تور لیدرهای ایرانی که وظیفه راهنمایی گردشگران خارجی را بر عهده دارند، این کلمات را بسیار از زبان توریست های خارجی شنیده اند: "No kebab ... No kebab".
کباب با انواع مختلف اش ، از غذاهای بسیار خوشمزه ایرانی است ، مخصوصاً اگر با مواد اولیه خوب و پختی استادانه به عمل بیاید. با این حال ، حتی بهترین غذاها را نیز نمی توان هر روز خورد و لذت برد.
جالب است بدانید که هم اکنون در میان گرایش های مختلفی که برای گردشگری در جهان وجود دارد ، Culinary Tourism یا Food Tourism به عنوان یک گرایش مستقل و درآمد زا مطرح است که محور این گونه از توریسم ، غذا و آشپزی است و سالانه افراد زیادی در سراسر جهان در این قالب سفر می کنند. این گرایش از گردشگری ، بسیار نوپاست و از سال 2001 میلادی عنوان مستقل یافته است.
در واقع ، توریسم غذایی نه تنها به عنوان یک رشته مستقل در صنعت گردشگری شناخته می شود، بلکه غذا به عنوان یکی از ارکان مهم سفر ( در کنار فاکتورهایی مانند آب و هوا ، جاذبه های طبیعی و تاریخی و بشرساخته و ... ) در همه انواع گردشگری مورد توجه است.
هم از این روست که در اغلب هتل های پنج ستاره کشورهای توریست پذیر ، به حدی غذاهای مختلف به مهمانان هتل عرضه می شود که یک توریست بعد از مثلاً یک هفته ، در حالی هتل را ترک می کند که هنوز نتوانسته بسیاری از غذاها را بچشد.
این را بگذارید در کنار منوی غذا در بسیاری از هتل ها و رستوران ها ایران که بخش اعظم آن را برنج و کباب (با انواع معدودش) پر کرده و الباقی هم به چند نوع غذای تکراری دیگر مانند مرغ و ماهی و قیمه و قورمه محدود می شود. البته این بدان معنا نیست که همه جا این گونه است بلکه در جاهایی تنوع غذایی نیز وجود دارد ولی عموماً غذاهای پیشنهادی در رستوران ها و هتل ها ، همین چند قلم است ، حالا کمی کمتر یا بیشتر!
دقیقاً به همین خاطر است که توریستی که به ایران می آید ، بعد از یکی دو روز اقامت در ایران و لذت بردن از کباب و تعریف از آن ، به زودی در می یابد که با فهرست محدودی از غذاها مواجه است و از این رو ، هنگام ناهار و شام ، با حالتی ناخوشایند خواهش می کند که دیگر به او کباب ندهند!
این در حالی است که ایران ، تنوع بسیار ارزشمندی از غذاها دارد و نکته جالب تر این که سبد غذایی ایرانیان از منطقه ای به منطقه ای دیگر متفاوت است و یک گردشگر (اعم از داخلی یا خارجی) می تواند در آذربایجان غذاهایی بخورد که در جنوب نیست و در جنوب با سفره ای مواجه شود که در اصفهان نیست و در اصفهان ، غذاهایی به او عرضه شود که در شمال وجود ندارد و در همین طور در همه نقاط ایران.
برخی برآوردها نشان می دهند در ایران ، تنها برای ناهار و شام ، 1400 نوع غذای اصلی وجود دارد که علاوه بر طعم و مزه خوب ، از نظر ارزش غذایی نیز بسیار ارزشمند هستند: از بریانی و کوفته و دلمه و خاگینه و اشکنه گرفته تا انواع آش و شامی و مرصع پلو و میرزا قاسمی
کشک بادمجان و ... ؛ این ها ، گذشته از انواع نوشیدنی های ایرانی مانند شربت های بیدمشک، به لیمو ، بهار نارنج ، نعنا ، خاکشیر ، سکنجبین ، دوغ و ... هستند که متأسفانه جای شان را در اغلب رستوران ها و هتل ها ، نوشیدنی های گازدار صنعتی گرفته است.
گردشگری غذایی ، تنها یکی از گرایش های گردشگری است که در ایران می شود بر روی آن کار کرد و درآمد زایی داشت.
در آینده راجع به مسائل دیگر گردشگری در ایران سخن خواهیم گفت. فقط یادمان باشد که اقتصاد ایران ، ناگزیر از گردشگری است و دیر یا زود ، به این واقعیت تن خواهد داد. "چاه نفت آینده ایران" که البته هنوز درش بسته است ، "صنعت گردشگری" است.
منبع : عصر ایران