به نام خدا
مقدمات سفر:
من از عاشقان سفرهای داخلی و خارجی هستم.
مهر ماه بود که برنامه ریزی دوستانم رو برای سفر به بندرعباس، جزیره قشم و جزیره کیش در بهمن ماه دیدم. خیلی دلم می خواست به این سفر برم، البته من آخر اردیبهشت همین امسال کیش بودم.
تا به حال به قشم سفر نکرده بودم. اواسط مهر هم زمان سفرم به مالزی بود. یعنی هنوز مالزی نرفته پیش بینی سفر آتی رو داشتم. با خودم گفتم این سومین سفر من در یک سال هست و ممکنه خانواده ام اجازه ندن. اما به هر حال با خودم حساب می کردم که لااقل بتونم چند روز مرخصی بگیرم و فکرم رو عملی کنم. مدتی گذشت و از مالزی هم برگشتم.
دی ماه شد، یعنی دو هفته به سفر، دیدم که برنامه ریزی زمان سفر گروه طولانی تر از زمانیه که من می تونم با مشکلاتی که وجود داره سفر کنم. اگر با گروه می رفتم600000تومان هزینه کلی سفر با قطار می شد. راه سفر هوایی رو در پیش گرفتم. گرچه هزینه ها بیشتر می شد، اما می تونستم اونجا دوستام رو ببینم و تنها نباشم و در زمان هم صرفه جویی کنم.
بلیط اول رو که پرواز مشهد به قشم با هواپیمایی زاگرس ساعت11 صبح سه شنبه26مهر بود از آژانس گرفتم. بعدی پرواز بندرعباس به کیش بود (چون هر چقدر پرس و جو کردم پروازی از قشم به کیش نبود) و پرواز آخرم از کیش به مشهد بود که این دوتا رو اینترنتی رزرو کردم. محل اقامت هم مشخص شد. در قشم در هتل بودیم. همیشه در هر سفر چه داخلی و چه خارجی از قبل برنامه ریزی می کردم و البته همونطور هم می شد که می خواستم.
اما یک هفته قبل از سفر، از آژانسی که بلیط به قشم داشتم تماس گرفتند و گفتند متاسفانه پرواز شما کنسل شده و برای جایگزین کردن پرواز به آژانس بیاید.
عصر به آژانس رفتم و دیدم پرواز دیگه ای که می تونست در اون روز و مناسب برای من باشه ساعت 14:30 همون روز بود. ما به التفاوت با بلیط من170.000تومان بود. که خب برای من زیاد بود. پرواز مناسبی در اون زمان نبود و گزینه آخر سفر با قطار بود، اما یک روز از سفرم کم شد و طبق برنامه ریزی جدیدم دیدن جزیره هرمز از سفر حذف شد.
نقشه سفر
روز اول:
بالاخره روز سه شنبه26 دی فرا رسید و من ساعت 12:15ظهر سوار قطار شدم، که شش تخته درجه یک کوثر بود. خوشبختانه فقط 4 نفر در کوپه بودیم. روی بلیط نوشته شده بود که ساعت ورود به بندرعباس ساعت7:55 صبحه ولی تقریباً 11ظهر به بندرعباس رسیدیم.
ایستگاه را آهن مشهد
قطار 6تخته مشهد-بندرعباس
روز دوم:
هم کوپهای ها مقصدشون بندرعباس بود. همه از من بزرگتر بودند. اونها تعارف کردند که موقعی که بندرعباس اومدی اگه تونستی به دیدن ما هم بیا. من هم تشکر کردم.
عکس از داخل قطار
تنها به بیرون از راه آهن رفتم. تاکسی بود اما به صورت دربست بودند. دوست نداشتم تنها سوار تاکسی شم. یک خانواده رو دیدم، دو خانم بزرگسال به همراه دو بچه، که منتظر بودند یک نفر دیگه هم با اونها سوار تاکسی بشه تا هزینه شون کمتر بشه، فرصت رو غنیمت دونستم و سریع سوار شدم. کمی بعد به اسکله شهید حقانی بندرعباس رسیدیم. کرایه من 4000تومان شد. اونجا ماشینهایی شبیه ون اما رو باز بودند که از اسکله تا ساختمون محل فروش بلیط می رسوندن. کرایه اش700تومان بود. بعد از رسیدن به اونجا برای خرید بلیط جزیره قشم به داخل سالن رفتم. از قبل هزینه ها رو از سایتهای اینترنتی چک کرده بودم. شناور تندرو15000تومان و شناور کندرو13000تومان بود. با ارائه کارت ملی بلیط تهیه کردم. اون موقع از سال هوا واقعا عالی بود نه سرد و نه گرم و شرجی بود.
نقشه جزیره قشم
از جایگاه 8سوار کشتی شدیم این کشتی از ما نفری2000تومان برای هر چمدون می گرفت. من یک چمدون کوچیک داشتم. البته به نظرم کار درستی نبود چون همه حداقل یک چمدون رو داشتند.
اسکله شهید حقانی بندرعباس
داخل شناور
خلیج فارس
بیشتر افراد خانوادگی و برای خرید به قشم اومده بودن. تا رسیدن به اسکله شهید ذاکری قشم 50دقیقه روی آب بودیم. این بیشترین زمانی بود که سفر دریایی در داخل ایران داشتم. توی مسیر کشتی های ماهیگیری هم دیدم.
اسکله شهید ذاکری قشم
آب و هوای قشم به این صورت هست که از اواسط فروردین تا اواسط شهریور گرما اذیت می کنه. پائیز و زمستون هوا برای گردش خوبه ولی آب دریا سرد می شه.
جزیره قشم از بالا شبیه دلفینه، جاذبه های طبیعی زیاد داره. تقریبا دو روزه می شه جاهای دیدنی داخل جزیره رو دید.
جاذبه های گردشگری قشم روی نقشه (از اینترنت)
جاذبه دیگه ش خرید کردن از جزیره ست. به جز شهر قشم که من اونجا اقامت داشتم، مردمی که قصدشون خرید کلی و جزیی بود ماشین می گرفتن و توی درگهان سوئیت و خونه اجاره می کردن، که بصرفه تر هم بود. خانه های بومگردی هم برای اقامت بود که مثلاً به صورت اینترنتی چک کردم از شبی 40.000تومان در روستای طبل شروع می شد. البته به خاطر سنتی بودن، حمام و سرویس بهداشتی اونها بیرون از اتاقها بود. از نظر مکانی دور از شهر و نزدیک فرودگاه قشم بودند. روستاهای زیادی در قشم وجود داشت.
اما محل اقامت من، هتل سه ستاره سان سیتی و شهر قشم بود که تا اسکله فاصله زیادی نداشت. با پرداخت 5000 تومان به هتل رفتم. هزینه تاکسی به مسیرهای نزدیک همین مبلغ بود. اون موقع همه اتاقهای هتل پر بود و ما از قبل اتاق رزرو کرده بودیم. اتاق دو تخته شبی140.000تومان و رزرو به صورت اینترنتی بود.
موقعیت هتل در شهر قشم
لابی هتل سان سیتی قشم
راهرو طبقه سوم
اتاق دو نفره هتل
من چمدون رو در اتاق گذاشتم، ناهار خوردم و بعد با بقیه خانومها یعنی دوستانم هماهنگ کردیم تا به بازارهای درگهان بریم. درسته خرید چندانی نکردم اما دوست داشتم اونجا رو ببینم. اگه می خواستی از هتل به درگهان بری، مسیر به صورت دو قسمتی بود، یعنی باید اول به بازار قدیم قشم می رفتی و بعد به مسیر ادامه می دادی. از هتل تا بازار قدیم کرایه هر نفر5000تومان و دوباره از اونجا تا درگهان نفری 5000تومان بود. در غیر این صورت می شد که ماشین دربست بگیری. اگر تنها باشی مسلماً به صورت دربست گرونتر در میاد مثلاً بالای 25000 تومان بود. تقریباً نیم ساعتی راه بود. جلوی پاساژ دو دلفین پیاده شدیم. بازارها کمی شلوغ بود و مردم مشغول خرید بودند. یک پاساژ هم پشت پاساژ دو دلفین بود که کیف و کفش داشت. بعضی کیفهاش قشنگ بودن و قیمت مناسبی هم داشتن. البته من به کیف چرم علاقه دارم برای همین چیزی نخریدم. در شهر خودم مشهد هم شاید قیمتها تفاوت زیادی با قشم نداشت، اما بعضی چیزها مثل کالای خواب و وسایل خانگی، قیمت مناسبتری داشتن. همونطور که بقیه خرید می کردن من هم نگاه می کردم تا شاید چیز مناسبی برای سوغاتی پیدا کنم.
همه جور جنس برای خرید بود. اونقدر مغازه و پاساژ بود که باید وقت می گذاشتیم و چیزی رو که می خواستیم پیدا می کردیم و می خریدیم. بعد از مدتی دوباره با طی دو مسیر قبلی که گفتم به بازار قدیم قشم و دوباره با یک تاکسی دیگه رفتیم و جلوی پاساژ سیتی سنتر 1پیاده شدیم اونجا رستوران هم بود. ساندویچ فروشی و پیتزا و شاورما، کباب داغ که همونجا بیرون بازار طبخ می کردن و صندلی برای نشستن هم بود.
پاساژ سیتی سنتر1
چرخی در طبقه اول و دوم پاساژ زدیم و بعد سراغ دالان هنر رو گرفتیم. از دالان عبور کردیم و به پاساژ سیتی سنتر2رفتیم.
دالان هنر
پاساژ سیتی سنتر2
این دالان مثل یک پل هوایی از بیرون دیده می شد که دو پاساژ رو به هم وصل می کرد. من بیشتر از سیتی سنتر1خرید کردم. برای اینکه به ساحل دریا بریم از پشت پاساژ سیتی سنتر2 که می گفتن بوستان سینما دریا رفتیم. (سفر برای من دو جنبه داشت. هم دیدن بازارها و هم دیدن جاذبه های طبیعی قشم بود.)
ساحل قشم
تا نزدیکیهای غروب اونجا بودیم. ساحل دریا مرجانی بود و شنهاش خیس بود و به کفشامون می چسبید. و بعد در پارک زیتون قدم زدیم اونجا شلوغتر بود. قشم برای تفریحات آبی مثل غواصی هم خیلی خوب بود.
شارژ باطری گوشیم داشت تموم می شد که پیاده به سمت هتل رفتیم. یکم مسیر طولانی بود. تا ساعت11شب مردم مشغول رفت و آمد بودند.
هتل ساختمانی گرد داشت، اتاقها نوساز و تمیز بود و نور خوبی داشت. به جز اتاق سوئیت هم داشت. هتلی ساکت و آرام بود. نزدیک چند پاساژ مثل پاساژ فردوسی، ستاره و پردیس که بیشتر اجناس مارک داشت و دورتر سیتی سنتر 1و2بودند که قیمت در پاساژ سیتی سنتر1بهتر بود. داخل پاساژ فردوسی هم آژانسی بود که بلیط جاهای دیدنی قشم رو داشت. مسافرها علاقه زیادی به غذاهای سنتی قشم داشتند و چندین رستوران معروف داشت من تعریف رستوران سنتی خاله رو هم در قشم زیاد شنیدم ولی به غذاهای دریایی علاقه نداشتم.
روز سوم:
من کلا در سفر خسته نمی شم. روز قبل که رسیدم دوست داشتم به دیدن جاهای دیدنی قشم برم. انتظار داشتم داخل لابی هتل مثل کیش یا جاهای دیگه گردشگری هتل هم باشه که ندیدم. از تاکسیها پرسیدم و گفتند کرایه تاکسی برای جاهای دیدنی ساعتیه و قیمت بالایی می دادن. صبح که برای خوردن صبحانه می رفتم چشمم به قیمت تورهای گردشگری هتل روی میز پذیرش افتاد. یکیش ساعت8 صبح بود. تور دیدن دلفینها و جزیره هنگام45000تومان بود و تور بعدی هم ساعت 13:30- 35000تومان. بازدید از جاهایی مثل غارهای خوربس، دره ستاره ها، جزایر ناز و جنگل حرا بود. اگر تور کامل یک روزه یعنی هر دوی اینها با میان وعده هم می گرفتیم همون80.000تومان بود. برای صبحانه چون یک گروه با اتوبوس بزرگ زمینی به قشم اومده بودن، تا رستوران ساعت7:30 شروع به کار کرد، شلوغ شد و برای ریختن چای و برداشتن ظرف صبحانه کمی زمانبر شد. هر طوری بود چای و کمی نون و پنیر خوردم. بعد سریع رفتم بالا و وسایل لازم رو برداشتم و گفتن8:10 دقیقه در لابی منتظر باشم. به موقع راه افتادیم اما بیرون به خاطر یک خانواده که قرار بود از درگهان بیان معطل شدیم و12 نفری بسوی روستای شیب دراز به راه افتادیم. تقریبا یک ساعتی می شد. خاکهای کنار جاده صاف و سفید رنگ بودند و گاهی کوههایی شبیه هم دیده می شد. و با توجه به وسعت جزیره احساس نمی کردی که روی یک جزیره هستی. به گفته راننده مون نزدیکترین مسیر دریایی قشم با کشورهای همسایه خلیج فارس، کشور عمان بود.
جاده از داخل ماشین
از روستاها و ساحل سوزا هم رد شدیم و در راه چند نفر شتر رو دیدیم که بعضیهاشون رنگ روشنتری داشتند و یک کوهانه بودن. یکی از راننده پرسید این شترها یا بزهای تو مسیر که همه برگ درختهارو می خورن! اما راننده گفت که برگ بعضی از درختها تلخه پس همه اون درختچه ها مورد علاقه بزها و شترها نیستن.
مناظر کنار جاده
اون روز صبح کمی سرد بود به روستای شیب دراز رسیدیم همینطور که به اسکله نزدیک می شدیم روی دیوارها نوشته بودن بسوی دولفینها. به بلیط فروشی که رسیدیم پیاده شدیم.
بلیط فروشی قایقهای تفریحی
راننده ماشین رو پارک کرد و قبضی که از هتل گرفته بودیم رو به ایشون دادیم. وقتی نوبت گروه ما شد، همه باهم سوار یک قایق موتوری شدیم. بعد جلیقه نجات پوشیدیم. دریا مواج بود.
اسکله روستای شیب دراز
قایقران ما هم سعی کرد با بقیه صحبت کنه، شاید دولفینهارو دیده باشن و ما رو خوشحال کنه که نشد و قسمت ما نبود دلفینهارو بینیم. راستش اصلا امکان اینکه نبینمشون رو به دل خودم راه نداده بودم. ولی قایقران گفت وقتی دریا مواج می شه دولفینها نمیان.
البته قبلا نمایش دولفینها رو جاهای دیگه دیده بودم، اما دیدن آزاد و انرژی مثبتی که از دیدن اونها بوجود می اومد چیز دیگه ای بود. بعد از اینکه تکونهای زیادی روی قایق در جستجوی دلفینها خوردیم یه جا هم چون سرقایق3 نفر بودیم، کف قایق افتادیم که خیلی دردمون گرفت. اما با خنده سعی کردیم به روی خودمون نیاریم. بعضی اوقات دوستان کم لطفی می کنن جا برای ما بود که وسط بشینیم. اما دیگه جا باز نکردن که بشینیم و بعد از افتادن و حرف قایقران برای ما هم جا باز کردن تا ردیف وسط بشینیم. به قسمت ساحل نقره ای جزیره هنگام رفتیم که البته واقعا اینطور نبود و انگار گرد سیاه براقی به روی ماسه های روشن اون قسمت از ساحل پاشیده باشن اما زیبا بود.
ساحل نقره ای جزیره هنگام
قایقران می گفت چون مردم خاک اینجارو برمی داشتن دیگه اجازه نداریم نگه داریم که مسافری اونجا پیاده بشه. بعد هم یک جا نزدیک ساحل جزیره هنگام توقف کردیم و ماهی هایی که جمع شده بودن رو تماشا کردیم.
ماهیهای زیبا
توقف آخر هم جزیره هنگام بود که 20 دقیقه ای توقف داشتیم.
ساحل جزیره هنگام
اونجا صدفهای بزرگ و صنایع دستی که با صدف درست شده، دلفینهای چوبی و... می فروختند. منم برای یادگاری دو تا ستاره دریایی خریدم.
صدف و صنایع دستی جزیره هنگام
طبخ غذای محلی
دوباره به اسکله روستای شیب دراز برگشتیم و سوار ون شدیم و به قشم برگشتیم.
جلوی هتل پیاده شدیم. ناهار خوردیم و استراحتی کردیم. هتل رو هم به خاطر نزدیکتر شدن به اسکله عوض کردیم.
برای تور بعدی ساعت13:30آماده شدیم داخل لابی هتل سان سیتی نشستیم باز هم چون مسافرها پراکنده بودن ساعت 14:30به راه افتادیم.
اولین مکان غارهای خوربس بود که1000یا2000تومان ورودی دادیم و20دقیقه فرصت دیدن داشتیم.
غارهای خوربس
از مسیر به طرف بالا رفتیم. قبلش راننده برامون در موردش توضیح داد که براثر عوامل طبیعی ایجاد شده و شامل دو طبقه ست یک دالان ورودی داره و سه حفره و بخش دستکند داره و منتسب به دوره اشکانی و ساسانیه. اینجا مسیر با سنگ چین مشخص شده بود و چون یک جای تاریخی بود می گفتن فقط از مسیر مشخص شده عبور کنید.
مکان بعدی دره ستاره ها بود که ورودیش از یک روستا به اسم برکه خلف بود که به عنوان تمیزترین روستای قشم در این زمان انتخاب شده بود. واقعا هم زباله ای اونجا ما ندیدیم. و اول روستا یک نماد دیدیم معنیش این بود که ثبت جهانی هم شده بود. ورودی دره ستاره ها2000تومان بود و باز هم20دقیقه برای دیدن این مکان زیبا فرصت بود. بعد از روستا مسیری سنگ چین شده بود بین صخره ها که با فرسایش و مرور زمان به شکلهای زیبایی ایجاد شده بود و عکس می گرفتیم.
دره ستاره ها
مسیر بعدی جزایر ناز بودن که به گفته راننده مون این جزایر ارتفاع5تا10متر دارند. هر6 ساعت جزر و مد رخ می ده. تا نزدیک جزایر با ماشین رفتیم. وقتی آب دریا پایین میاد و جزر می شه. جزایر بیرون از آب می مونن و مسطح هستند. ساحل مرجانی بود و ماشینها از قسمتهایی که کمی شنی بود جلو می رفتن. اونجا بعضی شترسواری می کردن یا جت اسکی سوار می شدن و عکس یادگاری می گرفتن. همینطور امکان چتر سواری هم چون باد می وزید، بود.
جزایر ناز و تفریحات کنار ساحل
قبلش فکر می کردم ممکنه صدف پیدا کنم اما چیزی نبود و فقط چندتا توتیا که بین سنگها مونده بودن و مثل فسیل شده بودن و صدفهایی کوچکی که توسط خرچنگهای خیلی ریز اشغال شده بودن چیزی نبود.
توتیا
بعد به سمت مسیر بعدی که جنگل حرا و طرف دیگه جزیره قشم بود به راه افتادیم. امروز همش ماشین سوار بودیم. دیگه داشت خوابم می برد که گفتن رسیدیم. پیاده شدیم تصورم از جنگل حرا یعنی اون جنگلی که من تو تلویزیون دیده بودم با چیزی که می دیدم فرق داشت. خب البته اون موقع آب پایین بود بعضی قایق موتوری سوار شدن.
جنگلهای حرا و غرفه های صنایع دستی
اونجا هم صنایع دستی و چای قهوه و آبمیوه می فروختند.20دقیقه توقف داشتیم. چند گونه از پرنده هایی رو دیدم که روی تابلوی راهنمای نزدیکم اسم برده شده بود.
هوا رو به تاریکی بود که برگشتیم. از درگهان هم گذشتیم و به شهر قشم رسیدیم. از راننده خواستیم ما رو جلوی درب اصلی پاساژ سیتی سنتر1پیاده کنه تا آخرین شب حضور در قشم رو با خرید پر کنیم کمی سوغاتی خریدیم و پیاده به هتل برگشتیم.
پاساژ سیتی سنتر1
سر راه یک مجتمع نان بود که کلوچه های خوشمزه ای داشت و برای مسیر فردا خریدم.
روز چهارم:
صبح چمدونم رو بستم از قبل اینترنتی بلیط شناور تندرو گرفته بودم. به سمت اسکله شهید ذاکری قشم رفتم. بلیط که می خریدیم تا شب اعتبار داشت. با ذکر کد ملی، قبل از سوار شدن به شناور بلیطم رو چاپ کردند و بدون معطلی سوار شدم و به سمت بندرعباس رفتم.
مسیر قشم-بندرعباس
این بار برای بردن چمدون پولی نگرفتن. گویا بعضی پول می گیرند. بقیه دوستان به طور دریایی و زمینی به کیش می رفتن. که باید اول می اومدن بندرعباس و بعد با سواری به بندرلنگه می رفتن و خلاصه نیم روزی وقت لازم بود و من از قبل ترجیح دادم هوایی به کیش برم. به اسکله که رسیدم اونجا هم ماشینهای روباز سوار شدم و خروجی اسکله پیاده شدم. برای رفتن به فرودگاه تاکسی گرفتم.
اسکله شهید حقانی و فرودگاه بندرعباس در نقشه
دو روز قبل پیامکی مبنی بر اینکه پرواز کیش ایر، بندرعباس-کیش یک ساعتی تاخیر داره و ساعت14 انجام می شه دریافت کردم. فرودگاه بندرعباس کوچک اما خوب بود. داخل فرودگاه هم اعلام شد که 40دقیقه دیگه هواپیما تاخیر داره. به نماز خونه رفتم و کمی استراحت کردم. بعد کارت پرواز رو گرفتم.
منتظر سوار شدن به هواپیما بودم. یک آقا رو دیدم که از بازیگرهای قدیمی بودن. فکر می کنم ایشون آقای سعید حق پرست بودن. بقیه مسافرها شناختنشون و همه از دیدنشون خوشحال شدن و برای عکس گرفتن دورشون جمع شدن، اما من ترجیح دادم سر جام بشینم. داخل هواپیما که شدم ساعت15شد و هواپیما پرواز کرد.
بسوی جزیره زیبای کیش
بعد گذشت حدود 40 یا45 دقیقه از روی جزیره قشم هم گذشتیم و به فرودگاه زیبای جزیره کیش رسیدم. که بارها به اونجا سفر کرده بودم. چون زمان سفر کوتاه بود، پذیرایی رو وقتی از هواپیما پیاده می شدیم بهمون دادند که داخل بسته میان وعده که ساندویچش مرغ و کالباس بود.
محل اقامت پیش دوستان بود که ترجیح داده بودند از طریق زمینی و دریایی به کیش سفر کنند. کمی از بازارها و اسکله تفریحی دور بودیم. با ماشین دربست حدود 10 دقیقه فاصله بود. روز اول که رسیدم تا کمی استراحت کردم هوا تاریک شد ولی ساعت18خودم با مینی بوس به بازار ونوس و اسکله تفریحی رفتم. با اینکه روز جمعه بود اما جزیره خلوت بود. به بولینگ مریم هم رفتم.
بازار ونوس
اسکله تفریحی در شب
بازار مریم2
بولینگ مریم. شهربازی
این سفر واقعا لازم بود. چون به تازگی مادربزرگم که با ما زندگی می کرد بعد از تقریبا دو ماه بیماری، تازه فوت کرده بود. از نظر روحی روزای سختی رو گذرانده بودم و این سفر برام آرامش همراه داشت.
تو این سفر همش دریا می دیدم. کلا به جایی که دریا داشته باشه علاقه دارم.
روز پنجم:
مینی بوس هم بود که با پرداخت1000تومان به سمت بازار مرجان و بالعکس در رفت و آمد بود. اما حساب کنید 45 دقیقه طول کشید که من فردا صبحش به بازار و پارک ساحلی مرجان رسیدم. اون موقع صبح آب سرد بود.
پارک ساحلی مرجان
مثل همیشه زیبا و خاطره انگیز بود و بازارش هم بد نبود.
شکلات فروشی بازار مرجان
مقداری نون توی آب ریختم و ماهی ها رو تماشا کردم. بعد از اونجا به سمت برجهای طلایی و پاساژ جدید کوروش رفتم.
برجهای طلایی کیش
پاساژ کوروش
اونجا هم خلوت بود طبقه پایینش نمایندگی کوتون و مارکهای دیگه بود که آف زده بودن.
پارک آبی اوشن هم یکی از تفریحات کیش هست که من با تاکسی رفتم. در این زمان بلیط پارک آبی95000تومان بود. یکشنبه ها پارک آبی اوشن کیش تعطیل بود.
برنامه پارک آبی در زمستان
سرویس رایگان رفتن به پارک آبی
عکسها از صفحه اینترنتی پارک آبی
از قبل تصمیم گرفته بودم به مجموعه درخت سبز و شهر تاریخی حریره برم. مینی بوس سوار شدم و میدان المپیک پیاده شدم. از میدان تا اونجارو قدم زنان می رفتم که دیدم یک چیزی لابه لای سبزه ها تکون می خوره. نزدیک اونجا دو تا قفس بود یک طرف پرنده بودن و یک طرف هم خرگوشها بودن یک بچه خرگوش از قفس فرار کرده بود.
خرگوش کوچولوی فراری
به مجموعه درخت سبز که رسیدم. دور درخت لور رو در مجموعه حصار کشیده بودن.
درخت تاریخی لور
درختی که شاخه های زیبایی داشت
بعد از نشستن توی آلاچیق و خوردن خوراکی که اومدم پرتقال بخورم نارنج تلخ از کار دراومد و بعدش به دیدن شهر تاریخی حریره و بالا رفتن از دیوارهای ضخیم اونجا رفتم. از اون بالا دیدن دریا رو دوست داشتم. زیر یک درخت جای زیبایی برای نشستن بود.
شهر تاریخی حریره
جاده سبز دوچرخه سواری رو گرفتم و به پارک میرمهنا رفتم.
ظهر بود که عده نسبتا زیادی مشغول ماهیگیری بودن و همونجا پسربچه8ساله ای یک ماهی قشنگ گرفت و منم ازش عکس گرفتم.
پارک میرمهنا گلهای کاغذی
علاقه ای به خوردن ماهی و غذاهای دریایی نداشتم اما ماهیگیری و امتحان شانست برای این تفریح حس خوبیه. بعد هم به بازار ونوس و مرکز تجاری کیش به شعبه لباس بچه Mothercareرفتم. بعد بستنی مخصوص میتاکیش رو خوردم. کمی شکلات خریدم و به خونه برگشتم.
خیابانهای کیش
کافی شاپ میتاکیش- مجتمع تجاری کیش
روز ششم:
روز آخر تا بیدار شدم و چمدون رو بستم ساعت9صبح شد و بعد به پلاژ بانوان رفتم. از ساعت10صبح باز می شه و ورودیش15000تومان بود.
بعد برای آخرین بار به اسکله تفریحی و ساحل زیباش رفتم. چترهایی که بعد عید باز و نو بودند الان فرسوده شدن و چندتایی بیشتر باقی نمونده بودن.
اسکله تفریحی کیش
مرغ های دریایی زیادی روی آب نزدیک اسکله بودن.
به خونه برگشتم و با دوستام خداحافظی کردم و ساعت۱۴:۳۰به فرودگاه رفتم. خوشبختانه این بار ساعت16پروازم کیش ایر بود.
فرودگاه کیش
پرواز با کیش ایر و عصرانه
ساعت16:10دقیقه پرواز کرد و 18 به مشهد رسیدم و با اینکه چمدونم وزن زیادی نداشت و می تونستم با مترو به خونه برم. از خونه تماس گرفتن که هوا سرده و با تاکسی راهی خونه شدم.
سالن پروازهای داخلی فرودگاه زیبای شهید هاشمی نژاد مشهد
این سفر تاثیر زیادی بر روحیه ام داشت. گرچه فشرده بود اما وقتی تو سفریم زمان انگار طولانی تر می گذره و برای به آرامش رسیدن من کافی بود.
در مورد قشم جزیره قشنگی بود. این جزیره جاهای دیدنی و طبیعی زیادی داره مثل غارهای خوربس. دره ستاره ها، جزایر ناز، جنگلهای حرا، قلعه پرتغالی ها. پارک کروکودیل، تنگه چاهکوه و غار نمکدان در قسمت دورتری از جزیره بودند. جزایر هرمز و لارک هم به این جزیره نزدیک هستند.
من به جاهایی که علاقه داشتم رفتم.
اگر هدف از سفر کردن خرید هست اقامت در درگهان بهتره. از اسکله شهید حقانی بندرعباس و اسکله شهید ذاکری قشم می شد به جزیره هرمز سفر کرد.
کل هزینه سفر 6روزه من 1.100.000تومان شد که 500.000 تومان حمل و نقل بود و 240.000 تومان هزینه اقامت و بقیه هزینه غذا و کمی خرید شد. سفر هیجان انگیزی بود، چون من از سفر دریایی می ترسیدم.