با توجه به نگرانی در خصوص شلوغی خیابانها ساعت 17 به مقصد فرودگاه ماشین گرفتیم، هم نرم افزار تپسی و هم نرم افزار اسنپ را امتحان کردیم برآورد هزینه اسنپ 72 و تپسی 52 هزار تومان بود و خب طبیعتاً ما از نرم افزار تپسی در خواست ماشین کردیم ولی برخلاف انتظار خیابانها خلوت بودند و 45 دقیقهای به فرودگاه رسیدیم. راننده تپسی ما را راهنمایی کرد و گفت برای برگشت و گرفتن تپسی یا اسنپ از درب پروازهای خروجی خارج شوید و درخواست ماشین دهید ؛ خیلی راهنمایی مفید و موثری بود.
ساعت 19 چک این پرواز ما شروع میشد و ما حدود یک ساعت منتظر ماندیم. بعد از چک این و تحویل دادن چمدانها به سمت گیتها رفتیم و در نهایت ساعت 21:15 گیت باز شد و سوار هواپیما شدیم.
بعد از حدود یک ساعت پذیرایی شام آغاز شد که دو تا حق انتخاب داشتیم بین خورشت قیمه و سبزی پلو با مرغ، ما سبزی پلو را انتخاب کردیم که معمولی بود. بعد از شام چراغها را خاموش کردن و چند ساعت خوابیدم و حدود دوساعت قبل اینکه برسیم پذیرایی صبحانه آغاز شد که صبحانه چندان تعریفی نداشت. در کل پرواز خوب و راحتی بود.
تصویر 1: پذیرایی شام هواپیما
تصویر 2: پذیرایی صبحانه هواپیما
پنجشنبه 30 آبان 98
ساعت 10:30 به وقت مالزی به فرودگاه رسیدیم و به سمت متروی داخل فرودگاه رفتیم، پیدا کردن مترو کمی سخت بود. بعد از پیاده شدن از مترو گشت مختصری در فری شاپ زدیم که واقعاً قیمتهای مناسبی داشت ولی چون وقت نداشتیم به گشت اندکی اکتفا کردیم.
ما تور مالزی مان را از آژانسی در تهران گرفته بودیم و بعد از گرفتن تور نظرات مردم را در خصوص آژانس را خوانده بودم که اکثراً ناراضی بودند همین باعث ایجاد نگرانی در من شده بود و تا پایان سفر منتظر بودم که یک جای کار مشکلی پیش بیاید ولی خداروشکر همه چیز به خوبی انجام شده بود.
با توجه به سفر قبلی خودم به مالزی و همچنین خواندن چندین سفرنامه انتظار شرکت گردشگری پالم پیچ را داشتم که با یک اتوبوس به دنبال مسافرها بیاید و خودم را آماده کرده بودم که با یک لیست از گردشها و قیمت بالای آنها و اصرار تور لیدر برای شرکت در گردشها مواجه بشوم ولی برخلاف انتظار من آقایی به اسم رضا با ماشین شخصی خودش به دنبال ما و دو خانم دیگه آمد. خیلی آدم خوش برخورد و انرژی مثبت بود تو راه توضیحهای مختصری در خصوص مالزی و تورها داد.
ما را 45 دقیقهای به هتل رساند و از نزدیک هتل برامون سیم کارت گرفت. ما سیم کارت را 10 رینگت شارژ کردیم و تا روز آخر نیاز به شارژ مجدد نداشت و به اینترنت هم دسترسی داشتیم.
رضا برخلاف تورلیدرهای قبلی به هتل آمد و در کارهای چک این کمکمان کرد. هتل ما (رویال چولان بوکیت بینتنگ ) از نظر من در بهترین جای کوالالامپور قرار گرفتهاست ولی خود هتل یک هتل معمولی است. من برای دومین بار در این هتل اقامت داشتم و اگر باز هم به کوالالامپور بیایم باز هم همین هتل را انتخاب میکنم. این هتل در ابتدای خیابان بوکیت بینتنگ قرار گرفته و 2 دقیقه تا ابتدای خیابان جالان آلور که خیابان غذاهای خیابانی هست و 5 دقیقه با مرکز خرید برجایاتایم اسکور فاصله دارد. در خیابانهای بوکیت بینتنگ و جالان آلور زندگی شبانه تا پاسی از شب ادامه دارد و در فاصلههای چند متری از هم گروههای مختلف به اجرای موسیقی خیابانی میپردازند.
از دیگر خوبیهای این هتل قرارگیری بین دو ایستگاه مونوریل Imbi و Bukit Bintang و همچنین نزدیکی به ایستگاه مترو Bukit Bintang که دسترسی به همه جای شهر را به راحتی امکان پذیر میسازد.
همچنین از طبقه سوم مرکز خرید پاولیون که در انتهای خیابان بوکیت بینتنگ قرار گرفتهاست مسیر پیاده روی احداث شدهاست که 15 دقیقه با برجهای دوقلو فاصله دارد.
یکی از کارکنان هتل رویال چولان خانم ایرانی به اسم ندا میباشد که برای ایرانیها نکته مثبتی تلقی میشود، ما از ندا خواستیم که اتاق با چشمانداز برجهای دوقلو به ما بدهد و لطف کرد یک اتاق خیلی خوب با چشمانداز عالی در طبقه 15 به ما داد و از طرفی هم اتاق را 2 ساعت زودتر یعنی حوالی ساعت 12 به ما تحویل داد. هتل مبلغ 80 رینگت بابت مالیات 8 شب از ما گرفت.
بعد از اتمام کارهای چک این رضا به ما گفت اگه توری را میخواهین به من خبر بدین و رفت. خیلی خوب بود که هیچ اصراری نکرد.
اتاق را تحویل گرفتیم امکانات اتاق شامل کتری برقی ، سشوار، اتو به همراه میز اتو، گاوصندوق بود و همچنین شامپو، شامپو بدن، نرم کننده، صابون، مسواک، شانه، آب معدنی، چای، چای سبز و نسکافه که هر روز شارژ میشدند.
تصویر 3: اتاق هتل
تصویر 4: اتاق هتل
تصویر 5: اتاق هتل
تصویر 6: منظره اتاق
تنها مشکلی که داشتیم گاوصندوق اتاق قفل شده بود و نیاز به این بود که توسط مسئول مربوطه درست شود که حدود یک ساعت و نیم ما منتظر درست شدن گاوصندوق ماندیم. بعد از درست شدن گاوصندوق دلارها و پاسپورتها را در داخل آن قرار دادیم و به سمت برجایا تایم اسکوئر راه افتادیم حدود 5 دقیقه بعد رسیدیم و با دیدن تزئینات مرکز خرید شگفت زده شدیم همه جا رنگ و بوی کریسمس داشت کلی درختهای کریسمس گذاشته بودند و آهنگ های کریسمس پخش میشد. چون حدود یک ماه تا کریسمس مانده بود انتظار این تزئینات را نداشتیم و تجربه متفاوت و لذت بخشی بود.
به طبقه هشتم رفتیم و دفتر شرکت AL DIUF را سریع پیدا کردیم ولی دفتر شرکت Colmar Tropical را پیدا نکردیم فکر میکنم به جای دیگری انتقال پیدا کرده. از AL DIUF بلیط پارک آبی را به قیمت 130 رینگت به ازای هر نفر برای روز بعد یعنی جمعه خریدیم و از همان جا تور دهکده فرانسوی و باغ ژاپنی و باتوکیو را به قیمت 60 رینگت به ازای هر نفر برای روز دوشنبه خریدیم که از ساعت 9 صبح از هتل سوار میکردند و ساعت 17 در هتل پیاده میکردند.
بعد از خرید تورها به طبقه پنجم رفتیم تا در مک دونالد ناهار بخوریم خیلی گرسنه بودیم و خیلی بهمون چسبید. بعد از ناهار کمی در مرکز خرید گشتیم و با تزئینات کریسمس عکس گرفتیم و مقداری میوه خوردیم و از فروشگاه مرکز خرید مقداری خوراکی خریدیم و به هتل بازگشتیم و کمی استراحت کردیم بعد از استراحت به سمت خیابان جالان آلور رفتیم. خیابان سرزنده و جذابی بود ما ترجیح دادیم در خیابان پیاده روی کنیم تا اینکه از غذاهاش امتحان کنیم بیشتر غذاها دریایی بودند، یکبار از اول تا آخر خیابان رفتیم و به هتل برگشتیم تا زودتر بخوابیم و برای پارک آبی سرحال باشیم.
تصویر 7: ناهار مک دونالد
تصویر 8: تزئیات کریسمس مرکز خرید برجایا تایم اسکوئر
تصویر 9: تزئیات کریسمس مرکز خرید برجایا تایم اسکوئر
تصویر 10: نمونه ای از میوه های استوایی
تصویر 11: خیابان جالان آلور
شرح قیمت
- خرید فرودگاه: 80 رینگت (19.2 دلار)
- مالیات هتل: 80 رینگت (19.2 دلار)
- شارژ سیم کارت: 10 رینگت (2.4 دلار)
- بلیط پارک آبی: 260 رینگت ( 62.4 دلار)
- تور دهکده فرانسوی و باتو کیو: 120 رینگت ( 28.8 دلار )
- ناهار مک دونالد:: 30 رینگت (7.2 دلار)
- خرید فروشگاهی: 48.75 رینگت (۱۱.۷ دلار)
- خرید: 22.2 رینگت (5.328 دلار)
- میوه: 11.85 رینگت (2.844 دلار)
- مجموع روز اول: 662.8 رینگت (159.072 دلار)
جمعه 1 آذر 98
صبح ساعت 7 صبح بیدار شدیم و برای صبحانه به طبقه اول رفتیم؛ روز اول بود و همه چیز برایمان تازگی و جذابیت داشت تقریبا از همه چیز یک مقدار کم برای امتحان کردن برداشتیم. صبحانهای که برای ما قابل خوردن بود شامل ژامبون مرغ، سوسیس مرغ، خوراک لوبیا، سیب زمینی آبپز، سبزیجات آبپز، پنکیک، نیمرو، املت، مربا، کره، سالاد میوه، سالاد کاهو، ماست میوهای، کرن فلکس، شیر، دو تا سه نوع شیرینی، دو نوع میوه و انواع نوشیدنی بود. خوراک لوبیا و سالاد میوه عضو ثابت صبحانه ما بود ولی بقیه موارد خیلی زود برایمان تکراری شدند.
تصویر 12: صبحانه هتل
بعد از صرف صبحانه به اتاقمان رفتیم که آماده شویم. طبق نقشه google map یک ساعت و نیم از هتل ما تا پارک آبی راه بود و ما برای اینکه 10 آنجا باشیم باید حداکثر 8:30 از هتل راه میافتادیم. ساعت 8:20 راه افتادیم ولی چون روز اول بود که میخواستیم از سیستم حمل و نقل عمومی استفاده کنیم یک مقداری سردرگم بودیم ولی بعد دستمان آمد که چیکار باید بکنیم.
برای رفتن به پارک آبی از خیابان بوکیت بینتنگ ما از مسیر زیر رفتیم
به ایستگاه MRT بوکیت بینتنگ رفتیم و سوار MRT شدیم دو ایستگاه بعد یعنی ایستگاه Pasar Seni پیاده شدیم و سوار LRT شدیم 17 ایستگاه بعد یعنی ایستگاه USJ7 پیاده شدیم و همان جا سوار اتوبوس BRT شدیم و 4 ایستگاه بعد یعنی ایستگاه Sunway Lagoon پیاده شدیم و از آنجا کمتر از 5 دقیقه تا ورودی پارک راه بود.
تصویر 13: نقشه سیستم حمل و نقل عمومی به پارک آبی
تصویر 14: پارک آبی
تصویر 15: پارک آبی
در ورودی پارک کولهای که همراهمون بود را بازرسی کلی کردند انگار که دنبال خوراکی و نوشیدنی بودند ولی کیف کوچکی که همراه من بود را نگشتند و بعدا کلی پشیمان شدم که چرا خوراکی تو کیفم نذاشته بودم چون داخل پارک همه چیز فوقالعاده گرانتر از مغازههای داخل شهر بود. همان ابتدای پارک دستبندهامون را داخل یک مغازه که لباس و مایو میفروخت نفری 50 رینگت شارژ کردیم وقتی به پارک رسیدیم پارک خیلی خلوت بود و کسی از تفریحات آبی استفاده نمیکرد. ابتدا کمدها را پیدا کردیم و یک کمد کوچک به مبلغ 25 رینگت اجاره کردیم وسایلمان را داخل کمد گذاشتیم.
تصمیم گرفتیم از باغ وحش دیدن کنیم. تقریبا همهی حیوانات را دیدیم و همینطور که مسیر را دنبال میکردیم به قسمت شهربازی پارک رسیدیم. در قسمت شهربازی ابتدا به پارک وحشت رفتیم که تجربه متفاوت و جالبی بود ولی اکثر حرکتها قابل پیشبینی بود به جز حرکتی که در ورودی و خروجی پارک انجام دادند که چون کسی انتظارش را نداشت ترسناک بودند. پارک وحشت به دو قسمت زامبیها و کوسهها تقسیم میشدند که قسمت کوسهها جذابتر بود. در یک قسمت با مه فضایی رو درست کرده بودند که انگار وسط دریا هستی و کوسهها از کنار آدم رد میشدند. یک راهرو هم وجود داشت که با صفحه نمایشهایی که در اطراف و سقف قرار داشتند یه جورایی هیپنوتیز میشدیم و حس میکردیم مسیر در حال حرکت است و اگر قدم برداریم ممکن است بیوفتیم و همین باعث شده بود که یک مسیر کوتاه را کلی طول بکشد تا طی کنیم. بعد از پارک وحشت سوار یک قایق شدیم و داخل یک مسیر آرام حرکت میکرد که خیلی جذاب بود اگر باز فرصت پیش میآمد باز هم سوار میشدیم. بعد از قایق سوار ترن هوایی شدیم، ترن کوتاه بود ولی سرعت بالایی داشت.
بعد از ترن تصمیم گرفتیم یه خوردنی کوچک و سبک بخوریم که بعدش بریم لباسهامون را عوض کنیم و برویم سمت سرسرهها. بعد از گشت زدن تصمیم گرفتیم از Subway یک ساندویچ بگیریم و نصف کنیم. ساندویچ استیک و پنیر را انتخاب کردیم که قیمت مناسبی داشت ولی متاسفانه نمیدانستیم که به ازای هر چیز دیگری داخل ساندویچ به جز پنیر و استیک باید پول اضافه بدهیم که مثلا یک نوع سالاد که شبیه سالاد کلم بود قیمت ساندویچ را دو برابر کرد و 27.5 رینگت پول فقط یک ساندویچ شد. ولی خب واقعا ساندویچ خوشمزهای بود.
بعد از خوردن ناهار لباسهایمان را عوض کردیم رختکن در داخل دستشویی کنار قسمت کمدها بود. به سمت سرسرهها رفتیم دوتا سرسره سوار شدیم که خیلی خوب بود و کلی حال داد و بعد سمت دیگهای از پارک رفتیم که سرسرههای دیگری در آنجا بود. تو راه استخری که موج مصنوعی ایجاد میکرد را پیدا کردیم یکم داخل آب رفتیم خیلی خوب بود تصمیم گرفتیم قبل از رفتن دوباره به این استخر بیاییم. توی راه به قسمت آب بازی برخوردیم که یک سطل بسیار بزرگ به صورت معلق بود که حدود 5 دقیقه طول میکشید تا پر شود بعد از اینکه پر میشد سطل بر عکس میشد و تمامی آب را روی آدمها خالی میکرد خیلی جذاب بود. بعد از آن به سرسرههای دیگر پارک رسیدیم چند مدل سرسره جذاب دیگه هم بود که اکثر آنها را سوار شدیم. ساعت حدودا 2:30 بود که باران شدید استوایی شروع به باریدن گرفت و تمام سرسرهها تعطیل شدند تصمیم گرفتیم به سینما 5 بعدی برویم مقداری طول کشید تا سینما را پیدا کنیم. برنامه سینما هم شبیه سرسرههای پارک بود انگار که سوار سرسره بودیم و اتفاقهای جذابی در داخل مسیر سرسره میافتاد و خیلی جاها با شدت از اطراف آب میپاشید و صندلیها هم متناسب با مسیر تکانهای شدیدی میخورد.
بعد از سینما رفتیم زیر باران کلی فیلم و عکس گرفتیم و بعد رفتیم یکجایی که کلی میز و صندکی چیده بودند حدود یک ربع نشستیم تا باران بند بیاید حدود ساعت 3 باران بند آمد. تصمیم گرفتیم سرسرههایی که از همه بهتر بودند را دوباره سوار شویم بعد از اینکه حسابی از سرسره سواری خسته شدیم تصمیم گرفتیم مجددا به استخر موج مصنوعی برویم بعد از اینکه حسابی خسته شدیم از استخر بیرون آمدیم و به سمت رختکن رفتیم و لباسهایمان را پوشیدیم و به سمت پل معلق رفتیم. پل معلق هم تجربه جالبی بود. بعد از پل تصمیم گرفتیم که برگردیم و از همان مسیری که آمده بودیم برگشتیم. صبح موقع رفتن به مالاییهایی که داخل مترو لباس گرم پوشیده بودند برخورد کردهبودیم و تعجب کرده بودیم که چقدر سرمایی هستند که توی این گرما لباس گرم پوشیدند ولی موقع برگشت خودمان داخل مترو داشتیم از سرما یخ میزدیم. به هتل رسیدیم کمی استراحت کردیم و دوباره به خیابان بوکیت بینتنگ رفتیم و در برگر کینگ دو تا ساندویچ خوردیم و به هتل برگشتیم.
تصویر 16: شام برگرکینگ
شرح قیمت
- اجاره کمد: 25 رینگت (6 دلار)
- ایاب و ذهاب: 28 رینگت (6.72 دلار)
- نوشیدنی +100: 2.7 رینگت (0.648 دلار)
- ناهار ساب وی: 27.5 رینگت (6.6 دلار)
- شام برگر کینگ: 25 رینگت (6 دلار)
- مجموع روز دوم: 108.2 رینگت (25.968 دلار)
شنبه 2 آذر 98
تصویر 17: صبحانه روز سوم
روز سوم تصمیم گرفته بودیم به پوتراجایا برویم، صبح حدود ساعت 9 از هتل راه افتادیم دوباره سوار MRT شدیم و به ایستگاه KL Senteral رفتیم و از آنجا سوار قطار ERL شدیم و دو ایستگاه بعد یعنی ایستگاه Putrajaya پیاده شدیم. آنجا وارد ترمینال اتوبوس ها شدیم ولی اتوبوسی که به میدان اصلی و مسجد صورتی میرفت هنوز نیامده بود از اطلاعات زمان آمدن اتوبوس را پرسیدیم و گفتند که تا 20 دقیقه دیگر می آید. ما بیست دقیقه منتظر ماندیم و کمی خوراکی خوردیم و خبری از اتوبوس نشد. کنار ما یک مادر به همراه پسربچهاش که بعدا فهمیدیم ژاپنی هستند نشسته بودند. خانم ژاپنی از داخل گوشیش عکس مسجد صورتی را نشان داد و گفت اگر شما هم به اینجا میخواهید بروید با هم تاکسی بگیریم. ما هم که از صبر کردن خسته شده بودیم قبول کردیم و به ایستگاه تاکسی رفتیم و تاکسی گرفتیم و مبلغ 18 رینگت هزینه کل تاکسی شد موقع پیاده شدن پسربچه ژاپنی به ما یک اوریگامی به عنوان یادگاری داد که خیلی خوشحال شدیم و باهم عکس یادگاری گرفتیم و جدا شدیم.
تصویر 18: نقشه سیستم حمل و نقل عمومی به پوتراجایا
تصویر 19: مسجد صورتی
تصویر 20: مسجد صورتی
وارد مسجد شدیم، یکی از زیباترین مساجد میباشد رنگ صورتی در تمامی قسمتهای مسجد استفاده شده بسیار آرامشبخش است. حتی رنگ شنلهایی که در داخل مسجد پوشیده میشود با رنگ خود مسجد هماهنگ است. مدتی دورتادور مسجد گشتیم و عکس گرفتیم و مدتی هم روی یک سکو نشستیم و آرامشی که آنجا حکم فرما بود لذت بردیم.
تصویر 21: اطراف مسجد صورتی
بعد از مسجد به سمت پل خواجو رفتیم در پایین پل محل فروش بلیط کشتی و قایق بود. ما تصمیم گرفتیم به جای کشتی سوار قایق شویم و شانسی که آوردیم تنها مسافرهای قایق ما بودیم حدود نیم ساعت با قایق روی دریاچه بودیم و فیلم و عکس گرفتیم و از مناظر لذت بردیم. خیلی راضی بودیم که بین کشتی و قایق، قایق را انتخاب کردیم.
تصویر 22: تصویر مسجد صورتی از داخل قایق
تصویر 23: تصویر پل خواجو از داخل قایق
بعد از قایق از غذاخوری دیدن کردیم ولی هیچکدام از غذاها جذبمان نکرد. به سمت میدان اصلی رفتیم و کمی عکس گرفتیم. هوا کم کم ابری شد و باران شروع به باریدن گرفت و هیچ جا خبری از اتوبوس و تاکسی نبود و هرچقدر با نرم افزار گرب کلنجار میرفتم موفق به درخواست ماشین نمیشدم. تنها یک تاکسی پیدا کردیم که گوشهای پارک شده بود و راننده با گوشیاش کار میکرد. ازش سوال کردیم که ما را به ترمینال پوتراجایا میبری؟ پرسید از ترمینال کجا میخواهید بروید؟ و ما گفتیم به KL Senteral گفت تا آنجا 40 رینگت میگیرم ما گفتیم زیاده گفت 30تا؛ و ما قبول کردیم. چون بلیط مترو از پوتراجایا تا Kl Senteral نفری 14 رینگت بود و همین طوری فقط بلیط مترو 28 رینگت میشد. خیلی شانس آوردیم که با قیمت کمتر از مترو تاکسی پیدا کردیم و از باران هم نجات پیدا کردیم. وقتی به Kl Senteral رسیدیم ابتدا به KFC رفتیم و ناهار خوردیم و بعد تصمیم داشتیم داخل خود مرکز خرید Kl بگردیم چون جز بهترین مرکز خریدهای کوالالامپور میباشد و همچنین برای روز سه شنبه بلیط اتوبوس رفت و برگشت گنتینگ را بخریم. برای خرید بلیط اتوبوس به طبقه پایین ترمینال رفتیم و از باجهای مخصوص گنتینگ هم بلیط اتوبوس و هم بلیط تله کابین را برای ساعت رفت 10 و برگشت 17 خریدیم. بعد از اینکه حسابی خسته شدیم به هتل بازگشتیم ساعت حدود 9 به هتل رسیدیم ولی خیلی خسته بودیم بیرون نرفتیم.
تصویر 24: ناهار KFC
شرح قیمت
- قایق: 80 رینگت (19.2 دلار)
- بلیط رفت و برگشت اتوبوس و تله کابین: 56 رینگت (13.44 دلار)
- ایاب و ذهاب: 76 رینگت (18.24 دلار)
- خرید: 414 رینگت (99.36 دلار)
- ناهار KFC: 32 رینگت (7.68 دلار)
- مجموع روز سوم: 658 رینگت (157.92 دلار)
یکشنبه 3 آذر 98
امروز به دلیل اینکه یکشنبه بود تصمیم داشتیم خودمان داخل شهر را بگردیم. اولین مقصدمان Centeral Market بود. سوار MRT شدیم و ایستگاه Pasar Sani پیاده شدیم و با 5 دقیقه پیاده روی به Centeral Market رسیدیم در این مرکز خرید صنایع دستی و محصولات خود مالاییها به فروش میرسد که دیدن آن خالی از لطف نیست. ما از آنجا تعدادی شکلات برای سوغات خریدیم و ویژگی آنجا این بود که هرچه تعداد بیشتری میخریدیم تخفیف بیشتری شامل میشد و برای خرید سوغات خیلی خوب بود. بعد از آنجا تصمیم داشتیم به میدان مردکا برویم که تقریبا 5 دقیقه فاصله بود. به میدان مردکا رفتیم و عکس گرفتیم البته چیز خاصی برای دیدن نداشت. بعد از مردکا به مسجد جامع رفتیم که نزدیک آنجا بود. کانالی که از پشت مسجد جامع میگذشت و مسیری که به مسجد میرسید خیلی جذاب و دیدنی بود. کنار کانال رو به مسجد روی نیمکتی نشستیم و استراحت کردیم و مقداری خوراکی خوردیم و از آرامش آنجا لذت بردیم.
تصویر 25: کانالی که به مسجد جامع می رسید
از آنجا تا ایستگاه Pasar Sani حدود یک ربع پیاده راه بود و از آنجا که شکلاتها سنگین بودند و آفتاب شدید بود اصلا حوصله پیاده روی نداشتیم ولی خوشبختانه کنار مسجد ایستگاه مترو بود سوار خط LRT شدیم و ایستگاه Hang toah پیاده شدیم و خط عوض کردیم سوار مونوریل شدیم و ایستگاه Bukit Bintang پیاده شدیم به هتل رفتیم کمی استراحت کردیم و به مراکز خرید خیابان بوکیت رفتیم. ابتدا به مرکز خرید پاویلیون و آنجا به پیتزا هات رفتیم. در پیتزا هات دو عدد سوپ، یک عدد پیتزا و دو عدد نوشیدنی و دو عدد بستنی سفارش دادیم که کلی صبر کردیم تا آماده شوند. بعد از ناهار به خرید مشغول شدیم و مقداری خرید کردیم و بعد به هتل بازگشتیم و در مسیر از موسیقیهای خیابانی خیابان بوکیت بینتنگ کلی لذت بردیم.
تصویر 26: ناهار در پیتزا هات
تصویر 27: ناهار در پیتزا هات
تصویر 28: ناهار در پیتزا هات
شرح قیمت
- ایاب و ذهاب: 8 رینگت (1.92 دلار)
- خرید: 1098 رینگت (263.52 دلار)
- ناهار پیتزا هات: 45 رینگت (10.8 دلار)
- بستنی مک دونالد: 8 رینگت (1.92 دلار)
- مجموع روز چهارم: 1159 رینگت (278.16 دلار)
دوشنبه 4 آذر 98
امروز برنامه تور بازدید از دهکده فرانسوی و باغ ژاپنی و باتوکیو را داشتیم. قرار بر این بود که ساعت 9 صبح به دنبالمان بیایند. به همین دلیل صبح زودتر بیدار شدیم. ساعت 8:50 دقیقه راننده تماس گرفت و گفت که رسیده ما هم با عجله حاضر شدیم و به ورودی هتل رفتیم. حدود 10 دقیقه بعد به یک هتل دیگه رسیدیم و متاسفانه کلی معطل شدیم تا مسافرها بیایند بعد از حدود یک ربع مسافرها آمدند. 3 تا خانم ایرانی بودند و جزء بدشانسی های ما همسفری با این خانم ها بود. چون علاوه بر اینکه صبح کلی وقت ما را گرفتند روز آخر سفرشان بود و باید ساعت 5 در هتل می بودند که همین باعث شد که نیم ساعت زودتر برگردیم!
بعد از آنجا به دو تا هتل دیگر هم رفتیم و دوتا زوج ایرانی دیگه هم سوار شدند. در مجموع 9 نفر بودیم و به سمت دهکده فرانسوی ها حرکت کردیم. مسر طولانی و پر از پیچ و خم بود و از فرصت استفاده کردیم و توی راه چرت زدیم ساعت 10:45 رسیدیم و راننده گفت ساعت 2:30 به دنبالمان میآید. ابتدا سوار شاتلهای باغ ژاپنی شدیم، حدود یک ربع راه بود. باغ ژاپنی خیلی زیبا بود طبیعت فوق العاده زیبا در ارتفاعات، واقعا لذت بخش بود و مناظر زیبایی برای عکس گرفتن وجود داشت. ما از ترس اینکه وقت کم بیاریم یک ساعت بیشتر در باغ ژاپنی نبودیم ولی اشتباه کردیم چون در دهکده فرانسوی کلی وقت اضافه آوردیم.
تصویر 29: باغ ژاپنی
تصویر 30: باغ ژاپنی
ساعت حدود 12 به دهکده فرانسوی برگشتیم. کلی گشتیم و عکس گرفتیم ولی در عرض یک ساعت کل دهکده را گشتیم. تصمیم گرفتیم ناهار بخوریم از بین رستورانهای موجود رستوران فرانسوی را انتخاب کردیم. نان سیر، سیب زمینی سرخ کرده و پیتزا سفارش دادیم. خیلی ساده ولی در عین حال خیلی خوشمزه بود. کلی آرام آرام غذا خوردیم که وقت بگذرد ولی باز حدود 40 دقیقه وقت اضافه آوردیم. به فروشگاه seven رفتیم و نوشیدنی +100 خریدیم که یک دفعه باران استوایی شروع به باریدن گرفت کمی نشستیم و از دیدن منظره دهکده فرانسوی در زیر باران لذت بردیم. ساعت 2:15 به سمت محل قرار با راننده رفتیم و خوشبختانه راننده هم به موقع آمد و به سمت باتوکیو حرکت کردیم. (باغ ژاپنی و دهکده فرانسوی واقعا زیبا بودند و زمان حتما باید مدیریت شود، برای هرکدام بیشتر از 1:30 تا 2 ساعت نیاز به وقت گذاشتن نیست.)
تصویر 31: دهکده فرانسوی
تصویر 32: دهکده فرانسوی
تصویر 33: ناهار فرانسوی
تصویر 34: ناهار فرانسوی
حدود ساعت 3 به باتوکیو رسیدیم و با راننده ساعت 4:15 قرار گذاشتیم. همان موقع که رسیدیم باران با شدت زیادی میبارید و همه به ما گفتن که چتر بخرین. ولی من اصلا موافق با چتر نبودم چون هم دست و پا گیر هست و هم اینکه بارانهای مالزی کوتاه هستند ولی متاسفانه تحت جوی که قرار گرفتین چتر خریدیم و پنج دقیقه بعد باران بند آمد! نکته جالب این بود که باران میمونها را متفرق کرده بود و در مسیر رفت خبری از میمونها نبود. پلهها را بالا رفتیم و کلی از غار و فضای جذاب آنجا لذت بردیم.
در مسیر برگشت میمون ها تو پله ها بودند و یک اتفاق جالب این بود که یک میمون کیف یک دختر چشم بادومی را گرفته بود و هی میکشید به طوری که تمامی وسایل داخل کیف به روی پلهها ریخته میشد همه تماشاچیها از جمله خود دختر خشک شده بودیم و هیچکس کاری انجام نمیداد تا اینکه یک آقایی با چتر چند بار به میمون زد تا میمون بیخیال شد و رفت. بعد از دیدن آن صحنه از میمونها میترسیدیم و خیلی سریع به پایین برگشتیم. کمی در اطراف گشتیم و عکس گرفتیم و به سمت ماشین برگشتیم. ساعت دقیقا 5 به هتل رسیدیم بعد از کمی استراحت به مرکز خرید برجایا رفتیم و کمی خرید کردیم.
تصویر 35: باتوکیو
تصویر 36: باتوکیو
شرح قیمت
- خرید: 486.3 رینگت (116.712 دلار)
- ناهار دهکده فرانسوی: 55 رینگت (13.2 دلار)
- ورودی دهکده: 32 رینگت (7.68 دلار)
- مجموع روز پنجم: 573.3 رینگت (137.592 دلار)
سه شنبه 5 آذر 98
امروز برای ساعت 10 بلیط اتوبوس گنتینگ را داشتیم تقریباً ساعت 9 از هتل راه افتادیم به ایستگاه Bukit Bintang مونوریل رفتیم و ایستگاه آخر یعنی Kl Senteral پیاده شدیم چون ایستگاه مونوریل خارج از ترمینال اصلی بود و عجله داشتیم کمی گیج شدیم و دور خودمان چرخیدیم از یکی از نگهبان ها پرسیدیم با ما اومد و یک درب از یک گوشه ای را باز کرد و ما مستقیماً رو به روی ایستگاه genting سردرآوردیم خیلی خوشحال شدیم. تقریباً یک ربع زودتر رسیدیم و روی نیمکت منتظر اتوبوس نشستیم راس ساعت 10 اتوبوس حرکت کرد طول مسیر یک ساعت بود و در طی مسیر خوابیدیم وقتی رسیدیم به سمت تله کابین حرکت کردیم چند طبقه بالا رفتیم و به ورودی تله کابین رسیدیم.
یک نکته منفی تله کابین این بود که گنجایش کابینها زیاد بود و مجبور بودیم با آدمهای دیگهای سوار شویم داخل کابین ما به غیر از ما سه نفر دیگه هم سوار شدند. خیلی زود به ایستگاه دوم یعنی معبد چین سویی رسیدیم تعداد زیادی پله برقی سوار شدیم تا به معبد رسیدیم خیلی زیبا بود باد با شدت زیادی میوزید در حدی که احساس میکردم هر لحظه زمین بخورم. ولی هوا خیلی سرد نبود اتفاقاً هوای خنک و مطلوبی بود. به سمت مجسمه بودای نشسته رفتیم و تعدادی عکس گرفتیم و بعد به سمت مجسمههای بهشت و جهنم رفتیم که به ترتیب عذاب های جهنم برای گناههای مختلف را نشان میداد و در آخر هم به بهشت میرسید.
آب و هوای آنجا واقعاً عالی بود و دل کندن از آنجا واقعاً سخت بود. بعد از یک ساعت به سمت ایستگاه تله کابین رفتیم و ایستگاه آخر پیاده شدیم. بازسازی شهربازی تقریباً تمام شده و فکر میکنم در سال 2020 افتتاح شود. در ایستگاه آخر وارد یک مرکز خرید شدیم که طبقات پایین آن شهربازی و کازینو بود به سمت شهربازی رفتیم و ورودی کازینو را پیدا کردیم. محیط کازینو خیلی خاص و جذاب بود اکثر آدمهایی اونجا آمده بودند مسن بودند. هنگام خروج از کازینو با دستگاهی مواجه شدیم که به صورت رایگان چای و قهوه میداد بعد از خوردن چای یک دستگاه مشابه دیگری دیدیم که صف طولانی داشت کنجکاو شدیم که بفهیم چه دستگاهی است و با کمال تعجب فهمیدیم که این صف طولانی برای آب رایگان بود! در صورتی که برای چای و قهوه صفی وجود نداشت.
بعد از دیدن کازینو کار دیگهای برای انجام دادن نداشتیم. چندتا رستوران و فست فود دیدیم که هیچ کدام جذبمان نکرد. تصمیم گرفتیم به فروشگاه سون برویم و چندتا اسنک بخریم. اسنک هایی شبیه به ناگت را خریدیم که امتحان کنیم ولی متاسفانه بدمزه ترین چیزی بود که خوردیم. بو و مزه شدید ماهی میدادند و نتوانستیم تا آخر بخوریم.
تصویر 37: منظره زیبای ارتفاعات گنتینگ
تصویر 38: مجسمه بودای نشسته
تصویر 39: نمونه ای از عذاب های جهنم
تصویر 40: نمونه ای از عذاب های جهنم
تصویر 41: معبد چین سویی
بلیط اتوبوس برگشت ما برای ساعت 6 بود و برنامه ریزی کرده بودیم که ساعت 4:30 سوار تله کابین بشویم و به مرکز خرید ایستگاه اول برویم ولی ساعت تازه 3 بود تصمیم گرفتیم کمی داخل مرکز خرید بگردیم تا وقت بگذرد، با گشتن در مرکز خرید تازه فود کرت آنجا را پیدا کردیم و کلی افسوس خوردیم چون ناگتی که خورده بودیم باعث شده بود دیگه اشتها نداشته باشیم. در داخل فودکرت راهی پیدا کردیم که به یک فضای تراس مانند راه داشت و با کلی خوشحالی به تراس رفتیم به معنای واقعی وارد ابرها شدیم رطوبت ابرها را حس میکردیم خیلی زیبا بود کمی آنجا نشستیم و لذت بردیم. و بعد به سمت تله کابین راه افتادیم تله کابین مسیر برگشت بهتر بود چون یکراست به ایستگاه اول میرفتیم و زمان بیشتری را داخل تله کابین گذراندیم.
ساعت حدود 5 به مرکز خرید outlet رفتیم و با دیدن یکی دوتا مغازه تازه فهمیدیم که دوتا اشتباه بزرگ کردیم اول اینکه چرا وقت کمی برای دیدن اینجا گذاشتیم و دوم اینکه چرا پول کمی همراه خودمان آوردیم. تمامی برندها آنجا شعبه داشتند و تخفیف های اساسی داشتند حتی بعضی از اجناس بیشتر از 50% تخفیف داشتند. 2 تا کفش یکی از برند Nike و یکی هم از برند Timberland خریدیم که وقتمان تمام شد و به سمت ایستگاه اتوبوس رفتیم. اتوبوس یک ربع دیرتر یعنی ساعت 6:15 آمد. سوار اتوبوس شدیم و تا مقصد خوابیدیم. البته داخل اتوبوس از خود گنتینگ سردتر بود!
تصویر 42: تله کابین
ساعت حدود 7:15 به KL Senteral رفتیم و یکراست به مکدونالد رفتیم و ناهار خوردیم. یک مقدار در مرکز خرید گشتیم و بعد به ایستگاه مونوریل رفتیم و به هتل برگشتیم
تصویر 43: ناهار مکدونالد
شرح قیمت
- خرید: 1000 رینگت (240 دلار)
- ایاب و ذهاب: 11 رینگت (2.64 دلار)
- ناهار مکدونالد: 28 رینگت (6.72 دلار)
- کازینو: 10 رینگت (2.4 دلار)
- خرید سون: 5.5 رینگت (1.32 دلار)
- مجموع روز ششم: 1054.5 رینگت (253.08 دلار)
چهارشنبه 6 آذر 98
امروز تصمیم داشتیم به محله هندیها برویم ساعت حدود 10 راه افتادیم از ایستگاه مونوریل بوکیت بینتنگ به KL Senteral رفتیم از آنجا 5 دقیقه پیاده تا محله هندیها راه بود. خیلی جالب بود از محدودهای که محله هندیها شروع میشد کف خیابان سنگ فرش میشد و مبلمان شهری خیابان مثل چراغها و نیمکتها عوض میشدند خیلی زیبا بود. از مغازهها صدای آهنگ هندی پخش میشد به یکی از مغازهها رفتیم و ادویههای هندی و تعدادی عود خریدیم.
من در نقشه معبد Thean hou را پیدا کردم و فهمیدم 20 دقیقه پیاده با محله هندیها فاصله دارد و تصمیم گرفتیم پیاده به معبد برویم ولی مسیری که به ما پیشنهاد کرده بود مسیر بد و خطرناکی بود نصف مسیر پیادهرو نداشت و از کنار خیابان باید میرفتیم و سربالاییهای شدیدی داشت به یک قسمتی رسیدیم که پر از ویلا بود و داخل حیاط خانهها ماشینهای مدل بالایی پارک بود و اکثر ویلاها سگ نگهبان داشتند طوری بود که من نگران شده بودم و میترسیدم اشتباه آمده باشیم ولی بالاخره به معبد رسیدیم آنقدر خسته بودیم که فقط 10 دقیقه نشستیم و استراحت کردیم و بعد شروع به گشتن کردیم خیلی جای قشنگی بود ولی حیف که با وسایل نقلیه عمومی خیلی راحت دسترسی نداشت.
تصویر 44: معبد تین هو
تصویر 45: معبد تین هو
تصویر 46: معبد تین هو
تصویر 47: معبد تین هو
بعد از گشتن و عکس گرفتن برگشتیم، مسیر برگشت چون سرپایینی بود راحتتر بود. دوباره به محله هندیها رسیدیم و تصمیم گرفتیم ناهار را در یکی از رستورانهای هندی بخوریم. وارد یکی از رستورانها شدیم برنج عادی به همراه یک نوع خورشت با مرغ به همراه تعدادی سمبوسه و پیش غذا گرفتیم خیلی خوشمزه بودن و قیمت مناسبی داشتند.
تصویر 48: رستوران هندی
تصویر 49: رستوران هندی
تصویر 50: رستوران هندی
مقصد بعدی مرکز خرید Midvalley بود ولی چون خریدهایی که کرده بودیم سنگین بود تصمیم گرفتیم به هتل برگردیم و کمی استراحت کنیم. ساعت 2:30 دوباره به KL Senteral رفتیم و از آن جا به ایستگاه KTM رفتیم حدود 20 دقیقه منتظر مترو بودیم، سوار شدیم و یک ایستگاه بعد یعنی ایستگاه میدولی پیاده شدیم. مرکز خرید میدولی به یک مرکز خرید دیگه متصل میباشد و بزرگترین و بهترین مرکز خرید کوالالامپور است. وقتی رسیدیم یکراست به طبقه آخر رفتیم و برای ساعت 7 شب بلیط سینما برای فیلم جوکر را خریدیم. تا ساعت 7 در مرکز خرید گشتیم ولی چون میخواستیم سینما برویم، خرید نکردیم. برای داخل سینما یک پاپ کورن به همراه 2 تا نوشابه خریدیم. داخل سینما به شدت سرد بود. ولی فیلم به قدری جذاب که تمام حواسمون به فیلم بود خیلی تجربه جذابی بود و تصمیم گرفتیم همیشه در سفرهای خارجی به سینما برویم. قبل از شروع فیلم حدود نیم ساعت آگهی پخش شد.
تصویر 51: نقشه سیستم حمل و نقل عمومی به میدولی
تصویر 52: خرید بلیط سینما
حدود ساعت 10 فیلم تمام شد و چون فاصله تا هتل زیاد بود با عجله به دنبال ایستگاه مترو گشتیم تابلو های KTM را دنبال کردیم از یک خط دیگ سردرآوردیم. یعنی مرکر خرید آنقدر بزرگ بود که 2 تا خط مختلف آنجا ایستگاه داشتند. ما ایستگاه Abdulah hokum بودیم که خوشبختانه 2 ایستگاه با KL Senteral فاصله داشت سوار شدیم و به هتل بازگشتیم. کمی بعد به خیابان آلور رفتیم و کمی گشتیم.
شرح قیمت
- خرید: 52.5 رینگت (12.6 دلار)
- بستنی: 9.5 رینگت (2.28 دلار)
- ناهار هندی: 13.5 رینگت (3.24 دلار)
- خرید تغذیه: 13.5 رینگت (3.24 دلار)
- بلیط سینما: 22 رینگت (5.28 دلار)
- ایاب و ذهاب: 25رینگت ( 6 دلار)
- مجموع روز هفتم: 136 رینگت (32.64 دلار)
پنج شنبه 7 آذر 98
امروز آخرین روز کامل سفر ما بود تصمیم داشتیم خریدهایمان را تمام کنیم و شب به دیدن برجهای دوقلو برویم. صبح اول به خیابان بوکیت بینتنگ رفتیم و بعد از آنجا به مرکز خرید میدولی رفتیم ناهار هم از یک فست فود داخل مرکز خرید میدولی همبرگر خوردیم.
تصویر 53: ناهار
ساعت حدود 6 به هتل رسیدیم. بعد از کمی استراحت به مرکز خرید پاویلیون رفتیم. کمی طول کشید تا پلی که به برجهای دوقلو میرسید را پیدا کنیم. این پل در قسمت فودکورت و در طبقه سوم قرار داشت. حدود یک ربع پیاده تا برجهای دوقلو راه بود. پل به ورودی آکواریوم میرسید. بعد از گذشتن از آکواریوم به محوطه برجها رسیدیم. بزرگترین و قشنگترین درخت کریسمس را آنجا درست کرده بودند؛ وقتی رسیدیم رقص فواره شروع شده بود. روی پلهها نشستیم و به تماشای فوارهها مشغول شدیم. سر هر نیم ساعت رقص فواره به مدت حدوداً یک ربع اجرا میشود. بعد از اینکه نمایش اول تمام شد به داخل برجها رفتیم و کمی گشتیم و دوباره به کنار فوارهها رفتیم و حدود نیم ساعت رقص را تماشا کردیم و به هتل برگشتیم در مسیر برگشت به مکدونالد رفتیم و شام خوردیم.
تصویر 54: برجهای دوقلو
تصویر 55: درخت کریسمس کنار برجهای دوقلو
تصویر 56: رقص فوارهها
تصویر 57: شام مکدونالد
جمعه 8 آذر 98
امروز چون روز برگشت بود و تمام جاهایی که میخواستیم ببینیم را دیده بودیم برنامه خاصی نداشتیم و به گشتن در اطراف هتل پرداختیم ساعت 5 قرار داشتیم که به دنبالمان بیایند و باز هم مثل قبل یک ماشیان شخصی به دنبالمان آمد و خیلی راحت به فرودگاه رفتیم. در داخل فرودگاه به دنبال Tax Free گشتیم و پرس و جو هم کردیم ولی پیدا نکردیم. پرواز ساعت 12 شب بود. پرواز برگشت هم پرواز خوب و راحتی بود و پذیرایی داخل هواپیما از پرواز رفت بهتر بود. ساعت حدود 4 به فرودگاه رسیدیم و بعد از گرفتن چمدانها به توصیه راننده تپسی مسیر رفت گوش کردیم و به قسمت پروازهای خروجی رفتیم و آنجا درخواست اسنپ کردیم و با 30 هزار تومان اسنپ گرفتیم و به خانه رسیدیم.
تصویر 58: پذیرایی داخل هواپیما
تصویر 59: پذیرایی داخل هواپیما
و این طوری بود که سفر هیجان انگیز و جذاب ما تمام شد. کل هزینه ما برای 2 نفر حدود 1000 دلار شد؛ که 36 دلار هزینه ایاب و ذهاب، 110 دلار هزینه خورد و خوراک، 150 دلار هزینه تفریحات و 20 دلار هزینه های اجباری (مالیات هتل و شارژ سیم کارت) شد.
نویسنده: بهاران