پیر یا جوان، مهم نیست که چند سال دارید. برای لحظاتی به این فکر کنید که چقدر برای اهداف زندگیتان قدم برداشتید و برای رسیدن به آن جنگیدهاید.
امیدوارم که به آن دست پیدا کرده یا نزدیک شده باشید.
اگر نه چه چیزی و چه اتفاقی در زندگیتان آنقدر بزرگ و پررنگ بوده که شمارا از «هدفتان» دور کرده؟
به آنهم فکر کنید.
اکنون این را بدانید مهم نیست که چقدر این مانع بزرگ و زمانبر است. شما در حق خودتان ظلم کردهاید.
این قضاوت عجولانه از جایی ریشه میگیرد که همه ما میدانیم، بیشتر از یکبار در این دنیا زندگی نمیکنیم. ما با تمام سختیهای ناعادلانه، مشکلاتی که کوچکترین نقشی در ایجاد آن نداشتهایم محکوم به زندگی شدهایم. محکوم شدهایم که حتی در سختترین شرایط هم برای خودمان هدف تعیین کنیم و تا رسیدن به آن بجنگیم. هدف چه از جنس یک حس و حال خوب باشد، چه از جنس پول نرسیدن به آن بزرگترین ظلمی است که به خودمان میتوانیم مرتکب شویم.
البته بزرگنمایی نباید کرد، بسیاری از موانعی که ما را از رسیدن به هدفمان دور میکند هم از خود ما ریشه میگیرد. یکی از مهمترین موانع خودساخته عدم خودباوریست.
مگر میشود کسی که قدرت ترسیم این اهداف و آمال را به ما داده باشد، از رسیدن به آن ما را سلب کند؟ انسان جاهطلب شد چون ثابت کرد که ناممکنی برایش وجود ندارد و بار و بارها آن را در طول تاریخ ثابت کرد.
این بار صرف فعل خواستن را با ماجرایی از سعید ضروری ورق میزنیم. کسی به ما یاد میدهد تا چگونه به هدفمان برسیم و از بهانههایی که تاکنون برایشان میآوریدهایم شرمنده شویم.
سعید ضروری متولد 1365 است و از نوعی معلولیت ژنتیکی عضلانی به نام دیستورفی رنج میبرد. اما این جملهای نیست که بتواند کوچکترین توصیفی از سعید و قابلیتهایش را وصف کند. سعید ضروری یک جهانگرد و ژورنالیست فعال درزمینهٔ بیماریاش است و افرادی که همانند او از بیماری تحلیل عضلانی رنج میبرند را درمان میکند. البته جنس مداوای او با دیگر طبیبان فرق دارد. او جایی را طبابت میکند که ریشه تمام مشکلات است. او درمانگر ذهن انسانهاست. سعید ضروری یاد میدهد تا چگونه بر محدودیتهای جسمی و یا ذهنی خود غلبه کرده و بر فراز قله محدودیتهایمان جولان دهیم. آقای ضروری کتابی از زندگینامهاش با نام «زندگی ضروری» منتشر کرده و جالب است بدانید که عضو کمیته پارا رفیتینگ فدراسیون بین المللی رفتینگ IRF و مدیر کمیته افراد دارای معلولیت در انجمن رفتینگ نیز میباشد.
برای شنیدن پادکست سعید ضروری در Castbox کلیک کنید
دانلود فایل صوتی این قسمت، از کانال تلگرامی رادیو ماجرا
البته معلولیت، محدودیت، ناتوانی و ... کلماتی هستند که در ذهنمان رنگ تیره به خود گرفتهاند. تقصیر از این واژگان نیست، اگر ما صدها کلمه زیباتر هم جایگزین آنها پیدا کنیم تفاوتی نخواهد کرد. مشکل از جای دیگر است. مشکل از چشمانی ست که ظاهر را میبیند و فکری که راه همان چشم را در همان مسیر اشتباه ادامه میدهد. متأسفانه ذهنمان از تفکر اشتباه نسبت به این افراد، مریض شده است و خواهوناخواه برایمان جلوهای منفی ترسیم میکند. زمانی که به پادکست سعید ضروری گوش فرا دهید پی خواهید برد قدرت و اراده انسانها به یک عضو یا اندام خلاصه نمیشود. در آدمی گوهرهایی وجود دارد که با چشمان ظاهربین پیدا نخواهد شد. کسی که بالهایی برای پرواز داشته باشد نیازی به راه رفتن نخواهد داشت.
جهت شنیدن داستانهای دیگر رادیو ماجرا کلیک کنید.
اگر تا امروز پادکست گوش ندادید یا راههای نصب اپلیکیشن های پادکست را نمیدانید میتوانید از طریق مطلب زیر به آنها دسترسی پیدا کنید.