آلبانی، بهشت کوله گردی

4.5
از 25 رای
تقویم ۱۴۰۳ لست‌سکند - جایگاه K - دسکتاپ
آلبانی، بهشت کوله گردی
آموزش سفرنامه‌ نویسی
06 اردیبهشت 1403 12:00
44
747

مقدمه

اگر امروز کره شمالی، نمادی از دیکتاتوری، فقر و انزوا است، در گذشته نه خیلی دور، این مقام در اختیار کشور آلبانی بوده است. بله، اوج ارتجاع و عقب ماندگی در کشوری اروپایی. هنوز هم خاطره فرار آلبانیایی‌های سوار بر قایق به سوی بنادر ایتالیا فراموش نشده است(آنچه امروز بوسیله سایر ملتها در جریان است). پس از پایان جنگ جهانی دوم،  انور خوجه که یک مارکسیست لنینیست افراطی بود، زمام امور را بدست گرفت. الگوی او در حکومت، استالین بود و چهل و یک سال با مشت سرخ آهنین بر آلبانی حکومت کرد. با مرگ ژوزف استالین در سال 1953 ،خروشچف بعنوان رهبر جدید اتحاد جماهیر شوروی، اصلاحات و استالین زدایی اساسی را در شوروی و بلوک شرق انجام داد، ولی انور خوجه تا انتها، به استالینیسم خود پایبند ماند. نخست‌وزیر او در جایی گفته بود که "هر کسی بخواهد با ما مخالفت کند، تفی در صورت‌ ، مشتی بر چانه و اگر لازم باشد، گلوله‌ای در سر خواهد داشت". عجیب نیست که سرنوشت همین نخست وزیر نیز، یک خودکشی اجباری بوده است! 

هر چند در سال 1967، آلبانی به عنوان اولین دولت در جهان، خداپرستی را ممنوع کرد، ولی جالب است که بدانید مادر ترزا، زاده همین سرزمین است. راهبه ای که کلیسا او را بخاطر داشتن قدرتی ماورایی در درمان بیماری، قدیس اعلام کرد. اگر چه مسلما، این قدرت ماورایی توسط بسیاری به چالش کشیده شده است و آن را تبلیغی افسانه ای برای کلیسا میدانند، ولی او انسانی خیر بود که در بالکان و جهان مورد احترام است. کاش از انسانها افسانه نسازیم! 

هنگامی که کمونیست سقوط کرد ، مردمی رنجور، اقتصادی نابود و کشوری خسته باقی ماند، ولی دموکراسی آنها را در مسیر پیشرفت سیاسی و اقتصادی قرار داد به گونه ای که امروزه، در میان کشورهای بالکان، آلبانی رتبه چهارم را در کاهش نرخ بیکاری دارد. آلبانی کشوری کوچکی در جنوب اروپا است که تنها سه میلیون نفر جمعیت دارد، ولی بعلت آن گذشته ای که تعریف کردم، تعداد آلبانیایی‌هایی که در خارج از این کشور زندگی می‌کنند، بین هفت تا ده میلیون نفر تخمین زده میشود. در سال 2011 آلبانی از نظر سطح سواد، در رتبه ششم جهان قرار گرفت.

موقعیت کشور آلبانی در نقشه
موقعیت کشور آلبانی در نقشه

پرچم آلبانی، پرچمی قرمز رنگ است که عقابی دو سر در آن جای گرفته است. از آنجا که این کشور تحت سلطه عثمانی بوده است، اکثریت آلبانیایی ها مسلمان هستند. 

پرچم کشور آلبانی
پرچم کشور آلبانی

زبان آلبانیایی علاوه بر زبانهای ارمنی و یونانی، یکی از سه زبان هند و اروپایی باقی مانده در جهان است. پایتخت و بزرگترین شهر این کشور، تیرانا است که جمعیتی در حدود هشتصد هزار نفر دارد. در ادامه سفرهایم در بالکان، در ابتدای June سال 2023 به کشور زیبای آلبانی سفر کردم.

چگونگی سفر

متاسفانه دریافت ویزای آلبانی، برای ایرانی ها بسیار سخت است و علاوه بر مدارک ریز و درشت، نیاز به یک دعوتنامه هم دارد. علاوه بر آن، آلبانی در ایران سفارتخانه ای ندارد و باید از سفارتخانه های این کشور در ترکیه و یا امارات اقدام کنید.

خوشبختانه با داشتن ویزای شنگن چند بار ورود، میتوانید از آلبانی و اکثر کشورهای حوزه بالکان دیدن کنید(علیرغم اینکه این کشورها عضو شنگن نیستند). مسلما دریافت ویزای شنگن چند بار ورود، بسیار سخت است و مستلزم سفرهای قبلی به این حوزه، داشتن دعوت نامه و تمکن مالی متناسب با مدت ویزای درخواستی است ولی احتمالا از گرفتن ویزای آلبانی آسانتر باشد!

علیرغم اینکه من عاشق اتوبوسهای شرکت Flixbus هستم، ولی در بدترین اتوبوس این شرکت، از پودگوریتسا مونته نگرو به سمت آلبانی در حرکت بودم. دو دختر مکزیکی در ردیف بغلی ام، صندلی های خود را خم کرده بودند و زوج پشتی، بسیار با عصبانیت به صندلی ضربه میزدند تا آنها صندلی را برگردانند و مکزیکی ها به درستی میگفتند، این حق آنهاست. این مساله تا ایستگاههای مرزی بین مونته نگرو و آلبانی ادامه پیدا کرد. دریاچه Shkodra که بزرگترین دریاچه اروپای جنوبی است، بین این دو کشور زیبا قرار دارد و ایستگاه مرزی در گوشه این دریاچه واقع شده است.

از اتوبوس پیاده شدیم تا در ایستگاه بازرسی Granični prijelaz Božaj مهر خروج رنگ و رو رفته ای را دریافت کنیم. سپس وارد ایستگاه بازرسی سمت آلبانی شدیم. به نظر من یکی از زیباترین و هیجان انگیزترین لحظات سفر، دریافت مهر ورودی کشور میزبان است(بویژه برای ما ایرانیان که به سختی بدست می آید). حتما شنیده اید که می گویند " ترجیح میدهم پاسپورتم پر از مهرهای مختلف باشد تا خانه ام پر از اسباب و اثاثیه جدید". به باجه مربوطه رسیدیم و با خبر شدم که آلبانی در ورود و خروجی هیچ مهری نمیزند و همه چیز فقط بصورت دیجیتال ثبت میشود. آخر چرا ؟!!! حتی به افسر مربوطه گفتم "پس من چه یادگاری از کشور شما داشته باشم" و او گفت: " متاسفم، اصلا ما مهر نداریم".

با غمی سنگین منتظر ورود سایر همسفران اتوبوس شدم و با هر کسی که می آمد در این خصوص صحبت میکردم و این بحثها منجر به دوستی و محاوره ای با سایر هم اتوبوسی ها از جمله دختران مکزیکی و یک زوج استرالیایی شد. بنابراین در مورد آن دختر عصبی که شدیدا به صندلی دختران مکزیکی لگد میزد، وارد شور شدیم و همه با هم متحدا او و شوهرش رو مورد سرزنش قرار دادیم. راننده بداخلاق اتوبوس آمد و زوج بداخلاق تر از خود را به صندلی پشت سر خود برد، اتحاد بین قاره ای ما (آسیا، آمریکای مرکزی و اقیانوسیه) جواب داد و من هم صاحب یک جفت صندلی خالی شدم. گاهی اوقات مداخله بهتر از بی تفاوتی است!

موقعیت ناحیه مرزی و دریاچه Shkodra
موقعیت ناحیه مرزی و دریاچه Shkodra

خب بیایید از حالا به بعد در مورد آلبانی بگوییم. آلبانی یک هدف عالی و ارزان برای طبیعت گردی و کوهنوردی است. بلندترین نقطه آلبانی، کوه Korab است که 2764 متر ارتفاع دارد و این کوه با دو کشور دیگر، کوزوو و مقدونیه مشترک است. قدیمی ترین دریاچه اروپا مربوط به آلبانی است و به آن Ohrid میگویند. در این دریاچه باستانی، انواع گیاهان و گونه های جانوری منحصر به فرد و همچنین فسیل های بی مانند یافت می شود. یخچال های طبیعی زیبایی در کوه های آلبانی و در ارتفاع کمتر از 2000 متری وجود دارند که در نوع خود بی نظیر هستند.

این کشور کوچک دارای تنوع زیستی قابل توجهی است و 3250 گونه گیاهی در این کشور یافت می شود که تقریباً یک سوم کل گونه های گیاهی موجود در اروپا است. همچنین بیش از نود گونه جانوری اعلام شده در معرض خطر انقراض جهانی، در آلبانی یافت می شود. بسیار غم انگیز خواهد بود که گونه های جانوری که از دوران انور خوجه جان سالم بدر برده اند، در این دوران منقرض شوند. توصیف طبیعت آلبانی خود سفرنامه ای جدا میطلبد و در این نوشته، من بر تیرانا پایتخت آلبانی متمرکز خواهم شد.

تیرانا

زشت ترین فلیکسبوس اروپا از میان یکی از زیباترین طبیعتهای جهان به سمت تیرانا در حرکت بود. حضور موقر تاکستانها در مسیر بخوبی احساس میشود. انگور از دوران یخبندان در این کشور کشت شده است و قدیمی ترین دانه های یافت شده در آلبانی بین 4 تا 6 هزار سال سن دارند. در نهایت به ایستگاه اتوبوس مرکزی تیرانا رسیدم و سفری 17 یورویی از پایتخت مونته نگرو به پایتخت آلبانی با همه حواشی آن به پایان رسید. پیاده به سمت محل اقامت خود حرکت میکنم.  

آلبانی بهشت کوله گردی است. شما میتوانید با قیمتهای بسیار ارزان که از شبی 6 یورو آغاز میشود، هاستلی مناسب در آن بیابید. اما من تصمیم گرفتم از این قیمتهای ارزان نهایت استفاده را ببرم و از دو شب اقامتم، شبی را مانند یک سلطان بگذرانم. اتاقی را در خانه زیبای Villa Center به قیمت 16 یورو اجاره کردم (در Booking.com) با همه امکانات. سه تخت، سرویس بهداشتی مستقل و بزرگ، یخچال به همراه سایر امکانات مشترک در این خانه زیبا. بله، اینجا کشوری است که یک کوله گرد میتواند مانند یک شاه زندگی کند.

حیاط محل اقامتم
حیاط محل اقامتم
اتاق اختصاصی برای کوله گردی که به هاستل عادت داشت
اتاق اختصاصی برای کوله گردی که به هاستل عادت داشت

در روز اول، متاثر از قیمت مناسب مواد غذایی در تیرانا بودم. واحد پول آلبانی Leke است که در زمان سفر من، هر یورو معادل 110 لک آلبانی بود. امکان خرج کردن یورو در مغازه های تیرانا به راحتی وجود دارد ولی همیشه داشتن ارز محلی توصیه میشود. 

سکه های آلبانیایی
سکه های آلبانیایی

در همان حوالی محل اقامتم، در مجتمع Galeria، پیتزا کینگ قرار دارد که شما میتوانید یک پیتزای کامل را با کمتر از 3 یورو دریافت کنید. این قیمت یک قاش پیتزا در بسیاری از جاهای اروپاست. در روبروی همین پیتزا فروشی، سوپر مارکتی است که میتوانید در قیمتهای ارزان آلبانی بغلتید. یک کیلو گوجه سبز عالی در حدود 2 یورو و 30 سنت قیمت داشت. وقتی از سمت دیگر گالریا بیرون می‌آیید، رستورانی یونانی Dajko که معروف به گوشت بره اش است را می بینید. معروف ترین رستوران برای غذاهای دریایی، رستورانهای Rozafa هستند و رستوران Detari نیز دارای کیفیت مناسب و قیمت ارزانی است. 

هر چه بیشتر در این شهر پرسه بزنید، قیمتهای مناسب تری پیدا میکنید. بر خلاف اکثر کشورهای اروپایی، در آلبانی وعده غذایی ظهر، وعده غذایی اصلی این کشور است. این شامل یک غذای اصلی سبزیجات و گوشت است که به دنبال آن یک سالاد سبزیجات تازه هم ممکن است، بیاید. 

پیتزا کینگ محبوب من در تیرانا
پیتزا کینگ محبوب من در تیرانا
میوه های تازه و ارزان
میوه های تازه و ارزان

در روز بعد، بزم و خوشگذرانی را کنار گذاشتم تا غرق در شهر و تاریخش شوم. در اینجا هم، مانند ترکیه و کشورهای بالکان (تحت تاثیر عثمانی)، بورک صبحانه مورد علاقه مردم است. پس من در یک مغازه در همان گالریای کذایی، این صبحانه دلپذیر را میل کردم. من در هیچ شهری به اندازه تیرانا شکم گردی نکرده ام. ارزانی این شهر، مرا ورشکست خواهد کرد!

 تیرانا به نسبت شهرهای اروپایی، سن کمتری دارد. در ابتدای قرن هفدهم، سلیمان پاشا با برپایی یک مسجد، یک آشپزخانه، یک حمام ترکی و چند ساختمان دیگر، این شهر را بنا نهاد. در سال 1816 خانواده توپتانی بر شهر مسلط شدند و بتدریج بر رشد و شکوفایی آن افزودند. پس بیایید به احترام این خانواده از جاده مورات توپتانی(Murat Toptani )، که یک خیابان عابر پیاده محبوب در تیرانا است، آغاز کنیم.  خیابان سنگفرش شده ای که بین مجلس پارلمان و گالری هنر ملی قرار دارد و در آن امکانات زیادی برای سرگرمی، غذاخوری و خرید وجود دارد.

جاده مورات توپتانی
جاده مورات توپتانی

با کمی پیاده روی فرح انگیز به قلعه قدیمی شهرکه فاصله چندانی با اقامتگاه خانواده توپتانی ندارد، میرسم. قلعه تیرانا یک قلعه قرن چهاردهمی است که دارای سه برج به همراه ساختمان های متعددی است که برای بازدید عموم آزاد است. آنها در حال حاضر شامل هتل ها، رستوران ها و مراکز خرید هستند. آنچه از ویرانه های قلعه باقی مانده است، یک دیوار بلند 20 فوتی است که پوشیده از انگور است و در امتداد جاده مورات توپتانی قرار دارد. 

قلعه تیرانا و اقامتگاه خانواده توپتانی
قلعه تیرانا و اقامتگاه خانواده توپتانی
مورات توپتانی و قلعه تیرانا

مورات توپتانی و قلعه تیرانا

بازار سنتی که در داخل قلعه تیرانا قرار دارد، یک منطقه خرید نسبتاً جدید است که شبیه بازارهایی دوران بیزانس ساخته شده است. بازدیدکنندگان می توانند صنایع دستی سنتی بخرند یا غذاهای محلی را در حین قدم زدن در اطراف خرابه ها امتحان کنند.

از سال 1920، تیرانا بعنوان پایتخت آلبانی انتخاب شده است و از آن موقع، معماران ایتالیایی نقش مهمی در شکل گیری این شهر داشته اند. بلوار اصلی تیرانا، Bulevardi Dëshmorët e Kombit، در سال 1930 ساخته شد، در حالی که میدان مرکزی، میدان اسکندربیگ، بین سال‌های 1928 و 1929 ساخته شد. بازدید از میدان اسکندربیگ، قهرمان ملی که برای مدت کوتاهی استقلال آلبانی از امپراتوری عثمانی را در قرن پانزدهم تضمین کرد، بدون شک مهمترین کاری است که باید در تیرانا انجام داد.

مجسمه بزرگ برنزی اسکندربیگ سوار بر اسب در وسط میدان و در نزدیکی مسجد اتهم بیگ(Et'hem Bey ) قرار دارد. این مجسمه در سال 1968، در پانصدمین سالگرد مرگ این  قهرمان ملی، در میدان اسکندربیگ افتتاح شد. بیست سال بعد، بنای یادبود انور خوجه به میدان اضافه شد که  اندکی بعد در 20 فوریه 1991 ، مردم با فروپاشی حکومت کمونیستی،  این بنا را از میدان خارج کردند(همانند لنین و استالین).

یادبود اسکندربیگ در کنار مسجد اتهم بی
یادبود اسکندربیگ در کنار مسجد اتهم بی

مسجد اتهم بیگ یکی از با ارزش ترین ساختمان های کشور که قدمت آن به اواخر قرن هجدهم باز می گردد و  از معدود مساجدی است که از تخریب توسط کمونیست ها در امان ماند. با وجود مقاومت و اختناق نظام کمونیستی، حدود ده هزار نفر در 18 ژانویه 1991 وارد مسجد شدند و این رویداد یکی از نقاط عطف مهم در احیای آزادی مذهبی و سقوط کمونیسم در کشور بود. برج ساعت که در کنار مسجد اتهم بی قرار دارد، توسط همان مردی ساخته شد که مسجد اتهم بیگ را ساخت. این یک بنای تاریخی فرهنگی است که زمان در تیرانا را از سال 1822 تاکنون نشان می دهد. در گوشه جنوب شرقی میدان، موزه تاریخی ملی(National History Museum)  با نقاشی دیواری بزرگی از پارتیزان‌های پیروز قرار دارد.

موزه تاریخی ملی
موزه تاریخی ملی

مقبره کاپلان پاشا یا به زبان آلبانیایی «Tyrbja e Kapllan Pashës»، یک آرامگاه اسلامی است که در نزدیکی میدان اسکندربیگ قرار دارد. این مقبره در سال 1948 برای یادبود این حاکم قرن نوزدهمی تیرانا  ساخته شد. این مقبره با شکل هشت ضلعی منحصربفرد و ستون‌ها و طاق‌هایی که از سنگ‌های مرمر تراشیده شده است، یک اثر فرهنگی متمایز و زیباست. اگرچه بقایای جسد این فرمانروای عثمانی به ترکیه منتقل شد(زیرا نهایتا هیچ کجا خانه خود انسان نمیشود)، اما این بنا برای بزرگداشت وی باقی مانده است.

مقبره کاپلان پاشا
مقبره کاپلان پاشا

یک افکت صوتی مهیب، مرا با خود به سمتی میبرد که Bunk’Art شماره دو نامیده میشود. یک سنگر بتونی و یک پناهگاه عظیم که به دستور انور خوجه ساخته شده است و اکنون به موزه ای از جنایات کمونیست تبدیل شده است.

ورودی موزه Bunk’Art دو
ورودی موزه Bunk’Art دو

انور خوجه در کشور ۳ میلیون نفری آلبانی و با توهم و  بهانه دفاع در برابر حملات شیمیایی احتمالی دشمن، حداقل ۷۰۰ هزار سنگر بتونی ساخت که با پول آنها میتوانست 350 هزار واحد آپارتمان ۲ خوابه بنا کند. گویا حماقت و کمونیسم در آلبانی، بسیار گرانتر از سایر کشورهای بلوک شرق، در آمده است. اگر برای شما چگونگی تامین هزینه های این دیکتاتور احمق جای سوال دارد، لازم است بدانید که دومین ذخایر بزرگ نفت در منطقه بالکان در آلبانی یافت می شود. آلبانی یکی از کشورهای تولید و صادرکننده کروم در جهان است و همچنین برای تولید زغال سنگ، نیکل و مس نیز شناخته شده است. انور خوجه، چنین کشوری را به یکی از منزوی‌ترین و فقیرترین کشورهای جهان تبدیل کرد. 

نمای داخلی موزه Bunk’Art دو
نمای داخلی موزه Bunk’Art دو

هزینه ورودی این موزه کمی بیشتر از 4 یورو است. من برای تجربه کردن خفقان کمونیست، نیاز به پرداخت این هزینه نداشتم و پرداخت ورودی برای من از هر شکنجه ای دردناک تر است. امیدوارم قربانیان کمونیست، مرا ببخشند.

اگر فکر میکنید داستان توهمات انور خوجه با مرگ او، تمام شده است، سخت در اشتباهید. در فاصله کوتاهی از میدان اسکندربیگ، به هرم بتنی عظیمی میرسم که در سال 1987 توسط دختر انور خوجه، به‌عنوان یادبود و موزه‌ای برای پدرش ساخته شد، به مانند فراعنه مصر. همه میدانیم که چقدر دخترها، پدر دوست هستند. زمانی صحبت از تخریب این هرم وجود داشته است، اما برخی استدلال می کردند که باید دست نخورده نگه داشته شود تا بنای مناسبی برای یادآوری روح زشت استالینیسم باشد.

هرم تیرانا

هرم تیرانا

چرا در این شهر نمیشود از فکر انور خوجه خارج شد؟! کمی پایین تر به استادیوم Air Albania میرسم که دارای نمای بیرونی منحصر بفرد و همچنین المانهای جذابی در محوطه اطرافش است.

استادیوم Air Albania و المانهای اطراف آن

استادیوم Air Albania و المانهای اطراف آن

کمی بعد به پارک بزرگ تیرانا (The Grand Park of Tirana ) وارد میشوم، تا طبیعت زیبا و دریاچه دوست داشتنی آن، کمی مرا از حال و هوای کمونیست خارج کند. 

پارک بزرگ تیرانا پارک بزرگ تیرانا

در کنار دریاچه مصنوعی این پارک، به آنچه در تیرانا تجربه کردم می اندیشم. این شهر بر خلاف اسم ظریف و لطیف خود، خاطراتی خشن از تاریخ معاصر را در سینه قرار داده است. چه خوب که آن دوران برای این مردم دوست داشتنی تمام شده است. چه خوب که دیگر لازم نیست، سوار بر قایقهای چوبی، خود را به سواحل ایتالیا برسانند. 

دریاچه پارک بزرگ تیرانا

دریاچه پارک بزرگ تیرانا

پایان سفر

صبح روز بعد، آماده خروج از تیرانای نازنین بودم. تمام بریز و بپاشهای من بابت غذا، میوه و نوشیدنی در این دو شبانه روز 18 یورو بوده است. کوله گردی بودم که در مقیاس خودم، شاهانه سفر کردم و آن را مدیون آلبانی، این بهشت کوله گردان هستم. 

فراعنه در مصر، اهرام و آثار بسیاری از خود به جای گذاشته اند و بشر بعد از گذشت هزاران سال، هنوز متحیر از ابهت آنهاست. اما من در این شهر، هرمی را دیدم که یادآور دیکتاتور متوهمی بود که ترجیح میداد تمام کشور را در مقابل دشمنی فرضی، سنگر بندی کند تا خانه ای برای بی پناهان بسازد. من سرزمین مادر ترزای مقدسی را دیدم که کلیسا میگوید، بیماری را از سرطان رهایی بخشیده ولی همانند من و شما، در درمان بیماری های خود عاجز بود. من داستان حاکمان غریبه ای را شنیدم، که مردمان آلبانی هنوز آنها را دوست دارند. تیرانای عزیز، اگر کسی تو را از طنین نامت قضاوت کند، هرگز نخواهد فهمید که چه کشیدی! خداحافظ و به امید دیدار. 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر