شاید برایتان جالب باشد که بدانید حتی یک مجسمه سه بعدی تمام شده، بهنام لئوناردو داوینچی وجود ندارد؛ کسی که یکی از بزرگترین هنرمندانی است که تاکنون شناخته شده و بهخاطر خلق مجسمههایش معروف است. حالا این ادعای قدیمی تغییر کردهاست. پژوهشگران معتقدند که یک مجسمه، که قبلا به اشتباه به آنتونیو روسِلینو نسبت داده شده بود، در حقیقت کارِ لئوناردو بوده است.
مجسمه "مریم مقدس و کودک خندان" از سال ۱۸۵۸، در موزه ویکتوریا و آلبرت لندن نگهداری میشد و متعلق به روسلینو بود. اما پژوهشگران حالا معتقدند که لئوناردو داوینچی، این مجسمه را در سال ۱۴۷۲ درحالی ساخته، که ۱۹ یا ۲۰ ساله بودهاست.
گاردین، در گزارش خود عنوان کردهاست، این مجسمه مدتهاست که بهنام آنتونیو روسلینو شناخته میشود. فرانچسکو کاگلیوتی، عضو فرهنگستان هنر ایتالیا، که این تحقیق جدید را رهبری میکند، میگوید که محققان، بهخاطر اقتدار و تعصب آخرین مورخ هنر و مدیر موزه بریتانیا، یعنی جان پاپهنسی، به اشتباه افتاده بودند.
مجسمه لئوناردو داوینچی؛ اثر لوئیجی پامپالونی
پژوهشگران اعلام کردند: "تزئینات بسیار زیاد و پیچیده این اثر، مخصوصا در قسمت پاهای مریم مقدس، مدارک مهمی را در اختیار ما قرار داد؛ از جمله اینکه این تزئینات، به نقاشیهایی که لئوناردو در همان زمان میکشیده، بسیار شباهت دارد؛ نقاشیهایی که تمرینات وسواسگونهای بودند و چین و شکنهای انتزاعی و کنج و گوشههای عمیق و سایهدار، از ویژگیهای بارز آنها بهشمار میرود."
کاگلیوتی در مصاحبهای گفت، که در این اثر، مریم باکره، با لبخندی مرموز، به پایین و رو به چهره کودکی که در آغوش او قرار دارد نگاه میکند؛ همان سبکی که لئوناردو، در تابلوی معروف مونالیزا هم بهکار بردهاست.
سرزندگی واقعگرایانه جاری در صورت کودک هم، یادآور نقاشیهای لئوناردو از چهره کودکان است. تصویر کردن مسیح خندان در قرن ۱۵، هنوز هم نه تنها عمل تندروانه ای بود، بلکه بهنوعی یک فعل کفرآمیز محسوب میشد، که این هم دلیل دیگری است، بر اینکه این مجسمه، متعلق به لئوناردو داوینچی است.
فرانچسکو کاگلیوتی، که استاد دانشگاه ناپل هم هست میگوید: "جان پاپهنسی کسی بود که این مجسمه را به روسلینو نسبت داد و اغلب این کار را بدون وجود شواهد کافی و بر اساس میل و سلیقه خودش انجام میداد." پاپهنسی در سال ۱۹۹۴ درگذشت. این اصلاحات هیجانانگیز در مورد داوینچی، همگی از همان زمان آغاز شد.
مجسمه مریم مقدس و کودک خندان
لئوناردو همیشه برای خلق مجسمههای زیبا مشتاق بود، اما ایدههای ذهنی او، زیادی جاهطلبانه بودند. دو پروژه بزرگ مجسمهسازی که داوینچی خود را وقفِ آنها کرده بود، هیچ کدام تحقق کامل نیافتند: اولی یک مجسمه بزرگ برنزی از فرانچسکو اسفورزا (سیاستمدار ایتالیایی در قرن پانزدهم) سوار بر اسب بود، که لئوناردو از ۱۴۸۹ تا ۱۴۹۴ روی آن کار میکرد و دومی، مجسمه یادبود مارشال تئودور تریوُلزیو (رهبر و فرمانده ارتش ایتالیایی) بود، که او را در سالهای ۱۵۰۶ تا ۱۵۱۱ بهخود مشغول کردهبود.
فرانچسکو اسفورزا
داوینچی میخواست یک قالب یکپارچه از اسب بسازد، اما ابعاد عظیم و آناتومی پیچیده آن، باعث بروز مشکلات تکنیکی غیرقابل حلی شد. طرحهای اولیه بسیاری وجود دارد، که نشان میدهد، او تلاش فراوانی برای این کار کرده اما، هیچ نتیجه اجرایی به شکل مجسمه سه بعدی، که رد پای او را بر خود داشتهباشد، تا کنون یافت نشدهاست.
براساس گزارش گاردین، اگر این واگذاری اثر جدید و هیجانانگیز، بهنفع داوینچی، تایید شود، بهشکل کنایهآمیزی این معنا تداعی میشود که همانطور که بریتانیا، از اتحادیه اروپا خارج شد (و انگار به آن نیازی نداشت) کلکسیون هنر معاصرِ آن هم، یکی از بهترین مخازن میراث فرهنگی اروپا است (که تنها مجسمه تمام شده لئوناردو داوینچی را در خود جا دادهاست).
منبع: thevintagenews