13 می 2017- شنبه- روز هیجدهم- حرکت به سمت آنتورب (بلژیک)
چون میخاستیم پردیس یکم بیشتر بخوابه حدودای 11 صبح آماده شدیم. از قبل برنامه این بود که دوستمون با ماشین ما رو ببره انتورپ تو بلژیک در فاصلۀ 60 کیلو متری Breda بود و تا عصر شهر را ببینیم سپس خداحافظی کنیم و با قطار بریم به شهر کورترای و پیش یکی دیگه از دوستامون بمونیم.
حدود 11 و نیم به راه افتادیم و 12 و ربع رسیدیم آنتورپ. آنتورپ شهری است در بلژیک و بسیار شیک و با کلاس است. جالبه در راه جاده یک خط کشیده بودن، دو تا پرچم که شما کشور هلند را تمام کردید و وارد کشور بلژیک شدید اما هیچ کنترلی برای پاسپورت وجود نداشت. شروع به دیدن شهر کردیم به میدان اصلی رفتیم ساختمان شهرداری را دیدیم.
میدان اصلی آنتورپ در بلژیک
جالب اینکه آنروز یک فستیوال کودکان در آنجا برقرار بود که گروههای متعددی مشغول رقص و شادی بودند که هم ما هم پردیس کلی حال کرد. برای ناهار به یک رستوران ترکی رفتیم همبرگر و سیب زمینی و نوشیدنی خوردیم و هر خانواده سهم خودش را حساب کرد.
میدان اصلی آنتورپ در بلژیک
کلیسایی درمیدان اصلی آنتورپ در بلژیک
سپس حدود 5 عصر دوستانمان ما را به ایستگاه قطار رساندند و از آنها خداحافظی کردیم. دوست بعدی ما در شهری زندگی میکرد به اسم کورترای که سال گذشته به همراه خانم و دو فرزندش در اصفهان مهمان ما بودند. همانجا بلیط قطار خریدیم (32 یورو 2 نفر) برای ساعت 5:30 عصر و قطار با 30 دقیقه تأخیربه دلیل باران ساعت 6 به راه افتاد و ما ساعت 8 رسیدیم کورترای. قرار بود که ما به دوستمان پیام بدهیم که بیاید ایستگاه قطار ما را سوار کند. اما چون سیم کارت نداشتیم داخل قطار از دختر خانم خوش اخلاقی خواستم که به دوستمان پیام بدهد و او نیز ساعت 8 در ایستگاه قطار ما را سوار کرد. به خانه او رفتیم خانهای بزرگ و شیک و تمیز با باغی بسیار بزرگ. او هم یک طبقه را در اختیار ما گذاشت، لوازممان را داخل اتاق گذاشتیم و بعد از نیم ساعت برای صرف شام به طبقه پایین رفتیم. جالبه بدونین که دوستم استاد دانشگاه بود و 5 تا فرزند داشت که همه در حال درس خواندن بودن و خانوادهای شیک و با کلاس بودن که چون آخر هفته بود تونستیم همشون رو ببینیم.
سر میز شام خسته و گرسنه منتظر غذا بودیم. بندگان خدا خیلی زحمت کشیده بودند اما دوباره مشکل ذائقه ایرانیها. غذایی درست کرده بودند با برنج له شده چیزی شبیه حلیم گندم همراه با میگوهای کوچک که شبیه کرم بود و خام سرو میشد. چشمتان روز بد نبینه دوباره مثل مشکل آسپاراگوس به هر زحمتی بود خوردیم اما پردیس که رو دربایسی نداشت همه را تف کرد. آخر شب خانم دوستم گفت که فردا داداشش و خانمش ما رو دعوت کردند برای ناهار به صرف یک غذای سنتی Flemish یعنی بلژیکی ما هم خوشحال شدیم و فکر کردیم مثل ایران چیزی مثل گوشت جلومون میزارن. شب را خوابیدیم اما شب خوبی نبود چون تخت بسیار کوچک بود پردیس و خانمم روی تخت خوابیدن و من هم روی زمین. تخت وسط اتاق بود و ما از بسکه خسته بودیم فکر اینکه ممکن است پردیس از تخت بیفته را نکردیم. حدود 4 صبح بود که من با صدای عجیبی از خواب پریدم. بمیرم بچم تو خواب از تخت افتاده بود. شوکه شده بود و گریه میکرد ما هم دست و پا مونو گم کرده بودیم اما من گفتم باید ببینیم دخترم چیزیش نشده باشد نیم ساعتی همه جاشو وارسی کردم خدا رو شکر ظاهراً با پا خورده بود زمین چون سرش رو بررسی کردم مشکلی نبود. در هر صورت تا 7 صبح بیدار ماندیم که خدای ناکرده مشکلی پیش نیامده باشد اما شوک بزرگی بود ولی خب سفر است دیگر.
14 می2017- یکشنبه- روز نوزدهم- بازدید از کورترای (Kortrijk)
حدودای 10 صبح برای صرف صبحانه پایین رفتیم. چه صبحانهای همه چیزبود. آنها خودشان صبحانه زود خورده بودند. بعد از صرف صبحانه با ماشین دوستم راهی شهر شدیم این رو بگم که کلاً کورترای شهر توریستی نیست اما ما برای آشنایی با زندگی محلی عاشق این تجربهها بودیم تا جاییکه روز قبلش تو قطار چند نفری بهمون گفتند شما تو این قطار چکار میکنین. درهر صورت روز یکشنبه بود و همه جا تعطیل بود. به میدان اصلی شهر رفتیم. همه شاد و در حال رقص بودند و پردیس هم به آنان ملحق شد.
میدان اصلی Kortrijk
بعد از 2 ساعت به همراه دوستم به منزلش برگشتیم خانمش را سوار کردیم و به سمت خانه برادر و خانمش روانه شدیم. آنها در محلی زندگی میکردند به اسم leper که جای جای آنجا میتوانید گورستانهایی را ببینید با قبرهایی منظم که یادگار جنگ جهانی دوم بودند.
گورستانی درLeper یادبود جنگ جهانی
وارد خانه شدیم استقبال گرمی به عمل اومد با نوشیدنی پذیرایی شدیم. همه در آشپزخانه سخت مشغول آماده کردن غذا بودند. ما هم فکر کردیم که غذایی خاص در راه است که درهمین حال خانم صاحبخانه گفت امروز یه غذای سنتی براتون آماده کردم اگه گفتین چیه؟ ما هم گفتیم نمی دونیم والا اونم با یه ذوقی گفت آسپاراگوس. وای خدای من نه انگار یک دیگ آب سرد ریخته بودن رو ما.خخخخ. اما خب از ادب به دوربود بگیم ما دوست نداریم. خب شب قبل هم که درست غذا نخورده بودیم. چارهای نبود تفاوت این اسپاراگوس با قبلیه این بود که این با تخم مرغ عسلی سرو میشد. چشمتون روز بد نبینه به هر درد سری بود یکم خوردیم و میگفتیم وای چه خوشمزه. بعد ناهار بستنی و میوه و قهوه خوردیم و دوستمون ما را برد بیرون که شهر leper را ببینیم. شهر leper یک پارک مرکزی داشت و یه دریاچه بسیار زیبا.
شهر Leper
رودخانه Leper
حدود 6 عصر به خونه دوستم برگشتیم و تصمیم گرفتیم از دوستمون بخوایم با کارت اعتباریش برامون یه سری بلیط بخره و ما نقداً پرداخت کنیم. دوستم فهمیده بود که ما نه از غذای دیشب و نه از غذای امروز خوشمون اومده. اون دوبار اومده بود ایران و عادات غذایی ما ایرانی ها رو میدونست.ساعت 8 گفت بفرمایید برای صرف شام. وای خدای من لازانیا درست کرده بود پر گوشت و برنج و مرغ و این در حالیست که خودشون گیاهخوار بودن فقط برای ما درست کرده بود حسابی بهمون چسبید. تشکر کردیم هدیهها مونو دادیم عکس خانوادگی گرفتیم و خوابیدیم.
15 می2017- دوشنبه- روز بیستم - حرکت به سمت بروکسل
دوستمون با ماشینش ما رو آورد ایستگاه قطار، با کمک اون بلیط قطار خریدیم. از کورترای تا بروکسل برای دو نفر 6/26 یورو و حدود یکساعت و نیم بود. حدودای 11 رسیدیم بروکسل. چون فقط یک روز در بروکسل وقت داشتیم و فاصله ایستگاه تا هتلمون زیاد بود تصمیم گرفتیم چمدانها را در صندوق امانات ایستگاه بگذاریم، شهر رو ببینیم و شب برگردیم و چمدانها را برداریم و به هتل برویم. توی ایستگاههای قطار کمدهای بزرگی هست که به ازای 10 یورو برای 24 ساعت میتونین لوازمتون رو اونجا بذارین. از ایستگاه قطار تا مرکز شهر 10 دقیقه پیاده بود رفتیم میدان اصلی شهر به اسم grand place که از نظر من زیباترین میدانی بود که تو کل سفرم به اروپا دیدم. ساختمانهایی با نماهایی بسیار شیک و قشنگ با نور پردازی عالی.
Grand Place در بروکسل
Grand Place در بروکسل
عکس گرفتیم کمی استراحت کردیم و به گروه free walking tour پیوستیم. برخلاف شهر پراگ در اینجا هدف از این تور فقط تبلیغات بود فلان رستوران خوبه، فلان کافه خوبه و ... بنابراین ما از گروه جدا شدیم و خودمان شروع به چرخیدن کردیم. ظهر برای ناهار سیب زمینی سرخ کرده و مرغ خوردیم و تصمیم گرفتیم به اتومیم بریم. مترو مورد نظرمون پیدا کردیم و رسیدیم به اتومیم. چه ساختار عظیم و بزرگی.
نمایی از ساختار عظیم اتومیوم در بروکسل
حسابی عکس گرفتیم و با مترو رفتیم به سمت هتل. اسم هتل generation youth hostel بود که ما یک اطاق سه تخته با حمام توالت خصوصی گرفته بودیم 58 یورو . بسیار هتل خوبی بود. بنا شد پردیس و مامانش تو هتل بمونن و من برم ایستگاه قطار چمدانها را بیاورم. اما لیلا گفت با هم بریم که در شبGrand place را ببینم. پس رفتیم اونجا خدای من واقعا در شب زیبا بود و خوب کاری کردیم برگشتیم .سپس به ایستگاه قطار رفتیم چمدان را برداشتیم و به هتل برگشیم در راه شام خریدیم و حدودای ساعت 12 شب خوابیدیم.
Grand Place در شب
16 می2017- سه شنبه- روز بیست و یکم- حرکت به سمت پاریس
از قبل چک کرده بودم. برای رفتن به پاریس از بروکسل قطار خیلی گران بود ومن از قبل بلیط اتوبوس به اسم Euroline را خریده بودم (به مبلغ 36 یورو برای سه نفر) طول مسیر 4ساعت بود بنا بود اتوبوس ساعت 10 حرکت کند. ساعت 10 شد اتوبوس نیامد ساعت 11 شد نیامد. تعداد مسافرانی که آنجا بودیم حدود 10 نفر بود. هیچ کسی هم آنجا نبود پاسخگو باشد. در اروپا هیچ کجا همچین تأخیری ندیده بودم. یکی از مسافران که اهل بروکسل بود با شمارۀ درج شده روی بلیط تماس گرفت و متوجه شدیم که نمایندگی Eurolines300 متر جلوتر آنطرف خیابان بوده است. پشت تلفن گفتند که راننده در ترافیک مانده است. اما شخصی را فرستادند که بلیطها را چک کند که معطل نشویم. هر جا بلیطهای الکترونیکی را که داخل گوشیمان بود قبول میکردند اما اینجا فقط بلیط کاغذی میپذیرفتند. ما که نداشتیم به ما گفتند برین نمایندگی و پرینت بگیرید آنجا هم مردی مسن بود که با هزار تا غرولند اینکارو انجام داد نهایتاً اتوبوسی که قرار بود ساعت 10 بیاید ساعت 11:45 دقیقه رسید. چمدانها را داخل اتوبوس گذاشتیم و آمدیم سوار شویم که دیدیم خدای من اتوبوس پره و فقط تعدادی صندلی خالی است. در اینجا برخلاف اتوبوس وین به پراگ شماره صندلی در بلیط وجود نداشت و هر کس هر کجا دلش میخواست مینشست. من برای پردیس هم صندلی خریده بودم که راحت استراحت کند اما اصلاً دو تا صندلی بیشتر خالی نبود و آنها هم جدا از هم بودند. کسی هم نبود پاسخگو باشد. نهایتاً بعد از 10 دقیقه با یک پسری صحبت کردیم و جایش را عوض کرد و من و خانمم و پردیس روی 2 تا صندلی کنار هم نشسیم. اصلا اتوبوس راحتی نبود. پذیرایی نداشت و تهویه هم خوب نبود نهایتش بعد از چهار ساعت حدود سه و نیم عصر رسیدیم ایستگاه اتوبوس پاریس هیجان خاصی داشتیم . یکی از آرزوهایمان دیدن شهر پاریس و برج ایفل بود. توی اتوبوس با یه زوج آژانتینی دوست شده بودیم که دفعۀ دومشون بود که پاریس میاومدند کمکمون کردند بلیط قطار خریدیم و بعد از تعویض 2 خط قطار خود رابه هتل ibis budget paris porte De Montmartie دو ستاره سه شب 228 یورو هتل خوب و کوچکی بود اما کیفیت هتل ibis آمستر دام را نداشت در حد 2 ستاره بود و اینو هم بگم که هتلها تو پاریس خیلی گرونن سه شب این هتل رو گرفته بودیم به مبلغ 228 یورو. شانسی که آوردیم ما اتاق double رزرو کرده بودیم ولی اتاق سه تخته بهمون دادن. توی پاریس دوستی داشتیم به اسم لتیسیا که با شوهرش به اسم برنات که اهل بارسلونا ست اومده بودن خونمون. بنا بود هر دو نفر رو تو شهراشون ببینم. با لتی قرار گذاشتیم که 7 عصر بیاد دم در هتل و بریم اطراف رو نشونمون بده بعد از کمی استراحت و دوش گرفتن آماده شدیم. هتل ما نزدیک محل اقامت لتی بود وکلیسای قلب مقدس یا socre sour در فاصله 15 دقیقه ای بود و ساعت 7 لتی را دیدیم و بعد از کلی خوش و بش به راه افتادیم و رفتیم سمت کلیسای قلب مقدس. این کلیسا در بالاترین نقطۀ پاریس قرار دارد و چشم انداز زیبا از شهر دارد اما پله خیلی داشت بعد از کلی خستگی به دلیل حمل کالسکه پردیس رسیدیم بالا که واقعاً منظرۀ زیبایی بود. عکس گرفتیم و کلی خندیدیم.
Sacre Sour کلیسای قلب مقدس
نمایی از شهر پاریس
بعد دوستمون دعوتمون کرد به یک رستوران برای صرف crep. ما crep گوشت سفارش دادیم که گارسون بسیار شوکه شده بود میگفت اینجا کسی crepبا گوشت نمیخورد اما ما ایرانی ها عاشق گوشتیم دیگر. حسابی چسبید. بعد از اون با کمک دوستم بلیط مترو خریدیم. بلیط مترو تک نفره 1.9 یورو است ولی اگر 10 بلیط بخرید برای هرکدام 1/4پرداخت میکنید که ما هم اینکار رو کردیم به سمت محلۀ Mouline Rouge رفتیم و در خیابان قدم زدیم.
مولین راژ
17 می 2017-چهارشنبه-روز بیست و دوم- گردش در پاریس
با کمک دستمون توی بلژیک و کارت اعتباریش بلیط موزۀ لوور رو آنلاین خریده بودیم نفری 18 یورو. ساعت 11 رسیدیم اونجا. تا حالا توی عمرم همچین صف طولانی ندیده بودم اما ما که بلیط آنلاین داشتیم بدون هیچ گونه معطلی و خیلی محترمانه وارد شدیم. چون کالسکه داشتیم از قسمتی ویژه با آسانسور بردنمون. گفته شده اگر بخواهید کل موزۀ لوور راببینید 15 روز طول میکشد. در هر حال همونجور که قبلاً گفتم ما علاقۀ چندانی به موزه نداریم اما خب نمیشه پاریس بری و موزه لوور نبینی که. امامن بیشتر به دنبال قسمتی بودم که مربوط به ایران بود. آن قسمت را پیدا کردیم و مشغول بازدید شدیم. نکته قابل تأمل اینکه یکی از سر ستونهای تخت جمشید اونجا بود حالا چرا من نمی دونم. چند ساعتی اونجا گذروندیم جاهای دیگۀ موزه مثل قصر ناپلئون رو هم دیدیم و تا 4 عصر بازدیدمون ادامه داشت.
یکی از سرستونهای تخت جمشید-موزه لوور
کاخ ناپلئون -موزه لوور
ساعت 5 با لتی دوستمون وعده کرده بودیم که بریم برج ایفل. جلوی موزۀ لوور دیدیمش و پیاده به سمت پل عشاق که پشت موزه لوور است و روی رود سن قرار دارد گذر کردیم و پل پر بود از قفلهای عشاق.
پل عشاق- رودخانه سن
به کلیسای نوتردام رفتیم و چند جای دیگر را دیدیم و حدود 7 عصر رسیدم به برج ایفل. بالاخره برج ایفل را دیدیم. چه عظمتی، چه ابهتی، دوستمان ساعت 7 قرار کاری داشت که از ما جدا شد و ما داشتیم آماده میشدیم که عکس بگیریم که ناگهان باد شدیدی شروع به وزیدن گرفت ابر تیرهای آمد و باران گرفت سریع سوار اتوبوس شدیم که به سمت هتل برگردیم در راه برگشت به فروشگاه بزرگی رفتیم تا هم کمی خرید کنیم و هم اینکه باران بند بیاید. با خرید هایمان به سمت هتل روانه شدیم و خواب خوبی پیش رویمان بود.
کلیسای نوتردام
برج ایفل
18 می 2017-پنج شنبه – روز بیست و سوم- بازدید از کاخ ورسای
تصمیم گرفته بودیم که به کاخ و ررسای که خارج از شهر پاریس است برویم. بهترین راه رفتن به آنجا استفاده از قطار RER است. بعد از 1 ساعت به آنجا رسیدیم مجموعه ورسای شامل باغهای زیاد و کاخ ورسای است. ابتدا چند ساعتی را در باغها قدم زدیم و عکس گرفتیم خیلی زیبا بودند و آدم درون باغها گم میشد.
باغهای کاخ ورسای
کاخ ورسای
سپس بلیط کاخ به نفری 18 یورو خریدیم و وارد کاخ شدیم واقعاً زیبا و حیرتآور بود. تصمیم داشتیم از برج ایفل هم بازدید کنیم چون روز قبل به دلیل باران نشده بود ایفل را ببنیم. حدودای 3 عصر برگشتیم و حدود 4 و نیم رسیدیم ایفل. اول کلی عکس گرفتیم و بعد از آن بلیط summit یعنی نوک برج ایفل را به نفری 17 یورو خریداری کردیم. برج ایفل 2 طبقه دارد. اول طبقه 1 پیاده شدیم و بازدید کردیم و سپس به نوک برج رفتیم البته بسیار شلوغ بود و خیلی معطل شدیم که سوار آسانسور بشویم. اما خب ارزشش را داشت به بالای برج رسیدیم شوق و ذوق و هیجان بسیاری بر ما حاکم بود. 15 دقیقه آنجا بودیم که لکه ابر سیاهی همه جا را فرا گرفت. همه فهمیدند که الان است که باران ببارد خود را به صف آسانسور رساندند ما هم تا آمدیم به خود بجنبیم کمی دیر شد و زیر باران شدید حدود 30 دقیقه منتظر رسیدن آسانسور شدیم. موش آب کشیده شدیم. اما پردیس را حسابی پوشانده بودیم. بالاخره به پایین آمدیم و در پایین برج در فروشگاهی کوچک منتظر ماندیم تا باران بند بیاید اما مگر بند میآمد حدود 1 ساعت و نیم منتظر ماندیم و باران سبک شد.
نمایی از پاریس از بالای برج ایفل
بنا بود ساعت 8 به منزل دوستم برای شام برویم که بخاطر این قضیه حدود 9 رسیدیم. برایمان غذایی درست کرده بود که شامل اسفناج بود. غذا رو خوردیم چاپی را نوشیدیم، هدیه دوستمان دادیم و از او خداحافظی کردیم چون عصر فردا حرکت داشتیم به سمت زوریخ. بلیط قطار پاریس به زوریخ را از قبل دوستم برایمان خریده بود. با قطار TGV که قطاری است سریع السیر که فاصلۀ بین پاریس زوریخ را در 4 ساعت طی میکند. اما فوقالعاده گران بود 220 یورو دو نفر.
19 می2017- جمعه – روز بیست و چهارم -بازدید از شانزه لیزه و طاق نصرت و حرکت به سمت زوریخ –
بلیط قطار مابرای زوریخ ساعت 6:30 عصر بود پس ما نصف روز دیگر فرصت داشتیم که تصمیم گرفتیم آن نصف روز را به خرید اختصاص دهیم صبح ساعت 8 اتاق را تحویل دادیم چمدانها را در صندوق امانات گذاشتیم و به سمت شهر راهی شدیم. محلهای به اسم Laforsche جایی است که میتوان فروشگاههای زیادی با قیمتهای مناسب پیدا کرد. لیلا آن جا کمی خرید کرد. سپس به خیابان شانزه لیزه رفتیم طاق نصرت را دیدیم. دوباره خرید کردیم و حدود 3 به هتل برگشتیم برای برداشتن چمدانها به ایستگاه قطار رفتیم حدود 5 آنجا بودیم.
طاق نصرت Arce De Triumph
ماکارونی که خانمم شب قبل در هتل درست کرده بود را برای ناهار خوردیم. شماره قطار اعلام شد سوار شدیم و قطار رأس ساعت 6:30 حرکت کرد. طبق برنامه یعنی 11 شب زوریخ بودیم در ایستگاه مرکزی. از آنجا با مترو به ایستگاه نزدیک خانۀ دوستم رفتیم. در زوریخ 3 دوست داشتیم یک زن و شوهر که در منزل آنها اقامت کردیم و یک نفر دیگر که هرسه نفر قبلاً به منزل ما آمده بودند. ساعت 11:30 شب دوستانمان در ایستگاه مترو منتظر ما بودند از ایستگاه تا منزل آنها حدود 5 دقیقه پیاده بود. به خانهشان رفتیم مهمان داشتند کلی خوش و بش کردیم گفتیم و خندیدیم و شام خوردیم و چایی نوشیدیم و ....
و حدود 1 شب به خواب فرو رفتیم.
20 می2017- شنبه- روز بیست و پنجم- گشت وگذار در زوریخ
چون بسیار خسته بودیم و آخر هفته هم بود به همراه دوستانمان تا ساعت 11 خوابیدیم. بعد از آن صبحانه مفصلی خوردیم و حدود ساعت 13به مرکز شهر رفتیم.
میدان اصلی زوریخ
دوستانمان از قبل برنامه ریزی کرده بودند که ما در یک تور رایگان شرکت کنیم تور حدود 13 شروع و ساعت 15 تمام شد. تور مفرح و جامعی بود. و 7 یورو انعام دادیم درمورد زوریخ اینکه شهری است بسیار شیک و تمیز و منظم و البته بسیار گران. کلا در کشور سوییس قیمتها در مقایسه با جاهای دیگر اروپا 2 تا 3 برابر گران ترند. ساعت 3 دوستمان را دیدیم و با او به گشت وگذار در شهر مشغول شدیم. به دریاچه زوریخ رفتیم و 2 ساعتی آنجا ریلکس کردیم.
رودخانه زوریخ
قرار بود شب برای شام به منزل اون یکی دوستم بریم حدود 8 شب رسیدیم آنجا. جاتون خالی چون میدونست ما عاشق گوشتیم برامون گوشت سرخ کرده و سیب زمینی درست کرده بود بسیار خوشمزه بود. بعد از شام کلی گپ زدیم و از خاطرههایمان در ایران گفتیم و کلی خندیدیم. پردیس کمی سرما خورده بود و آبریزش داشت اما آنقدرها جدی نبود. آنها عادت دارند که شبها پنجره را باز میکنند و میخوابند اما بهار بود و هوا کمی خنک ما هم نمیدانستیم پنجره بازه و پردیس کمی سرما خورده اما جدی نبود. فردای آن روزقرار شد بریم در دل کوهها برای پیک نیک.
21می2017- یکشنبه – روز بیست و ششم- پیک نیک در کوهستان
صبح که از خواب پا شدیم پردیس بهتر بود اما لیلا مریض شده بود انگار از پردیس وا گرفته بود. گلو درد شدیدی داشت. اما خوشبختانه از ایران آموکسی سیلین آورده بودم. بعد از صبحانه کپسول را خورد و تصمیم گرفتیم تا 2 ظهر در منزل بمانیم که لیلا و پردیس استراحت کنند و سپس به پیک نیک برویم.
حدود 2 از خانه بیرون زدیم و با قطار به کوهستان رسیدیم. باید از جاده پیاده میرفتیم بالا که با وجود کالسکه و پردیس و حال نه چندان خوب لیلا سخت بود اما انجامش دادیم به بالا رسیدیم واقعاً منظره زیبایی بود میتوانستیم از آنجا کوههای سر به فلک کشیدۀ آلپ و دریاچه زوریخ را ببینم چند ساعتی آنجا بودیم ناهار خوردیم و میوه و حدود 6 عصر برگشتیم.
نمایی از کوههای آلپ
چون پردیس گرسنه بود به فروشگاه رفتم و برنج باسماتی و یک تکه سینۀ مرغ خریدم خیلی گران بود حدود 20یورو ( همان اقلام در مونیخ 9 یورو شد) اما خب باید می خریدیم. خانمم برنج و جوجه درست کرد هم برای شام پردیس و هم ناهار فردا که میرسیدیم و نیز ساکهایمان را بستیم و آمادۀ خواب شدیم. فردا ساعت 1 ظهر پرواز داشتیم برای بهشت روی زمین یعنی ونیز.
22 می2017- روز دوشنبه- روز بیست و هفتم- پرواز به ونیز
چون دوستانمان در زوریخ باید ساعت 8 صبح سر کار میرفتند ما نیز مجبور شدیم به فرودگاه برویم و تا 1 ظهر موقع پرواز آنجا باشیم. با قطار به فرودگاه رسیدیم. چه فرودگاهی بود آنقدر بزرگ بود که از درب ورودی تا گیت مورد نظر پرواز ما 30 دقیقه پیاده رفتیم. لیلا که هنوز کمی ناخوش احوال بود تصمیم گرفت روی صندلی فرودگاه بخوابد. پردیس هم خواب بود. من هم شروع کردم به گشت و گذار در فرودگاه. یکی دو ساعت بعد پردیس بیدار شد و با او به گردشمان در فرودگاه ادامه دادیم. ساعت 12:30 کارتهای پرواز را گرفتیم. دوستمان در بلژیک پرواز easyjet را از زوریخ به ونیز به مبلغ 162 یورو برای سه نفرمان و یک چمدان 20 کیلویی برای اضافه بار برایمان با کارت اعتباری خریده بود و ما نقدی با او حساب کرده بودیم. پرواز خوب و راحتی بود. حدود ساعت دو ونیم به فرودگاه مارکوپولوی ونیز رسیدیم. ونیز برای من جایی خاص و ویژه بود چون در تمام مدت تدریسم متون زیادی درباره آن در کتابها خوانده بودم. از قبل هتل Tiepolo Piccolo رو رزرو کرده بودم که دقیقا در خود ونیز و در نزدیکی میدان اصلی san marco قرار داشت. چون ونیز روی آب واقع شده است از فرودگاه تا اسکله اصلی را با اتوبوس و از اسکله تا هتل را با تاکسی های آبی به اسم vapporata آمدیم و نفری 15 یورو پرداخت کردیم. از اسکله تا هتل محو تماشای شهر بودیم. مگر میشود شهری روی آب باشد؟ به هتل رسیدیم مسئول هتل گفت محل اقامت شما آپارتمانی است پشت هتل وای خدای من آپارتمانی شیک و بزرگ همراه با دو خواب و 5 تخت و گاز و... از قبل شنیده بودم هتلها در ونیز آنقدر گران است که اغلب توریستها صبح به ونیز میآیند و شب میروند که در انجا اقامت نکنند و یا در محلی بیرون از ونیز به اسم Maestro اقامت میکنند که هتلها ارزانتر است و با قایق به ونیز می آیند. اما من با کمی جستجو این هتل را پیدا کردم دقیقاً نزدیک میدان سن مارکو. البته موقع رزرو اتاق ما دارای سرویس بهداشتی مشترک بود اما از آنجائیکه خدا با ماست یک آپارتمان شیک و همه چیز تمام برای یک شب به مبلغ 75 یورو باور نکردنی قسمت ما شد. رفتیم داخل آپارتمان بعد از دوش و کمی استراحت ساعت 7 زدیم بیرون عجب جایی تکهای از بهشت دلم میخاست بیشتر از 1 روز بمونم اما خب از قبل برنامه ریزی شده بود و بلیطها هم خرید شده بودند. رفتیم میدان سن مارکو پر بود از آدماهایی که آزادانه در حال شادی بودند. پرندههای زیادی که با توریستها الفت زیادی داشتند و روی دست و شانه آنها مشغول خوردن بودند و اما اطراف میدان پر بود از رستورانهای شیک با موسیقی زنده. واقعاً حس زندگی واقعی رو میشد اونجا لمس کرد. چندتایی مغازه دیدم به آپارتمان برگشتم تصمیم گرفتم زود بخوابیم که فردا صبحش زود پاشیم و شهر رو ببینم.
میدان سن مارکو ونیز
23 می2017- سه شنبه- روز بیست و هشتم- گشت در ونیز
صبح حدودای 9 بعد از خوردن صبحانه زدیم بیرون و دوباره رفتیم میدان سن مارکو و از اونجا خود را در کوچههای تنگ ونیز گم کردیم چه هیجانی داشت پیدا کردن راه انگار از این گم شدن اوج لذت را میبرید. ظهر در یک رستوران ترکی کباب خوردیم و مشغول گشت و گذار و خرید شدیم. باز هم برخلاف شنیدهها اتفاقاً در ونیز میتوانستیم خوب خرید کنیم
ونیز روی آب
پل ریالتو در ونیز
.عصر ساعت 6 قطار داشتیم برای فلورنس (39 یورو 2نفر) مشغول گشت و گذار شدیم که نفهمیدم کی دیر شد. سریع ساکها را از هتل برداشتیم و به سمت اسکله رفتیم. وای نه پر بود از آدم. توی صف وایسادیم هر قایقی یک ربع به یک ربع میآمد. نوبت ما رسید به قایق سوم یعنی 30 دقیقه را از دست دادیم. خیلی استرس داشتیم ولی خدا رو شکر تا رسیدیم و نشستیم روی صندلیمان داخل قطار ساعت 5:58 دقیقه بود و قطار دقیقاً ساعت 6 حرکت کرد. طبق برنامه و ساعت 8:30 شب رسیدیم فلورنس. قطار trenitalia واقعا شیک و تمیز با سرعت 380 کیلو متر در ساعت حرکت میکرد. از قبل چک کرده بودم که چطور به هتل بریم. کلاً توی کشور ایتالیا شما چیزی به عنوان هتل پیدا نخواهید کرد. همۀ آن Bed and breakfast هستند مثل خانه هستند چیزی بعنوان reception ندارد تابلویی با عنوان هتل نمی بینید چون ما حدود 9 شب رسیدیم صاحب هتل کلید اتاق ما رو داده بود به کافی شاپ کنار هتل و توی تلگرام برامون پیام گذاشته بود. اسم هتل ما B and B 5 sensi بود که توی سایت booking رتبۀ 4/8 رو داشت 166 یورو2 شب شبی 83 یورو ولی یه مشکلی داشت که الان براتون میگم. هتل دقیقاً سرخیابان بود و هتل قدیمی بود و پنجرهها چوبی و فرسوده صدای ماشینها و موتورها داخل اتاق میآید انگار که دارن تو اتاق میرونن. سروصدا خیلی اذیت میکرد. شب بود و کسی تو هتل نبود انگار فقط ما تو ساختمون بودیم. در هرصورت شب را سپری کردیم اما نتوانستیم بخاطر سروصدا خوب بخوابیم.
24 می2017- چهارشنبه – روز بیست و نهم – گردش در فلورانس
- صبح مسئول هتل اومد و ما قضیه رو بهش گفتیم اما گفت همینه دیگه ما هم گفتیم میخایم کنسل کنیم گفت باید امشب جریمه بدین. ما هتل رو برای 3 شب رزرو کرده بودیم. اما با هزار تا بدبختی بخاطر اینکه ایتالیاییها اصلا انگلیسی بلد نیستن تونسیم شب سوم رو کنسل کنیم. گفتیم یه جای دیگه میگیریم. بعد از صبحانه پیاده راهی مرکز شهر شدیم 15 دقیقه پیاده بود. برای شهر فلورنس 1 روز کافیه اما خب ما بنا بود سه روز بمونیم مرکز شهر رو دیدیم حدود چند ساعت و بعد تصمیم گرفتیم با درشکههایی که توسط چرخ کشیده میشن شهر رو بگردیم 30 یورو برای نیم ساعت که آقای راننده توضیحات مربوط به هرجایی رو برامون میگفت. نمیدونم چرا اما فلورنس شلوغ ترین جایی بود که تو سفرمون دیدیم. به نظر من فلورنس شهری معمولی بود که 1 روز برای آن کافی بود. نمیدونم چرا ولی من اونجا رو دوست نداشتم و به کسی هم توصیه نمیکنم.
میدان اصلی فلورنس
کلاً زیاد بهمون خوش نگذشت. از ظهر دلشورۀ عجیبی داشتم تا عصر در شهر بودیم و حدودای 8 شب رسیدیم هتل یه حس بدی داشتم. خانواده دو روزی بود که بهم زنگ نزده بودن. دایی من مریض بود قبل سفرم رفتم دیدنش. ایشون سرطان داشتن اما درمانش خوب بود تا اینکه زمانی که ما سفرمون رو شروع کرده بودیم ایشون ریه هاشون آب آورده بود و حالشون رفته بود رو به وخامت و متاسفانه ظهر همون روز که من دلشوره داشتم فوت کرده بودن. زنگ زدم خونه دیدم همه یه جوریاند میخاستن به من نگن چون در سفر بودم اما اصرار کردم و گفتند بله امروز خاکسپاری بوده. موقعیت سختی بود همه میگفتن برنامتو عوض نکن اما خب نمیتونستم دیگه حوصلشو نداشتم. اما سفر هم خوشی داره و هم ناراحتی و زندگی هم جاری است البته ناراحتی دارد که در سفر باشی و عزیزی را از دست بدهی. من تصمیم گرفتم خود را به مراسم هفتم دایی برسانم. اول بخاطر دایی عزیزم و دوم اینکه مادرم از لحاظ عاطفی نیاز داشت که من کنارش باشم در این موقعیت چون داییم و مادرم خیلی به هم وابسته بودند. در هر صورت مشکل این بود که ما تا آخرین روز سفر بلیطهامون رو خریده بودیم و حال باید قید آن ها را میزدیم. چون آن شب حال خوبی نداشتم به چیزی فکر نکردم و سعی کردم بخوابم اما نه فکر دایی می گذاشت و نه سروصدا.
Spagetti Woman در فلورنس
25 می2017- پنج شنبه – روز سی ام- تلاش برای مرتفع کردن مشکلات سفر
صبح بعد از صبحانه به لیلا گفتم چکارکنم و با هم به این نتیجه رسیدیم که خب بهتر است رم را ببینیم از آنجا به بارسلونا برویم و از بارسلونا به اصفهان برگردیم یعنی از برنامه سفر مادرید رو حذف کردیم. از خواهر خانمم خواستم به نمایندگی ترکیش ایر بره و پرواز برگشتمون از مادرید رو عوض کنه و از بارسلونا برگردیم اصفهان. قرار بود روز 4 ژوئن از مادرید برگردیم که روز 28 می از بارسلونا برگشتیم و 517000 تومان هم جریمه دادیم بنا بود ما 27 می ساعت 1ظهر با اتوبوس بریم رم. اما چون برنامه عوض شد تصمیم گرفتیم که امروز به ایستگاه بریم و با راننده صبحت کنیم که ما را امروز به رم ببرد.
حدودای 11ظهر رسیدیم ایستگاه و منتظر اتوبوس ساعت 1 شدیم همانطور که قبلا گفتیم تو ایتالیا کسی انگلیسی بلد نیست ساعت 1 شد راننده آمد مسافران سوار شدند و من هم مشغول توضیح برای آقای راننده اما دریغ از فهمیدن. انگلیسی بلد نبود رفتم سراغ کمک راننده او هم بلد نبود. من در دهانه اتوبوس بودم و اتوبوس هم داشت حرکت میکرد من باید امروز میرفتم رم.
ناگهان در اتوبوس داد زدم کسی اینجا نیست هم انگلیسی بلد باشه و هم ایتالیایی کارای خدا یک دختر خانم جوان راهبه ای بود که گفت مشکل شما چیست من هم برای او توضیح دادم و او هم برای راننده. اولش راننده قبول نمیکرد تا من به اون خانم گفتم بهش بگه زنگ بزند دفترشون تا من با مسئول مربوطه صحبت کنم. اون هم با صد اکراه قبول کرد. خانم پشت خط انگلیسی بلد بود قضیه را توضیح دادم و قرار شد 10 یورو جریمه بدهم و با اتوبوس (که قبلاً 28 یور و 2 نفر) راهی رم شدیم. جالب اینکه در این اتوبوس کلا 12 تا مسافر بودیم. بعد از نیم ساعت کمک راننده آمد برای گرفتن 10 یورو و چون در ابتدای کمی با من بد رفتاری کرده بودند عذرخواهی کرد که همان خانم جوان برایم ترجمه کرد من هم گفتم مشکلی نیست. و تا آخر سفر باهام دوست شد. جادۀ بین فلورنس – رم بسیار زیبا بود جادهای مثل چالوس یا بهتر است بگویم جواهر ده.
فاصلۀ بین فلورنس رم 2 ساعت بود و اتوبوس اینترنت هم داشت. از آنجا که برنامه تمام رزروهای هتلها به هم خورده بود بخاطر تغییر تاریخها از اینترنت اتوبوس استفاده کردم و هتلی نزدیک ایستگاه قطار رزرو کردم. وقتی رسیدیم هتل البته دوباره میگویم هتل نه B and B چشمتون روز بد نبینه طرف تا چشمش به ما افتاد بازبون ایتالیایی یه چیزی گفت و ما را به بیرون هدایت کرد ما که نمیفهمیدیم چی میگه من با ایما اشاره به او گفتم چه شده و او گفت NO baby فهمیدم که موقع رزرو یادم رفته بگم بچه داریم و فقط ثبت کرده بودم 2 نفر بزرگسال . حالا این که چرا عصبانی بود نفهمیدم به او گفتم خب اگر باید اضافه بدیم میدیم اما قبول نکرد و درب را محکم بست. وای نه خدای من. رفتیم دم در چند تا خانم بودن که انگلیسی اصلا بلد نبودن بهشون گفتیم هتل اما ما که ایتالیایی بلد نبودیم خدا خیرشون بده یکیشون ما رو برد به یک مغازه کباب ترکی که صاحب اونجا زنگ زد و یک خانم چینی آمد پیش ما- ظاهرا صاحب هتل بود هتل دقیقاً کنار ساندویچی فروشی بود یک اتاق کرایه کردیم با حمام و دستشویی مشترک برای یک شب به مبلغ 60 یورو.
خیلی خسته بودیم کمی استراحت کردیم. حالا نوبت تغییر پرواز بعدی بود پرواز ما از رم به بارسلونا که از قبل به مبلغ 116 یورو از ایران خریده بودم برای تاریخ 30 می بود و ما میخواستیم تاریخشو عوض کنیم. بهترین کار این بود که برم فرودگاه برای این کار . بنابراین خانم چینی صاحبخونه گفتم چطور میتونم برم فرودگاه که از قضا او هم ساعت 8شب مهمان داشت از چین و گفت 8 میره فرودگاه دنبالشون و من رو هم میبره و 20 یورو میگیره من قبول کردم. ساعت 9 رسیدیم فرودگاه رفتم و دفتر مربوط به Ryan air را پیدا کردم. و قضیه را توضیح دادم او هم گفت پروازهای ارزان نه قابلیت تغییرتایخ دارند و نه قابلیت کنسل. شما باید دوباره پرواز بخری. Oh my God مگه داریم مگه میشه خب چند هست حالا. او هم گفت اینترنتی بخری 280 یورو و برای سه نفر و حضوری 354 یورو. یه جورایی پول زور بود اما خب چارهای نبود کارت اعتباری هم نداشتم. 354 یورو شمردم و بلیط رو خریدم برای ساعت 10 شب فرداش به مقصد بارسلونا. یعنی 1 روز وقت داشتیم رم رو ببینیم . میدونم کمه ولی راضی بودیم. ساعت 11 برگشتیم هتل و خوابیدیم.
26 می 2017- جمعه –روز سی و یکم
صبح بعد از صبحانه با مترو به کلوسئوم رفتیم. صف طولانی وجود داشت تصمیم گرفتیم داخل نرویم چون وقتمان تلف میشد و شنیده بودم چیز خاصی داخلش نیست و بصورت کلی من از باستان شناسی زیاد خوشم نمیاد. بهترین تصمیم گرفتن اتوبوس توریستی hop on. Hop off بود. بلیط خریدیم و سوار شدیم توی هر ایستگاهی پیاده میشدیم و عکس میگرفتیم و با اتوبوس بعدی به مقصد بعدی میرفتیم.
کلوسئوم
میدان اصلی رم
فواره تروی
کلو سئوم- فواره تروی- رودخانه – شهر واتیکان و .... رو دیدیم و ساعت 7 عصر برگشتیم هتل ساکها رو برداشتیم و رفتیم او نطرف خیابون تو ایستگاه قطار. بلیط قطار برای فرودگاه خریدیم و ساعت حرکت اولین قطار 7:15 دقیقه بود رفتیم به سکوی مربوطه ساعت از 7:15 گذشت اما قطاری نیامد بعداً فهمیدم که به زبان ایتالیایی گفته بودند سکو عوض شده و خب ما هم که ایتالیایی بلد نبودیم. قطار بعدی ساعت 8 شب بود سوار شدیم و 9 فرودگاه بودیم کارتهای پرواز رو هم که اینترنتی گرفته بودیم سوار هواپیما شدیم و بدون تأخیر پریدیم ساعت 12:30 نیمه شب رسیدیم بارسلونا.
من توی بارسلونا دوستی داشتم که قرار بود از تاریخ 30 می به مدت 3 شب پیشش بمونیم امابخاطر تغییر در برنامه بخاطرفوت داییم ما 27 می رسیدیم بارسلونا که او هم صبح زود پرواز داشت بره ناپلز( شهری در ایتالیا) برای عروسی دوستش و 30 می برگشت اما قبول کرده بود که ما تو خونش بمونیم ولی خودش نبود دیگه.
27 می2017- یکشنبه – روز سی و دوم= بازدید از بارسلونا
ساعت 12:30 نیمه شب رسیدیم بارسلونا و از اونجا با اتوبوس رفتیم مرکز شهر قرار شد دوستم ساعت 1:30 شب بیاد دنبالمون مرکز شهر. از دیدنش خیلی خوشحال شدیم. بسیار جالب بود لتیسیا هم که تو فرانسه دیده بودیمش اومده بود بارسلونا پیش شوهرش. اما اون هم صبح میرفت. از مرکز شهر تا خونه 10 دقیقه پیاده روی بود حدود 2 نیمه شب رسیدیم چایی خوردیم تا 2:30 گپ زدیم و تجدید خاطره کردیم و او هم کلیدها رو تحویلمون داد و رفت که بخوابد چون ساعت 6 صبح پرواز داشت . ما هم که حسابی خسته بودیم به خواب عمیقی فرو رفتیم.
راستی یادم رفت بگم که خونه دوستم بسیار شیک بود و داخل اتاقش حمام و دستشویی داشت که کلاً اتاقش رو گذاشت در اختیار ما. صبح بعد از صرف صبحانه حدود 11 صبح زدیم بیرون رفتیم کلیسای ساگراد فامیلیا خیلی با عظمت بود اما باز به دلیل کمبود وقت داخل نرفتیم.
کلیسای جامع ساگراد فامیلیا بارسلونا
از آنجا رفتیم مرکز شهر و خرید کردیم و عصر هم رفتیم ساحل و ریلکس کردیم حدود 4 ساعت دم ساحل نشستیم که پردیس حسابی ماسه بازی و آب بازی کرد. حدود 9 شب برگشتیم خونه و ساکهامون رو بستیم و آماده شدیم برای خواب.
بستنی سنتی در بارسلونا
28 می 2017-یکشنبه- روز سی و سوم حرکت به سمت ایران (اصفهان)
پروازمون از بارسلونا به استانبول ساعت 11ظهر بود. ساعت 7 و نیم صبح از خونه زدیم بیرون و با اتوبوس رفتیم به فرودگاه. کارتای پرواز رو گرفتیم و یک ساعتی که تا پرواز داشتیم داخل فرودگاه چرخیدیم. پرواز سر موقع انجام شد و حدود 4 عصر رسیدیم استانبول.
خروج از قاره سرسبز اروپا
پرواز بعدیمون از استانبول به اصفهان ساعت 8 شب بود. کمی در فرودگاه استانبول چرخیدیم تا حدود 7:30 شب ایرانی های بسیاری رو اونجا دیدیم که فکر میکردم میرن اصفهان دیدم کسی نمیره سمت گیت آخه نیم ساعت مونده بود به پرواز فتم از مسئول گیت پرسیدم آقا پراز اصفهان چه موقعیه گفت شماها کجایین کلی وقته دنبال شماییم سریع رفتیم اتوبوس منتظر ما بود که ما رابه هواپیما ببرد تو راه کلی خندیدیم و فهمیدیم اونا مسافرای شیراز بودن. من منتظر بودم اونا سوارشن نگو پرواز اونا 10 شب بوده. تا رفتیم تو هواپیما کلاً 30 نفر بودند هیچکس داخل هواپیما نبود. پرواز خوبی بود و حدود 12:30 شب رسیدیم اصفهان و بعد از چک کردن پاسپورت و اثاثیه بالاخره رسیدیم پیش خانواده.
لازمه چند تا نکته رو اینجا برای عزیزان توضیح بدم:
1- اول اینکه هدف هرشخصی ازسفر فرق داره. من کلاً دوست دارم فرهنگهای جدید شهرهای جدید، غذاهای جدید، زندگی محلی و اماکن توریستی نه همشونو ببینم. اینکه بعضیها از فلان مکان توریستی میان بیرون میرن سراغ بعدی مثل یه جور تکلیفی که انگار باید انجام بشه من اینجوری نیستم هدف من ترکیبی است از موارد بالا به اضافه طبیعت گردی.
2- در مورد هتل باید بگم که سعی میکنم زیاد پول هتل ندم. بعضیها حتماً میخان تو هتل 4 ستاره به بالا بمونن. ولی نظر من اینه که خب اگه بناست برم هتل عالی تو خونم میمونم. من میخام شب یه جایی باشه که راحت استراحت کنم ضمن اینکه به خودم و خانوادم هم سخت نگذره پس انتخاب من هتلهای سه ستاره عمدتا و در برخی جاهای گران مثل پاریس و آمستردام 2 ستاره بود. و همانطور که میدانید هتلهای سه ستاره اروپا از 4 ستارههای ما بهترند.
3- سفر از نظرمن ولخرجی نیست اگر کسی بخواهد خوب سفر کند باید برنامه ریزی برای سفر و بودجه اش داشته باشد. در این سفر من که از تاریخ 26 آوریل شروع شد و تا 28 می ادامه داشت یعنی 33 روز هزینۀ من به همراه خانم و دخترم برای همۀ خرجها حدود 24 میلیون تومان شد. در این سفر بنده 18 شب هتل گرفتم و 15 شب خانه دوستانم اقامت داشتم که خیلیها میگن بخاطر همینه که هزینههات کم شده. خیر فرض کنید من 14 شب دیگر را هم هتل میگرفتم و بطور میانگین شبی 70 یورو خرج میکردم که 980 یورو معادل 4 میلیون دیگر به مخارجم اضافه میشد که باز هم مبلغی حدود 27 میلیون تومان میشد. قرار بود بنده 40 شب در سفر باشم که به دلیل فوت دایی 1 هفته زودتر برگشتم برنامه ریزی بنده این بود که 25 میلیون خرج کنم. که فکر می کنم در صورت عدم تغییر برنامه امکانپذیر بود. زیرا بنده حدود 900یورو ضرر تغییربرنامه دادم چون یک پرواز را از دست دادم 350 یورو پرواز جدید خریدم و 160 یورو هم قطار بارسلونا به مادرید بود که از دست دادم در هر صورت به نظر بنده بطور میانگین برای یک خانوادۀ دو نفری همراه با یک فرزند مبلغی معادل 160-140 یورو برای هر روز زندگی در اروپا نیاز است. در پایان دوستان من خیلی کنجکاو بودند که بدانند هزینه سفربنده چقدر شده که جزییات را مینویسم.
حدود 5900 یورو. زمانیکه بنده یورو خریدم قیمت یورو 4070 تومان بود.
در پایان لیست هزینهها را ارسال می کنم شاید مفید باشد (برای دو بزرگسال و یک کودک 16 ماهه)
اگه سوالی نیز داشتید در خدمتم .
خرجهای انجام شده در ایران شامل خرید بلیط و ترجمه مدارک و تنقلات، غذای آماده هزینه ویزا و هدیه ها 5/618/000 تومان
هرینه بلیطهای قطار بین شهری و بین کشوری، پروازها و اتوبوس 1216 یورو معادل 4/949/120 تومان
هزینه حمل و نقل داخلی ( شامل متروها و اتوبوسها) 397.2 یورو معادل 1/616/604 تومان
هزینه 18 شب اقامت در هتلها 1294 یورو معادل 5/266/580 تومان
هزینه بازدید از اماکن توریسی 335.5 یورو معادل 1/365/485 تومان
هزینه خوراک ( شامل میوه ، صبحانه، نهار، شام) 603 یورو معادل 2/454/414 تومان
هزینه خرید سوغاتی ( پوشاک و .... 675 یورو معادل 2/747/250 تومان
جمع کل 5900یورو معادل 24/017/453 تومان
امیدوارم لذت برده باشید یا حق
نظرهای کاربران
شما هم می توانید نظر خود را برای ما بنویسید
سه شنبه، 22 مرداد 98 ساعت 10:33
سلام و وقت بخیر
ممنون از اینکه تجاربتون رو در میون گذاشتید. بسیار لذت بردم..
پنجشنبه، 27 تیر 98 ساعت 11:17
باسلام ! عرض شودهمه ادما مانند شما زرنگ و برنامه ریز نیستند چرا که شما هر جا رفته اید دوستانی داشته اید که با انها هماهنگی های لازم را انجام داده اید و اینها بخاطر اینستکه این توریست های خارجی به اصفهان امده و شما با نیت و قصد اینکه روزی به خانه انها رفته و چتر میگشایی در شهر خودت اصفهان همه جوره بهشون رسیگی و خدمت کرده ای وخب طبیعی است که حالا بروید به کشور و خانه انهاوهمان توقع ر ا داشته باشید وواگر انها نبودند شما موفق به دیدن اینهمه شهر و مکان نبودید و در یک جا هم که برادر دوست شما دنگی دونگی کرده دلخور شده اید و فکر کردید که ایرانه !
بهر جهت میخام بگم همه مثل شما خوش شانس و زرنگ نیستند و تبریک میگم بهتون که موفق به انجام این سفر شده اید و از عکسهای بسیار قشنگ و دیدنی تان لذت بردم ، من نیز بعضی از شهر هایی که شما رفته اید را در همین دو سه سال اخیر دیده ام مثل وین ، پراها که ما میگیم پراگ ، منشن که باز ما بهش میگیم مونیخ ، میدونید دانستن اسم واقعی و یا تلفظ صحیح اسم یک شهر و یا یک کشور بسیاررمهم است . شاید نیم ساعت طول کشید که در ایستگاه قطار شهر پراگ موفق شدم به انها بفهمانم که میخواهم به شهر مونیخ بروم و از اخر از روی نقشه که نشان داده ام، یه دفعه گفتند اوه منشن !!
شما نکات بسیار خوبی اشاره کردید و من نیز توصییه میکنم که سعی کنید حتما مانند این دوستمان کسانی را پیدا کنید و دوم اینکه همه کارهایتان را همه خریدها و رزرو ها را از طریق اینترنت و کارت اعتباری انجام دهید که خیلی ارزانتر تمام میشود و نکته اخر اینکه پول کافی با خود همراه ببرید در بلاد غربت فقط پول است که حرف اول را میزند ! تمام
یکشنبه، 26 خرداد 98 ساعت 12:14
سلام دوست عزیز از خواندن سفرنامه بسیار عالیتان لذت بردم
و یک سوال دارم به نظر شما برای سفری 20 روزه برای دو نفر به آلمان ، پراگ ، پاریس ، آمستردام و سوئیس چقدر هزینه دارد؟
و دوم اینکه کاش اسم رستورانهایی را که رفته بودید مخصوصاً رستورانهای ایرانی را می نوشتید
در کل شاد و موفق باشید
پردیس جونم ببوسید
سه شنبه، 6 فروردین 98 ساعت 04:40
سلام، من میخوام برای اولین بار درخواست ویزا بدم تا حالا هم اصلا خارج از کشور نرفتم. همه میگن اول باید 15 روزه گرفت اما من میخوام با ماشین شخصی برم.
بعد اینکه ویزا رو تحویل گرفتین مدت زمان خاصی داره که از کشور خارج شین یا هرموقع خواستین میتونین برین.
ممنون میشم پاسخ بدین.
پنجشنبه، 8 فروردین 98 ساعت 12:50
با سلام
بنده هم اولین باری که درخواست شنگن دادم , قبلش از کشور خارج نشده بودم اصلا و از سفارت آلمان درخواست شنگن کردم که پذیرفته شد.
زمان ورود و خروج روی ویزا ثبت میشه و شما میتونید دیرتر خارج بشید ولی از اون سمت, باید دقیقا قبل از تمام شدن ویزا از اروپا خارج بشید و نمیتونید بیشتر بمونید.
(به عبارتی میشه دیرتر رفت و زودتر برگشت ولی برعکسش نه!)
جمعه، 2 فروردین 98 ساعت 16:29
باسلام
دوست عزیز شما چه نوع نامه معرفی به کار گرفتید که سفارت قبول کرد؟
من الان دعوتنامه برام قرار هس ک بفرسن
یکشنبه، 4 فروردین 98 ساعت 13:33
سلام سفرنامه دومم با عنوان ادامه رویای اروپا رو ببینین تصویر دعوتنامه رئ قرار دادم.
سه شنبه، 25 دی 97 ساعت 11:37
سلام.دوستانتون رو از طریق coach surfing پیدا کردین؟من خودم معمولا مهمان میگیرم از این طریق ولی خودم مهمان اونا نمیشم.ما ایرانیا همیشه تعارفی هستیم برای همین حس میکنم خیلی موذب میشم.
چهارشنبه، 26 دی 97 ساعت 22:52
سلام. چند تاییشون رو بله از couchsurfing ولی چون راهنمای تور هستیم با خانمم توریستای زیادی رو ملاقات میکنیم بواسطه شغلمون
دوشنبه، 17 دی 97 ساعت 11:37
سلام ببخشید جسارتا شما با یورو چن تومان سفر رفتین؟واقعا با بچه زیر دو سال رفتین؟من دخترم یک سالشه و اصلا جرات نمیکنم باهاش سفر برم قبلا پاریس رم ونیز بارسلون و پراگ رو رفتم خیلی دوست دارم سوئیس و امستردامم برم ولی میترسم
چهارشنبه، 19 دی 97 ساعت 19:05
سلام زمان سفر من یورو ۴۱۰۰ بود.
بله پردیس ۱۶ ماهه بود. بهتره شما هم کمی صبر کنین تا بچتون کمی بزرگتر بشه.
دوشنبه، 26 آذر 97 ساعت 14:11
سلام سفرنامه تون عالی بود به خصوص به زبان داستانی نوشته بودین . باتوجه به لیدرتور بودنتان این سفربرایتان راحت بودومیهمانداریهایی که در ایران انجام داده بودین به دردتان خورد ومن هم تجربه آنرا داشته ام که واقعا فوق العاده است .
سه شنبه، 27 آذر 97 ساعت 16:53
سلام و سپاس از توجهتون.
چهارشنبه، 2 آبان 97 ساعت 10:35
سلام جناب تحویلیان.
اول از همه از بابت همه تلاش که برای اشتراک تجاربتون با لست سکندی ها در قالب این سفرنامه گذاشتین ممنونم. می دونم که زمان زیادی صرف کردین و تلاش زیادی انجام شده. مججد تشکر می کنم.
من داشتم شرایط شهرهای مختلف اروپا رو بررسی می کردم. از آمستردام خیلی خوشم اومده. شما آمستردام-بارسلون رو توصیه می کنید یا آمستردام-پاریس؟ اگر از نظر جاهای دیدندی و هزینه ها نظرتون رو راجع به این گزینه ها بفرمایید ممنون میشم.
سپاس
دوشنبه، 7 آبان 97 ساعت 20:58
سلام ممنون ازینکه وقت گذاشتین و سفرنامه بنده رو خوندین.
در مورد سوالتون باید عرض کنم انتخاب بسیار دشوار است هر دو بسیار زیبا هستند ولی این نکته رو باید بگم که کلا تو اروپا شهرهای آمستردام و پاریس بسیار گران هستند. توصیه بنده آمستردام و بارسلون است در بارسلون خیلی خواهید دید. و اما اگر میتوانید ونیز را در برنامه خود بگنجانید که بسیار زیباست
دوشنبه، 26 شهریور 97 ساعت 22:17
مرسی از سفرنامه جامع و کاملتون..یه سوال دارم..من دوست یونانی دارم که میتونه واسم دعوتنامه بفرسته. میخوام بدونم دعوتنامه ای که میفرسته باید از کجا تاییدیه بگیره؟ اداره پلیس؟
پنجشنبه، 26 مهر 97 ساعت 17:59
سلام پوزش بابت تاخید درپاسخ. دعوتنامه ها معمولا از اداره مهاجرت هر شهری صادر میشه.
سه شنبه، 22 خرداد 97 ساعت 13:28
با سلام
با احترام به نظر دوستان به نظر من این متن خیلی شبیه سفرنامه نبود چون کل اتفقات یک روز را در دو سطر بیان کردین معمولا البته سفر با این فشردگی تو اروپا هم بیشتر شبیه اینه که فقط بعدا بگی اکثر اروپا رو رفتی و الا خیلی ضرورتی نیست این همه فشردگی و خستگی که لذت سفر رو از ادم میگیره
به هر حال موفق باشید
سه شنبه، 22 خرداد 97 ساعت 23:02
سلام از این که وقت گذاشتین و کل اتفاقات سفر بنده رو خوندین متشکرم.
یکشنبه، 20 خرداد 97 ساعت 15:04
سلام ممنون بابت سفرنامه زیباتون
اقای تحویلیان من دخترخالم المان هستن ایا ایشون میتونه برام دعوتنامه بفرسته میشه به راحتی بدون تور به اروپا سفر کرد
سه شنبه، 22 خرداد 97 ساعت 23:01
سلام بله اگه اقامت داشته باشن میتونن. قوانین مربوط به دعوتنامه در شهرهای مختلف آلمان متفاوته باید از اداره مهاجرت همون شهر سوال کنن . بله به راحتی میتونین به تنهایی بدون تور سفر کنین.
جمعه، 11 خرداد 97 ساعت 13:33
سلام جناب آقای تحویلیان عزیز.وظیفه خودم دونستم که از شما بابت نگارش این سفرنامه غنی متفاوت و جامع سپاسگزاری کنم.سفیر صلح و دوستی ایرانیان بودید و به خوبی یادی از ایران بجا گذاشتید.
سفر با پردیس عزیز بنظر مشکل میامد ولی خدا را شکر که به خوبی و خوشی پا به پای شما عزیزان آمد همش نگران بودم که نکند جایی مشکلی برایتان پیش آمده باشد و متاثر شدم از فوت دایی گرامی شما امیدوارم خداوند رحمتشان کند.خیلی سخت است که فرسنگها دور باشی و عزیزی را از دست بدهی.بعضی از دوستان کم لطفی کردند و از شما برای ننوشتن در مورد اماکن توریستی گفتند لازمه بگم که اطلاعات در مورد اماکن توریستی اروپا مثل گاو پیشانی سفید میماند و هر کس را از سر کوچه هم بیاورید که کار کردن با اینترنت را بلد باشد در کسری از دقیقه لیستی بلند بالا برایتان پیدا میکند با برنامه بازدید ها و نرخ قیمت ها و تاریخچه مفصل هر یک به همراه نقشه جابجایی بین آنها! اینجور سفر کردن یک مزیت میباشد و البته سلیقه هر شخص در سفر منحصر به فرد.دوستا بجای اینکه به سلایق فردی هم احترام بگذارند متاسفانه ایراداتی عجیب و ابتدایی میگیرند.به هرحال بنظرم یکی از سفرنامه های غنی و متفاوت سایت میباشد و اینکه در مدیریت هزینه هم بسیار عالی عمل کردید.امیدوارم همیشه به سفر باشید با خانواده عزیز و گرامیتان.
یکشنبه، 13 خرداد 97 ساعت 23:50
سلام خوشحالم که لذت بردین و ممنون از نظراتتون. بله درست میفرمایین متاسفانه همش شده اطلاعات از اماکن توریستی و جنبه های دیگه سفر نادیده گرفته میشه. سعی کردم متفاوت باشه سفرنامم. ان شالله شما هم همواره در سفر باشین و تجربیاتتون رو با ما در میان بگذار ین. سپاس
دوشنبه، 7 خرداد 97 ساعت 12:31
سلام اقای تحویلیان
ممنون بابت سفرنامه خوبتون.
یه سوال داشتم از خدمتتون
در سایت سفارت المان در فایل مدارک لازم درخواست روادید شنگن توضیح داده شده که یک بند از این توضیحات منو سر درگم کرده که از این قرار است.
«درخواست مجاز: در موارد ذیل بر اساس آئین نامه روادید، پذیرش درخواست روادید شنگن
مجاز نمی باشد
- درخواست زودتر از 3 ماه قبل از آغاز سفر برنامه ریزی شده ارائه گردد»
لطفا راهنمایی کنید ایا منظورشون درخواست وقت مصاحبه است ؟چون من مارس درخواست وقت مصاحبه دادم و دعوت نامه م از اوت تا اکتبر به مدت سه ماه ست.منظورشون چیه.یعنی من خیلی زود درخواست دادم؟اخه با این وضعیت وقت دادنها واقعا 6 ،7 ماه طول میکشه تا سفارت وقت بده ضمن اینکه در فایل برنامه تخمینی وقت مصاحبه هم قید شده که کسانی که مارس درخواست دادن ممکنه اوت یا سپتامبر وقت مصاحبه بدن.ممنون میشم راهنمایی بفرمایید
جمعه، 11 خرداد 97 ساعت 01:03
سلام خیر شما کار درستی کرده این. روزی که نوبت مصاحبتونه نباید سه ماه زودتر باشه. بله پروسه اخذ ویزا از وقت گرفتن تا اخذ ویزا حدود ۶ ماه است پس شما مشکلی ندارین.
یکشنبه، 30 اردیبهشت 97 ساعت 15:11
با سلام اگه امکان داره سایتی که ارزانترین بلیط هواپیمای خارجی رو بشه رزرو کرد معرفی کنید.با تشکر
یکشنبه، 13 خرداد 97 ساعت 23:48
سلام به نظر بنده بهترین راه خرید از خود سایت ایرلاین مورد نظره ولی سایتflightio سایت خوبیه.
شنبه، 29 اردیبهشت 97 ساعت 15:59
با سلام ضمن تشکر از سفرنامه زیباتون .سوال من این هست چه مدتی طول میکشه تا سفارتخانه المان نوبت برای مصاحبه بده؟
یکشنبه، 30 اردیبهشت 97 ساعت 00:15
سلام چهار تا شش ماه.
سه شنبه، 18 اردیبهشت 97 ساعت 09:14
سلام ممنون از سفرنامه خوبتون، منم بعد از ريجكت شدن از فرانسه(ارديبهشت ٩٦) كه به صورت شخصى اقدام كرده بودم، باز دوباره تصميم دارم مداركمو كامل كنم و اينبار از سفارت چك اقدام كنم، ايشالا ما هم بتونيم از پروسه اخذ ويزا مثل شما به سلامت عبور كنيم. با آرزوى سلامتى براى شما و خانواده محترمتون
پنجشنبه، 30 فروردین 97 ساعت 19:51
سلام آقای تحویلیان خیلی ممنونم بابت سفرنامه بسیار عالی تون و همچنین سعه صدر و مهربانی تون بابت پاسخ به سوالات
یه سوال داشتم که اگه پاسخ بدید ممنون میشم: میخواستم ببینم برای درخواست نوبت سفارت از طریق سایت سفارت آلمان برای هر نفر جداگانه باید در خواست داد یعنی من که با همسر و دو دختر 7 و 13 ساله ام قصد سفر دارم باید 4 تا نوبت بگیرم؟
اگه وقت مصاحبه رو با هم ندن چی؟با توجه به اینکه از شهرستان باید به تهران مراجعه کنیم
باز هم سپاسگزارم از وقتی که میگذارید
شنبه، 1 اردیبهشت 97 ساعت 00:34
سلام بله باید برای هر شخص جداگانه وقت بگیرید. سوال شما نگرانی بنده هم بود. راه حل اینه که یا توی منزل یا کافی نت همزمان از سیستمهای مختلف وقت بگیرین و یا برای هر ۴ نفر پشت سر هم وقت بگیرین که کلا پروسش ۱۰ تا ۲۰ دقیقه طول میکشه و معمولا در یک روز تایم داده میشود و اگر بدبین باشیم در دو روز پشت سر هم. ولی من هر دوبار که تایم گرفتم پشت سر هم گرفتم و در یک روز بودیم با همسرم.
شنبه، 1 اردیبهشت 97 ساعت 10:42
سلام بسیار سپاسگزارم از راهنمایی ارزنده تان
دوشنبه، 3 اردیبهشت 97 ساعت 13:46
سلام
شما برا ی هر یک از اعضا خانواده درخواست وقت مصاحبه برای ویزا بدهید .موقع ورود ب سفارت بر اساس شماره گذرنامه کنترل می کنندو اجازه ورود به سفارت را می دهند .به ثبت شماره گذرنامه خیلی دقت کنید
چهارشنبه، 29 فروردین 97 ساعت 12:26
سلام و ممنون بابت اینکه تجربیاتتون رو در اختیار ما قرار میدید
چند تا سوال دارم که اگه لطف کنید و راهنمایی بفرمایید بی نهایت سپاسگزارم:
بنده به همراه همسر و فرزندانم قصد سفر به اروپا از طریق آلمان را داریم چون دختر دایی ام ساکن آلمان است و همسر ایشان آلمانی است و برای ما دعوت نامه می فرستد.حال سوالی که دارم این است که در سایت سفارت آلمان در گزینه های انتخابی برای نوبت سفارت در همان ابتداکه باید یک دسته را انتخاب کنیم :
مورد اول درخواست ویزای شینگن است(registration to apply for a schengen visa (short-term stays)و
مورد دوم درخواست ویزا بدلیل پیوستن و دیدار با خانواده است
)registration to apply for a long-term residence permit for family reunification or marriage(for stays exceeding90 days(
ما با توجه به اینکه دعوت نامه از خانواده داریم کدام گزینه را باید انتخاب کنم ؟ در ضمن قصد ما این است که اگر ویزا داده شود چند تا کشور دیگه در منطقه شینگن را هم بگردیم حالابا توجه به موارد کدام گزینه را انتخاب کنیم که بعد مشکل ساز نشود
و بعد اینکه اگه از آلمان ویزا بگیریم باید هم ورود و هم خروج از آلمان باشه یا فقط ورود؟
منو ببخشید که اینقدر طولانی شد
خیلی سپاس گزارم از راهنماییتون
پنجشنبه، 30 فروردین 97 ساعت 11:56
سلام , شما باید ویزای شنگن مدت کوتاه را انتخاب کنید ( کمتر از 90 روز)
با توجه به اینکه ویزای شنگن می گیرید باید ورود حتما از کشوری باشد که ویزا را گرفتید ولی برای خروج از کشوری خارج شوید که درحوزه شینگن نیست نباید مشکلی باشد .من یکی از دوستام رفتن فرانسه برگشت از ایتالیا بود مشکلی نداشتند .البته اگر ورود مالتی باشد دیگه قطعا" مشکلی نداره
پنجشنبه، 30 فروردین 97 ساعت 18:36
ممنون از پاسخ گویی تون
ولی مورد دوم (دیدار با خانواده) هم حداکثر تا 90 روز هست و طبیعتا اون هم شینگن هست!
شما منظورتون اینه که مورد اول را باید انتخاب کنم؟
سپاس
شنبه، 1 اردیبهشت 97 ساعت 00:30
سلام . شما بایدshort term رو انتخاب کنین. و در مورد ورود حتما از آلمان باشد اما خروج از دیگر کشورهای عضو شنگن بلامانع است و نیازی نیست در سفارت بگین میخاین کشورای دیگه رو هم ببینین.
شنبه، 1 اردیبهشت 97 ساعت 10:38
سلام
بینهایت ممنونم از پاسخ گویی شما
دوشنبه، 3 اردیبهشت 97 ساعت 21:04
سلام به لینک ذیل مراجعه فرمایید
(service2.diplo.de/rktermin/extern/choose_category.do?locationCode=tehe&realmId=22&categoryId=1187)
(service2.diplo.de/rktermin/extern/appointment_showForm.do?locationCode=tehe&realmId=22&categoryId=1187)
چهارشنبه، 15 فروردین 97 ساعت 13:10
آقای تحویلیان
سلام
ضمن تبریک سال نو تشکر می کنم از سفرنامه زیبایی که نگارش کردید .خیلی مفید بود و اینکه با خواندن آن هر مسافری جواب بعضی از سوالات که نگرانی بسیاری را برای ویزا یا سفر به اروپا را مطرح می کند فراهم می کند.در ضمن از اینکه با روابط عمومی زیبا توانستید سفیر فرهنک ایرانی در آن جامعه باشید خیلی تشکر می کنم .همچنین احسنت بهتون می گم بابت مدیریت تغییر بلیط و هتل بخاطر شرایط ایجاد شده .من کاملا درک اتون می کنم مشخص است که خیلی پخته و حرفه ای هستید که جای احسسنت گفتن داره مخصوصا با خانواده و بچه کوچک.چندتا سوال برام مطرح است اگر محبت کنید پاسخ دهید بسیار سپاس گذار می شوم.
ا- ما با خانواده بهمراه 2 فرزند که در نوجوان هستند قصد مسافرت 15 روزه به آلمان و ایتالیا داریم .بنظر شما برای مدیریت زمان چندتا شهر را می شود با طیب خاطر گشت ؟
2- با توجه به اینکه با کارت اعتباری خارجی نداریم آیا منابعی را می شناسید که بشود بلیط ترن یا اتوبوس اروپا را از الان در ایران تهیه کرد.
3- برای مدیریت تغدیه شما پیشنهاد تون چیه ، اینکه غذای آماده برداریم یا اینکه همان جا مواد اولیه طبخ را آماده کنیم .چون شما در سفرنامه اشاره داشتید که همسر گرامی برنج و مرغ درست می کرد برای ما سوال هست که با چه وسایل سفری این کار را انجام می دادید.
4-
شنبه، 25 فروردین 97 ساعت 19:49
سلام. خوشحالم که لذت بردین. عذرخواهی میکنم بابت تاخیر در پاسخ. سفر بودم. بسیار عالی که قصد سفر دارین. به نظر بنده هر هفته را به یک کشور اختصاص دهید. برای المان مونیخ بسیار زیباست و درسدن هم قشنگه. البته بستگی داره شما هدفتون از سفر چیه. به نظر من میتوانید ۳ شهر در المان و ۳ شهر در ایتالیا ببینید. مثلا میتوانید براحتی از مونیخ به ونیز بروید قطار دارد. در مورد ایتالیا ونیز بسیار رویایی و زیباست ۲ روز را به ونیز اختصاص دهید. بعد تز ونیز میتوانید به راحتی با قطار به ناپلز بروید و امالفی کوست که ساحلی زیباست را ببینید و سپس به رم بروید. در مورد خرید بلیط بله متاسفانه چون کارت اعتباری نداریم بسیار مشکل است بندخ چون دوستان زیادی داشتم از انها میخواستم برایم خرید کنند و من نقدا پرداخت میکردم ولی اینجا هم آژانسها میتوانند بزایتان خرید کنند ولی باید برنامه تان مشخص باشد و کمی هم کارمزد میگیرند. در مورد غذا ما غذای اماده خریدیم و منقل کوچک مسافرتی و قرص الکل برای گرم کردن. البته ما چون شبهایی در خانه دوستان بودیم پخت و پز میکردیم. شما میتوانید بجای هتل هاستل بگیرین با اتاق و سرویس بهداشتی خصوصی و آشپزخانه هم دارد که میتوانید پخت وپز کنید. در صورتیکه سوال دیگیری دارید در خدمتم.
شنبه، 25 فروردین 97 ساعت 19:52
سلام. خوشحالم که لذت بردین. عذرخواهی میکنم بابت تاخیر در پاسخ. سفر بودم. بسیار عالی که قصد سفر دارین. به نظر بنده هر هفته را به یک کشور اختصاص دهید. برای المان مونیخ بسیار زیباست و درسدن هم قشنگه. البته بستگی داره شما هدفتون از سفر چیه. به نظر من میتوانید ۳ شهر در المان و ۳ شهر در ایتالیا ببینید. مثلا میتوانید براحتی از مونیخ به ونیز بروید قطار دارد. در مورد ایتالیا ونیز بسیار رویایی و زیباست ۲ روز را به ونیز اختصاص دهید. بعد تز ونیز میتوانید به راحتی با قطار به ناپلز بروید و امالفی کوست که ساحلی زیباست را ببینید و سپس به رم بروید. در مورد خرید بلیط بله متاسفانه چون کارت اعتباری نداریم بسیار مشکل است بندخ چون دوستان زیادی داشتم از انها میخواستم برایم خرید کنند و من نقدا پرداخت میکردم ولی اینجا هم آژانسها میتوانند بزایتان خرید کنند ولی باید برنامه تان مشخص باشد و کمی هم کارمزد میگیرند. در مورد غذا ما غذای اماده خریدیم و منقل کوچک مسافرتی و قرص الکل برای گرم کردن. البته ما چون شبهایی در خانه دوستان بودیم پخت و پز میکردیم. شما میتوانید بجای هتل هاستل بگیرین با اتاق و سرویس بهداشتی خصوصی و آشپزخانه هم دارد که میتوانید پخت وپز کنید. در صورتیکه سوال دیگیری دارید در خدمتم.
جمعه، 25 اسفند 96 ساعت 08:50
سلام آقای تحویلیان واقعا سفرنامه ی جالبی بود فقط یه سوال داشتم شما برای بازگشتتون به ایران ودیعه گذاشتین؟چون برخی آژانس ها از۳۰ تا ۱۰۰میلیون تومان ودیعه میگیرند
شنبه، 25 فروردین 97 ساعت 19:39
سلام خیر ما دعوتنامه داشتیم و بصورت شخصی اقدام کردیم نه از طریق آژانس.
سه شنبه، 8 اسفند 96 ساعت 04:45
سلام و عرض ادب خدمت جناب آقاي تحويليان
سفرنامه تون عالي بود .
ميخواستم بدونم براتون مقدوره يه برنامه سفر 15 تا 20 روزه به هلند ( آمستردام ) براي ارايه به سفارت هلند براي من بنويسيد و به ايميل بنده ارسال كنيد .
ممنونم
آخه واقعا نميدونم چطوري بايد برنامه سفر را بنويسم .
سپاسگزارم
چهارشنبه، 9 اسفند 96 ساعت 21:26
سلام. چیز خاصی نیست من یه نمونه برای آلمان دارم فقط تاریخهایی که توی شهرها میمونین باید با رزرو هتلتون همخوانی داشته باشه و اگر هم دعوتنامه داشته باشید که اصلا نیازی به Itinerary نیست. در هر صورت ایمیل بفرمایید تا نمونه رو ارسال کنم.
سه شنبه، 8 اسفند 96 ساعت 04:40
با سلام و عرض ادب خدمت جناب آقاي تحويليان
اول اينكه انتخاب سفرنامه تون رابه عنوان يكي از بهترين سفر نامه هاي سال تبريك ميگم و بعد اينكه فوق العاده من از خوندنش لذت بردم ، عالي بوديد و بسيار وقت گذاشته بوديد و يه راهنماي خوبي براي بقيه بود .
چهارشنبه، 9 اسفند 96 ساعت 21:24
سلام ممنون. موفق باشین
پنجشنبه، 12 بهمن 96 ساعت 01:32
سلام اقای تحویلیان مجدد سوالی داشتم در رابطه با مدارک ویزا... برای سفارت المان الزامی هست که گواهی اشتغال به کار خطاب به سفارت باشه? ﭺون شرکت مربوطه حاضر نیست خطاب به سفارت المان گواهی را صادر کنه و بنظر شما این مساله مشکلی ایجاد میکنه?
چهارشنبه، 9 اسفند 96 ساعت 21:23
سلام خیر مشکلی نیست اگه باشه بهره اما اونا میخان بدونن شما کجا کار میکنین و آیا تو تاریخهایی که درخواست ویزا میدین محل کارتون بهتون مرخصی داده یا نه. پس حتما توش قید کنن مرخصیتون رو.
سه شنبه، 10 بهمن 96 ساعت 22:23
با سلام خدمت جناب آقای تحویلیان
انتخاب سفرنامه تون به عنوان یکی از سفرنامه های برگزیده امسال رو تبریک میگم و امیدوارم که همواره موفق و سربلند باشید.
چهارشنبه، 9 اسفند 96 ساعت 21:24
سلام و سپاس
سه شنبه، 10 بهمن 96 ساعت 01:55
بسیار سفرنامه خوبی بود دوست عزیز و برنانه ریزی دقیق شما و خوش مشربی تون با تورییت ها و تبدیل شدن اونها ب دوستانتون خیلی جالب بود ان شاالله همیشه بهتون خوش بگذره
چهارشنبه، 9 اسفند 96 ساعت 21:23
سلام سپاس و امیدوارم لذت برده باشین
جمعه، 6 بهمن 96 ساعت 05:56
جناب آقای تحویلیان عزیز
سلام برشما
انتخاب سفرنامه تان، به عنوان یکی از سفرنوشت های منتخب مسابقه امسال سفرنامه نویسی را خدمت شما تبریک میگویم.
امیدوارم در سال های آینده نیز شاهد سفرنامه های دیگری از شما در این سایت باشیم، و از خواندن آن ها لذت ببریم.
روز و روزگار برشما خوش.
دوشنبه، 9 بهمن 96 ساعت 05:20
سلام جناب جاویدی. ممنون از تبریکتون. حتما سفرنامه های دیگری خواهم نوشت.
به امید دیدار شما در همایش
دوشنبه، 9 بهمن 96 ساعت 05:26
سلام جناب جاویدی. ممنون از تبریکتون. حتما سفرنامه های دیگری خواهم نوشت.
به امید دیدار شما در همایش
دوشنبه، 18 دی 96 ساعت 04:44
سلام ممنون از سفر نامه خوبتون
من یه سوال در مورد ویزا داشتم اینکه میگن از سفارتی که میخواید درخواست ویزا بدید باید بیشترین روزهای سفر رو اونجا بمونید به چه صورتی هست.
مثلا من می خوام 15 روز به اروپا سفر کنم و از سفارت ایتالیا میخوام درخواست بدم ولی طبق برنامه 3 روز می خوام تو ایتالیا باشم و بقیه شهر های اروپا رو هر کدوم یک تا دو روز
آیا من باید از 15 روز سفر 8 روز تو ایتالیا بمونم یا همین که بیشتر از کشورهای دیگه تو ایتالیا باشم کافیه؟
چهارشنبه، 20 دی 96 ساعت 18:28
سلام جناب سرفرازی. برای دفعه اول باید حتما ورودتون از همون کشوری باشه که اقدام میکنین. مه نیازی نیست 8 روز تو ایتالیا باشین. شما به محض دریافت ویزای شنگ میتونین به راحتی به همه کشورهای حوزه شنگن وارد بشین.این که میگن باید اکثر روزای سفرتون اونجا باشه فقط برای مصاحبه سفارته. وقتی برنامه سفر رو به سفارت ارایه میکنین باید بصورت صوری نشون بدین عمده روزای سفرتون رو تو اون کشور میگذرونین ولی تا ویزا گرفتین برنامتونو عوض کنین.
یکشنبه، 17 دی 96 ساعت 21:08
جناب تحویلیان عزیز سفرنامه ی بسیار هیجان انگیزی بود. بسیار خوشحالم از خوندن این سفرنامه. سپاس فراوان دارم از شما به خاطر تهیه این سفرنامه خوب. امیدوارم که همه هموطنان بتونن به راحتی از سد ویزای شنگن بر بیان. موفق و پیروز باشین.
چهارشنبه، 20 دی 96 ساعت 18:25
سلام. ممنون از نظرتون. ایشالا مراحل گرفتن ویزا راحت تر بشه.
شنبه، 16 دی 96 ساعت 22:52
با سلام
بسیار عالی بود آقای تحویلیان. واقعا از خوندن سفرنامه تون لذت بردم.
همیشه در سفر باشید.
چهارشنبه، 20 دی 96 ساعت 18:24
سپاس از وقتی که گذاشتین.
پنجشنبه، 14 دی 96 ساعت 10:56
بسیار عالی و دوست داشتنی .خیلی لذت بردم .سپاس از وقتی که گذاشتید و این سفرنامه جذاب رو نوشتید دوست گرامی
پنجشنبه، 7 دی 96 ساعت 17:34
واقعا سفرنامه خوبی بود . واقعا لذت بردم
به نظر من اتمام جلهای دیدنی و باستانی یه تاریخچه ای دارند که اگر در سفرنامه میخواستید راجع به تک تک این تاریخ چه ها توضیح بدید واقعا شاید خیلی سفر نامه طولانی و خسته کننده ای میشد .
با توجه به اینکه این روزها دسترسی به این تاریخچه ها خیلی راحت و قابل دسترس هست.
شما واقعا توضیحات کامل رو داده بودین و با خلاصه نویس خوبتون از مکانهای دیدنی هم عکسهای خوب گرفته بودین و اونها هم درست و به جا در سفرنامتون قرار داده بودین.
من همیشه فکر میکردم برای سفر به اروپا حتما باید انور خریداری کنم تا بتونم از سفرم لذت ببرم ولی با خوندن این سفرنامه متوجه شدم با یه برنامه ریزی درست میشه بدون تور هم سفر خوبی داشت و لذت برد.
چهارشنبه، 20 دی 96 ساعت 18:23
خدارو شکر که لذت بردین. سپاس
دوشنبه، 27 آذر 96 ساعت 08:40
سلام آقا مجید یک سوالی دارم ازتون بنده هم خیلی دوست دارم به دور دنیا سفر کنم.میخوام ببینم برای سفری که شما رفتین من هم میتونم برم؟ باید حتما ویزای شینگن داشته باشی؟چجوری میتونی به کل دنیا سفر کنی و بهت گیر ندن؟ من عاشق جهانگردی ام آرزومه برم کل دنیا رو بگردم
چهارشنبه، 29 آذر 96 ساعت 02:56
سلام دوست عزیز. طبیعتا هر سفری الزامات خاص خودش رو داره. بله برای همچین سفری ویزای شنگن نیاز دارین. چرا باید بهتون گیر بدن؟ شما ویزا بگیرین و سفر کنین و صدالبته پول زیاد برای سفر به دور دنیا.
دوشنبه، 20 آذر 96 ساعت 23:16
مجید جان اول خوشحالم که یک ایرانی انقدر مهمون نواز بوده و تونسته در بین مردم اروپا دوست پیدا کنه که اینطوری ازش پذیرایی کنن و واقعا افتخار میکنم به شما
سفرنامتون فوق العاده عالی بود و با بچه زیر 2 سال خیلی عالی همه جارو گشتید
در مورد ایستگاه قطار مونیخ کلا در زبان آلمانی هاپ بانهوف به معنی ایستگاه مرکزی قطار هست و در همه شهرهای المان به این نام هست
براتون سفرهای فوق العادهه ای در کنار خانواده ارزو میکنم
سه شنبه، 21 آذر 96 ساعت 01:13
سلام آقا سینا ممنون از وقتی که گذاشتین برای خوندن سفرنامه. ممنون بابت شفاف سازی و اطلاعات در مورد هاپ بانهوف. امیدوارم سفرهای خوبی پیش روی شما نیز باشد.
دوشنبه، 20 آذر 96 ساعت 08:52
سلام آقا مجید من فقط در وصف سفر شما آخرین قسمت سفرنامه ناصر خسرو رو که با چند بیت شعر پایان مییابد رو تزیین می کنم. رنج و عنان جهان اگر چه درازست. با بد وبانیک بی گمان بسر اید. چرخ مسافر زبهر ماست شب و روز. هر چه یکی رفت در اثر دیگر اید. ما سفر بر گذشتنی گذرانیم. تا سفر ناگذشتنی بدر اید. ممنون مرد مهربان
سه شنبه، 21 آذر 96 ساعت 01:12
سلام. ممنون از وقتی که گذاشتین برای خوندن سفرنامه.و ممنون بابت اشعار زیبای شما.
دوشنبه، 20 آذر 96 ساعت 07:04
درود بر شما آقای تحویلیان
کار بسیارد بزرگی انجام دادید بخصوص با بچه کوچک
سفرنامه نسبتا کاملی بود
سه شنبه، 21 آذر 96 ساعت 01:12
سلام. ممنون از وقتی که گذاشتین برای خوندن سفرنامه. امیدوارم سفرهای خوبی پیش روی شما نیز باشد.
دوشنبه، 20 آذر 96 ساعت 07:00
خسته نباشید و دستتون درد نکنه بابت سفرنامه زیباتون
یه جایی نوشتید با قرص الکل غذاتون را گرم کردید . مگه بردن هر نوع ماده اشتعال زا حتی کبریت داخل هواپیما یا کابین آن ممنوع نیست پس شما چجوری قرص الکل با خودتون بردید؟
دوشنبه، 20 آذر 96 ساعت 08:27
سلام. ممنون از وقتی که گذاشتین برای خوندن.
بردن کبریت و چاقو و از این قبیل چیزها در کابین ممنوع است. در چمدان در قسمت بار مشکلی ندارد.
دوشنبه، 20 آذر 96 ساعت 05:04
با سلام. سفرنامه جالبی بود. کامنت دوستان رو خوندم. برخی از دوستان کم لطفی میکنن. ظاهرا هدف از سفر برای خیلیا که نظر میدن دیدن اماکن توریستیه. پس بقیه جنبه های سفر چی میشه؟ قاره اروپا معروفه به قاره سرسبز. پس چطور میگین شرق اسیا و اینقدر تاکید دارین رو اماکن توریستی.
روزی که آقا مجید و خانواده به همراه دوستشون به جنگل رفتند و در اون کلبه وسط جنگل پن کیک خوردن تجربه ایه که برای هیچیک از ما به تنهایی به عنوان توریست قابل انجام نیست. یا مثلا رفتن به konigsee که بنده در اینترنت سرچ زدم و متوجه شدم بهشتی است روی زمین ولی رفتن به اونجا خیلی دل و جرات میخواد. این سفرنامه تجربه های ناب و جالبی داشت که واقعا لذت بخش بود. امیدوارم ما هم بتونیم همچین سفری بریم. حالا بریم طبیعت اروپا رو ببینیم. خوش و خرم باشین.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 21:45
در ابتدا که عنوان سفرنامه را دیدم بسیار خوشحال شدم که یکی از هموطنان زحمت کشیدن و چنین سفرنامه طولانی را نوشتن.واقعا هم ازتون تشکر میکنم ولی اصلا سفرنامه شما لذت بخش نبود و من متاسف شدم که چرا شما حتی 1 شهر را کامل نگشتین و فقط در عجله برای رسیدن به شهر بعدی بودین.مثل اینکه در یک مسابقه بودین که فقط بگین به دور اروپا سفر کردین.حتی در وین متوجه نشدین وارد کاخ شونبرون شدین و فکر کردین اونجا پارکه.خب حتما سلیقه شما اینطور است و واقعا پیشنهاد میکنم دیگر به اروپا سفر نکنین.نمیدونم چرا آرزوی سفر به اروپا داشتین وقتی اصلا علاقه به جاذبه های تاریخی ندارین.شاد باشین.
دوشنبه، 20 آذر 96 ساعت 01:37
با سلام . کاخ شونبرون در ابتدای مجموعه پارک واقع شده که زمانی که ما انجا بودیم در حال بازسازی بود و تعطیل بود. ضمن اینکه در وین دوستانی داشتیم که کل شهر را با آ ها گشتیم . باز هم اعلام میکنم هدف بنده دیدن کل اماکن توریستی نبود ولی لا اقل اماکن مهم و اصلی هر شهر را دیدیم. اینکه اسمی از انها نبرده ام دلیل بر عدم علاقه یا عدم اطلاع بنده نیست بلکه همانطور که گفتم هدف از این سفرنامه این بود که همانند شما و 90 در صد از سفرنامه های دیگر فقط منحصرا در باره اماکن توریستی صحبت نکرده باشم. به نظر میرسد اینجا افراد دنبال اطلاعاتی از اماکن توریستی هستند. در هر صورت سپاس از کامنتتون. To each his own.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 21:00
ممنون از کامنتتون. البته هدف بنده فقط ریلکس کردن نیست. در سفرنامه هدف از سفر رو توضیح دادم و کشورهای شرق آسیا رو هم فراوان دیده ام. آرزوی سفر به اروپا چیزی بود که دنبالش بودم نه بازدید از همه اماکن توریستی که کاریست محال و نشدنی.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 19:20
سلام و واقعا خسته نباشید. سفرنامتون واقعا جذاب بود.
خداوند به شما و خانواده دایی محترمتون صبر بده خیلی ناراحت کننده بود و چقدر با تصمیمتون نشون دادید که برای خانواده، فامیل و جایگاهش ارزش قایل هستید.
خیلی ممنون که نماینده خوبی برای ایران بودید و اینکه هرجا رفتید هدیه مناسبی با خود بردید حتما خاطره خوبی هم از شما هم از ایرانیها برای دوستانتون میگذاره.
و اینکه سفرتون رو محدود به دیدن مکانهای توریستی نکردید عالی بود. در بطن جامعه و حتی اینطور که شما تجربه کردید، در بطن خانواده هاست که نابترین شناخت از کشور مقصد به دست میاد.
فقط من به شخصه دلم میخواست خیلی جزیی تر و دقیقتر از قسمت مدارک و نحوه ویزا گرفتن برامون بفرمایید که مقایسه بکنیم ببینیم شانسی داریم یا نه. مثلا در مورد پشتوانه مالی که ارایه کردید به طور کلی بفرمایید(البته نمیخوام با این سوال وارد حریم شخصی و مالیتون بشم منظورم کلیتهاست).مطمینا تجربیاتی که تو این قسمت کسب کردید جز مهمترین قسمتهاست.
امیدوارم با خانم و فرزند نازنینتون بهترین سفرها رو داشته باشید.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 20:48
سلام سرکار خانم امیدی. اینکه پروسه اخذ ویزا را ننوشتم چون دیدم توی خیلی از سفرنامه ها هست. ولی در کل مدارک مالی و خانوادگی و شغلی میخاد. در مورد سفارت آلمان داشتن دعوتنامه خیلی مهمه. میشه گفت بدون دعوتنامه از سفارت آلمان خیلی بعیده مگر پشتوانه مالی محکمی داشت. اما در مورد بنده حدود 30 میلیون تومان در حساب داشتم با گردش مالی ماهیانه حدود یک میلیون. ولی در کل باید ثابت کنید که برمیگردید. سفارت ایتالیا و یونان راحت تر هستند.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 18:54
سلام.سفرنامتون رو به دقت خوندم. واقعا میتونم بگم خیلی دل و جرات داشتید که با بچه و اون هم بدون تور این مدت در سفر بودید.دلگرم شدم که منم همین کار رو بکنم ولی فکر نکنم کمتر از سه ماه بتونم از سفر برگردم چون دوست دارم هر جایی رو به دقت بازدید کنم چون معلوم نیست دوباره فرصت دیدنشون پیش بیاد.در مورد هزینه باید بگم فوق العاده سفر کم خرجی داشتید و خیلی خوبه(خرج کمتر =مدت سفر بیشتر).و خوشا به حالتون که به خاطر شغلتون با توریستهای زیادی آشنا شدید و معلومه خاطره خوبی از شما و ایران داشتند که انقدر صمیمانه میزبانتون بودن.کاش در مورد ویزا گرفتنتون بیشتر توضیح میدادین متاسفانه آژانسها گرفتن ویزا شنگن رو غولی کردن برای مردم.مثلا یکیشون به من گفت دفعه اول اگه تنها بری و همسرت بمونه راحت تر ویزا میدن یا اگه بچه دارید بچتون بمونه و کلی تضمین و اینا خواست که منصرفم کرد.امیدوارم سفرهای بهتری در پیش داشته باشید.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 20:44
سلام آقا رامین . به نظر من به ندای درونی خودتون توجه کنید و ریسک کنین. نهایتش اینه که ریجکت میشین دیگه. ولی اگهئ حساب شده عمل کنین اتفاقی نمی افته. اگر از آلمان اقدام کنین حتما باید دعوتنامه رسمی داشته باشید. اما سفارت ایتالیا برای شما گزینه عالی هست زیاد سخت گیری نمیکنن اما رزرو وقتش خیلی سخته تو سایتش. پس اپر میخاین از طریق آژانس اقدام کنید یا از ایتالیا یا از یونان اقدام کنین و اگر میخاین شخصی اقدام کنین بهتره دعوتنامه داشته باشین.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 07:33
ُسلام خدمت شما
من نظرم یه خورده متفاوت هستش.شرمنده اینجوری میگم اقای تحویلیان
شما که رشته زبان هستید چرا بدون مطالعه مسافرت کردید؟ در مورد هیچ کدوم از اماکن دیدنی توضیح ندادید .شاید برنامه ریزی شهریتون درست بوده باشه ولی برنامه ریزی بازدید از اماکن دیدنی نمره 1 از 10 میگیره! شما فقط به جاهای سرسبز علاقه دارید خوب چرا شرق آسیا نرفتید؟ اروپا همش تاریخیه..باید خیلی مطالعه کنید در مورد تاریخ ..در جایی نوشته بودید از فلورانس خوشتون نیومده! شما تا اونجا تشریف بردید ولی مجسمه داوود میکل آنژ رو ندیدید. شهر فلورانس مهد هنر اروپا هستش .خانواده مدیچی ،داوینچی و خیلی های دیگه... یا در مورد رم خودش یه موزه بی سقف هستش..فرموده بودید که کلوسوم رو از بیرون دیدید و به خاطر صف منصرف شدید و چیزی هم داخلش نداره..باید بگم که این اثر یکی از عجایب هفت گانه هستش! دیدن رم یک ماه زمان لازم داره..هرکسی یه جور مسافرت کردنی رو دوست داره..ولی به نظرم سفر به اماکنی که رفتید با روحیات شما سازگاری نداشت.همه اش عجله و شتاب بود.همون داخل موزه لوور خودش یک سفرنامه جدا هستش..در مورد هر اثر کتابی جداگانه میشه نوشت. رفتید بارسلون داخل ساگاردا هم نرفتید! تاریخ خیلی زیبا هستش ..ببخشید که نقد کردم
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 20:04
خانوم مایوان با نظرتون تا حدی موافقم حقیقتش قبل از کامنت شما خیییلی از خوندن این سفرنامه ذوق زده شدم ولی با توضیح شما منم به نتیجهرسیدم این عجله و بدو بدو ها لذت سفر رو کم میکنه .البته زحمتهای اقا مجید خیییلی ستودنی بود همینقد که 33 روز سفر رو برای ما به اشتراک گزاشتن باید خیلی سپاسگزار باشیم . البته من از خیلیها شنیدم که اروپا برای افرادی که طبیعتو ریلکس شدن رو دوس دارن مقصد خیلی خوبی نیست و اسیای جنوب شرقی قطعا بینظیره
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 20:36
سلام ممنون از انتقادتون. چرا در مورد اماکن هم مطالعه زیاد دارم. یعنی چون توریسم تدریس میکنم باید مطالعه داشته باشم. در سفرنامه هم ذکر کردم. خواستم متفاوت از سفرنامه های دیگر باشد پس از اماک توریستی زیاد مطلبی به میان نیاوردم. در مورد فلورانس و رم و ساگراد هم دقیقا دلیل عدم بازدید داخل اماکن را توضیح دادم به دلیل فوت دایی و عوض شدن برنامه فقط نصف روز در رم و بارسلونا وقت داشتیم و طبیعتا زمان برای بازدید داخل نداشتیم. و در مورد فلورانس مجسمه دیوید را دیدیم. ولی در کل نظر شخصی بود که نوشتم زیاد به تاریخ علاقه ندارم وگرنه حرف شما کاملا منطقی است.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 07:05
ممنون ازینکه ما رو همراه خودتون کردین
از بابت مشکلی که براتون پیش اومد هم متاسف شدیم
ایشالا همیشه به سفرهای خوب باشین
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 20:56
امیدوارم لذت برده باشید. ان شالله شما هم همیشه به سفر باشید.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 07:01
سلام و خسته نباشید ممنونم بابت سفرنامه مفیدتان فقط سوالی داشتم چون جدیدا برای سفارت المان اقدام کردم (دعوتنامه دارم) هیج جایی در سایت سفارت در مورد ترجمه مدارک چیزی ننوشته شما چه مدارکی را ترجمه کردید و عکس چند قطعه نیاز بود؟ باز هم متشکرم
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 20:31
سلام سیمین خانم. مدارک برای سفارت آلمان اصلا ترجمه نمیخواهد. اشتباه بنده را نکنید که حدود 400 پول ترجمه دادم. همه مدارک به فارسی باشد فقط گواهی تمکن مالی را از خود بانک به زبان انگلیسی بگیرید. عکس باید دو قطعه جدید باشد و متفاوت از عکس گذرنامه. روی عکس خیلی حساس هستن حتما جدید باشد.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 04:10
باسلام خدمت آقا مجید هم نامخودم .
مگه میشه اینهمه لطف شما رو دست کم بگیریم؟ خیلی لطف کردید که جزیات تجربیات خودتون رو به ما منتق کردید .امروز با خوندن این سفرنامه یه حال خوب رو برای ما باعث شدید به شدت متشکرم کاش روزی بشه ما هم مثل شما اروپا و جهان رو بگردیمو لذت ببریم دور از تعصبات پوچ قومی و مذهبی و به همدیگه احترام گذاشتن رو یاد بگیریم .
اگه یه راهنمایی دقیق از جزیات مدارک لازم برای سفارت برای گرفتن ویزا هم محبت کنید ممنون میشم حتی با مبلغ اینکه چقدر توی حساب گردش مالی و سایر جزیاتش. یه لطف دیگه هم بکنید اگه ممکنه درامد تقریبی خودتون رو برای اینکه من و بسیاری از دوستان برامون حقوق و در امد ماهیانه مهمه و بر طبق اون برنامه یسفر رو بچینیم بنویسید.
یک دنیا از لطف شما جهت نگارش این سفر نامه سپاسگزارم.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 20:29
سلام جناب محمدی. در مورد پروسه اخذ ویزا بهتر است مدارک را از همان سایت مربوطه چک بفرمایید چون مدارک در جزییات کمی تفاوت دارند ولی در کل یکیست. مدارک شغلی مالی و خانوادگی. مثلا برای سفارت آلمان مدارک ترجمه نمیخاد و دعوتنامه هم خیلی مهمه. در مورد پول و گردش مالی من حدود 30 میلیون تومان در حسابم داشتم.
در مورد درامد حدود 2 میلیون در ماه. منتها بنده 4 سال از بحثراهنمای توریست بودن پول ذخیره کردم و کمی هم پس انداز از زمان مجردی داشتم.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 04:03
بینظیر بود
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 00:31
به این میگن یه سفر واقعی! تعامل و آشنایی و معاشرت با مردم کشورهای دیگه. سفر فقط تماشای ساختمانها و منظره ها نیست. چیزی که در بیشتر سفرنامه ها دنبالش بودم و در سفرنامه شما پیداش کردم و واقعا لذت بردم. تجربه مشابه شما را داشتم اما تجربه شما بسیار متنوع تر بود. بهتون تبریک میگم! :)
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 02:18
سلام خدارو شکر که لذت بردین. ممنون از کامنت دلگرم کنندتون .در خدمتیم.
شنبه، 18 آذر 96 ساعت 20:34
جناب آقای تحویلیان
با سلام و احترام
سفرنامه متفاوتی بود چون حدود نیمی از آن مهمانی بود! از برنامه ریزی کاملا دقیق شما حظ بردم، من هم مثل شما بشدت با الگوی مطالعه کامل قبل از سفر و سپس یک سفر کاملا برنامه ریزی شده موافقم بحدی که حتی در برخی از موارد قیمت ورودیه مکانهای مختلف را هم از قبل می دانم. تجربه سفر به این طولانی را ندارم ولی تجربه یک سفر 18 روزه را دارم که واقعاً روزهای آخر کمی خسته شده بودم معمولا سفرهای حدود 8 تا 12 روز را می پسندم. به نظر من سفر برای صیقل روح و روان آدمی بهترین دارو است بخصوص در بین مردم محلی و زندگی با آنها، تجربه غذاهای محلی، میوه و شیرینی محلی، رسوم محلی، تئاتر و اپرا و نظایر آن. امیدوارم سفرهای رویایی در آینده پیش رو داشته باشید.
یکشنبه، 19 آذر 96 ساعت 02:18
سلام خدارو شکر که لذت بردین. ممنون از کامنت دلگرم کنندتون .در خدمتیم.
شنبه، 18 آذر 96 ساعت 19:39
سفرنامه خیلی باهالی بود دمتون گرم
یک سوال داشتم اینه که شما موقعی که ویزا گرفتین چه مدارکی همراهتون بود؟ آیا تاییدیه هتل و بلیط پرواز داشتین؟
و یا اینکه خیر فقط دعوت نامه کفایت میکنه و در آخر باید در دعوت نامه ای که از طرف دیگه میگیرم باید ساپورت مالی از طرف شخص بشم.
ممنون از شما
ثبت پاسخ