سفرنامه اروپا - قسمت اول : رم

4.4
از 5 رای
سفرنامه نویسی لست‌سکند - جایگاه K دسکتاپ
سفرنامه اروپا

111-Europe-Blog cover (01-03-18).jpg

مقاصد سفر: ایتالیا(رم و ونیز)- فرانسه(پاریس) – هلند(آمستردام و آیندهوون و لاهه)- بلژیک(بروکسل)- آلمان(کلن و دوسلدورف) – اطریش(وین)

چند وقتی بود که ایده سفر به اروپا توی ذهنم موج میزد. قبلا تونسته بودم دفعاتی کوتاه در قالب مأموریت از طرف شرکت چند تا کشور یا بهتر بگم چند تا شرکت توی چند شهر کوچک اروپایی برم. اما همیشه دوست داشتم که بتونم یه روزی خودم واسه این سفر برنامه ریزی بکنم.

تا اینکه حدودا زمستون سال 90 بازی بازی شروع کردم به سرچ کردن. با یه کم بالا و پایین کردن وضعیت تصمیم گرفتم که استارت کار رو بزنم. هدف، بازدید من و همسرم از حداقل رم و پاریس بود. به هر حال مشکل اصلی اروپا ویزا بود و هزینه. یه کم بررسی کردم که کجاها بهتر ویزا میدن. همینجور پیش رفتم تا نهایتا یه روز خرداد ماه 91 زنگ زدم سفارت یونان و درخواست وقت مصاحبه کردیم. هر چند که وقتی آمار مدارکشو بهم داد دیدم خیلی دردسر داره. البته دردسرش بیشتر به خاطر ترجمه رسمی مدارک بود. وقت سفارت ما 20 مرداد بود. خیلی دیر بود وتابستون رو از دست می دادیم.

آژانسها راحت تر ویزا می گیرن. اما هزینشون خیلی زیاد بود. تازه چک میگیرن و کلی بدبختی. همون مدارکو هم باید آماده کرد.

با یه تحقیقات بیشتر و با توجه به اینکه به هر حال یکی از مقاصد من ایتالیا بود. تصمیم گرفتم برم سروقت سفارت ایتالیا. قبلا چند بار از طریق ایتالیا ویزای تجاری گرفته بودم. مشکل بیشتر خانمم بود که سابقه ویزای شینگن نداشت. به هر حال شروع کردیم. مدارک اصلی لازم شامل گواهی اشتغال به کار و پرینت حساب بانکی خوب و فرمهای مربوطه و مبلغ 60 یورو بود.

داشتن رزرو هتل و دعوتنامه و سند ملکی برای ویزای توریستی اجباری نیست. اما شرایط أخذ ویزا رو بهتر می کنه. واسه همین با استفاده از Credit Card ای خوشبختانه قبلا تأمین کرده بودم هتل رو هم رزرو کردم. برای رزرو هتل سعی کردم هتلهایی رزرو کنم که هتلهای خوبی بودن که سفارت متقاعد بشه که ما قرار اونجا پول خرج کنیم یه برنامه رزرو هتل 10 روزه در شهرهای رم و ونیز و فلورانس آماده کردم. البته این مسأله برای من خیلی مهم نبود. چون قصد داشتم بعد از أخذ ویزا هتلها رو کنسل کنم.

فقط باید هتلهایی می گرفتم که کنسلی اونها بدون کسر هزینه باشه. این کار رو از سایت www.Booking.com انجام دادم. رفتیم جلو و مدارکو جور کردیم. یه پرینت حساب خوب. اما بدون هچ گونه سند ملکی. رفتیم سفارت و حضورا نوبت گرفتیم. (اون موقع نوبت حضوری می دادن و الان وضعیت فرق می کنه) چند روز بعد رفتیم مدارکو تحویل دادیم و گفتن سه هفته دیگه جواب می دن. رأس سه هفته در اوایل مرداد ماه هم ویزا رو بهمون دادن واسه 6 تا 15 سپتامبر. یه فرصت 10 روزه. حالا وقت برنامه ریزی بود و برای این کار حدود یک ماه وقت داشتم. مجموعا سفرهای بدون برنامه رو خیلی دوست دارم. ولی درمورد این سفر با توجه به محدودیت زمانی و هزینه ها ، مجبور بودم حداکثر بهره وری رو به دست بیارم. واسه همین همه چیز رو به دقت بررسی می کردم.

اما مشکل دوم اینکه وضع پولی هم خراب بود. توی اون دوران نرخ ارز از صبح تا بعد از ظهر کلی تفاوت می کرد. بنابراین با أخذ سیاست سفری کم هزینه و پر بازده ، شروع به برنامه ریزی کردم.

باید بگم چند مورد در انتخاب مسیر سفرم مؤثر بود. اول اینکه چه روزهایی چه شهرهایی باشم. مثلا دوست داشتم آخر هفته پاریس باشم. دیگه اینکه چه ایرلاینهایی به چه شهرهایی پرواز داشتن که بر اساس اون ورود و خروج من مشخص میشد. همچنین اینکه پروازها و قطارها در چه تاریخهایی و در چه مسیرهایی ارزونترن و دست آخر اینکه چطور میشه بازده بیشتری از برنامه انتظار داشت. روی اینترنت برنامه های مختلف رو امتحان کردم. از یه شهر شروع می کردم و بعد میدیم که به کدوم شهر برم بهتره . خلاصه یه چیزی حدود 50 تا برنامه مختلف رو چک کردم تا نهایی بشه.

مبدأ ورود رم بود. از اونجا سفر شروع می شد. با اطلاعاتی که درمورد رم داشتم 2 روز برای رم و یک روز برای ونیز در نظر گرفتم و بعد بهترین راههای تردد بین شهرها رو چک کردم . بعد پاریس بین 2 تا 3 روز توی ذهنم بود و از اونجا با توجه به حضور یکی از دوستان در آیندهوون هلند و دعوت ایشان از بنده تصمیم گرفتیم به سمت شمال حرکت کنیم.

وقتی که آیندهوون توی برنامه قرار گرفت و دیدم که آیندهوون تا آمستردام فقط یک ساعت و تا کلن هم یک ساعت و تا بروکسل دو ساعت فاصله داره و تصمیم گرفتم اونها رو هم برم.

خلاصه دنبال بلیط هواپیمای رفت و برگشت از این آژانس به اون آژانس تلفن زدن شروع شد. رفت به رم. برگشت از آمستردام. برای پرواز ها از سایت www.Kayak.com استفاده کردم و این سایت قیمت مناسبی برای پرواز اطریشی بهم داد. و اینجوری شد که به ذهنم رسید میتونم یه روز هم در وین به صورت ترانزیت از شهر بازدید کنم. از چند آژانس قیمت گرفتم و نهایتا دیدم دفتر خود لوفتهانزا قیمتها رو بهتر اعلام میکنه و گرفتم.

همه چیز ظاهرا خوب بود. اما یه برنامه کاملا فشرده داشتم. باید سبک می رفتیم. و خیلی سریع و با بهره وری بالا و با انرژی. راستش از نظر انرژی مشکلی نبود. چون تجربه این نوع سفرها رو داشتیم. اما اگه بیماری یا هر گونه مشکل توی یه قسمت برنامه ایجاد می شد کل روزهای بعد هم به هم می ریخت.

اطلاعات توریستی تمام جاهایی که می خواستم برم رو مطالعه کردم و این مطالعات عموما با استفاده از کتابهای Lonely Planet و وبسایتش، Wikitravel و TripAdvisor بود. اکثر جاهای توریستی هم خودشون سایت اینترنتی داشتن. نقشه های Lonely Planet رو هم پرینت گرفتم. از سفرنامه های فارسی و انگلیسی استفاده زیادی کردم.

از اون طرف برای همچین سفری GPS جز واجبات بود و بنابراین نقشه های مورد نیازم رو روی گوشی به صورت Offline به روز کردم. جاهایی که میخواستم برم رو هم روی نقشه های GPS به صورت Point مشخص کردم. برای استفاده بهینه از زمان، مسیرهای مشخصی رو تعیین کردم که با طی کردن اونها بتونم در زمان کم مکانهای بیشتری رو مورد بازدید قرار بدم. برخی پیشنهادات سایتهای مختلف برای Walking Tour های شهرها رو هم خوندم و نهایتا هزینه ورودی ها و ساعات کاری رو هم درآوردم. پیش بینی می کردم که 4 نقطه به صفهای طولانی بر بخوریم که اون رو هم با انتخاب ساعات بازدید مناسب تقلیل دادم. این 4 نقطه عبارت بود از کلوزیم رم، موزه واتیکان، برج ایفل و موزه لوور پاریس.

به هر حال به روز سفر نزدیک می شدیم و من بلیطها و هتلها رو نهایی کردم. برنامه نهایی این شد:

سفرنامه اروپا

برنامه سفر

با استفاده از ویزا کارت سه تا هتل معمولی توی رم، ونیز و پاریس هر کدوم یه شب رزرو کردم. در رزرو هتلهام با توجه به اینکه فقط می خواستم شبها رو توی اون بگذرونم فاکتور موقعیت و نظافت و البته تجربیات سایر مسافران از سایتهای www.tripadvisor.com و www.booking.com استفاده کردم. بعلاوه قطار شبرو رم به ونیز و پرواز Easyjet از ونیز به پاریس رو هم از قبل رزرو کردم که اینجوری قیمتهای خیلی بهتری به دست آوردم. چون نمی دونستم که آیا یه شب دیگه پاریس خواهم موند یا خیر اتوبوس آیندهوون رو بعدا توی پاریس و به صورت حضوری گرفتم و اگه از قبل رزرو می کردم فکر کنم 40 درصد ارزونتر می شد.

6 سپتامبر یا 14 شهریور بود که ساعت 3:55 صبح با پرواز اتریشی روونه شدیم. پرواز خوبی بود. با پذیرایی خوب و ساعت 6 رسیدیم وین. پرواز بعدی ما 12:55 به مقصد رم بود. پاسپورت و ویزای ما کنترل شد و وارد محدوده شینگن شدیم. وقت زیادی داشتیم. اما راستش ترجیح دادیم که توی فرودگاه استراحت کنیم. فرودگاه وین فرودگاه نسبتا بزرگی هستش و هواپیمایی اطریش با لوفتهانزا هم همکاری نزدیک داره. بزرگترین مزیت فرودگاه وین این بود که کاناپه هایی داشت که به راحتی میشد روی اونها دراز کشید و خوابید. و ما هم همینکار رو کردیم.

رم

ساعت 14:00 بود که از بالای آسمون رم رد شدیم. از اون بالا کلوزیوم رو دیدم. واتیکان هم کاملا مشخص بود. وسط شهر رم هم رودخانه Tiber river رد میشه و باز هم نشون می ده که وجود رودخانه در شهر جاذبیت شهر رو بیشترمی کنه.

سفرنامه اروپا

تصویری از مرکز شهر رم گرفته شده از درون هواپیما

بعد هواپیما از روی ساحل زیبای اطراف فرودگاه داوینچی گذشت و در خاک ایتالیا نشست. رسیده بودیم رم. هر چند که در اولین گام ماشینی که باید پلکان واسه هواپیما می آورد نیم ساعت تأخیر داشت و این نشانه نزدیک بودن دو فرهنگ ایران و ایتالیا بود.

به هر حال وارد فرودگاه داوینچی یا Fiumcino رم شدیم. وسایل رو تحویل گرفتیم و سریعا اتوبوس ایستگاه مترو ترمینی رو پیدا کردیم و با 8 یورو رسیدیم اونجا در حالیکه از کنار کلوزیوم رد شدیم. از ایستگاه قطار ترمینی که مرکز رم بود تا هتل ما 15 دقیقه پیاده بود. هتل 4 ستاره Turner که هر چند با شبی 92 یورو و با صبحانه یه هتل 4 ستاره در مرکز شهر گرفته بود که خیلی قیمت مناسبی بود.

اما انتظارم از 4 ستاره بیشتر بود. هرچند که واسه من کاملا کافی بود. برنامه من این بود که از هتلهای 2 یا حداکثر 3 ستاره استفاده کنم. اما سایت Booking برای تاریخی که مد نظر من بود این هتل رو پیشنهاد داد که قیمت مناسبی در اون روز داشت. موقعیتش در حدود 5 دقیقه ای مترو بود و با مترو دسترسی نسبتا خوبی می شد به شهر داشت. صبحونش خیلی ضعیف بود. لابی کوچکی داشت. راستش اینها برای من مهم نبود . اما واقعا به نظرم به زور می تونست 3 ستاره باشه. اتاق کوچک ولی تمیز بود. مجموعا شرایطش برای خوابیدن شب خوب بود. از هتل نقشه شهر رو هم تهیه کردم. رم شهر نسبتا متمرکزی هستش . اما به هر حال سایت تاریخی اون وسعت زیادی داره.

سفرنامه اروپا

نقشه شهر رم

وسایلو گذاشتیم و سریع با مترو عازم کلوزیوم شدیم. مترویی که نه تهویه داشت و نه خیلی تمیز بود. خطوط گسترده ای هم نداشت. در واقع فقط دو تا خط داشت. امیدوار بودم بتونیم توی اون روز کلوزیوم رو ببینیمش. چون الان ساعت خلوتش بود ولی آخرین ساعات. رسیدیم و بدون هیچ صفی با نفری 12 یورو بلیط خریدیم و رفتیم تو. فوق العاده بود. از بیرون نمای باشکوهی داره که به صورت 3 یا 4 طبقه هست و عموما نمای بیرونیش حفظ شده. جایگاهی که تماشاگرها می نشستن از بیرون به خوبی دیده میشد. یه ساختمان نیمه متقارن چند طبقه و یادآور تمام تصوراتی که از جنگهای گلادیاتوری میتونی داشته باشه. در داخلش هم راهروها و پلکانهایی طبقات و سکوهای مختلف رو به هم وصل کرده بودن. در وسط میدون اون هم تمام دهلیزهای زیر زمینی قرار داشت که محل عبورو مرور بود.

سفرنامه اروپا

کلوزیوم

سفرنامه اروپا

کلوزیوم

جالبه که زمانی تمامی فضای کف این مجموعه با آب پر شده و توی اون به صورت نمادین جنگ دریایی برگزار شده. زیر خود محوطه هم برای خودش دنیایی بود و پر از دالانهای زیر زمینی که از توی اونها اسرا و گلادیاتورها و یا حیوانات درنده وارد محوطه می شدن. خود ساختمان تقریبا سه طبقه است و می گفتن ظرفیت 15000 نفر رو داشته. گفته می شد که سقف قسمت تماشاگرها هم با نوعی پارچه پوشانده می شده واین الهام بخش خیلی از استادیومهای ورزشی امروزه بوده.

امدیم بیرون . بیرون ساختمان ، محوطه باز بود که مردم رفت و آمد زیادی اونجا داشتن. و اون اطراف هم عروس و دامادهایی که بدون هیچ همراهی و گاهی فقط با یه عکاس اومده بودن قدم بزنن و شاید عکسی هم بگیرن. از اون بالا پالاتاین و فروم هم مشخص بود . اما وقتی اومدیم پایین فهمیدیم که ساعت بازدیدشون تموم شده. ولی خوشبختانه بلیط کلوزیوم تا 24 ساعت برای اینجاها هم معتبر بود و فردا میتونستیم بیایم.

چیزی که جالب بود اینه که رم روی چندین تپه باستانی واقع شده بود و خیلی جاها رو از زیر خاک بیرون آورده بودن تا مردم بتونن اونها رو ببینن. البته خیلی جاها هم خیابونی از روش رد شده بود که اون هم به نظر قدیمی می رسید.

افتادیم توی خیابونها و از میدون ونیز شروع کردیم حرکت به سمت شمال تا تروی.

سفرنامه اروپا

میدان ونیز

خیابونها شلوغ و پر حرارتی بود و خرید هم بسیار رایج. علیرغم اینکه از قبل با همسرم به توافق رسیده بودیم که وقت زیادی برای خرید نذاریم، اما خرید برای من هم جذاب بود و قیمتها هم به نظر من منطقی. چند برند هم حراج زده بودن و خرید کوچکی هم از اونها کردیم. در امتداد خیابان Via del Corso حرکت کردیم و از زیبایی بطن رم که ناشی از اتمسفر مردم و توریستها بود لذت بردیم با همراهی نقاشهای خیابونی و هنرمندایی که هر کدوم به نحوی امرار معاش می کردن.

بعد از گذشتن از یه کوچه به Trevi رسیدیم. رم پره از آبشار یا چشمه یا به قول خودشون Fontana . اصلا شهر بر اساس این چشمه ها بنا شده و الان هم آبشون قابل شربه و این واسه توریستها خیلی خوب بود. اما Trevi یه چشمه هستش کنار یک میدان. فضای شب اون منطقه خیلی زیبا و بی نظیره. می گن اگه کسی سکه ای رو از پشت به چشمه درون آب اون بیندازه دوباره به رم برمی گرده و این موضوع الهام بخش خیلی از فیلمهای رمانتیکه.

سفرنامه اروپا

تروی

سفرنامه اروپا

تروی

تروی با اون فضای افسانه ای ما رو مسحور خودش کرده بود و بهترین فرصت بود که بشینیم و از خوردن بستنی ایتالیایی لذت ببریم.

و راهی شدیم تا میدان اسپاینا. میدانی که به خاطر حضور سفارت اسپانیا به این نام معروف شده و پایین اون از مسیر یک پلکان به یه چشمه می رسه و محل تجمع مردم هستش. از بالای پلکان نمای قشنگی از بخشهایی از شهر رم معلومه. روی پلکان اونجا نشستیم و مردم رو دیدیم. مردمی که شاد بودن و خندان و برای دور هم بودن و کمی استراحت به اون میدون میان.

فکر می کردم که آدم از زندگی چی میخواد به غیر از همین شادی. چیزی که توی زندگی ما ایرانی ها نیست یا کمه. شاید دلیل اصلیش خودمون و حس زیاده خواهیمون باشه. و البته سایر عواملی که کلا شاد بودن ما رو سخت یا محدود می کنه.

سفرنامه اروپا

پلکان اسپاینا

به هر حال از اونجا هم قدم زنون توی خیابونایی که مغازه های برندهای معروف ایتالیایی بودن ، شروع کردیم به حرکت. یه دفعه یادمون افتاد که شام نخوردیم و به نظر بهترین جا واسه شام همون تروی زیبا بود. توی یه رستوران که کنار پیاده رو صندلی گذشته بود رواز قبل نشون کرده بودم. شام اسپاگتی و تورتلینی. عالی بود. لذت یه شام ایتالیایی در کنار چشمه تروی با فضای یک رستوران که میزهاش رو بیرون چیده بود صد چندان بود. جالبه که این غذا برای ما فقط حدود 40 یورو تموم شد.

سفرنامه اروپا

فضای باز رستوران

از اونجا پیاده ول شدیم توی شهر. میدان جمهوری . تا ایستگاه ترمینی. جاییکه میخواستیم بلیطهای قطار فردا شب رو تأیید کنیم واصلا ساعت 11 شب انسانی در اون نبود. بعدا هم فهمیدیم که اصلا نیازی به تأیید بلیط نیست. شب ساعت 12 بود که به هتل رسیدیم و یه دوش و بعد تونستیم به خوبی تا صبح استراحت کنیم.

صبح سریع چمدون و کوله رو پیچیدیم که اونها رو تا شب تحویل پذیرش هتل بدیم. آخه شب قرار بود با قطار شب رو بریم ونیز و بنابراین بهتر بود همون صبح اتاق رو تحویل بدیم که ظهر برنگردیم. با اجازه پذیرش اونها رو در انبار هتل گذاشتیم. یه صبحونه معمولی خوردیم و باز با مترو روونه پالاتین و فروم شدیم. مترو رم خیلی جالب نیست و کلا به نظر من بهتره بهش خیلی تکیه نکرد و سعی کرد هتل رو توی دل شهر انتخاب کرد. بلیطش هم حدود 1.5 یورو بود.

این دو مجموعه فروم و پالاتین که آثار باستانی رم وش هر باستانی رم زیر اونها قرار داره و داشته در واقع دو تپه باستانی هستن. توی آثار باقیمانده از معماریش به نظر ظرافت خوبی کار شده بود. هر چند که احساس می کردم بخشهایی از معماریشون رو از جاهای دیگه اقتباس کردن و بخشی از سقفهایی که کاملا شبیه کارهای ساسانیان بود که البته چون همدوره بودن سخته که مالکیت سبک معماری رو به کدوم بدیم. نمی دونم.

ولی اصالت این کارها در طرحهای آریایی بیشتره. خوبی این منطقه نسبت به بعضی سایتهای تاریخی دیگه این بود که واسه خودش فضای سبز خوبی بود با چشمه آب های زیاد که محیط خنک و مطبوعی داشت. توی این مجموعه از مجسمه های زیادی که در سطح محوطه قرار داشت و خیلی از اونها به دلیل فرسایش یا دزدی ، دچار تخریب شده بودن هم بازدیدکردیم. واقعا ایتالیایی ها استاد مجسمه سازی هستن. چندکاخ بزرگ هم بود که در واقع طعنه می زد به کاخهای بیشاپور در کازرون که در اون دوره ایران و رم با هم رقابت داشتن و به هر حال در هر دوره ادعاهایی هم داشتن. اونجا برای من این سؤال مطرح بود که چرا بیشاپور حفاری نمیشه و قطعا زیر اون که به مراتب باشکوهتر خواهد بود مورد بازدید قرار نمی گیره؟ البته چه بهتر. بگذریم. از آثار بارز دیگه ای که اونجا بود طاق نصرتهایی بود که بعدها ناپلئون با اقتباس از اونها ساخت این نوع بناها در فرانسه رو آغاز کرد.

سفرنامه اروپا

طاق نصرتهای فروم

سفرنامه اروپا

فضای پالاتین

سفرنامه اروپا

مجسمه هایی در پالاتین

سفرنامه اروپا

مجسمه هایی در پالاتین

سفرنامه اروپا

سقفهای باقیمانده

سفرنامه اروپا

بقایای کاخی عظیم در فروم

همچنین یه جاده سنگفرش قدیمی که گویا شاهرگ ارتباطی رم باستان بوده هم باقی مونده بود.

سفرنامه اروپا

جاده سنگفرش قدیمی

بازدید ما تا حدود ساعت 10.5 طول کشید و مقصد بعدی واتیکان بود. باز هم مترو سوار شدیم تا بتونیم خودمون رو سریعتر به واتیکان برسونیم. نزدیکترین ایستگاه مترو تا کلیسای سن پیتر 10 دقیقه پیاده روی داشت. هر چند که این 10 دقیقه به دلیل انجام عملیات خرید به حدود 30 دقیقه رسید. تابلو ها رو دنبال کردیم که یه دفعه چشم باز کردیم و اطراف رو نگاه کردیم. میدان سن پیتر.

میدان بزرگ سن پیتر با اون کلیسای اعجاب انگیز. مرکز مسیحیت جهان و مقر پاپ. با معماری بی نظیر و اون قدیسهایی که تمام اطراف میدون واستاده بودن و مردم رو می پاییدن. کشوری کوچک در دل رم که قدمت ساختمانهای اون به سال 756 میلادی بر می گشت. کل مساحت این کشور 0.44 کیلومتر مربعه و طبق آمار 1000 نفر جمعیت ساکن داره. جلوی برخی درها افرادی با لباسهای جالبی ایستاده بودن که بهشون Swiss Guard می گفتن که وظیفه حفاظت از واتیکان رو داشتن. بیشتر به نظرم خنده دار بودن تا نگهبان.

سفرنامه اروپا

Swiss Guard

وسط میدان هم اون ابلیسک معروف که من نمی دونم اونجا چیکار می کرد.این ابلیسکها در شهرهای مختلف دنیا وجود دارن و از لحاظ ایئولوژیک داستانهایی پشتشونه. اصلا نفهمیدیم که چی شد که طبق عادت ایرانی ها وقتی یه صف طولانی دیدیم واستادیم توش که البته درست بود. این صف، صف ورودی کلیسای سن پیتر واتیکان بود.

سفرنامه اروپا

اطراف میدان سن پیتر

سفرنامه اروپا

اطراف میدان سن پیتر

سفرنامه اروپا

اطراف میدان سن پیتر

به هر حال این صف فقط برای کنترل امنیتی بود زمان طولانی نبرد و وارد کلیسا شدیم. یکی از دوستان میگفت من 16 بار رفتم توی این کلیسا و هر 16 بار گریه کردم. اونجا یه کم آدمو از خودش جدا می کنه و فضای معنوی خاصی ایجاد میکنه. حسی که توی مسجد جامع عباسی اصفهان یا توی قره کلیسا آذربایجان داری. داخلش به زیباترین وجه ممکن کار شده بود. این عظمت رو در کنار ظرافتهای ایتالیایی بذارید تا بشه درک کرد که فقط معماری اونجا چه باشکوهه. اطراف اونجا هم پر از مجسمه های زیبا.

سفرنامه اروپا

داخل کلیسای سن پیتر

سفرنامه اروپا

داخل کلیسای سن پیتر

توی این کلیساها آثار هنری زیادی رو میشه دید. جدا از معماری و نقاشی و مجسمه ها و سنگ نوشته ها و... هر أثری برای خودش یه داستانی داره که به بخشی از کتب مذهبی اشاره می کنه و خیلی جالبه اگه بشه فهمید که هر کدوم به چه داستانی اشاره میکنه و خالق اون أثر چه تفکراتی داشته. البته گل سرسبد آثار هنری اونجا مجسمه پایین آوردن مسیح از صلیب از کارای میکل آنژه. تنها أثری که با شیشه از اون محافظت میشه.

سفرنامه اروپا

اثری از میکل آنژ

توی بخشی از اتاقها افرادی مشغول عبادت بودن و رفتیم چند دقیقه ای کنارشون نشستیم.

سفرنامه اروپا

داخل کلیسای سن پیتر

از کلیسا اومدیم بیرون و با استفاده از GPS به سمت موزه واتیکان حرکت کردیم. ساعت حدودا 13 بود که رسیدیم اونجا و با کمال تعجب بدون هیچ صفی وارد موزه شدیم. بلیط رو گرفتیم و به سمت ورودی حرکت کردیم.

برای من که شاید خیلی از تابلو و نقاشی و خلاصه هنر سر در نمی آوردم خیلی اولویت نداشت که این موزه رو برم. اما وجود جایی به اسم Sistine Chapel در این موزه که نقاشی روز قیامت میکل آنژ روی دیوار این اتاق منو ترغیب کرد که از این موزه دیدن کنم. تا جاییکه شنیدم موزه واتیکان از موزه های غنی دنیا هستش. موزه پر بود از آثار هنری که مربوط به تمدنهای مختلف هست.

این موزه یکی از 10 موزه برتر دنیاست و جذابیتهای زیادی هم برای توریستها داره. ورودیش هم 15 یورو بود. توی این موزه اتاقهای زیادی دیده می شد که با نقاشی های مذهبی تزئین شده بودن. اما خیلی جاها هم با سنگهای ریز مثل موزاییک کنار هم کار شده بود. هنری که بعدها از رم به ایران اومد و فیلیپ دوم رومی در دوران اسارت خودش اون رو توی ایوان موزاییک بیشاپور پیاده کرد. همچنین پیکره های زیادی هم دیده میشد که در نهایت ظرافت بودن و البته برخی از اونها به صورت نیم تنه یا سر و برخی هم کامل بودن.

سفرنامه اروپا

موزه واتیکان

سفرنامه اروپا

موزه واتیکان

و اینکه نهایتا رسیدیم به اتاقی که میخواستیم. تابلو بهشت و جهنم میکل آنژ در عبادتگاهی به اسم Sistine Chapel روی دیوار نقاشی شده که از کتاب کمدی الهی دانته هم الهام گرفته. این اتاق همون اتاقی هستش که پاپ توی اون انتخاب میشه و اگر توافق شد دود سفید از بخاری خارج می شه که نشانه انتخاب پاپ جدید هستش.

سفرنامه اروپا

Sistine Chapel و نقاشی میکل آنژ بر دیوار

سفرنامه اروپا

Sistine Chapel

این اتاق واقعا دیدنی بود. در طول مسیر این موزه مسیر مشخصی وجود داره که همه اون رو طی می کنن. این مسیر از کنار محل اقامت پاپ هم رد میشه. توی طبقات مختلف باید حرکت کنید و پله زیاد داره. اما امکانات برای معلولین هم وجود داشت و بدون دردسر و در صورت نیاز با آسانسور همه مسیر رو به راحتی طی میکردن. خلاصه از اونجا اومدیم بیرون و تازه یادمون افتاد که ساعت حدودا 4:30 هستش و ما هنوز ناهار نخوردیم. همون اطراف یه جایی پیدا کردیم و زدیم تو کار غذاهایی که از ایران آورده بودیم. یه کم که ته دلمون پر شد برنامه رو روی نقشه پیاده کردم و دوباره راه افتادیم.

از کنار رودخونه رفتیم میدون ناوونا یا میدان نقاشها. کلا در وسط میدونهای رم معمولا یه مجسمه یا چشمه یا همچین چیزی قرار داره. اینجا هم مستثنی نبود. البته شنیدم که اطراف این میدون رستورانهای خوبی هست. واسه همین، بعدا شب برای شام برگشتیم به این منطقه. این میدون به میدان نقاشها هم معروفه. نقاشهای خیابانی که کارهای هنریشون رو همونجا خلق و خرید و فروش می کنن.

سفرنامه اروپا

میدان ناوونا

از میدون ناوونا تا پانتئون که تالار اصلی شهر بود راهی نیست. وارد اونجا شدیم و یه بازدیدی کردیم. چیزی که توی این بنا برام جالب بودعرض بسیار زیاد گنبدش بود . البته قدمت این بنا حدود 1500 ساله که از اون به عنوان تالار اجتماع استفاده می شده. از بیرون خیلی زیبا نبود، اما داستان داخلش خیلی متفاوت بود. اطرافش حجره های کوچکی بود که فضای خصوصی تری داشت و دیوارها با نقاشی های خاک گرفته ای تزئین شده بود.

سفرنامه اروپا

پانتئون

و برنامه بعدی دوباره میدون اسپاینا و دیدن مردم شاد و توریستهایی که میان واسه ساعتی استراحت و شاد بودن.

غذاهای ایتالیایی خیلی معروفند. اما هر منطقه ایتالیا هم غذاهای خودش رو داره. مثلا ناپل که پیتزا ناپولی رو داره یا برگامو که کاسونچلی داره. و رم هم به پیتزا مارگریتاش معروفه. بنابراین هر چند که این پیتزا خیلی ساده است ، اما از دست ندیدش. بیشتر نوعی پنیره و ما هم با استفاده از حس بویایی و بینایی یه رستوران در اطراف ناوونا انتخاب کردیم که در کنار پیاده رو صندلی گذاشته بود و اطرافش رو نورپردازی کرده بود و با خوردن پیتزای مارگریتا و لازانیا شام رو هم سپری کردیم.

از اونجا هم با مترو رفتیم هتل و وسایلو تحویل گرفتیم. قطار ساعت 22:35 به سمت ونیز حرکت می کرد و ما هم پیاده رفتیم تا ایستگاه ترمینی و ده دقیقه قبلش رسیدیم به قطار.

سفرنامه اروپا

قطار رم ونیز

یه کوپه 4 نفره با امکانات معمولی. ولی تمیز با یه پذیرایی مختصر شامل آب و کیک. بلیط رو از قبل به ازای هر نفر 42 یورو خریده بودم و چون سفرمون در طول شب بود یه شب هتل هم صرفه جویی داشتیم. توی کوپه با دو خانم روس همسفر بودیم که اونها هم برنامه بازدید از ایتالیا داشتن و از سیسیل شروع کرده بودن. با توجه به اینکه کلا روسها در رابطه با انگلیسی تعطیل هستن ، سعی کردم با دانش اندکم از زبان روسی کمی باهاشون صحبت کنم.

ظاهرا اهل اطراف مسکو بودن و خیلی توصیه می کردن که به سن پترزبورگ برم. از ایران زمینه ذهنی خوبی نداشتن که سعی کردیم با رفتارمون حداقل یه کم این مسأله رو اصلاح کنیم. به هر حال بعد ازاینکه چند جمله رو به سختی تونستیم به هم بفهمونیم، دیگه فهمیدیم صحبت کردن به زبان روسی داره پر مشقت میشه. واسه همین تصمیم گرفتیم بریم بخوابیم. یه خواب راحت و فردا صبح 5:30 بامداد در ونیز. سفر با قطار برای من خیلی مطلوب بود. قطاری تمیز با توقفها و تکانهای کم و تهویه هوای مطبوع. اما یه کم زود رسیدیم ونیز.

 

سفرنامه اروپا - قسمت اول : رم

سفرنامه اروپا - قسمت دوم : ونیز

سفرنامه اروپا - قسمت سوم : پاریس

سفرنامه اروپا - قسمت چهارم : آمستردام

سفرنامه اروپا - قسمت پنجم : کلن، دوسلدورف و وین

 

نویسنده : مسعود جندقیان

 

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت بانک تور و گردشگری مسؤولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمیگیرد.