فرشتهها عناصری هستند که از دوران کهن در فرهنگهای مختلف ریشه داشتند و برای نشان دادن بخشی از صفات نیک و یا ارتباط با دارندگان صفات نیک مورد استفاده قرار میگرفتند. درحقیقت آنچه این فرشتگان را به تصویر میکشد باور به نیک بودن فرشتگان نیست، بلکه باور به صفات نیک و معرفی آنها به مردمان قبیله با استفاده از این ماورائیهای زیبارو بوده است. به همین دلیل آنچه از تصاویر و سنگتراشیهای باستان بهدست میآید، این نیکان ماورایی را با چهره و اندام انسانی به تصویر میکشد که از زیبایی خیرهکنندهای هم برخوردار هستند تا بتوانند زیبایی صفات را با زیبایی ظاهر، به کمال برسانند. در تمامی تمدنها و فرهنگها هم فرشتهها را با دو بال و هالهای از نور به تصویر میکشند.
کلمه فرشته در زبان انگلیسی (angle) از ریشه کلمه (angelus) به معنای «پیامرسان» گرفته شده است. همچنانکه که در تورات از کلمه «ملک» بهمعنای پیامرسان و یا «پسران خدا» استفاده شده است. در همه ادیان سامی، اسلام و زردشت، فرشتهها واسطه ای بودهاند میان مفهوم خدا و انسان. گاه نیز در نقش فرشته نگهبان انسان، گاه شفادهنده بیماریهای اهریمنی و گاهی در نقش سربازان خداوند ظاهر میشدند.
فرشتگان در دین یهود، دستورات خداوندی را بر روی زمین اجرا میکنند، کار یاری و محافظت از مؤمنان و تنبیه کافران را برعهده دارند و همچنین به انسان وحی میفرستند. گاهی هم در شمایل انسانی به زمین فرستاده میشوند.
فرشته در تمدن ایران باستان
«پرشیته» در زبان سانسکریت بهمعنای سفیر است که در زبان پارسی باستان بهصورت «فرائیشته» و در اوستا «فرائشته» بهکار میرود. زردشت هم از «فروهر» سخن میگوید که نیرویی مینوی و فناناپذیر است که در نقش فرشته نگهبان انسان عمل میکند که انسان را از رفتن به راه خطا بازداشته و محافظت میکند.
فروهر، فرشته نگهبان انسان، پیش از خلقت موجودات، موجود بوده و پس از نابودی عالم ماده، باری دیگر به عالم بالا عروج خواهد کرد و تا ابدیت باقی خواهد ماند. اهورامزدا، به این فروهرها سیمایی انسانی میبخشد تا به جنگ با اهریمن بروند. همین نبرد با اهریمنان، خالق شش امشاسپندان است «مقدسان بیمرگ» که آنها را بهعنوان فرشتگان زردشتی میشناسند.
در زردشت، صفات نیک خداوندی را در سیمایی انسانی بهتصویر میکشند و این صفات شامل 6 مورد میشود: بهمن: اندیشه نیک، اردیبهشت: راستی، شهریور: شهریار پسندیده، خرداد: کمال، مرداد: بیمرگی و فروردین: سروش. از آنسو اهریمن، خدای شر و بدی نیز تجسم صفات اهریمنی خود را در دیوهایی تصویر میکند و آنها را به نبرد با امشاسپندان میفرستد.
دو فرشتهای که در طاقبستان دیده میشوند، ظرفی از مروارید دردست دارند که درحال تقدیم آن به پادشاه هستند. این نماد آسمانی بودن جایگاه پادشاه است.
فرشتگان در اسلام، موجوداتی هستند که با نمود عقل کامل، هیچ ارادهای از خود ندارند، شر و بدی به آنها وارد نمیشود و تنها فرمان نیک خداوند را اجرا میکنند. در قرآن کریم هم فرشتگان با دو، سه و چهار بال توصیف شدهاند. مسلمانان بر این باورند که همواره دو فرشته بر روی شانه چپ و راستشان در حال ثبت اعمال نیک و بد هستند که در قرآن به نام «کرام الکاتبین» -نویسندگان بزرگوار- از آنها یاد شده است.
هرچند اوج زیبایی، شکوه و جلال خداوندی و فرشتگانش را در خدایان و الهههای یونان باستان میبینیم، اما شاید در بین ادیان رسمی جهان، هیچ دینی بیش از مسیحیت، فرشتگان را در نگارهها و سنگتراشیهایش بهتصویر نکشیده باشد؛ همچنان که در کلیساها و یادبودهای مسیحی، نقشهای باشکوه بسیاری از این الهههای بالدار میبینیم.
تألیف: لست سکند