ابتدا تشکر میکنم از سایت لست سکند که شرایطی را فراهم اورده تا فارسی زبان ها بتوانند خاطرات و تجربیات خود را در مسافرت های داخلی و خارجی در اختیار هم بگذارند و همینطور پیشاپیش تشکر می کنم از عزیزانی که عاشق سفر هستند و این سفرنامه را می خونن.
مقدمه:
مدتی بود که من و بانو دوست داشتیم سفر خارجی رو هم تجربه کنیم و برای اولین سفر هم کشور ترکیه و شهر عشاق یعنی استانبول را انتخاب کردیم .چون شنیده بودیم که استانبول هر نوع سلیقه ای را راضی می کنه .از ابتدای سال 95 شروع به جستجو و خواندن سفرنامه استانبول در سایت محبوب لست سکند کردیم. و همه چیز داشت برای رفتن حاضر میشد و دنبال تاریخ مناسبی در تابستان برای رفتن به استانبول می گشتیم که بعد از نادیده گرفتن چندین مورد انفجار تروریستی اما با ادامه یافتن انفجار ها دیگر جایی برای فکر کردن به استانبول باقی نمی گذاشت (اونم برای اولین سفرو شروع مسافرت های خارجی من و بانو) با نا امید شدن از رفتن به استانبول به دنبال مقصدی هیجان انگیز و مناسب میگشتم. در حالی که سفرنامه های کشور های جنوب شرق آسیا به خصوص مالزی را می خواندم ،برداشتم این بود که دوستانی که به مالزی رفته بودن از مکان ها و جاهایی صحبت میکردن که از بازدید خودشون رضایت نداشتند و بیشتر از نزدیکی هتلشون به فلان مرکز خرید صحبت می کردند که البته این با خواسته من از مسافرت (هیجان – مناظر زیبا – تفریحات دریایی – ارزانی – تنوع غذایی و فرهنگی و غیره) فاصله داشت.
در کنار سفرنامه های مالزی و دیگر کشور های جنوب شرق اسیا از روی اسم تایلند به خاطر تفکری که نسبت به این کشور داشتم و به من القا کرده بودند سریع می گذشتم .تا این که چند مورد سفرنامه از کشور تایلند خوندم و در سطر سطر نوشته دوستان رضایت و خوشنودی و هیجان از سفرشون رو احساس می کردم و بعد از خواندن یکی از سفرنامه ها با جزیره پوکت آشنا شدم (قبلا از تایلند فقط بانکوک و پاتایا به گوشم خورده بود)گوشی تلفن را برداشتم و با بانو تماس گرفتم و از خوبی های تایلند و جزیره پوکت گفتم و لینک سفرنامه هارو برای برای خوندن و دیدن عکس ها فرستادم. و مقصد انتخاب شد....
پوکت کجاست:
پوکت با نام مروارید دریای آندمان شناخته می شود. پوکت پیش از میلاد مسیح کشف شده و بزرگترین جزیره تایلند است که در اقیانوس هند، در 867 کیلومتری جنوب بانکوک قرار دارد. این جزیره شهرت و ثروت خورد را در گذشته از ازطریق استخراج قلع بدست آورده اما اکنون به قطب گرشگری مهمی در تایلند با سواحل زیبای خود تبدیل شده . 30 درصد جمعیت پوکت مسلمان هستند .پوکت همراه با سامویی درمیان 10 جزیره محبوب آسیا قرار گرفته است.
بهترین سواحل جزیره پوکت در کناره غربی آن قرار دارند و ساحل پاتونگ و بعد از آن کارون معروف ترین و محبوب ترین ای سواحل بشمار میروند.اغلب مراکز خرید در ساحل پاتونگ قرار دارند .مرکز شهری پوکت تقریبا تنها مسکونیست و هتلی در آن وجود ندارد.
تدارک سفر:
بعد از کلی تحقیق بین تور پوکت یا ترکیبی بانکوک- پوکت،تصمیم به اقامت یک هفته ای در جزیره پوکت را گرفتیم . خوب حال خرداد ماه بود و که بهترین زمان سفر(به قول معروف های سیزن) به پوکت هم اواخر پاییز و زمستان هست. پس صبر زیادی لازم است . با خواندن سفرنامه ها و خاطرات دوستان لست سکندی و دیدن تصاویر پوکت عزممان جزم تر میشد و دیگر کشور ها از نظرمان دور تر.فکر کنم اوایل شهریور ماه بود که صبح که به محل کارم رسیدم ایمیلی از ایرلاین قطر مشاهده کردم که تخفیف بسیار خوبی(فکر کنم 43 درصد) برای پرواز هاش به مدت تقریبا یک ماه گذاشته بود.
این نکته رو هم خاطر نشان کنم که مزیت ایر لاین قطر اینه که با کارت عضو شتاب می تونید از سایت هواپیامایی قطر به طور مستقیم بلیط خریداری کنید. با مشورت با اهل فن و صرف نظر از مدت زمان زیاد ترانسفر در دوحه در مسیر رفت و برگشت تصمیم گرفتم که بلیط پرواز قطری را برای دو نفر در آذر ماه خریداری کنم و در همان لحظه صندلی های خودمون رو هم تعیین کردم.از این که می خواستم بدون تور سفر کنم خیلی راضی بودم چون اولا شنیده بودم که خیلی ارزان تر میشه سفر کرد ، تاریخ رفت و برگشت دست خودمون هست و
بالاخره احساس رضایت از این که بعد از چندین سال یادگیری زبان ، حال فرصت مناسبی برای به چالش کشیدن خودم بود.
اولین گام سفر را برداشته بودیم. شاید برای کسایی که سفر خارجی زیاد رفتن ملموس نباشه ولی ما شوق و ذوق بسیاری را احساس می کردیم و من به شخصه خون در رگ هام با سرعت بیشتری درجریان بود. خوب حالا مونده بود رزور هتل .
در یکی از سفرنامه ها به نام" پوکت، قطعه ای از بهشت" از هتلی به اسم نووتل وینتیج پارک نوشته شده بود و عکس هاشو گذاشته بودند که در نزدیکی ساحل معروف پاتونگ قرار داشت و خیلی به دل ما نشست و ذهن ما را به خودش مشغول کرده بود..
با انرژی مثبتی که در ما ایجاد شده بود و لطف و نظر خداوند توانستیم این هتل را به همراه هزینه بیمه و ویزای تایلند برای 8 شب خریداری کنیم. آرزوهامون داشت یکی یکی به حقیقت می پیوست ولی زمان زیادی تا سفر باقی مانده بود.
با فرستادن ایمیل به هتل،تائیدیه رزرو را گرفتم و بعد از هماهنگی با آژانس قرار شد یک ماه مانده به سفر برای صدور ویزا به آژانس مراجعه و اقدام کنیم. خوب، مقدمات سفر آماده شده بود و ما زمان مناسبی برای تحقیق و برنامه ریزی برای لحظه لحظه حضور در پوکت داشتیم.
اکنون آبان ماه بود و زمان شروع کار های باقیمانده . با مراجعه به آژانس مسافرت و تحویل مدارک(دو قطعه عکس- پاسپورت و پرینت حساب بانکی و دیگر هیچ) برای ویزا اقدام کردیدم.از این آژانس مسافرتی به دلیل زمانبندی درست ، خوش قول بودن و پیگیری خوب تشکر می کنم.
خیال مان از دریافت ویزا راحت شده بود (به ما اطمینان دادن که ویزا بدون مشکل صادر می شود) و به دلیل سیر صعودی دلار ،در همان اطراف دفتر آژانس(خیابان وزرا) از یک صرافی ارز مورد نیازمون را خریداری کردیم (مبلغ دلار 3618تومان)
چهار روز بعد ویزا حاضر شد و ما با دیدن تصویر ویزا در پاسپورتمون دیگه رو ابرا سیر می کردیم .
دغدغه بعدی ما ارز مسافرتی بود و مدارک لازم برای دریافت ارز مسافرتی ،چون بلیط هواپیمای ما از طریق سایت گرفته شده بود باید به دفتر هواپیمایی قطر واقع در برج سایه ی خیابان ولی عصر مراجعه می کردیدم و بلیط مهر شده می گرفتیم. پنجشنبه اخر هفته را برای این کار وچند کار دیگر (مراجعه به دفتر شرکت کانن برای سرویس رایگان دوربین و...)اختصاص دادیم
دفتر هواپیمایی قطر در برج سایه خیابان ولیعصر
دفتر هواپیمایی قطر ،دفتری بسیار شیک در یک طبقه کامل از برج سایه و فراتر از تصور ما. بدون معطلی بلیط معتبر دریافت شد. من برای ارز مسافرتی بانک سامان را انتخاب کردم به چند دلیل که در ادامه ذکر میکنم . اول این که محدودیت یک هفته مانده به پرواز برای اقدام نداشت (یک هفته مانده به مسافرت ما چند تعطیلی رسمی وجود داشت)دوم این که شنیده بودم در فرودگاه خلوت تر از دیگر بانک ها هست و سوم این که یک شعبه بانک سامان در نزدیکی منزل ما بود.با مراجعه به بانک و معلوم شدن نرخ روز ارز دولتی بعد از ساعت 10 صبح ،حواله ارز مسافرتی را دریافت کردیم.
در سفرنامه دیگری مطالب و توصیه های در مورد کرایه موتور سیکلت (اسکوتر) و خطرات و مزیت های آن و حداقل شرایط مورد نیاز برای رانندگی ایمن در پوکت خوانده بودم . بعد از تحقیق اینترنتی با مراجعه به دفتر کانون جهانگردی و اتومبیل رانی جمهوری اسلامی ایران در خیابان ازادی تهران با پرداخت مبلغ 115000 تومان گواهینامه بین المللی یکساله برای ماشین و موتور را دریافت کردم. جنب دفتر کانون بانک ملی وجود داشت که وقتی خلوتی بانک را دیدیم اقدام به پرداخت عوارض خروج از کشور به مبلغ نفری 75 هزار تومان کردیم و خیالمان از این بابت هم راحت شد.
اکنون 5 روز مانده به سفر و ما همه کارهای برنامه ریزی شده خود را انجام داده بودم و با خیال راحت به فکر بستن چمدان های خود بودیم . انتخاب لباس و ست کردن آنها هم برای خودش لذتی داشت. 48 ساعت قبل از پرواز با مراجعه به سایت هواپیمایی قطر پذیرش اینترنتی را هم انجام دادم و همه چیز محیای رفتن بود
برنامه گوگل کلندر ،تاریخ و ساعت پرواز
شروع سفر:
صبح روز 2 آذر(22 نوامبر) ساعت 5صبح. صدای زنگ موبایل نوید شروع مسافرت را می داد.خانواده خودم و بانو لطف کرند و ما را تا فرودگاه همراهی کردند. در حالی که نواحی استوایی داشت مارو میطلبید اولین برف زمستانی تهران هم شروع به باریدن کرد
اولین برف زمستانی تهران
تقریبا ساعت 8 فرودگاه بودیم و نیم ساعت زودتر رسیده بودیم پرواز ما ساعت 11.35 دقیقه بود و ساعت 8.35 کانتر قطر بار مارا تحویل میگرفت .همون جا بود که متوجه شدم درفرودگاه هم امکاناتی گذاشتند که بتونید عوارض خروج از کشور را پرداخت کنید البته صف طولانی ای داشت.. کانتر قطر خیلی خلوت بود و با برخورد خوب مسئول کانتر کارت پرواز دو مسیر تهران به دوحه و دوحه به پوکت را در کمتر از 3 دقیقه گرفتیم و گوشه چشمی هم به عدد روی ترازو داشتم تا بینیم چقدر می تونیم با خودمون خرید کنیم و برگردونیم. ترازو مجموع دوتا چمدان را 26 کیلو نشان می داد، با لبخند رضایتی بر لب به سمت چک گذرنامه رفتیم و مهر خروج به پاسپورت هامون خورد.
همینطور که با هم صحبت میکردیم و مسیر را پیش میگرفتیم به طبقه پایین رفته و به شعبه بانک سامان رسیدیم و با تحویل حواله 600 دلار ارز مسافرتی را هم گرفتیم.تا قبل از باز شدن گیت زمان مناسبی برای صرف صبحانه بود
گرفتن کارت پرواز و انتظار برای باز شدن گیت
ورود هواپیما به فرودگاه امام از دوحه
بارگیری و آماده شدن هواپیما
چشم به هم زدیم خود را در صندلی ردیف 17هواپیما دیدم .هواپیما تقریبا خالی بود اکثر مسافرها هم ،غیر هموطن بودند.
فرودگاه امام خمینی از دید پنجره ردیف 17
هواپیمای قطری 11 سال عمر داشت . هواپیمای خوبی بود و امکانات خوبی هم داشت از قبیل نمایشگر برای هر صندلی و هدفون مخصوص برای هر نفر با ارشیوی از فیلم و موسیقی و بازی. هواپیما به آرامی به ابتدای باند رسید و اماده پرواز شد و هیجان ما به اوج خودش رسیده بود.با مکثی کوتاه هواپیما شروع به حرکت کرد و بدون هیچ گونه لرزشی از زمین بلند شد و اوج گرفت. چون پرواز ما به ساعت ناهار میرسید مهمانداران مشغول سرو ناهار شدند
فرودگاه امام خمینی
بعد از 2 ساعت پرواز سروقت ساعت 13.10 دقیقه به وقت دوحه(ساعت دوحه 30 دقیقه از تهران عقب تر است)به فرودگاه دوحه رسیدیم (فرودگاه که چه عرض کنم پاساژ- رستوران – کافه فرودگاه رسیدیم) برای من که اولین پرواز خارجیم رو تجربه میکردم و تا قبل از اون فقط فرودگاه امام – مهرآباد و کیش را دیده بودم چیزی جز شگفتی و کمی اندوه به همراه نداشت(اندوه را فکر کنم همه هموطنان با ورود به پرواز ها و فرودگا ههای خارجی درک می کنند) فرودگاه حمد دوحه بسیار بزرگ و زیبا بود . بزرگی درحدی که افرادی برای جابه جایی از خودروهای برقی استفاده میکردند و مابقی از تسمه های متحرک (walk way)
هواپیما بعد از فرود در فرودگاه دوحه
عروسک زرد رنگ بزرگ نماد فرودگاه دوحه شده و همه باهاش عکس میگیرن طوری شده که اگر باهاش عکس نگیرید انگار که فرودگاه دوحه نرفتید، خوب ما هم عکسی باهاش گرفتیم
عروسک بزرگ،نماد فرودگاه دوحه
تا ساعت 19.20 دقیقه وقت زیادی داشتیم ابتدا به اینترنت پر سرعت فرودگاه وصل شدیم و یک چرخی در اینترنت بدون محدودیت زدیم و در همین حال در سایت فرودگاه قطر خوانده بودم که اگر زمان ترانسفر بالای 5 – 6 ساعت باشه می تونی در تور 2ساعت و 40 دقیقه ای داخل شهر دوحه شرکت کنیم بعد از مراجعه به این قسمت و کسب اطلاع متوجه شدیدم زمان پایان تور دقیقا 20 دقیقه قبل از پرواز ما هست و ریسک بالایی داره برای همین صرف نظر کردیم (این مطلبو برای دوستانی که زمان ترانسفرشون زیاده نوشتم که اگر دوست دارن لذتشو ببرن یا از هتل رایگان استفاده کنن)
(بعد از دیدن شماره گیت پرواز بعدیمون که در ابتدا A7بود به همراه بانو مشغول قدم زدن در فرودگاه (پاساژ)شدیم و از تمامی گالری ها و فروشگاه ها دیدن کردیم(در این زمینه دقت خانم ها بالاست و موردی را از قلم نمی اندازند)
نمونه ای از فروشگاه های فرودگاه دوحه
زمان به سرعت سپری شد و کم کم ساعت 17.30 دقیقه را نشان می داد که پیامی از نرم افزار نصب شده ِ هواپیمایی قطر برای من آمد مبنی بر تغییر گیت پرواز به C27. پس به سمت گیتC27 حرکت کردیم. اینبار هواپیمای ما یک ایرباس 200-330بود که هم کوچکتر و هم خیلی کهنه تر بود(14ساله) و البته پر از مسافر و بدون صندلی خالی.مدت زیادی از پرواز نگذشته بود که پذیرایی شام شروع شد(حدود ساعت 20.30 دقیقه
سرو شام
همیشه در هواپیما یکی از سرگرمی های من تماشای زمین از اتفاع بالا بود اما به خاطر پرواز درشب ، بیرون هیچ چیز پیدا نبود. با پلی کردن موزیک از آرشیو موزیک هواپیما صفحه مانیتور را بر روی نقشه پرواز تنظیم کردم و با بانو مشغول پر کردن برگه ورود به تایلند شدیم (حتما توجه کنید که این برگه را با دقت پر کرده و قسمت خروج از پوکت را تا آخر به همراه داشته باشید ،در صورت مفقودی 100 بت جریمه میشوید)
مسیر پرواز از نقشه هواپیما
صبح بخیر پوکت:
بعد ازچرخیدن هواپیما دور جزیره پوکت ،از طرف مقابل باند فرودگاه، هواپیما در ساعت 5.50 دقیقه به وقت محلی به زمین نشست و در شرایطی که شیشه پنجره هواپیما مرطوب شده بود نام فروگاه پوکت نمایان شد
فرودگاه پوکت
ساختمان جدید ترمینال بین المللی فرودگاه پوکت تازه افتتاح شده بود و در عین کوچکی بسیار قشنگ بود . مراحل تحویل بار و چک پاسپورت ظرف 45 دقیقه انجام شد.چون در تهران موفق نشده بودم پول تایلندی(بت) تهیه کنم مجبور شدم برای کرایه تاکسی تا هتل علی رغم نرخ پایین تبدیل پول در فرودگاه یک 100 دلاری به 3460 بت تبدیل کنم .در زمان مسافرت ما هر بت 106 تومن بود که من در همه جا برای راحتی محاسبه 100 تومن در نظر می گرفتم.
در مسیر خارج شدن از ساختمان پرواز های ورودی تعدادی موسسه کرایه اتومبیل وجود داره که نرخ یکی از اونها رو مناسب دیدم و با مبلغ 800 بت یک ماشین کرایه کردم و مسئول فروش به من آدرس موقیت ماشین رو داد و ما از سالن خارج شدیدم و به طرف تاکسی که آرم موسسه روش بود رفتیم و راننده به استقبال اومد و سوار اولین ماشین فرمون سمت راست شدیم. اولش یه ذره برام عجیب بود ولی بعد از مدتی عادی شد.ساعت 6.50 صبح از فرودگاه خارج شدیم.
سکوت کرده بودیم و محو تماشای مناظر بیرون بودیم که راننده با جمله( where are you from?) سکوت را شکست و سر صحبت باز شد.راننده مسلمان بود و تا فهمید ما از کشور مسلمان امده ایم بیشتر گرم گرفت و مناطق مسلمان نشین پوکت را به ما نشان میداد و همینطور تمامی جاهای معروف مسیر (فانتاسی شو – ساحل کامالا وغیره) .یک ساعتی در راه بودیم.
هتل نوتل وینتیج پارک
تاکسی جلوی درب ورودی هتل ایستاد و با کمک راننده چمدون ها رو از ماشین خارج کردیم و با راننده خداحافظی کردیم .وارد پذیرش هتل شدیم و مستقیم به سمت جوان خوشرویی که در پذیرش بود رفتیم. از ما خواست که بنشینیم و با نوشیدنی خنک و دو عدد حوله مرطوب خوش آمد گویی کرد.اتاق اماده تحویل بود و از من خواستن که مبلغ 8000بت به عنوان امانت به هتل بدم ولی چون میدونستم که این پول را تا روز آخر به ما تحویل نمیدند و دوباره مجبور بودم پول را تبدیل کنم، گفتم می تونم بجای بت دلار بدم که انها هم پذیرفتند و 200 دلار به امانت گذاشتم
محل هتل نوتل وینتیج پارک در نقشه
چون می خواستم اتاق شرایط خاصی داشته باشه از پذیرش درباره اتاق سوال کردم که گفتند اتاقی که برای شما آماده کردیم این شرایط را نداره ولی میتونیم بدون هیچ هزینه ی اضافی اتاقی با شرایط درخواستی شما تحویل بدیم، ولی باید تا ساعت 14 که زمان تحویل اتاق هست صبر کنید.ساعت 8.30بود در عین حالی که خیلی خسته بودیم و بعد از پرواز طولانی، نگاهی به هم کردیم و پذیرفتیم . گفتیم ارزششو داره. سپس چمدون هارو تحویل دادیم و به سمت ساحل پاتونگ حرکت کردیم . مغازه های شهر تازه داشتند باز میشدند به ساحل رسیدیم و قدمی زدیم و بعد به سمت فروشگاه سون ایلون رفتیم و دوتا سیم کارت توریستی خریدیم. فروشنده در همان جا با موبایل خود سیم کارت ها را فعال کرد .قیمت هر سیم کارت 300بت بود به همراه یک هفته اینترنت نامحدود رایگان با سرعت و پوشش دهی بسیار خوب.
بیشتر این زمان را صرف شناختن شهر و خیابان ها کردیم. در شهر به فاصله خیلی کم از هم، هتل -صرافی – سالن ماساژ- داروخانه – فروشگاه زنجیره ای (سون ایلون – فامیلی مارکت) - دکه های فروش تور ایستگاه تاکسی و توک توک (وسیله حمل مسافر معروف در تایلند)-رستوران و ..... وجود داشت در همان وحله اول اعتراف کردم که این شهر به صورت حرفه ای توریست پذیر است و همه امکانات برای توریست ها محیاست.بعد از دو ساعت نیم قدم زدن در شهر دیگر انرژیی باقی نمانده بود و به سمت هتل رفتیم تا در لابی هتل زمان را سپری کنیم.
پس از حدود نیم ساعت که در لابی هتل بودیم ، باران سیل آسا به چشم به همزدنی شروع شد در همین حین خانمی که به نظر میرسید مسئول تمامی پرسنل پذیرش بود به سمت ما آمد و دلیل انتظار ما را پرسید . وقتی من به ایشون توضیح دادم، از شکیبایی ما تشکر کرد و گفت 15 دقیقه دیگر اتاق شما آماده اقامت میشه و همینطور هم شد،20 دقیقه بعد ما در اتاق خود بودیم.ساعتی را به استراحت پرداختیم
تماشای باران از درون اتاق هتل
نمایی از اتاق هتل
قبل از مسافرت برنامه ای برای تمامی مدت سفر اماده کرده بودیم و حتی برای شرایط بارانی و غیره هم برنامه جایگزین درنظر گرفته بودیم. بعد از ظهر دوباره از هتل بیرون زدیم و پیاده به کاوش و اشنایی بیشتر شهر پرداختیم و از یکی از چرخ دستی هایی که بستنی سنتی می فروخت دوتا بستنی منگو خریدیم
مراحل آماده سازی بستنی
بفرمایید انبه بستنی
مدتی را درکنار چرخ دستی که انواع غذا های دریایی را کبابی می کرد و می فروخت گذراندیم. قبلا شنیده بودم که بوی غذاهای تایلندی برای ما ایرانی ها قابل تحمل نیست. باید خدمتتون عرض کنم که بوی خوش آیندی شاید نداشته باشه مخصوصا زمانی که شما گرسنه نیستی ولی غیر قابل تحمل هم نیست.
انواع غذا های تایلندی آماده کباب شدن
غذاهای تایلندی
در مقابل تعدادی از رستوران ها منوی غذایی به صورت کتابچه وجود داره و افرادی هستند که شمارو تشویق میکنن و توضیح میدهند که شما ببینید و انتخاب کنید و برای صرف غذا به داخل رستورانشان بروید.تعداد دیگری از رستوران ها انواع غذا های دریایی( زنده ها داخل تشتی از اب و مرده ها به صوریت ویترین ) خود را جلوی غذا خوری با قیمت چیده اند و شما می توانید انتخاب کنید،بعد از انتخاب در حضور خودتان آن را وزن می کنند و در اشپزخانه طبخ می شود
نمونه ای از غذای دریایی
محال است که شما خیابانی در ساحل پاتونگ را قدم بزنید و صدایی که شمارا دعوت به ماساژ می کند نشنیده باشید. با همان صدای جالبشان که کلمه ماساژ را تا حد امکان می کشند. به سمت شما می آیند و تبلیغ کار خورد را با همان لبخند مخصوص تایلندی خودشان می کنند ولی به هیچ وجه اصراری وجود ندارد که باعث آزار و اذیت شما شود و شما احساس ناراحتی کنید. زمان کوتاهی را هم در کوچه های فرعی که بازار چه های صنایع دستی تایلند بود قدم زدیم و هر آنچه به چشم زیبا می آمد را برای روزهای آخر و خرید سوغاتی در ذهن نشان کردیم و قیمت گرفتیم. برای من بسیار جالب بود که خیلی از فروشنده های تایلند، ایرانی ها را سریع می شناختند و با استفاده از چند کلمه به فارسی سعی در جلب توجه داشتند. خانمی بود که کیف های دستی زنانه را نشان میداد و با زبان شیرینی می گفت "ببین قشنگگگگگگگه" و یا در جلوی یک رستوران شخص تایلندی با لحن زیبا گفت"بفرمایید کوباب"
شام رو به سفارش بانو غذایی به اسم کالا ماری خوردیم در یکی از رستوران ها کالاماری را انتخاب کردیم در همان لحظه با ترازو وزن کرد و بعد از تایید قیمت از طرف ما، به سمت داخل رستوران هدایت شدیم. طریقه طبخ کالاماری را از روی منو به صورت سوخاری شده انتخاب کردیم. تا انجایی که من متوجه شدم رستوران ها هزینه ای برای طبخ یا کباب کردن نمیگیرند.
کالاماری بسیار لذیذ بود و خیلی برای ما تازگی داشت.به همراه این غذا دو نوع سس سرو می شد که در هردوی آنها فلفل مشهود بود. یکی از سس ها شیرین و دیگری به شدت تند بود. هزینه شام 320 بت شد
کالاماری قبل از پخت
کالاماری بعد از پخت
دو مدل سس غذا تایلندی
بعد از صرف شام به خیابان معروف بانگلا یا همون واکینگ استریت پوکت رفتیم . جمعیت و شور و هیجان بسیاری وجود داشت و در دوطرف خیابان پر بود از مغازه ها و سالن های ماساژ رنگارنگ . از یک سمت وارد و از سمت دیگر خیابان خارج شدیم
خیابان بنگلا یا واکینگ استریت پوکت
پاسی ازنیمه شب گذشته بود و به سمت هتل حرکت کردیم . در مسیر هتل میوه فروشی وجود داشت که نارگیل خنک می فرخت دوتا به قیمت هرکدام 30 بت خریدیم .بر خلاف ایران اونجا آب نارگیل تازه را که بسیار خوشمزه و گوارا است مصرف می کنند و مابقی آن را دور میاندازنند
بدون شرح
در جلوی هر مکانی (هتل – فروشگاه – مغازه و....)به نسبت فضای موجود یک محلی را به عبادت گاه اختصای داده بودند و هر تایلندی به جلوی آن میرسید با گذاشتند دو دست بر روی هم ادای احترام میکرد و کسانی هم برای گذشتگانشون نذورات میدادند.
محلی برای عبادت
به هتل که نزدیک میشدیم کم کم خیابان ها خلوت میشد ولی شما اصلا احساس نا امنی نمی کردی . من در مدت مسافرت چیزی که باعث بشه احساس نا امنی کنیم، ندیدم
صبح روز دوم:
زمان صرف صبحانه در هتل 6 تا 10صبح بود، درمورد صبحانه هتل باید عرض کنم از نگاه من صبحانه هتل گزینه های زیادی را برای انتخاب در اختیار می گذاشت و انواع سلیقه ها را شامل می شد . و ما هم نسبت به ذائقهِ خودمون انتخاب کردیم.
صبحانه هتل
صبحانه را خوردیم و ساعت 9 از هتل بیرون زدیم چون برنامه های زیادی داشتیم.
در خیابان روبروی هتل کیوسکی وجود داشت که هم موتور کرایه میداد هم تور های تفریحی . خانمی به اسم Aooبسیار خوش برخورد، انگلیسی را خوب متوجه میشد ولی به خوبی نمی توانست انگلیسی صحبت کند .نرخ ها بهتر از جای دیگر بود.از من پرسید هوندا یا یاماها من گفتم من هوندا دوست دارم ایشون گفت اما بیشتر تایلند ها یاماها دوست دارند. بگذریم موتور را 24 ساعت 250 بت کرایه می داد که در مقایسه با جاهای دیگر قیمت خوبی بود . ما برای 12 ساعت200بت توافق کردیم (چون برای فردا برنامه خرید تور داشتم 12 ساعته گرفتم ) و موتور هوندای سفیدی را انتخاب کردیم . باک موتور پر بود و ما هم باید پر تحویل میدادیم . با ترس و لرز بسیار (مزاح) پاسپورت را تحویل دادیم . و دوتا کلاه موتور سیکلت تحویل گرفتیم. این موتور ها بسیار پر قدرت و کم مصرف هستند.
موتوری که کرایه کردیم
تمامی مکان هایی که قرار بود در این سفر بریم را در گوگل مپ ذخیره کرده بودیم و بانو وظیفه مهم نقشه خوانی( ( navigatorرا بر عهده داشت. به سمت بودای بزرگ (بیگ بودا) حرکت کردیم طبق نقشه گوگل 23 کیلومتر راه و مدت زمان رسیدن 50 دقیقه بود.
مسیر بودای بزرگ
بعد از حدود 10 کیلومتر طی مسیر به علت تشنگی مجبور به توقف شدیم تا تعدادی بطری آب معدنی بگیریم که اتفاقی معبد suwankiriket(در تایلند به معبد wat می گویند) را دیدیم. زیبایی معبد مارا بی اختیار به داخل کشید. تردید داشتیم اجازه ورود و عکس گرفتن داریم یا خیر. از دور یک راهب دیدم و به سمتش رفتم تا سوال کنم . نتونستم راهب را متوجه منظورم کنم. ایشون کسی را صدا کرد که انگلیسی بلد بود،وقتی منظور من را متوجه شد با احترام مارو هدایت کرد به سمت معبد.
معبد suwankiriket
بعد از یک ساعت بازدید از معبد، به مسیر خود به سمت بودای بزرگ ادامه دادیم. در مورد رانندگی در پوکت باید عرض کنم که بسیار با آرامش رانندگی می کنند و 90 درصد مردم قوانین راهنمایی و رانندگی را به خوبی رعایت می کنند
نمونه ای از جاده های پوکت
بعد از خارج شدن از اتوبان اصلی در اولین فرعی بودای بزرگ رو کوه خودنمایی می کرد
بودای بزرگ روی کوه
جاده ی فرعی که به سمت بودای بزرگ میرفت بسیار زیبا و قشنگ بود. اطراف جاده پر از درخت بود که درخت موز و نارگیل خیلی به چشم می آمد در این مسیر انواع تور های فیل سواری ،موتور سواری و ... وجود داشت
جاده فرعی به سمت بودای بزرگ
موتور سیکلتی با دو چرخ جلو
جاده فرعی به سمت بودای بزرگ
روبروی کمپ فیل سواری در جاده بودای بزرگ
با عبوراز جاده ای زیبا و باریک به بالای کوه رسیدیم و موتورسیکلت را در محل پارک موتور گذاشتیم .ساعت کمی از 11 صبح گذشته بود که به سمت ورودی رفتیم. تعدادی غرفهِ صنایع دستی و فروش میوه وجود داشت که می توانستیدخرید یا از خود پذیرایی کنید. دیدن مناظر پوکت از بالای کوه بسیار دیدنی بود
منظره زیبای ساحل شرقی پوکت
حدود 50-60 تا پله در مقابل شما تا ورودی اصلی مجسمه وجود داره.مجسمه بزرگ بودا بسیار باشکوه بود و با قطعه سنگ های سفید مکعبی شکل ساخته شده بود، البته بخشی هم در حال ساخت بود .کارگرانی وجود داشتند که در ازای 100 بت اسم شما را بر روی سنگ ها می نوشتند و روی نمای داخل ساختمان کار می کردند . این هم منبع درآمد جالبی بود که تا به حال ندیده بودم.
بودای بزرگ پوکت
نکته جالب در مکان های مقدس تایلند این است که مسیر ورودی و خروجی متفاوت است یعنی شما را طوری هدایت می کنند که از یک مسیر وارد و از مسیر دیگری خارج شوید. به نظر من اینکار می کنند تا بازدیدکنندگان پشت به مکان مقدس نشوند. خروجی مجسمه بودای بزرگ منظرهِ زیبای دیگری از پوکت داشت و یک بودای طلایی رنگ هم زیر نور آفتاب چشم نوازی میکرد
بودای طلایی
منظره ساحل غربی پوکت
در ادامه مسیر درختی بود که ما اسمشو درخت ارزو ها گذاشتیم چون به شاخه های درخت زنگوله هایی بسته بودند و روی هر کدام نام شخصی بود. وقتی در جریان باد قرار می گرفت به صدا در می اومد و سمفونی زیبایی ایجاد می کرد.فکر کنم صدای هرکدوم که در میومد آرزوهاش داشت براورده میشد.
درخت آرزوها
ساعت نزدیک 12ظهر بود که به سمت معبد معروف چالونگ حرکت کردیم. بعد از طی مسافت 8 کیلومتر که همش در طبیعت و گذر از کنار درختان بلند بود به معبد زیبای چالونگ رسیدیم لازم به ذکر است که نه در بودای بزرگ و نه در معبد چالونگ مبلغی به عنوان ورودی از ما گرفته نشد
مسیر بودای بزرگ به معبد چالونگ
ساختمان ها و بنا های زیبا و چشم نوازی در این معبد وجود داشت که باعث می شد ادم معمار این بناها را تحسین کنه بخش های مختلفی در معبد چالونگ وجود داره که سعی میکنم توسط عکس ها گوشه ای از معماری این بناها را نشان دهم.
ورودی معبد چالونگ
یکی از بناهای معبد چالونگ
معبد چالونگ
مشغول دیدن معابد بودیم که ناگهان صدا انفجار عجیبی مارا شوکه کرد یاد چهارشنبه سوری سال قبل افتادم به سمت صدا که دقیق شدیم متوجه شدیم پیرمردی داخل بنای کوچکی که بیشتر شبیه کوره بود مواد محترقه را منفجر میکرد . بنظرم اینکار یه جورعبادتشون بود.
منبع صدای انفجار
یکی دیگر ازبناهای معبد چالونگ
نمای داخل معبد
فضای سبز معبد
بالای ساختمان معبد
عکس بودای بزرگ از معبد چالونگ
معبدی کوچک در کنار معبد چالونگ
معبد
داخل معبد چالونگ
حدود ساعت 15از معبد خارج شدیم و به سمت اکواریوم پوکت حرکت کردیم. مسافت تا اکواریوم 15 کیلومتر بود قبلا طی جستجو از اینترنت دیده بودم آکواریوم تا ساعت 17 باز است ولی وقتی ما ساعت 16 به انجا رسیدیم متاسفانه آکواریوم بسته شده بود. و ساعت کار اکواریوم را 10 تا 16 اعلام کردند
جاده به سمت آکواریوم
منظره زیبای ساحل و دریای اندمان باعث شد ناراحتی این موضوع را فراموش کنیم و اندکی در کنار ساحل قدم بزنیم و استراحت کنیم
ساحل جنوبی پوکت
برای روز سوم تصمیم داشتیم تور جزیره فی فی را بگیریم.از طریق یکی از سفرنامه ها آدرس فروشنده توری به نام فرن را یادداشت کرده بودم. سوار بر موتور شدیم و به سمت فرن حرکت کردیم . وقتی به مرکز فروش تور رسیدیم از فروشنده پرسیدیم که با فرن کار داریم . بعد از تایید که خودم هستم، پرسید که شما ایرانی هستید؟ معلوم بود مشتری ایرانی زیاد داشته .همونطوری که در سفرنامه ذکر شده بود خیلی مهربان و صبور با لبخند به طور کامل در مورد تور ها و تفاوتشون و علت تفاوت قیمتشون توضیح داد. با تخفیف تور کامل جزیره فی فی(همراه با جزیره بامبو ) را از شرکت سی استار نفری 2000بت خریداری کردیم. و قرار شد ساعت 7.45صبح در لابی هتل اماده باشیم.
ادرس و شماره تلفن فرن
محلas tour and travel در نقشه
تا ساعت 10 شب در شهر چرخی زدیم ، شام خوردیم، بعد باک موتور را با50 بت پر کردیم (بنزین لیتری 35بت ) و موتور را تحویل دادیم
نمای دیگری از هتل در شب
صبح روز سوم: ساعت 7.45 بعد از صرف صبحانه در لابی هتل حاضر بودیم. راس ساعت 7.45 ماشین سی استار آمد و به سمت مارینا پارک حرکت کردیم . یک ساعت طول کشید تا مسافت 20 کیلومتری طی کردیم
نمونه ی دیگری از صبحانه هتل
مسیر حرکت تا مارینا پارک و اسکله ی قایق ها
وارد سالن شرکت سی استار که شدیم، در بدو ورود با نشان دادن قرار داد دستبند رنگی به مادادند.هر شخصی را با توجه به نوع و مسیر تور گروه بندی می کردند(دستبند ما نارنجی بود).صبحانه برای هرکسی که میل داشت حاضر بود.بعد از توضیحات لازم به پیروی از لیدر گروه به سمت قایق پر سرعت سه موتوره حرکت کردیم قبل از ورود به قایل از هر خانواده بطور مجزا عکس می گرفتند. مشخص بود در پایان تور می خواهند هر یک را به مبلغ گزافی بفروشند که همینطور هم شد.حدود 35 نفر سوار قایق شدیم
مسیر حرکت به سمت جزیره فی فی
بعد از حدود یک ساعت سوار بر قایق بودن به جزیره فی فی کوچک و خلیج مایا رسیدیم و یک توقف یک ساعته در جزیره داشتیم و از طبیعت زیبای جزیره فی فی لذت بردیم.یکی از دلایل شهرت این جزیره فیلم the beach با بازی بازیگر معروف آمریکایی هست.
جزیره فی فی کوچک
.جزیره فی فی به دلیل این که از دیگر شهر های تایلند به غیر از پوکت (کرابی ) هم قابل دسترسی هست بسیار شلوغ بود
نمونه ی پوشش گیاهی جزیره فی فی
در ادامه با قایق به خلیج های اطراف جزیره فی فی رفتیم . مناظری بسیار زیبا و دیدینی را پیش روی خود می دیدیم
Pileh lagoon
غار واکینگ ها و ساحل میمون ها را هم در ادامه مسیر دیدیم
غار وایکینگ ها
ساحل میمون ها
تقریبا ظهر شده بود و برای صرف ناهار به جزیره فی فی بزرگ رسیدیم. ناهار بسیار عالی و خوب بود و تمامی ذائقه ها را شامل می شد.بر سر میز ناهار با یک زوجی از کشور پرو آشنا شدیم که درباره کشورشون و کشور ما و همچنین مسیر طولانی سفرشون تا رسیدن به پوکت(پرو – آمریکا – چین –پوکت) صحبت کردیم و لحظات به خوبی سپری می شد
به سمت جزیره فی فی بزرگ
دوباره سوار قایق شدیم و پس از طی مسافتی قایق برای اسنورکلینگ توقف کرد . یکی از لذت بخش ترین قسمت های تور فی فی ،اسنورکلینگ بود و دیدن زیبایی های رنگارنگ زیر دریا
اسنورکلینگ- اینترنت
آخرین مرحله تور، جزیره بامبو بود که ساحل شنی خوب و منحصر به فردی داشت. وجه تسمیه ی این جزیره جالب بود چون من درخت بامبو ندیدم . شایدم در وسط جزیره درخت بامبو وجود داشته باشه
جزیره بامبو
پوشش گیاهی جزیره بامبو
داشتیم خستگی در می کردیم که ناگهان باران سیل آسا شروع شد. و دومین بارون را در طول اقامت پوکت دیدم. از جزیره بامبو تا مسیر یک ساعته برگشت به مارینا پارک و سوار شدن به سرویس و بازگشت به هتل تماما باران بارید. قطرات تمیز باران این تور یک روزه را برای ما به خاطره ای فراموش نشدنی تبدیل کرد.ساعت 6 بعداز ظهر در هتل بودیم و کمی استراحت کردیم تا برای برنامه پیاده روی شب انرژی داشته باشیم.
درمورد شرکت سی استار باید بگم یک شرکت حرفه ای در این زمینه بود – از صبح که در بدو ورد با صبحانه از ما پذیرایی کردند و در ادامه بعد از هر بار ورود به قایق آب – نوشابه – آب میوه – انواع میوه به هر مقداری که می خواستی برای پذیرایی آماده بود و تمامی پرسنل قایق در خدمت مهمانان بودند و در هر مرحله به همه کمک می کردند
شب برای اولین بار به مجتمع تجاری معروف جانگسیلون رفتیم.و یک سری چیز خریدیم. مجتمع بسیار بزرگ شامل چندین طبقه بود. انواع برند های معروف در ضمینه پوشاک و جواهرات در جانگسیلون وجود داشت بعد از گشتن به کینگ برگر رفتیم و شام خوردیم
جانگسیلون-اینترنت
نویسنده :محمد علیایی
تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب لست سکند مسؤولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمیگیرد. |