ونیز
شهر مارکوپولو و شهر روی آب. ونیز. بذارید یه کم توضیح بدم جریان چیه. ونیز از ابتدا یه سری جزیره کوچیک بوده مثل این تصویر.(این عکس رو موقع خروج از ونیز از هواپیما گرفتم که جزایری هستن در اطراف ونیز.)
عکس از جزایراطراف ونیز از داخل هواپیما
اما این جزیره ها به مرور ساخت و ساز شده اند. کمی توسعه پیدا کردن و البته چند کانال هم حفر شد تا ونیز فعلی پدیدار شد. جزیره با یک پل به خشکی متصله و اتومبیل و قطار فقط تا اولین نقطه جزیره ونیز میاد و از اونجا به بعد فقط باید از اتوبوس دریایی یا گندولا (قایق شخصی) استفاده کرد و یا پیاده گز کرد. اون طرف پل سمت خشکی، شهر مستره قرار داره. از مستره به ونیز هم اتوبوس هست و هم قطار. کلا اقامت در مستره خیلی ارزونتر از خود ونیزه. بنابراین خیلی ها ترجیح می دن در اقامت طولانی مدت در شهر مستره هتل بگیرن. تردد بین ونیز و مستره هم راحته. اما راستش من گفتم وقتی قراره برم ونیز و کلا یه روز هم میمونم، پس میرم ونیز و البته با یه کم حوصله گذاشتن میشه توی ونیز هم جای ارزون و مناسب پیدا کرد. از قبل یه هتل 2 ستاره به اسم هتل Guerrini پیدا کرده بودم با صبحانه و 90 یورو. راستش انتظارم هم در حد دو ستاره بود. ولی خیلی بهتر بود.
صبح که رسیدیم هنوز هوا تاریک بود. بنابراین کمی در ایستگاه کوچک سنت لوسیا (لوچیا) وقت گذروندیم. صندلی درست حسابی هم نداشت و کف ایستگاه ول شدیم صبحانه مختصری با استفاده از داشته هامون خوردیم. کمی گذشت. هوا که روشن شد به سمت هتل که نزدیک ایستگاه راه آهن بود حرکت کردیم. حدود 7 تا 8 دقیقه پیاده طی کردیم. توی راه چند هتل 3 و 4 ستاره دیدم که راستش از بیرون خیلی داغون بودن و این منو کمی نگران هتل 2 ستاره خودمون کرد. رسیدیم به هتل و بعععله. از بیرون خیلی فاجعه بود. به هر حال چون خیلی زود بود اتاق رو هم بهمون نداد و ما فقط وسایلو توی لابی هتل گذاشتیم. اما بعدا فهمیدیم که به دلیل ساختار شهر ونیز، هتلها معمولا از بیرون ظاهر مناسبی ندارن ولی داخل اونها حکایت دیگه ای داره.
قویا می گم که هتل 2 ستاره ونیز ما از هتل 4 ستاره ایران تمیزتره. و توش کاملا احساس آرامش داری. حسن دیگه این هتل نزدیکی به به ایستگاه راه آهن بودنش هست که باعث شد لازم نباشه وسایل رو دنبال خودمون بکشونیم.
هتل لابی نداشت. اما فضای رستورانش قشنگ بود. اتاقش خیلی بزرگ بود. دکوراسیون داخلی چوبی داشت. ولی امکانات خاصی داخل اتاقش نبود. وسایلو گذاشتیم تو هتل و راه افتادیم. صبح اول وقت، زمانی بود که ماهیگیرها از دریا میومدن. این خیلی جالب بود که توی ونیز ماهیگیرهای سنتی که داشتن صیدشون رو به بازار می اوردن بشه دید.
کانال کنار هتل
ماهی فروشانی که از صید برگشته بودن
میوه فروشی که از اول صبح کار رو شروع کرده بود
ونیز بر روی 117 جزیره که با 409 پل کوچک و بزرگ به هم متصل شده اند، درست شده. به هر حال سمت شمال جزیره رو پیاده درنوردیدیم و توی کوچه های باریک شروع کردیم به عکس گرفتن. با توجه به اینکه ساعات اولیه صبح بود خلوت بود و فضای خوبی واسه عکس گرفتن داشتیم. خیلی جاها گم شدیم که گاهی یه کم آدمو عصبی می کرد. با توجه به کوچه های تنگ گاهی نمی شد از GPS استفاده کرد. ولی شهر اونقدر بزرگ نیست که نهایتا خللی وارد کنه.کوچه ها سنگفرش شده است و با یک سری پل از بین کانالها به هم وصل شدن. پنجره های خونه ها به سمت کانالها باز میشه و برخی ازخونه ها به نحوی ساخته شدن که میشه از قایق مستقیما وارد خونه شد.
کانالهای ونیز
ونیز
به هر حال مسیر رو طی کردیم به سمت ریالتو. معروفترین پل ونیز و البته یکی از معروفترین پلهای جهان. روش چند تا مغازه هست که اون ساعت بسته بودن و این فرصت خوبی برای عکس گرفتن بهمون می داد. معروفه که مغازه های روی ریالتو گرونترین مغازه های دنیا هستن. این پل در ردیف 10 پل معروف دنیاست. البته که زیباست. ولی معروف بودنش بیشتر به خاطر اینه که در ونیز واقع شده. چیز خیلی زشتش، نوشته هایی بود که روی درب بسته مغازه ها با اسپری نوشته بودن و پل رو نازیبا کرده بود. پل اصلی حدود 1000 سال قدمت داشته که چوبی بوده و خراب شده و پل فعلی حدود 500 سال بعد ساخته شد و الان نماد ونیزه.
پل ریالتو
پشت اونجا هم یه بازار بود که می شد میوه و سبزیهای تازه و ماهی و اقلام خوراکی خرید. از اونجا یه کم سبزی های عجیب غریب خریدیم که با ناهار بخوریم. تقریبا هم بیمزه بودن. ولی به هر حال احتمالا مفید بودن دیگه. انواع اقسام موجودات آبزی که میشه خورد رو هم اونجا میشه پیدا کرد که برخی از اونها خیلی عجیب بودن.
بازار کنار پل
بازار کنار پل
به هر حال از اونجا هم راه برگشت به سمت هتل رو در پیش گرفتیم. در حقیقت رفتیم و اتاق رو حدود ساعت 10 تحویل گرفتیم چون فردا صبح زود از هتل می رفتیم، با اجازه پذیرش هتل که جوان بسیار مؤدب و خوش اخلاقی بود صبحانه فردا رو همون روز خوردیم. یه صبحونه خوب و حالا توی جمعیت زیادی که وارد شهر می شدن گم شدیم و با اونها روونه مرکز شهر شدیم.
توی راه از منظره های مختلف استفاده کردیم و به کلیسای سانتا کیه زا رسیدیم. راستش به اون صورت به چشممون نیومد. راستی ونیز هم یه موزه داره به اسم گالری آکادمی. البته اون توی برنامه من نبود. قایقهایی توی ونیز هستش به اسم گندولا که می شه از اون برای یه تو یک ساعت بهره برد. معمولا این قایقها به صورت کامل کرایه میشن و تعداد نفرات توی قیمت اون دخیل نیست. قیمتش ساعت 80 یورو بود. پاروی این قایقها با برخورد به کف کانال ، قایق رو به سمت جلو پیش می رونه و خیلی از اونها آواز می خونن. سوارشدن به این قایق رو در ساعات نزدیک به غروب توصیه می کنم.
گندولا سواران
به هر حال وقتی وارد مرکز شهر می شدیم تقریبا ظهر بود. باورمون نمی شد اینجا همونجایی هست که تا 2 ساعت پیش قو پر نمی زد. انبوه جمعیتی داخل کوچه های باریک بودن که معلوم نبود از کجا اومدن. کجا میرن. ولی به هر حال با کمترین تداخلی مشغول کار خودشون بودن. مغازه ها اجناس متفاوتی داشتن. اطراف پل مغازه های لوکسی بودن که حقیقتا اجناس شیک و گرانقیمتی داشتن.
اما به هر حال ونیز در مورد سوغات و صنایع دستی دو چیز معروف و مهم داره. یکی ماسک یا صورتک که جزئی از لباسهای خاص ونیز بوده و یکی هم ظروف شیشه ای که با هنر شیشه گری ونیزی و با ظرافت بالایی ساخته میشد. از این جور چیزها روی پل ریالتو زیاد میشد پیدا کرد. لوسترهای تالار آینه کاخ گلستان تهران ساخت ونیزن. می گن ناصرالدین شاه به سازندگان اون لوسترها اونقدر پول داده که دیگه کار نکنن که یه موقع به سرشون نزنه که مشابه این لوسترها رو بسازن.
مغازه ای در ونیز
اما میدان سن مارکو. با فاصله چند دقیقه پیاده روی از کوچه هایی با مغازه های زیبا و باتعقیب تابلوی راهنما می شه به میدان سن مارکو رسید که تقریبا قسمت شرقی شهره. تقریبا سه طبقه داره و از نظر حجم معماری شبیه میدان نقش جهان اصفهان ولی باسبک معماری متفاوت. یک میدان نسبتا بزرگ مستطیلی که در اطرافش جاهای مختلفی برای بازدید و جلب توریستها وجود دارن. مهمترین اونها کلیسای سن مارکو هستش. این کلیسا علاوه بر اینکه نمای بیرونی فانتزی داشت اما از این جهت برام جالب بود که نمای داخلیش طلاکاری های قشنگی داشت. چیزی که منو یاد خیلی از مساجد خودمون مینداخت. البته با سبک متفاوت. سنگهای مرمر زیادی هم برای تزئین استفاده شده بود
کلیسای سن مارکو
در کنار اون برجی هست به اسم کامپانیل. این برج که ارتفاعی در حدود 100 متر داره جای خوبیه که از بالای اون چهار گوشه ونیز و اطرافشو رصد کرد. به نظرم جاییه که واقعا ارزش داره بری بالا. ورودیش 8 یورو هستش. البته آسانسور داره. نگران نباشید. از اون بالا دیدن ونیز خیلی جالبه. از اون بالا سقف شیروانی خونه ها دیده می شه و میشه حدودا جاهای توریستی رو هم تشخیص داد. در اطراف هم جزایر مختلفی هستن که بین اونها و ونیز قایقها در رفت و آمدن. چند کشتی کروز بزرگ هم اونجا پهلو گرفته بودن.
برج کامپانیل
نمای شهر
کشتی های کروز
نمای شهر
ورودی میدان سن مارکو از سمت دریا
اطراف میدان جاهای دیگه هم هست که هر کسی بسته به سلیقه میتونه انتخاب کنه و بره. مثل برج ساعت یا قصر دوکاله یا چند موزه. به هرحال از اونجا باز عازم هتل شدیم بعد از صرف ناهار یه استرحت خوبی کردیم تا نزدیکای عصر و خودمون رو آماده کردیم برای شب ونیز. بعد از ظهر اول رفتیم میدون رم ونیز تا آمار اتوبوسهای فرودگاه مارکوپولو را بگیریم.
آخه فرداصبح ساعت 6:30 باید می رفتیم فرودگاه که بریم برای شهر بعدی یعنی پاریس. به هر حال بعد از اینکه بلیط اتوبوس رو واسه فردا گرفتیم، با اتوبوس دریایی راهی میدان سن مارکو شدیم. اتوبوس دریایی یه کشتی متوسطه که در Grand Canal ونیز تردد می کنه و ایستگاههای مختلف و لاینهای مختلف داره. بلیطش هم 7 یورو بود. زیبایی این مسأله این بود که در طول این سفر حدودا 30 دقیقه ای از زیبایی غروب در بین روز و شب استفاده کردیم.
سوار بر اتوبوس دریایی
نمایی از ساختمانی در شهر
وقتی که از سمت شرق وارد میدون شدیم باورمون نمی شد که این همون میدون روز هستش. یه فضای متفاوت با نورپردازی زیبا. به محض ورود اولین چیزی که برامون جلب توجه کرد یه گروه کر شامل 20-30 نفر جوان یا نوجوان با لباس متحدالشکل بود که داشتن آوازهای مذهبی میخوندن. البته بااین کار کسب درآمدی هم می کردن که نمیدونم خرج خودشون و سفرشون میشد یا نیت خیرخواهانه پشتش بوده.
بعد از اون رستوران های اطراف میدون با گروههای موسیقی زنده با آهنگهای کلاسیک. واقعا فضای جالبی ایجاد کرده بود. راستش تصمیم داشتیم که شب بعد از بازدید از سن مارکو بریم به میدون مارگریتا که بعد از اینکه دیدم همین سن مارکو خیلی برام جذابه و بیخیال جاهای دیگه شدیم و چه خوب شد. در وسط میدون و بین رستورانهایی که با ارکسترهای موسیقی کلاسیک خودشون مردم روبه کافه هاشون دعوت می کردن. با هم رقابت می کردن وهر کدوم سعی می کرد زیباتر از دیگری بنوازه. نشستم و ساعتی رو گذروندم که به نظرم زیباترین شب این سفرم بود. شوق زندگی و پویایی و شادی مردم که هر از چند گاهی با حرکات دونفره توریستها خودش رو نشون می کرد، چنان جذاب بود که نفهمیدم که چطور 4 ساعت فقط در یک میدون بودم و از شادی و هیایوی مردم لذت می بردم. من هم به این مردم پیوسته بودم . نورپردازی میدان در شب خیلی زیباست و با استفاده از نورهای ملایم و مخفی ، بدون استفاده از پروژکتور، فضای خیلی قشنگی ایجاد شده.
گروههای موسیقی کلاسیک
میدان سن مارکو
میدان سن مارکو
شام رو هم با خوردن رول پیتزایی (پیتزایی که اون رو مثل ساندویچ می پیچن) که اون حوالی خریدیم سر کردیم و حدود ساعت 11 برگشتیم به هتل برای استراحت. چیزی که لازمه بگم اینه که ونیز واقعا شهر جذابیه و خیلی هم زیباست ، اما اگه هر روز آدم دنبال یه جای خیلی متفاوت از قبل باشه، یک روز هم برای ونیز کافیه. به شرطی که شب رو در میدون سن مارکو باشید. ولی این زمان کاملا کافیه. می تونم بگم اگه یه نفر بتونه حدود ظهر وارد شهر بشه و بتونه به صورت کامل تا انتهای شب توی ونیز باشه میتونه بازدید مناسبی داشته باشه.
صبح اتاق را تحویل دادیم و با اتوبوس رفتیم فرودگاه. حدودا 20 دقیقه توی راه بودیم تا فرودگاه Marco polo. البته ونیز فرودگاه دیگری هم داره به اسم Treviso که برخی ایرلاینها از اونجا پرواز دارن و از شهر دورتره. فرودگاه مارکوپولو نسبتا کوچیک بود . ولی زیبا و تمیز بود. چیزی که میدونستیم این بود که از آفتاب ایتالیا داریم خداحافظی می کنیم و به سمت شمال اروپا میریم که احتمالا هوا بارانی خواهد بود. بنابراین خودمون را آماده کردیم و لباسهای گرم مورد نیاز رو دم دست گذاشتیم.
پرواز ما با Easyjet بود و من قبلا حق حمل یه چمدون رو خریده بودم. بلیط دو نفرمون یا یک چمدون شده بود 110 یورو. بار رو تحویل دادیم و یه گشتی توی فرودگاه زدیم. سوار هواپیما شدیم و حرکت کردیم به سمت پاریس. پرواز خوبی بود. حدودا 2 ساعت طول کشید . ولی چون پروازش پذیرایی نداره یه کم بیشتر از معمول به نظر میاد. ساعت 10 وارد فرودگاه شارل دوگل پاریس شدیم.
سفرنامه اروپا - قسمت دوم : ونیز
سفرنامه اروپا - قسمت سوم : پاریس
سفرنامه اروپا - قسمت چهارم : آمستردام
سفرنامه اروپا - قسمت پنجم : کلن، دوسلدورف و وین
نویسنده : مسعود جندقیان
تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب سایت بانک تور و گردشگری مسؤولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمیگیرد.