل از سفر، چند تا از لغات مهم اون زبان رو یاد بگیریم که ممکنه به کار بیاد.
نویسنده: سارا بگپور