با سلام به لست سکندی های عزیز.
این سفرنامه بخش سوم از سفر پاییزی ما به اروپاست که میتوانید بخش اول آن را در قسمت سفرنامه های هلند، با عنوان " سفر به سرزمین دوچرخه ها" و بخش دوم را در قسمت سفرنامه های بلژیک با عنوان "سفر به بلژیک، کوچک اما دوست داشتنی"، مشاهده کنید. اطلاعات مربوط به اخذ ویزا، رزرو بلیت و ... نیز در بخش اول به طور کامل توضیح داده شده است.
روز اول (یکشنبه 9 مهرماه 96) : سلام پاریس!
با قطار 12:15 ظهر شرکت thalys از بروکسل عازم پاریس شدیم. قطار سریع السیر و مسیر حدود 1:30 ساعت طول کشید. بلیت قطار را به صورت اینترنتی و به قیمت نفری 29 یورو از حدود 2 ماه قبل با کارت اعتباری پیش خرید کرده بودم. قیمت بلیت تا 100 یورو نیز افزایش می یابد.
در طول مسیر ساندویچی که قبل از حرکت از سوپرمارکت گرفته بودیم را بعنوان نهار خوردیم و با اینترنت رایگان قطار سرگرم شدیم. حدود ساعت 2 بعدازظهر بود که چمدان بدست وارد ایستگاه بزرگ و شلوغ Gare du Nord شدیم. تابلوهای مترو را دنبال کردیم و خود را به بلیت فروشی رساندیم. بلیت تک سفره مترو پاریس 1.9 یورو میباشد که در صورت خرید همزمان ده بلیت در مجموع 14.5 یورو بایستی پرداخت کنید. البته انواع بلیتهای 1 روزه و چند روزه نیز وجود دارد که بسته به نوع سفر شما میتواند به صرفه باشد اما بلیت ده سفره برای ما که در طول روز معمولا دو بار از مترو استفاده میکردیم بهترین گزینه بود. این ایستگاه تنها ایستگاهی بود که با پول نقد امکان خرید بلیت از دکه وجود داشت. در سایر ایستگاه های مترو دکه های فروش بلیت تنها کارت اعتباری قبول میکردند و با پول نقد بایستی از دستگاه بلیت تهیه کنید که البته دارای منوی انگلیسی نیز بوده و کار با آن بسیار راحت است. مترو پاریس بسیار قدیمی میباشد و اگر با چمدان سفر میکنید خودتان را آماده کنید. در اکثر ایستگاه ها پله برقی وجود ندارد و بایستی از پله بالا بروید.
همچنین دقت کنید که در گیت ورودی به مترو محل مجزایی برای عبور چمدان وجود دارد. پس ابتدا چمدانتان را عبور دهید سپس کارت زده و خودتان عبور کنید. این موضوعی بود که یک بار برای ما مشکل ساز شد.
از معایب مترو پاریس که بگذریم، این شبکه حمل و نقل شهری بهترین و راحتترین وسیله سفر در پاریس است. تقریبا در هر نقطه ای از شهر ایستگاه مترو وجود دارد. مترو پاریس پیچیده است و شامل 14 خط مترو، 5 خط RER (که در واقع مشابه مترو بوده اما به خارج از شهر سرویس میدهد) و 7 خط ترام میباشد. برای مسیریابی راحتتر می توانید از اپلیکیشن Route Plan Paris به صورت آفلاین استفاده کنید که با دادن مبدا و مقصد، شماره خطوط و ایستگاه هایی که بایستی خط عوض کنید را به شما ارائه میدهد. البته پس از دو سه روز رفت و آمد، خط ها را یاد خواهید گرفت اما برای شروع این اپلیکیشن بسیار مفید خواهد بود.
1-محیط اپلیکیشن Route Plan Paris
از آنجا که شهر بزرگ است نمیشود همه جا پیاده رفت و حتما باید از مترو استفاده کنید پس نزدیک بودن بیش از حد هتل به مرکز شهر فقط اتلاف پول است. فقط کافی است هتل در نزدیکی ایستگاه مترو باشد.
با مترو و چندین بار تعویض خط به هتل رسیدیم. هتل ما در پاریس هتل De L' Europe بود که در محله خوب و دلنشینی قرار داشت. ایستگاه مترو نیز در چند قدمی هتل بود. این هتل را از یکی از سایتهای داخلی با قیمتی بسیار کمتر از سایتهای خارجی برای 5 شب بدون صبحانه به قیمت یک میلیون و هفتاد هزار تومان رزرو کرده بودم. هنگام ورود 10 یورو نیز بعنوان مالیات برای 5 شب پرداخت کردیم. صبحانه هتل نیز نفری 7 یورو برای هر روز بود که میشد بصورت مجزا استفاده کرد. جالب است که قیمت این هتل در سایت بوکینگ برای 5 شب، 400 یورو بود!
ما هرشب از سوپرمارکت نزدیک هتل برای صبحانه روز بعد خرید میکردیم و از صبحانه هتل استفاده نکردیم. البته اگر شما اهل صبحانه مفصل هستید میتوانید از صبحانه هتل استفاده کنید که با توجه به حجم آن قیمتش مناسب است.
هتل مانند اکثر هتل های ارزان قیمت پاریس، یک هتل قدیمی با پله های مارپیچ و بدون آسانسور بود. اتاق ما در طبقه سوم بود. اتاق کوچک اما تمیز بود که با توجه به قیمت آن و همچنین زمان کمی که در هتل بودیم قابل قبول بود. سرویس بهداشتی نیز در داخل اتاق بود. در اتاق فقط حوله و صابون وجود داشت و بصورت روزانه تمیز میشد. تنها ایراد، کوچکی بیش از حد اتاق بود.
پذیرش هتل آقای الجزایری میانسالی بود که به هنگام ورود کلی با ما خوش و بش کرد و در مورد سیاست و اقتصاد و ... ایران و الجزایر و خلاصه کل دنیا صحبت کرد. بعد از تحویل گرفتن اتاق دو ساعتی استراحت کردیم و حدود ساعت 5 برای دیدن شهر به راه افتادیم.
همیشه دوست داشتم پاریس را ببینم اما پاریس هیچ وقت برای من شهر آرزوها نبوده است. از طرف دیگر با چیزهای بدی که در موردش شنیده بودم سعی کرده بودم توقعم را کاملا پایین بیاورم تا بتوانم از سفرم لذت ببرم. شهر بیش از حد شلوغ و توریستی است و همان استرس و عجله ای که همیشه در تهران حس میشود در پاریس هم مشهود بود. گداها و کارتن خوابها نیز چهره شهر را زشت کرده بودند اما در مجموع برای من شهری دوست داشتنی و خوب بود و با توجه به کتابهایی که در دوران نوجوانی خوانده بودم نقطه به نقطه آن برایم حالت نوستالژی داشت.
برنامه روز اول پیاده روی در شهر بخصوص در مسیر میدان کنکورد تا برج ایفل بود. با مترو به سمت مرکز شهر رفتیم. اولین بنایی که در نزدیکی ما قرار داشت گالری معروف لافایت Lafayette)) بود. این فروشگاه زنجیره ای همه روزه از ساعت 9:30 صبح الی 20:30 باز میباشد و مهمترین شعبه آن در پاریس قرار دارد. ابتدا در قرن نوزدهم مرکز مد کوچکی در این بخش بنا شد و به تدریج گسترش پیدا کرد و ساختمان تکمیل شد. وارد فروشگاه شدیم و در طبقه اول آن گشتی زدیم. برای افرادی مثل ما که کلا علاقه ای به خرید ندارند محل جذابی نبود. البته بعدا دیدم که طبقات بالایی ساختمان چشم انداز جالبی دارد و بد نبود به طبقات بالاتر نیز می رفتیم. همچنین می توان از تراس ساختمان نیز نمای زیبایی از شهر را دید.
2-گالری لافایت
در همان نزدیکی ساختمان اپرا گارنیر قرار دارد. این سالن اپرای بزرگ با حدود 2000 صندلی در قرن 19 م ساخته شده است و در حال حاضر عمدتا برای اجرای باله استفاده میشود. این بنا یکی از نمادهای پاریس بوده و در دوران ساخت خود جزء پرهزینه ترین ساختمانها بوده است.
3-اپرای گارنیر
امکان بازدید از داخل این اپرای زیبا و طلایی رنگ از ساعت 10 الی 16:30 با پرداخت 8 یورو ممکن است. البته شبها نیز می توان به دیدن برنامه های اپرا و باله بروید که در سایت اپرا برنامه ها اطلاع رسانی می شود.
یکی دیگر از دیدنیهای پاریس موزه درسای است که موزه نقاشی در یک ایستگاه قطار قدیمی است. این موزه همه روزه به جز دوشنبه ها از 9:30 تا ساعت 18 با ورودی 12 یورو قابل بازدید است. در صورت بازدید از این موزه می توانید بلیت اپرا را با تخفیف خریداری کنید.
تقریبا در همه جای اروپا افراد زیر 26 سال و یا بالای 60 سال از تخفیفهای 50% برای بلیت اماکن دیدنی و همچنین سیستم حمل ونقل بهرهمند هستند. اگر شرایط سنی شما ایجاب میکند حتما این مورد را در هنگام تهیه بلیت عنوان کنید و البته بایستی برای اثبات این موضوع پاسپورت به همراه داشته باشید.
در پله های مجاور اپرا در کنار سایر توریستها مدتی نشستیم و به صدای نوازنده ها و خواننده های جوان گوش سپردیم.
5و4-پاریس گردی
از کنار کلیسای مادلین نیز عبور کردیم.این کلیسا ظاهری متفاوت دارد و در اطراف آن تعدادی ستون به سبک معابد رومی و یونانی قرار دارد. این کلیسا در قرن 18 م بنا نهاده شده است. در حال حاضر در این محل جشنهای مذهبی برگزار میشود.همچنین یک مرکز آمورشی و یک رستوران نیز در داخل کلیسا قرار دارد.
6-کلیسای مادلین
سپس به سمت میدان کنکورد به راه افتادیم. در مجاور میدان بازارچه ای نیز برپا بود. این میدان که بزرگترین میدان پاریس است در قرن 18 م ساخته شد و دو ساختمان باشکوه در مجاور آن ایجاد گردید که در حال حاضر یکی از آنها هتل می باشد.
در زمان انقلاب فرانسه مجسمه پادشاه سابق در این میدان خراب شد و گیوتینی در این میدان بنا گردید افراد خاندان سلطنتی از جمله شاه لویی در این محل اعدام شدند.
7-میدان کنکورد
ستون هرمی شکلی که در وسط میدان قرار دارد توسط فرعون مصر در قرن 19 م به فرانسه اهدا شده است.
در ادامه وارد خیابان شانزه لیزه شدیم. این خیابان به گفته فرانسویها زیباترین خیابان جهان است. خیابان سنگفرش است اما اتومبیلها نیز در آن رفت و آمد دارند. ابتدای خیابان فضای سبز است و در دو طرف دکه های فروش هات داگ و کرپ به قیمت بین 4 تا 7 یورو به چشم میخورد. پس از فضای سبز دو طرف خیابان با فروشگاه های لباس و ... احاطه میشود. کاخ الیزه نیز در سمت راست این خیابان قرار دارد.
8و9-شانزه لیزه
شانزه لیزه در بعدازظهر یکشنبه شلوغ و زنده بود. هموطنان زیادی را هم در مسیر دیدیم.
پل الکساندر سوم معروف به پل آرزوها نیز به میانه خیابان شانزه لیزه میرسد در مجاور این پل Grand Palais قرار دارد و با ادامه دادن مسیر از روی رود سن به کتدرال سنت لوئیس و موزه جنگ خواهید رسید که مقبره ناپلئون نیز در آن قرار دارد. بازدید از این مجموعه را به روز دیگری موکول کردیم که متاسفانه بعدا نیز فرصت نشد به این محدوده برگردیم.
خیابان شانزه لیزه را تا انتها ادامه دادیم. در انتهای این خیابان طاق پیروزی Arc de Triomphe قرار دارد. بنای ساخت این طاق در ابتدای قرن 19 م و در زمان اوج ناپلئون گذاشته شد و به تدریج پیش رفت و پس از تکمیل این محل به مرکز تجمع نیروهای نظامی فرانسه پس از هر نبرد تبدیل شد. پس از مرگ ناپلئون نیز جسد او قبل از انتقال به مقبره اصلی از زیر این طاق عبور داده شد.
10-طاق پیروزی
برای رفتن به زیر طاق بایستی از زیرگذر استفاده کنید. امکان رفتن به بالای بنا نیز با پرداخت ورودی 12 یورو همه روزه 10 صبح الی 10:30 شب ممکن است که ورودی آن نیز در زیرگذر است. ما قصد بالارفتن از بنا را داشتیم اما با دیدن صف طولانی ورودی و پیمودن تعداد زیادی پله تا بالای طاق، از این کار منصرف شدیم.
بر روی بخشی از برج نام افسران نظامی انقلاب فرانسه درج شده است و زیر نام افرادی که در این جریان کشته شده اند خط کشیده شده است.
11-اسامی افسران نظامی
در قسمتهای مختلف نام جنگ ها و موفقیتهای دوران ناپلئون و انقلاب فرانسه درج شده است. همچنین 6 واقعه مهم این دوران در بخشی به تصویر کشیده شده اند.
در زیر برج نیز مقبره یک سرباز گمنام جنگ جهانی اول قرار دارد.
12-مقبره سرباز جنگ جهانی
13-سقف طاق پیروزی با 21 تصویر
14-نمایی دیگر
مقصد بعدی ما برج ایفل بود. به محوطه Esplande du Trocadero رفتیم که نمای زیبایی از برج از این محل قابل مشاهده است. فضا توریستی و شلوغ بود و دست فروشها نیز در همه جا مشاهده میشدند.
15-ایفل در مه
مدتی در مقابل برج نشستیم و نورپردازی زیبای آن را دیدیم.
سپس به سمت برج ادامه مسیر دادیم. مسیر پیاده روی طولانی تر از تصور بود باران شدید نیز ما را کاملا خیس کرد و در نهایت خسته و خیس به ایفل رسیدیم!
16-ایفل از نزدیک
از گیت بازرسی عبور کردیم و به فضای زیر برج رفتیم. ایفل واقعا باابهت بود و من مدتی زیر برج نشستم و فقط بالا را نگاه میکردم! این غول آهنی توسط گوستاو ایفل به عنوان ورود به نمایشگاه جهانی 1889 ساخته شده است که ساخت آن با مخالفتهایی همراه بود. این برج 324 متر ارتفاع دارد و بلندترین بنای پاریس است.
همه روزه از ساعت 9:30 الی 23 میتوانید با پرداخت 17 یورو از برج بالا بروید و یا با پرداخت 7 یورو تا طبقه دوم برج بروید. صف ورودی در آن زمان خیلی طولانی نبود اما قصد بالارفتن از برج را نداشتیم.
پس از بازدید از ایفل که دل کندن از آن برای من واقعا سخت بود برای خوردن شام عازم شدیم. چند رستوران را در این محدوده نشان کرده بودیم که در نهایت رستوران ایتالیایی gusto italia را انتخاب کردیم. با یک پیش غذای رایگان از ما پذیرایی کردند. یک لازانیا و یک پاستا که در واقع شبیه لازانیا بود و شامل اسفناج و خامه بود سفارش دادیم. کیفیت، حجم و قیمت غذا خوب بود و اگر به دنبال رستوران خوبی در این محدوده هستید گزینه مناسبی است. هزینه شام برای دو غذا و دو عدد نوشابه در حدود 25 یورو شد.
17-شام در gusto italia
حدود ساعت 10:30 شب بود و پس از شام با مترو به هتل برگشتیم. قبل از سفر به پاریس در مورد ناامنی و جیب برها زیاد شنیده بودیم و سعی میکردیم مراقب باشیم. بهتر است پول زیادی به همراه نداشته باشید و پول را در سیف باکس هتل قرار دهید و یا مانند ما از کیف های گردنی استفاده کنید و تنها مبلغ کمی در جیب داشته باشید.
البته ما در مجموع این 5 روز احساس ناامنی نکردیم به جز یک شب که در ادامه توضیح خواهم داد.
روز دوم (دوشنبه 10 مهرماه 96): ویکتورهوگو از گوژپشت نتردام تا خفتن در پانتئون!
صبح پس از خوردن صبحانه ای که از سوپرمارکت خریداری کرده بودیم حدود ساعت 9 با مترو عازم شدیم. در ورودی کلیسای نتردام صف بازرسی طویلی وجود داشت که البته با سرعت مناسبی حرکت میکرد. این کلیسا که نام آن معادل "بانوی ما" در انگلیسی می باشد یک کلیسای کاتولیک قرون وسطایی و یکی از بهترین نمونه های معماری گوتیک فرانسوی است. ساخت این کلیسا از قرن 12 م آغاز شد و بخش اصلی آن در قرن 13 م به پایان رسید. در بخشهای مختلف آن می توان سبکهای مختلف معماری را دید.
بعدها در قرن 16 م و همچنین در قرن هیجدهم در دورانی از انقلاب فرانسه بخش های مذهبی کلیسا آسیب دید و مورد توهین قرار گرفت و سپس در قرن 19 م طی 25 سال بازسازی شد. مجددا در دوران جنگ جهانی دوم آسیبهای به کلیسا وارد شد و نهایتا در قرن 20 م کاملا بازسازی شد.
18و19-کلیسای نتردام
این کلیسا زیباترین شیشه های رنگی تاریخی را دارد و پس از نوشتن رمان معروف ویکتور هوگو مورد توجه قرار گرفت. ابتدا وارد کلیسا شدیم و از محوطه داخلی دیدن کردیم.بازدید از فضای داخلی رایگان بوده و از 7:45 الی 18 ممکن است.
20الی 23-داخل کلیسا
بخشی نیز مربوط به گنجینه ها و زیورآلات مهم قرن 14 م است و ورودی آن 5 یورو میباشد.
24و25-گنجینه ها
در قسمتی نیز تابلوهایی نصب شده و مراحل ساخت کلیسا را توضیح داده است. یک جعبه شیشه ای بزرگ نیز وجود داشت که توریستها از کشورهای مختلف در آن پول ریخته بودند که برای من علاقه خاصی به جمع آوری اسکناس و سکه دارم جالب بود.
26-هزار تومانی در میان سایر اسکناسها
همچنین مانند بسیاری از محلها در این کلیسا نیز دستگاه ضرب سکه قرار دارد که می توانید با انداختن یک یورو در دستگاه یک سکه با طرح کلیسا و پاپ دریافت کنید.
برای رفتن به برج کلیسا در بیرون کلیسا در سمت چپ دستگاه هایی برای نوبت دهی قرار دارد. ابتدا با استفاده از این دستگاه ها بایستی زمان مورد نظر را رزرو کنید که در آن ساعت از روز برای 2 ساعت بعد ممکن بود. ما تصمیم گرفتیم بلیت را برای بعد از نهار رزرو کنیم. با گرفتن نوبت، دیگر نیازی به ایستادن در صف نیست تنها لازم است در زمان مقرر در محل حاضر شوید.
از کنار رود سن گذشتیم و قلعه Conciergeria را از بیرون دیدیم. ورودی این قلعه تاریخی 10 یورو بوده و تا ساعت 18 باز می باشد.
27-قایق سواری در سن
28-قلعه تاریخی
برای نهار به رستورانی رفتیم که تعریف همبرگر آن را شنیده بودیم. دو عدد چیزبرگز سفارش دادیم. کیفیت و طعم خوب بود اما بیش از اندازه کوچک بود. قیمت هر همبرگر 12 یورو بود.
29-اولین نهار در پاریس
پس از خروج از رستوران از آنجا که کاملا سیر نشده بودیم تصمیم گرفتیم کرپ های معروف فرانسوی را نیز امتحان کنیم. ما یک کرپ شیرین شامل نوتلا و موز به قیمت 6 یورو سفارش دادیم. کرپ در واقع شامل خمیرنازکی بود که روی آن مواد مختلفی به دلخواه از میوه و شکلات گرفته تا ژامبون و پنیر و تخم مرغ می ریزند و سپس به شکلهای مختلف عرضه می شود.
30-کرپ فرانسوی در حال آماده سازی
ما دوبار کرپ امتحان کردیم و در مجموع من از طعم نان آن خیلی خوشم نیامد و به نظرم بیش از حد خمیر و چسبناک بود.
زمان بالارفتن از برج نزدیک بود و به سمت نتردام به راه افتادیم. راس ساعت به همراه گروهی حدودا 20 نفره وارد برج شدیم. در طبقه اول که فروشگاه نیز بود بلیت را خریداری کردیم که 10 یورو می باشد.
در مجموع حدود 380 پله را باید بپیمایید. پله های برج باریک و تیز می باشد و با توجه به جمعیت پشت سر و متوالی تقریبا بایستی بدون توقف تا بالا بروید که برای برخی افراد ممکن است دشوار باشد. البته در گروه افراد مسن اروپایی و همچنین شرق آسیایی بسیاری بودند اما بعید می دانم ما در پیری بتوانیم چنین مسیری را طی کنیم!
نمای شهر و همچنین خود کلیسا بسیار چشم نواز بود و من واقعا دوست نداشتم از آن چشم بردارم. پس از بازدید از این طبقه با پیمودن تعدادی پله به طبقه بالاتر رفتیم.
31الی 33-پاریس از بالا
طرح اولیه کلیسا دارای اینهمه پیچیدگی نبوده است و دیواره های بلند بعدا اضافه شده اند.
35و34- دیواره ها و ساختار داخلی
مجسمه های کوچکی که در نمای بیرونی نیز دیده می شوند بعدها اضافه شده اند و برخی نقش هدایت آب باران را به عهده دارند. اکثر مجسمه رنگی بوده اند اما به تدریج رنگ آنها از بین رفته است.
36الی 39-مجسمه های معروف نتردام
کلیسا دارای 10 زنگ است که بزرگترین آنها که امانوئل نام دارد 13 تن وزن دارد مربوط به قرن 17 م بوده و در مناسبتهای مهم و همچنین اعلام ساعات روز به صدا در میامده است. در گذشته 4 زنگ بزرگ دیگر در این قسمت قرار داشته است که وقتی مشخص شد ارتعاش این زنگها باعث لرزش کلیسا می شود و برای آن مضر است از برج خارج شدند و 9 زنگ جدید جایگزین آنها شدند.
40-امانوئل!
پس از خروج از برج کلیسا مدتی در محوطه نشستیم و کبوترها را نگاه کردیم تا قوت به پاهایمان بازگردد! اگر با خودتان خرده نان یا بیسکویت به همراه داشته باشید می توانید عکسهای خوبی با کبوترها بگیرید. یکی دو نفر هم بودند که با دادن دانه به کبوترها و دریافت مبلغ کمی عکسهای خوبی از شما می گرفتند.
درست در جلوی کلیسا نقطه صفر پاریس نیز قرار دارد. محلی که فاصله هر مکانی از پاریس در واقع از این نقطه سنجیده می شود.
41-نقطه صفر پاریس
مقصد بعدی ما معبد پانتئون بود. در طول مسیر به سبک پاریسی ها در کافه ای نشستیم و دو عدد کیک و دو نوع قهوه به مبلغ 12 یورو سفارش دادیم. قهوه ها خوب بود اما کیک ها کیفیت خوبی نداشتند.
42-کافه نشینی
پیاده به راه افتادیم و بعد از حدود 20 دقیقه پیاده روی معبد را از دور دیدیم.
ورودی معبد 9 یورو می باشد و از ساعت 9 الی 18:30 باز است. ابتدا بدلیل خستگی بیش از حد تصمیم گرفتیم وارد معبد نشویم اما بعد پشیمان شدیم و بلیت ورود را تهیه کردیم.
معبد پانتئون یا معبد خدایان در اصل بعنوان یک کلیسا در قرن 18 م ساخته شده است و سپس به مقبره بزرگان فرانسه تبدیل شد و گابریل ریکتی یکی از رهبران مهم انقلاب فرانسه اولین کسی بود که در پانتئون دفن شد. سپس مجددا به کلیسا و در دوره ای بعنوان محل اجتماع روشنفکران فرانسوی استفاده شد.
43و44-معبد پانتئون
شاید این محل از مناطق کمتر توریستی پاریس باشد اما به نظر من یکی از بهترین مکانهایی بود که دیدیم. فضای داخلی با مجسمه ها و تابلوهای زیبایی تزیین شده است.
45 الی 47-فضای داخلی
48-سقف معبد
همچنین گروهی در حال اجرای نمایش های خارق العاده ای بودند و ما مدت زیادی را به تماشای آنها نشستیم و خستگی بدر کردیم.
50و49-گروه نمایش
در سال 1851 فیزیکدانی با آویزان کردن پاندولی 67 متری از سقف چرخش زمین را نشان داد. اکنون پاندول اصلی در موزه نگهداری می شود و یک کپی از ان از سقف پانتئون آویزان است.
51-نمایش با پاندول
در زیرزمین معبد نیز مقبره بزرگان فرهنگ و هنر فرانسه قرار دارد از جمله ولتر، روسو، ویکتور هوگو، امیل زولا، ژان مولین، لوئیس بریل، ژان جورس و سوفلات، ماری کوری و پیرکوری.
52-دخمه
53و54-نمونه ای از مقبره ها
55-مقبره ماری و پیر کوری
56-مقبره ویکتورهوگو
حدود ساعت 18:30 بود که از پانتئون با خاطره خوبی خارج شدیم.
57-از نمایی دیگر
سپس عازم آخرین مقصدمان یعنی پارک لوکزامبورگ در همان نزدیکی شدیم.
در قرن 17 م ماری مدیسی یکی از زنان سلطنتی تصمیم به ساخت کاخی در این منطقه گرفت. وی هتل لوکزامبوگ را خریداری کرد و آن را تبدیل به کاخ مجللی نمود و به تدریج با خرید زمینهای اطراف محوطه فضای سبز و استخر باغ را ایجاد کرد. در طول انقلاب فرانسه نیز این باغ گسترش پیدا کرد و حدود 7 هکتار وسعت دارد.
58 الی 62- محوطه پارک و کاخ
لوکزامبورگ سرسبز و زیبا بود. مدتی در پارک نشستیم اما سرمای هوا اجازه نمی داد به اندازه کافی از محیط لذت ببریم. پس از خروج از پارک با مترو به هتل برگشتیم.
روز سوم (سه شنبه 11 مهرماه 96): گشتی در دنیای مردگان!
امروز قصد دیدن چند قبرستان را داشتیم! برای دیدن Catacombs با مترو عازم شدیم. امکان بازدید از این محل همه روز به جز دوشنبه ها از 10 صبح الی 20:30 ممکن است. طبق نظراتی که در تریپ ادوایزر خوانده بودم میدانستم برای اجتناب از صف بایستی زودتر در محل حاضر شویم. ما قصد داشتیم حدود 9 در محل باشیم اما کمی تنبلی کردیم و مسافت هم دورتر از تخمین اولیه ما بود. حدود 9:45 به ورودی رسیدیم و با صف طویلی مواجه شدیم. البته امکان خرید بلیت گرانتر نیز وجود دارد که دراینصورت لازم نیست در صف بایستید. حدود 11:30 بود که بالاخره نوبت به ما رسید.
این قبرستان زیرزمینی یکی از محلهایی بود که برای اولین بار در سایت لست سکند در مورد آن خوانده بودم و از همان موقع تصمیم گرفتم حتما این محل را در برنامه سفر بگنجانم.
این محل در واقع یک شهر زیرزمینی است که بقایای بیش از 6 میلیون جسد در آن نگهداری میشود. در قرن 18 م که پاریس با کمبود قبرستان مواجه شده بود و محلی برای دفن مردگان وجود نداشت، تصمیم گرفته شد اجساد از بیشتر قبرستانهای پاریس به این کانالهای زیرزمینی منتقل شود.
این مکان تقریبا فراموش شده بود تا اینکه مجددا در قرن 19 م به یک محل برای برگزاری کنسرتها و محافل تبدیل شد. سپس در پروسه بازسازی استخوانها از یک توده بی نظم جداسازی و بازسازی شدند و به شکل فعلی در تونلها چیده شدند. این محل در سال 1874 پس از بازسازی برای بازدید عموم بازگشایی شد.
تعداد افرادی که بصورت همزمان وارد میشدند محدود بود و به همین خاطر میشد با خیال راحت و به دور از شلوغی به گشت و گذار پرداخت. گرچه این موضوع باعث طویل شدن صف ورودی میشد اما ارزشش را داشت و وقتی با بازدیدی که از شهر زیرزمینی نوش آباد کاشان داشتم مقایسه میکنم میبینم که صنعت گردشگری ما تا به بلوغ رسیدن راه زیادی دارد!
محیط باابهت و عجیب و تا حدودی رعب آور بود اما چندان ترسناک نبود. در واقع بیشتر حس لمس مرگ بود تا وحشت!
در راهروهای اول تاریخچه این محل توضیح داده شده بود. از چندین دالان گذشتیم که بخش هایی از شهر ریززمینی بود.
63-دالانهای شهر زیرزمینی
سپس به سالنی رسیدیم که در آن مراحل جابجایی استخوانها توضیح داده شده بود و سپس وارد بخش قبرستان شدیم.
حدود نیم ساعتی از بین راهروهایی که دو طرف آن با استخوانهای جمجمه و دست و پای مردگان احاطه شده بود قدم زدیم!
64 الی 69-دالانهای اسکلت!
ساعت حدود 1 بعدازظهر بود که بازدید ما تمام شد و دوباره به دنیای روی زمین برگشتیم.
مقصد بعدی ما محوطه فرهنگی-هنری Pompidou بود که مجسمه بزرگ زیدان که بیانگر صحنه ضربه سر زیدان به مارکو ماتراتزی است در این محل قرار دارد. با مترو خود را به محل رساندیم.
کمی در محوطه گشتیم اما از مجسمه خبری نبود! از دست فروشها در مورد مجسمه پرسیدیم و گفتند که مجسمه را اخیرا خراب کرده اند!
70-محوطه فرهنگی-هنری Pompidou
این مرکز فرهنگی شامل موزه هنرهای معاصر و تعدادی سینما و ... می باشد. در مجاور این مرکز تعداد زیادی رستوران وجود داشت و قیمتها نیز بسیار مناسب بود. وقت نهار بود و تصمیم گرفتیم از این فرصت استفاده کنیم. وارد یکی از رستورانها که منوی اقتصادی اش را بیرون رستوران زده بود شدیم. منظورم از منوی اقتصادی منویی است که معمولا در اروپا وجود دارد که به صورت یک پکیج غذا و نوشیدنی است که قیمت مناسبی دارد و معمولا بیرون رستوران نصب شده یا روی تخته نوشته شده است.
پکیج اول انتخابی ما یک پیتزای گوشت و یک نوشابه به قیمت 8 یورو و پکیج دوم یک کرپ ژامبون و تخم مرغ و پنیر و یک نوشیدنی به قیمت 7 یورو بود. مجموع این نهار خوشمزه و حجیم 15 یورو شد.
71-نهار ارزان ما در پاریس!
مقصد بعدی ما قبرستان پرلاشز Pere-Lachaise بود. با مترو به پرلاشز رفتیم که مانند پارک سرسبزی به چشم می خورد. این قبرستان بزرگترین قبرستان پاریس میباشد. مقبره های عجیب و مجلل همه جا به چشم می خورد بخصوص مقبره هایی که مربوط به قرن های گذشته بود بسیار بزرگ و مجلل بودند.
72 الی 74-قبرستان پرلاشز
قبرستان خیلی بزرگ بود و ما نیز خسته بودیم. از طریق یار همیشگی اپلیکیشن Maps.me محدوده سنگ قبر صادق هدایت را پیدا کردیم و به آن سمت رفتیم. این نرم افزار به نظر من بهترین مسیریاب آفلاین هست که میتوانید در سفر از آن استفاده کنید. با وجود تابلوهای راهنما در ورودی قبرستان بدون استفاده از نقشه پیدا کردن قبر خاصی بسیار دشوار است.
75-قبر صادق هدایت
تعدادی از ایرانیان اهل فرهنگ و هنر نیز مانند غلامحسین ساعدی در این قبرستان به خاک سپرده شده اند.
من دوست داشتم قبرستان را بطور کامل ببینم اما خیلی خسته بودیم و فضا نیز تا حدودی رعب آور بود! احساس کردیم امروز به اندازه کافی در دنیای مردگان پرسه زده ایم و تصمیم گرفتیم به هتل برگردیم. حدود ساعت 4 به هتل رسیدیم و کمی استراحت کردیم تا برای گشت شبانگاهی آماده شویم.
قصد داشتیم کلیسای سفیدپوش سکره کوق را حتما در شب ببینیم. ساعت 7 از هتل خارج شدیم و با مترو خود را به سالن معروف مولن روژ رساندیم. این ساختمان قرمز رنگ با آسیاب بزرگش در کنار خیابان خودنمایی میکند. اولین بار این محل به دلیل اجرای رقص های مدرن به شهرت رسید. امروزه نیز بعنوان یک محل توریستی مراسم رقص و نمایش در آن برگزار می شود.
76-مولن رژ
سپس پیاده به سمت کلیسای سکره کوق به راه افتادیم. در راهنماهای گردشگری خوانده بودم که این خیابان و همچنین محوطه کلیسا خیلی امن نیست اما این موضوع را به همسرم نگفته بودم. چون اگر میدانست قطعا قبول نمی کرد شب از این محل سر در بیاوریم. در کل در تمام مدت ترس عجیبی با من بود!
از تعدادی پله بالا رفتیم و به سمت دیوار هنری wall of love رفتیم. در روی این دیوار به تمامی زبانهای دنیاعبارت دوستت دارم نوشته شده است. در اطراف دیوار پارک کوچکی قرار داشت و در آن ساعت محوطه بسته بود و موفق نشدیم تا نزدیک دیوار برویم.این محوطه همه روزه از 8 صبح الی 18:30 باز است.
77-دیوار عشق
سپس به محوطه tertre رسیدیم که پر از رستوران و کافه بود و تعدادی نقاش نیز هنرنمایی می کردند. خیابان مونتمارتره نیز در این محدوده قرار دارد که محل هنرمندان است اما ما موفق به یافتن آن نشدیم و یا شاید هم ندانسته از آن رد شده باشیم!
78و79-محوطه tertre
گشتی در محوطه زدیم و به سمت کلیسای سکره کوق رفتیم.از داخل کلیسا دیدن کردیم و کمی روی پله ها در کنار سایر توریستها نشستیم.
80و81-کلیسای سفید
فضا کاملا شلوغ و توریستی بود. برای شام تصمیم گرفتیم در یکی از رستورانهای tertre بنشینیم. فضای رستورانها خوب و دلنشین و البته توریستی بود. یک سوپ پیاز و یک سیب زمینی سرخ کرده و یک نوشیدنی سفارش دادیم. مجموع فاکتور 20 یورو شد که در مجموع گران بود و کیفیت غذا نیز چندان خوب نبود.
82-شام پاریسی
بعد از شام مجددا به کلیسا برگشتیم تا از پله های مجاور کلیسا پایین برویم. به محض اینکه یه پایین پله ها رسیدیم توسط 3 سیاه پوست احاطه شدیم که ظاهرا قصد تردستی با حلقه و .. داشتند. حتی یکی از آنها دست همسرم را گرفته بود و ول نمی کرد. ما شدیدا مخالفت و مقاومت کردیم و بعد از چند ثانیه بی خیال ما شدند. واقعا جای خلوتی نبود و در چند قدمی ما خیابان اصلی بود. احتمالا به همین خاطر ما را ول کردند! در آن لحظه خیلی نترسیدم و فقط سعی کردم حواسم به کیف خودم و جیب همسرم باشد. اما بعدش دچار استرس شدیدی شدم که تا روز بعد هم ادامه داشت. این تنها اتفاق ناخوشایندی بود که در پاریس برای ما افتاد و البته به خیر گذشت!
روز چهارم(چهارشنبه 12 مهرماه 96): در جوار پادشاهان
برنامه امروز به کاخ ورسای تعلق داشت. این مجموعه که در خارج از پاریس قرار دارد توسط شاه لویی چهاردهم در قرن 17 م در منطقه ورسای بنا گردیده است. کاخ سلطنتی تا پیش از آن در کاخ لوور قرار داشت اما لویی چهاردهم بدنبال احداث کاخی باشکوه و خاص بود و با اقامت در این محل مرکز حکومت را از پاریس به ورسای تغییر داد. در طول انقلاب فرانسه خانواده سلطنتی دوباره به پاریس منتقل شدند و اثاثیه کاخ به فروش رفت و بعدخا مجددا مورد توجه و بازسازی قرار گرفت.
برای رفتن به ورسای بایستی از خطوط RER C استفاده کنید و بلیت دوطرفه را می توانید از دستگاه هایی که در ایستگاه قرار دارد به قیمت 7.1 یورو تهیه کنید. نزدیکترین ایستگاه به باغ ورسای Versailles Château Rive Gauche است.
در کاخ و باغ ورسای در روزهای مختلف برنامه های مختلفی اجرا میشود و بسته به آن بلیت ورودی متفاوت است. ورودی باغها رایگان است مگر در روزهایی که برنامه فواره های موزیکال در حال اجراست.باغ ها از ساعت 8 الی 18 قابل بازدید است. کاخ اصلی همه روزه به جز دوشنبه ها باز است و بلیت ورودی آن 12 یورو است و از ساعت 9 الی 17 قابل بازدید است.
حدود ساعت 11 به ورسای رسیدیم. پس از رسیدن به ورسای بلیت بازدید از کاخ اصلی، موزه ماشین و قصرهای محوطه trianon را که بلیت پاسپورت نامیده میشد را به قیمت 20 یورو از دستگاههایی که در نزدیکی ایستگاه قطار بود خریدیم. امکان خرید بلیت در ورودی کاخ نیز وجود داشت. در صورت حذف محوطه پتیت ترینون قیمت بلیت 18 یورو است. معمولا در روزهای شنبه و یکشنبه و سه شنبه برنامه فواره های موزیکال در باغ اجرا می شود و قیمت بلیت 27 یورو می باشد.
صف بازرسی ورودی به کاخ طولانی بود اما با سرعت خوبی پیش میرفت و حدود 10 دقیقه در صف بودیم. پس از بازرسی وارد بخش کاخ شدیم که در این قسمت نیز صف بود که این صف برای دریافت Audio Guide بود که بصورت رایگان همراه بلیت داده می شود. ما قصد گرفتن Audio Guide نداشتیم و مستقیم وارد کاخ شدیم.
83-محوطه بیرون کاخ ورسای
84-حیات کاخ
کاخ بسیار بزرگ در د. طبقه و شامل اتاقهای مختلف بود که بازدید از آن حدود 1:30 ساعت طول کشید. بیش از هر چیز سقفهای اتاقها دیدنی بودند.
85-کلیسای سلطنتی
86الی 91-اتاقها و سقفهای مختلف کاخ
92-سالن آینه ها
93و94-سالن نبردها
سپس به محوطه رفتیم و از نمای زیبای باغ لذت بردیم. در گوشه ای نشستیم و ساندویچهایی که با خود آورده بودیم را خوردیم. البته در داخل باغ تعدادی رستوران نیز وجود داشت که البته همگی خلوت بودند.
95الی 97-محوطه باغ و فواره ها
کمی در کنار روخانه استراحت کردیم. البته هوا برای توقف طولانی کمی سرد بود وگرنه محل مناسبی برای پیک نیک به شمار میامد.
98الی 100-در کرانه رود
وارد باغ شدیم و پیاده تا محوطه trianon رفتیم. این فاصله حدود 20 دقیقه طول کشید. بازدید از این بخش همه روزه به جز دوشنبه ها از 12 الی 17 ممکن است. این عمارتها بخش های خصوصی تر و ساده تری بوده است که پادشاهان فرانسه برای آرامش خاطر و دوری جستن از هیاهوی روزمره به آنها پناه میآورده اند که شامل چند کاخ کوچک است.
101 الی 105- کاخهای محوطه trianon
از آنجا که خیلی خسته شده بودیم تصمیم گرفتیم ادامه مسیر را سواره طی کنیم. ایستگاه ترن ها در جلوی عمارت قرار داشت و قیمت بلیت نفری 4 یورو بود. این بلیت یکطرفه بود اما در مسیر کاخ اصلی- محوطه استخر- عمارت بزرگ - عمارت کوچک و برعکس قابل استفاده بود. همچنین امکان کرایه دوچرخه و همچنین ماشین های برقی نیز وجود داشت.
در ایستگاه عمارت کوچک پیاده شدیم. سپس مجددا با همان بلیت سوار ترن شدیم و به محوطه کاخ اصلی برگشتیم.
ساعت حدود 4 بعدازظهر بود و تصمیم گرفتیم علیرغم خستگی زیاد از آخرین بخش موزه یعنی موزه وسایل نقلیه سلطنتی نیز دیدن کنیم. این موزه در بیرون از محوطه کاخ اصلی و در سمت راست در ساختمان مجزایی قرار دارد و از ساعت 12:30 به بعد قابل بازدید است.
در این موزه کوچک تعدادی کالسکه های سلطنتی وجود داشت و در کنار هر یک موارد استفاده آن درج شده بود که معمولا تنها 3-4 بار در مراسم مهم استفاده شده بود.
106-کالسکه های سلطنتی
بعلاوه کالسکه، تخت روان که توسط کارگران حمل میشود، کالسکه کودک و همچنین سورتمه های سلطنتی نیز وجود داشتند.
107-کالسکه کودک
108-سورتمه های سلطنتی
پس از خروج از این موزه که دیدن آن خالی از لطف نبود به سمت ایستگاه قطار رفتیم و به پاریس برگشتیم.
سایت مجموعه ورسای بسیار جامع و مفید است و پیشنهاد می کنم قبل از بازدید حتما از سایت آن به آدرس https://en.chateauversailles.fr دیدن کنید.
روز پنجم (پنجشنبه 13 مهرماه 96): مونت سنت میچل – صومعه ای در دوردستها
مونت سنت میچل یکی از مکانهایی بود که وقتی برای اولین بار عکس آن را در اینستاگرام دیدم به خودم گفتم حتما روزی به اینجا خواهم رفت! این جزیره دورافتاده و عجیب در استان نرماندی و در 284 کیلومتری پاریس قرار دارد. برای رفتن به این محل میتوان از قطار، اتوبوس، خودوری شخصی و یا تورهای یکروزه استفاده کرد.
با توجه به قیمت بالای بلیت قطار، پس از بررسی هایی که انجام دادم راحتترین و در عین حال ارزانترین روش، استفاده از تورهای یکروزه از پاریس بود. تور مورد نظر را که شامل ترنسفر، بلیت ورودی به صومعه و Audio Guide بود به قیمت نفری 136 یورو از سایت شرکت viatour خریداری کرده بودم.البته امکان خرید حضوری در دفتر آژانس نیز وجود دارد. آپشن های گرانتری هم وجود داشت که شامل نهار، لیدر و ترنسفر تا هتل نیز میشد.
حرکت تور ساعت 7:15 صبح بود. ساعت 6 از هتل خارج شدیم و با مترو به آدرسی که در ووچر درج شده بود رفتیم که در واقع یک دفتر مسافرتی به نام Paris city vision در آدرس Rue des Pyramides,2 در نزدیکی موزه لوور میباشد. تعداد زیادی توریست در محل بودند. به ترتیب صف وارد دفتر شدیم ووچر را تحویل دادیم و بلیت مخصوص و Audio Guide را تحویل گرفتیم. در جلوی دفتر 4 تابلو بود که هریک محل توقف یکی از اتوبوسها بود. به سکوی مربوط به مونت سنت میچل رفتیم و سوار اتوبوس دو طبقه ای شدیم.
اتوبوس راحت و جادار بود. اینترنت نیز هرچند ضعیف اما قابل استفاده بود. اکثر افراد اتوبوس مسن بودند و در غالب توری بودند که شامل نهار و راهنما نیز می شد. ما هم در کنار بقیه در طول مسیر از توضیحات لیدر استفاده کردیم. پس از دو ساعت در رستوران بین راهی برای صبحانه توقف کردیم. دو عدد کاپوچینو به همراه کیک خوردیم که 8 یورو شد.
مسیر سرسبز بود و خسته کننده نبود و حدود ساعت 12:15 به مقصد رسیدیم. از گروه جدا شدیم و قرار شد راس ساعت 16:30 در همان محل باشیم.
از محل توقف اتوبوسها تا خود صومعه حدود 20 دقیقه پیاده روی است. البته اگر هوا خوب باشد مسلما لذت بخش خواهد بود اما متاسفانه در آن روز هوا به شدت بارانی و مه آلود بود و نتوانستیم به اندازه کافی از این سفر لذت ببریم. همچنین متاسفانه نتوانستم عکسهای خوبی بگیرم.
درست در جلوی محوطه پارکینگها پلی قرار دارد که از آنجا چشم انداز بی نظیری به صومعه خواهید داشت که البته در آن روز بدلیل مه شدید چیزی قابل رویت نبود! اولین عکس از این محل اعجاب انگیز را از اینترنت انتخاب کردم تا زیبایی و موقعیت این محل را بهتر درک کنید.
109-موقعیت جزیره در نقشه
110-مونت سنت میچل(عکس از اینترنت)
در این جزیره از زمانهای قدیم بدلیل موقعیت استراتژیک آن، همواره قلعه هایی وجود داشته است تا اینکه در قرن 8 م صومعه فعلی در آن ایجاد گردید. موقعیت جزیره بگونه ای است که در هنگام جزر و پایین رفتن آب دریا امکان دسترسی به جزیره برای زائران فراهم میشده است. در طول صدها سال این جزیره در جنگها غیرقابل تسخیر باقی ماند اما در قرن 15 م توسط انگلیسی ها مورد حمله قرار گرفت. پس از آن ماهیت دفاعی قلعه از بین رفت و بعنوان زندان مورد استفاده قرار گرفت. پس از انقلاب فرانسه این محل مجددا به یک صومعه تبدیل شد و بعدها بعنوان موزه برای بازدید عموم بازگشایی شد.
پیرامون این جزیره در گذشته کاملا با آب احاطه شده بود اما از سال 2005 کم کم بخشی از زمینهای اطراف خشک شده است.
با شاتلهای رایگانی که هر 10 دقیقه یکبار می آیند از پارکینگ به ورودی روستا رفتیم. با پیمودن روستا به سمت صومعه رفتیم. صومعه در نوک کوه قرار دارد و پیرامون آن روستای کوچکی قرار دارد که بیشتر شامل رستوران، هتل و فروشگاه است. قیمت رستورانها و کافه ها تقریبا 2 الی 3 برابر پاریس بود و بهتر است نهار سبکی به همراه داشته باشید.
111-مونت سنت میچل
112-دروازه ورودی روستا
113و114-کوچه های باریک روستا
وارد صومعه شدیم و از بخشهای مختلف آن بازدید کردیم. توضیحات Audio Guide نیز مفید بود. به همراه Audio Guide یک دفترچه راهنما نیز به ما داده بودند و برای استفاده از Audio Guide بایستی سنسور دستگاه را در مقابل عددی که بر روی دفترچه راهنما در هر قسمت درج شده بود قرار میدادیم.
صومعه بزرگ و دیدنی بود و در سه طبقه قرار داشت.
115-پله های اصلی
116-دروازه ورودی به صومعه
117 الی 118-نمایی از تراس اصلی که محل نگهبانی بوده است
119 الی 121-کلیسای اصلی
122-محل اقامت راهبه ها که در حال تعمیر بود
123-سالن غذاخوری راهبه ها
124-دخمه که زیر کلیسا واقع شده است و بعنوان پایه کلیسا کاربرد دارد
125-اتاق کار و مطالعه
126-چرخ بزرگی کخ برای بالا کشیدن وسایل استفاده می شده است
بازدید ما از صومعه 1:30 ساعت طول کشید. پس از بازدید در محوطه نشستیم و ساندویچمان را خوردیم.
127-صومعه
بازدیدی هم از برج شمالی صومعه داشتیم با چشم اندازی که تا دوردستها هیچ چیزی نبود!
128-برج شمالی و یکی از توپهای به جامانده تاریخی
عده ای نیز کفش ها را در آورده بودند و در زمینهای گلی اطراف پیاده روی می کردند.
129-اطراف جزیره
سپس از صومعه خارج شدیم و وارد روستا شدیم. دو ساعتی وقت بود تا سر فرصت روستاگردی کنیم. البته روستا خیلی کوچک بود و ما دو سه بار کل آن را گشتیم و به همه مغازه ها سر زدیم تا سرانجام مگنت دلخواهمان را خریدیم.
قصد داشتیم کمی در اطراف جزیره نیز قدم بزنیم اما به محض خروج از دروازه روستا با باد و سرمای شدیدی مواجه شدیم که باعث شد دوباره به داخل روستا برگردیم. در میانه بازار کلیسایی نیز قرار داشت که وارد کلیسا شدیم و مدتی از باران در امان بودیم. در پشت کلیسا نیز قبرستان کوچکی قرار دارد.
130-قبرستان
در نهایت ساعت 16 از روستا خارج شدیم و با شاتل رایگان به پارکینگ اتوبوسها برگشتیم. در مسیر برگشت نیز توقف کوتاهی در یک رستوران داشتیم و خودمان را یه یک لیوان میوه خرد شده تازه و خوشمزه به قیمت 3 یورو مهمان کردیم.
مسیر برگشت کمی ترافیک بود اما در نهایت حدود ساعت 21 به پاریس رسیدیم و در محل آژانس پیاده شدیم و با مترو به سمت هتل رفتیم.
قبل از رفتن به هتل به یک رستوران ایتالیایی که از قبل نشان کرده بودم رفتیم. یک عدد پیتزا کالزونه به همراه نوشابه سفارش دادیم که قیمت پیتزا 15 یورو و نوشابه 5 یورو بود! احتمالا گرانترین کوکا کولای تاریخ! خیلی خسته بودیم و سریع شام را خوردیم تا برای استراحت به هتل برویم. این سرعت ما باعث تعجب گارسن شد حتی باور نمیکرد که ما در این زمان کوتاه شاممان را خورده ایم و کمی سربه سر ما گذاشت.
روز ششم (جمعه 14 مهرماه 96):: خداحافظی در لوور
روز آخر پاریس بود. صبح کمی بیشتر خوابیدیم. اتاق را تحویل دادیم چمدانها را در هتل گذاشتیم و عازم موزه لوور شدیم. بلیت برگشت ما به هلند ساعت 11 شب بود و کل روز را برای دیدن لوور وقت داشتیم.
موزه لوور بزرگترین و مهم ترین موزه فرهنگی، هنری، تاریخی جهان است که بیش از 30 هزار اثر در 8 قسمت آن نگهداری می شود.
این موزه در کاخ لوور واقع شده است، که در اواخر قرن 12م توسط فیلیپ دوم به عنوان یک قلعه ساخته شد. با توجه به گسترش شهری شهر، قلعه در نهایت عملکرد دفاعی خود را از دست داد و در سال 1546 توسط فرانسیس اول به محل اقامت اصلی پادشاهان فرانسوی تبدیل شد.
این ساختمان چندین بار گسترش یافته است تا قصر لوور فعلی را تشکیل دهد. در سال 1682، لویی چهاردهم قصر ورسای را برای خانه اش انتخاب کرد و لوور را عمدتا به عنوان مکانی برای نمایش مجموعه سلطنتی انتخاب کرد. در طول انقلاب فرانسه مجلس ملی تصمیم گرفت که لوور را به عنوان موزه برای نمایش شاهکارهای کشور استفاده کند.
131-قصر تاریخی لوور
حدود ساعت 10 در ایستگاه مترو palais royal پباده شدیم و بدون اینکه از زیرزمین خارج شویم با عبور از میان پاساژ به ورودی موزه در زیر هرم رسیدیم. ورودی اصلی در بالای هرم قرار دارد که صف طویلی داشت اما در این ورودی هیچ صفی وجود نداشت.
بلیت را میشد با کارت اعتباری از دستگاه و یا از اپراتور خریداری کرد. قیمت بلیت 15 یورو بود. بازدید از این موزه همه روزه به جز دوشنبه ها از ساعت 9 الی 18 (چهارشنبه ها و جمعه ها تا 22) ممکن است.
به ورودی رسیدیم که بصورت هرمی وارونه خودنمایی میکند و موزه ها در سه طرف آن قرار دارند. در یک گوشه نیز محلی قرار دارد که میتوانید وسایلتان را در جعبه های شیشه ای قفل دار قرار دهید و سبکبار به گردش بپردازید.
132-هرم وارونه در ورودی پایینی
بهتر است بازدید را از یک سالن شروع کنید و با شماره اتاقها پیش بروید. ما ابتدا کمی گیج شده بودیم و دور خودمان می چرخیدیم!
این ورودی در طبقه -1 قرار دارد. در سمت چپ این طبقه بخش مجسمه های فرانسوی، در سمت راست بخش یونان،مصر و هنرهای اسلامی قرار دارند. در روبرو نیز اگر از سالن مجسمه ها عبور کنید وارد بخش زیرزمین قصر لوور خواهید شد.
ابتدا وارد بخش مجسمه های اروپایی و فرانسوی شدیم که قدمت این آثار به سالهای 500-1850 میلادی برمیگردد.
133و134-بخش فرانسوی
سپس به سمت زیرزمین قصر رفتیم که بقایای برجهای قلعه قدیمی همچنان قابل مشاهده است.
135و136-قلعه قدیمی لوور
در ادامه وارد بخش یونان شدیم که شامل مجسمه های اعجاب انگیزی از جمله الهه ونوس و خدای پیروزی یونان بود. قدمت این آثار به 6500 الی 30 سال قبل از میلاد برمیگردد.
137 الی 139- یونان باستان
140-خدای پیروزی بالدار
بخشی از مجموعه یونان در طبقه 0 قرار دارد. در این طبقه بخش رم، بخشی از مصر و همچنین بخش خاورمیانه نیز قرار دارد. پس از بخش یونان وارد بخش رم شدیم. قدمت این آثار به 100 سال قبل از میلاد تا 500 سال بعد از میلاد برمیگردد.
141 الی143- رم باستان
در ادامه وارد بخش مصر شدیم که به نظر من جذابترین بخش موزه است. قدمت این آثار به 4000 سال قبل از میلاد تا 1800 سال بعد از میلاد برمیگردد. بخش مصر بسیار مفصل و کامل است شامل انواع کتیبه ها، تندیس ها و مجسمه های فراعنه و ملکه های مصر، انواع تابوتهای رنگی و ... میباشد. جذابترین اثر آن نیز مومیایی مردی ایست که در گوشه ای قرار دارد.
144 الی 151-مصر باستان
سپس برای دیدن تابلو معروف مونالیزا به طبقه +1 رفتیم. در این طبقه هنرهای تزیینی اروپا و مجموعه ای از نقاشیهای ایتالیایی، اسپانیایی، فرانسه و ... قرار دارد.
ابتدا از سالنهای پر از دکوراسیونهای مجلل مربوط به سالهای 500-1850 میلادی دیدن کردیم.
152الی155- هنرهای تزیینی اروپا
بالاخره به مونالیزا رسیدیم که شلوغترین بخش موزه بود.
156-تابلو مونالیزا
از آنجا که من و همسرم سررشته و علاقه ای به نقاشی نداریم به دیدن بخشهایی از این طبقه اکتفا کردیم.
157 الی 159-تابلوهای نقاشی
طبقه +2 نیز به آثار نقاشی اروپای شمالی اختصاص دارد.
سپس برای نهار از یکی از دکه های داخل موزه دو عدد ساندویچ به قیمت هر کدام 6 یورو گرفتیم و کمی استراحت کردیم. در داخل موزه به اندازه کافی صندلی برای استراحت و همچنین اینترنت رایگان وجود دارد.
160-نمایی از محوطه بیرونی از پنجره
بعد از نهار به بخش خاورمیانه در طبقه همکف رفتیم که شامل آثاری از مناطق فعلی عراق، سوریه و ایران باستان بود. آثار قابل توجه آن سرستون کاخ آپادانا و تعدادی کتیبه های تاریخی است.
قدمت این آثار به 7500 سال قبل از میلاد تا 500 سال بعد از میلاد برمیگردد.
161 الی 163-بخش بین النهرین
164الی 167-ایران باستان
سپس از بخش مدیترانه و ترکیه کنونی دیدن کردیم.
168و170-مدیترانه
در ادامه قصد داشتیم از بخش افریقا دیدن کنیم که دسترسی به آن کمی سخت بود و از انتهای طبقه +2 ممکن بود.
آثار بخش افریقا بسیار متفاوت و به سبکی اغراق شده بود. قدمت این آثار به 700 سال قبل از میلاد تا 1900 سال بعد از میلاد برمیگردد.
171الی 176-بخش افریقا
آخرین بخشی که قصد دیدن داشتیم بخش هنرهای اسلامی بود که در طبقه -1 و -2 قرار دارد و آثار دوران 700-1800 میلادی را نمایش میدهد.
177 الی 181-هنرهای اسلامی
ساعت حدود 5 عصر بود و حسابی خسته شده بودیم و تقریبا تمامی قسمتها را به جز طبقه +2 که تماما نقاشی بود دیده بودیم. البته اگر بخواهید از Audio Guide استفاده کنید و آثار را به همراه توضیحات مشاهده کنید به زمان بیشتری نیاز دارید. اما متاسفانه Audio Guide به زبان فارسی موجود نبود و ما نیز از Audio Guide انگلیسی استفاده نکردیم. قیمت آن در صورت تمایل 5 یورو می باشد.
از موزه خارج شدیم و محوطه خارجی موزه و کنار هرم معروف رفتیم.
183و182-هرم معروف لوور
تعدادی عکس گرفتیم و سپس به پارک تیلری که در مجاور موزه قرار دارد رفتیم. مدتی در پارک نشستیم و به رفت و آمد عابران نگاه کردیم. خیلی دوست داشتم که یکبار دیگر تا پای ایفل می رفتیم اما خیلی خسته بودیم و ترجیح دادیم این ساعات آخر در پاریس را در آرامش پاییزی پارک بگذرانیم.
184و185-پارک تیلری و دروازه ورودی تاریخی آن
حدود ساعت 7 به سمت هتل رفتیم در رستورانی در نزدیکی هتل نشستیم و یک املت(که در واقع تخم مرغ بود) به قیمت 9 یورو و یک استیک به قیمت 15 یورو سفارش دادیم. منوی رستوران فرانسوی بود و پیشخدمت خندان نیز انگلیسی نمی دانست وقتی غذا را آورد به جای استیک، خورشت گوشت بود که در ظرف خودنمایی میکرد! شام آخر بود و موفق نشدیم استیک فرانسوی را امتحان کنیم!
186و187-شام آخر در پاریس
حدود 9 شب بود و پس از برداشتن چمدانها از هتل با مترو عازم ایستگاه اتوبوس Gallieni شدیم.
اتوبوس برگشت را به رتردام از شرکت Eurolines به قیمت نفری 21 یورو پیش خرید کرده بودم. ایستگاه بزرگ و مجهز بود. چک این کردیم و بلیت را تحویل گرفتیم. اتوبوس سر ساعت در سکو حاضر شد و بارها را یک ربع زودتر تحویل گرفت اما بدلیل دیر آمدن یکی از مسافران با 20 دقیقه تاخیر حرکت کرد.
اتوبوس به خوبی اتوبوسهای Flixbus نبود. فاصله صندلیها کم بود. اینترنت کار نمیکرد و راننده نیز انگلیسی نمیدانست! تا 5 صبح که به رتردام میرسیدیم فرصت داشتیم که بخوابیم. در میان هیاهوی مسافران و تکانهای آرام اتوبوس چشم بندم را زدم و خاطرات پاریس را مرور کردم.
جمع بندی هزینه های این سفر 17 روزه برای دو نفر:
بلیت هواپیما تهران – آمستردام با هواپیمایی پگاسوز : 448 یورو
مجموع هزینه هتل ( 11 شب) :230 یورو + 1 میلیون و 500 هزار تومان
ترجمه مدارک: 130 هزار تومان
هزینه ویزا: 120 یورو
بیمه مسافرتی: 150 هزار تومان
عوارض خروج از کشور: 150 هزار تومان
هزینه تقریبی ورودی اماکن دیدنی: 500 یورو
هزینه تقریبی ترنسفر داخل اروپا (شامل بین شهری و داخل شهری): 370 یورو
هزینه تور یک روزه مونت سنت میچل: 272 یورو
هزینه تقریبی خورد و خوراک و خرید اندک نمادهای هر شهر: 600 یورو
مجموع هزینه ها: 14 میلیون تومان (نفری 7 میلیون تومان).
در انتها امیدوارم این سفرنامه و دو سفرنامه قبلی مورد پسند و استفاده دوستان قرار گرفته باشد. از سایت لست سکند نیز کمال تشکر را دارم که بستر مناسبی برای انتقال تجربیات و خاطرات سفردوستان فراهم کرده است.