پاریس! پارادوکس رویا تا واقعیت (سفرنامه - بخش 2)

4.5
از 55 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
پاریس! پارادوکس رویا تا واقعیت
آموزش سفرنامه‌ نویسی
23 بهمن 1395 17:20
93
29.7K

بعد از چند ساعت گشت و گذار در موزه حسابی خسته و گرسنه شدیم و ترجیح دادیم که به سمت سالن اصلی بریم و از رستوران غذا سفارش بدیم. در کل مجموعه ی موزه غیر از سالن اصلی و رستوران اجازه خوردن چیزی وجود نداره.

از رستوران دوتا ساندویچ همبرگر با سیب زمینی سفارش دادیم که کلا 28 یورو شد. توی این سالن کمی استراحت کردیم و با نوشیدن یک نسکافه ی داغ حسابی انرژی تازه ای گرفتیم و بعد با آسانسور به طبقه ی آخر رفتیم تا آپارتمان ناپلئون سوم رو هم ببنیم.

سفرنامه پاریس

تابوت سنگی

 

آپارتمان ناپلئون سوم بسیار زیبا و مجلل بود. از زمین تا سقف با نقش و نگارهای زیبا و وسایل نفیس مزین شده بود. در این آپارتمان تمامی لوازم منزل ناپلئون با همون سبک و سیاق به نمایش گذاشته شده.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

آپارتمان ناپلئون سوم

 

بالاخره به راهروی پر زرق و برق معروف لوور هم رسیدیم که در اینجا تاج ملکه و پادشاه هم به نمایش گذاشته شده بود.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

راه روی پر زرق و برق لوور

 

سفرنامه پاریس

تا ج ملکه و پادشاه

 

قسمت جذاب بعدی موزه ی لوور برای من سالن مربوط به مجسمه های ایتالیایی مخصوصا کارهای میکل آنژ بود. دیدن این همه مجسمه در کنار هم از مجسمه سازان مطرح جهان واقعا هیجان انگیزه. مجسمه هایی که وقتی کنارشون می ایستی و با چشم میبینی که این هنرمندان چطور ماهرانه این تندیس های عظیم رو ساختن.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

مجسمه های ایتالیایی

 

و اما مهمترین بخش لوور که از تمام جهان هر ساله کلی بازدید کننده رو به خودش جذب میکنه. تابلوی مونالیزا هست. این تابلو که اثر لئوناردوداوینچی است، در خود رازهای بسیاری دارد، از لبخند ژکوند معروف تا تصویر بک گراند این تابلو. برای رسیدن به این تابلو ابتدا وارد راهروی طویلی شدیم که در تمام این راهرو و انشعاب های آن پر از نقاشی های معروف از هنرمندان مطرح جهان قرار داشت. بسیاری از نقاشی های رمبرانت و ون گوگ هلندی هم در اینجا به نمایش گذاشته شده بودند.با اینکه هر کدوم از این نقاشی ها برای خودشون قدمت و اصالت مهمی دارن ولی به خاطر اینکه در مجاورت مونالیزا قرار گرفتن، انگار از ارزششون کم شده چون همه در این راهرو بدون توجه به نقاشی ها فقط تابلوهای راهنما به سمت مونالیزا رو دنبال می کردن.

سفرنامه پاریس

راهروی ورود به سالن مونالیزا

 

بالاخره به مکان مورد نظر رسیدیم. در بخش ابتدایی که سیل جمعیت رو اطراف مونالیزا دیدم، ضریح های امامزاده ها در شهرهای خودمون رو برام یاداوری کرد. در اینجا هم همه به همون صورت سعی میکردن خودشون رو میله های محافظ اطراف مونالیزا برسونن تا از فاصله ی کمتری بتونن این شاهکار نقاشی رو ببینن.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

شاهکار نقاشی داوینچی

 

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سالن های نقاشی

 

در همین حین باز با یک صحنه ی دزدی دیگه مواجه شدیم. کیف یکی از خانوم هارو که در جمعیت بود زدن و دوربینش رو دزدیدن. و ما اینجا بود که هزار بار خدارو شکر کردیم که از کیفمون پول هارو دزدیدن و حین دزدی دوربین دستمون بوده.کلا یه حسه نا امنی خیلی بدی در تمامی اماکن پاریس همراهمون بود.

بعد از دیدن مونالیزا به سالنی رفتیم که مجسمه بالدار بدون سر مربوط به یونان به نمایش گذاشته شده بود.

سفرنامه پاریس

مجسمه بالدار

 

سفرنامه پاریس

مجسمه کاتب نشسته

 

و در نهایت به سالن خروجی خودمون رو رسوندیم که زاویه ی جدید از هرم های موزه لوور رو در اینجا دیدیم. نوک این هرم در این نقطه به زمین رسیده بود و معماری جذابی رو به نمایش گذاشته بود.

سفرنامه پاریس

هرم شیشه آخرین طبقه ی لوور

 

سفرنامه پاریس

حیاط پشتی کاخ لوور

 

سفرنامه پاریس

خروجی لوور

 

ساعت حدودا 18 از لوور خارج شدیم. در ابتدا تصمیم گرفتیم که با مترو به طرف باغ لوگزامبرگ بریم. ولی در وسط راه پشیمون شدیم و مسیرمون رو به سمت برج ایفل تغییر دادیم. متاسفانه نمیدونستیم که بلیط های مترویی که داریم فقط برای دوبار زدن به باجه ها کار میکنن و بار سوم حتی اگر از سالن مترو خارج نشده باشیم اعتبارشون رو از دست میدن. به همین خاطر مجبور شدیم برای تهیه بلیط یه مسیر طولانی رو طی کنیم.

ساعت حدودا 18:30 به برج ایفل رسیدیم.کمی اطراف برج ایفل و پارک های اطراف گشتیم تا زاویه های مختلف برج ایفل رو در روز ببینیم.

ساعت حدودا 19 به سمت ورودی برج ایفل رفتیم تا بتونیم به بالای برج بریم. از اونجایی که خیلی خسته بودیم قید بالا رفتن با پله رو که بلیط ورودی اش نفری 5 یورو بود ، زدیم. با این بلیط فقط میشد تا بالکن اول رفت و برای بالکن آخر مجددا باید هزینه جداگانه پرداخت میشد. بلیط آخرین طبقه ی ایفل رو نفری 17 یورو خریدیم. (تا تراس اول نفری 11 یورو بود)

سفرنامه پاریس

نمایی از ایفل

 

داستان برج ایفل برای همه آشناست، این برج آهنی رو برای برپایی نمایشگاه به مناسبت صدمین سالگرد انقلاب فرانسه در سال 1889ساخته بودن و قرار بود که بعد از نمایشگاه این برج هم خراب بشه ولی به خاطر استقبالی که مردم ازش کردن، مسئولین منصرف شدن و در نهایت به خاطر اینکه بتونن به صورت دائمی این برج را نگه دارن، این بنا رو تقویتش کردن. ناگفته نماند که این برج دو بار به عنوان آهن قراضه فروخته شده . همچنین رنگ اولیه این برج در ابتدا قرمز بوده که فقط یک سال طول کشیده تا با 60 تن رنگ، رنگش رو عوض کنن. در زمان ساخت این برج هم منتقدان بسیاری داشته که همه این بنا را مورد انتقاد شدید قرار دادن و کلی داستان دیگه که در این سفرنامه نمیگنجن.

طولانی ترین و بدترین صف انتظار رو برای رسیدن به تراس ایفل پشت سر گذاشتیم. از ساعت 19 تو صف های مختلف بودیم تا اینکه ساعت 23 به نوک برج ایفل رسیدیم. چندین صف پشت سره هم بود: 1- صف ورود به محوطه ی ایفل 2- صف گرفتن بلیط بالا رفتن از ایفل 3- صف نوبت آسانسور اول برای بالکن اول 4- صف نوبت آسانسور دوم برای آخرین بالکن و مجددا برای برگشت صف های آسانسور دوباره تکرار میشدن!

بدترین قسمت این انتظار ها این بود که من فکر میکردم تا قبل از غروب آفتاب که حدودا ساعت 21:15 بود ، ما به نوک ایفل میرسیم ولی همه محاسباتم اشتباه از آب در اومدن. وقتی که به بالکن اول رسیدیم هوا کاملا تاریک شد و تمام طول مدت روز رو در صف از دست دادیم.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمای شهر پاریس از تراس اول ایفل

 

از قبل شنیده بودم که پاریس شهر شب های روشنه ولی باز هم به تناقض بعدی رسیدم و از اون بالا همه جا تاریک بود. تنها جایی که یه نوری ازش دیده میشد، طاق پیروزی و کلیسای سکره کر بود.

سفرنامه پاریس

طاق پیروزی

 

سفرنامه پاریس

نمای شهر پاریس از تراس آخر

 

بخشی از ایستگاه آخر ایفل سرپوشیده بود.کمی در سالن کوچک آخر دور زدیم و از بالا نظاره گر شهر پاریس در شب بودیم شهری که در ظلمات کامل فرورفته بود.

سفرنامه پاریس

سالن آخر ایفل

 

انقدر ایستاده بودیم که پاهامون رمقی نداشتن و در اینجا هم هیچ جای نشستنی نبود. ناچارا از روی خستگی به سمت آسانسور رفتیم که برگردیم ولی بااااز هم با صف طولانی روبه رو شدیم. آسانسور در بین راه یک جا نگه داشت و متصدی اعلام کرد که اینجا بالکن کف شیشه ای هست که میتونید هیجان راه رفتن در این بالکن رو تجربه کنید. ما اول از آسانسور بیرون اومدیم که این تجربه رو داشته باشیم ولی به محض اینکه چشممون به صف بعدی برای سوار شدن مجدد به آسانسور افتاد، منصرف شدیم و عطای این بالکن کف شیشه ای رو به لقاش بخشیدیم. غیر از این هم چون شب بود اون زیبایی و هیجان روز رو برامون نداشت.

بالاخره ساعت 12:15 بامداد تونستیم از نوک ایفل به زمین برسیم و وقتی با خودمون مرور کردیم که چطور 5 ساعت تمام وقتمون رو در صف ها برای رفتن به نوک ایفل حروم کردیم واقعا حسرت خوردیم. چون در نهایت واقعا بالای ایفل هیچ چیز خاصی نداشت و بهترین قسمت اش این بود که میتونستیم شهر پاریس رو از بالا ببینیم که اون هم برای ما همش ظلمات بود و از بناهای دیگه میشه همین کارو کرد.

انقدر خسته بودیم که حتی وقت این رو نداشتیم که به رستوران بریم. فقط خودمون رو با مترو به هتل رسوندیم. اینجا بود که غذاهای خوشمزه ی ایرانی به دادمون رسیدن. من که از صبح دو پرس رو به رستوران هتل داده بودم برامون بجوشونه، این موقع شب با خیال راحت برنج و خورش های لذیذ هانی رو خوردیم که واقعا بهمون چسبید و انرژی تازه ای بهمون داد. روز سوم هم به این ترتیب به پایان رسید.

روز چهارم (شنبه 23 مرداد)

از ایران خانمم تمام فکر و ذکرش این بود که وقتی به پاریس رفتیم، حتما به دیزنی لند بریم و کلی برنامه ریزی کرده بود. چون برای دختران و پسران دهه شصتی که با خاطرات کارتون های سندباد و زیبای خفته و پری دریایی و سیندرلا، روز و شب ها و رویاهای کودکی شون رو ساختن دیزنی لند مثل یک کاخ آرزو ها بود.

به خاطر همه این خواسته ها و آرزوها چشممون رو روی بلیط بسیار گرون دیزنی لند (هر نفر برای یک پارک 75 یورو و برای دو پارک 90 یورو) بستیم و امروز رو به این پارک اختصاص دادیم. از روزی هم که آمستردام بودیم با پسرعموم تمام سایت هارو زیرو رو کردیم تا بتونیم بلیط تخفیف دار برای این پارک گیر بیاریم ولی متاسفانه چون در فصل های سیزن بود تمام بلیط ها به قیمت عادی فروخته میشدن. برای فصل های دیگه قیمت این بلیط ها به نفری 45 یورو کاهش داده میشه.

دیزنی لند چون در یک زوم دیگه قرار داره، باید بلیط متروی مخصوص زوم مربوطه رو میگرفتیم که نفری 7.5 یورو بود.

بعد از اینکه بلیطمون رو گرفتیم با راهنمایی متصدی مترو به سمت ایستگاه Marne-la-Vallee-Chessy از RER A رفتیم ودر انتها از شاخه ی A4 به ایستگاه آخر که دیزنی لند در اونجا قرار داشت رفتیم. دیزنی لند در 35 کیلومتری مرکز شهر پاریس قرار داره و حدودا یک ساعت و نیم در مسیر بودیم تا به این پارک رسیدیم.

 

این تم پارک شامل دو پارک میشد. پارک اول و اصلی به نام دیزنی لند پارک که بازی هاش بیشتر مناسب بچه هاست ولی به خاطر قلعه ها و حضور شخصیت های دیزنی لند طرفدارهای بسیاری داره. و پارک دوم به نام والت دیزنی استودیو که بازی های این پارک مناسب بزرگترهاست ولی دیگه خبری از اون قلعه و شخصیت های معروف کارتنی دیزنی لند نیست.

سفرنامه پاریس

نقشه ی دیزنی لند و والت دیزنی استودیو

 

پارک اول به چهار قسمت بزرگ تقسیم شده:

1- Main Street USA: فضا سازی این قسمت که اولین بخش پارک هست با مغازه ها و خیابان هایی به سبک آمریکای قدیم ساخته شده. از ابتدای این خیابان قلعه زیبای دیزنی لند نمایان میشه. در این بخش بازی های خیلی ساده برای بچه های خیلی کوچک قرار دارد.

2- Fantasy Land: این بخش هم که وروردی اش با قلعه ی زیبا و رویایی و خاطره انگیز زیبای خفته شروع میشه که در اینجا بیشتر بازی ها متناسب کودکان هست و یک فضای فانتزی با حضور شخصیت های معروف دیزنی لند است.

3- Adventure Land: این بخش مربوط به بازی های ماجراجویانه است و معروف ترین بازی هاش، بازی دزدان دریایی کارائیب و ترن هوایی با چرخش 360 درجه است.

4- Frontier Land: در این بخش بازی هایی در مورد پیروزی های غرب طراحی شده. مهم ترین قسمتش سالن تاتر و ایستگاه قطاری هست که دورتادور دیزنی لند رو طی میکنه.

5- Discovery Land: مهیج ترین بازی این پارک در این بخش قرار داره که بازی Space Mountain هست.

سفرنامه پاریس

بازی مهیج Space Mountain

 

ما که هدفمون دیدن پارک اصلی بود، همون پارک اول را انتخاب کردیم. در بدو ورودمون قلعه رویایی زیبای خفته رو دیدیم. از خیابان هایی که فروشگاه های متنوع با تم های خاص داشتن عبور کردیم.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

ورودی دیزنی لند

 

اگر برنامه ریزی درستی داشته باشین و همچنین پارک خلوت باشه و نیازی نباشه که برای هر بازی یک تا دو ساعت در صف های انتظار ایستاد، میشه همه پارک رو در یک روز دید. ولی متاسفانه برای ما اینطور نبود و انقدر صف ها شلوغ بودن که ترجیح میدادیم از کنار بازی ها رد بشیم و بیشتر وقتمون رو در حال قدم زدن بین بخش های مختلف پارک و آشنایی با پارک گذروندیم.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

بخش هایی از دیزنی لند

 

بهتره از قبل بازی های مورد نظر را با استفاده از اپلیکیشن Disneyland انتخاب کنید. بازی هایی که نصیب ما شد و تونستیم ازشون استفاده کنیم، خیلی خیلی بچگونه بودن. وقتی خانمم با کلی ذوق و شوق به سمت قلعه ی معروف دیزنی لند رفت که از داخلش دیدن کنه، متاسفانه گفتن که آخره هفته ها بازدید از داخل این قلعه تعطیله. برای اطلاعات بیشتر حتما قبل از بازدید، از سایت دیزنی لند (www.disneylandparis.com)برنامه بازی ها و بازدید های فعال روزانه اش رو چک کنید.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نماهایی از قلعه ی زیبای خفته

 

یکی از این بازی ها دزدان دریایی کارائیب بود، در یک غار این کارتون رو شبیه سازی کرده بودن و با قایق ها خیلی اروم از این غارها رد میشدیم.

سفرنامه پاریس

بازی دزدان دریایی

 

بازی خوب و مهیج این پارک هم که با یه دستگاه باید شماره میگرفتیم و روی اون کاغذ، ساعت و شماره نوبتمون رو میزندن. غیر از ساعت درج شده هم متصدی ها اجازه ی ورود به بازی رو نمیدادن. ما از یکی از این دستگاه ها شماره گرفتیم که نوبت ما برای ساعت 8 شب میشد. (ساعت حدودا 11 صبح این نوبت رو گرفتیم.) هرچی هم به متصدی گفتیم که این نوبت دهی خیلی غیر منطقی و طولانی هست به گوشش نرفت و بهمون میگفت سره این ساعت باید بیایین.

سفرنامه پاریس

لباس های پرنسس های دیزنی لند برای دختر بچه ها

 

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

قلعه ی علا الدین

 

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

فضای پارک دیزنی لند

 

به این ترتیب قید بازی های مهیج رو هم زدیم و البته انقدر در شهربازی والیبی هلند بازی های مهیج و عالی رفته بودیم که این بازی های دیزنی لند در مقالبشون هیچ بودن. و همش افسوس میخوردیم که چرا به دیزنی لند اومدیم و بیخودی وقت و پولمون رو در این پارک حروم کردیم.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

هر گوشه ای از پارک هم یکی از شخصیت های دیزنی در غرفه ای ایستاده بود و مراجعه کننده ها بعد از انتظار طولانی در یک صف بلند میتونستن باشون عکس بگیرن.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

تعدادی از شخصیت های دیزنی لند در پارک

 

یکی از قسمت های معروف دیزنی لند هم سالن ملاقات با میکی موس هست. برای اینکه رسالتمون در دیزنی لند به پایان برسه و با این شخصیت مهم عکس بگیریم حدودا یک ساعت در صف انتظار ایستادیم. ملاقات با میکی موس به صورت اختصاصی بود و نوبت هرکسی که میرسید به صورت انفرادی یا خانوادگی وارد اتاقی میشدن که جناب میکی در اونجا بود و عکس یادگاری میگرفت.

برای نهار به رستوران فیش اند چیپس در فانتاسی لند رفتیم و یک هبرگر همراه با نوشابه و سیب زمینی( 14 یورو) و سینی ماهی سوخاری و سیب زمینی (14.5 یورو) سفارش دادیم. در کل نهارمون حدودا 32 یورو شد

سفرنامه پاریس

فیش و اند چیپس و همبر مرغ

 

بعد از نهار به سمت میدان اصلی رفتیم که قرار بود ساعت 17، راهپیمایی تمامی شخصیت های دیزنی لند از اینجا شروع بشه. امروز هوا هم حسابی گرم شده بود و آفتاب خیلی شدید بود، تا جایی که چشم کار میکرد فقط جمعیت دیده میشد. به سختی تونستیم یه نقطه ای برای ایستادن پیدا کنیم و منتظر رژه ی این شخصیت ها شدیم. این رژه در نوع خودش خیلی جالب و شاد و هماهنگ بود. مخصوصا اینکه تمامی کارتون هایی که در بچگی دیده بودیم رو الان به صورت یکجا میتونستیم از نزدیک ببینیم. در زیر فیلمی از این رژه تهیه کردم که می تونید ببینید:

سفرنامه پاریس

ازدحام جمعیت در انتظار رژه ی شخصیت های دیزنی

 

 

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

بعد از اینکه رژه ی شخصیت ها به پایان رسید تمام اون جمعیت به سمت درب های خروجی پارک سرازیر شدند. ما هم که دیگه بیشتر از این نمی خواستیم وقتمون رو در این پارک تلف کنیم، قید بازی های نرفته رو زدیم و از پارک خارج شدیم.

سفرنامه پاریس

خروج جمعیت همراه با رژه شخصیت ها

 

دیزنی لند بیشتر برای افرادی که بچه های زیر 8-9 سال دارن مناسب هست. اگر قبل از رفتنم به طور دقیق میتونستم اطلاعات کافی در مورد دیزنی لند بدست بیارم و این همه تعریف و تمجید الکی از این پارک نمیشنیدم هیچ وقت یک روزم رو در این پارک از بین نمیبردم و به جاش به اماکن دیدنی و مهم تر پاریس می رفتم.

برای بعد ازظهر تصمیم داشتیم که به گالری لافائت بریم. با مترو از طریق خط 9، ایستگاه Chaussee d'Antin La Fayette پیاده شدیم. این مرکز خرید دقیقا رو به روی این ایستگاه قرار داشت ولی از اونجایی که من عکس بیرونی لافائت را در اینترنت دیده بودم، انتظار مواجه شدن با یک ساختمان بسیار شیک با نورپردازی زیبا رو داشتم. به همین خاطر باورمون نمیشد که این ساختمان با نمای سفید و قدیمی همان مرکز خرید معروف جهانی باشه. به یکی از دربان ها عکسی که تو گوشی ام از نمای بیرونی ساختمان لافائت داشتم رو نشون دادم و ازش پرسیدم که دنبال این مرکز خرید هستم و اون هم بهم گفت که همینجاس و فقط برای ژانویه این مرکز خرید به این صورت چراغانی میشه!

سفرنامه پاریس

عکسی که من از گالری لافائت در اینترنت دیده بودم

 

سفرنامه پاریس

نمای واقعی گالری لافائت که باهاش مواجه شدم

 

این مرکز خرید یکی از معرفترین فروشگاه ها در جهان هست. بیشتر مارک های معروف جهانی در اینجا شعبه دارن. نمای داخلی طبقه ی همکف خصوصا در بخش مرکزی و زیر گنبد لافائت بسیار زیبا و جذاب هست. اینکه در یک نقطه میتونی تمامی برند های مطرح جهانی رو ببینی، خیلی هیجان انگیزه. قیمت ها هم با توجه به برند بودن برای ما بسیار بالا بودن.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

بخش مرکزی و جذاب لافائت

 

کمی در طبقات مختلف این مرکز خرید گشتیم. فروشگاه های طبقات بالا خیلی ساده و معمولی بودند. با اینکه همه برند بودند ولی هیچ اثری از مغازه هایی با دیزاین آنچنانی بینشون دیده نمیشد. بر خلاف مغازه های مراکز خرید معروف خودمون در تهران که آدم بیشتر جذب نما ودکوراسیون مغازه ها میشه.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

فروشگاه های برندهای جهانی در لافائت

 

سفرنامه پاریس

رستوران طبقه ی آخر لافائت

 

راس ساعت 8 این فروشگاه تعطیل شد و ما به سمت ساختمان اپرا که دقیقا رو به روی لافائت قرار داشت، رفتیم.

معماری اپرا که به کاخ گارنیه هم شهرت داره، بر عهده معمار معروف فرانسوی به نام چارلز گارنیر بوده که به احترام این معمار تندیس آن در بخش ورودی ساختمان قرار داره. اپرا در سال 1875 افتتاح شده. نمای بیرونی ساختمان با مجسمه های روکش طلا پوشیده شده که واقعا این ساختمان رو دیدنی کرده. کنار سالن اپرا، ایستگاه مترو Opera قرار داره که از طریق متروهای خط 7 و 8 و 9 در این ایستگاه میتوان پیاده شد.

بلیط ورودی اپرا نفری 15 یورو هست. با توجه به عکس هایی که از ساختمان داخلی این بنا در اینترنت دیدم، سالنش هم پر از تزیینات و مجسمه های با روکش طلا هست.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمای بیرونی اپرا و تندیس گارنیر

 

روی پله های ساختمان اپرا جمعیت زیادی نشسته بودن و یک خواننده ی دوره گرد در حال اجرای موسیقی بود که کل جمعیت با خواننده همراهی میکردند و جو جالب و شادی ایجاد شده بود. ما هم چند دقیقه ای رو در کنار این جمعیت نشستیم و به تماشای نمایش خیابانی مشغول شدیم.

سفرنامه پاریس

خیابان اطراف اپرا

 

از روی گوگل مپ ، مکان بعدی رو مولن رژ (Moulin Rouge) انتخاب کردیم. فاصله ی این رستوران از اپرا حدودا یک کیلومتر بود، ترجیح دادیم که در خیابان های پاریس این مسیر را قدم زنان طی کنیم.

سفرنامه پاریس

خیابان های پاریس

 

نزدیکترین ایستگاه متروی نزدیک این رستوران، ایستگاه Blanche از متروی خط 2 هست. بعد از حدود بیست دقیقه پیاده روی به این منطقه رسیدیم. تمامی خیابان هایی که به این منطقه می رسن، پر از رستوران و کافه بودن. رستوران اصلی و مهم این خیابان هم که با آسیاب بادی قرمز بالای اون خودنمایی میکرد ،مولن رژ بود.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

مولن رژ و محوطه ی اطرافش

 

از دفتر کناری لیست قیمت های ورودی این کافه رو گرفتم که شام و نوشیدنی همراه با اجرای نمایش از نفری 190 یورو شروع میشد ، بدون شام هم از نفری 77 یورو شروع میشد. این کافه از سال 1889 افتتاح شده و تا حالا میزبان هنرمندان معروف مثل الویس پریسلی و لاتویا جکسون بوده. همچنین رمان نویسان مشهوری، بسیاری از رمان های خود را در این کافه خلق کرده اند. کمی در خیابان این کافه قدم زدیم و قصد داشتیم که از خیابان کناری کافه به سمت کلیسای سکره کر بریم ولی با توجه به اینکه این خیابان در پاریس خیلی خوشنام نیست و هوا رو به تاریکی بود، در اون لحظه حس ناامنی داشتم و تصمیم گرفتم که ریسک نکنم و از بازدید این کلیسا صرف نظر کنم. ولی هنوز دارم حسرت این رو میخورم که چرا اون شب تسلیم عقلم شدم و از دیدن قلب مقدس پاریس خودم رو محروم کردم. خیابان منتهی به کلیسای سکره کر به نام مونمارتر پر از کافه ها و گالری های هنری و مغازه های فروش سوغاتی هستند. همچنین قدیمی ترین نانوایی فرانسه که نان های کاخ ورسای را از آن تهیه می کردند در اینجا قرار دارد.

این کلیسا بعد از کلیسای نوتردام یکی از پربازدیدترین کلیساهای فرانسه به حساب میادو در بالای تپه ای به نام مونمارتر بنا شده که نمای پانارومای 360 درجه ی فوق العاده ای از شهر پاریس رو در مقابل دیدگان بازدیدکننده ها قرار میده. این کلیسا به خاطر گنبد هایی که داره یه مقدار حال و هوای معماری شرقی رو القا میکنه و همچنین برخلاف کلیساهای دیگه که بیشتر به رنگ تیره و خاکستری هستند با سنگ های مرمر سفید ساخته شده. همچنین بزرگترین ناقوس فرانسه در این کلیسا قرار دارد.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

کلیسای سکره کر (عکس از اینترنت)

 

بعد از این همه بازدید دیگه واقعا خسته شده بودیم و ترجیح دادیم که با مترو به سمت هتل بریم. ساعت حدودا 10 شب به هتل رسید و امشب هم از خودمون با غذاهای لذیذ آماده ی همراهمون پذیرایی کردیم.

روز پنجم (یکشنبه 24 مرداد):

امروز آخرین روز اقامتمون در پاریس بود. صبح بعد از آماده شدن، تمام وسایلمون رو جمع کردیم و به رسپشن هتل تحویل دادیم. برنامه ی امروز بازدید از کاخ ورسای بود. چون این کاخ در حومه ی پاریس قرار داره حدودا ساعت 9 صبح از هتل بیرون رفتیم. به سمت ایستگاه مترو رفتیم و از دستگاه خرید بلیط، زوم مربوط به کاخ ورسای رو انتخاب کردیم که بلیطش نفری 4 یورو بود. برای رسیدن به ورسای باید از طریق RER C تا انتهای خط C5 رفت و ایستگاه Versailles Chateau یا در خط C7 ایستگاه St-Quentin پیاده شد.

اون روز برای رسیدن به این ایستگاه به خاطر تعمیرات و بسته بودن بعضی از خطوط اصلی، ما مجبور شدیم 5 بار مترو عوض کنیم. ولی خدارو شکر چون مشکل از خودشون بود نیازی به تهیه بلیط جدا نبود. حدودا دو ساعت و نیم تو راه بودیم تا بالاخره ساعت11:30 به کاخ ورسای رسیدیم.

از مترو که پیاده شدیم، یک مامور ما رو به سمت باجه خرید بلیط راهنمایی کرد. بلیط باغ ورسای و بازدید از کاخ نفری 24 یورو بود و اگر بازدید از کاخ تریانون هم بهش اضافه میشد، نفری 25 یورو میشد. که منطقی بود بلیط هر سه مکان گرفته شود.

ما تا ساعت 15 بیشتر زمان نداشتیم و با توجه به تجربه ای که در صف های طولانی پاریس کسب کرده بودیم اول ترجیح دادیم که اوضاع صف رو ببینیم و اگر صف اش خیلی طولانی نبود بعد بلیط بازدید از کاخ رو بگیریم. از باجه فقط بلیط بازدید از باغ رو که نفری 9 یورو بود، خریدیم.

پامون که به ورودی ورسای رسید با صف مارپیچ بی سر و تهی مواجه شدیم که حدودا 30-40 مامور برای نظم بخشیدن به صف ها ایستاده بودن. به حدی صف طولانی بود که واقعا شکه شدیم و بدون فکر کردن قید بازدید از کاخ رو زدیم. بدتر از همه این بود که امروز هوا حسابی گرم و آفتابی شده بود و همه مردم باید در حیاط که هیچ سقفی نداشت، زیر آفتاب شدید حداقل 4 ساعت می ایستادن.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

ورودی کاخ ورسای و صف مارپیچ بسیار طولانی

 

باز هم حسرت دیدن مکان دیگه از پاریس به دلمون موند. این کاخ یکی از بزرگترین کاخ های سلطنتی جهان هست. تا قبل از ساخت این کاخ، محل اقامت پادشاهان فرانسه، کاخ لوور بود. بعد از به روی کار آمدن لویی چهاردهم، ساخت کاخ جدید در روستای ورسای کلید خورد و در سال 1682 لویی چهاردهم و خانواده سلطنتی و تمامی درباریان به کاخ ورسای نقل مکان کردند ولی ساخت کاخ تا سال 1688 ادامه دشت. لویی چهاردهم به خاطر اینکه درباریان و صاحب منصبان به دور از چشم او، به مال اندوزی و قدرت و محبوبیت بین مردم نرسند و بتواند همه آنهارا زیر نظر خودش داشته باشد، دستور داد که همه در کاخ ورسای دوره هم زندگی کنند.

کاخ های بسیاری با الهام از کاخ ورسای ساخته شدند که از معروف ترین آنها می توان کاخ سفید آمریکا و کاخ پتروف روسیه رو نام برد.در این کاخ معاهده ی ورسای که به جنگ جهانی اول پایان داد، به امضا رسیده.

سفرنامه پاریس

مجسمه ای بر سر در ورسای

 

این کاخ مکان زندگی سه پادشاه فرانسه به نام های لویی چهاردهم و پانزدهم و شانزدهم بوده. که لویی شانزدهم و همسرش ماری آنتوانت (پرنسس اتریشی) سرنوشت شومی داشتن و نهایتا با گیوتین در میدان کنکورد اعدم شدن.

فرانسوی ها در کنار تمام خصلت های خوبی دارند متاسفانه برخی از آنها ذات خودپسند و مغرور و لجوجی دارند.(این رو از برخی از دوستانم که در فرانسه زندگی میکنند زیاد شنیدم) ازهمون بدو ورود شاهزاده اتریشی در فرانسه به عنوان ملکه و همسر لویی شانزدهم، سر ناسازگاری با این شاهزاده داشتند و در نهایت کار خودشون رو کردند و سخت ترین و بدترین عذاب ها و تهمت ها را به دامن این نجیب زاده بستند و حتی به پسره 8 سالش هم رحم نکردند و جلوی چشمان ملکه به سنگدل ترین زندان بان دادن تا به عنوان خدمتکار تربیتش کنن و در نهایت بعد از دو سال تحمل شکنجه ها و کارهای سخت این شاهزاده ی 8 ساله دووم نیاورد و درست قبل از اینکه به ملکه اتریش تحویلش بدن بر اثر بیماری سل فوت میکنه. از این خاندان فقط دختر ماری و لویی شانزدهم نجات پیدا میکنه و نزد مادربزرگ اتریشی اش میره.

چون بلیط باغ رو خریده بودیم دیگه لازم نبود در صف خرید بلیط بایستیم و بدون صف وارد جاردین شدیم. خود این باغ به حدی بزرگ بود که حدودا 3 ساعت زمان لازم داشت تا بتونیم کامل همه ی قسمت هاش رو ببینیم.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمای از ورودی باغ

 

بر اساس نقشه باغ، مسیرمون رو شروع کردیم. اولین قسمت ویوی زیبایی از باغ نارنجستان بود که با هنر دست باغبان ها چنان زیبا به این باغ نقش و نگار داده بودند که از بالا، گویی فرشی از درختان آراسته با نقش و نگارهای زیبا میدیدیم. بعد به قسمت معروف و جذاب باغ، که آبشارها و فواره های طلایی هستند، رسیدیم.

سفرنامه پاریس

ورودی باغ

 

زیباترین فواره ورسای، فواره ی Latona هست که دقیقا روبه روی ساختمان ورسای قرار داره. متاسفانه باغی با این تعداد بازدید کننده، تمام فواره ها و آبشارهاش خاموش بود و طبق برنامه، نمایش فواره ها از ساعت 15 تا 17 بود. ما هم که به این ساعت نمیرسیدیم و باید باغ رو تا قبل از ساعت 15 ترک میکردیم.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایی از آبشار لتونیا

 

باغ ورسای در یک سراشیبی ساخته شده به طوری که وقتی از مجاورت کاخ ، باغ را تماشا میکنیم، تا انتهای باغ پیداست و ویویی زیبا از باغ نمایان میشه. از روی نقشه باید به صورت مارپیچ، مسیرهای مشخص شده رو از بین ستون هایی که با درختان و پیچک ها سبز شده بودن ، عبور میکردیم تا اینکه به محوطه ی یکی از آبشارها و فواره های خاموش میرسیدیم. هر کدوم از این محوطه ها اسم خودشون رو داشتن.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

مسیرهای طولانی و زمین های ناهموار برای رسیدن به آبشارهای باغ

 

سفرنامه پاریس

فواره ی Bosquet des Dômes به معنی بیشه ای از گنبدها.

 

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

فواره ی Bosquet de la Colonnade به معنی بیشه ای از ستون ها.

 

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایی از فواره های دیگر باغ

 

بعد از اینکه تمام فواره ها رو دیدیم ، در انتهای مسیر به فواره ی زیبای آپولو رسیدیم. در اینجا آبشار بسیار بلند و زیبایی قرار دارد که در زیر آن آپولو خدای خورشید سوار بر ارابه ی اسب ها در حال تاختن است.این مجسمه و آبشار ها یکی از ماندگارترین تندیس های فرانسه است.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

فواره ی آپولو

 

کنار این فواره، حوضی بزرگی قرار دارد که قایق های پدالی و پارویی رو کرایه میدن. مدتی رو زیر درختی در کنار این منظره ی زیبا نشستیم و با آذوقه هایی که همراه داشتیم از خودمون پذیرایی کردیم.

در این قسمت مکانی برای سرویس بهداشتی و رستوران قرار داشت که قبل از اینکه بخواییم واردش بشیم حتما باید بلیطمون همراهمون باشه. چون اینجا انتهای باغ ورسای هست و عموم مردم به طور رایگان از این بخش باغ میتونن استفاده کنند.

کسانی که وقت کافی برای گشتن در باغ ندارن میتونن موتور های چهار چرخی رو کرایه کنن که با این موتورها کل باغ رو ببینن. کرایه این موتورها برای هر بیست دقیقه 45 یورو بود.

سفرنامه پاریس

موتورهای کابین دار برای گشت و گذار در باغ

 

سفرنامه پاریس

از معدود گلکاری هایی که در باغ ورسای دیدیم

 

تمام زمین باغ ناهموار و با شن های سفید و سنگلاخ ها پوشیده شده که راه رفتن روی این زمین برای طولانی مدت واقعا سخت هست و حتما باید کفش مناسب داشته باشین. در پاریس، تمامی باغ ها و پارک ها و بلوارهاشون به این صورت هستن. در طول روز که در پاریس راه میرفتیم روزی چند بار باید کفش ها و پاهامون رو از خاک تمیز می کردیم.

سفرنامه پاریس

همچنین چون کل فضا روباز بود، در طول قدم زدن خیلی سایه ای در باغ وجود نداشت و بیشتر مسیر رو زیر آفتاب شدید طی می کردیم که واقعا انرژی مون رو گرفته بود. هوا هم امروز به شدت گرم شده بود و آفتاب سوزان حسابی اذیتمون می کرد.

سفرنامه پاریس

بعد از حدودا سه ساعت بازدید ما از باغ تمام شد و ساعت 14:30 از باغ به سمت درب خروجی بیرون رفتیم. وقتی به بخش ورودی رسیدیم، همچنان جمعیت افراد حاضر در صف ها بیشتر شده بود. از اینکه تا اینجا اومدیم و نتونستیم کاخ ورسای پرآوازه رو ببینیم خیلی ناراحت بودیم ولی خب چاره ای نبود و باید برمیگشتیم تا به فرودگاه میرسیدیم.

سفرنامه پاریس

نمای بیرونی کاخ ورسای

 

مسیر برگشت خدارو شکر فقط با عوض کردن سه قطار به هتل رسیدیم و با مشکل مسیر رفت مواجه نشدیم. بعد از رسیدن به هتل، از هایپر مارکت، تمامی مواد غذایی مورد نیازمون رو برای مدتی که در فرودگاه و پرواز بودیم، تهیه کردیم (تمامی خریدهای خوراکی مون که شامل 4 کلاب ساندویچ، کیک، چیپس و مافین و نوشیدنی بود حدودا 15 یورو شد)

خیلی سریع کارهامون رو انجام دادیم و ساعت 18 از هتل با مترو به سمت فرودگاه رفتیم. از دستگاه خرید بلیط زوم مربوط به فرودگاه شارل ده گل رو انتخاب کردیم که بلیطش نفری 10 یورو بود. دوتا بلیط یکطرفه به این فرودگاه خریدیم.

پروازمون از پاریس به بارسلون ساعت 22:30 بود. ساعت20 به فرودگاه رسیدیم. بعد از پیاده شدن از مترو برای اینکه به ترمینال سه بریم حدودا ده دقیقه مسیری رو پیاده طی کردیم. فرودگاه شارل نسبت به اورلی پیشرفته تر و بزرگتر بود. در این فرودگاه مکان هایی برای استراحت قرار داشت ولی همچنان رنگ و بویی قدیمی داشت و همه چی فرسوده و کهنه بود. برام خیلی عجیب بود که چطور هر دو فرودگاه شهر مهمی مثل پاریس انقدر میتونه قدیمی باشه. حتی سنگ فرش های زمین هم بسیار کهنه بودند.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

نمایی از سالن های فرودگاه شارل ده گل

 

ساعت 21 به باجه مربوط به شرکت Vueling رفتیم و چک این رو بدون هیچ مشکلی برامون انجام داد. اینبار دیگه حواسمون بود و تمامی وسایلی که احتمال میدادیم ورودشون ممنوع باشه رو داخل چمدون ها قرار دادیم. یه مورد جالب که برامون پیش اومد این بود که ما فقط برای یک نفر به اندازه 23 کیلو بار رزرو کرده بودیم و بلیط دوممون بدون بار بود ،ولی مسئول کانتر بهمون گفت اگر بخواییم میتونیم چمدون دوممون رو هم داخل بار هواپیما بذاریم. ما هم با خوشحالی از اینکه نیاز نیست یه چمدون اضافه حمل کنیم، چمدون رو بدون اینکه هزینه ای جداگانه براش پرداخت کنیم، تحویل بار دادیم.

پرواز پاریس به بارسلون رو هم از شرکت Vueling از یک ماه قبل نفری 75 یورو بدون بار رزرو کرده بودیم که به ازای 23 کیلو بار برای یک نفر 17 یورو پرداخت کرده بودیم. در کل بلیط دو نفرمون 167 یورو شد.

سفرنامه پاریس

سفرنامه پاریس

فروشگاه و فری شاپ فرودگاه شارل ده گل

 

پروازمون بدون تاخیر انجام شد و سره ساعت 22:30 در حالیکه بیشتر صندلی های هواپیما خالی بود به سمت بارسلون پرواز کردیم. طول پرواز از پاریس به بارسلون 1:45 ساعت بود. و به این ترتیب سفر پر اتفاق ما به پاریس ختم به خیر شد و از صمیم قلب آرزو میکردیم که در بارسلون دیگه اتفاقات ناخوشایند پاریس رو تجربه نکنیم و سفر خوبی در پیش رو داشته باشیم. در ادامه شما رو به تماشای فیلم کوتاهی از اماکن دیدنی پاریس دعوت میکنم:

 

هزینه کلی سفر ما در پاریس به شرح زیر می باشد (هزینه ی خرید های شخصی و سرقت رو قید نکردم): (در زمان سفر ما هر یورو 4020 تومان بود)

سفرنامه پاریس

پاریس اماکن دیدنی بسیار زیای داره، که اگر ما به این صف های طولانی برخورد نمیکردیم،حتما میتونستیم خیلی از جاهای مهم دیگه ی پاریس رو هم ببینیم. ولی متاسفانه بیشتر زمان سفرمون در پاریس رو در صف ها بودیم.

اماکن پربازدید و پرطرفدار پاریس به قرار زیر هستند:

1- کاخ الیزه: که در حال حاضر محل زندگی پادشاه فرانسه هست و فقط روزهای خاصی از هفته عموم مردم میتونن از حیاط این کاخ دیدن کنن. (نزدیکترین ایستگاه مترو به این کاخ، ایستگاه Champs-Elysees Clemenceau از متروی خط 13 و 1 می باشد.)

2- میدان باستیل (Place de Bastille) (که انقلاب فرانسه از این نقطه آغاز شده. نزدیکترین مترو، ایستگاه Bastille از خط 1،5 و 8 می باشد.)

3- باغ لوگزامبرگ.(نزدیکترین ایستگاه به باغ لوگزامبرگ از طریق RER B ایستگاه Luxembourg هست)
4- کلیسای سکره کر(قلب پاریس) و کوچه ی مونتمارتر در امتداد کلیسا (ایستگاهLamarck – Caulaincourt از مترو خط 12)
5- گشت و گذار در رودخانه سن با کروزهای تفریحی

6- محله لادفانس (که قلب تجاری و مرکز ساختمان های مدرن پاریس هست. نزدیکترین مترو، ایستگاه La Defense از متروی خط ۱ و همین طور RER A هست.)

7- گورستان پق لاشز(Père Lachaise )(که هر مقبره خود یک اثر هنری به حساب میاد و آرامگاه صادق هدایت نیز در اینجا قرار دارد. نزدیکترین مترو، ایستگاه Pere Lachaise از خط 2 و 3 می باشد)

8- پانتئون(آرامگاه بزرگان و هنرمندان فرانسه از جمله ویکتور هوگو، الکساندر دوما و ...) از طریق متروی خط 10، ایستگاه Cardinal Lemoine میشه به این محل رسید)

9- موزه ی هنر اورسی (که در آن آثار نقاشی و هنری قرار دارد، نزدیکترین مترو، ایستگاه Musee d'Orsay از RER C می باشد.)

10- مرکز ژرژ پمپیدو (Pompidou Center) (موسسه هنری و فرهنگی جهانی می باشد. نزدیکترین مترو، ایستگاه Rambuteauاز متروی خط 11 می باشد.)

11- مجسمه ی آزادی آمریکا (Statue of Liberty) (نزدیکترین ایستگاه مترو به این مجسمه ، ایستگاه Javel/Andre citroen از متروی خط 10 یا ایستگاه Gare de javel از RER C می باشد)

12- باغ رویال پالاس (نزدیک موزه ی لوور می باشد. نزدیکترین مترو، ایستگاه Palais royal-Mussee de louvre از خط 1 و 7 می باشد)

گرچه دیدنی های پاریس به این اماکنی که در سفرنامه آورده ام، خلاصه نمی شوند ولی مهمترین و پرطرفدارترین این اماکن رو سعی کردم در سفرنامه ام بگنجونم. امیدوارم این سفرنامه، هم برای افرادی که قصد سفر به پاریس را دارند و هم برای افرادی که می خواهند با جاذبه های دیدنی پاریس آشنا شوند، مفید باشه.
ممنون که تا انتهای این سفر، همراه مجازی من بودین.

نویسنده :نیماعلایی

 

جهت مطالعه ادامه سفرنامه کلیک کنید