روز ششم:
صبح بعد از بیدار شدن اولین کاری که کردم تماشای شهر از بالکن آپارتمان بود. بسیار منظره ی زیبایی داشت اما باران قصد بند آمدن نداشت! امروز قرار بود به دیدن مکان های دیدنی شهر بپردازیم و فردا رو به دیدن Botanical Garden بریم اما تصمیم گرفتیم برنامه رو جا به جا کنیم. حدود ساعت 9:30 بود که به مجموعه Botanical Garden رسیدیم.
نمای شهر از بالکن آپارتمان ما
نمای شهر از بالکن آپارتمان ما
نمای شهر از بالکن آپارتمان ما
نمای شهر از بالکن آپارتمان ما
مسیر رفتن ما به Botanical Garden
معرفی:
باغ گیاه شناسی باتومی، منطقه ای به مساحت 108 هکتار زمین است که در 9 کیلومتری شمال شهر باتومی قرار گرفته.این باغ واقع در محلی به نام Mtsvane Kontskhi (دماغه سبز) در ساحل دریای سیاه است که در اتحاد جماهیر شوروی سابق یکی از بزرگترین باغ های گیاه شناسی بوده است.
این باغ توسط گیاه شناس روسی، آندری نیکولایویچ کراسنف ، برادر ژنرال پیوتر کراسنف، به طور غیر رسمی در سال 1880 و به طور رسمی در تاریخ 3 نوامبر 1912 افتتاح شد. دو باغبان و طراح ماهر به نام های دالفونس فرانسوی و یوسون گوردزیانی گرجستانی به کراسنف در ایجاد آن کمک کردند. کراسنف در سال 1914 درگذشت و در باغچه ای در باغ که هنوز مجسمه اش در آن جا قرار دارد، به خاک سپرده شد.
در دوره اتحاد شوروی، باغ گیاه شناسی باتومی از سال 1925 به بعد به عنوان یک نهاد اصلی برای مطالعه فرهنگ های نیمه گرمسیر دریایی قفقاز گسترش و توسعه یافت.
در حال حاضر این باغ شامل نه بخش فلوریستی (گل و گیاه) از جمله ؛ مناطق گرمسیری قفقاز، شرق آسیا، نیوزیلند، آمریکای جنوبی، هیمالیا، مکزیک، استرالیا و مدیترانه است. همچنین این مجموعه شامل 2037 واحد آرایه شناسی (تاکسونومی) گیاهان زراعی که از این تعداد، 104 عدد از این طبقه بندی متعلق به منطقه قفقاز است. باغ گیاه شناسی باتومی قبلا توسط آکادمی علوم گرجستان اداره می شد اما از سال 2006، این باغ یک نهاد مستقل به حساب می آید.
به جز تعدادی راننده مینی بوس هیچ توریستی اونجا نبود. از ماشین پیاده شدیم و به سمت محل فروش بلیت رفتیم که قیمت هر نفر 8 لاری بود. اونقدر بارون شدت داشت که چتر هم چاره ساز نبود و مجبور شدیم یک بارونی پلاستیکی به قیمت 5 لاری از خود باجه بلیت فروشی خرید کنیم. با گرفتن بروشور وارد باغ شدیم. باغ بسیار زیبایی بود اما به سختی میشد وسط اون بارون عکاسی کرد.
نقشه Botanical Garden
راه آهن باتومی که دقیقاً از کنار Botanical Garden عبور میکرد
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
در میانه های راه تصمیمون تغییر کرد و به سمت باتومی برگشتیم تا در صورت بهتر شدن هوا فردا صبح برای بازدید برگردیم. بعد از بازگشت به مرکز خرید Batumi Mall رفتیم تا از بارون در امان باشیم! بعد از 2 ساعت برای صرف ناهار به مکدونالد معروف باتومی که در نزدیکی این مرکز خرید بود رفتیم. طراحی خاص و منحصر به فرد این شعبه مکدونالد اون رو خیلی معروف کرده. سیستم سفارش گیری مکانیزه هم داشت که غذاهای خودتون رو از مانیتور های لمسی انتخاب میکنید و بعد برای پرداخت وجه به سمت صندوق میروید. این ناهار هم خیلی چسبید بعد از ناهار هم همونجا استراحت کردیم و بستنی خوردیم.
Batumi Mall
Batumi Mall
مکدونالد
دستگاه های مکانیزه دریافت سفارش غذا در مکدونالد
مکدونالد
مکدونالد
مکدونالد
مکدونالد
مکدونالد
مکدونالد
مکدونالد
مکدونالد
حدود ساعت 2 بود که به سمت آپارتمانمون رفتیم تا کمی استراحت کنیم و امیدوار بودیم عصر بتونیم بهتر از زمانمون استفاده کنیم.
بعد از کمی استراحت و خواب ساعت 5 عصر بود که بیدار شدم و به سمت بالکن رفتم. بارون قطع شده بود و با اشتیاق به سمت برج الفبا رفتیم.
ساختمان Batumi Drama Theatre
ساختمان Batumi Drama Theatre
خیابان Rustaveli که به نام بزرگترین شاعر گرجستان بوده
برج الفبا
تاریخچه:
برج الفباي باتومي که نمادي از قدمت 5 هزار ساله حروف الفباي گرجي است با یک معماری خاصی در باتومی به ارتفاع 130 متر ساخته شده است، این برج نشان دهنده بی همتایی الفبای گرجی و مردم گرجستان میباشد.
طرح برج شباهت بسیاری به طرح مارپیچ دوگانه معروف به ساختار DNA دارد. بدنه آلومینیومی برج به شکل 33 حرف الفبای گرجی به تاج بالای سازه متصل میشود . در میان این قسمت فضای خالی هست که به آسانسور اختصاص داده شده و هدف از ساخت این برج مکانی براي بازدید از نمای 360 درجه شهر و رستوران برای جذب توریست ميباشد.
برج های بلند باتومی
چرخ و فلک باتومی
پرچم گرجستان
Batumi Landmark
برج الفبا
برج های بلند باتومی
دوچرخه های جالب کرایه ای
ماشین فروش بستنی
آپارتمان ما (سبز رنگ)
ساحل سنگی دریای سیاه
ساحل سنگی دریای سیاه
در اعماق دریای سیاه چون تقریبا اکسیژنی وجود نداره (به علت عدم وجود گیاهان، اکسیژن محلول در آب وجود ندارد) مواد رسوبی دریا به کندی بسیار اکسیده می شوند و در نتیجه مقدار زیادی از مواد آلی موجود و هیدروژن سولفوره دست نخورده و ترکیب نشده باقی می ماند و رنگ سیاه این مواد موجب تیرگی کف دریا می شود و به این دلیل به این دریا، دریای سیاه گفته می شود
ساحل سنگی دریای سیاه
آسمان دریای سیاه
کلاغ دم سیاه!
فانوس دریایی
چرخ و فلک و مسیر دوچرخه سواری در امتداد ساحل
چرخ و فلک باتومی
Batumi Landmark
Batumi Landmark
خط ساحلی باتومی بسیار زیبا بود و مملو از دکه های فروش خوراکی و کرایه دوچرخه و موتور برقی هست. بعد از ساحل به سمت آب نمای The Neptune رفتیم.
آب نمای The Neptune
ساختمان اطراف آب نمای The Neptune
کودک زیبای گرجی
بعد به سمت میدان معروف اروپا رفتیم.
خیابان Konstantine Gamsakhurdia
میدان اروپا
ساعت Astronomical
ساعت Astronomical
مجسمه آهو در میدان اروپا
خیابان Memed Abashidze
ساختمان های اطراف خیابان Memed Abashidze
خیابان Memed Abashidze
ساختمان های اطراف خیابان Memed Abashidze
ساختمان های اطراف خیابان Memed Abashidze
ساعتی در خیابان Memed Abashidze
بعد به سمت باتومی پلازا و کلیسای St. Nicholas Orthodox که روبروی اون واقع شده رفتیم.
خیابان نزدیک میدان اروپا
کلیسای St. Nicholas Orthodox
کلیسای St. Nicholas Orthodox
کلیسای St. Nicholas Orthodox
در هنگام بازدید ما از معبد مردم در حال اجرای مراسم دعا بودن که با هشدار مسئول کلیسا مارو به بیرون هدایت کردند!
باتومی پلازا در واقع یک هتل و چندین کافه و رستوران هست که در اطراف یک فضای باز گرد آمدند و شبها در اونجا برنامه موسیقی و آواز برپا هست.
باتومی پلازا
باتومی پلازا
باتومی پلازا
خیابان اطراف باتومی پلازا
خیابان های زیادی در باتومی نیز همچون تفلیس به صورت سنگ فرش هستند که زیبایی خاصی به شهر بخشیده بود.
و بازهم مسیر رو ادامه دادیم تا به نماد معروف علی و نینو رسیدیم.
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
شبهای آرام باتومی
معرفی:
مجسمه عشق در باتومی نام اصلی این تندیس "زن و مرد" است ولی بیشتر به نام مجسمه عشق باتومی شناخته می شود و در کنار اسکله باتومی قرار دارد. این تندیس ۷ متری فلزی، مرد و زنی را نشان می دهد که دور از یکدیگر هستند بین ۸ تا ۱۰ دقیقه به هم نزدیک شده و یکی می شوند. سازنده آن تامارا کِوِه سیتادزه (Kvesitadze Tamara)، معمار، نقاش و مجسمه ساز گرجی است. در اصل منبع الهام ساخت این مجسمه داستان زندگی علی و نینو می باشد علی پسری مسلمان از کشور آذربایجان می باشد که عاشق دختری مسیحی به نام نینو میشود این عاشق و معشوق بخاطر دین های متفاوت از طرف خانواده های خود مورد مواخذه قرار گرفته و بالاجبار از یکدیگر جدا میشوند و پس از مدتی دق کرده و دنیای فانی را ترک میکنند تا در دنیای دیگر به یکدیگر بپیوندند. این مجسمه ها در واقع بیانگر روح علی و نینوست که در بهشت کنار ساحل زیبای باتومی به وصال میرسند.به تازگی فیلمی هم با همین نام ساخته و منتشر شده.
نماد علی و نینو
اسکله باتومی
برج الفبا
برج الفبا
چرخ و فلک باتومی
ساعت حدود 9:30 شب بود که به سمت یکی از بهترین رستوران های باتومی به اسم Heart of Batumi یا همون قلب باتومی رفتیم. در داخل رستوران با رنگهای بسیار شاد، نقاشی های زیبا و دکور بسیار زیبایی تزیین شده بود.
اینبار غذای محبوب گرجی بنام خاچاپوری (Khachapuri) رو امتحان کردیم که در واقه نان تازه بهمراه تخم مرغ و پنیر مخصوص هست. کمی شور بود اما خوشمون اومد. غذای دوم هم چاخوخبیلی (Chakhokhbili) بود که خورشت بسیار خوشمزه بهمراه سبزی های معطر و گوشت تازه بود.
امشب هم به پایان رسید و فردا آخرین روز اقامت ما در باتومی بود و بهترین خبر هوای صاف و آفتابی برای ما بود.
رستوران Heart of Batumi
رستوران Heart of Batumi
رستوران Heart of Batumi
رستوران Heart of Batumi
رستوران Heart of Batumi
منوی رستوران Heart of Batumi
خاچاپوری
چاخوخبیلی
جدول هزینه های روز ششم 11 مهرماه 96
هزینه های کل سفر به جز خرید
روز هفتم:
امروز هوا بی نهایت دل چسب بود. آفتابی و خوب! بعد از 1 هفته چشممون به جمال خورشید روشن شد.
نمای شهر از تراس آپارتمان ما
نمای شهر از تراس آپارتمان ما
ساعت 8:15 به سمت Botanical Garden راه افتادیم و حدوداً ساعت 8:45 بود که رسیدیم اما ساعت شروع بکار 9 صبح بود برای همین تصمیم گرفتیم اطراف رو سرک بکشیم که یک اسکله زیبا رو پیدا کردیم.
اسکله اطراف Botanical Garden
ساحل زیبای دریای سیاه
نمای شهر باتومی از اسکله اطراف Botanical Garden
نمای شهر باتومی از اسکله اطراف Botanical Garden
دریای سیاه
وقتی برگشتیم به سمت باغ ساعت 9:15 بود. تصمیم گرفتیم از قسمت هایی که دیروز دیدن کردیم رد بشیم و زمان رو برای بازدید از بقیه قسمتها بزاریم.
Botanical Garden
یک نوع تفریح که بسیار قدیمی بود!
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
دریای سیاه و مسیر عبور قطار در کنار Botanical Garden
Botanical Garden
دریای سیاه
Botanical Garden
عبور قطار باتومی
Botanical Garden
Botanical Garden
درختان بامبو
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
گلخلنه های Botanical Garden
Botanical Garden
درختان بامبو
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
این باغ دارای دو ایستگاه ماشین برقی و دو درب اصلی ورود و خروج هست. این ماشین ها حدود 10 نفر ظرفیت داره. با توجه به سرازیری بودن مسیر از سمت درب 1 به سمت درب 2 و اینکه ما از درب 1 که نزدیک شهر باتومی بود وارد شده بودیم ابتدا مسیر رو پیاده تا انتها رفتیم و سپس مسیر برگشت که سربالایی بیشتری داشت رو با این ماشین های برقی برگشتیم. این ماشین ها البته در 2 ایستگاه هم توقف دارند و هزینه هر نفر 5 لاری هست.
ماشین های برقی Botanical Garden
Botanical Garden
در میانه های راه نان، شیرینی و آب نبات های معروف گرجستان هم فروش میرفت.
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
پارک کوچکی که در انتهای باغ و در نزدیکی درب شماره 2 واقع شده Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
Botanical Garden
مسیر برگشت با ماشین از درب 2 به سمت درب 1
مسیر برگشت با ماشین از درب 2 به سمت درب 1
مسیر برگشت با ماشین از درب 2 به سمت درب 1
مسیر برگشت با ماشین از درب 2 به سمت درب 1
Botanical Garden
برای عزیزانی که با تاکسی به این باغ می آیند پیشنهاد میکنم از درب 1 وارد بشند و از درب 2 با تاکسی به شهر باتومی برگردند.
بعد از اینجا قصد رفتن به یک باغ رستوران در منطقه Chakvi داشتیم که در این نزدیکی بود و در یکی از سفرنامه ها یکی از دوستان اون رو پیشنهاد کرده بود.
منطقه زیبای Chakvi
منطقه زیبای Chakvi
منطقه زیبای Chakvi
اسم اینجا که چند اتاق هم برای اقامت داشت در سایت Booking با نام Oasis Gasamania هست. حدود 45 دقیقه طول کشید تا به اینجا رسیدیم دلیلش هم عدم آشنایی ما به جاده بود و اینکه گوگل مپ هم مسیر اشتباهی به ما معرفی کرده بود.
حدود ساعت 1 ظهر بود که به اینجا رسیدیم. گرچه به زحمت رسیدیم اما با دیدن این باغ زیبا که رودخونه بزرگی هم از دل اون عبور میکرد و آلاچیق بزرگ و زیبای میان دریاچه، خستگی رو از تنمون بیرون کرد. تنها مهمانهای اون زمان باغ فقط ما بودیم و تنها 3 مرد در اونجا مشغول به کار بودند که به گرمی از ما استقبال کردند. برای ناهار 4 سیخ کباب و 4 عدد ماهی قزل آلا سفارش دادیم (البته ماهیها کوچک بودند). کباب و ماهی با یه ظرف سس مخصوص و خوش طعم سرو شد.
در مسیر رفتن به باغ و رستوران Oasis Gasamania
حوض پرورش ماهی قزل آلا در باغ و رستوران Oasis Gasamania
اتاق های Oasis Gasamania
آلاچیق میان دریاچه
اردک های دریاچه
آلاچیق میان دریاچه
دریاچه میان باغ
آلاچیق های باغ
آلاچیق های باغ
ناهار ما!
آقای گورم صاحب باغ در حال شکار ماهی!
حوض پرورش ماهی قزل آلا
ناهار ما!
ناهار ما!
در مورد ناهار، ماهی قزل آلا خیلی معمولی بود و البته با سس خوشمزه که در کنارش بود طعم پیدا میکرد. در مورد کباب هم که مشخصه!
بعد از خوردن غذا چند دقیقه ای در آلاچیق وسط رودخانه استراحت کردیم. فامیل و دوستان صاحب باغ هم برای ناهار به یکی از آلاچیق ها رفته بودند و صدای موسیقی گرجی که از یک باند بزرگ پخش میشد جالب بود.
بعد از کمی استراحت در امتداد رودخانه به بالای باغ رفتیم البته هیچگونه دیواری هم اطراف باغ وجود نداشت!
آلاچیق میان دریاچه
نوه صاحبخانه
مرغ و خروس های باغ
در امتداد رودخانه باغ
رودخانه ای که از باغ عبور میکرد
رودخانه ای که از باغ عبور میکرد
رودخانه ای که از باغ عبور میکرد
رودخانه ای که از باغ عبور میکرد
رودخانه ای که از باغ عبور میکرد
رودخانه ای که از باغ عبور میکرد
بعد از گشت و گذار در باغ و پرداخت مبلغ 68 لاری بابت ناهار و نوشیدنی از خانواده صاحب باغ که خیلی مهمان نواز بودند خداحافظی کردیم و به سمت باتومی برگشتیم تا بتونیم در این هوای خوب بهتر از دیروز به گشت در شهر مشغول بشیم.
حدود ساعت 5 بود که به باتومی رسیدیم. ابتدا به آپارتمان رفتیم و بلافاصله به قصد کرایه دوچرخه به سمت ساحل رفتیم.
قیمت کرایه دوچرخه برای هر ساعت و هر دوچرخه 5 لاری بود. 4 تا دوچرخه گرفتیم و در امتداد ساحل حرکت کردیم.
نمای شهر تفلیس از تراس آپارتمان ما
نمای شهر تفلیس از تراس آپارتمان ما
ساختمان بلند نزدیک ساحل باتومی
ساختمان الفبا
چرخ و فلک باتومی
اسکله باتومی
اسکله باتومی
اسکله باتومی
نماد امین و نینو
نماد امین و نینو
نماد امین و نینو
مغازه های اغذیه فروشی در امتداد ساحل
چرخ و فلک باتومی
نماد های عشق در امتداد ساحل باتومی
ساختمان های بلند باتومی
پیست مخصوص دوچرخه سواری در امتداد ساحل باتومی
پارک بزرگ و زیبای در امتداد ساحل باتومی
پارک بزرگ و زیبای در امتداد ساحل باتومی
نماد های عشق در امتداد ساحل باتومی
نماد های زیبا در امتداد ساحل باتومی
ساختمان های باتومی
دانشگاه باتومی
پارک 6-May
پارک 6-May
پارک 6-May
نماد های عشق در امتداد ساحل باتومی
ماشین عروس
در گرجستان هم مراسم بدرقه ماشین عروس و داماد وجود داشت اما نکته جالب این بود که در روز روشن اینکار صورت میگرفت!
بعد از یک ساعت دوچرخه ها رو تحویل دادیم و پیاده به قصد استفاده از تلکابین باتومی به سمت اون رفتیم.
ساختمان های نزدیک اسکله
ساختمان های نزدیک اسکله
سگ خسته!
نمای زیبا از ساحل باتومی
عروس دریایی سفید در دریای سیاه
ماهیگیری در کنار اسکله
نمای زیبا از ساحل باتومی
کودک گرجی
ملوانان کنار اسکله
کشتی های کنار اسکله
پرچم گرجستان
گلدون های زیبای دست ساز
خیابان روبروی تلکابین باتومی
مبلغ بلیت تلکابین برای هر نفر 15 لاری بود. بلیت خریدیم و سوار شدیم. منظره شهر از پنجره تلکابین بسیار زیبا بود.
نمای شهر باتومی از کابین تلکابین
نمای شهر باتومی از کابین تلکابین
نمای شهر باتومی از کابین تلکابین
نمای شهر باتومی از کابین تلکابین
نمای شهر باتومی از کابین تلکابین
نمای شهر باتومی از کابین تلکابین
نمای شهر باتومی از ایستگاه تلکابین
کابین تلکابین
نمای شهر باتومی از ایستگاه تلکابین
نمای ساختمانهای بلند باتومی از ایستگاه تلکابین
ایستگاه تلکابین
کلیسای کوچک در کنار ایستگاه تلکابین باتومی
غروب خورشید در دریای سیاه
غروب خورشید در شهر باتومی
بعد از تماشای غروب خورشید به سمت پایین برگشتیم و قصد کردیم با رفتن به یک ماساژ تایلندی خستگی سفر رو از تن بیرون کنیم. با توجه به اینکه قبلاً به تایلند سفر کرده بودیم امیدوار بودم کیفیت ماساژها خیلی عالی باشه که البته اینطور نبود اما خوب خالی از لطف هم نبود. بعد از ماساژ برای صرف شام به پیشنهاد همسرم مجدداً به رستوران دوست داشتنی Heart of Batumi رفتیم. اینبار سفارش غذای ما دو غذای گرجی جدید و یک سیب زمینی مکزیکی بود که همه ی غذاها خوشمزه و عالی بودند.
رستوران Heart of Batumi
رستوران Heart of Batumi
رستوران Heart of Batumi
رستوران Heart of Batumi
یادداشتهای مشتریان بر دیوار رستوران Heart of Batumi
بعد از صرف شام آخرین عکسهارو از ساختمانهای زیبای باتومی گرفتیم و به سمت آپارتمان رفتیم تا فردا صبح به سمت ترکیه راهی بشیم.
شبهای باتومی
شبهای باتومی
شبهای باتومی
شبهای باتومی
شبهای باتومی
شبهای باتومی
شبهای باتومی
شبهای باتومی
شبهای باتومی
شبهای باتومی
شبهای باتومی
شبهای باتومی
جدول هزینه های روز هفتم 12 مهرماه 96
روز هشتم:
امروز می بایست گرجستان رو با تمام زیبایی هاش ترک می کردیم. شب قبل برای ساعت 7:30 صبح هماهنگ کردم که صاحبخانه بیاد و آپارتمان رو تحویل بگیره. بعد از تحویل و پرداخت 210 لاری باقی مانده هزینه اجاره آپارتمان رو ترک کردیم. در امتداد دریای سیاه حرکت کردیم تا پس از تنها 30 دقیقه به مرز ترکیه و شهر Sarpi رسیدیم. تصمیم داشتیم اینجا بنزین بزنیم اما متاسفانه پمپ بنزینی پیدا نکردیم و مجبور بودیم در ترکیه با قیمت بالاتری بنزین بزنیم.
مسیر حرکت ما از باتومی به سمت مرز Sarpi
به مرز که رسیدیم چون من راننده بودم جای خودم رو با دوستم که به عنوان راننده اصلی خودرو در سیستم ثبت شده بود عوض کردم (البته مطمئن نبودیم اگر من پشت فرمان بشینم و از مرز رد بشم مشکلی ایجاد میشه یا خیر). کمی جلوتر رفتیم و به دنبال مسیر خروج بودیم که یک خودرو پلیس گرجستان مارو سمت خودشون فرا خوند. در ابتدا فکر کردیم می خواد مسیر رو به ما نشون بده اما با کمال تعجب ساعت 8:30 صبح از ما تست الکل گرفت!! در واقع چون دیده بود من و دوستم جای خودمون رو عوض کردیم شک کرده بود بهمون. خلاصه بعدش مسیر رو به ما نشان داد. در ساختمان گمرک تعداد زیادی از مردم گرجستان قصد ورود به ترکیه رو داشتند. اکثراً هم بهمراه خودشون تعدادی پاکت سیگار و ... داشتند چون بعداً متوجه شدیم قیمت سیگار در ترکیه بالاتر از گرجستان هست و به همین دلیل بصورت قاچاق از گرجستان سیگار وارد میشه. ساختمان مرز خیلی کوچک بود. بدون هیچ مشکلی با چمدان ها از مرز رد شدیم اما حدود 45 دقیقه زمان برد تا ماشین از مرز رد بشه. ساختمان گمرک بسیار بزرگی در سمت ترکیه در حال ساخت بود که تا چند ماه آینده افتتاح میشد.
در امتداد دریای سیاه به سمت شهر Hopa و سپس به سمت جنوب و شهر Kars که مقصد ما بود حرکت کردیم.
مسیر حرکت ما از مرز Sarpi به سمت شهر Kars در ترکیه
اکثر توریست ها از این مرز به سمت شهر معروف ترابزون در ترکیه میرند اما ما متاسفانه فرصت این بازدید رو نداشتیم.
مسیر حرکت به سمت شهر Hopa و نمای دریای سیاه
بعد از رسیدن به شهر Hopa که در کنار دریای سیاه بود وارد جاده ای شدیم که همین طور رفته رفته از دریا ارتفاع میگرفت تا به ارتفاع 1768 متری از سطح دریا و شهر Kars برسیم! جاده ای فوق العاده زیبا و سرسبز که در کنار رودخانه و سد عبور میکرد. رانندگی در این جاده بدلیل پیچ های زیاد کمی خسته کننده بود و در نهایت حدود ساعت 2:30 عصر به هتل Gungoren در شهر Kars رسیدیم.
مسیر حرکت به سمت شهر Kars
سد روی رودخانه Chorokhi
رودخانه Chorokhi
مسیر حرکت به سمت شهر Kars
مناظر زیبای ترکیه
مناظر زیبای ترکیه
مناظر زیبای ترکیه
یکی از شهرهای بین راه
مناظر زیبای ترکیه
هتل کوچک و خلوت اما تمیز بود. یک اتاق 4 تخته و برای یک شب به قیمت 260 لیر از قبل رزرو کرده بودیم. بعد از تحویل اتاق ها و قرار دادن چمدانها بلافاصله به سمت رستوران Kamer رفتیم که از قبل انتخابش کرده بودیم و بسیار هم به هتل نزدیک بود. متاسفانه مسئول رستوران به هیچ وجه انگلیسی صحبت نمیکرد و متوجه هم نمیشد و نهایت یکی از کمک آشپزها که جوانی افغانی بود و فارسی صحبت میکرد با روی خوش از ما استقبال کرد و تونستیم غذا رو سفارش بدیم. اصلاً فکر نمیکردیم بتونیم تو این رستوران یک غذای عالی بخوریم اما بعد از آوردن غذاها و چشیدن از هرکدوم میتونم بگم یکی از بهترین غذاهای سفر بود که خوردیم.
بعد از صرف غذا سریع برامون چای و شیرینی آوردند. بعد فهمیدیم که این یک رسم هست و بابت اون چای هیچ هزینه ای هم از ما نگرفتند.
هزینه ناهار برای 4 نفر 84 لیر شد که نسبت به غذایی که خوردیم بسیار مناسب بود.
غذای ما در رستوران Kamer
غذای ما در رستوران Kamer
غذای ما در رستوران Kamer
غذای ما در رستوران Kamer
غذای ما در رستوران Kamer
چای در رستوران Kamer
بعد از تشکر از جوان افغانی به سمت فروشگاه Istanbul Bazar رفتیم که این مرد جوان معرفی کرده بود اما متاسفانه اون فروشگاه پوشاک نداشت.
خیابان های شهر رنگ و بوی خیابان های ایران رو داشت و مردم هم بسیار خون گرم بودند. به سمت بانک VakifBank که درست در نبش کوچه هتل ما بود رفتیم و دلار هامون رو تبدیل به لیر کردیم. نرخ تبدیل دلار به لیر حدود 3.56 بود. (تقریباً هر لیر برای ما معادل 1100 تومان شد)
بعد از تبدیل پول ها به سمت نمایندگی فروش Lc Waikiki ، Koton و Defacto رفتیم که برند های معروف ترکیه هستند که در ایران هم شعبه دارند. قیمتها نسبت به ایران حدود 50% کمتر بود اما مشخص بود که قیمتها نسبت به استانبول کمی بالاتر هست. حدود 5 ساعت در همین 3 نمایندگی بودیم و در نهایت بخاطر اینکه ساعت 10 شب شد و زمان تعطیلی فروشگاه، مارو به بیرون از فروشگاه هدایت کردند!!
در بین این 5 ساعت از شیرینی فروشی نزدیک فروشگاه ها 3 بسته هم باقلوا گرفتیم. زمانی که تست کردیم خیلی عالی بود اما متاسفانه بعد 2 روز که به شیراز رسیدیم کیفیت اولش رو نداشت!
به سمت هتل رفتیم. خیابان بسیار خلوت بود و تمامی مغازه ها در اون ساعت تعطیل شده بودند و هوا هم کمی سرد بود.
بعد از قرار دادن وسیله ها در اتاق به امید صرف شام بیرون رفتیم و نهایت یک رستوران کوچک رو پیدا کردیم که به گرمی از ما استقبال کردند. ما برای 4 نفر در مجموع 2 آدنا کباب و 2 لاه ماجون سفارش دادیم که به پیتزای ترکیه ای معروف هست.
منو رستوران
شام – آدنا کباب
شام - لاه ماجون
شام
بعد از آماده شدن غذاها در کمال تعجب دیدیم به اشتباه از هر کدوم از غذاها 4 تا آوردند. که ما کباب هارو قبول کردیم. در زمان کوتاهی غذاها تمام شد و افسوس خوردیم که ای کاش اون 2 تا لاه ماجون که قبول نکردیم هم گرفته بودیم. هزینه غذا برای ما 4 نفر 70 لیر شد خلاصه حدود ساعت 11:15 شب بود که به سمت هتل رفتیم و چمدونهارو آماده کردیم که فردا بعد از صرف صبحانه به سمت مرز ایران و تهران حرکت کنیم.
جدول هزینه های روز هشتم 13 مهرماه 96
روز نهم:
صبح راس ساعت 8 رفتیم برای صبحانه. تازه اینجا بود که فهمیدیم به غیر از ما مهمانهای دیگری هم در هتل هستند!
صبحانه خیلی ساده بود حتی املت هم نداشت اما سیب زمینی سرخ کرده و سوسیس داشت! بعد از صرف صبحانه حدود ساعت 8:30 به سمت مرز ایران حرکت کردیم و بعد از حدود 3 ساعت به مرز رسیدیم البته بین راه 130 لیر هم بنزین زدیم که قیمت هر لیتر بنزین بالای 5 لیر بود.
مسیر حرکت از Kars به مرز بازرگان
مقداری صف شلوغ بود. البته اکثر کسانی که در صف بودند برادران قاچاقچی بودند و خیلی راحت قاچقشون رو هم رد کردند! بعد از 1 ساعت نوبت به ما رسید و مهر ورود به ایران در پاسپورتمون زده شد و به سمت ارزیابان گمرک رفتیم و بدون مشکل رد شدیم و بالاخره به ایران رسیدیم.
مسیر حرکت از مرز بازرگان به تهران
با وجود اینکه ظهر شده بود و زمان ناهار بود تصمیم گرفتیم ناهار رو در شهر مرند بخوریم. حدود ساعت 3 بود که به مرند رسیدیم و یکی از گرانترین غذاهای سفرمون رو در این شهر کوچک در رستوران حاج نعمت خوردیم که البته کیفیتش هم خیلی معمولی بود!
بعد از صرف ناهار به سمت تهران حرکت کردیم. پیش بینی ما برای رسیدن به تهران 12 شب بود. چیزی حدود 16 ساعت رانندگی از کارس در ترکیه تا تهران!
انتهای مسیر دیگه واقعاً خسته بودیم و خدارا شکر به سلامت رسیدیم تهران. پرواز من و همسرم برای شیراز روز بعد ساعت 9:45 دقیقه صبح بود.
جدول هزینه های روز نهم 14 مهرماه 96
روز دهم:
صبح ساعت 7:30 بیدار شدیم و حدود ساعت 8 از دوستان عزیزمون خداحافظی کردیم و با اسنپ به فرودگاه مهرآباد رفتیم. پرواز ما هواپیمایی ماهان بود و خوشبختانه بدون هیچ تاخیری به سمت شیراز تیک آف کرد و بعد از حدود 1.5 ساعت به شیراز رسیدیم و به منزل رفتیم.
هواپیمای معراج که مدتی پروازهای تیم ملی فوتبال کشورمون رو انجام میداد
هواپیمای برجام (ATR هما)
بر فراز ابرها
نمیدونم کجا بود!
دریاچه خشک شده مهارلو!
جدول هزینه های روز دهم 15 مهرماه 96
جدول کل هزینه های سفر ما
جدول امتیاز دهی هتل ها (نمره از 0 تا 10)
هتل جهانگردی ماکو | آپارتمان Giorgi’s در تفلیس | آپارتمان Akhmeteli 3 در باتومی | هتل Gungoren در کارس | |
کیفیت و تنوع غذا | 1 | - | - | 2 |
تمیزی و زیبایی هتل و اتاق ها | 4 | 10 | 6 | 6 |
عملکرد کارکنان | 4 | 10 | 6 | 6 |
تفریحات و امکانات هتل | 2 | 6 | 5 | 2 |
منطقه و دسترسی | 7 | 6 | 10 | 8 |
ارزش قیمت نسبت به خدمات | 4 | 8 | 7 | 5 |
امیدوارم از خواندن سفرنامه من لذت برده باشید و برای شما مفید واقع شده باشه. سفرنامم رو با این متن به پایان میرسونم:
دنیا یک کتاب است، کسانی که سفر نمیکنند تنها یک صفحه از آنرا می خوانند. (Augustine of Hippo)
زندگیتون شاد و پر سفر باشه همیشه