اگر در شهر زندگی میکنید، احتمالا تنها دغدغهتان هنگام خرید لباس، رنگ و طرحی باشد که باب سلیقهتان باشد. بابت کالایی هزینه میکنید که هم نقش و طرحش را دوست داشته باشید و هم به کارتان بیاید. حالا تصوّر کنید فقط از فروشگاههای خاص و لباسهای خاصی بتوانید استفاده کنید و دامنه انتخابتان به جنس و مدل خاصی از لباس محدود باشد! قطعا چنین چیزی برای ما تصورپذیر نیست، امّا در گذشته و حتّی حال حاضر میان جوامع بومی، لباسها برای خودشان هویتی دارند. هر کس هر لباسی را نمیپوشد و پوشاک به نوعی با مخاطبانشان حرف میزنند.
اگر اطلاعات و مطالعه کافی در لباسهای سنتی داشته باشید، با دیدن این سبک لباس، بخشی از اطلاعات فردی آن شخص را به دست میاورید. مثلا لباسها از تاهل و تجرد میگویند، جایگاه اجتماعی و ثروت فرد، جغرافیایی که در آن زندگی میکند، سن و سال و حتّی تیره و قبیلهای که میانشان زندگی میکند! حالا با جامعه شهری امروز مقایسه کنید که همه به یک سبک لباس میپوشند و چیزی که مد میشود از جنوب تا شمال و از شرق تا غرب ایران با هر سبک زندگی و طبقه رفاهی، همه از آن الگو میگیرند.
در این متن میخواهیم نشانههایی که لباسهای محلی به ما میدهند را میان اقوام مختلف بررسی کنیم.
لباسهای هویتساز در شهرهای ایرانی
کمی پیش از اینکه دوران مدرن از راه برسد و تمام نشانهها و عناصر فرهنگی را درون خودش ببلعد، مردم شهرها هم با توجه به طبقه اجتماعیشان لباس میپوشیدند. مثلا گفته شده پیش از اسلام، ایرانیان به گونهای لباس میپوشیدند که هر صنف از دیگری متمایز میشد و پادشاه با دیدن لباسها متوجه میشد که هر کس چه پیشهای دارد. البته گفته شده این سبک لباس پوشیدن در دوره آل بویه هم وجود داشته.
در دوران اسلامی هم کلاه و کمربند مردم، جایگاه آنها را تعیین میکرد؛ به این صورت که لشکریان و سپاهیان کلاه و کمربند داشتند امّا عامۀ مردم از کشاورزان، پیشهوران، منشیان، بازرگانان، اهل قلم تا دیوانیان و وزیران به جای استفاده از کلاه، دستار به سر میبستند. با این توضیح، اهل کلاه منظور لشکریان بودند و اهل دستار، کشوریان.
به دوره قاجار که میرسیم، لباس رسمی مردانه تبدیل به جبّه و شالکلاه میشود؛ جبه عبارت بود از لباس بلند و گشاد روی جامه و شالکلاه نوعی عمامه بود. مردمان با حیثیت، بهخصوص اهل علم، همه عمامه بر سر میگذاشتند. بقیه مردم هم مثل گذشته کلاه روی سرشان میگذاشتند. امّا به مرور این جبه و شالکلاه فقط مخصوص علما شد و مردم عادی هم قباهای راسته و کلجه ترمه و جبه غیر ترمه میپوشیدند و از طول کلاهها هم کم کم کاسته شد. درباره مد و پوشاک زنان قاجاری هم پیشتر صحبت کردیم.
لباسهای هویتساز عشایر و روستاییان ایران
بین مردم عشایر و روستایی ایران، همانطور که گفتیم لباس هویت ویژهای داشت. پیش از این درباره لباسهای محلی زنان مجرد و متاهل صحبت کردیم و نشانههای آنها را میان اقوام مختلف مرور کردیم. حالا وقت آن است که دیگر ویژگیهای لباسهای محلی را با هم بشناسیم.
سن از آن شاخصههایی است که هنوز هم میان لباس مردم محلی رعایت میشود. به این صورت که جوانترها، لباسهایی با رنگهای شاد و پر از تزیینات به تن میکنند، امّا هر چه مردم یک جامعه عشایری مسنتر میشوند، لباسهای به سمت تیرگی میل میکنند و از تزییناتشان کاسته میشود.
جغرافیا برای مردمان محلی بسیار اهمیت دارد، زیرا لباس متناسب با محیط، تحمل آنها را در شرایط سخت بالا میبرد؛ به عنوان نمونه مناطق گرم، معمولا لباسهای گشاد و راحت تری دارند تا گرمای هوا آزارشان ندهد و به سمت مناطق کوهستانی که میرویم، لباسها مناسب سرمای هوا میشود.
مورد دیگری که باید به آن توجه کرد، طبقه اجتماعی افراد است. هر چقدر فرد جایگاه اجتماعی بالاتر و ثروت بیشتری داشته باشد، از پارچهها و پوشاک مرغوبتری استفاده میکند و به همین میزان با پایین آمدن طبقه اجتماعی لباسها سادهتر و بیکیفیتتر میشوند.
نمونههایی از لباسها را در زیر بررسی میکنیم:
قشقاییها
دختران جوان قشقایی و زنان جوان و دمِ بخت معمولا لباسهایشان بسیار روشن و زنده است و عروسان جامههایی به رنگهای سرخ تند میپوشند، اما برای اینکه توجه بیحد دیگران را به خود معطوف نکنند، در برخی اوقات مجاز به پوشیدن این رنگ نیستند. مادران و همسران جوان جامههایی به رنگهای روشن و روشن کمرنگ میپوشند همچنین پوشیدن جامههای نقشدار قرمز و رنگهای دیگر برای این زنان پذیرفته شده است. امّا زنان سالخورده هم لباسهای سیاه و خاکستری میپوشند.
شاهسونها
میان مردم ایل شاهسون رسم براین است که مردان جوان، جلیقه و نیمتنۀ سرخ بپوشند و مردان سالخورده جلیقه و نیمتنۀ سبز. سرخ و سبز هر دو از رنگهای شاخص و مهمی است که در میان شاهسونها وجود دارد.
بختیاریها
بختیاریها برای هر دوره از زندگی زنان، طرح و نقش ویژهای در نظر گرفتهاند. مثلا لباسهای رنگی با زمینه شاد که به تیرگی میل میکند و گلها درشتی دارد، مخصوص دختران نابالغ است. بالغ که میشوند، زمینه لباسشان روشنتر میشود امّا طرح و نقش همان است. به 30 سالگی که میرسند، لباسها سبز و قهوهای میشود. امّا زنانی که ازدواج کردهاند، قبل از فرزند اولشان لباس بسیار روشن با تور سفید یا چادر نماز میپوشند امّا بعد از اینکه بچهدار میشوند، پوشاکشان به تیرگی تمایل پیدا میکند.
سنشان که کمی بالا میرود، لباسها تیرهرنگ، ساده و یکسره میشوند.
کردهای خراسان
رنگ و جنس لباس زنان کرد خراسان گویای هم سن و هم تجرد و تأهل آنهاست.حتّی اگر زنی بیوه شده باشد از لباسش معلوم است. مثلاً دامن زرد با روسری ابریشمی سادۀ بنفش، نشان میدهد آن زن شوهر نکرده. در حالی که دامن قرمز با حاشیۀ راهراه و پیچیدن چادر به طرزی خاص به دور خود، نشانه دهنده این است که آن زن به تازگی بیوه شده!
در طایفه توپکانلو، دامن مخمل تزئین شده با پارچههای هفت رنگ نشان دهنده زنان شوهر نکرده است. سالخوردهها دامنهای سرخ ساده میپوشند. بنابراین از روی لباسها به راحتی میتوان فهمید که هر کس به کدام طایفه تعلّق دارد.
لباسهای ترکمنی
میان زنان ترکمن هم معمولا رسم بر این است که تا پیش از شوهر کردن کلاه نقش و نگارین سوزندوزی شدهای به نام «بُرُک» بر سر میگذارند. وقتی که شوهر کردند، به جای این کلاه «آلانْگی» (پیشانیبند سرخ و گلدار) بر روی پیشانی و روسری نقشداری به نام «پوپِک یالِق» میبندند.
درست است که بیشتر، این سبک نشانهها در پوشاک زنان دیده میشود امّا گاهی مردان هم از این نشانهها استفاده میکنند. به عنوان نمونه، جوانان ترکمنی عمامه فیلی یا رنگین روی سرشان میگذراند امّا پیرمردان ترکمن وقتی 63 ساله میشوند، در بعضی طوایف عمامه سفیدی به نام «صله» بالای عرقچینشان میپیچند. سن 63 سالگی مردان میان ترکمنها همراه با آیینهای ویژهای هم هست زیرا پیامبر اسلام در 63 سالگی رحلت کرد بنابراین برای ترکمنها این سن مقدّس است. در تعدادی از طوایف هم فقط متدینان و روحانیان عمامه سفید میگذارند نه هر کس به سن 63 سالگی رسید.
تیلپاقها که کلاههای پوست ترکمنی هستند، از اجزای هویت بخش لباس مردان محسوب میشوند. مردان ترکمن عرقچین را زیر تیلپاق روی سرشان میگذارند. تیلپاقها معمولاً از پوست سیاه یا قهوهای قرهگل دوخته میشود، اما بر اساس رنگ تا حدی میتوان طایفهها را تشخیص داد زیرا تیلپاقهای ترکمنهای طایفۀ تکه و گروههای همسایۀ آنها از پوست سفید است.
سخن آخر
با آنچه گفتیم مشخص میشود که اگر پیش از سفر، اندکی درباره مقصدمان مطالعه کنیم، جواب بسیاری از سوالاتمان را خواهیم یافت، ضمن اینکه مطالعه درباره فرهنگ یک منطقه باعث میشود بهتر بتوانیم با آنها ارتباط سازنده برقرار کنیم. اگر با نگاه کردن به پوشاکشان بتوانید سن، طبقه اجتماعی و پیشه افراد را تشخیص دهید، آن وقت میدانید برای چه سوالی به کدام یک مراجعه کنید.
البته ممکن است در نسلهای جدید، رعایت این شیوه لباس پوشیدن کمتر رعایت شود و متاسفانه یکسان سازی که درون شهرها اتّفاق افتاد، دامنگیر فرهنگهای بکر روستایی و عشایری هم شود.
تألیف: لست سکند
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی