باستانشناسان به دنبال شواهد هستند، نوعی شواهد عینی و مطلق که نظریهها را اثبات میکند و به آنها دلایل محکمی برای باور کردن یک مجموعه ایده را میدهد. اما اغلب، آنها باید شواهد کمتر از یک نظریه یا فرضیه را دنبال کنند، زیرا بر روی زمین تنها مقدار محدودی از شواهد موجود از زمانهای پیشین وجود دارد.
برای مثال یک مقبره مصری ممکن است دارای یک مومیایی باشد، اما چیز دیگری برای تائید اینکه این بقایای چه کسی است در دسترس نیست. برای دستیابی به این دانش، باستانشناسان باید بر دانش خود و تجربیات کسانی که قبل از آنها سایتهایی را حفاری کردهاند تکیه کنند.
اما گاهی حتی کوچکترین شی میتواند شواهد عمیقی را برای یک دانشمند یا باستانشناس به همراه داشته باشد، و این ممکن است در مورد کشفی در اعماق غاری در مکزیک، غار چیکهیهویتا (Chiquihuite)، واقع در کوههای آستیلرو باشد.
تقریباً 2000 مصنوعات در حین حفاری در سال 2016 و 2017 در این مکان کشف شده است. این اشیا سنگی ممکن است بهعنوان ابزاری برای کارهایی مانند خرد کردن، برش دادن و یا حتی بهعنوان سلاحهای اولیه مورد استفاده قرار گرفته باشند.
تعداد اشیا پیدا شده اهمیتی ندارد، اما اینکه آنها در آنجا دفن شدهاند میتواند تئوری جدیدی را اثبات کند که بشر خیلی زودتر از آنچه تصور میشد به قاره آمریکا وارد شده است.
باستانشناس سیپریان اردلین (Ciprian Ardelean)، از دانشگاه خودگردان زاکی تاکاس (Zacatecas)، که در مطالعه جدید مشغول به کار است فرضیهای را بیان کرده است که نشان میدهد بر اساس شواهدی که تاکنون از سایتهای مختلف در سرتاسر آمریکای شمالی جمعآوری شده است این مصنوعات متعلق به 13000 سال پیش نیستند.
اگر نظریه اردلین درست باشد و بتواند شواهد کافی برای تائید نظریه خود را جمعآوری کند، آنچه دانش، تاریخ و باستانشناسی بهطور جمعی درباره تکامل انسان برای دههها در قاره آمریکا بیان کردهاند را تغییر میدهد.
اردلین در مصاحبه اخیر رسانهای بهراحتی اذعان کرد که نظریه وی هنوز اثبات نشده است و ممکن است همکارانش تمایلی به موافقت با نتیجهگیریهای او نداشته باشند.
اردلین اخیراً گفت: «این سایت بهتنهایی نمیتواند نتیجهگیری قطعی باشد.» بااینحال، او استدلال کرد، هنگامیکه یافتههای غار چیکهیهویتا (Chiquihuite) به سایر یافتههای آمریکای شمالی، مانند یافتههای غار بلوفیش (Bluefish) در یوکان و گولت (Gault) در تگزاس اضافه میشود، نظریههای وی قانع کنندهتر میشوند. او و همکارانش در دانشگاه یک مقاله علمی را بهصورت آنلاین منتشر کردند و یافتهها و فرضیه خود را توضیح دادند.
اردلین در طول مصاحبه اضافه کرد که، شواهد دیگری که در طول سالها جمعآوری شد، شواهدی که آنقدر قوی است که بتواند یک فرضیه معتبر را تائید کند که قبل از این و تقریباً بهطور حتم در آخرین یخبندان، انسانهایی در اینجا وجود داشتهاند. این به زمانی اشاره دارد که لایههای یخ هنوز مقادیر زیادی از سطح کره زمین را پوشانده بودند.
اختلاف نظری بر سر مسیری که انسان برای رسیدن به قاره امریکا طی کردهاند وجود ندارد. به گفته کارشناسان، آنها از کوچراه برینگیا عبور کرده و از سیبری راه خود را آغاز کردند، اگرچه قرنها طول کشیده است تا به قاره آمریکا برسند.
آیا وقتی اینهمه یخ در قاره آمریکا باقیمانده بود، میتوانستند این کار را انجام دهند؟ این مسئله هنوز مورد تردید است، اما شواهد جدید هنوز اطلاعات و تمهیدات بیشتری را به این نظریهها میافزاید.
بااینحال، دیگر باستانشناسان در مورد صحت یافتههای اردلین ابراز تردید کردهاند، بهعنوانمثال، به نظر میرسد تمام آثار باستانی موجود در غار از یک ضربه ساختهشدهاند، تقریباً به نظر میرسد که آنها فقط سنگهایی هستند که از "سقف" غار افتادهاند، و نه ابزار ساخته شده توسط بشر.
و همچنین یافتههایی وجود ندارد که زندگی مردم در غار را تائید کند - بهاصطلاح هیچ شواهدی از زندگی خانگی نیست - و با توجه به اینکه در بالای یکرشته کوه قرار دارد، کمی غیرمعمول است.
منبع: thevintagenews.com