خاطرتان هست تا همین چند سال پیش، عروس و دامادها شب عروسی یک دوری هم اطراف میدان آزادی میزدند و هر مسافری که از ترمینال میآمد، کنار برج آزادی عکس یادگاری میگرفت؟ حتماً از این تصاویر که بیشتر در دهه ۷۰ گرفته میشد، داشتهاید یا دیدهاید.
مردم ایران، پایتخت را با تصویر برج آزادی میشناسند. سال ۵۰ که برج آزادی با نام سابق شهیاد ساخته شد، قرار بود از آن به عنوان دروازه ایران یاد شود. دروازهای که وقتی یک گردشگر خارجی به فرودگاه مهرآباد میآمد آن را ببیند و توقفی کند، عکسی به یادگار بگیرد و وارد پایتخت ایران شود.
مهمترین نکتهای که درباره این برج میشود بیان کرد، مربوط به معمار آن است. این بنا را حسین امانت وقتی تنها ۲۴ سالش بود، ساخت. طرح او در فراخوانی که داده شده بود، پذیرفته شد و آن را در مدت ۲۷ ماه ویژه جشنهای ۲۵۰۰ ساله ساختند.
همان موقع در فراخوانی اعلام کردند ارتفاع آن از ۴۵ متر نباید بیشتر باشد تا به مشکل پرواز هواپیماهای فرودگاه مهرآباد برخورد نکند. در سال ۵۰ نیز از آن رسماً بهره برداری شد.
این بنا را سه سال بعد از اینکه به بهرهبرداری رسید، به دلیل اهمیتش در فهرست میراث ملی ایران ثبت کردند. در همان زمانها بود که منشور کوروش به رغم مخالفتهای بریتانیا، به ایران آورده شد و در این برج به نمایش گذاشتند. لوح زرین لرستان به همراه سنگی که از ماه آورده شده بود هم در این برج برای بازدید به نمایش گذاشته شد.
از آن زمان هر اتفاق مهمی که در کشور میافتاد، یک سرش به میدان آزادی ختم میشد، مانند راهپیماییها، تظاهرات، اعتراضها، جشنها. اصلا قرار بود میدان آزادی بزرگترین میدان جهان باشد و برجی که در آن قرار گرفته مانند طاق پیروزی فرانسه، مهمترین برج و طاق شهر باشد.
۳۷۵ هزار مترمربع زمین که برای این طرح درنظر گرفته شد، آن را به یکی از بزرگترین میدانهای دنیا تبدیل میکرد. اما الان ۷۰ هزار مترمربع از این زمین به مسیر سواره و ۵۰ هزارمترمربع دیگر به محوطهسازی اطراف اختصاص داده شده است.
تلفیقی از معماری دورههای مختلف
معماری این بنا هم در نوع خودش منحصر به فرد است، چون در یک بنا میتوان معماری هخامنشی، سلجوقی، اسلامی و ساسانی را با هم مشاهده کرد و به راحتی دید که در طاق نصرت و گنبدهای مسجد، جورچین سنگ چه ماهرانه به کار گرفته شده است.
در طرح بنا از طاق کسری، سربرج های دوران سلجوقی و صفوی، مخصوصاً برج طغرل و گنبد قابوس و کاشی کاریهای دوران صفوی الهام گرفته شده است. در اطراف بنا نیز قرار بود غرفههایی ساخته شود که هر کدام یک سلسه بزرگ ایرانی را معرفی میکردند، اما بعدها برای اینکه نمای برج را تحت الشعاع قرار ندهد غرفهها از سطح میدان برچیده و به داخل برج منتقل شدند.
مبدا تصمیم گیری برای ایرانگردی
قرار بود برج آزادی مبدا تصمیم گیری مردم برای سفرهایشان و ایرانگردی و تهرانگردیها باشد. یعنی هر کسی حتی گردشگران خارجی در طبقه پایین برج، پشت مانیتورهایی که به ۵ زبان زنده دنیا مطلب داشتند، مینشستند و درباره مقصد گردشگری انتخابی، اطلاعات مختلف را میشنیدند، میدیدند و میخواندند. بعد همان جا، از نمایندگیهای فروش، بلیت هواپیما، تور یا هتل میخریدند و سفرشان را آغاز میکردند. تکنولوژی که آن زمان برای مردم در نظر گرفته شده بود، تقریباً ۲۰ سال از زمان خودش جلوتر بود. اما این کار ادامه نیافت و اکنون چنین امکاناتی برای هیچ بازدیدکنندهای وجود ندارد.
مگر آنکه بازدیدکنندگان در سالنها و تالارها به دیدن نمایشگاههای برج یا نمایشگاههای موزهای آن بروند. مثلاً هر دو سال یک بار نمایشگاهی از آثار و مجموعههای منحصر به فرد در یکی از سالنها به نمایش گذاشته میشود. در حال حاضر نیز نمایشگاهی از آثار و مجموعه عکسها و دوربینهای محمدعلی جدیدالاسلام، استاد پیشکسوت عکاسی برپا شده است.
در بخش دیگری از این مجموعه، میتوان سنگهای زینتی و زیورآلات یا عروسکهای نمایشی خیلی قدیمی را دید. برخی تصور میکنند که داخلش چیزی برای نمایش ندارد درحالی که داخل برج، نمایشگاه، فروشگاه و معماری زیبایی دارد که حتماً باید رفت و از نزدیک آن را دید.
مثلاً وقتی وارد برج میشوید، حتماً حواستان به درهای سنگی آن باشد هر کدام از آنها سه و نیم تن وزن دارند و تنها با یک اهرم که در اختیار نگهبانان هست و به راحتی و آسانی می چرخد، باز و بسته میشود. این هم یکی دیگر از شگفتیهای برج آزادی است.
۲۷۷ پله برای برج آزادی
جالب اینجاست که وقتی کسی وارد فضای داخلی برج میشود، میبیند که طبقات سقف ندارند بلکه همه به هم راه دارند. حتی میتوانید از آسانسور ۵۰ ساله آن با خیال آسوده طبقات را دور بزنید یا از ۲۷۷ پله آن عبور کنید که در نوع خود تجربه جالبی است.
زمانی که خواستید از برج شهیاد قبلی و برج آزادی فعلی دیدن کنید حواستان باشد، میتوانید تا بالاترین نقطه برج بروید و از آنجا کوه دماوند و برج میلاد را هم ببینید و مشرف به محوطههای اطراف باشید. در برخی از روزها هم طبقه انتهایی، یعنی بخشی که گنبد فیروزهای هست، به روی بازدیدکنندگان باز میشود.
برای دیدن اینجا تنها ده هزار تومان بابت بلیت باید بپردازید. میتوانید در روزهایی که کنسرت برگزار میشود یا اجرای تئاتر در سالن قدیمی آن است، به برج آزادی بروید ولی قبلش حتماً از سایتهای فروش، بلیت تهیه کنید. غیر از آن گاهی کنسرتهایی در فضای باز برگزار میشود یا نورپردازی به مناسبتهای مختلف که دیدن آن هم رایگان است و نیازی به هماهنگی ندارید.
برای رفتن به برج آزادی چند راه دارید یا با خودروی شخصی بروید و نزدیک میدان در پارکینگ پارک کنید یا با مترو بروید و از سمت ترمینال آزادی عرض خیابان را طی کنید. دیدن این برج تاریخی شاید نصف روز از شما وقت بگیرد ولی حتماً بازدید از مهمترین نماد تهران را در برنامهتان قرار دهید.
تألیف: لست سکند