خاطرات فراموش نشدنی اولین سفر اروپایی ما به یونان و ايتاليا (قسمت چهارم)

4.5
از 25 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
این دو منطقه، زیباترین دردانه‌های اروپا هستند! +تصاویر

 

ادامه خاطرات فراموش نشدنی اولین سفر اروپایی ما به یونان و ايتاليا (قسمت چهارم)

« سفر همینش خوب است. اینکه بدانی چه کسانی به تو نزدیک‌ترند وقتی این‌قدر از آنها دوری ... »    فریبا وفی (کتاب: ماه کامل می‌شود)

 

روز یازدهم: سه‌شنبه 12 تیرماه 1397 (یوفیزی گالریا، کلیسای Chisa San Fiernze، کلیسای Badia Fiorentina، قطار سریع‌السیر فلورانس به میلان، هتل آریستون، میدان دومو)

من صبح خیلی زود از خواب برخاسته و وسایل را جمع کردم. آقای همسر هم 2 عدد بلیط قطار سریع‌السیر فلورانس به میلان برای ساعت 17:00 عصر را (به مبلغ 56 دلار برای هر نفر باضافه 5 دلار برای هزینه پردازش سفارش و باضافه 14 دلار هزینه کمک‌های ریلی!) جمعاً برابر 131 دلار (و برای ما با کارمزد تبدیل، 114.98 یورو) خریدند (البته شب قبل قیمت پایه بلیط هر نفر 48 دلار بود!!). وسایل را داخل لابی آپارتمان گذاشته و کلید را موقع خروج روی کانتر قرار داده و به صاحب آپارتمان اطلاع دادیم که ساعت 4 عصر برای بردن چمدان‌ها برمی‌گردیم. ساعت 7:25 به محوطه یوفیزی گالریا رفتیم که حدود 15 نفر قبل از ما در صف ایستاده بودند. من در صف ایستادم و همسرجان برای خرید صبحانه به همان کافه دیروزی رفتند. قیمت دو عدد شیرینی و یک لیوان چای و یک لیوان اسپرسو را 6.4 یورو  حساب کرده بود (تقریباً یک سوم قیمت دیروز که همانجا همین صبحانه را مِیل کردیم!!). تا ساعت 8 که مسئول گالری بیاید، ما از فرصت استفاده کرده و صبحانه را توی صف مِیل کردیم. ساعت 8 چند نفر خانم با لباس متحدالشکل آمده و صف را که حالا خیلی طولانی شده بود، منظم کرده و 15 دقیقه بعد اجازه ورود برای خرید بلیط دادند. ما دو عدد بلیط 20 یورویی خریده و وارد موزه شدیم. اولین بخش به آثار حجمی- تجسمی یک هنرمند معاصر به نام فریتز کوینگ اختصاص داشت که بخش عمده آن از فلز ساخته شده بودند و در عین سادگی شما را به فکر فرو می‌برد. سپس به یک سالن رفتیم که از سردیس‌های سنگی متعلق به قرون 14 تا 16 میلادی تشکیل شده بود. در بسیاری از حدود 35 تالار بعدی، آثار نقاشی بزرگانی چون گیوانی دی پائولو، بوچیلی، میکل آنژ، لئوناردو داوینچی، دومینیکو پویلو، تیزانو وچیئولو، کاراواگیو و ... به نمایش گذاشته شده بود که بسیار زیبا و دیدنی بودند. قسمت عمده‌ای از این آثار نقاشی به قرون 13 تا 16 میلادی اختصاص داشت. آثاری چون تابلوی نقاشی «حضرت مریم و کودکش» اثر گیوانی، تابلوی نقاشی «بشارت» اثر خلاقانه لئوناردو داوینچی، تابلوی «خانواده مقدس» اثر میکل آنژ همگی از دلایل توجه ويژه به یوفیزی گالریا هستند. در طبقه آخر هم یک رستوران روباز طراحی شده بود که دید خوبی به برج ساعت و قصر ووچیو داشت. بازدید ما از این مجموعه حیرت‌انگیز نزدیک به 4 ساعت به طول انجامید و واقعاً مبهوت از این همه زیبائی از آن خارج شدیم.

 1.jpg

تصویر 1 : آثار حجمی- تجسمی هنرمند معاصر فریتز کوینگ

 2.jpg

تصویر 2 : تابلو آثار سنگی در موزه

 3.jpg

تصویر 3 : نمائی از نقاشی‌های روی سقف با حاشیه نگاری‌های چوبی

 4.jpg

تصویر 4 : نبرد هرکول و نسوس

Jj7goSZCGpNBzSyaHvVRc00lg5KG18wI08cXmDbE.jpeg

تصویر 5 : نمائی از فضای عمومی یوفیزی گالریا

 6.jpg

تصویر 6 : نمونه‌ای از اتاقها و سقف یوفیزی گالریا

 7.jpg

تصویر 7 : بخشهائی از تزئینات روی دربهای واقعی قدیمی (نقاشی مریم و کودکش اثر گیوانی دی پائولو به سال 1445 میلادی)

 20180703_093937.jpg

تصویر 8 : نقاشی معروف حضرت مریم و کودکش اثر گیوانی به سال 1426 میلادی

 9.jpg

تصویر 9 : تابلوی معروف بشارت اثر خلاقانه لئوناردو داوینچی متعلق به سال 1475 میلادی

qS1zj5cRq6Nrpp1S7qA3IgAvEAnGwH35PWcUls07.jpeg

تصویر 10 : تابلوی خانواده مقدس اثر میکل آنژ

 11.jpg

تصویر 11 : یکی از سالنهای یوفیزی گالریا با نقاشی‌های طلاکوب روی دیوارها و سقف

 12.jpg

تصویر 12 : نمونه‌ای از سالنهای نمایش نقاشی و تندیس و سردیس‌های یوفیزی گالریا- رستوران با محوطه باز

بعد از کمی قدم زدن در اطراف به موزه‌ای که به نظر موزه مردم شناسی بود، رسیدیم ولی چون هیچ توریستی آنجا نبود و باجه بلیط فروشی هم خالی بود و البته 10 یورو هم هزینه داشت لذا از بازدید کامل آن صرفنظر کردیم. سپس به کلیسای Chisa San Fiernze که از نظر ساختمانی و نقاشی‌ها با سایر کلیساها فرق داشت رفتیم که بازدید ما از آن 15 دقیقه به طول انجامید. ستونهای داخلی این کلیسا با سیمان‌بُری تزئین شده بود و از رنگ قرمز در آن زیاد استفاده کرده بودند. نوع نقاشی‌ها و مجسمه‌های آن هم بیشتر به حضرت عیسی مربوط بود. کلیسای
Badia Fiorentina مقصد بعدی ما بود که بازدید از آن هم 15 دقیقه شد. کنار ساختمان اصلی این کلیسا هم یک مناره مانند وجود داشت که متوجه نشدم، چیست؟ مراسم خاص عبادی هم در داخل کلیسا در حال برگزاری بود. سپس در حالی که واقعاً خسته بودیم از جلوی موزه دانته عبور کرده و در آن نزدیکی به یک اسنک بار برای صرف ناهار رفتیم. انواع پیتزا، اسنک، ساندویچ، سالاد، پاستا و ... را آماده و در یخچال‌های ویترینی چیده بودند که ما یک پیتزا و اسنک و نوشابه به 16.9 یورو سفارش دادیم و خیلی خوشمزه بود.

 13.jpg

تصویر 13 : موزه مردم شناسی فلورانس

 14.jpg

تصویر 14 : نمای خارجی و درب ورودی کلیسای Chisa San Fiernze

 15.jpg

تصویر 15 : تزئینات داخلی کلیسای Chisa San Fiernze

 16.jpg

تصویر 16 : نمای خارجی و درب ورودی کلیسای Badia Fiorentina

 17.jpg

تصویر 17 : تزئینات داخلی کلیسای Badia Fiorentina

 18.jpg

تصویر 18 : موزه دانته

 19.jpg

تصویر 19 : اسنک بار

 20.jpg

تصویر 20 : ناهار انتخابی ما

 21.jpg

تصویر 21 : مغازه فروش گوشت خشک شده نمک سود- اسبهای زیبای درشکه سوار

در ادامه مسیر به میدان جمهوری رفته و به تماشای مغازه‌های اطراف آنجا که قیمتهای نسبتاً مناسبی داشتند، مشغول شدیم. نتیجه این بازدید خرید چند عدد شال زیبا برای خودم و سوغات شد. مقصد بعدی ما کلیسای San Lorenzo بود. به آن سمت که می‌رفتیم، بوی چرم از مغازه‌ها کل پیاده‌رو را فرا گرفته بود و نمی‌شد براحتی از اینجا دست خالی برگشت! آن‌قدر مشغول تماشای مغازه‌ها شدم که در یکی از آنها نتوانستم خودم را کنترل کنم و یک کیف چرم اصل با قیمت نجومی خریدم. بدین ترتیب، برنامه بازدید از کلیسای San Lorenzo و آکادمیا گالریا (برای بازدید از مجسمه معروف داوود اثر فاخر میکل آنژ) فدای خرید شد و بعد از آن به آپارتمان برگشتیم. پس از تحویل چمدانها، صاحب آپارتمان برای ما یک تاکسی تلفنی هماهنگ کرد، تاکسیمتر تاکسی روی آیینه آن طراحی شده بود که ایده جالبی بود. فقط 10 دقیقه بعد با پرداخت 11.7 یورو در ایستگاه راه‌آهن پیاده شدیم.

 22.jpg

تصویر 22 : میدان جمهوری

 23.jpg

تصویر 23 : کلیسای San Lorenzo

 24.jpg

تصویر 24 : دوچرخه توزیع کتاب و مجله شکلات فروشی

 25.jpg

تصویر 25 : نمونه‌ای از مینی‌بوس حمل و نقل عمومی فلورانس - تاکسیمتر روی آیینه تاکسی

حدود 20 دقیقه بعد، قطار در ایستگاه فلورانس توقف کرد و ما بلافاصله سوار شدیم. به صندلی‌های خودمان که رسیدیم، آقای جوانی بسمت صندلی روبروی همسرجان آمد و به فارسی گفت: سلام!   موقعی که من در حال سوار شدن بودم، آقای همسر من را صدا زده و در بالا بردن چمدان به من کمک کرده بودند و ایشان فهمیده بود که ما ایرانی هستیم. ایشان آنچنان از دیدن دو هموطن به وَجد آمده بود که فوری خودش را معرفی کرد و دقیقاً تا میلان به طور یک نفس و بمدت 100 دقیقه صحبت کرد. هرچند این همصحبتی کاملاً اجباری بود (زیرا ما می‌خواستیم در مدت سفر تا میلان، کمی استراحت کنیم!) ولی این آشنایی هم نکات جالبی داشت. ایشان از اهالی استان گلستان بود و چون بعد از اخذ لیسانس مهندسی در ایران نتوانسته بود شغل مناسبی پیدا کند لذا تصمیم گرفته بود که در ایتالیا به تحصیل مجدد بپردازد و خیلی راحت ویزای تحصیلی در رشته معماری گرفته بود. بعد از یک ترم تحصیل، متوجه شده بود نمی‌تواند براحتی با دانشجویانی که در محیط فلورانس بزرگ شده‌اند، رقابت کند لذا تصمیم گرفته بود که کسب و کاری برای خودش راه بیاندازد. حالا بعد از 4 سال صاحب یک رستوران بود و کم کم داشت ویزای تحصیلی‌اش را به ویزای کار و اقامت دائم تبدیل می‌نمود. من به ایشان کاملاً حق دادم که نتوانسته با دانشجویان دیگر رقابت کند زیرا عملاً فلورانس یک شهر نبود، یک موزه خیلی بزرگ هنری بود که در جاهای خالی‌اش کمی شهر هم ساخته بودند! البته آقای همسر خیلی با نظر من موافق نیستند و معتقدند که ایشان می‌توانسته با تلاش بیشتر خودش را به تراز آنها برساند. ایشان از دزدی و جیب‌بُرهای فوق حرفه‌ای ایتالیا هم کلی برای ما توضیح داد و گفت که تقریباً همه ایرانیانی که برای تحصیل آنجا هستند و از جمله خودش، حداقل یک بار مورد سرقت یا کلاهبرداری واقع شده‌اند.

یکی از چیزهای جالب در مورد ایشان، این بود که خیلی بیشتر از ما که در ایران زندگی می‌کنیم در خصوص اخبار ایران اطلاع داشت و ده‌ها سایت خبری و تلگرامی ایرانی روی گوشی تلفنش بود. از این که توانسته بود آنجا پول دربیاورد و برای خانواده‌اش در ایران بفرستد هم خیلی خرسند بود و الان هم عازم یک سفر تفریحی به پاریس بود. ایشان بلیط خودش را یک ساعت قبل، از دستگاه‌های خودکار داخل ایستگاه به مبلغ 56 یورو خریده بود. به ایستگاه راه‌آهن میلان که رسیدیم چون باید سریعاً خودش را به قطار بعدی می‌رساند، فوری خداحافظی کرد و ما هم برایش سفر خوشی آرزو کردیم و سپس در میان جمعیت گم شد. ایستگاه راه‌آهن میلان شیک بود و ما که هیچ اطلاعی از قیمت تاکسی نداشتیم برای صرفه جویی در زمان؛ جلوی درب خروجی یک تاکسی تا هتل آریستون گرفتیم. راننده تاکسی که به خوبی هتل آریستون را می‌شناخت، شروع به حرکت کرد و حدود 15 دقیقه بعد با مبلغ بسیار مناسب 11 یورو ما را در جلوی هتل پیاده نمود. بوضوح شهر میلان نسبت به رُم و فلورانس مدرن‌تر بود. بسیاری از ساختمانها، خودروها و فروشگاه‌ها در طول مسیر شیک و لوکس بودند.

 26.jpg

تصویر 26 : نمونه بلیط قطار اینترنتی و بلیط تهیه شده از دستگاه‌های خودکار

KOJLFFkrUzEfZINDvM6wXnym04k5lOlRLpUsZcCb.jpeg

تصویر 27 : ایستگاه راه‌آهن میلان

 28.jpg

تصویر 28 : مسیر داخل شهر میلان از داخل تاکسی

 29.jpg 

تصویر 29 : اتاق ما در هتل آریستون

 30.jpg

تصویر 30 : حمام و تختخواب هتل آریستون

با ارائه برگه رزرو بوکینگ و پاسپورتها به رسپشن هتل، سریعاً اتاق ما تعیین و تحویل شد. هتل آریستون کاملاً بازسازی شده و هم به لحاظ ساختمانی و هم به لحاظ تجهیزات و امکانات داخل اتاق و لابی و ... در حد یک هتل 4 ستاره بود بويژه آن که در فاصله حدوداً 5 دقیقه پیاده‌روی تا میدان دومو هم بود. سریعاً چمدانها را بازکرده و یک قهوه و بیسکویت در اتاق میل کرده و بلافاصله از هتل بیرون زدیم. فروشگاه‌های لوکس لباس و کیف و کفش و اغذیه فروشی در مسیر تا میدان دومو وجود داشت و تفاوت مشهودی با شهرهای قبلی داشت. بوضوح می‌توان درک نمود که از نظر اقتصادی مردم در شهر میلان متمول‌تر از رُم، پیزا و فلورانس بوده و توجه به مُدگرایی و زندگی لوکس بیشتر بود. به دومو رسیدیم و اولین قاب فوق‌العاده زیبا از آثار تاریخی میلان رخ نمود. نمای سنگی تحسین برانگیز آن که از مجسمه‌های سنگی بسیار زیادی تشکیل شده و یکی که از همه بلندتر بود هم دارای یک چراغ روشنایی منحصربفرد بود. مجموعه آثار تاریخی دومو از کلیسای جامع دومو، تراس فوقانی، محوطه باستانی شناسی و موزه دومو تشکیل می‌شود. برای بازدید از تراس فوقانی هم امکان بالا رفتن از طریق راه پله و هم امکان استفاده از آسانسور وجود دارد و قیمت بلیط آن 4 یورو تفاوت دارد ولی توصیه شده که از آسانسور استفاده نمایید.

بلیط معمولی کل مجموعه با آسانسور 16 یورو و از راه پله 12 یورو است که اگر بلیط ورود سریع (بدون صف) را بخواهید این مبلغ به 25 و 22 یورو افزایش خواهد یافت. چون به تفکیک حالتهای زیادی از شرایط تهیه بلیط وجود دارد و همچنین ساعات کاری بخشهای مجموعه دومو متفاوت است، من بروشور کامل مجموعه را برایتان می‌گذارم. گالری امانوئول دوم در مجاورت دومو هم یک مجموعه تجاری است که از فروشگاه‌های مدرن متعلق به برندهای معتبر جهانی بويژه در زمینه پوشاک و کیف و کفش تشکیل شده است. در حالی که ما فقط می‌توانستیم محصولات را از پشت ویترین فروشگاه‌ها نظاره کنیم ولی اعراب و ژاپنی‌ها بشدت مشغول خرید بودند! به نظر من، قیمت‌ها اینجا از رُم و فلورانس گران‌تر هستند. بعد از یکی دو ساعت که خودمان را اینجا سرگرم نمودیم، برای شام به رستوران مک دونالد پشت این گالری رفته و یک پکیج مرغ سوخاری به مبلغ 12.1 یورو سفارش دادیم که انصافاً خوشمزه بود ولی کیفیت آن در حد غذایی که در مک دونالد رُم خوردیم هم نبود. تا آخر شب در اطراف مجسمه امانوئل دوم نشسته و به موسیقی نوازندگان محلی گوش فرا داده و لذت بردیم.

 31.jpg

تصویر 31 : فروشگاه‌های لوکس لباس در مسیر هتل تا میدان دومو

 32.jpg

تصویر 32 : مجموعه آثار تاریخی دومو

 33.jpg

تصویر 33 : نمای بخشهای مختلف دومو

 34.jpg

تصویر 34 : گالری امانوئل دوم مرکز برندهای معتبر بويژه لباس و کیف و کفش در مجاورت دومو

 35.jpg

تصویر 35 : حالتهای مختلف و قیمت بلیط آثار تاریخی دومو

 36.jpg

تصویر 36 : شام در رستوران مک دونالد مجاور میدان دومو

 

روز دوازدهم: چهارشنبه 13 تیرماه 1397 (کلیسای جامع دومو، تراس دومو، قلعه اسفروزسکو، پارک سمپایون، طاق نصرت صلح، موزه و تئاتر آلا اسکالا، موزه داوینچی، کلیسای سانتا ماریا دلا گرازیه)

چون دل نگران شلوغی مجموعه دومو هستیم لذا صبح زود از خواب برخاسته و به عنوان اولین نفر برای صرف صبحانه به رستوران هتل می‌رویم. ما کاملاً از صبحانه راضی هستیم ولی برخی از مسافرین هتل با نارضایتی و عصبانیت رستوران را ترک می‌کنند، من نمی‌دانم که از یک هتل 3 ستاره چه انتظاری دارند؟ از رستوران مستقیم به میدان دومو رفته و قبل از ساعت 8 آنجا هستیم. برخلاف انتظار ما، هیچکس جلوی باجه بلیط فروشی نیست و حتی درب آن بسته است. آقای همسر شک می‌کند و در چند قدمی از یکی از مسئولین مربوطه سؤال می‌کند و آنها تأیید می‌کنند که درست آمده‌ایم. ساعت 8، درب از داخل باز می‌شود و ما به عنوان نفر اول وارد شده و به راحتی بلیط معمولی را برای بازدید کلیسای جامع برای دو نفر و یک نفر بازدید از تراس (همسرجان!) و یک نفر بازدید از محوطه باستانی (برای من به اجبار آقای همسر، واقعاً چقدر تفاهم داریم!) جمعاً به مبلغ 19 یورو تهیه کرده و به سمت ورودی کلیسا می‌رویم. ساعت 8:15 وارد کلیسا شده و بازدید ما از مجموعه کلیسا و تراس و موزه باستان شناسی تا 135 دقیقه بعد ادامه می‌یابد.

ستونهای سنگی بسیار مرتفع با مجسمه‌های متعدد سنگی و نور زیبای خورشید که از پشت شیشه‌های رنگی پنجره‌های مرتفع کلیسا به داخل تابیده است، فضای بسیار باشکوهی را در مقابل دیدگان ما نقاشی کرده است. در بخش انتهایی کلیسا تعداد زیادی صندلی و نیمکت برای عبادت کنندگان قرار دارد. بخشی از فضای کلیسا هم برای یادبود کاردینال‌ها اختصاص یافته است. ساختمان مهمی هم در بخش انتهایی کلیسای جامع قرار گرفته بود که محافظان اجازه نزدیک شدن به آن را نمی‌دادند ولی در زمان پایان بازدید ما برای چند دقیقه جهت استقبال از افراد مهمی که به کلیسا آمده بودند، راه بندها را برداشتند و ما هم توانستیم تا نزدیکی آن بخش برویم و چند تصویر بگیریم لیکن بلافاصله همه را متفرق کردند. این بخش به فضای یک زیرزمین ويژه راه داشت که در آن مراسم مهمی برای آن مهمانان خاص تدارک دیده شده بود. محوطه باستان شناسی در زیرزمین کلیسا هم بخشهای جذابی داشت.

 37.jpg

تصویر 37 : صبحانه هتل آریستون

 38.jpg

تصویر 38 : ستونهای مرتفع کلیسای جامع دومو

 39.jpg

تصویر 39 : نیمکتهای مخصوص عبادت کنندگان

 40.jpg

تصویر 40 : نمونه‌هائی از مجسمه‌های داخل کلیسای جامع دومو

 41.jpg

تصویر 41 : فضای داخلی کلیسای جامع دومو

 42.jpg

تصویر 42 : یادبود کاردینال‌

 43.jpg

تصویر 43 : اسامی یادبود و محل نگهداری آب مقدس

 44.jpg

تصویر 44 : ساختمان مهمی در بخش انتهایی کلیسای جامع که به فضای یک زیرزمین ويژه راه داشت

 45.jpg

تصویر 45 : محوطه باستان شناسی مجموعه دومو در طبقه زیرزمین کلیسای جامع

بعد از آن آقای همسر پیشنهاد دادند که من به محوطه باستان شناسی بروم و ایشان به تراس و نیم ساعت بعد مجدداً داخل کلیسا هم را ملاقات کنیم. لیکن من ترجیح دادم که در همانجا بمانم و این همه ستونها و مجسمه‌های زیبا را یک بار دیگر از نو ببینم لذا پیشنهاد دادم که ایشان هر دو بخش بعدی را به تنهایی ببینند! ایشان عاشق دیدن همه اجزای مکان‌های دیدنی است ولی من ترجیح می‌دهم گاهی در برخی از مکان‌ها بمانم و تأمل بیشتری در مورد آنها داشته باشم یا این که بنشینم و به جزئیات رفتارهای مردم نگاه کنم و یا از موسیقی خیابانی یا موسیقی مراسم‌های خاص لذت ببرم. از این بابت روحیات‌مان گاهی در تعارض قرار می‌گیرد و حتی ممکنست کار به مشاجره هم بکشد البته به نظرم همین تفاوت‌ها است که زندگی را جذاب و شیرین می‌کند. سرستونهای سنگی نمای خارجی کلیسا از تراس مجموعه، هنر و دقت سازندگان را به رُخ می‌کشید. به هر کدام از این مجسمه‌ها یک کابل و آنتن جهت جلوگیری از سرقت نصب شده است.

 46.jpg

تصویر 46 : نحوه ساخت و مرمت سرستونهای نمای کلیسای جامع دومو

 47.jpg

تصویر 47 : سرستونهای نمای کلیسای جامع دومو از تراس مجموعه

 48.jpg

تصویر 48 : بلندترین سرستون در نمای خارجی کلیسای جامع که در شب، پرژکتور روشنایی اختصاصی دارد

 49.jpg

تصویر 49 : مجسمه امانوئل دوم سوار بر اسب در میدان دومو

 50.jpg

تصویر 50 : گالری امانوئل دوم

 

سپس وارد میدان دومو شده و در اطراف مجسمه امانوئل دوم سوار بر اسب کمی به نوای موسیقی نوازندگان خیابانی گوش سپرده و بعد از طریق گالری امانوئل دوم به میدان پشت آن رفتیم. وسط میدان یک مجسمه بزرگ از لئوناردو داوینچی قرار داشت و البته در خروجی گالری از طرف میدان هم یک موزه با نام او قرار داشت که ما نرفتیم. دقيقاً روبروی مجسمه وسط میدان، ساختمان معروف تئاتر آلا اسکالا قرار دارد که تصمیم گرفتیم وارد آن شویم. نگهبان مجموعه از ورود ما بدلیل نداشتن بلیط ممانعت نمود و گفت: الان وسط نمایش است و شما نمی‌توانید وارد شوید. پرسیدم که چگونه بلیط تهیه کنیم؟ پاسخ داد: بلیطها تا 2 هفته بعد، از قبل فروخته شده است ولی بعد از پایان نمایش از ساعت 13 تا 14 بازدید عمومی از طریق ورودی موزه به فضای سالن امکان پذیر است. در مجاورت سالن، موزه آلا اسکالا قرار داشت که با خرید دو عدد بلیط 9 یورویی وارد آن شدیم. تندیس، سردیس، مجسمه، تابلوهای نقاشی، ابزارهای موسیقی و تئاتر در بخشهای مختلف موزه به زیبایی گنجانده شده بودند. یک بخش ويژه هم به کارهای روسینی اختصاص یافته بود. در طبقه فوقانی هم یک بخش نمایش فیلم وجود داشت که تاریخچه تئاتر ایتالیا را مرور می‌کرد. بازدید ما از موزه یکساعت به طول انجامید. سپس با استفاده از گوگل مپ بسمت قلعه اسفروزسکو حرکت کردیم و 15 دقیقه بعد در ورودی آن قرار داشتیم. در طول مسیر به اتوبوسهای گردشگری میلان برخوردیم که برای ما کاربردی نداشت. برخی از ساختمانهای مدرن امروزی با همان سبک معماری قدیمی در طول مسیر هم نماهای جذابی داشتند.

 51.jpg

تصویر 51 : مجسمه بزرگ لئوناردو داوینچی وسط میدان پشت گالری امانوئل دوم

 52.jpg

تصویر 52 : ابزار و مجسمه‌های داخل موزه آلا اسکالا

 53.jpg

تصویر 53 : بخش نمایش فیلم موزه آلا اسکالا

 54.jpg

تصویر 54 : اتوبوسهای گردشگری میلان

 55.jpg

تصویر 55 : ساختمانهای واقع در مسیر بسمت قلعه اسفروزسکو (Sforzesco Castle)

قلعه اسفروزسکو به صورت نفوذناپذیری اجرا شده بود حتی در لایه خارجی، یک فضای کانال مانند احداث شده بود که بتوان با پرکردن آن از آب جلوی ورود دشمن را سد نمود. قلعه دارای بخشهای متعدد داخلی از جمله چند موزه بود ولی من حوصله بازدید دقیق آن را نداشتم چون دل توی دلم نبود که به سالن تئاتر آلا اسکالا برگردم و داخل آن را از نزدیک ببینم. بعد از یک بازدید سریع و سَرسَری از قلعه وارد فضای پارک Sempione شدیم. این پارک بسیار بزرگ بود و دارای یک دریاچه با چندین کانال انشعاب آب، آکواریوم، يک موزه با طراحی ایتالیایی و ... بود. مردم در گروه‌های چند نفره روی چمنها و در فضای آرامش‌بخش پارک در حال استراحت و لذت بردن از طبیعت بودند. بعد از دریاچه، طاق نصرت صلح (Arco della Pace) قرار داشت که دروازه ورودی شهر میلان در گذشته بوده است. ما در حال رفتن بسمت آن بودیم که یک خودروی پلیس در کنار چند جوان توقف و با یک عملیات ضربتی، سریعاً آنها را دستگیر و با برخوردی نسبتاً خشن سوار خودرو نمود و رفت. با دیدن این صحنه، بدلیل خلوتی آن محدوده کمی ترسیدیم و تصمیم گرفتیم که مسیر را ادامه ندهیم و طاق نصرت صلح را فقط از دور نظاره کرده و برگردیم. در مسیر برگشت از یک فروشگاه داخل پارک، یخ در بهشت خریدم به قیمت هر لیوان بزرگ 5 یورو که واقعاً در آن گرمای ظهر چسبید. کل بازدید ما از قلعه و پارک 45 دقیقه به طول انجامید ولی پتانسیل یک بازدید 3 ساعته را هم داشت.

 56.jpg

تصویر 56 : قلعه اسفروزسکو

 57.jpg

تصویر 57 : Sforzesco Castle

 58.jpg

تصویر 58 : پارک Sempione

 59.jpg

تصویر 59 : طاق نصرت صلح

 60.jpg

تصویر 60 : یخ در بهشت

وقتی به موزه آلا اسکالا رسیدیم ساعت 13:15 شده بود و براحتی وارد محوطه ورودی سالن تئاتر از طبقه دوم شدیم. فضا بسیار زیبا طراحی شده بود. همانطور که قبلاً هم در ابتدای سفرنامه توضیح دادم، این فضا برای لحظاتی من را به خاطرات دوران نوجوانی پرتاب کرد و بعد از آن حس فوق‌العاده‌ای داشتم. میلانی‌ها با حفظ رونق در این سالن تئاتر به نوعی اهمیتی که برای هنر قائل هستند را به نمایش گذاشته بودند. آدرس وبسایت رسمی تئاتر و موزه آلا اسکالا www.teatroallascala.org است و برای پیش خرید بلیط می‌توانید به وبسایت www.milanticketsopera.com مراجعه نمایید. افسوس که سفر ما عجله‌ای شد و نتوانستم از قبل بلیط یک تئاتر را هماهنگ کنم. بازدید شورانگیز من از تئاتر آلا اسکالا حدود 45 دقیقه طول کشید.

 61.jpg

تصویر 61 : ساختمان معروف تئاتر آلا اسکالا

 62.jpg

تصویر 62 : طراحی سالن ورودی به طبقه دوم تئاتر آلا اسکالا

 63.jpg

تصویر 63 : وبسایت تئاتر و موزه آلا اسکالا

سپس با راهنمایی یک خانم ایتالیایی به سمت ایستگاه مترو در چند قدمی تئاتر حرکت کردیم تا به موزه اصلی لئوناردو داوینچی برویم که محل نگهداری تابلوی نیمه کاره «شام آخر» است. داخل ایستگاه مترو هیچ باجه فروش بلیطی وجود نداشت و همه مردم هم کارت داشتند و براحتی از گیت عبور می‌کردند. به سختی متوجه شدیم که باید از یکی از فروشگاه‌های داخل ایستگاه بلیط 1.5 یورویی مترو را خریده و به همان روش مرسوم روی آن اعتبار درج کنیم. بعد از خروج از ایستگاه مقصد، با استفاده از نقشه گوگل مپ؛ خودمان را به محل موزه رساندیم. داخل موزه بسیار خلوت بود و ما خیلی خوشحال شدیم. وقتی از خانم قدبلند مسئول موزه درخواست خرید بلیط کردیم، با تعجب گفت: بلیط فقط از طریق تماس تلفنی و آن هم بعد از 3 هفته آینده قابل خرید است! سیستم‌شان جالب بود باید تلفنی بلیط را رزرو کرده و بعد از پرداخت هزینه آن، ساعت دقیق و روز حضور شما برای بازدید از موزه به شما تأیید می‌شود. 15 دقیقه قبل از زمان مقرر باید در محل موزه حاضر و فقط نیم ساعت می‌توانید بازدید داشته باشید که آن هم با حضور و همراهی مسؤلین آنجا است. پس از خروج از موزه، کمی در سایه ساختمان مقابل آنجا استراحت کردیم تا موعد باز کردن درب کلیسای سانتا ماریا دلا گرازیه (کلیسای مُدَور) برسد. تزئینات داخلی این کلیسا از ترکیب گچ‌بُری و رنگ انجام شده بود که با بسیاری از کلیساهای قبلی متفاوت بود البته کلیسا در حال بازسازی اجزای داخلی بود. سپس در لابلای کوچه‌ها پس کوچه‌های شهر میلان خودمان را رها کرده و بسمت هتل حرکت کردیم. از فروشگاه‌های داخل مسیر هم کمی سوغات و شکلات خریدیم.

 64.jpg

تصویر 64 : ایستگاه مترو میلان به همراه نمونه بلیط و نقشه آن

 65.jpg

تصویر 65 : تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی

 66.jpg

تصویر 66 : کلیسای سانتا ماریا دلا گرازیه

 67.jpg

تصویر 67 : گچبُری کلیسای سانتا ماریا دلا گرازیه

 68.jpg

تصویر 68 : شیرینی و شکلات فروشی نزدیک میدان دومو

 69.jpg

تصویر 69 : فروشگاه‌های لباس و کفش و کیف

وارد یکی از شعب رستوران زنجیره‌ای EAT ME & GO شده و یک غذای ایتالیایی شبیه لازانیا و یک ساندویچ ایتالیایی با نوشابه به مبلغ 20.2 یورو سفارش دادیم که انصافاً هر دو خیلی خوشمزه بود. این رستوران بستنی، کیک و آبمیوه و میوه خرد شده و قهوه و ... هم سرو می‌نمود. بعد از آن به هتل برگشته و کمی استراحت نموده و چمدانهای‌مان را آماده کردیم. سپس به میدان دومو آمده و ساعتی را در محوطه اطراف مجسمه امانوئل دوم به موسیقی خیابانی گوش فرا داده و آخر شب به هتل برگشتیم.

 70.jpg

تصویر 70 : رستوران زنجیره‌ای EAT ME & GO

 71.jpg

تصویر 71 : بخش بستنی، شیرینی و میوه رستوران EAT ME & GO

 72.jpg

تصویر 72 : انواع غذاهای آماده رستوران EAT ME & GO

 73.jpg

تصویر 73 : غذای انتخابی ما در رستوران EAT ME & GO

 

روز سیزدهم: پنج‌شنبه 14 تیرماه 1397 (موزه دومو، کلیسای سن گوتاردو، فرودگاه مالپنزا میلان، پرواز میلان-دوحه-تهران)

چون ساعت بازدید از موزه دومو 10 صبح است لذا صبح کمی بیشتر خوابیده و بعد از صرف صبحانه هتل، تقاضای آزمایشی یک تاکسی از اپلیکیشن اوبر به مقصد فرودگاه نمودیم، در کمال تعجب مبلغ را بین 200 تا 220 یورو نمایش داد که برق از سرمان پرید. گزینه دیگر استفاده از خط تراموا در ایستگاه نزدیک هتل به مقصد ایستگاه راه‌آهن مرکزی میلان و سپس از آنجا استفاده از قطار حومه‌ای سریع‌السیر تا فرودگاه بود که هزینه آن حدود 30 یورو برای 2 نفر می‌شد. سپس به رسپشن هتل رفته و از مسؤل آنجا در خصوص راه‌های دسترسی به فرودگاه سؤال نمودیم که ایشان هم همان مسیر ریلی مورد نظر خودمان را پیشنهاد داد و گفت: حدود 2 ساعت هم باید برای آن زمان در نظر بگیرید چون فرودگاه مالپنزا حدود 70 کیلومتری شهر است و بزرگترین فرودگاه میلان محسوب می‌شود. من از ایشان در خصوص قیمت تاکسی اوبر سؤال کردم و ایشان مبلغ 200 یورو را تأیید نمود و سپس گفت اگر می‌خواهید هزینه زیاد تاکسی را بپردازید می‌توانید از سرویس تاکسی طرف قرارداد هتل استفاده کنید. ایشان توضیح داد که هتل آریستون با یک شرکت خصوصی تاکسیرانی قرارداد دارد که سرویس اختصاصی به همه فرودگاه‌های میلان را  به مبلغ ثابت 100 یورو ارائه می‌کند. بعد از مشورت با آقای همسر تصمیم گرفتیم که برای اطمینان و راحتی بیشتر از همین سرویس تاکسی مخصوص هتل استفاده کنیم لذا از مسئول رسپشن درخواست کردیم که یک تاکسی برای ساعت 12:15 ظهر برای ما رزرو نماید و بعداً توضیح می‌دهم که چقدر شانس‌مان گفت که این تصمیم را گرفتیم. شب گذشته باران باریده بود و هوا بسیار مطبوع بود. آرام آرام به سمت میدان دومو حرکت کرده و در طول مسیر هم چند نماد شهر میلان را خریدم که از 3 تا 15 یورو قیمت داشت. رأس ساعت 10 درب موزه باز شد و ما جزء اولین نفرات وارد شدیم. بخش اول موزه به مجسمه‌های سنگی و تندیس‌ها اختصاص داشت که نور عمومی آن کم و نورپردازی فقط روی مجسمه‌ها انجام شده بود. مجسمه‌هایی از اشخاص مشهور، از نحوه پوشش مردم، از نحوه شکنجه یا اعدام مخالفین و ... که بسیار جذاب بود. کنده‌کاری روی سنگ هم بخش دیگری از موزه را تشکیل می‌داد. بخش بعدی به نقاشی روی شیشه‌های رنگی با محوریت موضوعی زندگی حضرت مسیح بود. از اینجا یک راه فرعی به طرف کلیسای کوچک سن گوتاردو هم وجود داشت که داخل آن خیلی خاص نبود. بازدید ما از این موزه زیبا نزدیک به 100 دقیقه به طول انجامید و سپس به هتل برگشته و اتاق را تحویل دادیم.

 74.jpg

تصویر 74 : مجسمه‌های سنگی موزه دومو

 75.jpg

تصویر 75 : نقاشی روی شیشه‌های رنگی (شبیه هنر ویترای) در موزه دومو

 76.jpg

تصویر 76 : اشیا و نقاشی‌های قدیمی موزه دومو

 77.jpg

تصویر 77 : تندیس‌های سنگی موزه دومو

 78.jpg

تصویر 78 : کنده‌کاری روی سنگ با قاب چوبی

 79.jpg

تصویر 79 : نقاشی‌های دیواری موزه دومو

 80.jpg

تصویر 80 : کلیسای سن گوتاردو

ساعت 12:10 یک تاکسی مرسدس با یک راننده بسیار مؤدب دنبال‌مان آمد و با عبور از فضای شهر و گذر از میان مناطق صنعتی اطراف شهر میلان تقریباً 50 دقیقه بعد به ترمینال 2 فرودگاه مالپنزا رسیده و مقابل ورودی 18 آن که به هواپیمایی قطر اختصاص داشت، پیاده شدیم. با توجه به بزرگی فرودگاه و تعدد ورودی‌های دسترسی به سالنها، آمدن با سیستمهای حمل و نقل عمومی می‌توانست کمی دردسرساز باشد (بالاخره بابت 100 یورو کرایه تاکسی باید به خودمان دلداری بدهیم!). وارد سالن که شدیم ملاحظه کردیم، کانتر پرواز دوحه باز شده و در دو بخش در حال پذیرش مسافر هستند. یک صف طولانی به افرادی اختصاص داشت که کارت پرواز نداشتند و به خصوص تعداد زیادی از اتباع هند در آن دیده می‌شد. صف دوم به افرادی اختصاص داشت که کارت پرواز خود را به صورت آنلاین دریافت کرده بودند و خلوت بود. خوشبختانه چون ما صبح کارت پروازمان را آنلاین گرفته بودیم، زیاد معطل نشده و با نشان کُد مربوطه از روی گوشی سریعاً پذیرش و کارت پرواز هر دو پرواز را دریافت نمودیم. آقای همسر پیشنهاد دادند که علیرغم اینکه الان تا زمان پرواز بیش از 3 ساعت وقت داریم ولی چون فرودگاه ناآشنا و خیلی بزرگ است لذا بهتر است که زودتر به بخش گیت خروجی برویم و آنجا منتظر بمانیم.

بعد از عبور از فروشگاه‌های متعدد بدون مالیات فرودگاه به بخش کنترل گذرنامه رسیدیم که دو قسمت داشت. یکی مخصوص شهروندان اروپایی و خیلی خلوت بود ضمن آنکه پیشرفت صف هم خیلی سریع بود. بخش دوم به شهروندان سایر کشورها اختصاص داشت که یک صف طولانی در بین میله‌های نظم دهنده که چند بار پیچ و تاب می‌خورد و به کندی هم پیش می‌رفت. نزدیک به 3 ساعت آنجا معطل شدیم و خدا را شکر کردیم که با تاکسی 100 یورویی آمدیم در غیر این صورت احتمال جدی وجود داشت که به پرواز نرسیم! پس از کنترل گذرنامه و درج مُهر خروج از منطقه شینگن به گیت خروجی رفته و مستقیماً وارد صف سوارشدن به هواپیما شدیم. هواپیمای قطری زودتر از موعد مقرر شروع به حرکت نمود و رأس ساعت 16:25 از باند بلند شد. حدود نیم ساعت بعد با غذای گرم نسبتاً خوبی از ما پذیرایی شد و بدلیل کاهش شدید نور داخل کابین ما ساعاتی را با دلتنگی ایتالیا به خواب رفتیم. بیش از 5 ساعت پرواز طول کشید و حوالی ساعت 23:30 به وقت محلی وارد فرودگاه قطر شدیم و فوراً به بخش ترانزیت مراجعه و بسمت خروجی پرواز تهران رفتیم و بعد از یک پرواز آرام در ساعت 4:15 بامداد جمعه 15 تیرماه وارد فرودگاه بین المللی امام خمینی شدیم.

 81.jpg

تصویر 81 : تاکسی مرسدس

3zKbYGkluSXkP2Yc9OPZpdvcB545IahHinFPsrzv.jpeg

تصویر 82 : کانتر هواپیمایی قطر به مقصد دوحه (پذیرش آنلاین)

 83.jpg

تصویر 83 : کارت پرواز ترانزیت میلان- دوحه- تهران

 84.jpg

تصویر 84 : فضای داخلی فرودگاه مالپنزا میلان

 85.jpg

تصویر 85 : نقشه فرودگاه مالپنزا میلان

 86.jpg

تصویر 86 : فروشگاه‌های بدون مالیات فرودگاه

 87.jpg

تصویر 87 : نقشه پرواز میلان به دوحه و پذیرایی آن

 88.jpg

تصویر 88 : فرودگاه حمد در کشور قطر

 89.jpg

تصویر 89 : نقشه پرواز دوحه تهران و پذیرایی آن

بعد از دریافت چمدانها و براحتی از خط سبز گمرکی عبور و به پارکینگ رفته و با پرداخت 144900 تومان هزینه آن وارد آزادراه تهران- قم- کاشان شدیم. چند ساعت بعد در استراحت‌گاه مارال ستاره در 65 کیلومتری کاشان توقف و کمی خوابیدیم. سپس یک کباب برگ و جوجه کباب با دوغ بعد از 14 روز نوش جان کردیم که مزه عالی داشت و 85000 تومان صورتحساب آن شد. حدود ساعت 4 بعدازظهر به منزل مادرم رسیده و مورد استقبال جمع خانواده قرار گرفتیم. تا آخر شب گفتگو در مورد خاطرات و اتفاقات اولین سفر اروپایی ما جمع خانواده را دور هم نگه داشته بود. از فردا زندگی به روال عادی برگشت و فقط خاطرات سفر و بخشی از قلب‌مان که در ایتالیا جا گذاشتیم برایمان باقی ماند.

 

بخش آخر سفر: ریز هزینه‌های سفر 14 روزه به یونان و ایتالیا

هزینه‌های سفر برای امور مربوط به ویزا و برای سایر اقلام ریالی جمعاً 9452100 تومان شد. هزینه‌های اصلی سفر برحسب یورو (بدون سوغات و خریدهای شخصی و ...) هم برابر 2693.83 یورو شد که با توجه قیمت ارز مسافرتی در خرداد 97 و ارز آزاد که در فروردین 97 ما خریدیم برابر 15205900 تومان می‌شود. در نهایت کل هزینه‌های ارزی و ریالی خالص مربوط به سفر ما برابر 24658000 تومان برای 14 روز جهت دو نفر گردید. ریز هزینه‌های سفر ما در قالب دو جدول و به تفکیک بشرح زیر است:

 90.jpg

تصویر 90 : هزینه‌های قبل و بعد از سفر برحسب تومان

 91.jpg

تصویر 91 : ریز هزینه‌های سفر به یونان و ایتالیا برحسب یورو

 

توصیه‌هائی برای سفر به یونان و ایتالیا:

اگر زمان شما در سفر به شهرهای آتن، رُم، فلورانس و میلان محدود است، توصیه من ناشی از تجربه شخصی برای بازدید از مکان‌های حائز اهمیت بشرح زیر است:

1- در شهر آتن بازدید از آکروپلیس، موزه آکروپلیس، موزه ملی باستان شناسی و موزه مردم شناسی را در اولویت قرار دهید. تجربه غذاهای یونانی و از جمله رستوران مانی- مانی یا رستورانهای منطقه پلاکا و قدم زدن در شب در اطراف آن را فراموش نکنید. سواحل زیبای یونان بويژه در منطقه پیاریوس ارزش یکبار دیدن را دارد ضمن آن که فروشگاه‌های مدرن لباس هم در آن منطقه وجود دارد. خرید لوازم آرایشی بهداشتی از فروشگاه‌های زنجیره‌ای هوندوس جذاب و مقرون به صرفه خواهد بود. بهترین مکان برای انتخاب هتل در مجاورت آکروپلیس یا در محدوده نزدیک به مثل طلایی حمل و نقل آتن است.

2- در شهر رُم بازدید از کولوسیوم، واتیکان، قلعه سنت آنجل، کلیسای سانتا ماریا مگیوره و موزه آن را در اولویت قرار دهید. قدم زدن در اطراف پله‌های اسپانیایی، میدان ونیزیا و فواره تروی را فراموش نکنید. بهترین مکان برای انتخاب هتل در مجاورت کولوسیوم تا میدان جمهوری یا اطراف فواره تروی خواهد بود.

3- در شهر فلورانس بازدید از یوفیزی گالریا، موزه دومو، قصر ووچیو، کلیسای سانتا ماریا نوولا (و احتمالاً آکادمیا گالریا) را در اولویت قرار دهید. قدم زدن در اطراف رودخانه را هم فراموش نکنید. خرید محصولات چرمی از فلورانس قطعاً لذتبخش و هیجان‌انگیز خواهد بود. فروشگاه‌های اطراف میدان جمهوری محصولاتی با قیمت مناسب ارائه می‌نمایند. بهترین مکان برای انتخاب هتل در محدوده میدان Piazza della Signoria تا میدان دومو است. خاطرتان باشد در فلورانس نیاز چندانی به وسایل نقلیه (عمومی) نخواهید داشت بشرطی که در این محدوده سکونت داشته باشید. در سفر به ایتالیا بازدید از موزهِ شهرِ فلورانس را هرگز از دست ندهید!

4- در شهر پیزا بازدید از برج کج پیزا و کلیسای جامع پیزا را در اولویت قرار دهید. عکاسی در حین هُل دادن برج کج پیزا از فاصله دور هم خالی از لطف نخواهد بود.

5- در شهر میلان بازدید از میدان دومو، کلیسای جامع دومو، تراس و موزه آن (و احتمالاً موزه لئوناردو داوینچی) را در اولویت قرار دهید. قدم زدن در اطراف مجسمه امانوئل دوم و نشستن روی پله‌های اطراف کلیسای دومو را هم تجربه کنید. انواع غذاهای ایتالیایی در رستوران‌های زنجیره‌ای EAT ME & GO تجربه جذابی خواهد بود.

 

توصیه‌هائی برای یک سفر خاطره‌انگیز و به یادماندنی: 

1- برای اخذ ویزا به سایت سفارت کشور مورد نظر مراجعه و دقیق فرمهای مربوطه را مطالعه و برای رفع ابهامات با مرکز راهنمایی سفارت تلفنی صحبت کنید. به حرف‌های افراد مختلف (آژانس، دارالترجمه و ... ) خیلی توجه نکنید، بهترین توصیه‌ها مواردی است که خود سفارت به وضوح توضیح داده است. دقت نمایید که هر سفارت برای خودش ضوابطی خاص دارد و ممکنست از آسمان تا زمین با سفارت دیگر فرق داشته باشد علیرغم این که هر دو ویزای شینگن صادر می‌کنند! اصلاً ناامید نباشید فقط تلاش کنید وفق خواسته‌های آنها مدارک و مستندات لازم را آماده و مطالب ضد و نقیض نداشته باشید، به احتمال قوی ویزای‌تان صادر خواهد شد.

2- قبل از سفر درخصوص مکانهای مختلف مورد علاقه خودتان از طریق سایت TripAdvisor تحقیق و مکانهای مختلف را امتیازبندی نمایید سپس بر اساس تعداد روزهای سفر از طریق سایت VisitAcity برنامه پیشنهادی گردش و تفریح استخراج نموده و نهایتاً براساس امتیازات و علایق خود آنها را گروه‌بندی نمایید. یادتان باشد که سلیقه افراد متفاوت است پس ممکنست جاهائی که ما انتخاب نمودیم از نظر شما واجد ارزش نباشد یا اولویت‌های گردش و بازدید شما فرق کند. انعطاف‌پذیری در سفر را فراموش نکنید. در صورت امکان سعی کنید از طریق سایتهای هر شهر، از زمان فعالیت موزه‌ها و مسیر حرکت حمل و نقل همگانی اطلاعات کسب نمایید.

3- همه پولها و مدارک‌تان را یکجا قرار ندهید. آدرس هتل، بیمه مسافرتی، بلیط هواپیما و قطار را روی گوشی تلفن همراه خود و همراهان هم داشته باشید. از مشکلات نترسید، بحران در سفر بخشی از ذات سفر است. حتماً قدم زدن بین مردم عادی و در کوچه پس کوچه‌های شهر و تست غذاهای محلی را به عنوان بخشی از برنامه سفرتان بگنجانید.

4- سفرنامه‌نویسی یکی از سبک‌های ادبی است که در آن شخصی که به سرزمین‌های دیگر سفر کرده، دیده‌ها، شنیده‌ها، تجربیات، رخدادها و احساساتش را درباره آن سرزمین‌ها برای آگاه کردن دیگران در قالب کتاب یا گزارش می‌نویسد. پس لطفاً شما هم سعی کنید خاطرات سفرتان را بنویسید، بعد از تحریر آن؛ حس فوق‌العاده‌ای خواهید داشت دقیقاً مثل الان من!

آنچه من در سفرنامه حاضر تقدیم‌تان کردم نتیجه دیده‌ها، شنیده‌ها، تجربیات، احساسات، وقایع و ریز هزینه‌های سفر ما است و ممکن است در بخشهائی کاملاً از نظر متون تاریخی صحیح نباشد و قرار است فقط دریچه‌ای باشد برای راهنمائی کسانی که در آینده قصد سفر به یونان و ایتالیا را دارند یا مروری باشد بر خاطرات کسانی که قبلاً خودشان به این کشورها سفر کرده‌اند یا فضائی باشد برای تأمل یا سرگرمی گروهی که هیچکدام از موارد قبلی شامل حال‌شان نیست. پس لطفاً خطاهای احتمالی من را (در 34284 کلمه و 704 عکس و فیلم) به دیده اغماض نگریسته و با مهربانی عفو فرمائید.

در خاتمه، از شما لست سکندی‌های عزیز که وقت ارزشمندتان را به خواندن سفرنامه من اختصاص دادید، سپاسگزاری نموده و ضمن تقدیم شعر و گلهای زیر؛ از حضورتان خداحافظی می‌کنم:

      گفتی که هست چاره بیچارگان سفر                       چون چاره رفتنست، به ناچار می‌رویم          (خواجوی کرمانی)

 92.jpg

تصویر 92 : تقدیم به شما خواننده عزیز

ایام به کام و زندگی‌تان سرشار از سلامتی و سفرهای رویایی!

نویسنده : زهرا شهابی

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.