با سلام خدمت همراهان سایت لست سکند، چند ماهی از سفر به شهر زیبای باکو تو اردیبهشت ماه 96 گذشته بود و ما برای استراحت نیاز به یک سفر دیگر داشتیم اما دوست داشتیم سفر به کشورهای نزدیک باشه بنابراین تو اینترنت دنبال گزینه های سفر بودیم، تا اینکه یک روز چشمم به سفرنامه وان تو سایت لست سکند افتاد ،سفرنامه رو که خوندم شیفته وان شدم و دوست داشتم تجربه سفر زمینی هم به یکی از کشورهای همسایه داشته باشم این دوست داشتن به علاوه خستگی کار روزمره و انگیزه بالای بنده و همسرم برای سفر باعث شد تا برنامه ریزی این سفر جذاب رو برای اواسط شهریور ماه انجام بدیم، داشتن دو کودک چهار ساله و دوساله کمی اضطراب در ما ایجاد کرده بود چون سفرهای قبلی همگی با هواپیما بود و سفر زمینی با دو کودک خردسال اولین تجربه بود به هر حال دل به دریا زدیم روز نوزدهم شهریور ماه 96 صبح تمام وسایل و تجهیزات سفر رو آماده کردیم و از همدان راهی وان شدیم، شهرهایی که باید عبور میکردیم بعد از همدان، کبودراهنگ، خدابنده، سلطانیه، زنجان، تبریز، مرند، صوفیان، خوی، قطور، روستای رازی، مرز زمینی رازی و بالاخره وان بود، ساعت یازده و نیم صبح شروع به حرکت کردیم جهت استراحت چند باری در جاده متوقف شدیم تا اینکه ساعت هفت و نیم شب به خوی رسیدیم چون خسته بودیم تصمیم گرفتیم شب را در خوی بمانیم بنابراین سراغ هتل رو گرفتیم، آدرس هتل ثمین رو دادند هتلی نوساز در شهر خوی، برای یک شب دویست هزار تومان رسپشن این هتل سه ستاره از ما گرفت.
هتل ثمین-عکس 1
اتاق ما در هتل ثمین-عکس2
نمایی از شهر خوی-عکس 3
این هتل به علت اینکه نوساز بود تمیز بود و اتاق ما هم دارای یخچال و تلویزیون و سرویس تقریبا بزرگ بود ،صبح بعد از خوردن صبحانه در هتل و گرفتن مقداری دلار و لیر از صرافی نزدیک هتل به سمت مرز رازی رهسپار شدیم،از خوی تا مرز رازی 90کیلومتر بود و جاده بسیار زیبا و کوهستانی و سرسبز بود پر از باغات میوه و رودخانه کوچکی که در کنار جاده در جریان بود، بعد از گذشت از شهر کوچک قطور که آخرین پمپ بنزین هم در آن قرار داشت بعد از طی 8 کیلومتر به روستای رازی رسیدیم
جاده روستای رازی-عکس 4
بلافاصله بعد از روستای رازی، خودروهای بی شماری جلو دیدگان ما بود، زمینهای کشاورزی اطراف روستا پر بود از خودروهای مختلف سواری، انتظار این همه خودرو رو نداشتیم!!!بعد از پارک خودرو در پارکینگ به سمت گیت خروجی مرز حرکت کردیم
پارکینگ خودرو-عکس 5
اما در کمال ناباوری با یک صف طویل از هموطنان عزیزمون مواجه شدیم، هوا گرم بود مرز امکانات کمی داشت و صف هم بسیار شلوغ چاره ای نبود باید منتظر میشدیم، متاسفانه تو صف بی نظمی هایی بود که گاه به جدل هم می انجامید، به گفته مسئولان مرزبانی شهریور امسال شلوغی مرز بی سابقه بوده و همه شوکه بودند.
صف شلوغ مرز رازی-عکس6
در کل مرز رازی بسیار مرز بی نظمی بود، برعکس بازرگان که طبق شنیده ها مرز با نظم و انظباطی هست، یکی از دلایل شلوغی مرز شاید شهریور ماه بود و اتمام تعطیلات تابستانی، به هر حال ما پنج ساعت در صف خروج ماندیم تا بعد از پنج ساعت بتوانیم وارد ترکیه شویم، البته در روزهای خلوت پروسه عبور به نیم ساعت هم نمیرسه،
ورود به کشور ترکیه-عکس7
آن طرف مرز سوار ون(دلموش)شدیم و با پرداخت نفری 20 لیر به سمت وان حرکت کردیم، جاده تا وان بسیار مناسب بود و پهن، دلموش مسافران رو در مرکز شهر پیاده کرد و ما به دنبال هتل رفتیم، چند هتل رو گشتیم که جا نداشتند بالاخره یک هتل سه ستاره بنام هتل تکین رو که جا داشت انتخاب کردیم، از آنجایی که ما بیشتر میخواستیم بیرون باشیم برای خرید و گردش هتل خیلی ستاره بالا مد نظر ما نبود، قیمت هر شب برای دو نفر شد 100 لیر به همراه صبحانه، بعد از استقرار در اتاق کمی استراحت کردیم و عصر ساعت 7 به سمت خیابان جمهوریت که یکی از خیابانهای اصلی این شهر هست حرکت کردیم هتل ما در یک منطقه خیلی خوب قرار داشت هم به خیابان جمهوریت و هم به خیابان کاظم کارابکر نزدیک بود، تا خیابان جمهوریت پیاده 5 دقیقه بیشتر فاصله نداشت.
هتل تکین-عکس8
خیابان جمهوریت-عکس9
خیابان جمهوریت-عکس10
چهار راه اصلی شهر-عکس11
در این خیابان شلوغ مغازه های لوکس زیادی به چشم می خورد، جالبه بعضی مغازه ها و حتی صرافی ها کارتخوان ایرانی هم داشتند، بعد از کمی پیاده روی چشممون به نمایندگی پوشاک ال سی وای کی کی افتاد ،فروشگاه خیلی بزرگ چند طبقه پر بود از هموطنان عزیزمون، مقداری خرید کردیم و قیمتها هم مناسب بود، دوباره از خیابان جمهوریت پیاده به سمت خیابان کاظم حرکت کردیم تو خیابون 50 درصد شایدم بیشتر ایرانی ها بودند، تو خیابون کاظم تو رستورانی سفارش اسکندر کباب و کوفته دادیم با نوشابه و سالاد شد 45 لیر، غذاش واقعا خوشمزه بود ،از مغازه میوه فروشی مقداری میوه خریدیم و برای استراحت به هتل رفتیم.
صبح بعد از خوردن صبحانه خیلی معمولی هتل برنامه امروز ما رفتن به مرکز خرید بزرگ AVM بود این مرکز خرید ساعت 10/30 صبح باز میشه و درواقع بزرگترین مرکز خرید وان به حساب میاد اکثر برندهای معروف ترک در این پاساژ نمایندگی دارند
مرکز خرید AVM-عکس12
داخل مرکز خریدAVM-عکس13
از ال سی وای کی کی و دفاکتو مقداری خرید کردیم
نمایندگی دفاکتو-عکس14
طبقه دوم این مرکز خرید فود کورت و شهر بازی بود،گرسنه بودیم و به یکی از رستورانها مراجعه کردیم،اسکندر کباب و جوجه سفارش داریم با نوشابه و سالاد شد 55 لیر، غذای خوشمزه ای بود و بچه ها درخواست شهر بازی داشتند بنابراین ساعاتی را در این شهر بازی سپری کردیم و بعد جهت ادامه خرید به طبقات دیگر رفتیم، هوا داشت تاریک میشد که تو کافه مرکز خرید چای خوردیم و به سمت هتل رهسپار شدیم، شب از کبابی بغل هتل ساندویچ مرغ گرفتیم که خیلی خوشمزه بود و تنها 5 لیر قیمت هر ساندویج بود.
فود کورت مرکز خرید AVM-عکس15
صبح بعد از خوردن صبحانه برنامه امروز، تور وان گردی بود با یک آژانسی که از طریق پذیرش هتل این تور رو برامون رزرو کرده بودند، با قیمت معقول 55 لیر برای هر نفر و کودکان رایگان بود، برنامه تور به این شرح بود: رفتن به جزیره آکدامار، اسکله بزرگ دریاچه وان، قلعه وان و بالاخره خانه گربه ها.
ون جلو هتل نگه داشت و ما سوار شدیم و اولین مقصد جزیره آکدامار بود حدود 30 کیلومتر از وان دور شدیم و از طریق اسکله سوار کشتی شدیم و به سمت جزیره حرکت کردیم
سوار بر کشتی به طرف جزیره-عکس16
نمایی از جزیره آکدامار-عکس17
کلیسای جزیره-عکس18
جزیره کوچکی بود، کسانی که دوست داشتند میتونستند شنا کنند، بعد از بازدید از کلیسای آکدامار و خوردن چای در کافی شاپ جزیره و گشتی در این جزیره سوار کشتی شدیم و به اسکله برگشتیم، برنامه بعدی رفتن به اسکله بزرگ و اصلی دریاچه وان بود، این اسکله نزدیک شهر وان بود، اول به رستوران رفتیم جهت صرف نهار، غذایی که ما سفارش دادیم ماهی قزل آلا و کوفته بود جمعا شد 50 لیر، بعد در کنار دریاچه فضایی که سنگفرش بود پیاده روی کردیم، هوا بسیار مطلوب بود و در جایی وسایل بازی کودکان هم قرار داشت که بچه ها بازی کردند.
رستوران جزیره-عکس19
اسکله دریاچه وان-عکس20
ساحل دریاچه وان-عکس21
مقصد بعدی قلعه وان بود اما به علت مرمت تعطیل بود ولی روبروی این قلعه قدیمی، خانه گربه ها قرار داشت.
خانه گربه-عکس22
خانه گربه ها-عکس23
خانه گربه جالب بود گربه های سفید و چشم رنگی ملوس و زیبایی اونجا بودند، مخصوصا برای بچه ها خیلی جذاب بود، کنار خانه گربه ها کارگاه نقره کاری قرار داشت ،از اونجا بازدید کردیم و کسانی که تمایل داشتند میتونستند خرید کنند اما با یک چایی خوشمزه با طعم سیب از ما پذیرایی هم انجام دادند.
تور ما به پایان رسید و ما در خیابان جمهوریت از ون پیاده شدیم، برای فردا جهت برگشت بلیط از یکی از آژانس های مسافرتی تهیه کردم اولین دلموشی که حرکت میکرد ساعت 7 صبح بود بنابراین جهت آسودگی خیال این بلیط رو گرفتم نفری 25 لیر، کمی در خیابان کاظم گردش کردیم و بعد از یک روز گشت کامل جهت استراحت به هتل رفتیم، ساعت 7 صبح بعد از تسویه با رسپشن، سوار دلموش شدیم و به طرف مرز حرکت کردیم، خوشبختانه مرز تو این ساعت بسیار خلوت بود و در عرض کمتر از نیم ساعت به کشورمون وارد شدیم، سوار ماشینمون شدیم و تو روستای رازی تو یک رستوران کوچک املت خیلی خوشمزه ای خوردیم و سفر ما به وان به پایان رسید، واقعا این سفر زمینی به ما خیلی خوش گذشت و به شما پیشنهاد این سفر رو میدم، وان واقعا ارزش یک بار سفر کردن رو داره و پشیمون نمیشید.
نویسنده : علی پویان