برای ورود به مالزی غربی باید پاسپورت حداقل 6 ماه اعتبار داشته باشه وگرنه پلیس فرودگاه اجازه ورود نمیده. همچنین مهلت اقامت برای ایرانیان پانزده روز هست که در فرودگاه مالزی روی پاسپورت قید میکنند. برای این 15 روز به ویزا نیازی نیست اما بیش از آن نیاز به ویزا داره. برای مالزی شرقی(صباح و ساراواک) اجازه ورود نیاز است.
واکسیناسیون خاصی پیش از سفر برای پیشگیری از تب دنگی لازم نیست. چون پشهها عوامل منتقل کننده این ویروس هستند، در محیطهای جنگلی پوشیدن لباس آستین بلند و شلوار روش پیشگیری از خطرات احتمالی است.
کوالالامپور
ما در اواسط اسفندماه 95 با هواپیمای AIRASIA از تهران به کوالالامپور پرواز کردیم و یک سفر ده روزه رو آغازکردیم. هواپیمایی ماهان و ایر آسیا از تهران به کوالالامپور پرواز مستقیم دارند. ماهان صندلی های بهتر و خدمات بیشتری داره و بالطبع گرونتره . هواپیمایی ایراسیا فقط صندلی میفروشه و هنگام خرید بلیط در صورت تمایل وعده های غذایی رو هم باید خرید وگرنه باید توی هواپیما از مهماندارها غذا و آب و نوشیدنی بخرید. حتی کرایه پتو هم در هواپیما مجانی نیست. ما بلیطمون رو با دو وعده غذا و دو بطری آب در هر سر خریدیم. باز هم ازماهان 200 تومن ارزونتر شد. همه این کارها رو آژانس مسافرتی که از سایت لست سکند انتخاب کرده بودیم برامون انجام داد چون من قبلا تجربه تلخی از سفر با آژانسهای نامعتبر داشتم و نمیخواستم اون تجربه تکرار بشه. هتلمون در کوالالامپور رو هم از آژانس گرفتیم چون قیمتش خیلی مناسب تر ازسایت BOOKING بود.
طول پرواز از تهران به کوالا 8 ساعت بود. برای این ساعات طولانی تجهیزات لازم مثل بالش گردنی، پتو، موسیقی ،کتاب یا فیلم لازمه که متاسفانه ما نداشتیم. به علت رفت آمد مداوم مهمانداران با چرخ دستی هاشون برای فروش غذا، چراغها همیشه روشن بودند و خوابیدن راحت نبود. بعد از فرود هواپیما، حدود یک ساعت رد شدن از گیت ها و پاسپورت چک و تحویل بار طول کشید. یک قسمتهایی از فرودگاه KLIA2 هیچ تابلویی نداشت و فقط باید صراط المستقیم میرفتیم تا به یه تابلو راهنما برسیم. در فرودگاه انگشت نگاری و EYE-CHECK انجام شد و مختص ایرانی ها هم نبود. برای همه ملیتها این مراحل وجود داشت.
بعد از تحویل گرفتن چمدانها به سالن خروج رفتیم که یکبار دیگه اونجا محتویات چمدانها رو از دستگاه اشعه ایکس رد کردند. در سالن خروج راهنماها و نماینده های آژانسهای گردشگری حضور داشتن و باید خودمون رو بهشون معرفی میکردیم تا ما رو به هتلمون برسونند. این قسمت برای کسانی بود که ترانسفر تا هتل روی تورشون بود. بقیه باید از شخصا از فرودگاه به هتل میرفتن.
کسانی که تجربه سفر ندارند و زبان انگلیسی شون هم خوب نیست بهتره که با ترانسفر تور به هتلشون برن چون در طول مسیر راهنماها اطلاعات مناسبی راجع به شهر میدن که بدرد میخوره. همچنین با بقیه هم سفرها و هم هتلی ها آشنا میشن. تورلیدرها به ما یک سیم کارت رایگان مالزی دادن که خودمون باید میرفتیم دفتر خدمات مخابراتی و شارژ میکردیم. این کارها توی مسیر فرودگاه تا هتل انجام شد و لیدرها بهمون وقت دادن که ارز خارجی مون رو عوض کنیم و رینگت بخریم و شماره مون رو هم درصورت تمایل شارژکنیم. ما جداگانه یه سیم کارت 4G maxis خریدیم 48 رینگت که 5 گیگا بایت شارژ اینترنتی داشت و تا یکماه معتبر بود و خود اپراتورها ظرف یک دقیقه برامون فعال کردند و در تمام شهرهایی که بودیم سرعت اینترنتش عالی بود. ( فقط در جاده ها، روی دریا و مناطق کوهستانی اینترنت نداشتیم) بنابراین سیم کارت مجانی تور رو استفاده نکردیم. برای خرید سیم کارت، دلار و یورو هم قبول میکردن ولی رینگت بهتره چون کلا فرودگاه جای مناسبی برای تبدیل ارز نیست.
ما بعدا از ترانسفر با تور پشیمان شدیم چون رفتار لیدرها رو مناسب ندیدیم و بجای اینکه مسافرها رو راهنمایی کنند، اطلاعات غلط بهشون میدادن و انگار بیشتر هدفشون فروختن تورهای OPTIONAL بود. این رفتار رو قبلا در تورهای ترکیه دیده بودم ولی فکر نمیکردم همه جا تور لیدرهای ایرانی اینطوری باشند. همچنین قیمت تورهای روزانه ای که ارائه میدادند خیلی گران بود. ضمنا مسیر 1 ساعته از فرودگاه تا هتل رو هم اونقدر کش دادند که 4 ساعت طول کشید و همه خسته و عاصی شدیم و بعدازظهرمون رو بطورکامل از دست دادیم. درنهایت هم بعد از سه چهار ساعت معطلی درخیابان، ما رو با یه ماشین دیگه فرستادن به هتلمون و هیچ کدوم باهامون نیومدند. درنتیجه مسافرانی که انگلیسیشون خوب نبود برای CHECK-IN در هتل دچارمشکل شدند و من مجبور شدم بایستم و نقش مترجم رو ایفا کنم تا اونا بتونن اتاقاشونو تحویل بگیرن. راننده های تور هم اخمو و بی تفاوت بودند و به هیچ کس در جابجایی و حمل چمدان کمک نکردن (حتی به یه خانواده که بچه قنداقی داشتند). بنابراین ترانسفر با تور رو به کسانی که اهل زیاد سفر کردن هستند، قصد خرید تورهای روزانه OPTIONAL آژانس رو ندارند، انگلیسی شون خوبه و سبک بار سفر میکنند توصیه نمیکنم چون 4 ساعت از وقت مفید آنها رو تلف میکنه و اطلاعات خاصی هم بهشون اضافه نمیکنه. بهتره توی فرودگاه شماره تلفن لیدرها رو محض احتیاط بگیرید و خداحافظی کنید.
از فرودگاه یک خط مترو به نام KLIA EXPRESS هست که مستقیم به ایستگاه مرکزی مترو کوالا در وسط شهرمیرسه. این خط هر 20 دقیقه یکبار حرکت میکنه و برای استفاده از این خط میشه ژتون (TOKEN) خرید یا کارت مترو RAPID KL و یا TOUCH & GO . هزینه یک سفر یکسره بین فرودگاه و ایستگاه مرکزی مترو کوالالامپور 55 رینگت بود که نسبتا گرون بود ولی نسبت به قیمت تاکسی ها به صرفه تر بود و در زمان هم خیلی صرفه جویی میکرد. از اپلیکیشن GRAB هم میشد استفاده کرد ولی در تعداد چهار نفره بهتره.
ما از فروشگاههای زنجیره ای NEWS SHOP کارت T&G خریدیم. این کارتها رو فقط میشد در همین مغازه ها شارژ کرد و قابلیت شارژ با دستگاههای موجود در ایستگاههای مترو رو نداشتن (ماشینهای شارژ ایستگاه مترو فقط مخصوص کارت RAPID KL بودن) اما مزیت کارت T&G این بود که باهاش میشد اتوبوس هم سوار شد و از فروشگاههای زنجیره ای NEWSHOP خریدکرد چون NEWS SHOP ها سوپرمارکت بودند و دیگه لازم نبود با خودمون پول نقد زیادی برای خریدهای روزانه حمل کنیم. روزاول این کارت خیلی مفید واقع شد چون سرویس بهداشتی اتاقمون در هتل دمپایی نداشت و مجبور شدیم یک جفت بخریم. سرویسهای بهداشتی عمومی درمالزی ترکیبی از توالتهای فرنگی و شرقی بودن ولی در نیمی از آنها مایع دستشویی نبود. پس ژل آنتی باکتریال و دستمالهای مرطوب هم خریدیم. داشتن چتر و کاور پلاستیکی برای دستگاههای الکترونیکی لازمه چون بارون زیاد و غیرمترقبه میباره. و این دوتاهم به لیست خریدمون اضافه شد.
در این مدتی که اونجا بودیم هوا مرطوب و گرم بود و بهترین لباس برای اونجا لباسهای نخی، نازک و گشاد. پوشیدن شلوار جین عذاب آوربود. با اینحال یه کت یا سوییت شرت برای زمانهایی که در اتوبوس، قطار و هواپیما میگذراندیم لازم بود چون کولرها همیشه روشن بودند و دمای داخل اینها خیلی سرد بود. همچنین دیدنی های اطراف کوالالامپور مثل GENTING HIGHLAND و FRENCH VILLAGE و JAPANESE GARDEN و CAMMERON HILLS که با شهر چندین ساعت فاصله داشتن و ، در مکانهای مرتفع تری قرار گرفته اند و هوای اونجا از شهر سردتره.
قبل از سفر من چک کردم سریعترین و مقرون به صرفه ترین وسیله حمل و نقل در کوالا چی هست که فهمیدم شبکه قطارهای شهری منظم و تمیزشون این کار رو بخوبی انجام میده.
خطوط مترو کوالالامپور با رنگهای مختلف مشخص شده اند و تقریبا به همه نقاط مهم شهر دسترسی دارند و با داشتن یک نقشه مترو میتونستیم به راحتی مسیر خودمون رو پیداکنیم. من این نقشه رو از اینترنت روی گوشی موبایلم دانلود کردم یکی هم از باجه بلیط فروشی ایستگاه مترو مجانی گرفتیم که زیر بارون شدید از بین رفت. بعضی از ایستگاههای مترو کوالا خیلی شلوغ بودند. و احتمال اشتباه کردن زیاد بود ولی خوشبختانه اونجا تقریبا همه انگلیسی بلد بودن و کمک میکردن. اولش درک کردن لهجه های چینی و هندی که جمعیت کثیری رو در مالزی تشکیل میدن، کمی سخت بود ولی بعدا عادت کردیم. مترو کوالالامپور از ساعت 6 صبح تا 11 شب کار میکرد.
هتل ما سه ستاره بود و امکانات خاصی نداشت. لابی و سالن غذاخوری و اتاقها کوچک اما تمیز بودند و هر روز دو تا بطری آب توی اتاق برامون میذاشتن. صبحانه هتل هر روز یکسان بود و چون اکثر مسافرا چینی بودند غذاها هم چینی بود ولی قابل خوردن بودند و مزه یا بوی عجیب و غریب نداشتن. صبحانه شامل کره و مربا و سالاد و میوه و نیمرو و سوسیس و سوپ و برنج چینی و نودل و خورشت مرغ بود که در مقایسه با هتلهای سه ستاره ایرانی خیلی خوب بود. اتاق ما بدون پنجره و بدون تهویه بود ولی چون هر روز از 6 صبح تا 12 شب بیرون بودیم و فقط برای خواب میومدیم به هتل، خیلی اذیت نشدیم. از هتل سه ستاره با اون قیمت ارزونی که ما گرفته بودیم واقعا نمیشد انتظار زیادی داشت. برای ما بیشتر نظافت، آرامش و امنیت و محل هتل مهم بود که هر سه تامین شد.
در مالزی ذبح حلال طبق دستورات اسلام انجام میشه و کسانی که حساس هستن بدون نگرانی میتونن گوشت بخورن. از نظر من میوه ها و خوراکهای مالزیایی متفاوت اما خوش طعم بودن و ارزش امتحان کردن رو داشتن. همسفرم خیلی روی غذا حساس بود و از خوردن غذاهای محلی امتناع میکرد و با خودش کنسرو از ایران آورده بود که اکثرا بلااستفاده موندن چون کلی رستوران ترکی، عربی، هندی، ایرانی و فرنگی درکوالا بودن که با ذائقه اش جور بودن. FOOD COURT های موجود در مراکز خرید محل های مناسبی برای دسترسی به غذاهای متنوع ملل بود. آب لوله کشی در اکثر شهرها قابل نوشیدن بودند ولی ما همیشه از آب معدنی استفاده کردیم.
هتل ما نزدیک ایستگاه مترو مسجد جامع (MASJID JAMEK) قرارداشت. یعنی درمنطقه مثلث طلایی کوالالامپور. از این ایستگاه چند تا خط مترو مهم عبور میکردند که رفت و آمدمون رو راحت کرده بود. اون اطراف برگرکینگ،ک اف سی، SUBWAY و مک دونالدز هم شعبه داشتند. ایستگاه MASJID JAMEK همانطور که از اسمش پیداست کنار مسجد جامع شهر قرارداره و البته بسیار نزدیک به محله چینی هاست. از این ایستگاه با چند دقیقه پیاده روی میشد به KL CITY HALL, MERDEKA SQUARE, SULTAN ABDUL SAMAD BUILDING رسید و این مکانها رو دید. ما کنار گالری شهر کوالالامپور با نماد I LOVE KL عکس سلفی گرفتیم.
در اولین شب اقامتمون از مسجد بازدید کردیم که طراحی زیبایی داشت. اون شب درمسجد به عنوان نذری بهمون یجور عدسی شیرین دادن که طعم عجیب ولی خوشمزه ای داشت.
در جهت مخالف این ساختمانها که گفتم، محله چینی ها و هندی ها قرار داره که جاهای جالبی مثل معبد هندوها , SRI MAHIMARIAMMAN TEMPLE KASTURI WALK, ,CENTRAL MARKET و بازار چینی ها رو میشه دید و عکس گرفت و خرید کرد. البته خرید از بازارهای این چنینی همیشه نیاز به قدرت چانه زنی بالا داره و حرفه ای ها میتونن با نصف قیمت اولیه اجناس مورد نظرشون رو بخرند. ایرانی ها در این بازارها خیلی شناخته شده بودند و فروشنده ها فارسی رو دست و پا شکسته حرف میزنند. این قسمت پر از دست فروشی های غذا و خوراک پزی های سنتی چینی و هندی بود که ظاهرشون خیلی کثیف به نظر میرسید و برخلاف ما خیلی از توریست اروپایی رو به خودش جلب کرده بود. ما این منطقه رو بعد از غروب دیدیم و خیلی اتفاقی شاهد مراسم تبرک مادر بارداری در معبد هندوها بودیم و از طرف آنها به دیدن مراسم و شام دعوت شدیم. در این مراسم زنان بزرگ خانواده برای مادر باردار دعا میخوانند و بهش هدیه میدهند و سفره ای مثل سفره هفت سین پر از خوراکی های مختلف براش پهن میکنند که هرکدوم نماد یک خصوصیت مثل عمر طولانی ، سلامتی ، برکت و...هست. زن باردار باید از این خوراکی ها بخوره و مقداری از غذا رو هم دور سرش مثل اسپند میچرخونن.
در بازدید از مکانهای مذهبی هندو باید حتما لباس پوشیده باشد و کفش به پا نداشته باشید. در مساجد شنل کلاه دار برای پوشیدن در اختیار بازدید کنندگان زن و مرد که حجاب اسلامی ندارند قرار داده میشه. در معابد بودایی محدودیت خاصی مشاهده نشد. معابد ورودیه و بلیط نداشتن و مجانی بودند ولی برای کمک به نگه داریشون میشد پول در صندوقهای صدقاتشون ریخت یا ازفروشگاهشون خرید کرد.
بازارها و مراکز خرید کوالالامپور ساعت 10 شب تعطیل میشدن و اون ساعت به بعد فقط دکه های غذافروشی و نوشیدنی باز بودند. اطراف هتل ما کارتن خواب زیاد داشت و برای رفت و آمد در شب احتیاط میکردیم ولی با وجود اینکه دو تا دختر تنها بودیم هیچ شبی به مشکل برنخوردیم و مردم مقید به حفظ حرمت بانوان بودند.
ایستگاه KLCC کنار برج پتروناس قرار گرفته بود و 10 دقیقه ای پیاده روی داشت تا به دوقلوها برسیم. مرکز خرید SURIA KLCC هم دقیقا کنار همین ایستگاه مترو بود. یک در از مترو به مرکز خرید سوریا باز میشد . اکواریوم کوالالامپور در زیرزمین همین مرکز خرید قرار داشت و از ساعت 9 صبح تا 7 عصر باز بود اما آخرین بلیط ساعت 6 عصر فروخته میشد. در مالزی هم مثل ایران قیمت بلیط اماکن دیدنی برای خارجی ها گاهی تا سه برابر قیمت بلیط برای مالایی هاست. قیمت بلیط برای خارجی ها 60 رینگت بود و تقریبا 2 ساعت بازدید از آکواریوم طول کشید. جای مناسبی برای بچه ها بود. بیرون مرکز خرید یک پارک بسیار زیبا قرار گرفته که پر از درختها و گیاهان خاص مناطق حاره ای بود و قدم زدن در آن بسیار لذت بخش. خود مردم شهر در اینجا به ورزش و نرمش میپرداختند. از این پارک برجهای دوقلوی پتروناس که نماد مالزی هستن بخوبی قابل مشاهده بودن و عکسهای خوبی میشد گرفت. همچنین یک دریاچه کوچک هم مابین پارک و مرکز خرید قرارگرفته که شبها ساعت 8 در اون رقص فواره ها اجرا میشد و جمعیت زیادی رو به سمت خودش میکشوند.
ایستگاه مرکزی KL SENTRAL بود و همه خطوط مترو کوالا از این ایستگاه رد میشدن و اینجا به همه نقاط شهر دسترسی داشت. از همینجا قطار KL EXPRESS به فرودگاه میرفت.قطار به شهرهای مختلف مالزی و کشور سنگاپور وکشور تایلند هم از همین ایستگاه حرکت میکردن. طبقه بالای این ایستگاه یک مرکز خرید بزرگ داشت و اکثر برندهای شناخته شده پوشاک رو توش میشد پیدا کرد.کلی هم رستوران و فست فود و کافه در طبقه FOOD COURT داشت.
غار و معبد BATU در شهر کوالالامپور رو هم با مترو رفتیم و دیدیم. سوار خط دو شدیم و در ایستگاه BATU CAVE پیاده شدیم. ایستگاه دقیقا جلو در معبد بود. روزی که در معبد بودیم باز هم از خوش شانسی شاهد یک مراسم عقد هندی بودیم. این مراسم جلو یک سفره مثل سفره عقد ایرانی اجرا میشد شامل آب و آینه و شمع و غذا و گل. راهب هندو هم خطبه عقد خاصی رو برای عروس و داماد اجرا کرد که خیلی جالب بود و همراه با ساز و آواز. در این مراسم عروس و داماد باید به نشانه تشکر پای پدر و مادر خودشون رو در تشت آب بشورند و به بزرگترهای فامیل ادای احترام کنند. همچنین پس از پایان مراسم بجای نقل و پول روی سر عروس و داماد برنج به عنوان شادباش میریزند. یکی از مهمانها که دختر جوانی بود وقتی کنجکاوی مارو دید با خوشرویی درباره مراسم برامون توضیح داد. ما با تازه عروس و داماد هم عکس گرفتیم و بعد از آرزوی خوشبختی ازشون جدا شدیم و به غار رفتیم.
برای ورود به غار مقدس که بالای پله ها هست باید حتما شلوار پوشیده باشید. شلوارک و دامن کوتاه در معابد هندو ممنوعه. دم در یه تیکه پارچه مثل لنگ به مردمی که لباسشون کوتاه بود میدادند که دور کمرشون ببندن. کنار غار مقدس یک غار دیگه بنام DARK CAVE هم بود که ورودیه داشت و بازدیدش یک ساعت طول میکشید و دیدنش بیشتر جنبه علمی داشت ولی چون من در ایران غارهای زیادی رو دیده بودم، از دیدار این یکی صرف نظر کردم.
معبد پله های زیادی داشت که بالا رفتن ازش برای افراد مسن و کسانی که مشکلات حرکتی دارند امکان پذیر نبود.
توی مسیر پله ها میمون های زیادی بودند که گاهی بخاطر غذا میپریدند جلو مردم و اصلا از آدمها وحشت نداشتن. با اینکه غذا دادن بهشون ممنوعه ولی مردم رعایت نمیکردن و براشون غذا میریختن. بعد از بالا و پایین رفتن از 200 تا پله معبد حسابی عطش داشتیم پس یک آب نارگیل طبیعی خوردیم. یه نارگیل نارس رو با قمه نصف کردن و با نی دادن دستمون.
باغ وحش کوالالامپور یا همونNEGARA ZOO جای جالب دیگری بود که تونستیم با مترو بریم. اونجا حیواناتی مثل ببر بنگال، ببر سفید، مورچه خوار، اسب آبی، زرافه ، پاندا و پرنده های عجیب داشت. یک باغ پروانه ها هم همونجاست. برای رفتن به باغ وحش خط مترو شماره 5 رو سوار شدیم و در ایستگاه WANGSA MAJU پیاده شدیم. و با راهنمایی یک هموطن از اونجا با اتوبوس رفتیم تا در باغ وحش. درب ساعت 9 صبح باز میشد و بازدید از باغ وحش حدودا سه ساعت وقت گرفت. اونجا پر از بچه مدرسه ای هایی بود که برای بازدید علمی میومدن. هزینه بلیط 85 رینگت برای خارجی ها بود.
ما قصد سفر به منطقه گنتینگ GENTING HIGHLAND رو داشتیم و فهمیدیم در زیرزمین ایستگاه مرکزی مترو KL SENTRAL اتوبوسهایی هستند که به اونجا میرن پس از آژانس GO-GENTING در زیرزمین بلیط یکسره گرفتیم نفری 8 رینگت. بلیط تله کابین رو در خود ترمینال گنتینگ خریدیم و رفتیم . بلیط دوسره تله کابین برای هر نفر 16 رینگت شد. بلیط اتوبوس رو یکروز زودتر خریدیم چون شنیده بودیم گنتینگ بسیار مورد توجه چینی هاست و همیشه مقصد پر مسافری هست. رفت و برگشت به گنتینگ حداقل نصف روز وقت میبره. متاسفانه در زمانی که ما رفتیم مه و بارون اجازه نداد از مناظر تله کابین استفاده لازم رو ببریم و در تمام طول مسیر انگار توی یک اتاق با دیوارهای سفید نشسته بودیم و حتی فاصله یک متری خودمون رو هم نمیدیدیم. در ایستگاه آخر یک مرکز خرید بزرگ با برندهای معروف بود که زمانی که ما رفتیم در حال تعمیرات و نیمه تعطیل بودند. رستوران و کافه هم چندتایی بود. هوای این منطقه سرد بود و حسابی میلرزیدیم. اون روز ما به علت تعطیل بودن ایستگاه وسط تله کابین نتونستیم به معبد بهشت و جهنم بریم. بهمون گفتن که باید دو ساعت پیاده بریم تا بهش برسیم که منصرف شدیم. کلا روز مفیدی نبود.
FRENCH VILLAGE و JAPANESE GARDEN یا دهکده فرانسوی ها و باغ ژاپنی، دو تا مکان دیدنی دیگه بودند در BERJAYA HILLS درحوالی کوالالامپور که دیدیمشون. برای رفتن به اونجا سوار مترو خط 8 شدیم و در ایستگاه IMBI پیاده شدیم. کنار مترو مرکز خرید TIME SQUARE رو پیداکردیم و از آژانس مسافرتی که در طبقه هشتم بود بلیط خریدیم. قیمت بلیط برای هر نفر 30 رینگت بود. ما صبح ساعت 8:30 به اونجا رسیدیم و شانس آوردیم که جای خالی برای همان روز داشتن. هر روز یک ون ساعت 9 صبح از جلو هتل و مرکز خرید TIMES SQUARE به دهکده فرانسوی ها میرفت و عصر ساعت 4 عصر برمیگشت. شاید راههای ارزانتر یا راحت تر دیگری برای رفتن به BERJAYA باشه ولی ما این آژانس رو توی اینترنت پیداکردیم و رفتیم. فاصله شهر کوالا تا دهکده حدود یک ساعت راه بسیار پر پیچ و خم بود اونقدر که باعث شد چند تا از همسفرهای ما توی ماشین حالشون بد بشه. دهکده فرانسوی ها چند تا رستوران و کافه هم داشت که میان وعده و ناهار رو اونجا خوردیم. هرروز هم مراسم رقص و شعبده بازی در اونجا اجرا میشد. متاسفانه رقصها هیچ کدوم سنتی مالایی نبودن و کپی ضعیفی از حرکات موزون اروپایی بودند. فاصله بین دهکده فرانسوی ها و باغ ژاپنی رو میشد با اتوبوسهای مجانی که جلو میدان دهکده می ایستند طی کرد. پیاده حدود دو ساعت راه هست. ما برای استفاده بیشتر از مناظر پیاده از باغ ژاپنی به دهکده برگشتیم که حسابی لذت بخش بود. توی دهکده فرانسوی یک هتل زیبا و خوش منظره هم بود که میشد شب رو در آنجا اقامت کرد. جای رمانتیک و دنج و خلوتی بود. عصر با همون ون دوباره به شهر برگشتیم و کمی در مراکز خرید منطقه BUKIT BINTANG که پاتوق ایرانی هاست چرخیدیم.
برای رفتن به شهر دیجیتالی PUTRUJAYA یا همان پایتخت دولت مالزی ما از ایستگاه مرکزی KL-SENTRAL قطار خط 7 رو سوار شدیم و در ایستگاه PUTRUJAYA پیاده شدیم. توی ایستگاه مترو چند تا رستوران هندی و چینی هم بودند که ما تونستیم ناهارمون رو اونجا بخوریم. کنار ایستگاه قطار پتروجایا که یک ایستگاه اتوبوس بود که از اونجا روزی دو بار (ساعت11صبح و 3 عصر) تور گردش در شهر پتروجایا برگزار میکرد. روزهای جمعه فقط یک تور در ساعت 3 عصر انجام میشد. با 20 رینگت یک تور سه ساعته با راهنما خریدیم. اتوبوس تور کنار همه مکان های دیدنی مثل مسجد صورتی، میدان استقلال، مسجد آهنی، دیوان عدالت و پلهای زیبای پتروجایا توقف میکرد و فرصت عکاسی هم میدادند. یک راه دیگه هم برای گردش در پوتراجایا، دربست کردن یک تاکسی از ایستگاه مترو بود که ما رو دو سه ساعت در شهر بچرخونه. میشد کنار مسجد صورتی یک تور CRUISE بگیریم و کل رودخانه رو با قایق بگردیم. ما همون تور با اتوبوس رو انتخاب کردیم که همسفران ایرانی مون روز قبل بهمون پیشنهاد کردن.
روزی که ما رفته بودیم اتوبوس خلوت بود وکمتر از 10 نفر مسافر بودیم. راهنما غایب بود و هیچ کسی نبود که توضیحات رو درباره اون مکانها ارائه بده بنابراین وقتی که ازمون خواستن که 20 رینگت رو پرداخت کنیم ما اعتراض کردیم و نفری فقط ده رینگت دادیم. (البته باکلی بحث و مرافعه). اگر همچین شرایط ناعادلانه ای براتون پیش آمد، اصلا کوتاه نیاید. کتک کاری و فحاشی و رگ گردن بالا زدن لازم نیست ولی موش مرده بازی هم در نیارید و نترسید. مردی که اونجا مسئول جمع آوری پول بود وقتی فهمید ایرانی هستیم مارو تهدید کرد و ازمون پاسپورت خواست، ولی ما بهش چیزی ندادیم و گفتیم این حق ماست که بخاطر نبودن راهنما با پلیس تماس بگیریم. اینا از پلیس توریست خیلی میترسن خصوصا چون در این مورد خودشون مقصر بودند و کم کاری کرده بودن. حتی راننده اتوبوس هم طرف ما بود ولی مسئول باجه خیلی دندون گرد بود. خلاصه وقتی ما مصمم ایستادیم و کوتاه نیومدیم، قبول کرد که فقط نصف هزینه رو بدیم و بریم. دو تا دوست من که باهام بودن اولش یکم ترسیده بودن ولی بعدش متوجه شدن نباید از حقشون کوتاه بیان.
یک جای دیگه که بسیار در کوالالامپور مورد علاقه توریستهاست پارک آبی SUNWAY LAGOON هست که شامل چندین پارک و بازیهای آبی و باغ وحش هست. ما برای دیدن اونجا وقت کافی نداشتیم چون یکروز کامل وقت میبرد. ساعات کاری، قیمت بلیط و راههای رسیدن بهش رو میشه از سایت www.sunwaylagoon.com مشاهده کرد.
ملاکا
یکی از جاهایی که از قبل از سفر نیت کرده بودم حتما ببینم MELAKA بود. ملاکا یه شهر قدیمی هست در اطراف کوالالامپور که درقرن 18 مقر حکومت دانمارکی ها در مالزی بوده و همچنین بزرگترین اقامتگاه چینی های فراری از حکومت کمونیستی چین پس از فروپاشی نظام امپراطوری هست. این شهر در یونسکو به عنوان میراث جهانی ثبت شده ولی متاسفانه تورهای ایرانی به اونجا نمیرن و برای ایرانی ها شناخته شده نیست و سفرنامه ای هم براش در سایتهای ایرانی ندیدم. جای بسیار قشنگیه که بوسیله یک رودخانه به دو بخش اروپایی و آسیایی تقسیم شده. برای بازدید از شهرتاریخی MELAKA بلیط اتوبوس رو از ترمینالی که در ایستگاه BANDAR TASIK SELATAN(BTS) هست خریداری کردیم. مترو خط یک و چهار و هفت دقیقا تا کنار این ترمینال اتوبوسها میرفتن. چون فاصله ملاکا تا کوالالامپور دو ساعت هست ما برای اول صبح ساعت 7 بلیط خریدیم به قیمت نفری 12 رینگت. ساعت 9صبح به ترمینال مرکزی شهر ملاکاMELAKA SENTRAL رسیدیم. همونجا برای ساعت 7 عصر بلیط برگشتمون رو خریدیم. دقیقا توی حیاط ترمینال، اتوبوسهای داخل شهری هم می ایستند. با خط شماره 17 رفتیم تا منطقه تاریخی MELAKA که میدان سرخ هست. اونجا پیاده شدیم و جاهای دیدنی که همه شون در همون حوالی بودند رو دیدیم. پای پیاده اکثر منطقه رو ظرف 7ساعت گشتیم. BABA & NIYONA MUSEUM, SAINT XAVIER CHURCH, CHRIST CHURCH,SULTANAT PALACE, دیدنی های مهم شهر ملاکا هستندکه اکثرا در کنار هم قرار گرفتند و فاصله چندانی ندارند. عصر هم یک تور قایق در داخل رودخانه ملاکا گرفتیم و از هوا و مناظر لذت بردیم. هتل و هاستل برای شب مانی در شهر زیاد بود. ملاکا بازار شبانه خیابانی معروفی در محله چینی ها (JONKAR STREET) داره و توریستهای اروپایی به همین دلیل یک شب رو اونجا میمونن. ولی ما ترجیح دادیم شب برگردیم کوالا. برای برگشت به ترمینال اتوبوس ها، دوباره خط 17 رو سوارشدیم. و برگشتیم ترمینال و از اونجا به کوالا. (ترمینال ملاکا یه مک دونالدز هم داشت که ما ناهار و شام رو اونجا یکی کردیم و خوردیم).
درفاصله نیم ساعتی شهر ملاکا یک مرکز تفریحی و مرکز خرید بزرگ معروف بنام AFAMOSA هست که دیدنش رو دوستان از ایران بهم توصیه کرده بودن و اینکه هیچ جایی توی شهر کوالا خرید نکنم و فقط برم اونجا. توش پارک آبی و شهربازی و باغ وحش و جزیره میمونها داره و مرکز خریدش هم ارزون و مناسبه. ولی ما اونجا رو نرفتیم چون قبلا باغ وحش کوالا رو دیده بودیم و تصمیم خرید هم نداشتیم. از ترمینال مرکزی ملاکا MELAKA SENTRAL اتوبوس داره. از کوالا هم همینطور. راههای رسیدن به AFAMOSA در سایت www.freeportafamosa.com مشخص شده. به نظر من یک و نیم روز برای دیدن همه دیدنی های شهر ملاکا و نیم روز هم خرید دراین مرکز کافی هست. تورهای ایرانی فقط تا AFAMOSA میان و داخل شهر ملاکا نمیرن.
لنکاوی
برنامه سفر ما این بود که بعداز گشتن در کوالالامپور به جزایرLANGKAWI و PENANG هم بریم به همین دلیل از سایت WWW.BOOKING.COM برای چهار شب آتی در جزیره ها هتلمون رو رزرو کردیم و بعد از ایستگاه مرکزی مترو KL SENTRAL بلیط قطار خریدیم. چون لنکاوی جزیره هست قطار فقط تا اسکله میره و بقیه اش رو باید با قایق رفت. بلیط یک سره از کوالا به شهر ARAU در نزدیکی اسکله 70 رینگت شد. طول سفر هم حدود 6 ساعت بود. متاسفانه قطار شبرو نداشتن و ما یکروز رو در راه از دست دادیم. برای صرفه جویی در وقت و هزینه میشه با اتوبوس شبرو از ایستگاه BTS کوالالامپور، مستقیما به KUALA PERLIS رفت و قایق سوار شد. ایستگاه قطار ARAU از اسکله دور بود و ما در ایستگاه قطار تاکسی گرفتیم و به اسکله (JETTY) رفتیم. نرخ تاکسی ها هم مشخص و روی تابلوها نوشته شده بود. از ایستگاه قطار ARAU به JETI KUALA PERLIS بیست و شش رینگت کرایه تاکسی دادیم. از JETI هم با 11 رینگت با اتوبوس دریایی به اسکله شهر KUAH در لنکاوی رسیدیم. طول مسیر یک ساعت بود. هتل مادر همان حوالی اسکله بود بنابراین کرایه تاکسی تا هتل فقط 10 رینگت شد. اونجا دیدیم که مسافرکش های شخصی هم در اطراف اسکله حضور دارند که قیمتشون حتی از تاکسی هم بالاتره.
اسکله نزدیک میدان عقاب EAGLE SQUARE هست که نماد شهر لنکاوی هست. پیاده از میدان تا هتلمون که نزدیک مرکز خرید SHOPING MALL LANGKAWI FAIR بود 10 دقیقه راه میشد. که دو تا رستوران و یک صرافی هم در آن قرار داشتن. بهتره پیش از رفتن به لنکاوی و پنانگ دلار و یورو رو به رینگت تبدیل کرد چون نرخ تبدیل در جزیره ها خیلی بد بود.
در همون اسکله لنکاوی آژانس هایی هستن که میشه ازشون ماشین کرایه کرد برای گردش در جزیره چون لنکاوی مترو یا اتوبوس واحد نداره و همه رفت و آمدها با تاکسی و موتور و ماشین شخصی هست. برای کرایه ماشین گواهینامه بین المللی لازم بود که ما نداشتیم. رانندگی در مالزی مثل انگلستان و برعکس ایران هست بنابراین تمرین و دقت لازم داره. کم هزینه ترین راه برای گردش در لنکاوی کرایه ماشین و موتور (بدون راننده) هست وگرنه همه جا باید با تاکسی رفت که خیلی گرون میشه. حدود کرایه یه ماشین سواری معمولی روزی 60 رینگت بود. ما در یکروز و نیم بیش از 100 رینگت پول تاکسی دادیم که از همه کرایه های مترو در شش روز کوالالامپور بیشتر شد.
در اسکله لنکاوی آژانس هایی هم هستند که تورهای گردش داخل جزیره رو میفروشند مثل ISLAND HOPING TOUR یا MANGROUVE TOUR یا SKYWALK TOUR. ولی ما اینو نمیدونستیم و یکی از این تورهارو از لابی هتلمون خریدیم. چون فصل خلوتی بود و توریست زیاد نبود تونستیم مقداری روی تور ها تخفیف بگیریم. مثلا تور MANGROUVE یا جنگل حرا رو تونستیم با 85 رینگت بخریم که قیمت اولیه اش 130 رینگت بود. صبح فردا با یک ون جلو هتل ما رو سوار کردن و به اسکله مرکزی که نقطه شروع تور بود بردند. آنجا همه مسافران رو در قایق ها تقسیم کردن و به هر قایق یک راهنما اختصاص دادن که در طول مسیر همراهمون بود. قایق ما متشکل از یک خانواده پاکستانی ، چند تا دختر فیلیپینی شاد و چند تا آقای الجزیره ای مهربون بود که همه خیلی خوب با هم جور شدیم. راهنماها به زبان انگلیسی درباره مناطقی که بازدید میشد توضیحات خوبی ارائه دادن. چون تمام مسیر تور برروی آب هست بهتره لوازم و کیف ضد آب باشه تا آسیبی بهشون نرسه. درطول تور از غار خفاشها، ژئوپارک، ساحل مرجانی، مزرعه پرورش ماهی، جنگل میمونها و منطقه شکار عقابها بازدید کردیم. این تور رو برای خانواده هایی که با بچه هاشون سفر میکنند توصیه میکنم چون دیدم همه بچه ها از هر ملیتی، دارن با این سرگرمیها حال میکنند و کلی هیجان زده و شادن. (هنگام بازدید از جنگل میمونها هیچ خوراکی و نوشیدنی نباید دم دست باشه وگرنه میمونها حمله میکنند و میگیرن)
در ساحل مرجانی اگر عروسهای دریایی حضور نداشته باشند، راهنما اجازه نیم ساعت شنا کردن میده. در مزرعه ماهی با ناهار و نوشیدنی هم ازمون پذیرایی شد. تور از9:30 صبح شروع شد و ساعت3 عصر ما رو دوباره به هتل برگردوندن. بهترین قسمت تور برای من تجربه غذادادن به سفره ماهی ها و میمونها بود.
بعدازظهر همون روز رو به بازدید از تله کابین لنکاوی اختصاص دادیم. از هتل تا OREINTAL VILLAGE که تله کابین در اون واقع شده تاکسیهای هتل قیمت 50 رینگت میگفتن ولی دو تا دختر از کارمندای هتل که تعطیل شده بودند و داشتن همون مسیر رو با ماشین خودشون میرفتن به خونه برمیگشتن، بهمون ده رینگت کمتر قیمت دادن و ما هم با خوشحالی قبول کردیم و باهاشون رفتیم. دخترای مثبت و مهربونی بودند و کلی باهاشون گپ زدیم و معاشرت کردیم. توی دهکده نفری 55 رینگت هم برای بلیط تله کابین پرداخت کردیم که اجبارا روی اون یک بلیط سینمای چهار بعدی و یک بلیط سینمای کروی SKY DOOM هم بود. در ایستگاه آخر تله کابین برای ورود به پل آسمان SKY BRIDGE که بسیار دیدنی هست باز هم باید پول پرداخت کرد. 5 رینگت برای پیاده و 10 رینگت برای مونوریل. پیاده نیم ساعت راه پیمایی میان جنگل و پله نوردی داشت تا به پل رسیدیم. بهمون خوش گذشت چون با همون خانواده پاکستانی که صبح با هم در یک قایق بودیم برخورد کردیم و راجع به خودمون و کشورهامون و شباهتهای فرهنگی مون خیلی حرف زدیم. اونجا یک سوپرمارک و یک کافه هم بود و یک دیوار نرده ای فلزی که بهش دیوار عشق میگفتن و زوجهای جوان به نشانه پایداری و استحکام عشقشون میومدن و بهش قفل هایی به شکل قلب آویزون میکردن. روی قفلها هم اسامی زوجها حکاکی شده بود. بعد از بازگشت از اونجا تا ساعت 7 وقت داشتیم از بلیط سینمای چهاربعدی و SKY DOOM که بزور بهمون دادن، استفاده کنیم. ما از اینکه این دو جا اضافه بهمون تحمیل شده بود، ناراحت بودیم و یکم غر زدیم ولی بعدش چون این قسمتها رو با یک گروه نوجوان کره ای رفتیم که خیلی شاد بودن و شیطونی میکردن، به ما هم خوش گذشت و غرغرو کنار گذاشتیم. ساعت7:30 کل منطقه ORIENTAL VILLAGE تعطیل میشد. ایستگاه تاکسی پشت دهکده بود کرایه برگشتمون 44 رینگت شد. ORIENTAL VILLAGE یه مجموعه نوساز ولی به سبک قدیمی و پر از فروشگاههای صنایع دستی و غذاخوری بود.
روز بعدش هتل ما یک تور سه ساعته ISLAND HOPPING که گردش با قایق در سه جزیره بزرگ لنکاوی هست رو برگزارمیکرد با قیمت 45 رینگت. اون سواحل برای شنا و غواصی خیلی مناسب هستند. ولی ما نگرفتیم و ترجیح دادیم زودتر به پنانگ بریم. در تاریخی که ما در لنکاوی بودیم از لنکاوی به پنانگ اتوبوسهای دریایی ساعت 10:30 صبح و 3 عصر از JETTI حرکت میکردند ولی ساعتها در فصول مختلف متفاوت هستند. طول مسیر سه ساعت و کرایه هر نفر70 رینگت بود. با هواپیما هم میشد این مسیر رو رفت که به صرفه نبود. از لنکاوی میشه با قایق به تایلند رفت که برای ایرانی ها ویزا میخواد.
پنانگ
در پنانگ هتلمون باز هم به اسکله نزدیک بود در نتیجه با 10 رینگت با تاکسی به هتل رفتیم. راه ارزانتر استفاده از اتوبوس های کنا رمیدان اسکله بود. هتل ما در خیابان PENANG ROAD قرارداشت که دراطرافش محوطه های تاریخی و دیدنی زیادی بود که میشد پیاده همه آنها رودید. مثل محله چینیها، نقاشی های دیواری PENANG GRAFITTI و UPSIDE-DOWN MUSEUM و چند تا معبد ریز و درشت دیگه.
مهمترین دیدنی های پنانگ PENANG HILL، KEK LOK SI TEMPLE, KHOO KONGSI TEMPLE,و معبد برمه هستند که ما فقط تونستیم دوتای آنها رو ببینیم. معبد برمه یکی از بزرگترین مجسمه های "بودای خفته" رو در خودش داره.
ایستگاه مرکزی اتوبوسهای پنانگ KOMTAR BUS TERMINAL نامیده میشه و از اونجا به همه مکانهای دیدنی شهر میتونستیم بریم. بلیط اتوبوس هم 2 رینگت بود. باید به راننده همیشه پول خرد داد چون اضافه شو برنمیگردونن. KOMTAR تا هتل ما 5 دقیقه پیاده فاصله داشت. ما از هتل نقشه مسیرهای اتوبوسها رو گرفتیم و از KOMTAR با خط 204 به تپه پنانگ رفتیم. بلیط مونوریل تا بالای تپه به قیمت 30 رینگت خریدیم و از معبد هندوها و مسجد و مناظر زیبای بالای تپه دیدن کردیم. اینجا هم یک "پل عشق" با قفل های صورتی مثل لنکاوی داشتن. مسیر مونوریل تپه پنانگ بخاطر کج بودنش جذاب بود مخصوصا در هنگام پایین آمدن از تپه. از تپه میشد پیاده هم برگشت پایین ولی سه ساعت طول میکشید. مردم محلی روزهای تعطیل برای کوهنوردی به این منطقه میان. برای ما که در لنکاوی تله کابین سوار شده بودیم و پل آسمان رو دیده بودیم، اینجا خیلی جذاب نبود . میشد بجاش بریم موزه UPSIDE DOWN درخیابان PENANG ROAD و عکسهای بامزه بگیریم.
صبح فردا از KOMTAR با خط 203 رفتیم به معبد KEK LOK SI که بزرگترین مجسمه "بودای ایستاده" در شرق آسیا در آن قرار گرفته. این معبد پر از مجسمه و سالن های تزیین شده زیبا بود و حداقل نصف روز وقت برای دیدنش میخواست. از ایستگاه اتوبوس که پیاده شدیم، هیچ تابلو راهنمایی نبود. از یه محلی پرسیدیم و اون به یه دالان درازی اشاره کرد که از راه باریکی که میان یک بازار سرپوشیده چینی میگذشت. بازار تعطیل بود و مسیر تاریک و خوفناک. ولی من راه افتادم و رفتم و پشت سرم یه عده جوون توریست که اونا هم شک داشتن این راهو برن یا نه به خیال اینکه من راهو بلدم دنبال سر من آمدن. بعد از ربع ساعت چرخیدن در کوچه و پس کوچه های بازار، خوشبختانه رسیدیم به در معبد وگرنه نمیدونستم جواب این خارجیها رو چی بدم . معبد هزینه ورودی نداشت ولی برای دیدن PAGODA نفری دو رینگت و برای سوارشدن بر مونوریلی که تا پای مجسمه میرفت باید 6 رینگت میپرداختیم. معبد بوسیله راهبان بودایی اداره میشد که بیشتر پیرمرد و پیرزن بودند.
یک جای زیبای دیگه که در پنانگ دیدنش به من خیلی چسبید خیابان ساحلی GURNEY بود. این خیابان در محله GEORGE TOWN واقع شده. ما از KOMTAR با خط 101 رفتیم تا مرکز خرید GURNEY PLAZA و در طول خیابان ساحلی قدم زدیم و از هوا و مناظر لذت بردیم. اون اطراف پر از کافه ها و هتل و ساختمانهای مدرن بود که برای گذراندن غروب و شب خیلی صفا داشت. در پنانگ بیشتر مراکز خرید و بازارها ساعت 9 تعطیل میشدند.
برگشت ما از پنانگ صبح زود بود. 5 صبح از هتلمونCHECK OUT کردیم و با تاکسی به JETTY یا همون اسکله قایقها رفتیم. چون هوا هنوز تاریک بود کرایه تاکسی بیشتر و حدود 15 رینگت شد. اولین قایق ازJETTY به سمت اسکله BUTTERWORTH ساعت 6:30 حرکت میکرد. این قایق مجانی بود و ربع ساعت طول مسیر بود. اونو سوار شدیم و در اسکله BUTTERWORTH پیاده شدیم و یک مسیر ربع ساعته هم پیاده رفتیم تا به ایستگاه قطار رسیدیم. قطار ساعت 7:30 به کوالالامپور رو سوارشدیم (بلیطش55 رینگت شد و ما هفته قبل از همون ایستگاه مترو مرکزی کوالالامپور خریده بودیم) و حدود ساعت 12:30 به ایستگاه مرکزی KL SENTRAL رسیدیم.
بازگشت به کوالالامپور و ایران
پرواز ما از فرودگاه کوالا به تهران ساعت 7 عصر بود بنابراین چند ساعتی در مرکزخرید KL SENTRAL چرخیدیم و ناهار خوردیم. بعد با قطار KLIA EXPRESS ساعت 3:20 عصر به فرودگاه رفتیم.
بعدا فهمیدم نزدیک فرودگاه یک مرکز خرید بزرگ به نام Mitsui Outlet Park وجود داره که اتوبوسهاش از KL SENTRAL هر یک ساعت به مرکز خرید میرن و از اونجا هم به فرودگاه. طول مسیرش یک ساعت و نیم هست و قیمتش هم 22 رینگت. شاید اگر زودتر به کوالالامپور برگشته بودیم زمان برای دیدن و خرید در اونجا رو هم داشتیم. برنامه اتوبوسها رو از سایت www.mitsuioutletparkklia.com.my میشه دید.
فرودگاه کوالالامپور دو تا ایستگاه داره ایستگاه KLIA مخصوص پروازهای غیر از AIR ASIA و ایستگاه KIA2 مخصوص هواپیمایی AIR ASIA هست بنابراین ما در ایستگاه دوم پیاده شدیم و مراحل خروج از کشور مالزی رو انجام دادیم. بعد از پاسپورت چک، فروشگاه FREE SHOP چندانی در سالن نبود و فقط چند تا رستوران کوچک دیدیم. مخصوصا در سمت گیتهایی که به خاورمیانه اختصاص دارند یعنی گیتهایL امکانات زیادی وجود نداشت. فقط یک سرویس بهداشتی و یک CHARGING STAND برای شارژ دستگاههای الکترونیکی مشاهده شدکه جلو هر دو یک صف طولانی از منتظرین وجود داشت. سوکتهای برق در مالزی سه شاخه و از نوع G بودند با برق آنها 240 ولت. ماازایران با خودمون دو شاخه تبدیل برده بودیم که خیلی مفید واقع شد.
پرواز ما با ربع ساعت تاخیر حرکت کرد و 8 ساعت بعد در تهران بودیم و سفرمون به خوبی تمام شده بود.
در این گزارش سفر مسیر جاهایی که خودم رفتم و دیدم رو گذاشتم. قطعا جاهای جالبی هم بودند که من یا ازشون خبر نداشتم یا فرصت دیدنشو نداشتم. همچنین در اینجا از ذکر تاریخچه مالزی و توضیحات جغرافیایی و تاریخی که میشه در سایر سایتهای اینترنتی پیدا کرد صرف نظر کردم و فقط موارد کاربردی رو نوشتم. این سفرنامه رو برای سایت لست سکند تنظیم کردم چون خودم قبل از سفر از سفرنامه هایی که در این سایت بودند خیلی استفاده کردم. امیدوارم گزارش سفر من و نکاتی که نوشتم برای هموطنانم مفید باشه.
اردیبهشت 96