بازار برایمان مفهوم آشنایی دارد؛ گاهی بوی کودکی میدهد و گاهی یادآور ادویهجات رنگارنگ است. گر چه امروز به هر مرکز خریدی بازار میگوییم امّا اگر کمی در پشت ذهنمان بگردیم، میبینیم مفهوم اصیل بازار با دالانهای مسقف، دکانهای کوچک و باربرهایی که هر از گاهی از میان گذرگاههایش رد میشوند برایمان تداعی میشود. واقعیت هم همین است، بازار به عنوان یکی از اجزای شهر از گذشته، معماری و عناصر ویژه خودش را دارد و با پاساژها، مراکز خرید و مالهای بزرگ بسیار تفاوت دارد.
با توجه به همین اهمیتی که در بازارها نهفته است، در این مطلب میخواهیم کمی دقیقتر اجزای مختلف بازارهای سنتی را یاد بگیریم. احتمالا در شهر خودتان یا شهری که به آن سفر کردهاید اصطلاحاتی مثل راسته، سرا یا تیمچه به گوشتان خورده. در این مطلب میخواهیم ببینیم هر کدام از این نامها چه مفهومی دارد و اساساً بازارها چه عناصر مهمی دارند. شناخت این موارد به ما کمک میکند در بازارهای طویل و پیچیده سنتی، آنچه میخواهیم را سریعتر پیدا کنیم.
چرا همه شهرها بازار سنتی دارند؟
از دوره اسلامی به بعد، بازار تبدیل به یکی از عناصر مهم شهری در کنار مسجد و ارگ شد؛ به اندازهای که شهر با بازارش معنا میگرفت و این بازار در مرکز شهر قرار داشت. در واقع بازار جزئی از هسته مرکزی شهر بود که توسعه شهر در اطراف آن شکل میگرفت. به همین دلیل هم هست که به شهرها مختلف که سفر میکنید، معمولا یک بازار سنتی دارند که از گذشته به جا مانده و در اطرافش جاذبههای تاریخی و بافت قدیمی وجود دارد. بنابراین اگر از آن دسته افرادی هستید که به دیدن جاذبههای تاریخی و فرهنگی و بافت قدیمی شهرها علاقه دارید، در اکثر مواقع میتوانید مستقیم به سمت بازار سنتی شهر حرکت کنید.
بازارهای سنتی از معماری ویژهای پیروی میکردند، با اینکه هر کدام با توجه به اقلیم و شاخصهای فرهنگی ممکن بود ویژگیهای خاصی هم داشته باشند، امّا در کلیّات بازارهای سنتی از یک معماری کلی تبعیت میکردند. بنابراین حضوری بعضی عناصر در معماری بازارها لازم است. حالا در این بخش با این عناصر مهم و اجزای مختلف بازار آشنا میشویم.
راسته بازار
راستهها گذرهای معمولا سرپوشیده از تنه اصلی بازار هستند که از دروازهها به درون میآمدند. این راستهها معمولا پهنای 6 تا 12 گام دارند (البته گاهی راستههای تنگتر هم ممکن است ببینیم) راستهها معمولا سرپوشیدهاند امّا نمیدانیم دقیقا از چه زمانی سرپوشیده شدند. و این سرپوشیدگی در همه شهرها یکسان نیست و تفاوتهایی با هم دارد. علت مهمی که بازارها را سرپوشیده میکردند یکی اقلیم بوده و دیگری بستن بازار.
دکانها در دو سویه راسته قرار میگرفتند. معمولا دکانها از یک سکو، یک فضای بستۀ دادوستد و یک انبارک (پستو) تشکیل میشدند. داخل دکانها طاقچههایی برای چیدن کالاها وجود داشت و بیرونش هم درهای یک یا دو لته که امروزه بیشتر به صورت کرکرهای است.
راستهها از ابتدا موضوع بندی میشدند به این معنی که مثلا راسته پارچه فروشان به فروش پارچه اختصاص داشت و از راستههای دیگر متمایز بود. این کار باعث میشد هر کس به راستهای که نیازش برطرف میشود برود و زمانش بیهوده در بازار تلف نشود.
چارسو یا چارسوق بازار
از برخورد راستهها با هم، چارسوها پدید میآیند. چارسوها فضا و بلندای بیشتری از راستهها دارند و همین فضای بیشتر امکان بهتری برای معماران فراهم میکند که تزئیناتی در آن به کار ببرند. بنابراین در ارسوها ممکن است تزییناتی مثل کاشیها، کنج سازیها و گچبریها و نقاشیها میکند.
سرا در بازار
با گذر از راسته به فضاهای سرباز یا سرپوشیدهای میرسیم که به نام سرا، خان، تیم و تیمچه در ایران و کشورهای همسایه، بدستان خاص ترکیه، و فندق و وکاله در کشورهای شمال افریقا و قیصریه (یا قیساریه) در بیشتر کشورهای اسلامی نامیده میشود. سرا فضای میانی دربسته است که به دور آن یگانهای نشست بازرگانان، کاسبها و هنرورزان چیده شده. همچنین میتوان گفت که سرا، همان راستۀ سربازی است که فضای میانی آن گشادهتر شده است.
سادهترین سراها، حجرههای یک طبقهای داشتند که در دو، سه یا چهار سوی حیاط مرکزی قرار میگرفتند. سکویی سرتاسری جلوی حجرهها و حوض یا سکوی باراندازی در میان حیاط قرار میگرفت. این حیاطها با دالان باریک و دری به راستهها وصل میشدند.
تیمچه بازار
معماری تیمچهها شبیه راستهها امّا در اندازه کوچکتر بوده است. تیمچهها بیشتر سرپوشیده هستند و با گنبدهای بزرگ خود و کاربندیها و تزیینات بسیار در گچبری و درودگری از ویژگیهای بازارهای ایرانیاند.
در بخش ورودیِ بعضی از سراهای بزرگ، فضای گنبددار باشکوهی دیده میشود که در استناد وقفی به آنها «دالان» میگویند. ازنگاه معماری این دالانها همان تیمچههای سرپوشیدۀ گنبددار هستند که از دیدگاه ساختار شبیه چارسوهای بزرگ هستند.
سخن آخر
هنوز که هنوز است با وجود اینکه بازارهای سنتی و قدیمی در بعضی شهرها رمق چندانی ندارند و رونق گذشته هم برایشان نمانده، وقتی درونشان قدم میزنید، انگار مستقیما با روح بناها و مردم گذشته وصل میشوید. انگار رنگی از اصالت درونشان پخش شده که همچنان هم لمس میشود. در واقع بازارهای قدیمی گر چه ماهیتشان مثل مراکز خرید امروز داد و ستد بوده امّا انگار در معنا بسیار متفاوت بودند.
تألیف: لست سکند
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی