یکی از جاذبههای استان خراسان، مقبرهی ارسلان جاذب است که یکی از سرداران سطان مسعود غزنوی بوده است. این مقبره به عنوان یکی از قدیمیترین بناهای دوران اسلامی خراسان شناخته شده و در منطقهی تاریخی سنگ بست واقع شده است.
بعد از ظهور اسلام در ایران، خراسان به علت موقعیت جغرافیایی که داشته، از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. این منطقه محل گذر بسیاری از کاروانهای بازرگانی بوده است. منطقه تاریخی سنگ بست نیز در 35 کیلومتری جنوب مشهد قرار دارد. شواهد تاریخی نشان میدهد که این منطقه در زمان حکومت غزنویان زیر مجموعهی شهر توس بوده و والی توس نیز ارسلان جاذب بوده است.
بنایی که در منطقه سنگ بست قرار دارد، از نظر هرتسفلد، مستشرق آلمانی، مربوط به عهد محمود غزنوی بوده و به دست ایاز (مشاور مشهور سلطان محمود) ساخته شده و متعلق به یکی از صوفیان مشهور آن دوران بوده است (هرتسفلد تنها فردی است که اعتقاد دارد این بنا متعلق به قبر یک صوفی است). در اطراف این بنا، آثار مدرسه و کاروان سرا نیز یافت میشود. اما در میان ایران شناسان و محققان ایرانی این بنا متعلق به «ارسلان جاذب» سردار بزرگ دوره محمود غزنوی و حاکم توس است. البته مردم آن منطقه اعتقاد دارند که این بنا متعلق به قبر خود ایاز است.
عکس از «هانز مونک هنسن» معمار و پروفسور دانمارکی بین سالهای 1332 تا 1339
در مورد اینکه این مقبره متعلق به چه کسی است هنوز اتفاق نظر وجود ندارد، اما بیش از اینکه این موضوع مهم باشد، معماری این بناست که اهمیت دارد. این بنا بعد از مقبره امیر اسمعیل سامانی، از قدیمیترین بناهای دوران اسلامی خراسان شناخته میشود و تنها اثر باقی مانده از معماری غزنوی در شهر سنگ بست نیز هست.
مصالح اصلی مقبره به مانند تمامی بناهای سبک خراسانی، آجر است و کمترین میزان تزیینات در این بنا به کار رفته است. شکل کلی بنا، مربع شکل و بر روی بنا گنبدی کوتاه قرار دارد. گنبد مقبره نسبت به گنبدهای دوران خود کوتاهتر است و بر روی ساقهای هشت وجهی با ارتفاع 10 متر واقع شده است. تزیینات به کار رفته در این مقبره بسیار ساده و آجرکاری آن به صورت هفت و هشت است و همچنین گچبریهای بسیار کمی در بخش داخلی گنبد دیده میشود. به نظر میرسد همین تزیینات سادهی بنا نیز از هنر بودایی الهام گرفته شده است.
نکته: گنبدها از ایران وارد آسیای مرکزی شده و بر روی سقف معابد بودایی، به تقلید از ایران گنبد ساخته میشده است. باستان شناسان احتمال میدهند که گنبدها در آسیای مرکزی کوتاهتر شدند و این نوع گنبد و تزیینات داخلی آن از طریق افغانستان دوباره وارد ایران شده است.
دور تا دور بخش داخلی گنبد کتیبه ی قرار دارد که این کتیبه به خط کوفی آجری نوشته شده است و شامل آیات قران میشود. اهمیت کتیبه موجود در بنا به این علت است که کمتر کتیبهای دیده شده که خطوط آن با آجر ساخته شده باشد. بنا در هر چهار ضلع خود دارای در بوده که این برای یک بنای مقبرهای توجیهی ندارد. احتمالا این بنا در اصل یک مقبرهی اسلامی نبوده و در دوران قبل از اسلام به عنوان آتشکده مورد استفاده قرار میگرفته است و بعد از اسلام به یک مقبره اسلامی تبدیل شده است. به احتمال فراوان در قسمت جنوب شرقی بنا که امروزه تخریب شده ورودی اصلی مسجد جامع قرار داشته است و در شمال شرقی به رباط جانبی (در نزدیکی این بنا، رباط تاریخی امیرعلی شیرنوایی قرار دارد) راه داشته است. ورودیهای غربی و جنوب غربی نیز به شبستانهای مسجد جامع وصل بودهاند.
اما در کنار مقبره، میل تاریخی نیز به چشم میخورد که دوره ساخت این میل نیز مربوط به حکومت غزنویان است. این میل دارای ارتفاع 26 متر بوده و در قسمت بالا و پایین آن، مقرنسهای آجری و کتیبهای به خط کوفی آجری دیده میشود. بر روی این کتیبه، آیه 33 از سوره فصلت نوشته شده است. براساس شواهد موجود، این میل احتمالا منارهی مسجد جامع بوده و همچنین به عنوان راهنمای کاروانیان از آن استفاده میشده است.
در آخر نکته ی جالب در مورد ارسلان جاذب این است که او شیفتهی فردوسی بوده است و بعد از مرگ فردوسی بر روی قبر او مقبرهای میسازد. آیا از وجود چنین مقبرهی عجیبی در خراسان باخبر بودید؟ بنایی که هنوز بر سر ماهیت آن، اختلاف نظر وجود دارد!