پرتغال شیرین پاییزی

4.5
از 48 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
زیباترین بناهای سنگی دنیا در این منطقه قرار دارند! +تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
04 اسفند 1397 09:00
74
15.2K

bn119.jpg

 تصمیم گرفته بودیم پیش از پایان یافتن زمان ویزای مولتی شینگنمون و البته تا هوا سردتر نشده ، حوالی آبان ماه 97 سفر دیگری به اروپا داشته باشیم و با توجه به اینکه برای این سفر مشکل ویزا نداشتیم فقط باید تصمیم می گرفتیم کدام کشور مناسب است. از طرفی هم دو- سه ماه پیش مرخصی دو هفته ای برای سفر قبل گرفته بودیم و محدودیت زمان داشتیم و فقط برای مدت یک هفته می تونستیم مرخصی بگیریم .

با توجه به آب و هوای اروپا در پاییز، 3 کشور از بقیه گرمتر به نظرمان می رسید که اسپانیا، ایتالیا و پرتغال بودند. برای ایتالیا یک هفته زمان بسیار ناکافی به نظر میرسد، اسپانیا رو هم قبلا رفته بودیم، در نتیجه پرتغال گزینه نهایی شد.

بنا شددر این یک هفته که فرصت داریم 3 روز پورتو و 3 روز لیسبون بمانیم  و یک روز هم عملا در مسیر می گذشت. ولی در نهایت فکر میکنم برای پورتو 2 روز کافی بود و برای لیسبون و اطرافش یک هفته هم ناکافی.

Portugal_regions_travel_map_EN.png

نقشه پرتغال موقعیت قرارگیری دو شهر پورتو و لیسبون رو نشون میده (در کنار اقیانوس اطلس-Atlantic Oceian-) که پورتو در شمال کشور قرار داره و نسبت به لیسبون کمی سرد تر هست. دمای هوا در پورتو در زمان سفر ما حدود 12 درجه بود و لیسبون کمی گرمتر از تهران. 

ضمنا همانطور که در نقشه می بینید هر دو شهر از غرب کنار اقیانوس اطلس واقع شده اند. دو مجمع‌الجزایر زیبای آزور و مادیرا (زادگاه کریستیانو رونالدو) که با فاصله نسبتا زیادی در اقیانوس قرار دارند نیز جزء کشور پرتغال هستند.

خرید پرواز و بیمه

به این دلیل که پرواز مستقیم از ایران به پرتغال نداره در نهایت به این نتیجه رسیدیم که برای 11 آبان ماه 1397 ، بلیط رو رفت و برگشت به مقصد میلان ایتالیا از ایران ایر بگیریم به قیمت 2 میلیون و 850 هزار تومن برای هر نفر.

طول پرواز تهران - میلان حدود 5 ساعت بود. و بعد از میلان با یه پرواز حدودا 2 ساعت و نیمه به پرتغال (شهر پورتو) برسیم.

20181102_190319.jpeg

تصویر کوههای یخ زده بین ایتالیا و پرتغال

بلیط‌های داخلی اروپا رو از ایرلاین Ryanair گرفتیم که جز پروازهای اقتصادی اروپایی‌ست. برای پروازهای داخلی هم به شرح زیر اقدام کردیم:

  • پرواز میلان - پورتو روز اول : با کمک سایت داخلی به قیمت نفری 588 هزارتومن ،  11 آبان ساعت 15:20 مدت پرواز : 2 ساعت و 35 دقیقه
  • پرواز پورتو – لیسبون: با کمک سایت داخلی به قیمت نفری  178 هزارتومن ،  14 آبان ساعت 6:25 صبح
  • پرواز لیسبون-میلان روز آخر: با کمک سایت داخلی ، قیمت نفری  550 هزارتومن،  8 نوامبر ساعت 8 شب 20181102_184728-01.jpeg

 بر فراز آسمان-تصویر هوایی از میلان

مختصری در خصوص پروازهای اقتصادی:

( اطلاعاتی که در خصوص پروازهای اقتصادی می نویسم صرفا بر اساس تجربه شخصی خودم هست و ممکنه جامع نباشه)

تا آنجا که من تجربه کردم این ایرلاینها پروازهای ارزان قیمتی رو به مسافرا ارایه میدن ولی بعضی خدمات رو حذف کردن (یا بنا به درخواست با پرداخت هزینه اضافه انجام میشه)مثلا:

  • از اتوبوس یا تونل عبور مسافر برای مسیر سالن ترانزیت تا هواپیما خبری نیست.
  • پذیرایی با پرداخت هزینه مجزا انجام میشه.
  • چک این و دریافت کارت پرواز آنلاین به عهده خود مسافر هست در غیر اینصورت باید هزینه اضافه ای پرداخت کرد.
  • بار قابل حمل فقط 5 کیلو در کابین هست و برای مازاد اون باز هم هزینه جداگانه باید پرداخت کرد.
  • با اینکه چک این آنلاین انجام می شود انتخاب صندلی با خود مسافر نیست و در صورتی شما و همسفرتون رو کنار هم می گذارند که پول اضافه تری پرداخت کنید، در غیر اینصورت قطعا صندلیهای مجزا به شما پیشنهاد میده.20181102_204602.jpg

تصویر پورتو در میان ابرها

ولی هواپیماها کاملا نو و تمیز به نظر میومدن و بدون تاخیر پرواز کردند. حتی بلیط قطار و اتوبوس هم در مقایسه با این ایرلاینها گرانتر بود.

غیر از ریان ایر، ایزی جت و Vueling  هم پروازهای اقتصادی دیگری هستند که من در اروپا تجربه کردم ولی ایرلاینهای دیگری هم هستند که با سرچ در اینترنت پیداشون می کنید.

با توجه به محدودیت بار در پروازهای داخلی و اینکه مدت سفرمون هم کوتاه بود با دو کوله پشتی که وزن هر کدوم زیر 5 کیلوگرم بود سفر رو شروع کردیم ولی خوب با توجه به اینکه چک این ها همه آنلاین بود هیچ جا کوله پشتی ها رو از نظر وزن و سایز بررسی نکردند.

بیمه رو برا مدت 7 روز خریداری کردیم که سقف پوشش 50000 یورو برای هزینه های پزشکی داشت. هزینه پرداختی برای این بیمه 21800 تومن هر نفر شد.

مختصری درباره پرتغال

پرتغال غربی‌ترین کشور اروپاست و تنها همسایه آن اسپانیا است. این کشور از سوی غرب به اقیانوس اطلس می رسد.

دو مجمع‌الجزایر  آزور و مادیرا  در اقیانوس نیز جزء کشور پرتغال هستند.

TheEUcountriesare_.jpg

امپراتوری پرتغال اولین امپراتوری استعماری فراقاره ای دنیا است که به دلیل برخورداری از کشتی‌های بزرگ بادبانی  و مهارت دریانوردانی چون واسکودوگاما و حمایت شاهزده ای چون شاهزاده هنری دریانورد،  قادر به کشف دنیا و پیشروی و استعمار در قاره اروپا- آفریقا- آسیا- آمریکای لاتین ، از چین و هند و برزیل و آفریقا گرفته تا قشم و بندرعباس در ایران بوده است.

 طولانی‌ترین استعمارگر مدرن برای ۶ قرن حضور استعماری از ۱۴۱۴ تا همین چند سال قبل یعنی سال 2002 که به آخرین مستعمره خود تیمور شرقی استقلال داد پرتغال بوده است.

پرتغالی‌ها نخستین بار در سال ۱۵۰۶ میلادی (۸۸۵ خورشیدی) به سرپرستی ناخدا آلبوکرک دریانورد مشهور پرتغالی واردخلیج فارس شدند و پس از مدتی قشم و هرمز و بندرعباس را تصرف کردند. تصرف و پس‌گیری جزیره هرمز به مدت ۱۱۶ سال طول کشید.

fa312c67-6919-442a-a0ab-bad4cca2af36.jpg

تصویر قلعه پرتغالی ها در ایران

 در سال ۱۸۰۷ نیروهای فرانسه ، پرتغال را اشغال کردند و در مدت اشغال پرتغال به دست فرانسوی‌ها، پایتخت به برزیل که مستعمره پرتغال بود انتقال یافت. در واقع یکی از مهمترین کشورهای مستعمره پرتغال برزیل بوده.

پس از شکست ناپلئون، خاندان سلطنتی و دولت به لیسبون بازگشت.به همین خاطر است که زبان برزیلیها پرتغالی ست و همچنین زبان بعضی مستعمره های دیگر مثل تیمور شرقی نیز پرتغالی است.

شروع سفر:

پرواز ایران ایر تهران-میلان ساعت 7:30 صبح بود که با حدود 1 ساعت و نیم تاخیر انجام شد.

20181102_131133.jpg

البته شب قبلش از ایران ایر اس ام اس اومد که تاخیر داره. یک خانم مسافر ایرانی همراهمون بود که به خاطر این تاخیر ، پرواز دومش از میلان به آلمان رو از دست داد و با توجه به بچه کوچکی ;i همراهش بود چند نفر هموطن که ساکن میلان بودند سعی داشتند بهش کمک و راهنمایی کنند.

ولی خوب ما استرسی نداشتیم چون فاصله بین پرواز بعدی ما به پرتغال به قدر کافی بود. مهر ورود و خروج در پاسپورت ما از فرودگاه میلان ایتالیا خورده شد و خبری از پرتغال تو پاسپورتهامون نیست.

20181102_184728-01.jpeg

پرواز میلان - پورتو هم بدون تاخیر انجام شد و حدود دو ساعت و نیم بعد ما در پرتغال بودیم.

در فرودگاه پورتو بلیط مترو خریدیم و از طریق مترو که آخرین ایستگاهش در فرودگاه بود مسیریابی کردیم و بعد هم از طریق ایستگاه سائو بنتو به هاستل رسیدیم. از بین ۵ خط مترو در پورتو، یکی از آن ها (خط بنفش) اولین ایستگاهش از فرودگاه پورتو عبور می کند.

20181102_180811.jpg

هاستل پورتو (که البته اولین تجربه اقامت ما در هاستل بود) رو قبلا از طریق سایت بوکینگ بدون نیاز به کارت اعتباری، و به شیوه پرداخت نقدی در محل رزرو کرده بودیم و ایمیلی هم جهت تایید رد و بدل کردیم که قبل از رفتن مطمئن باشیم.

هاستل BEST GUEST در توریستی ترین نقطه شهر پورتو - MOUZINHO DA SILEIRA- قرار داره .

خیابانی سنگ فرش شده و پرجنب و جوش احاطه شده با توریست ها و نوازندگان دوره گرد ، خوش آمد گویی دلنشینی در اولین غروب بارونی پرتغال برایمان رقم زد.

20181103_210119-01.jpeg

اولین حسی که این شهر به من داد این بود که پورتو جایی است که باید در میان کوچه پس کوچه های باریکش قدم زد ومعماری باشکوه، و فرهنگش را از نزدیک دید.

20181103_194058-01.jpeg

مختصری درباره پورتو

پورتو یا "اپورتو" دومین شهر بزرگ کشور پرتغال بعد از لیسبون می باشد.

 20181104_103028-01.jpeg

پورتو یکی از قدیمی ترین شهرهای اروپایی است که در نزدیکی دهانه رود دورو-  Douro- در شمال غربی پرتغال قرار دارد و از غرب تا امتداد اقیانوس اطلس کشیده شده است.

 20181103_164949-01.jpeg

قدمت این شهر به 300 سال پیش از میلاد مسیح باز می گردد.

 20181104_120616-01.jpeg

پورتو همچنین شهریست که نام یک کشور بر اساس آن انتخاب شده است. نام امروزی کشور پرتغال از نام دو شهر پورتو (Porto) و کال ( Cale ) گرفته شده است. نام پرتغال به معنای "بندر زیبا" یا " بندر گرم" است.

 20181104_120601-01.jpeg

پورتوگردی:

برای دیدن جاذبه های توریستی پورتو فقط کافی بود پامون رو از هاستل  بیرون بذاریم.

اولین چیزی که توجهم رو تو پورتو جلب کرد نمای کاشی کاری ساختمونها بود. بسیاری از ساختمانهای قدیمی در منطقه تاریخی پورتو دارای نمای کاشی کاری رنگی و عمدتا کاشی آبی سفید هستند.

20181103_095011.jpg

مورد بعدی که در خصوص پورتو بسیار جلب توجه می کنه تعداد زیاد کلیساهای شهر هست به طوری که فقط تو بافت تاریخیش 60 تا کلیسا داره و در حالی که مشغول قدم زدن در شهر هستید قدم به قدم کلیسا خواهید دید و اتفاقا آدمهای بسیاری را خواهید دید که در حال عبادت هستند و چهره شهر به نظر مذهبی میاد.

 20181103_101814.jpg

3 روزی که در پورتو اقامت داشتیم از مکانهای زیر بازدید کردیم:

  • خیابان Aliados
  • ایستگاه قطار سائو بنتو
  • کلیسایCongregados
  • کلیسای جامع
  • اسکله ریبریا و کوچه های تودرتو محله ریبریا
  • پل لوییس اول
  • محله Vila Nova
  • برج و کلیسای Clerigos
  • کتاب فروشی Leiio & Irmao
  • کلیسای تمام آبی پوش Almas de Santa Catarina
  • کلیسای طلایی Sao Francisco

 

ایستگاه قطار سائو بنتو (Sao Bento)

اولین جایی که برا دیدنش رفتیم و در چند قدمی هاستل بود ایستگاه قطار سائو بنتو بود.

20181103_095810-01.jpeg

یکی از مهم‌ترین ایستگاه‌های قطار در پورتو، سائو بنتو است که قدیمی‌ترین و زیباترین آن‌ها به شمار می‌رود. این ایستگاه در محل سابق صومعه‌ی سائو بنتو ساخته شده است. در اطراف این ایستگاه تورهای پیاده روی بسیاری قابل مشاهده بودند که به زبانهای مختلف توریست ها را جذب می کردند. زمانی که داخل این ایستگاه بودیم، مسحور زیبایی ۲۰,۰۰۰ کاشی دیواری نقاشی شده بودیم.

20181103_095841.jpg

این نقاشی‌ها تحول در حمل‌و‌نقل و برخی از وقایع مهم تاریخی را نشان می‌دهند.

 

خیابان دوس اَلیادوس  (Avenida dos Aliados)

بعد از اون به سراغ خیابون معروف آلیادوس رفتیم.

20181103_103258.jpg

با گردشی در خیابان عریض «اَلیادوس» در هر دو طرف ردیفی از مغازه‌ها، فروشگاه‌ها، بوتیک‌ها، کافه‌ها و رستوران‌ها قابل مشاهده بودند.

 در یک سر این شاهراه، میدان «لیبرداده» (Liberdade) وجود داشته و انتهای دیگرش به ایستگاه مرکزی قطار می‌رسد.

20181103_104917.jpg

 تالار شهر در سمت بالای این منطقه واقع شده  که جلوش هم استخر کوچکی قرار دارد.

20181103_104634-01.jpeg

 ساختمان‌های زیبایی هم در دو طرف این خیابان وجود دارند. مجسمه‌ پدروی چهارم که روی یک اسب نشسته هم سوژه جالبی برای عکاسی در این خیابان به نظر میرسید. این مجسمه برای مردم پورتو، نماد شجاعت و محبت محسوب می‌شه.

 20181103_103846.jpg

کافه‌های زیادی در طول این بلوار هست، یکی از بهترین کارهایی که انجام میدادیم نشستن روی یکی از میزها و نوشیدن قهوه و تماشای اطراف بود. من شخصا علاقه ای به دیدن کلیسا و مساجد در سفرها ندارم ولی چند تا کلیسای خیلی متفاوت تو پورتو هست که اصلا شبیه تصورات ذهنی ما از کلیسا نیست و ضمن اینکه شبیه همدیگه هم نیستند، بسیار  باشکوه و جذاب هستند.

 

کلیسای تمام آبی پوش سانتا کاترینا  (Almas de Santa Catarina):

20181104_105612.jpg

همانطور که اول سفرنامه گفتم اولین چیزی که توجهم رو تو پورتو جلب کرد نمای کاشی کاری ساختمونها بود. مثلا این کلیسا می تونه به خوبی هنر کاشی کاری پورتو رو به تصویر بکشه.

بعد از اون با توجه به اقامت در هاستل، مختصر خریدی کردیم و آشپزی کردیم.(البته واضح است که فقط برنج رو درست کردیم و لذت خوردن قورمه سبزی کنسروی را در پورتو تجربه کردیم)

20181103_135630.jpg

کلیسای جامع پورتو (Se Catedral)

برای امروز برنامه بازدید از کلیسای جامع پورتو رو به عنوان واجبات داشتیم. بازدید از شهر پورتو بدون بازدید از کلیسای جامع لطفی نخواهد داشت. کلیسای جامع پورتو یکی از زیباترین بناهای این شهر به شمار میاد و من از قبل از سفر بیصبرانه منتظر دیدنش بودم . البته این ساختمان عظیم قرن دوازدهمی بیشتر شبیه دژ هست تا کلیسا.

 20181103_141707-01.jpeg

ساختمان کلیسای جامع پورتو بین قرن‌های ۱۲ و ۱۳ به دستور اسقفی فرانسوی که به پورتو آمده بود بنا شده .  از تراس کلیسای جامع می‌شه بافت قدیمی شهر پورتو که جزو میراث جهانی یونسکو به شمار می‌رود را تماشا کرد.

20181103_142330-01.jpeg

میدان بزرگ جلوی کلیسا در قرون وسطی به عنوان مکانی برای تجارت و خرید و فروش استفاده می‌شده و البته بسیاری از حوادث تاریخی پورتو در این مکان اتفاق افتاده یا منشا آن از اینجاست.

20181103_150213-01.jpeg

زمانی که ارتش بزرگ ناپلئون وارد شهر شد یکی از ساکنان محلی محراب کلیسا را که از جنس نقره بود نقاشی کرد تا آن را پنهان کند و به همین دلیل سربازان فرانسوی هرگز متوجه‌ی آن نشدند!

و اما داخل کلیسا که هوش از سر من برده بود".

20181103_145300-01.jpeg

راهروی مسقفی که به دور یک حیاط قرار دارد و به سبک گوتیک هست در قرن ۱۴ ساخته شده و تزئینات کاشی کاری بسیار زیبای آن بعدتر به این قسمت اضافه شدند.

20181103_144819-01.jpeg

این کاشی‌های آبی آسمانی خاص پرتغال در تزئینات بنا دلبری می‌کردند. با گردش در کلیسا، احساس می کردم زمان به عقب برگشته و هر لحظه ممکنه یکی از راهبه های گوشه نشین رو در حال عبادت ببینم .

20181103_143744-01.jpeg

 به مرور زمان این سازه دچار دگرگونی‌های متفاوتی شده و مهم‌ترین تغییرات بین قرن ۱۷ تا ۱۸ صورت گرفتند.

20181103_145335-01.jpeg

  سبک‌های برجسته‌تر کلیسای جامع پورتو، رمانسک، گوتیک و باروک هستند. این کلیسا را معمولاً به عنوان یکی از بهترین تجسم‌های سبک رمانسک نام می‌برند .

 20181103_144947-01.jpeg

به نظر من اگر قرار است فقط به دیدن یکی از کلیساهای پورتو بروید، اینجا بهترین انتخاب است و من اولین چیزی که از پورتو به یاد می آورم همین کلیسا است . کلی عکس از این کلیسای دلبر دارم که واقعا انتخاب تصاویر از بین آنها دشوار بود چرا که دوست ندارم سفرنامه به درازا بکشه و خسته کننده بشه.

20181103_145433-01.jpeg

اسکله ریبیرا (Cais da Ribeira)

اسکله ریبیرا قلب تپنده شهر پورتو است. بعد از بازدید از کلیسای جامع مسیر پله ها رو گرفتیم و از کوچه پس کوچه های باریک و رنگی محله ریبریا سردرآوردیم.

 20181103_151335-01.jpeg

این محله کوچه های باریک و پیچ در پیچی داره که گاهی دلت میخواد در هزارتوی این کوچه ها  گم بشی.

20181103_151941-01.jpeg

20181103_151624-01.jpeg

ساختمانهای با رخت های آویخته بسیار این کوچه ها رو دنج تر کرده و روح زندگی رو میشه حس کرد.

 20181103_151901-01.jpeg

ساختمان‌های زیبای رو به رودخانه با رنگ‌های خردلی، نارنجی و قرمز، محله ریبیرا را به محلی برای کاوش در رنگ‌ها و دیدنی‌ها تبدیل کرده.

 20181103_161909-01.jpeg

ریبیرا یک منطقه تجاری و تورریستی شلوغ محسوب میشه و رستوران های زیادی تو این اسکله، مشرف به رودخانه دورو وجود دارد .

 20181103_152414-01.jpeg

این منطقه به عنوان میراث جهانی در یونسکو به ثبت رسیده و در کارت پستال‌های شهر پورتو بسیار دیده میشه.

20181103_154658-01.jpeg

20181103_153834-01.jpeg

قایق‌های بسیاری تو اسکله هست و میشه  در طول رودخانه  دورو مشغول قایق‌سواری و تماشای مناظر اطراف شد.

20181103_160227-01.jpeg

20181103_152425-01.jpeg

تو حاشیه رودخونه قدم به قدم رستوران و کافه و دستفروش و البته موزیسین ها و خواننده های خیابانی دیده میشه.

20181103_153430-01.jpeg

پل لوئیس اول ( Ponte de D Luis )

پل لوئیس اول در سال ۱۸۸۶ با ۱۷۲ متر طول ساخته شد و در آن زمان طولانی ترین پل دنیا بود.

20181103_154956-01.jpeg

این پل از روی رودخانه دورو عبور میکند.

20181103_153920-01.jpeg

 این سازه آهنی و خاکستری رنگ تماماً شاخصه کارهای گوستاو ایفل را منعکس نموده و در حقیقت سازنده آن - به نام تئوفیل سیریج - یکی از دستیاران او بود.

20181103_160345-01.jpeg

20181103_164417-01.jpeg

پیاده‌روی روی عرشه‌ی پایینی این پل، مناظر شگفت‌انگیزی از پورتو را پیش روی ما قرار داد.

20181103_160730-01.jpeg

پس از  عبور از عرض پل ، وارد ناحیه‌ای مشهور به ویلا نوا دی گایا شدیم.

 

محله ویلا نوا دی گایا ( Vila Nova )

محله Vila Nova در آن سوی اسکله ریبریا قرار داره که به خاطر خانه‌های بندری‌اش شهرت دارد. این سوی رود دورو نیز با کافه ها و خانه ها ، دستفروشها و قایقهای زیباش سعی میکرد دل رهگذران رو ببره. اینجا کمی بافتش سنتی تر به نظر می رسید. همانطور که مشغول قدم زدن بودیم تله کابینی هم بالای سرمون در رفت و آمد بود.

 20181103_162415-01.jpeg

از اونجا که نوشیدنی پورتو شهرت جهانی دارد این قایقها هم به نظر میرسید در حال حمل و نقل این نوشیدنی باشند.بعد از کمی وقت گذرانی در محله ویلا دی گایا، به هاستل برگشتیم و استراحت کردیم.

 

کلیسای «سائو فرانسیسکو  (São Francisco)

از بین اون همه کلیسا به نظرم بعد از کلیسای جامع، این کلیسا هم ارزش دیدن داره و درواقع یکی دیگه  از جاذبه‌های اصلی گردشگری این شهر محسوب می‌شود.

20181104_162944-01.jpeg

کلیسای «سائو فرانسیسکو» رو مجبور شدم به تنهایی بازدید کنم. چون همسرم که از ایران مختصر سرماخوردگی داشت تبدار بود و ترجیح داد استراحت کنه تا برای ادامه سفر انرژی از دست رفته خودش رو به دست بیاره و سرحال تر بشه.

اون روز بارون نم نمی می بارید و قدم زنان در حالی که سرگرم سوغاتی فروشی ها بودم مسیر کلیسا رو  با MAPS.ME پیدا کردم.

بلیط ورودی کلیسا 7 یورو بود و بعد از ورود ابتدا به سمت دخمه‌هایی راهنمایی شدم که تعدادی از راهبان و نجیب‌زادگان شهر آنجا دفن شده‌ بودند. و در ادامه مقبره‌های مختلف با اسکلت های تزیین شده بالای مقبره ها قرار داشت.

20181104_164040.jpg

در حالی که در اون ساعت من تنها بازدید کننده اون دخمه ها بودم می تونستم سنگینی روح مرده ها رو حس کنم و من که برای همنشینی با مرده ها نیومده بودم فرار رو بر قرار ترجیح دادم و دوان دوان به سمت کلیسای اصلی رفتم.

20181104_163803.jpg

لحظه ورود به کلیسا خانمی که مسئول اونجا بود بهم گفت: NO PICTURE  و قیافه من کلی تو هم رفت.ولی خوب به اندازه ای که پول 7 یورو ورودی (اونم یورو 15 تومنی اون روزها)حلال باشه چند تا عکس گرفتم.

20181104_165148-01.jpeg

کلیسا کنار رودخونه و چند متر بالاتر از اسکله ریبیرا است. از بیرون یک کلیسای عجیب و غریب به نظر میاد اما در داخل یکی از برجسته‌ترین ساختمانهای پرتغالی سبک باروک است.

 20181104_164458-01.jpeg

ساخت این بنای گرانبها، از قرن 13 شروع شد و در سال 1410 و تحت حمایت «شاه جان اول» به اتمام رسید. البته کار اصلی در قرن هجدهم انجام شد که نتیجه آن، کلیسای فوق‌العاده‌ای است که با شکوه و اقتدار می درخشد.

 20181104_164951-01.jpeg

در واقع درقرن هجدهم، با طلاهای برزیلی و استفاده از سبک باروک، دکوراسیون داخلی کلیسا بسیار پرابهت و غنی‌تری شد. به طور تخمینی، بیش از 650 پوند طلا برای روکشی کردن تمام کلیسا استفاده‌ شده‌ است.

20181104_164327-01.jpeg

 ستون‌های باروکی طلایی و محراب‌های داخل کلیسا، فضای سنگینی را ایجاد کرده‌اند که کاملاً در تضاد با فضای بیرونی کلیسا است.

پس از گشت و گذار در کلیسا ، هوا تاریک شده بود که به هاستل برگشتم و کمی از همسرم پرستاری کردم و سوپ و آبمیوه و دمنوش و هر چه بلد بودم و گیرم اومد براش درست کردم به امید بهبودی.

 

برج کلریگوس (Clerigos Tower)

 برای روز آخر اقامت در پورتو به سراغ برج و کلیسای کلریگوس رفتیم. یکی دیگه از جاذبه های شهر پورتو این برج گرانیتی است این برج و کلیسای متصل به آن که به همین نام خونده میشه در سال ۱۷۶۳ توسط معمار ایتالیایی، نیکولای ناسونی ، ساخته شد.

 20181104_090039-01.jpeg

ارتفاع برج کلریگوس ۷۵ متر هست و از سنگ گرانیت ساخته شده. (در حال عبور از کنار تور لیدر خصوصی که گروهی توریست همراهش بود شنیدم که داشت توضیح می داد که این برج، بلندترین برج جهان هست ..البته از نوع گرانیتیش!! )

فکر میکردم برای رسیدن به بالای آن باید پاهای قوی داشته باشیم چون باید از ۲۴۰ پله باریک بالا می رفتیم ولی با دیدن گروه مادربزرگ هایی که با اون سن و توانایی میخواستن از برج دیدن کنند نظرم عوض شد.

20181104_095151-01.jpeg

این بنا میراث بسیار مهمی برای پورتو محسوب می‌شود و شاید اونو اصلی‌ترین نماد پورتو بدونن ولی نظر من این نیست قطعا .

بر فراز این برج میشه یکی از زیباترین چشم اندازهای شهر پورتو رو دید.

20181104_091845-01.jpeg

 20181104_092429-01.jpeg

بعد از بازدید از برج و دیدن نمای پاناروما از شهر پورتو،  به دیدن کلیسای فوق العاده زیبای متصل به برج رفتیم.

20181104_094152-01.jpeg

این کلیسا بیشتر شبیه سالنهای نمایش با لژهای اشرافی بود تا کلیسایی برای عبادت.

 20181104_094239-01.jpeg

 20181104_095753-01.jpeg

کتابخانه‌ی للو و ارمائو (Livraria Lello & Irmao)

کتابخانه‌ی للو و ارمائو آخرین جایی بود که تونستیم بازدید کنیم. این کتابخانه یکی از زیباترین کتابخانه‌های جهان هست. معماری و نمای داخلی گوتیک و خیره‌کننده‌ی این بنا با پلکان شگفت‌انگیز و دیوارهای چوبی چشم هر بیننده‌ای را مسحور زیبایی خود می‌کند.

قدمت این مکان به سال ۱۹۰۶ باز می‌گردد و شایعه‌ای وجود دارد که جی.کی رولینگ، نویسنده‌ی کتاب‌های فانتزی مشهور هری پاتر، در این کتابخانه برای نوشتن کتاب‌ها الهام گرفته است. 

 20181104_100821-02.jpeg

فارغ از همه‌ی این‌ها جلوه‌ی زیبای بنا ارزش وقت گذاشتن دارد و ورودی آن 5 یورو هست و معمولا جلو درب ورودیش صف هست.

20181104_100831-01.jpeg

البته ما اجازه عکاسی نداشتیم تو این کتابخونه.

خوب دیگه باید با پورتو خداحافظی می کردیم و آماده پرواز به لیسبون می شدیم. بافت تاریخی منحصر به فرد پورتو با بیش از 60 کلیسا و معماری زیبا و خارق العاده، کاشی کاریهای آبی، ساختمونهای زرد و نارنجی بندر ریبریا، با کوچه های تو در تو و رخت های آویخته، تصویری زیباست که برای همیشه در ذهنم زنده خواهد ماند.

 

مختصری در خصوص لیسبون:

لیسبون پایتخت پرتغال واقع در بالای یک سری تپه (معروف به شهر هفت تپه) در کرانه رودخانه تژو(تاگوس Tagus) درست در جایی واقع شده که این رودخانه به اقیانوس می رسد.

20181105_122113.jpg

این شهر یکی از معدود پایتخت های اروپایی محسوب می شود که هم رودخانه و هم خط ساحلی دارد. اکتشافات و فتوحات پرتغال در دوران شکوه و عظمتش از این بندر صورت گرفته است.

20181105_150540-01.jpeg

در دوران اکتشافات و فتوحات دریایی اروپا، اين شهر مرکز امپراطوری عظیمی بود که از برزیل در غرب تا هند و ماکائو در شرق گسترده شده بود. بناهای تاریخی باشکوهی که در کرانه رودخانه وجود دارند براین تاریخ پرشکوه گواهی می دهند.

با وقوع زلزله سال 1755 مناطق بسياري از شهر ويران شد. ميزان ويراني به حدي بود كه بعضی از دولتمردان وقت تصميم داشتند پايتخت را به منطقه اي ديگر منتقل نمايند. (سایت سفارت پرتغال)

 

پرواز به لیسبون:

پرواز پورتو – لیسبون رو که از ایران گرفته بودیم ساعت 6:25 صبح بود و شب قبل به رسپشن سپردیم برامون صبح زود اوبر رزرو کنه و 20 یورو تا فرودگاه هزینه اوبر رو توافق کردیم.

اینم بگم که این پروازها رو باید 24  ساعت قبل آنلاین چک این می کردیم و پرینتش رو میگرفتیم روز پرواز همراه خود به فرودگاه میبردیم. زحمت پرینت رو هم به رسپشن دادیم.

 تنها جایی که ما چند نفر ایرانی دیدیم تو این پرواز بود که دو –سه تا خانم جوان ایرانی بودند که به نظر میومد دانشجو یا ساکن پرتغال باشند.

پس از فرود در فرودگاه لیسبون، باز هم از طریق مترو خط قرمز رنگ که اولین ایستگاهش تو فرودگاه بود خودمون رو به ایستگاه " روسیو" رسوندیم.

20181105_081348.jpg

 ایستگاه روسیو فقط دو سه دقیقه با هتل فاصله داشت. این هتل هم در مرکز شهر و بسیار نزدیک به خیابان آگوستا که توریستی ترین خیابان لیسبون هست قرار داشت.

به محض رسیدن با اینکه هنوز صبح بود اتاق رو بهمون تحویل دادند و با قهوه و کیک پذیرایی شدیم و خواب از چشمامون پرید.

آنچه در نگاه اول در لیسبون توجهم رو جلب کرد کوچه هایی با شیبهای تند ، ترامواهای قدیمی و سنگ فرشهای زیبا بود.

3 روزی که در لیسبون اقامت داشتیم از مکانهای زیر بازدید کردیم:

  • خیابان آگوستا
  • طاق آگوستا(طاق پیروزی)
  • رود تاگوس
  • شهرسینترا Sintra
  • کاخ پنا Pena Palace
  • کاخ رگلالیرا Regaleira
  • آسانسور سانتا خوستا Santa Justa
  • آلفاما
  • تراموای 28
  • منطقه میرادور د سانتا لوزیا (Miradouro de Santa Luzia)
  •  قلعه Sao Jorge
  • مجسمه کریستو رِی
  • پل 25 آوريل
  • میدان تجارت Praça do Comérci

 

خیابان آگوستا (Augusta)

اول از همه به سمت خیابان آگوستا به راه افتادیم.

خیابون پرجنب و جوش سنگفرش شده ای که با رستورانها، کافه ها و  برندهای گوناگون  احاطه شده و مملو از توریست هست.

20181105_115958-01.jpeg

سنگفرشهای پرتغال البته خاص هستن و توجه آدم رو به خودشون جلب می کنند.

20181107_112559-01.jpeg

این خیابون که  به دو تا از با شکوه ترین میدان های لیسبون می رسه، جایی بود که دلمون نمیخواست ازش دل بکنیم و قدم زدن هر روزه مون تواین خیابون احساس خوبی بهمون میداد.

20181105_120940-01.jpeg

خیابان آگوستا تو منطقه بایکسا (Baixa) است، که به خاطر زلزله سال 1755 این منطقه کاملا بازسازی شده است.

20181105_121009-01.jpeg

 

Arco da Rua Augusta طاق آگوستا(طاق پیروزی) 20181105_151850-01.jpeg

انتهای خیابون آگوستا به طاق آگوستا(طاق پیروزی) میرسه. که تو میدون تجارت واقع شده.

ماجرای ساخت این بنای سنگی به سال 1755 برمی‌گردد. زمانی که زلزله‌ای ویرانگر در شهر لیسبون خانه‌ها را تخریب کرد و باعث کشته شدن 60 الی 100هزار نفر شد، این طاق به عنوان نماد بازسازی شهر ساخته شد.

مجسمه هایی که روی این طاق قرار گرفته اند شامل مجسمه ی Viriato (جنگجویی که با رومی ها جنگید)، واسکو دو گاما (جهانگرد و کاشف پرتغالی) و … هستند و دو مجسمه ی نمادین هم در کناره‌ها جای دارند که در واقع تمثالی از دو رودخانه مهم پرتغال یعنی تاگوس و دورو هستند.

پیکر نمادین پیروزی در هیئت زنی به تصویر کشیده شده است. دو پیکر نمادین شجاعت و نبوغ نیز در دو طرف آن به صورت نشسته قرار دارند.

 

میدان تجارت Praça do Comérci

درست در انتهای خیابان آگوستا، میدان تجارت قرار دارد که در مرکز آن مجسمه ی برنزی شاه خوزه قرار گرفته.

20181105_153118-01.jpeg

اطراف اون هم پر از تورهای پیاده روی هست که با چترهایی در دست تبلیغ می کنند.

پس از زلزله، مارکیز پومبال، نخست وزیر پادشاه خوزه یکم،به عنوان بخشی از بازسازی ، تصمیم به ساخت میدان بزرگ جدیدی گرفت .

نام میدان کامرس (تجارت) به خاطر پهلو گرفتن کشتی‌ها در این ناحیه و سفرشان به تمام نقاط پرتغال و دنیا انتخاب شد.

مجسمه وسط میدان، پیکر شاه خوزه اول را به نمایش می‌گذارد که به صورت نمادین در حال لگدمال کردن یک مار است.

 

رود تاگوس-(Tagus)

اینجا دیگه به حاشیه رود" تاگوس" می رسه. از این رودخانه هزار کیلومتری تقریبا 700 کیلومتر آن در خاک اسپانیا و حدود 300 کیلومتر باقی‌مانده اش در خاک پرتغال است.

20181105_153727.jpg

البته این دو کشور در رودخانه " دورو" که در شهر پورتو جاری هست نیز مشترک هستند. همانطور که در اول سفرنامه مشاهده کردید پرتغال کلا یک همسایه داره که اونم اسپانیاست.

از این فاصله هم میشد مجسه مسیح رو دید که اونطرف رود روی بلندیهای "آلفاما" خودنمایی می کرد.

20181105_153238.jpg

 کمی کنار رود قدم زدیم و به این هنرمندان خوش ذوق برخورد کردیم که با چیدن سنگها روی هم هنرنمایی می کردند.

20181105_154610-01.jpeg

عکس از اثر هنری خلاقانه در ساحل

کمی جلوتر اسکله مسافربری کشتی ها بود و میشد رفت اونطرف رود یعنی آلمادا. چون غروب شده بود بازدید از مجسمه مسیح را به روز دیگری موکول کردیم که تا روز آخر و ساعات آخر اقامت در لیسبون به تعویق افتاد.

 بعد از اینکه کاملا از برندهای رنگارنگ خیابون آگوستا به علت کاهش ارزش پول ملی ناامید شدیم، کمی از سوپرمارکت نزدیک هتل خرید کردیم و به هتل بازگشتیم.(زمان حضور ما در پرتغال یورو حدودا 15 هزار تومن بود)

 

شهرسینترا (Sintra )

از ابتدای سفر به پرتغال، بیصبرانه منتظر دیدن سینترای رویایی بودم. شهر سینترا  بر تپه‌ای سرسبز بالای اقیانوس واقع شده  . این شهر با مجموعه ای از قصرهای پادشاهی و باغ های تماشایی به راحتی سفری یک روزه و فشرده را میطلبید.

 روز دوم صبح پس از صرف صبحانه به سمت سینترا به راه افتادیم.

سینترا شهری در فاصله 30 کیلومتری لیسبون هست و میشه با قطار از ایستگاه "روسیو" مستقیم به اونجا رفت. نفری 2.25 یورو بلیط قطار بود و حدودا 40 دقیقه مسیر سینترا .

 20181106_095052.jpg

20181106_100111.jpg

تصویر ایستگاه روسیو

ایستگاهی که از قطار پیاده شدیم در محاصره انواع تورها و وسایل نقلیه با قیمت های متفاوت قرار گرفتیم. البته اگر وقت داشتیم بدمون نمیومد پیاده بقیه مسیر رو بریم ولی هم وقت تنگ بود و هم همسرم از تب و بیماری این چند روزه ناتوان ... سربالایی مسیر هم مزید بر علت.

با تمام اوصاف دو تا مقصد اصلی که ما تصمیم داشتیم هر طور شده در سینترا ببینیم از این قرار است:

  • کاخ پنا Pena Palace
  • کاخ رگلالیرا Regaleira.

 البته اگر در شرایط ایده آل تری بودیم به راحتی یک بازدید دیگر و شاید حتی 2 بازدید فشرده تر هم  میشد به این 2 بازدید اضافه کرد.

از ایستگاه قطار با پرداخت نفری 5 یورو با موتورهای سه چرخه ای شبیه توک توک به سمت "کاخ پنا" حرکت کردیم.

 20181106_114443.jpg

تاریخچه ی سینترا به هزاران هزار سال پیش برمیگرده. سینترا در نهایت به افونسو انریکه اولین پادشاه پرتغال پس از فتح لیسبون در سال ۱۱۴۷، رسید.

20181106_112428.jpg

تصویر کوچه های زیبای سینترا

افونسو دستور به ساخت یک کاخ سلطنتی در آن جا داد که تا اواخر قرن ۱۶ به عنوان محل اقامت تابستانی استفاده می شد.

20181106_110657-01.jpeg

تصویری از خانه ای زیبا در سینترا

سینترا (Sintra) با اینکه فقط ۳۰ کیلومتر از لیسبون فاصله دارد اما دنیایی متفاوت است.

20181106_160414.jpg

نمایی از بافت شهری سینترا

با دیدن تپه های سرسبز و مسیر جنگلی و تماشایی این شهر به راحتی میشه فهمید که چرا پادشاهان و ثروتمندان پرتغال برای گذراندن تابستان به این شهر خوش آب و هوا می رفتند.

20181106_161128-01.jpeg

تصویری از ایستگاهی زیبا در سینترا

در میدان اصلی، کاخ ملی را میشه دید که متعلق به قرن ۱۴ میلادی است. دو دودکش مخروطی عظیم آن جزو معروف‌ترین مناظر شهر هستند که البته بازدید از نزدیک برای ما میسر نشد.

20181106_161806.jpg

  • کاخ پنا Pena Palace

20181106_124944-01.jpeg

قصر پنا که در واقع نماد این شهر شده با مجموعه ای از رنگ ها، قلعه های جذاب و حکاکی های سنگی بدون شک یکی از جذاب ترین جاذبه های سینترا است.

 20181106_115958-01.jpeg

برای خرید بلیط دو تا گزینه وجود دارشت :  

  1. دیدن تراس ها و باغ ها: 5 یورو
  2. دیدن اتاق ها:  4 یورو اضافه تر

20181106_125543-01.jpeg

با خرید بلیط تراس و باغ به همه جای این کاخ زیبا دسترسی داشتیم به جز داخل اتاق ها و ما هم با توجه به زمان و علاقه مون ترجیح دادیم فقط بلیط نوع اول رو بخریم.

20181106_125622-01.jpeg

دور کاخ پنا پارکی به همین نام هست. در این پارک درختان و گیاهان نادر و حوضچه‌ها و فواره‌ها زیبایی وجود داره.

 20181106_121958-02.jpeg

کاخ پنا یکی از بهترین نمونه های سبک معماری رمانتیسیم در قرن 19 است.

20181106_121157-01.jpeg

تاریخ کاخ پنا درست از قرون وسطی زمانی که کلیسا به بانو پنا اهدا شد، آغاز گردید.

20181106_125119-01.jpeg
حدودا 520 سال قبل، شاه جان دوم به همراه ملکه لئونور جهت ادا کردن دین خود، دستور به ساخت صومعه و زیارتگاهی در این منطقه دادند.

20181106_121852-02.jpeg

 قرن‌ها پنا ساختمانی کوچک، ساکت و دور افتاده بود که هجده هزار راهبه در آن سکونت داشتند.

20181106_121913-01.jpeg

این بنا در قرن ۱۸ توسط رعد و برق به شدت آسیب دید و پس از مدت اندکی نیز زلزله‌ی شدیدی رخ داد که سبب تلفات سنگینی در ساختمان آن شد و تنها بقایایی از ساختمان آن باقی ماند. اما در این بین کلیسای کوچک پنا با کم‌ترین آسیب ممکن از نابودی جان به در برد. 

20181106_124430.jpg

20181106_122352-01.jpeg

بقایای پنا به همان گونه و بدون بازسازی برای سالها  باقی ماند ولی همان بقایا، شاهزاده‌ی جوان فردیناند را تحت تأثیر خود قرار داد. در سال ۱۸۳۸ شاه فردیناند دوم تمام زمین‌های اطرف صومعه را خریداری کرد و پس از آن ترتیبی داد تا از بقایای صومعه کاخی بسازند که جهت خانه‌ی تابستانی خانواده دربار مورد استفاده قرار بگیرد. در نهایت  در سال ۱۸۴۷ ساخت و ساز کاخ به پایان رسید.

20181106_123200-01.jpeg

کاخ پنا از دو بال قلعه مانند تشکیل شده است: اولی مربوط به صومعه قدیمی است و بال جدیدتر در قرن نوزدهم توسط پادشاه فردیناند دوم ساخته شده است.

20181106_123027-01.jpeg

این کاخ از برج های نگهبانی، تونل ورودی و مسیر هایی برای تردد تشکیل شده است .

20181106_123911-01.jpeg

 20181106_122942-01.jpeg

در سال ۱۹۱۰ پادشاهی پرتغال جهت فرار از انقلاب به برزیل گریخت و از آن زمان تا کنون، فضای داخلی و اتاق‌های عمارت به همان گونه که بوده‌اند، حفظ و نگهداری شده‌اند.

20181106_124448-01.jpeg

هوا کمی بارانی و سرد شده بود و ما هم کمی خسته. کافی شاپی در مجموعه پنا پیدا کردیم ، نشستیم و کیک و قهوه ای سفارش دادیم که پیش از خروج از پنا و دیدار کاخ بعدی (رگالریا) تجدید قوا شده باشد.

20181106_130838.jpg

 20181106_124521-01.jpeg

با کاخ زیبای پنا خداحافظی کردیم و با همان توک توک های دم در و پرداخت نفری 5 یورو به کاخ رگالیرا رهسپار شدیم، فاصله بین این دو بنا طولانی نیست و اگر وقت و انرژی داشته باشید می تونید پیاده روی کنید.

انتخاب تصاویر از کاخ پنا و همچنین کاخ ررگالریا کاری بس دشوار بود چرا که همه تصاویر زیبا هستند و تنها تا جایی که حدس می زدم زمان و حوصله خوانندگان اجازه می دهد از بین تصاویر  انتخاب کردم.

 

  • کاخ رگالیرا Regaleira

کاخ کویینتا دا رگالیرا (Quinta da Regaleira) برخلاف دیگر کاخ‌های سلطنتی و قلعه‌های سینترا، یک ملک خصوصیه که در قرن بیستم ساخته شده. این ملک اسرار‌آمیز با مجسمه‌های باشکوه در زمینی پهناور قرار دارد. 

20181106_154122-01.jpeg

 ورودی این کاخ هم 6 یورو بود.

20181106_141955.jpg

زیبایی و عظمت معماری ترکیبی رنسانس، رومی، مصری و گوتیک قلعه ی اسرار آمیز کوئینتا دا رگالیرا واقع در باغی جادویی تحسین برانگیز است.

20181106_144015.jpg

این مجموعه شامل کاخ و کلیسا  با نقاشی های دیواری، شیشه های رنگی و کنده کاری های معروف درون غارها، چاه های عظیم، نیمکت، چشمه، و یک سیستم گسترده و مبهم از تونل ها که به دو حلقه چاه متصل هستند، میباشد.

20181106_141835.jpg

تصویرکلیسای زیبا در باغ

در سال ۱۹۰۴ یک متخصص مغز و اعصاب پرتغالی قصر کوئینتا دا رگالیرا را خرید.

 20181106_154238.jpg

تصویری از مجسمه های زیبایی که در کاخ به وفور دیده میشود

آخرین مالک آن مونته یور میلیونر بوده که گاهی اوقات با این نام نیز خوانده می شود.

20181106_151028-01.jpeg

این بنا در طول سال ها مالکین مختلفی داشته است و هرکدام از آن ها به سلیقه شخصی خود چیزی بر آن افزوده است.

 20181106_151310-01.jpeg

هر گوشه این باغ میتونه چیزی برای کشف کردن داره و آدم رو شگفت زده می کنه . از همه ی شگفتی های این بنا گذر کنیم، به چاه های خارق العاده ای می رسیم که دارای معماری پیچیده ای هستند .

 20181106_150037-01.jpeg

البته ما از اون فضای تاریک پشت- سمت چپ در تصویر زیر به طور اتفاقی وارد یه تونل کاملا تاریک شدیم و بعد چند دقیقه ته چاه سردرآوردیم و بعد از راه پله های مدور به سطح زمین رسیدیم.

20181106_144316-01.jpeg

این 2 چاه را که برج های معکوس نیز می نامند،  در واقع چاه‌های مدوری هستند که انگار تا هسته ی زمین ادامه دارند.

 20181106_151521.jpg

تصویری از چاه دوم که کوتاه تر است.

عکاس معروف کانادایی ایستوان کادار این کاخ را گمشدگی در زمان با انگیزه های خردمندانه توصیف می کند. از نظر او جنگ بین نور و تاریکی در این چاه ها گویی شما را به بخشی دیگری از زمان می برد. کادار می گوید که دیگر از یک جاذبه چه باید خواست؟

20181106_144924.jpg

 20181106_153754.jpg

من هم که محصور زیبایی و فضایی اسرارآمیز این مجموعه و خصوصا این چاه‌ها شده بودم با جناب کادار کاملا موافقم که دیگر از یک جاذبه چه باید خواست.

20181106_150022.jpg

این چاه ها برعکس بسیاری از چاه های دیگر، برای آب و یا مصارف دیگر ساخته نشده بوده است و هیچ وقت در آن آبی نبوده است.

20181106_145651.jpg

از سطح زمین نیز این مارپیچ به سمت پایین حرکت کرده و وارد سرداب‌های پرپیچ و خم و باغ‌های مخفی می‌گردد.

 20181106_150129.jpg20181106_141901.jpg

در واقع اینطور بگویم که همه در قصر کوئینتا دا رگالیرا، اسیر محیط جادویی آن می شوند و حس میکنی در فضای رویایی فیلم یا داستانی قدیمی در حال قدم زدن هستی و هر لحظه ممکن است شاهزاده ای همراه با پرنسس زیبایش با آن دامن پفی و لباسهای فاخر ، کلاه به سر و دستکش توری به دست در حال گردش در باغ یا در حال خوردن عصرانه ببینی .

20181106_143726.jpg

آبخوری زیبا

من عاشق فضا و معماری این کاخ شدم و در مقایسه با کاخ پنا، اینجا رو بیشتر دوست داشتم. سری هم به داخل خود کاخ زدیم و کمی عکس گرفتیم. فضای داخلی نیز بسیار تحسین برانگیز بود.

20181106_142325.jpg

دریچه ای داخل ساختمان کاخ

20181106_143245.jpg

در زیبایی درون ساختمان کاخ

20181106_142307.jpg

معماری و  تزیینات داخل کاخ

20181106_142232.jpg

در مجموع کل شهر سینترا  با آن ویلاهایی عجیب و دیدنی و کاخ‌های افسانه‌ای بسیار فراواقعی به نظر میومد... چیزی شبیه داستان‌ها و رویاها .

 برای من این کاخ‌های رویایی و مناظر باورنکردنی، سینترا را تبدیل به یک تجربه تکرار نشدنی در طی سفر به لیسبون کرد و معتقدم اگر فقط یک دلیل برای سفر به پرتغال نیاز داشته باشید دیدن سینترا کافیست.

بعد از بازگشت سری به استارباکس زدیم و با هات چاکلت و قهوه خستگی از تن به در کردیم. در حال  تماشای بقیه آدمهای اونجا بودم که متوجه شدم خیلی ها با دفتر و کتاب و لپتاپ اومدن نشستن و تند تند دارن درس و مشق می نویسن و مدت خیلی طولانی در اونجا توقف دارند...من متوجه نشدم جای به اون شلوغی درس خوندن و کار کردن جز فرهنگشون بود یا به خاطر دسترسی به اینترنت اومده بودن اونجا.

20181106_174844.jpg

توی پرتغال به اندازه چند کشور دیگر اروپایی که من تجربه کرده بودم اینترنت به وفور در مکانهای عمومی نبود.

 

شیرینی Pastel de nata

 شیرینی سنتی کشور پرتغال که شبیه تارت گرد هست و داخل آن با کرم پرتقالی ودارچین پر شده است. این شیرینی در کشور برزیل و سایر کشورها نیز وجود دارد که توسط مهاجرین پرتغالی به آنجا برده شده است.

20181104_113503.jpg

Pastel de nata یکی از نمادهای پرتغال است. اینطور که شنیدیم در لیسبون رقابت بسیار جدی است و هر ساله جشنواره ای برای این شیرینی برگزار می شود .

ما هم برای اینکه امتحانش کرده باشیم بعد از بازگشت از سینترا در کافه ای نشستیم و دو تا دونات خریدیم و با قهوه خوردیم. به امتحان کردنش می ارزید.

 

آسانسور سانتا خوستا Santa Justa 

این آسانسور که در هیچ ساختمانی جایگذاری نشده، بلکه میان زمین و آسمان معلق است را وقتی مشغول قدم زدن تو خیابون آگوستا بودیم دیدیم. در واقع تو یکی از خیابونهای موازی با خیابون آگوستا هست که به راحتی میشه هم خودش و هم صف مشتاقان رو دید.

20181107_104940.jpg

با خریدن بلیط یک روزه اتوبوس و کشتی و قطار میشه از این آسانسور هم استفاده کرد و ما هم همین قصد رو داشتیم که در نهایت با اینکه بلیطش رو داشتیم میسر نشد.

اینجور که من شنیدم از اونجا که خیابونهای لیسبون خیلی پستی و بلندی با شیب های زیاد داره یکی از کارکردهای این آسانسور علاوه بر نمای پاناروما، اتصال دو خیابون غیر هم سطح هم بوده .

20181107_105008.jpg

سازنده ی آسانسور سانتا ژوستا، یکی از بهترین شاگردان ایفل است که رائول مسنیر نام دارد.

ارتفاع این آسانسور در بالاترین نقطه ۴۵ متر است. 

 

تن ماهی

علاوه بر دریانوردی ، ماهیگیری نیز از گذشته تا حال با تاریخ و زندگی این مردم اجین شده است و این صنعت تن ماهی-خصوصا ساردین- را با انواع و اقسام و رنگ و طعم تولید می کنند.

20181106_191306.jpg

هنگامی که در حال قدم زدن در شهر پورتو و لیسبون بودیم مغازه هایی که از در و دیوارش تن ماهی میریخت و سالهای تولیدشون رو هم روشون نوشته بودند که قدمتش رو نشون میداد زیاد دیدیم.

20181106_191204.jpg

آلفاما

آلفاما قدیمی ترین محله لیسبون هست. این محله پر از آثار قرون وسطی و کوچه هایی‌ست که محله ماهیگیران محسوب می‌شده.

20181107_105706.jpg

این محله بسیار دوست داشتنی پر از کافه و رستوران است.

20181107_112548.jpg

20181107_175543.jpg

در هنگام قدم زدن در کوچه خیابانهای لیسبون، متوجه همسطح نبودن و شیب تند کوچه ها خواهید شد که حتی بعضی کوچه ها  پله برقی گذاشتن مثل این عکس.

20181107_123510.jpg

بعضی  از این کوچه شیبدارها هم میشه با تراموا رفت مثل عکس زیر ...

20181107_103252.jpg

که این تراموای پر از گرافیتی با کلی سر و صدا و تلق تلوق و صف توریست فقط از سر تا ته این کوچه پر از گرافیتی رو می رفت و حدود 3 یورو هم بلیطش بود. من که وقتی گفت رسیدیم ته خط ، فکر کردم شوخی میکنه ...فقط همین یه ذره...3 یورو... 40 هزار تومن.... راننده موقع پیاده شدن چند تا بوق هم زد برامون که پولش حلال باشه و از دلمون در بیاد.

تراموای 28

تو شهر لیسبون، ترامواهای قدیمی یه جورایی به جاذبه شهر تبدیل شدند و توریست ها حتما امتحانش می کنند.  ما هم بلیط یک روزه رو خریده بودیم که شامل تراموا و کشتی و آسانسور و اتوبوس می شد.

20181107_110905.jpg

اینجور که من تو نت خوندم در حال حاضر 5 خط تراموا در لیسبون وجود دارد که دارای شماره 12، 15، 18، 25 و 28 هستند.

20181107_111141.jpg

یکی از این ترامواها که از محله های قدیمی و تاریخی میگذره تراموای 28 هست.این ماشین های کلاسیک و زرد رنگ که در مسیر 28 منطقه ی آلفاما کار می کنند بهترین راه رسیدن به کوچه های قرون وسطایی منطقه و گذر از نواحی پر شیب لیسبون هستند.

 20181107_142327-01.jpeg

شبکه تراموا در سال 1901 ایجاد شده است. تراموا با این قدمت در لیسبون پرتغال خاطرات و نوستالژی های زیادی دارد.

داخل تراموا صندلی ها چوبیست و این پیر کهنه کار با تلق تلوق بسیار نفس نفس زنان شیب تند کوچه ها را بالا میرود.

20181107_121340-01.jpeg

بعضی کوچه ها چنان باریک هستند که فقط یک تراموا می تواند عبور کند مثل عکس بالا.

 

منطقه میرادور د سانتا لوزیا (Miradouro de Santa Luzia)

در حال دوردور کردن با تراموای 28 و لذت بردن از لیسبون قدیم بودیم که به منطقه میرادور د سانتا لوزیا رسیدیم. پیاده شدیم و کمی توقف کردیم.

این منطقه  درواقع نقطه دیدبانی در لیسبون است که یک نمای ۳۶۰ درجه از منطقه آلفامای قدیمی را به نمایش می گذارد . بازدیدکنندگان زیادی هم به منظور تماشا در اون محل گرد هم آمده بودند. (عکسهایی که اینجا گرفتیم رو چون به تصاویر خودمون هم مزین شده قابلیت انتشار ندارد متاسفانه) ولی کافه ای در این نقطه وجود دارد که میتوانید در حالی که نوشیدنی خود را نوش جان می کنید از تصویر پاناروما لذت ببرید.

 

قلعه Sao Jorge

جاذبه دیگری که مشتاق بودم ببینم قلعه پرتغالی ها بود . در واقع میخواستم تفاوت قلعه ای که در پرتغال ساختند را با قلعه هایی که پرتغالیها در قشم و هرمز ساخته بودند را از نزدیک ببینم .

تپه سائو جورج بلندترین تپه ی لیسبون است و درست بر روی قله ی آن قلعه ای جذاب به اسم قلعه سائو جورج ساخته شده. با تراموای 28 تا نزدیکای قلعه رفتیم و بعد از کمی پیاده روی با تابلوهای راهنما و عبور از کوچه های قدیمی به قلعه رسیدیم.

20181107_152750-01.jpeg

نمایی از قلعه بر قراز تپه

این قلعه زیبا یادگاری تاریخی است که بر فراز تپه‌ای در مرکز شهر لیسبون قرار دارد. از زمان انتخاب لیسبون به عنوان پایتخت پرتغال در سال ۱۲۵۵ این قلعه محل استقرار پادشاهان و حاکمان بوده .

20181107_133601.jpg

بلیط ورودی قلعه 8.5  یورو بود.

 20181107_132541-01.jpeg

واضح است که موقعیت استراتژیک این تپه بهترین مکان برای ساخت قلعه ای مستحکم برای حفاظت از لیسبون است چون قلعه درست در بالای رودخانه تاگوس و مشرف به شهر قرار گرفته.

20181107_132342-01.jpeg

چشم اندازهای پانارومایی شهر نارنجی لیسبون از روی دیواره های قلعه خارق العاده و دیدنی ست.

20181107_131317-01.jpeg

احتمالا اولین قلعه بر روی تپه ی مشرف به شهر لسیبون در سال ۴۸ قبل از میلاد ساخته شده یعنی درست زمانی که لیسبون یک شهر رومی به حساب می آمد.

بعد از بازدید از قلعه در حالی که گرسنگی داشت بهمون فشار می آورد رفتیم یه رستوران و کباب ترکی و فلافل پیدا کردیم. قیمت 9 یورو

 20181107_145628.jpg

 از اونجا که من خیلی تو خوردن غذاها ریسک ناپذیرم اصلا جرات انتخاب غذاهای جدید رو ندارم و خوشحالم رستورانهای ترکی، هندی و عربی که به ذائقه ما نزدیکن تو خیلی از کشورها پیدا میشه و منو نجات میده. این غذای هندی (تصویر زیر) رو هم روز بعد سفارش دادیم قیمت 18 یورو در مجموع.

 20181108_160303.jpg

البته روز اول کمی جرات به خرج دادم و از این کتلت ها که تو لیسبون زیاد میشه دید رو امتحان کردم. کتلت ماهی و کتلت سبزیجات رو انتخاب کردم که کتلت ماهی خوشمزه تر بود. فک کنم هر کدام 2 یورو بود قیمتش.

 20181105_122820.jpg

شب آخر رسید و برای بار آخر رفتیم خیابان آگوستا که هم کمی یادگاری بخریم و هم با این خیابون زیبا خداحافظی کنیم .

20181105_120748.jpg

این سفر، گرونی ارز باعث شد به جای خریدهای دیگر فقط این بشقاب رو که رنگ آمیزیش کار دست هست بخرم  که نماد پرتغال برام بمونه. قیمتش هم 14 یورو بود یعنی با قیمت یورو اون روز حدود 200 هزار تومن.

20181223_190327.jpg

مجسمه کریستو رِی

 ما فقط فردا رو داشتیم و بعدازظهر فردا باید با پرواز لیسبون-میلان میرفتیم ایتالیا و از اونجا هم با پرواز ایران ایر به تهران.

لیسبون و اطرافش هنوز خیلی جاها برا دیدن داشت و وقت ما تنگ. در نهایت تصمیم گرفتیم نیمروز آخر رو به دیدن مجسمه کریس دو ری بریم.

صبح پس از  خوردن صبحانه به سمت اسکله که انتهای میدان تجارت بود رفتیم. با کارت یک روزه مون تا ساعت 11 میتونستیم از کشتی استفاده کنیم. امیدوار بودیم تا قبل از 11 بازدیدمون رو تموم کرده و بتونیم برگردیم .

 20181108_093902.jpg

باید با کشتی های مسافربری عرض رودخونه تاگوس رو رد میکردیم و به شهر "آلمادا" که اونور رودخونه بود می رسیدیم.  

 20181108_094326.jpg

حدود یک ربع بعد آلمادا بودیم. ولی هنوز تا مجسمه کریس دو ری  فاصله داشتیم.

از اتوبوسهایی که کنار اسکله بودند اتوبوس شماره 101 رو سوار شدیم بلیط 1.45 یوروی را خریدیم (بلیط یک روزه لیسبون تو آلمادا جواب نمیداد) و ایستگاه آخرش که مجسمه پیدا بود پیاده شدیم.

 20181108_103622.jpg

ساخت این مجسمه که تحت تاثیر مجسمه‌ی مشهور مسیح منجی در ریو دوژانیرو ساخته شده است،ده سال طول کشیده و  در سال ۱۹۵۹ افتتاح شده است.

تندیس کریستو ری که جز مجسمه های بلند دنیاست. اندازه‌ای برابر با همان مدل برزیلی خود دارد یعنی ۲۸ متر ارتفاع ، اما روی سازه‌ای بلند با ارتفاع ۸۲ متر برپا شده و بنابراین ارتفاع کل مجسمه ۱۱۰ متر می‌شود.

در پایه مجسمه سکویی برای تماشا وجود دارد که چشم اندازی وسیع از رود تاگوس و پل 25 آوریل میدهد. 

 

پل 25 آوريل

پل معلق 25 آوريل كه طول آن دو كيلومتر و دويست و هفتادوهفت متر است از جمله جاذبه هاي ديدني ليسبون به شمار مي آيد كه شهر ليسبون را به شهرآلمادا وصل مي کند.

20181108_103941.jpg

نام پل ابتدا سالازار (salazar) بود، اما بعد از انقلاب جمهوری نام پل هم براساس تاریخ انقلاب تغییر پیدا کرد و عنوان سالازار (نخست وزیر اسبق پرتغال) از آن حذف شد. 

 پل 25 آوريل را با پل گلدن گيت در سانفرانسيسكوي آمريكا مقايسه و شبيه مي دانند. البته اين شباهت اتفاقي نيست چرا كه سازنده هردو پل يك شركت بوده. اين پل 52 سال پیش افتتاح شده  و در زمان افتتاح بلندترین پل  اروپا بوده.

بعد از بازدید از مجسمه و تماشای رود تاگوس و پل 25 آوریل و نمای پانارومای پیش رو  متوجه شدیم امکان نداره تا قبل از 11 اسکله باشیم و بتونیم از آخرین فرصت بلیط یک روزه مون برای برگشت با کشتی استفاده کنیم.

خیلی دلم میخواست ساعات آخر اقامت در لیسبون به  پیاده روی از روی پل و عرض رودخانه تاگوس می گذشت. مسئول موزه کنار کریس دو ری رو پیدا کردم و ازش پرسیدم آیا  مسیر عبور پیاده روی هم روی پل داره که ؟ که گفتن نه متاسفانه.

بنابراین تصمیم گرفتیم قدم زنان تا اسکله بریم که بازدیدی کوتاه هم از شهر آلمادا داشته باشیم.

20181108_112811.jpg

تصویری از آلمادا

از کوچه پس کوچه های آلمادا مشخص بود که شهری کوچک و حالت محلی دارد ولی فضا صمیمی و دنج به نظر میومد.

20181108_112352.jpg

پی نوشت:

 

  • خیابان صورتی

برای شب زنده داری در لیسبون خیابان صورتی  (Rua Nova Do Carvalho )یا(The Pink Street)  رو از دست ندید.

  • چوب پنبه

در پرتغال کلی صنایع دستی با چوب پنبه ساخته شده که نشون میده چوب پنبه صنعت مهمی هست براشون. در واقع پرتغال یکی از 3 کشور اول تولیدکننده چوب پنبه در جهان هست.

این کارت پستالها که من خریدم هم از جنس چوب پنبه هست.

20181223_190454.jpg

  • ماست،پنیر،ماست موسیر

روز اول رفتیم پنیر بخریم یه چیزی خریدیم که هیچ مزه ای نمی داد و نفهمیدیم چی بود، روز دوم رفتیم پنیر بخریم ماست موسیر خریدیم و در روز سوم موفق شدیم پنیر بخریم. من نمی دونم چرا انگلیسی نمی نویسن رو محصولاتشون!!!!

 20181107_234644.jpg

  • هاستل

مدتها بود که دلم می خواست اقامت در هاستل رو تجربه کنم.اقامت در هاستل در شهر پورتو اولین تجربه من در این خصوص بود.

20181102_200124.jpg

یه اتاق چهارتخته مختلط با سرویس بهداشتی خصوصی.

166154437.jpg

 تمیزی، امکانات آشپزی، قهوه همیشه آماده، تبادل اطلاعات،جو دوستانه و موقعیت مکانی فوق العاده نکات مثبت تجربه من از این هاستل بود ولی چیزی که من اصلا بهش فکر نکرده بودم سرو صدا و رفت و آمد بقیه آدمهایی بود که باهاشون تو یه اتاق بودیم. با اینکه خیلی سعی میکردند آروم باشند ولی یکی8 شب می خوابید و 6 صبح میرفت ورزش یکی ، 3 صبح چک اوت میکرد و دیگری 4 صبح تازه میومد هاستل... و منی که خوابم سبک بود راحت نمیتونستم بخوابم. از نظر هزینه هم برای افرادی که تنها سفر میکنند قطعا مقرون به صرفه خواهد بود. قیمت هر تخت یک نفره در این اتاق چهار تخته در زمان سفر ما که های سیزن نبود و آف خورده بود 14 یورو برای هر شب بود.

  • خوددرمانی در سفر

همسرم که مختصر سرماخوردگی از ایران داشت و اصلا به توصیه های من برا دکتر رفتن و آمپول زدن توجه نکرد در سفر حسابی اذیت شد و تب کرد و چنان ناتوانی بر او چیره شد که یک روز کامل رو در پرتو از تخت پایین نیومد و اما اقداماتی که انجام دادیم علاوه بر داروهایی که همراه داشتیم و فکر میکنم کارگر افتاد : پختن سوپ آماده در هاستل، درست کردن دمنوش لیمو و زنجبیل و فلفل سیاه به وفور  . خوشبختانه با اقدامات انجام شده سریع تونست بهبودی پیدا کنه.

  • فوتبال

پرتغالی ها خیلی فوتبال دوست هستن و اسامی تیمهای معروفشون رو خیلی ها شنیدن مثل: اسپورتینگ لیسبون، پورتو، بنفیکا... ولی خیلی خبری از کریستیانو رونالدوی پرتغالی تو جاهای توریستی نبود.

 من فقط یه جا عکس کریستیانو رونالدو رو حوله دیدم و یه جا هم رو بطری بزرگی از ماءشعیر تو خیابون آگوستا.

20181103_194504.jpg

 البته زادگاه کرستیانو رونالدو ، شهر فونچال در جزیره فوق العاده زیبای مدیرا  هست که 900 کیلومتری لیسبون در دل اقیانوس اطلس قرار داره و صد البته که اونجا خیلی تحویلش میگیرن و حتی فرودگاه فونچال هم به نام کریستیانو رونالدو مزین شده .

20181107_154443.jpg

اینم طرفدارای دو تا تیم بودن که با اون لباسای قرمز و مشکیشون بعد از مسابقه همه جا دیده میشدن.

 20181107_154438.jpg

فرودگاه میلان

تو فرودگاه به طرز قابل توجهی افراد کم توان رو میشد دید که تو بخش اشتغال بهشون اهمیت داده بودن و مسئولیت هایی هر چند کوچک و در حد توانشان داشتند.

این تابلو هم نظرمو جلب کرد... که تفسیرش با خودتان.

20181109_104027.jpg

بعدشم این پاستا خوشکلا دلمو برد.

20181109_105503.jpg

قیمتاشون هم البته همینطور.

بیخیال خرید تو فرودگاه شدیم و باقیمانده یورو رو به نیت ذخیره برای سفر بعد در جیب گذاشتیم و به هات چاکلتی سر خودمونو گرم کردیم.

همراه با خاطره ای از پورتو و لیسبونی که حالا حالاها حرف برا گفتن و جا برا دیدن داشت و وقت ما تنگ...رهسپار وطن شدیم ...

20181109_115308.jpg

 

 

نویسنده : الی

 

این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر