در ایران باران کم می بارد به خصوص در نواحی کویری که گاهی آسمان تا چند سال بارانی نمیشود. زمینهای کشاورزی همچنان تشنه هستند و کشاورزان دست به دعا برمی دارند.
از گذشتههای دور سنتی بین اقوام ایرانی وجود دارد که برای بارش باران به درگاه خداوند دعا میکنند. آنها آیین دعا کردن برای بارش باران دارند.
در حاشیه این مراسم، گاهی آش نذری می پزند و گاهی هم هدیه به یکدیگر میدهند. این آیینها در هر جای ایران به شکل مشابهی اجرا میشود شاید در اسم عروسکها و نحوه برگزاری آن تفاوت داشته باشد اما ماهیت همه این آیینها یکی است.
به عنوان مثال در حوزه خراسان، چولی قیزک آیین باران خواهی است و چم چمه گلین در ترکها، چمچمه خاتون در گیلان، بوکه واران در کردها، کوسا در عشایر زاگرس و اتلو متلو در جنوب خراسان برگزار میشود.
ساخت عروسک برای نبرد با قهر طبیعت
در استان خراسان جنوبی که سرزمینی خشک است مردم باورها و آیینهای زیادی دارند و چون خود را در برابر قهر طبیعت بیسلاح میدیدند، دست به دامن باورها و سنتها و دعاها میشدند. به همین دلیل، بیشتر مراسم بارانخواهی، جنبه مذهبی داشته و دارد در روستاهای این استان، مردم سه روز روزه میگرفتند و تمنای باران میکردند. به بیابان میرفتند و زیر آسمان نماز خوانده و دعا میکردند. دو رکعت نماز باران در همه استانها مشهور است که خوانده شود. جوانان اهل این استان عروسکی را در دست میگرفتند که «اتلو متلو» نام داشته این عروسک با لباس کهنه به چوبی متصل است. در گویش خراسانی، اتلو به معنی کسی است که لباس نامرتب میپوشد و حمام نمیروند. جوانان و کودکان این عروسک را در دست گرفته و در کوچهها میگرداندند و جلوی خانه ثروتمندان شعر میخواندند.
در همین استان و در روستای خور، مراسم دیگری اجرا میشد که به درنک درنکو شهرت دارد در این مراسم هم سنگی را از داخل خندقی برمیداشتند و به روستا میآوردند و بر این باور بودند که باران میبارد. در کنار این مراسم، دعای باران هم خوانده میشد.
در شهر فردوس استان خراسان جنوبی هم چولی قزک اسم یک عروسک بارانخواهی است که بچهها آن را در دست میگیرند و روی سرش آب میریزند و گاهی آن را در کاسهای از آب فرو میبرند به این معنی که خداوند ما را ناامید نمیکند. گاهی هم این عروسک را به کوچه میبرند و از خانهها کشمش و نخود میگیرند.
درست است که در استانهایی مانند خراسان به دلیل کویری بودن منطقه، عروسکهای باران ساخته میشود اما این دلیل بر آن نیست که مناطق دیگر عروسک باران خواهی نداشته باشند. در گیلان پر آب هم این مراسم اجرا میشد. نام عروسک را کترا گلین یا ترک لیلی میگفتند. این عروسک با قاشق چوبی ساخته میشد. مردم سر چهارراهها غذای پخته شده را پخش میکردند و دسته جمعی آن را میپختند. این کار در روستاها متداولتر بوده است. مردم ظرفها را پس میدادند اما کفگیر و قاشق چوبی را تا زمانی که باران میبارید به صاحبش نمیدادند.
همراهی پیرزنان و کودکان
چمچمه خاتون در قزوین هم توسط پیرزنان ساخته میشد. پیرزنان با کودکان آوازخوان به درب منازل میرفتند و از صاحبخانه هدیه میگرفتند. صاحبخانه باید دستان عروسک را خیس میکرد پس از آن پیرزن با هر حبوباتی که هدیه گرفته آش می پخت و بین مردم تقسیم میکرد و برای بارش باران دسته جمعی نماز میخواندند.
چمچمه گلین هم عروسکی است که در میان اهالی آذربایجان شرقی و غربی شهرت دارد. چمچمه به معنی قاشق بزرگ و گلین هم به معنی عروس است. این مراسم هم توسط بچهها اجرا میشد. شاید به این دلیل که دل پاکتری برای تمنا از خداوند و طلب باران دارند. یکی از کودکان چمچمه را در دست میگرفت و بچهها با لباسهای عروسکی در کوچهها میچرخیدند. والدین آنها نیز به بیابان رفته و نماز میخواندند. اهالی استان چهارمحال و بختیاری نیز همین عروسک را با همین نام دارند.
بووکه یا بوکه هم عروسک محلی مردم کرد زبان مانند اهالی کرمانشاه و کردستان است که به وقت کشاورزی و باران خواهی آن را میسازند. عروسک نمایشی و آئینی که نمونهای از ایزد بانوی آب یعنی آناهیتا در ایران باستان است. این مراسم هم توسط کودکان و نوجوانان با در دست گرفتن یک پارو و دو تکه چوب کوتاه و بلنگ متصل به هم با سربند، پیراهن، شلوار و جلیقه به تن ساخته میشود. گاهی هم از مهرههای رنگی برای صورت و چشمانش استقاده میکنند.
جهانی بودن آیین باران خواهی
آیین باران خواهی در سال ۹۳ توسط سازمان میراث فرهنگی کشور به سازمان یونسکو معرفی شد. میراثی که تنها در ایران نیست بلکه کشورهای دیگر نیز به نوعی عروسک باران و مراسم باران خواهی را دارند. اگر یادتان باشد در انیمیشن ژاپنی ایکیوسان، پسر راهبه معبد، عروسکی داشت که به عروسک باران معروف بود و همراه با آن دعا میکرد.
در هند و کشورهای خاورمیانه نیز به وفور آیین مرتبط با باران خواهی و طلب باران دیده میشود. گستردگی این آیین در کشورهای دیگر باعث شد تا این مراسم اگرچه از طرف ایران به یونسکو معرفی شد اما به ثبت جهانی نرسد چون کشورهای دیگر از جمله افغانستان هم اعلام کردند که در کشورشان این آیین و عروسکها وجود دارد. به همین دلیل میبایست پرونده ثبت جهانی آیین باران خواهی به صورت مشترک در فهرست جهانی قرار میگرفت.
تآلیف: لست سکند