نقاشی مونالیزا به عنوان معروفترین و شناخته شدهترین تابلوهای نقاشی قرن، شاهکار دست لئوناردو داوینچی است. تکنیکهای خلاقانه و منحصربفردی که داوینچی برای این نقاشی به کار برده، ارزش هنری آن را چندین برابر کرده است، اما تنها این تکنیکها باعث شهرت این تابلو نشده است، بلکه رمز و رازهای فراوانی در تابلو مونالیزا پنهان است که هر روز بر ارزش و اعتبار آن میافزاید.
در سالهای اخیر علاوه بر نقاشان و مورخان تاریخ، توجه هنرمندان دیگری هم به این نقاشی جلب شده است، «دن براون» (Daniel Brown) نویسنده کتاب رمز داوینچی (راز داوینچی یا کد داوینچی) و «ران هاوارد» (Ron Howard) کارگردان فیلم The Da Vinci Code کسانی بودند که بسیاری از مردم عادی را با اسرار و رموز این نقاشی آشنا کردند. به جرات میتوان گفت که این تابلو تنها اثر هنری در جهان است که این حجم از کتاب، فیلم، تالیفات و مستندات دربارهاش ساخته شده است. در این مطلب همراه مجله لست سکند باشید تا نکات جالبی که باید درباره نقاشی مونالیزا بدانید را برایتان تعریف کنیم.
نقاشی مونالیزا اثر کیست؟
مرد رنسانس، لئوناردو داوینچی نقاش مونالیزا است. او به عنوان یکی از زبردستترین نقاشان تاریخ شناخته میشود که علاوه بر نقاشی در مجسمهسازی، معماری، موسیقی و... توانایی بینظیری داشته است. علاوه بر اینکه دانشمند و مخترع با استعدادی نیز شناخته میشود، در واقع مرد رنسانسی لقبی است که برای لئوناردو داوینچی ابداع شده است. مجموعه آثار او نه تنها بر تاریخ هنری ایتالیا، بلکه بر تاریخ هنر کل جهان تاثیرگذار بوده است. داوینچی در بیشتر زمینهها توانایی نقاشی داشت، بعضی از آنها مانند تابلو مونالیزا نقاشی از یک چهره بود، بعضی طرحهایی بر پایه آناتومی و برخی نیز طرحهایی علمی.

مونالیزا کیست؟
مونالیزا کوتاه شده مادونا لیزا به معنی «بانوی من لیزا» است. در نتیجه، نوشتار درست این کلمه در انگلیسی Monna Lisa است و Mona Lisa غلط مصطلحی است که جای نوشتار درست را گرفته است. البته این تابلو را به نام لبخند ژکوند هم میشناسند که علت آن را در ادامه توضیح دادهایم.
هویت اصلی مادونا لیزا، سوژه این نقاشی یکی از دلایل شهرت این تابلو است. در واقع، هیچ قطعیتی درباره هویتِ بانوی به تصویر کشیده شده وجود ندارد. آنچه مطرح شده است، حدسیات و نظرهایی هست که کارشناسان و متخصصین اعلام کردهاند. بعضی از این نظریات، اعتبار بیشتر و برخی اعتبار کمتری دارد. در این بخش نظراتی را میبینید که بیشترین اعتبار را میان اهالی هنر کسب کرده است.
در نوشته زندگینامهنویسِ مشهور ایتالیایی، جیورجیو وازاری (Giorgio Vasari) میخوانیم که تاجری به نام فرانچسکو دی بارتولومیو دِل ژوکوندو (Francesco di Bartolomeo del Giovando) این تابلو را سفارش داده است. او از داوینچی خواسته تا لیزا گراردینی (Lisa Gherardini)، همسرش را نقاشی کند. با توجه به اینکه نام دوم تابلو دِل ژوکوندا است، این فرض اعتبار بیشتری گرفت. به پشتوانه این نظر است که تابلو «لبخند ژکوند» نیز نامیده شد.
در کتاب «هنر در گذر زمان» نوشته هلن گاردنر (Helen Gardner) این مسئله به این شکل بیان شده که این نقاشی برای تولید دومین پسر ژوکوندا بعد از بازگشت داوینچی از میلان به فلورانس کشیده شده است.
اما مشکل اینجاست که در زمان مرگ داوینچی، تابلو در کارگاه او بوده است. در نتیجه، این سوال پیش میآید که اگر این اثر سفارشی بوده، چرا به دِل ژوکوندو تحویل داده نشده است؟ دانشمندان تلاش کردند با پیدا کردن لیزای واقعی و استفاده از آزمایشها و اسکنهای مدرن، چهره او را بازسازی و با نقاشی داوینچی مقایسه کنند. متاسفانه، این تلاشها هنوز به جایی نرسیده و نتایج قابل توجهی نداشته است.
دو فرضیه معروف دیگر در این زمینه وجود دارد که همهگیری و محبوبیت نظریه اول را ندارند. برخی معتقدند که مونالیزا، تصویر کاترینا، مادر لئوناردو داوینچی است. یکی از طرفداران این نظر زیگموند فروید، عصبشناس و روانشناسِ مشهور اتریشی است. فروید معتقد است لبخند مونالیزا، تصویری از ناخودآگاه داوینچی و انعکاسی از لبخندِ مادر نقاش است.
دیگران معتقدند که اثر، تصویرِ خود نقاش است که در چهره زنی پنهان شده است. شباهت ویژگیهای ظاهریِ داوینچی با مونالیزا، به این فرضیه اعتبار داده است. البته هیچ قطعیتی برای هیچ کدام از این فرضیهها وجود ندارد و هنوز هیچ کدام به طور قطع تأیید نشدهاند.


داوینچی جادوی دل ژاکوندا را آغاز میکند
داوینچی به تصویر کشیدن «بانوی من لیزا» را در سال 1503 آغاز کرد. در آن زمان، او 51 ساله بود. اما به پایان رساندنش تا سال 1519 که داوینچی از دنیا میرود، ادامه داشته است. آنچه مشخص است، داوینچی در طول این 16 سال، همواره تغییراتی را در تابلو اعمال میکرده. لایههای مختلفِ رنگی و تفاوتِ سبک که مشخصه سالهای واپسین این هنرمند است، بهترین گواه این ادعا است. البته شایع است که میگویند داوینچی هیچگاه نقاشی مونالیزا را از خود دور نمیکرده است.
با توجه به اینکه بوم از قرن 14 مورد استفاده نقاشان قرار گرفته، داوینچی این تابلو را روی چوب صنوبر به صورت رنگ روغن کشیده است. در آن زمان بسیاری از نقاشان دوره رنسانس برای آثار کوچک هنری خود از چوب استفاده میکردند. تابلو مونالیزا هم تنها 77 در 53 سانتی متر است و 8 کیلوگرم وزن دارد. این در حالی است که اگر تصویر را به تنهایی ببینید، احساس میکنید که تابلوی بزرگی پیش روی شماست. اگر علاقه مند هستید به غیر از مونالیزا، نگاهی به سایر معروفترین نقاشیهای دنیا داشته باشید، روی لینک زیر کلیک کنید.
مشاهده معروف ترین نقاشیهای جهان

آیا مونالیزا یک نقاشی کامل است؟
با وجود استعداد بینظیر لئوناردو در اغلب سبکهای نقاشی، تعداد کمی از تابلوهای او کامل شدهاند، فقط به یک دلیل! کمالگرایی و اوج طلبی بسیار او، باعث ناتمام ماندن کارهایش میشدند. این مسئله در مورد نقاشی مونالیزا به علت نداشتن مژه و ابرو بوده و عدهای آن را نیمه تمام میدانستند.
پس آیا کمالگرایی لئوناردو باعث شده که وی از تکمیل تابلوی بینظیر خود نیز سرباز زند؟ پس دلیل استفاده از تکنیکهای خاص چه بوده است؟ رمزهایی که داوینچی در این نقاشی پنهان کرده و با گذشت بیش از 500 سال هنوز در هالهای از ابهام است، چه میتواند باشد؟
یک فرضیه که بر اساس نظرهای مرکز تجسمی حوزه هنری منتشر شد، دلیل ناتمام ماندن تابلوی مونالیزا را ناتوانی جسمی لئوناردو در پنج سال پایانی عمرش اعلام کرد، اما علت ناتوانی او در هالهای از ابهام است. این فرضیه از بررسی و کنکاش روی نقاشی "جیووان آمبروجیو فیگینو" (Giovanni Ambrogio Figino) که در حقیقت نقاشی خود داوینچی است قوت گرفت.
در این تصویر انگشت شصت و دو انگشت بعدی دست راست به درستی کشیده شده، اما انگشت کوچک و انگشتری به صورت جمع شده است. در واقع تردید محققان هنری در مورد علت و چگونگی آسیب دست اوست، آنها به درستی نمیدانند که سکته باعث این صدمه شد یا زمین خوردن در اثر سرگیجه یا حتی بیهوشی.
بر اساس نظر «دکتر دیوید لازری» جراح پلاستیک و «دکتر کارلو روسی» عصب شناس، نمیتوان جمع شدن دو انگشت را نشانه سکته لئوناردو دانست، بلکه نشانههای دیگری نیز برای سکته لازم است، مثل جمع و مشت شدن دست یا ایجاد تغییراتی در صورت؛ از سوی دیگر بسیاری از محققان هنری در مورد چپ دست بودن لئوناردو شک ندارند و برای اثبات این مسئله، جهت کشیدن سایهها از بالای سمت چپ به پایین را به کار میبرند. اما چرا آسیب دست راست لئوناردو باعث ناتمام ماندن نقاشی مونالیزا شده است؟ بر اساس حدس و استدلال آنها، لئوناردو انسانی بسیار بااستعداد و خلاق بوده و میتوانسته از هر دو دست خود استفاده کند.

لبخند مرموز مونالیزا
داوینچی برای این که توجه بیننده را به صورت و لبخند مونالیزا جلب کند، از چندین تکنیک خلاقانه برای نقاشی مونالیزا استفاده کرده است. بسیاری از این تکنیکها ابداع خود او بوده و برای اولین بار مورد استفاده قرار گرفته.
احتمالا او حدس زده که با محو و تیره کردن پسزمینه تصویر، میتواند توجه بیشتری را به صورت مونالیزا جلب کند. این موضوع امروزه در دوربینهای عکاسی به وسیله باز کردن دیافراگرام انجام میشود.
داوینچی برخلاف نقاشیهای رایج آن زمان که تصویر کامل و قدی کشیده میشد، مونالیزا را نیمتنه کشید. علاوه بر اینکه از جزئیات بسیار کمی استفاده کرده، مثلا لباسهای فاخر و زیورآلاتی که در آن زمان بسیار معمول بود، در این نقاشی دیده نمیشود. به این ترتیب با کم کردن جزئیات، ناخودآگاه توجه بیننده را به صورت مونالیزا جلب میکند.
لئوناردو نقاشی را به صورت ذوزنقه کشیده، به این ترتیب که دستان مونالیزا را در پایین نقاشی کشیده تا توجه کمتری به خود جلب کنند، در نتیجه بیننده به صورت و لبخند مونالیزا توجه بیشتری خواهد کرد. این روش یکی از بهترین و کارآمدترین روشهای طراحی پرتره است.
در آن زمان رسم بوده که افراد در زمان کشیدن نقاشی، بسیار جدی باشند. اما مونالیزا با لبخندی محو و بسیار آرام دیده میشود.
مونالیزا نمادی از نبوغ داوینچی در محوکاری (sfumato) است، sfumato تکنیک یا ابتکار خود داوینچی برای این نقاشی بوده است. محوکاری، روشی در برجستهنمایی است و هنرمندانی که از این روش استفاده میکنند، حدود قاطع نداشته و با رنگسایهها، حدود را مشخص میکنند.
«ارنست گامبریچ» (Ernst Gombrich) در کتاب تاریخ هنر در مورد عدم تشخیص حالت چهره مونالیزا معتقد است که داوینچی سردرگم کردن بیننده و تفسیر آزادنه در بیان چهره را آگاهانه و از روی عمد انجام داده است. اینکه چرا نمیدانیم، عکس مونالیزا با چه احساسی به ما نگاه میکند و تعیین حالت بیان چهره سخت است، به این برمیگردد که لئوناردو دو مشخصه اصلی در حالت چهره، یعنی گوشههای لب و گوشههای چشم را در تابلو مونالیزا به صورت واضح نکشیده، بلکه با سایهای کمرنگ، آن را مشخص کرده. از نظر عدهای از تاریخنگاران هنری این یک عامل مهم در نامشخص بودن حالت چهره مونالیزا است.

نقاشی مونالیزا در کدام کشور است؟
همان طور که گفته شد، داوینچی نقاشی مونالیزارا در سال 1503 آغاز کرد. در این زمان داوینچی در زادگاهش ایتالیا زندگی میکرد، اما جزو نقاشان دربار فرانسه هم بود. بعد از مرگ داوینچی، پادشاه فرانسوای اول، پادشاه فرانسه مونالیزا را از شاگردان این هنرمند خریداری میکند. از آن تاریخ مونالیزا، بخشی از مجموعه آثارِ هنریِ دربار فرانسه میشود. بعد از انقلاب فرانسه، انقلابیون مونالیزا و باقی آثار ارزشمند را مصادره میکنند. قبل از اینکه این اثر را به موزه لوور بسپارند، این تابلو مدتی در اتاق خواب ناپلئون نیز قرار داشته.
در حال حاضر نقاشی مونالیزامتعلق به دولت فرانسه است و در یکی از سالنهای اصلی موزه لوور شهر پاریس نگهداری میشود. برطبق قانون میراث فرانسه، تابلو مونالیزابه عنوان بخشی از مجموعه لوور، متعلق به مردم است و امکان خرید یا فروش آن وجود ندارد. نقاشی مونالیزا در سال ۱۹۶۲ به ارزش ۱۰۰ میلیون دلار بیمه شد، در سال ۲۰۲۱ بر اساس نرخ تورم ارزش آن به بیش از ۸۷۶ میلیون دلار رسیده است.
بنابراین اگر میخواهید تابلوی مونالیزایا لبخند ژکوند را ببینید، باید به پاریس بروید و از موزه لوور بازدید کنید. مونالیزا در لوور اتاق شخصی خود را دارد. البته به دلیل تعداد بالای بازدیدکنندگان، شما فقط سی ثانیه فرصت دارید تا از تابلو لذت ببرید. هرچند آمارهای موزه نشان میدهد، بازدیدکنندگان به طور میانگین 15 ثانیه برای تابلو وقت میگذارند. تا قبل از همهگیری کووید 19 و محدود شدن سفرها، مونالیزا روزانه بیش از 1500 بازدیدکننده داشت. با اینکه در این موزه بیش از 6000 تابلوی نقاشی وجود دارد، اما تقریبا 90 درصد بازدیدکنندگان سراغ مدونا لیزا میروند.


سرقتی که به شهرت انجامید
مونالیزا یک اثر هنری ارزشمند است و در این موضوع هیچ شکی نیست. با وجود اینکه تا سال 1911، مونالیزا یکی از آثار مهم موزه لوور بود، اما در این سال اتفاقی افتاد که سرنوشت تابلو را تغییر داد. در این سال بود که تابلو به راحتی از موزه لوور دزدیده شد. جالب اینجاست که 48 ساعت طول کشید تا مسئولان موزه متوجه ناپدید شدن آن شوند. پس از این اتفاق، مدیر بخشِ نقاشیهای موزه استعفا داد و پیکاسوی نقاش و آپولینر شاعر که جزو مظنونین سرقت تابلو بودند دستگیر شدند. پیکاسو سابقه خرید و فروش آثار هنری داشت و گیوم آپولینر به خاطر اینکه گفته بود،نقاشی مونالیزاباید سوزانده شود؛ به همین دلیل هر دو جزو مظنونین بودند. البته بعد از مدت کوتاهی، هر دو هنرمند آزاد شدند.
دو سال از سرقت گذشت و هیچ سرنخی از تابلو پیدا نشد، تا اینکه در ایتالیا، یک دلال هنری با مسئولین تماس گرفت و اعلام کرد که شخصی سعی کرده تابلوی مونالیزا را به او بفروشد. مسئولین به سرعت وارد عمل شده و سارق دستگیر شد و هویتش فاش شد. وینچنزو پروگیا (Vincenzo Peruggia) یک ایتالیایی ساکن فرانسه بود که برای مدت کوتاهی در موزه لوور کار میکرده است. وینچنزو برای آثار هنری محفظه شیشهای میساخته. یکی از این تابلوها مونالیزا بود. وینچنزو با همکاری دو نفرِ دیگر، شبانه تابلو را برداشته و در کمدی پنهان میکنند. آنها روز بعد و درست جلوی چشم همه بازدیدکنندگان و کارمندان، بدون اینکه کسی متوجه شود، تابلو را از موزه خارج میکنند. پس از پیدا شدن، مونالیزا در موزههای مختلف ایتالیا به نمایش درآمد و سپس به فرانسه تحویل داده شد. داستان سرقت و گم شدن 2 ساله تابلو باعث شد که مونالیزا بیش از پیش مشهور شود.


مونالیزا برای مدتی ممنوع الخروج میشود
بعد از حادثه سرقت، مسئولین موزه به هیچ وجه حاضر نبودند، حتّی برای لحظهای، تابلو را از موزه خارج کنند. اما جنگ جهانی و نگرانی برای امنیت موزه باعث شد تا در طول جنگ آن را به مکان امنی در حومه شهر پاریس منتقل کنند. پس از آن هم، در سال 1963 و به درخواست ژاکلین کندی (Jacqueline Kennedy)، تابلو برای نمایش در موز متروپولیتن به آمریکا برده میشود. مونالیزا، 6 هفته در این موزه به نمایش گذاشته شد و روزانه 40 هزار نفر بازدیدکننده داشت. تابلو یک بار دیگر در سال 1974 برای نمایش به ژاپن و روسیه فرستاده شد.

حمله به تابلو مونالیزا
از زمانی که تابلو مونالیزا در موزه لوور، یکی از معروفترین موزههای جهان به نمایش گذاشته شد، بارها مورد حمله قرار گرفته است. البته به دلیل شیشه محافظتی این حملات صدمه زیادی به تابلو وارد نکردند، اما در هر حال باعث شدند که مسئولین موزه، وقت و هزینه بیشتری برای ایمنتر کردن شرایط نگهداری تابلو صرف کنند. امروز، محفظه نگهداری تابلو، از شیشه ضدگلوله ساخته شده و نفوذ به آن بسیار سخت است.
اولین بار در سال 1965، فردی به روی تابلو اسید میپاشد. چند هفته بعد، فرد دیگری با سنگ به آن حمله میکند. در سال 1974 هم، زنی با اسپری قرمز به محفظه حمله میکند تا به نحوه نصب تابلو که باعث میشد، معلولین نتوانند تابلو را ببینند، اعتراض کند. البته نباید حمله سال 2009 را فراموش کرد؛ زنی روس که با مهاجرتش به فرانسه مخالفت کرده بودند، یک لیوان به سمت مونالیزا پرتاب کرد. جالب است بدانید در سال 2022 نیز مردی که خود را شبیه به یک پیرزن کرده بود خودش را به نزدیکی تابلو رساند و در اقدامی که به گفته خود معترضانه بود، کیکی به شیشه این نقاشی مشهور مالید.

نکاتی جالب درباره مونالیزا
اگر به چشمانداز و پس زمینه تابلو دقت کنید، افق در یک خط فرضی راست یا مستقیم کشیده نشده، بلکه افق سمت چپ، پایینتر از افق سمت راست تابلو است؛ بنابراین دو طرف چپ و راست تابلو مونالیزا هماهنگ نیست. در نتیجه زمانی که به سمت چپ تابلو عکس مونالیزا توجه میکنیم، به نظر زنی بلند قامتتر از سمت راست به نظر میرسد.
در سال 1852، هنرمندی فرانسوی به نام Luc Maspero برای زن اسرارآمیز این تابلو خودکشی کرد. او خود را از طبقه چهارم هتل محل اقامتش بیرون انداخت. در نامه خودکشی نوشته شده: «سالهاست که ناامیدانه با لبخند او زندگی میکنم، دیگر ترجیح میدهم بمیرم».
از زمان نمایش در لوور، مونالیزا، نامههای عاشقانه بسیاری دریافت کرده است. او امروز صندوق پستی خاص خود را دارد و نامههای عاشقانه به آدرس شخصیاش ارسال میشوند.
در سال 1910، فرد دیگری جلوی تابلوی مونالیزا اقدام به خودکشی کرد.
در تحلیل صورت مونالیزا مشخص شده است که او 83 درصد خوشحال است و 9 درصد نفرت و 2 درصد عصبانیت در چهرهاش دیده میشود.
در دنیا پدیدهای به نام توهم مونالیزا وجود دارد که باعث میشود احساس کنید، چشمهای شخصیتِ داخل نقاشی، حرکت شما را دنبال میکند.

سخن آخر
در بین اهالی هنر، تابلوی شام آخر را به عنوان پرآوازهترین تابلوی مذهبی میشناسند و نقاشی مونالیزا را معروفترین نقاشی از یک چهره. تابلوی مونالیزا، اثری شگفتانگیز و شاهکار است که منبع الهام هنرمندان بسیاری بوده. هرچند که هیچکس نمیتواند منکر ارزش هنری این اثر شود، اما شاهکارهای هنری بیشماری هستند که هیچ کدام به اندازه این بانوی مسحورکننده، مشهور نیستند. عوامل بسیاری در این شهرت تاثیر دارد که ارزش هنری آن، فقط بخشی از این عوامل است. داستان این تابلو از زمانی که خلق شد تا امروز به اندازه ارزش هنری آن، مورد توجه بوده است و مونالیزا را به یکی از جنجالیترین و پرطرفدارترین آثار هنری دنیا تبدیل کرده است.
تالیف: تیم نویسندگان لست سکند