Jobs fill your pocket
Adventures fill your soul
شغلت جیبت رو پرمیکنه،
ماجراجویی روحت رو سرشار میکنه
سلام به دوستان عزیز لست سکند و آرزوی شادی و سلامتی برای همه عزیزان، سفرنامه پیش رو دومین تجربه من در بیان تجرببات سفرم است، امیدوارم مطالب مفید باشد و مورد توجه دوستان قرار بگیرد.
سال 97 با گران شدن ارز، تمام برنامه ریزی هایی که برای سفر در سال جدید داشتم عملا باطل شد و غیر از سفر صربستان که در بهار رفتم، فرصتی برای سفر دیگری پیدا نشد و پذیرفتن این مسئله برای من که عاشق سفر هستم خیلی سخت بود، حتی هزینه های سفر داخلی هم قابل قبول نبود و ذهنم به این اعداد جدید عادت نداشت. بالاخره تصمیم گرفتم تا ماه اسفند یک مقصد به نسبت ارزان انتخاب و از قیمتهای مناسب قبل عید استفاده کنم. شروع به تحقیق کردم و بعد از هماهنگی با دوستم تصمیم گرفتیم که به گرجستان و فقط شهر تفلیس سفر کنیم چون در این فصل، شهر ساحلی باتومی لطفی نداشت. با جستجوی قیمت هتل و پرواز به صورت جداگانه و از آنجایی که در سال جدید برای سفر به گرجستان مدارک باید کامل باشد چون بلیط رفت و برگشت، رزرو هتل، بیمه مسافرتی و حتی گاهی مقدار پول همراهتان موقع ورود چک میشوند، قیمتهای تور تفاوت چندانی با رزرو خودمان نداشت.درنهایت تصمیم گرفتیم که تور را از آژانس خریداری کنیم و از آنجایی که قیمت هتلهای پنج ستاره تفلیس خیلی غیرمنطقی به نظر میرسید بعد از جستجوی فراوان و خواندن نظرات مسافران یک هتل چهارستاره که نقدهای خوبی در سایتها داشت، انتخاب کردیم، البته با خواندن سفرنامه ها میدانستم که باید توقعمان را از ستاره های هتل پایین بیاوریم، در نهایت برای هفته آخر اسفند تور چهار شب و پنج روز را از آژانس زیماسفر با پرواز قشم ایر و هتل چهار ستاره ویلتون به قیمت دو میلیون و نود هزارتومان خریداری کردیم.
فرصت را غنیمت دانستم تا از جایزه لست سکند که به صورت بن خرید خدمات برای سفرنامه صربستان به من تعلق گرفته بود استفاده کنم، بعد از هماهنگی با لست سکند و آژانس زیماسفر با پرداخت مابه التفاوت نود هزارتومان تور را خریداری کردم، همینجا از مدیریت و کارکنان عزیز سایت لست سکند تشکر میکنم که سریع و بدون هیچ دردسری هماهنگی هارا انجام دادند، امیدوارم شاهد موفقیتهای بیشتر و البته جایزه های متنوع تر لست سکند در سالهای آینده باشیم.
تصویر شماره 1: بلیط و ووچر هتل
طبق معمول قبل از شروع هر سفر شروع به مطالعه سفرنامه های سایت لست سکند و سایتهای دیگر و مطالب مربوط به گرجستان کردم و به یک جمع بندی رسیدم. مقصدهای توریستی، رستورانها و... را در گوگل مپ ذخیره کردم و اطلاعات مهم را در دفترچه یادداشت کردم.
برنامه های مورد استفاده من در طول سفرgoogle map, maps me, moovit, tripadvisor, yandex taxi بود.
تصویر شماره 2: برنامه های کاربردی در سفر
اینجا لازم به توضیح که قسمت آغازین سفرنامه من شامل مختصری از اطلاعات جمع آوری شده از مقصد سفر است که صحیح بودن اطلاعات به خود من ثابت شدند و سعی میکنم نکات رو به اختصار بیان میکنم و قسمت بعدی تجربه خودم از سفر، مکانها و هزینه هاست که شرحشان با جزییات بیشتر هستند.
کشور گرجستان
کشور گرجستان که به عروس منطقه قفقاز معروف است با کشورهای ترکیه، روسیه، آذربایجان، ارمنستان و دریای سیاه همسایه میباشد و ساحل دریای سیاه در غرب کشور، فرصت فوق العاده ای را برای توسعه توریسم کشورشان در شهر ساحلی باتومی فراهم کرده است.
تصویر شماره 3: موقعیت کشور گرجستان عکس از اینترنت
تقریبا تمام فصلها برای سفر به گرجستان مناسب و امکانات تفریحی مربوط به آن فصل در یکی از مناطق برقرار است. درفصل گرم ساحل باتومی و در زمستان اسکی در مناطق مختلف مثل گوداوری، و همینطور فستیوالهایی که در طول سال برگزار میشوند. تقریبا فصل کاملا خلوتی ندارد، ولی بهترین فصل برای سفر به تفلیس بهار و اوایل پاییزه، پایتخت گرجستان شهر تفلیس شهری کوهپایه ای که در دوطرف رودخانه متکواری ساخته شده که وجود رودخانه باعث میشودتا هوای شهر مرطوب باشد.
نکاتی را به اختصار در مورد شهر تفلیس اشاره میکنم:
- وجه تسمیه اسم تفلیس از کلمه تبیلی به معنای گرم می آید چون شکل گیری شهر به دلیل چشمه های آب گرم بوده است.
- غذاها و رستورانها متنوع، باکیفیت و باب سلیقه ایرانیهاست.
- حجم غذاها برای ما ایرانیها کم به نظر میرسند.
- حمل ونقل عمومی شامل اتوبوس، میدل باس، مترو و تاکسی که خدمات و قیمت مناسبی دارند و تمام مقاصد در شهر را پوشش میدهند.
- با اتوبوس شماره 37 به راحتی با پرداخت فقط نیم لاری از فرودگاه تا مرکز شهر میتوانید بروید.
تصویر شماره 4: وسایل حمل و نقل عمومی
- تقریبا ترافیک سنگینی در شهر نمیبیند و عبور و مرور راحت و روان است.
- عبور از خط عابر و زیرگذرها برای رفتن به سمت دیگر خیابان اجباریست وگرنه هشتاد لاری جریمه میشوید.
- پرداخت هزینه اتوبوس اجباریه و به صورت اتفاقی رسید بلیط توسط مامورین چک میشود واگر نداشته باشید جریمه میشوید.
- هزینه اتوبوس و مترو در هر سفر نیم لاری است و بلیط کاغذی برایتان صادر میشود.
- هزینه بلیط را توسط کارت اعتباری مترو هم میتوانید پرداخت کنید و یا نقدی در دستگاه صدور بلیط سکه بیندازید.
- یک کارت اعتباری قابل استفاده برای چند نفرهست.
- اگر تعدادتان بیشتر از دو نفر باشد استفاده ار تاکسی به صرفه است.
تصویر شماره 5: کارت اعتباری مترو
- اینترنت عمومی شهر تفلیس با کیفیت پایین و مدت محدود در دسترس است.
- سیمکارتها رایگان هستند که به نسبت خدماتی که نیاز دارید میتوانید شارژ کنید.
تصویر شماره 6:سیمکارت geocell
- استفاده از سرویس بهداشتی در بیشتر فضاهای عمومی با پرداخت هزینه حداقل بیست تتری امکان دارد.
- بیشتر مردم پیرو مذهب ارتدوکس و خیلی مقید هستند.
- زبان مردم گرجی و زبان دومشان روسی است و جوانها انگلیسی را خیلی محدود صحبت میکنند.
- واحد پول ملی لاری و واحد کوچکتر تتری است که هر لاری صد تتری میشود.
تصویر شماره 7: اسکناسهای رایج گرجستان
- ساعت محلی نیمساعت از ایران جلوتر بود.
- دیدنیهای شهر شامل مکانهای تاریخی و مدرن است که فضاهای تاریخی بیشتر در مرکز شهر کنار هم قرار گرفتند.
- سوغات ویژه گرجستان چورچخلا، انواع پنیر و نوشیدنیهای متنوع است.
- فستیوالهای متنوعی در ماههای مختلف به خصوص ماه می برگزار میشود: مانند فستیوال open air در ماه ژوئن، فستیوال محلی art gene ماه جولای در موزه مردم شناسی
تصویر شماره 8:چورچخلا
روز اول سفر:
بعد از انجام تشریفات فرودگاهی، پرداخت عوارض خروج سیصد وسی هزار تومانی در فرودگاه، پرواز قشم ایر ساعت 9.45 در ساعت ده صبح فرودگاه امام را ترک کرد و بعد از حدود یکساعت و بیست دقیقه به فرودگاه کوچک و جمع و جور تفلیس رسید. بعد از بیست دقیقه معطلی برای چک کردن مدارک و دریافت چمدان وارد سالن شدیم تا ترانسفرمان توسط آژانس جورجیا هالیدی انجام شود، نفری صد دلار در یکی از صرافی های فرودگاه که قیمت مناسب هر لاری معادل 2.68 لاری داشت تبدیل کردیم، هر لاری در این زمان 4800 تومان میشد و دوتا از صرافیها برای تبدبل ارز مناسب هستندکه میتوانید با خیال راحت در فرودگاه انجام دهید. بعد از حدود نیمساعت معطلی و رسیدن همه مسافرها به سمت میدل باس حرکت کردیم، در مسیر، مبلغان دین مسیح قسمتی از انجیل به زبان فارسی را به شما هدیه میدهند و جالب اینکه کاملا ایرانیها را میشناسند و با بقیه کاری ندارند.
تصویر شماره 9: پذیرایی هواپیمایی قشم ایر
بعد از سوار شدن و حرکت به سمت هتل در طول مسیر لیدر آژانس یک فیلم کوتاه در مورد قوانین و جذابیتهای گرجستان نمایش داد و بعد از آن به سوالات مسافران جواب داد و تورهای اختیاری را همراه با قیمتها معرفی کرد. این تورها برای کسانیکه مطالعه از مقصد سفر ندارند، زبان نمیدانند و ارتباط گرفتن برایشان سخت و یا هر دلیل دیگه ای مناسب بود ولی من تصمیم داشتم که تورهای خارج شهر را از آژانسهای گرجی تهیه کنم و گشت داخل شهر هم که راحت بود. بنابراین هیچ توری نخریدم. پکیج جورجیا هالیدی که یک سیمکارت همراه با راهنمای فعالسازی به فارسی ، جدول ساعت حرکت از هتل برای تورها، ترانسفر فرودگاه، یک کتابچه معرفی جاذبه ها و تبلیغ چندرستوران بود به ما تحویل داده شد. هتل ما در قسمت شرق تفلیس و اولین هتل در مسیر بود که بعد از پذیرش، اتاقی در طبقه چهارم که به سمت خیابان و با دید کوه و هتل روبروی هتل که شرایتون بود به ما تحویل دادند
تصویر شماره 10: پکیج جورجیا هالیدی
معرفی هتل چهار ستاره ویلتون
هتل چهار ستاره ویلتون شهر تفلیس، یک ساختمان چهارطبقه نوساز در موقعیت مناسبی در شرق تفلیس قرار گرفته، در فاصله نزدیکی از هتل در خیابان اصلی ایستگاه مترو آراگوِلی و ایستگاه اتوبوس است که میتوانید برای رسیدن به نقاط مختلف شهر از آن استفاده کنید، فاصله پیاده تا مرکز تاریخی شهر نیمساعت است ،امکانات هتل کیفیت مناسب و قابل قبولی دارد، اندازه اتاقها و سایز تختها استاندارد هستند ،اتاق ما که در سمت خیابان قرار داشت دید به کوه و محوطه هتل روبرو داشت،سرویس بهداشتی نوساز و تمیز بود و اگر درخواست نظافت داشته باشید هرروز انجام و کمبودها شارژ میشوند ،گرمایش اتاق رادیاتور و سرمایش اسپیلت و آب گرم از آبگرمکن برقی داخل خود سرویس تامین میشد، مینی بار فقط بطری آب داخلش بود ، امکانات اتاق شامل تلویزیون،صندوق امانت، حوله و دمپایی،سشوار،کمدلباس، اتو و کتری برقی است، صبحانه از ساعت هشت با کیفیت متوسط و تقریبا تکراری سرو میشود. کارمندان هتل اکثرا جوان، خوشرو و پیگیر درخواستها هستند. ضعفهایی که در زمان اقامتم در این هتل متوجه شدم شامل نکات زیرهست:
- بین حمام و سرویس هیچ جدا کننده وجود ندارد،
- جای دستمال در سرویس بهداشتی نیست،
- حوله تن پوش موجود نبود،
- صبحانه تکراری است،
- چای و قهوه دراتاق موجود نبود.
مجموعا در چهارشب اقامتی که در هتل ویلتون داشتم نسبت به شنیده ها در مورد هتلهای چهارستاره تفلیس که خواسته ها را تامین نمیکند، هتل ویلتون کیفیت مناسبی برای یک اقامت راحت در این شهر دارد.
تصویر شماره 11: اتاق دو تخته هتل ویلتون
تصویر شماره 12: اتاق دو تخته هتل ویلتون
تصویر شماره 13: دید از تراس اتاق هتل ویلتون
تصویر شماره 14: سرویس بهداشتی اتاق
بعد از کمی استراحت و جابجایی لوازم، پیاده به سمت مرکز شهر حرکت کردیم و در مسیر داخل ایستگاه مترو آولاباری یک کارت اعتباری مترو به قیمت دو لاری خریدیم و هشت لاری شارژ کردیم، سیمکارت را هم با استفاده از دستگاه pay box با مبلغ شش لاری شارژ کردیم، که دو مدل دستگاه شارژ وجود داشت، یکی به رنگ نارنجی و یکی آبی و این دستگاهها تقریبا در تمام مکانهای عمومی شهر هستند، رنگ آبی مقداری مالیات از شارژتان کم میکند که مجبور میشوید بیشتر از هزینه بسته ای که میخرید سیمکارت شارژ کنید.
تصویر شماره 15: دستگاه pay box
تصویر شماره 16: مجسمه های مقابل مترو آولاباری
بعد از انجام کارها به سمت مراکز تاریخی شهر و تفریحات گرجستان حرکت کردیم، بعد از عبور از میدان اروپا به خیابان سرزنده کوته آفخازی رسیدیم که یک خیابان سنگفرش با مغازه ها، کافه ها و رستورانهای متنوع بود و دفاتر توریستی که تورهای شهرهای اطراف رو به شما پیشنهاد میدادن و ما از چند آژانس قیمت گرفتیم. در ادامه مسیر مغازه های نانوایی و قنادی های خیلی متنوع و جذاب را دیدم که مقاومت کردن در برابرشان واقعا سخت بود قیمت نانها منطقی ولی شیرینیها خیلی گران بودند، بالاخره یک نوع از نان های خاچاپوری که با پنیر درست میشود به قیمت دو لاری خریدیم.بعد از این خیابان تاریخی به سمت ایستگاه فونیکولار رفتیم و با گذر از یک خیابان شیبدار سنگفرش به ورودی فونیکلار رسیدیم، کارت بلیط رفت و برگشت به قیمت نفری هفت لاری خریدیم و سوار شدیم.
تصویر شماره 17: ایستگاه فونیکولار
تصویر شماره 18: مسیر فونیکولار
مسیر فونیکلار بسیار زیبا بود و یک دید کلی از شهر تفلیس را روبرویتان قرار میدهد، ایستگاه بالا در زیر ورودی ساختمان یک مجموعه کافه رستوران زیبا قرار گرفته که فرصت استفاده از فضا را نداشتیم. در واقع کاربری فضای بالای کوه یک پارک و شهربازی به اسم متاسمیندا هست.یک برج مخابراتی مرتفع هم آنجا بود و یک سکوی دید باز به شهر که در مجاورت رستوران قرار گرفته است.بعد از غروب خورشید و پایین آمدن دمای هوا، سرما و بادی که میوزید، ماندن در آنجا را برای ما غیرممکن کرد و با اینکه میخواستیم چرخ و فلک سواربشویم، به دلیل فاصله زیاد باجه بلیط،ترجیح دادیم زودتر برگردیم پایین و برای شام یک رستوران با غذاهای محلی پیدا کنیم.
تصویر شماره 19: دید از پارک متاسمیندا
تصویر شماره 20:رستوران ورودی فونیکولار
تصویر شماره 21: چرخ و فلک پارک متاسمیندا
تصویر شماره 22: برج مخابراتی پارک متاسمیندا
بعد از رسیدن به میدان آزادی در یکی از کوچه ها به اسم تابیزده تعدادی رستوران وکافه دیدیم که به نظر کوچه زیبایی بود و رستورانهای خوبی داشت. وارد شدیم و رستوران برنارد را برای صرف شام انتخاب کردیم که منو و فضای خوبی داشت.
تصویر شماره 23: فضای رستوران برنارد
رستوران برنارد در کوچه تابیزده:
کوچه تابیزده یک کوچه آرامِ پر از کافه و رستوران است که از میدان آزادی شهر تفلیس منشعب میشود و رستوران برنارد هم در همین کوچه قرار گرفته، ،این رستوران شامل فضای باز به صورت تراس ورودی و فضای بسته در دوطبقه با دکوراسیون چوبی و فلزی به رنگ مشکی است، طراحی رستوران مدرن و خدمه با زبان انگلیسی آشنایی کمی دارند، در حدی که کارهای سفارش و صورتحساب انجام بشود، انواع غذاهای سنتی و نوشیدنیهای گرجی در منوی رستوران وجود دارد.سفارش ما در اولین شب اقامت خینکالی گوشت و اوستری بود که طبخ هردو غذا خوب بود، خینکالی یک غذای گرجی که گوشت یا مواد دیگر در یک بقچه خمیری پخته میشود، اوستری هم نوعی خوراک گوشت با طعم تند که طعم گوشت در هر دو غذا خیلی خوب بود،فضای رستوران گرم و دلنشین است که میزهای بزرگ و کوچک کنار هم با حفظ فضای خصوصی داشت، بدلیل اینکه غذاها بعد از سفارش تهیه میشوند باید کمی صبور بود، صورتحساب با ده درصد حق سرویس که در پایین منو بهش اشاره شده بود حساب شد که مجموعا همراه با نوشیدنی بیست لاری شد، با اینکه فصل توریستی شهر نبود، رستوران پر از مشتری بود ولی هیچ اصراری به اینکه بعد از غذاخوردن سریع رستوران را ترک کنید نبود و ما به دلیل سردی هوا و خستگی کمی بیشتر در رستوران ماندیم و از اینترنت رستوران استفاده کردیم.
تصویر شماره 24: خینکالی در رستوران برنارد
تصویر شماره 25: غذای رستوران برنارد
برای برگشتن به هتل تصمیم گرفتیم از اتوبوس استفاده کنیم، با استفاده از برنامه moovit شماره اتوبوس و ایستگاه نزدیکمان را پیدا کردیم، اتوبوس شماره 37 که از فرودگاه حرکت میکرد و از شرق به غرب تفلیس و بالعکس رو طی میکرد و در بهترین نقاط شهر ایستگاه داشت، در تمام طول سفر ما از این خط برای رفت و برگشت به مرکز شهر استفاده کردیم. با استفاده از کارت اعتباری مترو با دستگاهی که داخل اتوبوس بود هزینه را به مبلغ نفری نیم لاری پرداخت کردیم و به هتل رفتیم تا برای فردا که روز تقریبا گرم و آفتابی بود استراحت کنیم.
تصویر شماره 26: داخل اتوبوس و دستگاه صدور بلیط
روز دوم:
بعد از بیدارشدن و آماده شدن برای صرف صبحانه به طبقه همکف رفتیم، رستوران هتل کنار لابی با یک فضای جمع و جور با ظرفیت تقریبا چهل نفر بود که یک صبحانه مختصر و باکیفیت که قابل قبول بود را ارائه میداد.
تصویر شماره 27: میز صبحانه هتل ویلتون
بعد از خوردن صبحانه با اتوبوس از ایستگاه نزدیک هتل به سمت مرکز شهر حرکت کردیم و در ایستگاه مترو آولاباری پیاده شدیم تا به دیدن یکی از بزرگترین کلیساهای ارتدکس جهان به اسم سامبا برویم. بعد از گذشتن از یک خیابان شیبدار و تعدادی مغازه های سوغاتی فروشی به ورودی کلیسا رسیدیم، جلوی ورودی کلیسا تعدادی متکدی با لیوانهایی که در دست داشتند به زبانهای مختلف تقاضای پول میکردند که یکی از تصاویر زننده کل سفر این افراد در کنار فضاهای مذهبی بودند. برای بازدید وارد شدیم، مراسمی برای سربازان و شهدا در حال برگزاری بود که تعداد زیادی سرباز با لباس رسمی و تعدادی هم بالباس سربازان قدیمی در محوطه و کلیسا حضور داشتند، عکاسی بدون صدا و فلش آزاد بود و رعایت سکوت از واجبات حضور در این فضاهاست.
کلیسای جامع ارتدکس سامبا (کلیسای جامع تثلیث)
کلیسای جامع سامبا تفلیس یک کلیسای ارتدوکس نوساز و با الگوی کلیساهای قدیمی ولی با طراحی داخلی و مصالح مدرن است که در بالا دست رودخانه متکواری و قسمت مرتفع شهر به ارتفاع پنجاه متر ساخته شده و مکانیابی آن به صورتی است که از هرجای شهر به عنوان شاخص، گنبدطلایی آن قابل مشاهده است، این کلیسا در سال ۲۰۰۴ افتتاح شده و دارای یک برج ناقوس در بالاترین ارتفاع و مجموعا دارای نه عدد زنگ است، داخل کلیسا برخلاف بقیه کلیساهایی که در طول سفر دیدم نور خوبی دارد. دیوارها رنگ روشن هستند و نقاشیهای دیواری به زیبایی جلوه گری میکنند، ارتدوکس ها به مراسم مذهبی خود بسیار پایبندند و در ورود به کلیسا خانمها از شال و روسری و لباس پوشیده استفاده میکنند، آقایان هم با لباس پوشیده و بدون کلاه وارد میشوند، تماشای مردم که شمایل مسیح و حواریون را میبوسیدن و پول نذری به صندوق مینداختند، خیلی برای فرهنگ ما آشناست، در قسمت ورودی کلیسا تعدادی متکدی که به زبانهای مختلف درخواست پول میکنند چهره نازیبایی ایجاد کرده ولی به محض ورود به کلیسا همه چیز تصویر زیبایی به خودش میگیرد.
تصویر شماره 28:خارج کلیسای جامع سامبا
تصویر شماره 29:خارج کلیسای جامع سامبا
تصویر شماره 30:داخل کلیسای جامع سامبا
بعد از بازدید از این بنای مهم و زیبا از ورودی اصلی خارج شدیم و از یک خیابان سنگفرش دیگر به سمت پارک ریکه حرکت کردیم بعداز گذشتن از زیرگذر به سمت دیگر خیابان رفتیم، از کوچه های سنگفرش زیبایی عبور کردیم تا به پارک ریکه برسیم، در مسیر بخاطر آفتابی بودن هوا افراد زیادی به ما پیشنهاد قایق سواری روی رودخانه به مبلغ ده تا بیست لاری دادند که به نظر برای نیمساعت خیلی زیاد بود و چون فکر میکردیم ممکن است به برنامه ها نرسیم منصرف شدیم. بعد از گشت زدن در پارک و بازدید از پل صلح و نمای خارجی سالن مدرن موسیقی تفلیس، راهی ایستگاه تله کابین شدیم.
تصویر شماره 31:دیدپارک ریکه وسالن موسیقی از روی پل صلح
تصویر شماره 32:دیدپارک ریکه و پل صلح از خیابان
پل صلح:
یکی از جاذبه های گردشگری در شهرتفلیس پل صلح هست که به شکل کمانی از جنس فولاد و شیشه باطول پنجاه متر روی رودخانه متکواری ساخته شده و دوقسمت شهر را بهم وصل میکند، برای بازدید از این پل باید به پارک ریکه بروید.این پل چشم انداز بی نظیری به آثار تاریخی شهر دارد، نورپردازی زیبای پل در شب، انعکاس زیبایی روی آب ایجاد میکند، معمار پل "میشل دِلوچی" ایتالیایی است که بیشتر بناهای مدرن و اطراف این پل توسط ایشان طراحی شده که باعث انسجام در بافت منطقه قدیمی شهر و کاربردی تر شدن فضاها شده است. افتتاح پل در سال ۲۰۱۰ انجام وقطعات پل در ایتالیا ساخته و با کامیون به تفلیس انتقال داده شده اند، بازدید از این پل بخصوص به مهندسان معمار و عمران علاقمند به طراحی مدرن پیشنهاد میشود.بهتر است هم در طول روز و هم در شب از این مکان بازدید کنید.
تصویر شماره 33: پل صلح
تصویر شماره 34:پل صلح
تصویر شماره 35: دورنمای پل صلح و پارک ریکه
برای استفاده از تله کابین برای رسیدن به بالای کوه و بازدید از قلعه ناریکالا و لندسکیپ شهر باید از ایستگاه پایین که در پارک ریکه قرار دارد بلیط به مبلغ دو و نیم لاری فقط رفت برای هر نفر خریداری کنید که البته میتوان از کارت اعتباری مترو هم استفاده کرد، ما کارت مترو را پنج لاری برای دونفر شارژ کردیم و سوار تله کابین شدیم. ظرفیت هر کابین شش نفره و بعد از حدود چهار دقیقه به ایستگاه بالا میرسید از آنجا میتوانید دورنمای شهر، و جاذبه های شاخص را ببینید، البته ارتفاع اینجا از پارک متاسمیندا کمتراست و جزییات بیشتری قابل مشاهده است، در این مکان تندیس کارتلیس ددا (مادر گرجستان) رو از نزدیک میتوانید ببنید که در یک دستش کاسه نوشیدنی و در دست دیگرش شمشیر دارد و به سمت شمال و ورودی شهر ایستاده، بعد از کمی نشستن و تماشای دورنمای شهر به سمت ورود تله کابین حرکت کردیم.
تصویر شماره 36: تندیس کارتلیس ددا (مادر گرجستان)
تصویر شماره 37: دورنمای شهر تفلیس از ایستگاه تله کابین
در این قسمت دومسیر وجود دارد، یکی به سمت باغ گیاهشناسی میرود که از بالا میتوانید یک دورنمایی ازباغ ببینید. چون فصل بهار نبود و از بالا خیلی جذاب به نظر نمیرسید نرفتیم و مسیر دیگر که به سمت قلعه بود را انتخاب کردیم. مسیر پله ای است که با تعدادی پله میتوانیدکنار دیواره ها و داخل قلعه حرکت کنید، کمی پایینتر یک کلیسا و باقیمانده دیوارهای قلعه بود که با پله های باریکی میتوانید از دیواربالا بروید و اطراف قلعه و شهر را تماشا کنید.
تصویر شماره 38: قلعه ناریکلا
تصویر شماره 39: قلعه ناریکلا
بعد از پایین آمدن از پله ها و تماشای تعدادی کافه و هتلهای سنتی کوچک زیبا به ابتدای خیابان کوته آفخازی رسیدیم و چون خیلی گرسنه بودیم به سمت یک رستوران به اسم ماچاخلا که از قبل انتخاب کرده بودم رفتیم . ماچاخلا یک رستوران محلی با غذاهای سنتی گرجی با دید عالی به میدان اروپاست. رستوران شلوغ بود و من که فقط میخواستم از میزهای تراس استفاده کنم بالاجبار ده دقیقه ای منتظر ماندم، غذا و نوشیدنی سفارش دادیم و بعد از نیمساعت غذا سرو شد که واقعا لذیذ بود.
تصویر شماره 40: رستوران ماچاخلا
رستوران ماچاخلا:
رستوران ماچاخلا شهر تفلیس در ابتدای خیابان کوته آفخازی،یک رستوران دوطبقه با نما و دکوراسیون چوبی که فضای طبقه اول کاملا بسته، و طبقه دوم علاوه بر فضای بسته شامل تراس هم میشود که دید خوبی به میدان اروپا و بافت قدیم و کلیسای ارامنه دارد، در مقابل ورودی رستوران نماد "من تفلیس را دوست دارم" نصب شده که در پیدا کردن رستوران کمک میکند، بیشتر غذاها و نوشیدنیهای رستوران محلی است ، سفارش ما پای گوشت و کتلت گوشت همراه نوشیدنی بود که کیفیت خوبی داشت، یکی از نکات مثبت رستوران منوی تصویری اش بود که به سه زبان گرجی، روسی و انگلیسی نام غذا و محتویات آن درج شده بود و به انتخاب غذا کمک میکرد و همینطور بعضی غذاها در دو اندازه ارائه میشدند، در کنار غذاهای محلی، غذاهای رایج مثل پیتزا هم سرو میشد، ما میزی که در تراس بود رو انتخاب کردیم که دید خوبی به اطراف داشت، در مجموع از تجربه فضا و غذای رستوران کاملا راضی بودم، غذاهای سرو شده کاملا مطابق با عکسها بودند. صورتحسابمان همراه با حق سرویس 22 لاری شد.( عکسهای بیشتر از نقد و منوی رستوران)
تصویر شماره 41: غذای رستوران ماچاخلا
بعد از صرف غذا و استراحت به سمت مجموعه حمام های سولفوری و پل عشق و آبشار حرکت کردیم. معروفترین این حمامها حمام شاه عباس که ورودیی شبیه به ورودی مسجدهای دوره صفویه دارد و نکته جالب اینکه همه حمامها فعال هستند و خدمات مختلف مثل انواع ماساژ و حمام های آبگرم عمومی وخصوصی ارائه میدهند که زمان بازدید تعداد زیادی در نوبت پذیرش بودند.
تصویر شماره 42: نمای دور ازحمام شاه عباس
تصویر شماره 43: ورودی حمام شاه عباس
حمام های سولفوری:
حمام های سولفوری واقع در محله ارتاجالای تفلیس یکی از جاذبه های گردشگری این شهراست ، نام شهر تفلیس(تبیلیسی) از همین آبهای گرم گرفته شده است، تِبیلی به معنای گرم در زبان گرجی است، این حمام های تاریخی، در پایین نارین قلعه ساخته شده و معروف ترینشان حمام شاه عباسی است که شاخصه اش یک ورودی با کاشیکاری دوران صفویه است، ،اهالی تفلیس معتقدن که آبگرم این مکان خاصیت درمانی دارد. افراد معروفی مثل "الکساندرپوشکین" و "الکساندر دوما"هم یکی از بهترین تجربه هایشان استفاده از این حمامها بوده که در خاطراتشان تعریف کرده اند ، استفاده ار این حمامها به صورت عمومی و خصوصی است که قیمتها نسبت به خدمات متفاوت است.
تصویر شماره 44: مجموعه حمامهای سولفوری تفلیس
تصویر شماره 45: لیست قیمتها براساس خدمات حمام شاه عباسی
تصویر شماره 46: ورودی یکی ازحمامهای سولفوری تفلیس
بعد از دیدن حمامها به سمت پل عشق رفتیم تعداد زیادی از قفلهایی که زوجها برای پایداری عشقشان به پل نصب میکنند و کلیدش رو در آب میاندازند را دیدیم، البته در یک پل دیگر تعدادکمتری قفل رنگی جذاب هم نصب بود که صحنه زیبایی ایجاد کرده بود،بعد از این پل به سمت آبشار حرکت کردیم.
تصویر شماره 47: پلهای عشق
تصویر شماره 48: پلهای عشق
تصویر شماره 49: پلهای عشق
مسیر رسیدن به آبشار یک مسیر چوبی است که از بین صخره ها حرکت میکند و تعدادی کافه و چند نوازنده بهش جلوه زیباتری به آن دادند، بعد از عکس و فیلم گرفتن تصمیم گرفتیم برای استراحت عصرگاهی با اتوبوس به هتل برگردیم و بعد از استراحت به گشت ادامه بدهیم.
تصویر شماره 50: محوطه اطراف حمامها و ورودی آبشار
تصویر شماره 51: آبشار تفلیس
عصر روز دوم:
بعد از استراحت در هتل و تعویض لباس، چون شب هوا سرد میشد با اتوبوس تا انتهای خیابان روستاولی رفتیم و از انتهای خیابان پیاده به سمت میدان آزادی حرکت کردیم، در مسیر پیاده روی سالن تئاتر و اپرا، موزه ملی و هنر و ساختمان پارلمان گرجستان را از بیرون تماشا کردیم و به مجتمع تجاری گالریا رسیدیم، کمی در طبقه همکف قدم زدیم و چون قصد خرید نداشتیم سریع بیرون آمدیم.
تصویر شماره 52: پارلمان گرجستان
تصویر شماره 53: میدان آزادی
در نبش یکی از خیابانهای میدان آزادی یک کافه که در واقع تخصصش انواع دونات بود دیدیم و برای صرف یک نوشیدنی داغ و دونات داخل رفتیم، قیمت شیرینی در تفلیس بالاست ولی واقعا ظاهر زیبا و طعم لذیذی دارند مجموعا برای دو تا قهوه ترک و دو تا دونات چهارده لاری هزینه پرداخت کردیم.
تصویر شماره 54: کافه میدان آزادی
بعد از کمی استراحت به سمت خیابان سرزنده کوته آفخازی رفتیم و از یکی از دفترهای توریستی تور یکروزه سه شهر تاریخی، متخستکا، گوری و شهر سنگی اوپلیستیخه، را به قیمت چهل لاری خریداری کردیم و برای استراحت و آمادگی برای تور فردا با اتوبوس به هتل برگشتیم.
تصویر شماره 55: آژانس آلکس تور
برای رسیدن به این شهرها که در ادامه معرفی میکنم علاوه بر تور میتوانید با استفاده از قطار از تفلیس به این شهرها بروید، ولی چون برای ما استفاده حداکثر از زمان خیلی مهم بود تصمیم گرفتیم از تور استفاده کنیم تا در یک روز جاهای بیشتری برویم.
روز سوم:
برای امروز که تور خارج شهر داشتیم باید ساعت ده دفترتور میبودیم بعد از صرف صبحانه تکراری ولی خوشمزه هتل با اتوبوس به میدان آزادی رفتیم و بعداز پیاده روی پنج دقیقه ای به دفترتور در خیابان کوته آفخازی رسیدیم، سر ساعت ده با یک گروه هشت نفره که شش نفر روسی یک لبنانی و یک رومانیایی بودند همراه یک لیدر شاد و صبور به سمت شهر تاریخی متسختا و کلیسای جوآری حرکت کردیم.
شهر تاریخی متسختا و صومعه جوآری:
کلیسا و صومعه jvari در خارج شهر تاریخی متسختا، در نقطه ای مرتفع در لبه پرتگاه کوه مقدس شهر ساخته شده که نمایی زیبا از طبیعت اطراف و محل تلاقی دو رودخانه کوری و آرگوی را مقابل دیدگانتان قرار میدهد، مکان کلیسا تا شهر تاریخی متسختا 12 کیلومتر فاصله دارد، بنای کلیسا و صومعه با مصالح سنگی ساخته شده و با نقاشی های مختلف دیوارها و سقف پوشانده شده، نور کلیسا کم و فضای کوچک و تاریکی دارد و همچنان خانمها باید موهایشان را بپوشانندو آقایان کلاهشان از سر بردارند.
تصویر شماره 56:صومعه جوآری
تصویر شماره 57:داخل صومعه جوآری
تصویر شماره 58: دید دو رودخانه از صومعه جوآری
بعد از عکاسی و بازدید به سمت شهر متسختا رفتیم. مرکز شهر تاریخی به همان صورت قدیمی بازسازی و در یک دیوار محصور شده، تعداد زیادی از مغازه ها شیرینی های معروف چورچخلا میفروختند، چورچخلا یک رشته آجیل از گردو یا فندق است که داخل شیره غلیظ انگور همراه آرد میگذارند تا خشک و به عنوان یک اسنک استفاده شود، مغازه های نانوایی هم که انواع نان رو میپختند، من در این شهر تعدادی چورچخلا در طعمهای مختلف که هر رشته دو لاری قیمت داشت و مگنت و یک نان محلی با مغز لوبیا خریدم.
تصویر شماره 59: شیرینی چورچخلا
در مرکز شهر یک کلیسای نسبتا بزرگ به نام سوتیتسخوولی ( svetitskhoveli)که تلفظ سختی دارد قرار داشت و از آنجایی که روز یکشنبه بود جمعیت زیادی برای مراسم آمده بودند و داخل کلیسا شلوغ بود و بعد از کمی عکس و فیلم با اینکه کاملا سکوت را رعایت کرده بودم، یکی از کشیشها با لحن و حرکات تندی من را از کلیسا بیرون کرد ولی من در گوشه ای ایستادم و بعد از تماشای مراسم بقیه کلیسا رو تماشا کردم، کلا الگوی پلان و سبک ساخت کلیساها شبیه به هم بود فقط اندازه ها براساس اهمیت کلیسا تفاوت داشتند.
تصویر شماره 60: کلیسای سوتیتسخوولی
تصویر شماره 61: کلیسای سوتیتسخوولی
شهرتاریخی متسختا پایتخت باستانی پادشاهان گرجستان بوده و مقبره شاهان در همین کلیسای مهم سوتیتسخوولی قرار دارد و همینطور دفتر مرکزی کلیسای ارتدوکس در این شهر واقع شده، به همین دلیل این شهر مرکز مذهبی گرجستان محسوب میشود و نقش مهمی به عنوان پایتخت مذهبی و فرهنگی درکشور دارد.
تصویر شماره 62: بازار شهر متخستا
تصویر شماره 63: بازار شهر متخستا
شهر سنگی اوپلیستیخه:
بعد از بازدید از شهر تاریخی متسختا به سمت شهر سنگی اوپلیستیخه حرکت کردیم ، بلیط ورودی هفت لاری بود که بعد از پرداخت وارد مجموعه شدیم.
تصویر شماره 64:بلیط ورودی شهر سنگی اوپلیستیخه
شهر باستانی سنگی اوپلیستیخه بزرگترین شهر سنگی جهان یکی از جاذبه های تاریخی گرجستان که در فاصله کمی از شهر گوری محل تولد استالین قرار گرفته است، فاصله تا تفلیس خیلی کم و مسیر راحت و زیباست، معنی لغوی اسم شهر اوپلیستیخه به معنی شهر خدایان است و در گذشته مرکز مذهبی گرجستان بوده و تا قبل از ورود مسیحیت نقش پر رنگی در جامعه سیاسی آن زمان داشته، با اینکه در گذر زمان بخاطر زلزله و شرایط محیطی آسیب دیده ولی هنوز آثاری از سنگ تراشیهای تالارهای اصلی و اتاقهای حفرشده در دل سنگها جلوه گری میکند.
تصویر شماره 65: شهر سنگی اوپلیستیخه
برای رسیدن به قسمتهای جذاب این شهر باید از پلکان چوبی بالا بروید و در مرتفعترین نقطه شهر با یک دید پانورامای کامل و زیبا از طبیعت اطراف روبرو میشوید که رودخانه متکواری جلوه دوچندان به این دید داده است، در روزهای سرد همراه با باد بازدید از اینجا کمی دشوار است، پس بهتر است فصل بهار و تابستان را انتخاب کنید.
تصویر شماره 66: پلکان خروجی شهر سنگی اوپلیستیخه
این شهر سه طبقه بوده و برای برگشت به سطح اول از یک پلکان که از یک تونل شیبدار عبور میکند باید استفاده کنید، شهر سنگی اوپلیستیخه در گذشته دارای قدیمیترین سد ، داروخانه ، بازار، آمفی ﺗﺌﺎتر ،کلیسای قدیمی معروف به سن جورجی، معابد، زندان، سیاه چال و صد ها اثر باستانی دیدنی دیگر در جهان بوده که دیدن این شهر به دوستداران تاریخ توصیه میشود،
تصویر شماره 67: شهر سنگی اوپلیستیخه
تصویر شماره 68: شهر سنگی اوپلیستیخه
به دلیل هوای ابری و سرعت باد بازدید از این بنا کمی سخت بود و چون در ارتفاع قرارداشت سرعت باد فوق العاده زیاد بود ولی به هر صورت ممکن همه فضاهارا دیدیم، برای دیدن کلیسای کوچک مجموعه هم علاوه بر روسری باید با یک پوشش شبیه به دامن لنگی پاهارو میپوشاندیم.
تصویر شماره 69:کلیسای شهر سنگی اوپلیستیخه
شهر گوری زادگاه استالین:
بعد از شهر سنگی نوبت به زادگاه استالین شهر گوری بود، هوا بارانی شد و باد همراه باران هوا را بشدت سرد کرد برای همین ترجیح دادیم به دیدن موزه استالین بریم با پرداخت نفری پانزده لاری بلیط را گرفتیم و با راهنمای انگلیسی زبان همراه شدیم.برق مجموعه رفته بود و ما با نورطبیعی و فلش گوشیها از صحبتهای راهنما استفاده کردیم. تور به دوزبان انگلیسی و روسی برگزار میشد.بعد از اتمام بازدید برق وصل شد و من دوباره برای عکاسی بازدید را از ابتدا شروع کردم.
تصویر شماره 70:بلیط موزه
موزه استالین:
یکی از جاذبه های گرجستان، موزه استالین در شهر گوری با فاصله شصت و هشت کیلومتر از تفلیس است. گوری محل تولد این شخصیت مهم است که تا سن چهارسالگی در این مکان ساکن بوده. با افکار و زندگی آقای استالین یکی از رهبران حزب کمونیست هیچوقت تا این حد برخورد نزدیک نداشتم، "استالین" به معنی مرد پولادین با اینهمه قدرت و ابهتش از سوار شدن به هواپیما واهمه داشته و برای سفرهایش از یک قطار اختصاصی استفاده میکرده،کودکی سختی رو گذرانده و دست چپش کوتاهتر بوده که همیشه سعی در پنهان کردنش داشته است.
تصویر شماره 71: قطار استالین
تصویر شماره 72:تندیس استالین در محوطه موزه استالین
موزه استالین در شهر گوری شامل نامه ها، عکسها، نقاشیها و وسایل شخصی اوست. با اینکه در منصب رهبرحزب کمونیست شوروی باعث مرگ انسانهای زیادی شده، مردم گرجستان این خاطرات رو فراموش کردن و خانه پدری استالین رو تبدیل به موزه کرده اند، ساختمان موزه یک بنای قدیمی است که اجزای معماری اش مثل پنجره های رنگی و تزیینات سقفش نظر من را خیلی جلب کرد. یکی از دیدنیها هم واگن قطاری با امکانات کامل بود که استالین برای سفرهایش استفاده میکرده.داخل این موزه فقط اجازه عکاسی دارید و نمیتوانید فیلم بگیرید.
تصویر شماره 73:موزه استالین
تصویر شماره 74:موزه استالین
تصویر شماره 75:موزه استالین
تصویر شماره 76:موزه استالین
ناهار روز سوم:
بعد از بازدید از موزه و قطار استالین ساعت پنج بود و از شدت گرسنگی داشتیم از پا در میامدیم. به یک رستوران روبروی موزه استالین رفتیم که اسمش روی منوی غذا تایم بود ولی روی نقشه و صورتحساب چینه بولی نوشته شده بود.
رستوران چینه بولی:
رستوران روبروی موزه استالین در شهر گوری واقع شده، ساختمان یک طبقه، دکوراسیون ترکیبی از چوب و دیوارهای آجری است و سطح متوسطی دارد، یک میز گروهی دوازده نفره در یک فضای جداگانه داشت که ما از آن فضا استفاده کردیم،قیمت غذاها مناسب و کیفیت غذاهای محلی مانند خاچاپوی و خینکالی و لوبیا خوب بود،
تصویر شماره 77:خاچاپوری سنتی در رستوران چینه بولی
ولی من که سفارش استیک دادم، علاوه بر اینکه سفارشم خیلی دیر آماده شد، غذا خیلی شور و گوشت سفت و خشک بود، یکبار دیگر به این نتیجه رسیدم که در این مدل رستورانها فقط باید غذای محلی سفارش داد.
تصویر شماره 78:استیک رستوران چینه بولی
نوشیدنی گازدار برجومی که درواقع یک نوع آب گازدارست و در یک منطقه به همین اسم وجود دارد را در این رستوران تجربه کردم که به نظرم طعم خوبی داشت.مجموعا سفارش امروزمون 32 لاری شد، چون استیک قیمتش از بقیه غذاها بیشتر بود.
تصویر شماره 79: آب گازدار برجومی
بعد از صرف غذا به تفلیس برگشتیم و برای رزرو تور شهر سیغناقی به دفتر تور رفتیم و برای فردا ساعت ده صبح تور به مبلغ هر نفر چهل لاری خریدیم . ما که خیلی خسته بودیم به هتل برگشتیم و با مقداری مواد غذایی همراهمان شام رو سپری کردیم تا برای فردا آماده باشیم.
مزیت مهمی که این تور برای من داشت و برای من متفاوت بود، این بودکه لیدر عجله نداشت تا فقط از فضاها سریع رد بشویم و محدودیت زمانی داشته باشیم، من به راحتی و آرامش میتوانستم همه فضاها رو ببنیم و عکس بگیرم و هیچ کسی از اینکه منتظر مانده یا زودتر به محل قرار آمده اعتراضی نداشت و به نظرم این موارد از مزیت های این تور بود. دلیلی که من همیشه ترجیح میدهم خارج از تور به گشت بپردازم همین محدودیتها و استرس رسیدن هاست. ولی من کاملا از لیدر و برنامه راضی بودم برای همین برای فردا هم از همین آژانس تور رزرو کردم.
تصویر شماره 80: تور لیدر ما
روزچهارم:
امروز هم مثل دیروز بعد از صبحانه با اتوبوس راهی دفتر تور شدیم تا به دیدن شهر عشق، سیقناقی برویم. یک گروه 22 نفری بودیم که بیشتر روسی بودند. در مسیر بعد از حدود چهل دقیقه در یک فروشگاه که در واقع تولیدی نوشیدنیها و محصولات سنتی گرجستان بود توقف داشتیم که از مراحل تولیدشان بازدید و محصولات را تست کردیم و کمی خرید کردیم و به سمت سیقناقی حرکت کردیم. مربای میوه کاج و سس آلو خوراکیهای جدیدی بود که خریدم. قبل از ورود به شهر در مرتفع ترین نقطه منطقه ابتدا به دیدن صومعه سنت نینوی وکلیسای بودبه رفتیم.
تصویر شماره 81:صومعه نینو
تصویر شماره 82:باغ صومعه نینو
کلیسای بودبه و صومعه سنت نینو:
کلیسای سنت نینو در نزدیکی شهر سیقناقی گرجستان از کلیساهای مهم و معروف این کشوراست، دلیل شهرت آن رواج دین مسیحیت توسط شخصی به نام سنت نینو از این کلیساست، مجموعه شامل صومعه، کلیسای قدیمی و کلیسای نوساز بودبه است که در بالای کوه و در یک فضای باغی بسیار زیبا با منظره ای جذاب از دره باغهای شهر سیقناقی که شهر عشق نام گرفته قرار دارد، یک دیواره آجری مجموعه را شبیه به قلعه محافظت میکند، در خارج از دیوار کلیسا فروشگاههای کوچک محلیست که با مهربانی از شما استقبال میکنند و محصولات خانگی و سوغاتیهای منطقه خودشان رو عرضه میکنند .
تصویر شماره 83:کلیسای جدید بودبه
تصویر شماره 84:دورنمای دره معروف آزالانی از کلیسای بودبه
بعد ازبازدید از این باغ و کلیسای زیبا به سمت شهر حرکت کردیم که باران زیاد شد و ما نمیتوانستیم به راحتی در شهر بگردیم و به نقاط مهم شهر اکتفا کردیم.
شهر سیقناقی:
شهر تاریخی سیقناقی گرجستان در ۱۲۰ کیلومتری جنوب شرقی تفلیس در منطقه کاخِتی به شهرعشق در گرجستان معروف است. برای رسیدن به این شهر کوچک زیبا از جاده ای با مناظری زیبا عبور میکنید، ،اگر قصد اقامت داشتید میتوانید در هتلهایی با معماری زیبای بومی یا خانه های محلی برای اقامت شبانه استفاده کنید.
تصویر شماره 85:ساختمان شهرداری شهر سیقناقی
تصویر شماره 86: یک هتل در مرکز شهر سیقناقی
این شهر مکان ازدواج بسیاری از زوج های تفلیس و شهرهای نزدیک به سیقناقی و حتی توریست های خارجی است و از ویژگیهایش این است که هیچ طلاقی در این شهر ثبت نمیشود ویژگی منحصر به فرد این شهر وجود یک لندسکیپ زیبا از دره معروف آلازانی، تاکستان های انگور، خانه هایی سنتی با سقف نارنجی و خیابان های سنگ فرش است،بافت تاریخی شهر بازسازی و حفظ شده و باورود به شهر شما بافضای یک قرن قبل روبرو میشوید،
تصویر شماره 87: دورنمای شهر سیقناقی
تصویر شماره 88: شهر سیقناقی
تصویر شماره 89: سنگ نگاره های شهر سیقناقی
تصویر شماره 90: سنگ نگاره های شهر سیقناقی
از مکانهای قابل بازدید شهر، موزه تاریخی شهر، کلیسای زیبای سنت استفان و دیوار باستانی محافظ شهر که به عنوان دیوار چین معرفی میشود است، قسمتی از این دیوار مرمت شده و میتوانید پیاده روی دلچسبی همراه با مناظر زیبای اطراف روی این دیوار داشته باشید، مورد معروف دیگر در سیقناقی صد و چهار نوع تاک انگوریست که در صومعه تاریخی “آلاوردی” هستند از قرن ششم تاکنون حفظ شدند.
بعد از بازدید از شهر به سمت دیوار دفاعی بزرگ و باستانی شهر رفتیم ولی بخاطر باران نتوانستیم مسافت زیادی را روی دیوار طی کنیم و سریع برگشتیم.
دیوار دفاعی شهر سیقناقی:
دیوار دفاعی شهر سیقناقی به طول پنج کیلومتر با ۲۸ برج دیده بانی سال ۱۷۷۰ میلادی در زمان پادشاه اِرکلی ساخته شده و هشت دروازه که نام نزدیکترین روستا به آن تعلق میگرفته محل ورود ساکنین به قلعه بوده، مردم در زمان حمله دشمن محلهای امن داخل قلعه را میشناختند و در آنجا پنهان میشدند، در حال حاضر تعداد زیادی از برجها و دروازه ها در شرایط خوبی هستند و قسمتهایی از دیوار برای استفاده پیاده مرمت شده،این دیوار بعد از دیوار چین از نظر ابعاد به عنوان دومین دیوار دفاعی جهان در یونسکو ثبت شده، در زمان پیاده روی بالای دیوار مناظر طبیعی زیبایی را از دوردست میبینید،که در این فصل شکوفه درختان به آن جلوه بیشتری داده بودند.
تصویر شماره 91: دیوار دفاعی شهر سیقناقی
تصویر شماره 92: دیوار دفاعی شهر سیقناقی
تصویر شماره 93: دیوار دفاعی شهر سیقناقی
بعد از بازدید از این شهر زیبا و اطرافش به سمت یک منطقه روستایی در کاختی رفتیم که یک خانه محلی زیبا تبدیل به رستوران شده بود و غذاهای محلی سرو میکرد.بعد از سفارش غذا شما یک فرصت چهل دقیقه ای داشتید تا از مناظر و تستهای نوشیدنی در تولیدی این منطقه استفاده کنید.
تصویر شماره 94: رستوران واینریا کاختی
تصویر شماره 95:فضای داخلی رستوران واینریا کاختی
رستوران واینریا کاختی:
رستوران واینریا کاختی در منطقه معروف کاختی گرجستان در یک خانه ویلایی سبک محلی واقع شده که علاوه بر غذا، انواع نوشیدنیهای محلی آن منطقه هم در آنجا عرضه و به فروش میرسد، فضای رستوران خیلی گرم با دکوراسیون یک خانه روستایی اعیانی منطقه است و در سه طبقه در سالن و اتاقهای مختلف با نمای باغ وحیاط میزها چیده شده اند و حیاط بسیار باصفایی دارد.
تصویر شماره 96:فضای داخلی رستوران واینریا کاختی
تصویر شماره 97:فضای داخلی رستوران واینریا کاختی
بعد از سفارش غذا به مهمانان در فضای حیاط و طبقه همکف انواع نوشیدنی ها و محصولات خانگی معرفی میشود و میتوانید خرید کنید فضای باغی اطراف خانه شبیه خانه های شمال ایران به خصوص یادآور باغات شهر لاهیجان است، بدلیل اینکه آشپزخانه کوچک و خانگیست، طبخ غذاها زمان میبرد و شما باید با فضاهای دیگر خانه، مثل کتابخانه کوچک و زیبای آن و با دوستان کمی وقت بگذرانید و صبور باشید، حجم غذاها کم ولی بسیار لذیذ هستند ،من خاچاپوری مگرولی و آچارولی سفارش دادم که عالی بودند، هزینه غذا و نوشیدنی مجموعا 20 لاری شد.تجربه فضای این رستوران محلی واقعا لذت بخش بود،
تصویر شماره 98:غذای رستوران واینریا کاختی
بعد از استراحت تقریبا دوساعته در این خانه رستوران جذاب به سمت تفلیس حرکت کردیم و حدود ساعت هشت به هتل رسیدیم.
و یکبار دیگر از انتخاب این تور با همان لیدر دیروز بسیار راضی بودم چون برنامه ها سروقت و بدون هیچ عجله ای برگزار شد و توانستم از تمامی فضاها و امکانات نهایت استفاده و لذت رو ببرم.
تجربه تلخ شب چهارم:
آخرین شب برای دیدن یکی از دوستانم که در تفلیس بود راهی مجتمع تجاری گالریا شدم و در کافه مادو فودکورت طبقه آخر با هم گرم صحبت شدیم. ساعت یازده و نیم با تاکسی یاندکس با مبلغ سه لاری به هتل برگشتم و شروع به بستن چمدان کردم که بعد از یکساعت متوجه شدم کیف پولم که حدود صد لاری باقیمانده پول و مقداری ریال و چندتا کارت داخلش بود نیست. ابتدا به کافه شک داشتم که کیفم را روی میز جاگذاشته ام. ولی چون سکه های کرایه تاکسی رو از داخل کیف دستیم برداشته بودم بعد از مدتی به اینکه کیفم را داخل تاکسی انداختم هم شک پیدا کردم و بلافاصله شماره راننده تاکسی را پیداکردم و از ریسپشن هتل خواستم تا تماس بگیرد که جواب نداد و شب رو به تلخی سپری کردم.
تصویر شماره 99:مجتمع تجاری گالریا
تصویر شماره 100:مجتمع تجاری گالریا
تصویر شماره 101:کافه مادو مجتمع گالریا
هیجان روز پنجم آخرین روز:
صبح از مسئول ریسپشن هتل خانم میلنا خواستم تا با راننده تماس بگیرد ولی بازهم راننده جواب نداد، امروز روز پرواز برگشت ما بود و طبق اعلام آژانس پرواز یکساعت زودتر از زمان بلیط صادرشده انجام میشد یعنی حدود ساعت دوازده ظهر، من تصمیم گرفتم به کافه بروم تا اگر احیانا کیف را آنجا جاگذاشته بودم بگیرم، برای همین از دوستم خواستم تا چمدان من را به فرودگاه ببرد و من با اتوبوس به پاساژ گالریا رفتم ، تا باز شدن مجتمع ده دقیقه منتظر ماندم، وقتی به کافه رسیدم مسئول صندوق همه جارا گشت ولی چیزی پیدا نکرد و ازمن خواست تا آمدن مدیر منتظر بمانم و دوربین را چک کنیم ولی من که وقت نداشتم ازاو خواستم شماره تماسش را داشته باشم تا خبر بگیرم،خیلی ناامید از ایستگاه روبروی مجتمع گالریا با اتوبوس شماره 37 به فرودگاه رفتم وقتی رسیدم مسئول کافه پیام داد که دوربین هارا چک کردند و من کیف را روی میز جا نگذاشتم.
پروازمون که قرار بود یکساعت زودتر انجام بشود بدون هیچ دلیلی با تاخیر تقریبا یک ساعته از زمان بلیط حدود ساعت دو انجام شد و بالاخره ما برگشتیم به تهران، وقتی به فرودگاه رسیدیم و اینترنت گوشی را روشن کردم ریسپشن هتل پیام داد که راننده تاکسی کیف پولتان را به هتل آورده ولی فقط مدارک داخلش است و از پولها خبری نیست. در یک لحظه ترکیبی از احساس ناراحتی و خوشحالی داشتم. اولین بار بود که من چیزی گم میکردم و پذیرش موضوع برای من خیلی سخت بود و مدتی طول کشید تا ناراحتیم برطرف شود، کیفم بالاخره به دستم رسید.
تصویر شماره 102: فرودگاه تفلیس
تصویر شماره 103: پذیرایی پرواز برگشت قشم ایر
این سفر هم با تمام خاطرات خوب و تلخش تمام شد وقطعا به تجربیاتم اضافه کرد. امیدوارم با مطالعه این سفرنامه اطلاعات مفیدی را در اختیار دوستان قرار داده باشم.
در ادامه لیست هزینه ها و اماکن دیدنی که در این سفر بازدید کردم را به صورت یک جدول اضافه میکنم.
تصویر شماره 104: جدول بازدید روزانه و هزینه ها