سفری خاطره انگیز به پوکت و پاتایا با دلار 15 تومن

4.5
از 36 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
سفری خاطره انگیز به پوکت و پاتایا با دلار 15 تومن + تصاویر
آموزش سفرنامه‌ نویسی
13 مرداد 1399 09:00
42
19.7K

پیش گفتار

همیشه گفتم سفر خارجی رفتن یه نوع سرمایه گذاریه و تغییرات انفجاری ارز و قیمتها تو کشور ما این حرف رو ثابت میکنه. سفرنامه‌ای که من شروع کردم مربوط به سفر پاییز 1397 من به تایلند هست و چون زمان زیادی ازش گذشته پیشاپیش عذرخواهی میکنم اگر قیمت‌ها و بعضی جزییات رو حضور ذهن ندارم ولی از این جهت که این ششمین سفر من به تایلند بود ممکنه خوندن این سفرنامه برای خیلی‌ها مفید باشه و بتونن از نکات و تجربیات استفاده کنن. ضمنا بازم پوزش که در سفرنامه عکس کم هست و حرف بسیار.

مقدمه
بهار سال 1397 من یه سفر به چند کشور اروپای غربی داشتم و حسابی پول هارو خرج کرده بودیم و ارز از 4000 تومان تو یه ماه به ۱۰.۰00 تومان و ماه بعدش به 20.000 تومان رسید و وقتی برگشتم ایران به خانواده گفتم که این آخرین سفر خارجی 97 من بود چون دیگه نمیشه با این قیمت ارز رفت سفر خارجی. اما از اونجایی که میگن اگر عشق چیزی رو داشته باشی خدا برات میخواد و منم عاشق سفر خارجی هستم شهریور بود که خواهرم و دخترخالم تصمیم گرفتن یه سفر خارجی برن و از اونجایی که میخواستن یه مرد هم باهاشون باشه به من گفتن بیا ما هزینه تورت رو میدیم منم که از خدا خواسته بدون مکث گفتم میام. سر انتخاب مقصد هم از اونجایی که 5 بار تایلند رفته بودم بهشون تایلند رو پیشنهاد دادم و انقدر تعریف کردم که قبول کردن و بنا شد آذر ماه که هوا خوب میشه تو تایلند بریم پوکت و پاتایا. که مهرماه دایی من هم گفت همراهیمون میکنه و شدیم 4 نفر.

 

تور خریداری شده

  • 3 شب پوکت هتل The Marina Phuket
  • 4 شب پاتایا هتل BaliHai Bay
  • پرواز ماهان ایر

تور هر نفر 9 میلیون و پانصد هزار توماااااان (عمرا اگه به خودم بود نمیرفتم ?) نفری 600 دلار خرج 7 روز تایلند منهای خرید

 

لوازم مورد نیاز:

  • مقداری بت تایلند از ایران تهیه کنید تا توی فرودگاه مجبور به چنج نشید
  • دمپایی رو فرشی با خودتون داشته باشید چون هتل ها اکثرا نمیدن همینطور سشوار
  • کاور ضد آب گوشی داشته باشید حتما، البته قیمت اونجا هم خوبه اگه بخواید اونجا بخرید
  • یه اسپیکر کوچک داشته باشید، بعضی وقتها تو اتاق هتل نشستن و یه آهنگ دلخواه گوش دادن و همنشینی کنار همسفرا با کلی خوراکی‌های خوشمزه تایلندی آدم رو سر حال میاره.
  • خودکار با خودتون همراه داشته باشید برای پر کردن فرم ورود به تایلند داخل هواپیما
  • سفر به تایلند طولانی هست و داشتن یه بالش گردنی و قرص خواب و چشمبند کارو راحت تر میکنه
    روز سفر

 

بلاخره بعد از ذوق کردن‌ها و هزار تا جلسه و برنامه ریزی‌هایی که به نظرم اصل شیرینی سفر هست روز رفتن فرا رسید و ما هرکدوم با پرداخت هزینه 40.000 تومان با اسنپ از غرب تهران رفتیم فرودگاه امام و 3 ساعت قبل پرواز رسیدیم فرودگاه و پرواز هم به موقع بود و بعد از پذیرایی با نوش جان کردن نفری یک قرص خواب تا خود بانکوک خوابیدیم. نزدیکهای بانکوک فرم‌ها رو هم پر کردیم و با انجام کارای فرودگاه ساعت 8:45 به درب شماره 5 که تو وچر قید شده بود رسیدیم و خانم تایلندی فارسی زبون رو پیدا کردیم.

بعد از گرفتن 2 تا سیم کارت به ما گفت که یک مسافر دیگه هم هست و بیاد میریم (با این ارز گرون منطقی هم بود کلا دو مسافر داشته باشه). بچه‌ها رفتن نشستن و من به فروشگاه سون الون آخر سالن رفتم و 4 تا نوشیدنی خنک و 4 تا سیخ چوبی هات داگ به قیمت جمعا 280 بت خریدم (بتی که گفتم ایران بگیرین مال اینجاست و اون موقع هر بت 500 تومان شده بود). همسفرا که حسابی خسته سفر بودن با خوردن اینایی که گرفتم جون دوباره‌ای گرفتن. راجع به سیم کارت یه نکته بگم که حتما سعی کنید حداقل نصف گروهتون سیم کارت داشته باشید. چون جدایی از بحث مپ و گوگل و اینا به هر دلیلی ممکنه تو سفر همدیگه رو گم کنید و داشتن اینترنت برای تماس یا لوکیشن فرستادن فوق العاده خیالتون رو آسوده میکنه.

برگردیم فرودگاه و اینکه ما نزدیک به 2 ساعت منتظر این مسافر شدیم و حسابی عصبانی و کلافه به جون این زنه هم غرغر که باید بریم اونم میگفت نه این بنده خدا گم شده و گناه داره و ما هم خودمون رو آماده کردیم طرف که پیدامون کرد حمله کنیم بهش و تمام انرژی‌های منفی رو سرش خالی کنیم اما وقتی از دور دیدیمش نظرمون عوض شد، یه آقای 40 ساله بود که تمام لباساش خیییس عرق بوده و با سر و وضع آشفته شروع کرد عذرخواهی و ما هم کوتاه اومدیم.گویا بنده خدا گم شده بود.

دنبال زنه راه افتادیم و سوار یه ون اختصاصی مال ما 5 نفر شدیم و راه افتادیم فرودگاه دیگه بانکوک(فکر میکنم دوانجیت) برای سفر داخلی به پوکت. یه پیشنهاد اینجا بدم که شما هم اشتباه مارو نکنید پرواز داخلی به پوکت رو آژانس مسافرتی با اصرااار که ریسک نکنید ممکنه جا بمونید و این پرواز تاخیر بخوره اونو از دست میدید و باید برید یه فرودگاه دیگه و... ساعت 4 بعد از ظهر واسه ما گرفت و ما ساعت 11 رسیدیم فرودگاه دوانجیت و بعد از 8 ساعت سفر و 2 ساعت انتظار تو فرودگاه باید 5 ساعت دیگه میشستیم و بدترین قسمت سفر شد این انتظاره چون واقعا خستمون کرد و یک روز از پوکتمون رو کامل از دست دادیم و تازه تو روزای بعدش هم خسته و کوفته بودیم.

 

توی فرودگاه پاسپورت کنترل رو که رد کردیم یه آقای تایلندی جلومونو گرفت و گفت ایرانی؟ ما هم گفتیم یس، گفت علی دایی علی دایی، ما هم خنده و شوخی رو باهاش شروع کردیم و گفت فقط تو ایرانیا علی دایی رو میشناسه و یه بار اومده تایلند از این تور خریده و میدونه آقای گل جهان هستش و این حرفا؛ خلاصه خنده خنده مارو هدایت کرد سمت میزشو شروع کرد تور معرفی کردن. ما هم که دیگه تو دامش افتاده بودیم یه تور جزیره جیمز باند رو ازش خریدیم نفری 1800 بت و قرار شد صبح فرداش ساعت 8 صبح بیاد دنبالمون. 5 ساعت انتظار شروع شد و ما 4 تا صندلی خالی کنار یه پریز گیر آوردیم و گوشیا به شارژ و خودمون تلاش کردیم یه کم با بستن چشمامون بخوابیم که نشد و 5 ساعت واقعا سختی بود.

 


شب اول پوکت

بعد از پرواز کمتر از 2 ساعت بدون پذیرایی بلاخره به پوکت رسیدیم و ترانسفر رو خداروشکر راحت پیدا کردیم که البته فقط یه راننده بود و لیدری همراش نبود و ما هم تنها مسافرش بودیم. تو مسیر به سمت پوکت از جاده‌های کوهستانی ولی زیبایی رد میشین که اگر داغون و خسته نبودیم حتما ازش لذت می‌بردیم. وقتی ساعت 20:30 به هتل رسیدیم لیدر زنگ زد به سیم کارت‌های رایگانی که داده بودن و گفت من نیم ساعت دیگه میرسم چک این نکنید و منم بهش گفتم ما خسته‌ایم و صبر نمی‌کنیم و بعد چک این و تحویل  اتاق و باز کردن چمدونها آقا تازه اومد و زنگ زدن که بیاید لابی منم گفتم نمیام و گوشی رو گذاشتم.

این جلسات لیدر تو لابی هتل بیشتر برای فروش تورهاشون هست و نزدیک به 1 ساعت صحبت میکنن و پرزنت میکنن شمارو که من شخصا چون دوست دارم بیشتر با خارجیها تور بردارم و با فرهنگهای مختلف آشنا شم هیچ موقع از هموطن تور نمیخرم. خلاصه اون شب به هیچ عنوان انرژی واسمون نمونده بود و با سرچ فهمیدیم هیچ رستورانی نزدیک هتلمون نیست و به خرید یه سری خوراکی از سون الون دم هتل اکتفا کردیم و ساعت 22 خوااااب تا صبح. اینم اضافه کنم که اتاقی ۱۰۰ دلار دپوزیت دادیم ولی هتل مارینا بسیار شیک و تمیز هست و اتاق‌هاش فوق العاده مدرن و مجهز بود و یه استخر روی پشت بوم داره که منظره رویایی رو از تو آب میتونید ببینید و بسیار لاکچری هست.


تصویر شماره 1 (ویو استخر هتل)

1.jpeg

روز دوم پوکت

صبح روز بعد ساعت 6:30 بیدار شدیم و بعد از آماده شدن برای صرف صبحانه به لابی رفتیم و صبحانه کامل و قابل قبولی خوردیم (صبحانه در هتل‌های تایلند تنوع هتلهای دبی یا ترکیه رو نداره و آپشنهای زیادی ندارید). بعد از صبحانه با نیم ساعت تاخیر ساعت 8:30 ماشین اومد و اول به معبد بودای خوابیده که کلی میمون هم داشت رفتیم و اگر میرفتید اونور معبد یه جنگل زیبا با یه غار جالبی بود که دیدنش خالی از لطف نیست، بعد از اون به یه اسکله محلی رفتیم و با یه قایق نه چندان مدرن به اتفاق 8 توریست دیگه که همه خارجی بودن راه افتادیم تو یه مسیر رودخونه ای.

مسیر رفت بسیار زیبا هست با کلی کوههای پوشیده از درخت بیرون زده از آب و هوا هم ابری و دلچسب بود و حسابی تو مسیر لذت بردیم. البته تو تمام مسیر آب گل‌الود و قهوه‌ای هست و به درد شنا نمیخوره( کلا تور جیمز باند فکر شنا نکنید). اولین توقف جزیره مصنوعی مسلمونا بود که یه ناهار خوب هم سرو شد که البته بیشتر تم غذاهای خودشون رو داشت ولی انصافا خوب بود و کلی برنج و مرغ و سالاد خوردیم. بعد دوباره حرکت کردیم سمت سنگ معروف که جز چند تا عکس یادگاری واقعا چیز دیگه‌ای نداره و یه ساحل خیلی کوچیک هست که گل هم هست و حتی با طناب یه قسمتش رو بستن چون اگه برید تو گل گیر میکنید، البته کلی هندی و عرب تو آب هم رفته بودن ولی به نظرم ساحل جالبی برای آبتنی نیست.

بعد از 1 ساعت گشت و گذار و عکاسی تو نقاط مختلف همه دوباره سوار قایق شدیم و به یه اسکله بادی رفتیم که اول با قهوه و نسکافه پذیرایی کردن و بعد دو نفر دو نفر سوار قایق‌های کایاک پارویی با یک نفر پارو زن که ماسک اسکلت به صورتش زده بود و خیلی ترسناک بود شدیم که خیلی لذت بخشه این قسمت، هم آب تمیزتره و هم از زیر یه کوه سرسبز زیبا رد میشید و شوخی‌های قایقران‌ها که واقعا باحال و خوشرو هستن لذتش رو دو چندان میکنه و عکسهای حرفه‌ای با در آوردن یه طرح قلب روی برگ ازتون میگیرن. با دادن ۱۰۰ بت انعام که به پول ما خیلیه به پول اونا هیچی نیست (البته حتی 20 بت هم انعام میدی حسابی شاکرن و راضی) از قایق پیاده شدیم و برگشتیم سمت پوکت.

ساعت 6 بود که رسیدیم هتل و بعد از آماده شدن رفتیم بیرون. بدی هتل دور بودن و کمی بد مسیر بودن بود تا بنگلا و جانسیلون، با چند تا توک توک چک و چونه زدیم و برعکس بانکوک اینا اصلا با زیر 300 بت موافقت نمیکردن و ما هم تصمیم گرفتیم پیاده بریم. مسیر نسبتا طولانی بود و توی راه یه صرافی وایسادیم و دلار چنج کردیم و یکی از دلارهای من که تا شده بود رو قبول نکرد و چند تا صرافی رفتیم تا بلاخره یکی قبول کرد چنج کنه.

کپی پاسپورتتون رو حتما یه نسخه تو کیفتون همراه داشته باشید.

اما میرسیم به یکی از بهترین تفریحات تایلند یعنی غذاهای خیابونیش که پوکت میشه گفت بهترینه تو این زمینه. ده‌ها غرفه انواع غذاها رو از انواع گوشتهای سیخ شده تو سیخهای چوبی تا انواع نودل‌ها و ذرت و فست فود و.... ارائه میکنن که حتی قدم زدن و نگاه کردنشون هم بی‌اندازه لذت بخشه. ما هم که شکمو و از هر غرفه‌ای یه چیزی گرفتیم و 4 تا سینی پر از انواع غذاها روی میز آوردیم و مشغول شدیم. که نودل و کالاماری(هشت پا) از همه واسم بهتر و خوشمزه تر بود.

بعد از اونجا یه سر به خیابون بنگلا زدیم و حسابی شاد شدیم و تو راه برگشت ساعت 1 از سون الون واسه فردامون حسابی خرید کردیم. سوپرمارکت‌های سون الون آب معدنی کوچیک بین 7 تا 10 بت، بزرگ بین 14 تا 18 بت هست و یه نودل‌های لیوانی آماده دارن که میتونید همونجا بازش کنید ادویه هاش رو بریزید و با پر کردن آب جوش و بستن درش به مدت 5 دقیقه یه نودل سریع بخورید (البته اگه تند خور هستید چون خیلی تنده، یه چنگال یه بار مصرف هم هست تو بسته هاش)، همچنین غذاهای آماده داره که میتونید بدید فروشنده براتون گرم میکنه و بسیار خوشمزه و ارزونه مخصوصا اسپاگتیش. همچنین انواع چای و نسکافه و قهوه هم توسط دستگاه میتونید درست کنید، دستگاه یخ ساز هم دارن که اگه از خوردن نودل یا هر غذایی دهنتون آتیش گرفت میتونید بدویید تو سون الون و دهنتونو پر یخ کنید خخخخ کلا یه دنیایی هست این سون الون و خودش تور گردشگریه. حالا دیگه فروشگاه‌های BigC بماند که من چقدر حال میکنم از خرید میوه‌ها و نوشیدنی‌ها و خوراکیها که حتما از دست ندید.

تصویر شماره 2 (میمون شکمو معبد)

2.jpeg

تصویر شماره 3 (مسیر زیبای جیمزباند)

3.jpeg

تصویر شماره 4(کوه‌های دوقلو سرسبز که ما اسمش رو گذاشتیم دو گنبدان)
4.jpeg
تصویر شماره 5(سنگ معروف )

5.jpeg

تصویر شماره 6 (غذاهای خیابانی)

6.jpg


روز سوم پوکت

روز سوم بعد صبحانه رفتیم استخر هتل که روی پشت بوم واقع شده و فوق العاده عالی و شیک هست آخر استخر حالت باز داره و ویو کوه‌های جنگلی پوکت رو میده که میتونید عکسهای فوق العاده‌ای بگیرید و موزیکی که پخش میشه هم فضای خیلی شادی رو درست کرده. بعد از شنا و کلی عکاسی زدیم بیرون و با یه وانت دربست به قیمت 300 بت رفتیم بیگ بودا. بیگ بودا و چند معبد دیگه رو لیدرهای ایرانی توی تور رایگان مجانی میبرنتون ولی من پیشنهاد میکنم خودتون برید چون در ازای این مجانی بردن نه تنها مجبورید برای سوار و پیاده کردن مسافرا از این هتل به اون هتل سرگردون شید بلکه کارگاه چرم و جواهر و صنایع دستی و خیلی جاهای بیخود هم میبرنتون که مجبورید به خاطر ندادن 300 بت که برای 4 نفر میشه نفری 75 بت یک روزتون رو حروم کنید.

بیگ بودا غیر از معبد و مجسمه‌ها که همه جای تایلند هست چند تا ویو پوینت فوق العاده زیبا داره که ارزش دیدن رو داره. البته ما میتونستیم تور فی فی رو هم بگیریم یا مثلا رافتینگ ولی من شخصا اعتقاد دارم اگر هر روز تور بردارید خیلی تفریحات مستقل داخل شهر رو از دست میدید ضمن اینکه فی فی دور هست و انقدر توی راه هستید که خیلی وقت لذت بردن از مایا بی یا قسمتهای دیگه رو پیدا نمی کنید. بنابراین بعد از بیگ بودا ما به شهر برگشتیم و به یکی از سالن‌های ماساژ رفتیم و هر نفر 250 بت تای ماساژ گرفتیم که واقعا لذت بخش هست و پیشنهاد اکید من اینه تایلند روزی یک یا حتی دوبار از ماساژ استفاده کنید چون با این کیفیت و قیمت هیچ جای دنیا ماساژ پیدا نمیکنید.

بعد از ماساژ مرکز خرید جانسیلون رو رفتیم و یه بستنی خوشمزه به قیمت نفری 50 بت خوردیم و چند تا سوغاتی کوچیک مثل صابون معطر و فندکهای بامزه و چترهای هنری خرید کردیم و ساعت 5 رفتیم برای ناهار فود کورت پاساژ و ساندویچ ساب وی رو خوردیم که خیلی عالی هست ولی یه مقدار گرون. 300 بت به ازای هر ساندویچ. برگشتنی هم متوجه شدیم یکی از دی جی‌های معروف دنیا کنسرت داره تو خیابون بنگلا و 2000 بت بلیطش هست که ماشین حساب میگفت بیخیال شید و ما هم از خیرش گذشتیم و شب از دور فقط صداش رو شنیدیم. ولی به جاش یه گروه باحال تایلندی لب ساحل بنگلا زنده اجرا میکردن که جمعیت زیادی هم جمع شده بودن و حسابی لذت بردیم. برای شام هم یه رستوران هندی رفتیم و یه سری غذاهای هندی خیلی خوشمزه ولی تند رو با نفری 400 بت (البته با پیش غذا و چند مدل نوشیدنی) خوردیم و هتل خواب.

تصویر شماره 7 (ویو پوینت بیگ بودا)

7.jpeg

تصویر شماره 8 (خود آقای بیگ بودا)

WmJO4jvYWm1g5EfOnNgsBPewMCsVW33RoNmnT4U6.jpeg

حرکت به پاتایا دوست داشتنی

خب آخرین روز پوکت را با یه استخر دیگه و بعدش یه ماساژ تایلندی تموم کردیم و ساعت 4 سوار هواپیما پیش به سوی پاتایا. بانکوک که رسیدیم باز 1 ساعتی جمع کردن مسافرا طول کشید و باتوجه به مسیر 2 ساعته تا پاتایا و بقیه مسافرا که باید پیادشون میکردیم 11 شب رسیدیم هتل و بازم یه روز دیگمون سووووخت (به نظرم یا فقط پوکت بگیرید یا فقط پاتایا). حالا ساعت 11 شب رسیدیم دیدیم‌ای دل غافل ورودی هتل رو کندن و در دست تعمیراته (من هتل بالی‌های بی رو قبلا اومده بودم).

یه راه پله اضطراری بود که با توجه به سنگینی چمدونها نرفتیم و من رفتم لابی از رسپشن کمک بگیرم و طبق معمول لیدر هم هنوز نرسیده بود.رسپشن هم گفت از راه رو بغل برید از پارکینگ بیاید بالا که ما رفتیم و رسیدیم به یه دری که کارت هتل میخواست باز شه، منم انقدر عصبانی شدم شروع کردم کوبیدن به در ولی هیچکی جوابی نداد، باز کلی پله رفتم بالا و بلاخره با داد و بیداد من یکی اومد پایین و درب رو باز کرد و رفتیم لابی.کلی خسته و کوفته بودیم که تازه آقا رسول لیدر تشریف آوردن و یه کتابچه باز کردن توضیح تور که من گفتم بلدم کامل پاتایا رو ایشون باز کوتاه نیومدن و از تور جزیره مرجان گفتن که گفتم شما کدوم ساحل میبرید؟

با تعجب گفت یعنی چی؟میبریم جزیره مرجان دیگه. گفتم نه جزیره مرجان چند تا ساحل داره و تور شما من در جریانم کدومو میبره، شما میدونی؟ وقتی دید من بیشتر از اون بلدم دیگه ساکت شد و من ادامه دادم تور شما جزیره کوهساک میبره و جزیره مرجان نمیره که اون جزیره هم یه جای کوچیک کم امکانات بیریخته و ما میریم خود کوهلان و ساحل سامایی بیچ.ر سول که کلا ناک اوت شده بود گفت باشه پس مراقب باشید و رفت.

توضیح درباره جزیره مرجان: جزیره مرجان یه جزیره خیلی بزرگ هست با چندین ساحل که سامایی و تایوین بهترین ساحلهاش هست و شما میتونید با نفری 30 بت از اسکله خودتون برید با کشتی ولی توری که میفروشن میبره یه جزیره خیلی کوچیک و اونو جای جزیره مرجان قالب میکنه، تنها مزایای تور یکی اینه وسط راه پاراسل میبرن شمارو و دوم اینکه میتونید وسط آب بپرید توی آب و شنا کنید برای خودتون، غذا و نوشیدنی مجانیش به درد خودشون میخوره و کف پارتی هم دارن که اصلا خوشایند نیست حداقل برای من و نفری 1800 بت تا 2000 بت هم میگیرن ازتون.

توضیح راجع به هتل: متاسفانه هتل بالی‌های بی اصلا مدیریت خوبی نداشت و با اینکه اتاقهاش خیلی بزرگه و ویو خیلی عالی هم داره ولی اشکالاتی داره مثل نبود پریز نزدیک تخت، پریز برقش دم در بود فقط و اینکه اتاق خیلی خالی و بدون وسایل هست ولی چسبیده به خیابان والکینگ استیریت هست که واسه جوونا مزیت هست.

اون شب هم خستگی بر ما چیره شد و به جز یه دور زدن تو خیابون والکینگ و لذت بردن از فضای زنده و پر از موسیقی کار دیگه‌ای نکردیم و به هتل اومدیم برای خواب.

تصویر شماره 9 (ویو هتل بالی‌های بی)

9.jpeg

روز اول پاتایا

خب بلاخره اومده بودم شهر خودم و دیگه با شناخت بیشتر میخواستیم لذت ببریم. انقدر تو پوکت هم از پاتایا تعریف کرده بودم که بچه‌ها همه ذوق داشتن.مقایسه پاتایا و پوکت به نظرم آسون نیست چون کلیتشون خیلی شبیه همه تقریبا.

  • غذاهای خیابونی تو پوکت منظم تر و پر تنوع تره
  • خیابان والکینگ تو پاتایا از بنگلا بهتر و شادتره
  • مناظر و سرسبزی پوکت زیبا تره
  • امکانات و سرگرمی‌ها تو پاتایا بیشتر و در دسترس تره

 

من شخصا پاتایا رو بیشتر دوست دارم ولی انقدر در رقابتن سلیقه‌ای هست به نظرم.

روز اول از باغ وحش تایگر پارک دیدن کردیم و خودمون بدون تور رفتیم، به قمیت ۱۰۰0 بت رفت و برگشت یه تاکسی دربست گرفتیم با یه راننده خیلی باحال به اسم تامی که ضبظ مجهز و سیستم صوتی قوی داشت و ما با بلوتوث وصل شدیم و تا اونجا آهنگای خودمونو گوش دادیم و اونم بعضی جاها تلاش میکرد با آهنگ بخونه که با لهجش خیلی خنده دار و بانمک میخوند و کلی خوش گذشت بهمون.

قیمت بلیط اصلا یادم نیست ولی داخل میتونید با 300 بت یه توله ببر بگیرید بغلتون و بهش شیر بدین و کلی عکس جالب بگیرید. با همین قیمت میتونید با تمساح‌های کوچیک که رو شونتون میذارن هم عکس بگیرید یا با ببرهای بزرگ بالغ که با دارو آرومشون کردن و خطری ندارن (با 300 بتی که میدید خودشونم ازتون عکس حرفه‌ای میگیرن و موقع خروج تو یه قاب تقدیمتون میکنن) ولی بهترین قسمت این تور غذا دادن به کروکدیل‌ها بود به این شکل که با ۱۰۰ بت یه نی چوبی بلند که یه نخ به انتهاش وصله و یه مرغ کامل به اون وصل کردن بهتون میدن و شما مرغ رو از بالا میفرستید تو یه دریاچه پر از کروکدیل‌های بزرگ و اونا میپرن و مرغ رو میکشن و از نخ جداش میکنن. میتونید کمی سر به سر کروکودیل‌ها هم بذارید و تا میپرن مرغ رو بکشید بالا و بازی کنید با کروکدیل ها.

گونه‌های دیگه حیوانات مثل میمون‌ها و فیل و شیر کوهی و... هم توی پارک هست که بد نمیگذره بهتون برید. البته اگه مثل من عاشق حیوانات هستید حتما سافاری ورلد بانکوک رو تجربه کنید که فوق العادست. توی تایگر پارک نمایش ببرها و کروکدیل‌ها و فیل‌ها هم دارن که از دست ندید.

بعد از بازدید از پارک ساعت 2 ظهر بود که از پارک اومدیم بیرون و با تامی برگشتیم پاتایا و مارو تا مک دونالد بیچ رود رسوند و ناهار رو مک دونالد خوردیم به قیمت 200 بت دابل چیزبرگر با نوشابه و سیب زمینی. از اونجا هم نفری یه موتور به قیمت 40 بت هر نفر کرایه کردیم و مارو بردن تا بیگ بودا که نزدیک هتلمون هم بود. معابد و نقاشی‌های زیبا رو دیدیم و کلی عکس و از ویو پوینتش هم استفاده کردیم و نهایتا از یه مسیر سرازیری بسیار زیبا و سرسبز پیاده پایین اومدیم و با 15 دقیقه پیاده روی برگشتیم هتل. تاکسی موتوری گرفتن تو تایلند با توجه به تاکسی وانت‌های 10 بتی هزینش بیشتره ولی خیلی هم باحال و لذت بخشه و هم خیلی سریع هرجا بخواید میرسید.

تو هتل از استخر نه چندان بزرگ و جالبش استفاده کردیم و نوبت ماسااااژ بود، تو سکند رود و خیابون‌های 13 و 14 ماساژهای خیلی دنج و راحتی پیدا میشه که قیمتهاشون هم پایینتره و لذت میبرید. پاساژ (فکر میکنم مایک) رو هم رفتیم و طبقه بالاش از بازی عبور از لیزرش استفاده کردیم که خیلی حال داد. ضمنا یه اتاق فرار هم داره که خیلی باحاله ولی 600 بت ورودی داره که منصرفمون کرد. غروب رو تو اتاق گذروندیم با کلی خوراکی و نوشیدنی که از سون الون خریدیم و شب هم والکینگ گردی تا نصفه شب و شامش هم از چرخ دستی‌های خیابونی کلی گوشت و مرغ ذغالی خوشمزه خوردیم.

تصویر شماره 10 (خیابون بیچ رود و وانت 10 بتی هاش)

10.jpeg

تصویر شماره 11 (تامی راننده تاکسیمون)

11.jpeg

تصویر شماره 12 (تایگر پارک)

12.jpg

تصویر شماره 13 (کروکدیل سواری)

13.jpeg

روز دوم پاتایا

صبح بعد صبحانه ساعت 9:30 راه افتادیم سمت اسکله که فقط 10 دقیقه پیاده از هتل ما تا دم کشتی راه بود. اسکله پاتایا انتهای خیابان والکینگ استریت واقع شده و از پورت B هر روز از 7 صبح تا 4 بعد از ظهر 1 ساعت به 1 ساعت کشتی با قیمت نفری 20 بت شما رو به جزیره مرجان میبره. تور هم برای جزیره هست که پیشتر توضیح دادم چرا پیشنهاد نمیکنم و اینکه اکثر تورها خود جزیره مرجان نمیبرن شمارو و به یه جزیره کوچیک مجاور میرید به جاش.

خلاصه ساعت 9:45 بود رسیدیم اسکله و بلیط کشتی ساعت 10 رو خریدیم و سوار شدیم و جالب اینجاست که 9:50 راه افتاد و کلی خدارو شکر کردیم که راس 10 اونجا نبودیم وگرنه جا مونده بودیم. کشتی مثل اتوبوس صندلی‌ها رو در 2 ردیف هر ردیف 4 صندلی پشت هم چیدن ولی پیشنهاد میکنم رو صندلی‌ها نشینید، جلو کشتی در کناره‌ها یه سری نیمکت تعبیه شده که اگر اونارو بگیرید میتونید برعکس بشینید و پاهاتونو از کشتی آویزون کنید پایین و از تماشای دریا و مناظر تا رسیدن به جزیره لذت ببرید. واسه رفتن به جزیره لازم نیست خرید خاصی بکنید اونجا همه مغازه‌ها اقلام رو با همون قیمت شهر ارائه میکنن از خوراکی ونوشیدنی و غذا تا کرم ضد آفتاب و کاور ضد آب و...

بعد از حدود 30 دقیقه که واقعا سریع گذشت و احساس نشد به اسکه تاوین بیچ رسیدیم که یه ساحل خیلی بزرگ اما خیلی شلوغه چون خیلی‌ها وقتی با کشتی میان همونجا استفاده میکنن و برمیگردن اما ما به سمت بیرون ساحل رفتیم که یه سری تاکسی وانت با نفری 50 بت شمارو به هر ساحلی بخواین میبرن و ما هم سامایی بیچ رو انتخاب کردیم و حرکت. از مسیرهای کوهستانی و سرسبز زیبایی عبور کردیم که اگر آدم اهلش باشه امکان گشت و گذار داره و نهایتا رسیدیم ساحل زیبای سامایی که از دو طرف با کوههای جنگلی احاطه شده و شن‌های طلاییش دل آدم رو به دست میاره. اونجا نفری یک تخت به قیمت هر تخت ۱۰۰ بت اجاره کردیم و نفری یه نوشیدنی خنک گرفتیم و داشتیم وسایلمون رو جمع و جور میکردیم بریم برای شنا که یه نفر اومد ذرت میفروخت و ما هم گرفتیم و کنارش بهمون یه کیسه نمک دریایی هم داد و اون ذرت و نمک هنوز که هنوزه مزش از یادمون نمیره واقعا خوشمزه بود.

دریای ساحل ولی کفش سنگی بود تا یه جاهایی و من به محض پا گذاشتن رو سنگا پشیمون شدم و اومدم بیرون که چشمم به تیوپ‌های اجاره‌ای خورد، یه تیوپ به قیمت ۱۰۰ بت برای یک ساعت اجاره کردم و عین عاقبت نقدفروش و نسیه فروش در حالی که همه با سنگها درگیر بودن من خوابیده روی تیوپ رد شدم و تا 1 کیلومتر و جایی که دیگه طناب کشیده بودن رفتم وسط آب و خیلی حال داد. پیشنهاد من اینه واسه جزیره و پارک آبی و... اصلا تو مصرف کرم ضد آفتاب خساست به خرج ندید و تا میتونید بمالید که سوختگی لذت سفرو میگیره. خلاصه ساعت 2:30 ظهر بود که بعد کلی شنا و استراحت تصمیم گرفتیم برگردیم و جالبه که تو همون ساحل یه اسکله بادی کوچیک درست کردن و دیدیم یه کشتی هم وایساده، وقتی پرس و جو کردیم دیدیم میره پاتایا و ما هم خوشحال و خندان و سوپرایز شده پریدیم تو کشتی و با نفری 60 بت برگشتیم پاتای ا(هیچ‌جا تو چیزایی که خونده بودم حرفی از این اسکله نشنیده بودم).

ناهار رو به رستوران کینگ در خیابان والکینگ استریت رفتیم که من سال پیشش با بت ۱۰۰ تومن یه کینگ لابستر خورده بودم که تا الان خوشمزه‌ترین غذای عمرم بوده اما این بار با بت 500 تومن اوضاع فرق داشت. کینگ لابستر کیلوی 1800 بت هست و یه بزرگش یک کیلو و نیم وزنشه که میشه 2500 بت و اون موقع 250 هزار تومان بود و خب یک نفر رو هم سیر نمیکنه، اما امسال 1.250.000 تومان هر پرس در میومد که ما با چشمان خیس منصرف شده و به شنیدن خاطرات من از مزش بسنده کردیم. ما یه پرس کالاماری سوخاری، یه خوراک میگو و یه ماهی بزرگ با سیب زمینی و مخلفات گرفتیم که جمعا شد 1۱۰۰ بت و جالب اینجاست دو تا ژاپنی کنار ما نفری یه کینگ لابستر گرفتن و ما با حسرت نگاهشون میکردیم.

اون روز هم با یه ماساژ و یه گشت تو نایت بازاار سکند رود و کمی خرید و شب گردی خیابان والکینگ گذشت. راجع به اونایی که میگن پاتایا تور نگیری تو روز چیزی نداره شما اگه مثل ما شکمو باشید قدم به قدم آبمیوه‌های طبیعی از میوه‌های تازه از نارنگی و توت فرنگی و انبه تا میوه‌های خودشون و... میتونید تست کنید. همچنین ذرت مکزیکی‌های باحال هم تو سنترال میتونید پیدا کنید که از ذرتهای مرغوب هست و مثل ایران پنیر و سس و اینا نداره و طبیعی با کره سرو میشه و در آخر مهمتر از همه شاورماااا شاورمااا که همون دنر کباب خودمونه تو نونهای گرد سفید که واقعا من شاورما به کیفیت تایلند نه تو خود استانبول نه اروپا نه هیچ جای دیگه ندیدم (شاید به دلیل تفاوت کیفیت گوشت یا ادویه و سس‌های مخصوصشون باشه). شکمو هم که نباشید ماساژ و پاساژ یا بولینگ و شهربازی بالای سنترال فستیوال سرگرمتون میکنه.

تصویر شماره 14 (سامایی بیچ)

dk6QavEXHL14fRcyEZKlfTar3jj9vmNcIx4g7Meu.jpeg

تصویر شماره 15 (اسکله پاتایا)

15.jpg

تصویر شماره 16 (سامایی بیچ)

16.jpg

تصویر شماره 17(غذا‌های خیابونی والکینگ)

17.jpg

روز سوم پاتایا

خب امروز رو طبق پیشنهاد من قرار شد توری بر نداریم تا فرداش انرژی داشته باشیم واسه پارک آبی. البته ناگفته نمونه تو تمام این روزایی که ما خودمون اینور اونور رفتیم لیدرهای تور روزی 2 بار زنگ میزدن که تور بفروشن یا اصرار که گشت رایگانو شرکت کنید و ما یک کلام نه!!!! (البته سعی کنید مودبانه نه بگید باهاتون لج نکنن که ترنسفر به فرودگاه رو کنسل کنن براتون من یه بار تو همین پاتایا این اتفاق برام افتاد و هیچ خسارتی هم نتونستم بگیرم).

صبح بعد صبحونه و یه استخر رفرش کننده راه افتادیم سمت سنترال فستیوال و بعد کلی گشت و گذار طبقه آخرش یه بولینگ 4 نفره هم بازی کردیم که قیمتش یادم نیست. ظهر هم توی فودکورت طبقه -1 همین پاساژ نفری 4،5 تا بشقاب از غذاهای مختلف از اسپاگتی و پد تای و نودل تا پیتزا و استیک و لازانیا و... گرفتیم و دلی از عزا درآوردیم. بعدشم رفتیم فروشگاه طبقه -2 و کلی گشت و گذار و خرید میوه‌های خورد شده تازه و آماده تا نودل‌های لیوانی خشک واسه سوغاتی و کلی خوراکی‌های خوشمزه برای شب تو هتل. نمیدونم من فقط اینطوریم یا همه ولی چرخیدن تو این فروشگاه هاشون خیلیی دلپذیره.

دیدن کلی چیزای جدید و میوه‌های عجیب غریب و خیلی محصولاتی که تو کشور خودمون نیست برای من خودش یه تور تفریحیه. بعد خرید یه ماساژ تایلندی عالی و غروب هم توی هتل بخور بخور و موسیقی گوش دادن و گپ زدن تا شب که پای ثابتمون شبگردی تو خیابان والکینگ بود. شام هم نفری یه ساندویچ شاورما عالی از یه رستوران ترکیه‌ای اول خیابان والکینگ.

تصویر شماره 18(سنترال فستیوال)

18.jpg

روز چهارم پاتایا

خب روز پارک آبی بود و تامی (راننده تاکسی باحالمون) رو هماهنگ کردم با 800 بت رفت و برگشت ببره مارو پارک آبی رامایاناااا که بهترین پارک آبی پاتایا هست از نظر من. دوباره وصل شدیم به ضبطش و کلی آهنگای خودمونو تا اونجا گوش دادیم و از مسیر زیبای پارک که از کنار پارک نونگ نوچ و کوه بودای لیزری رد میشه لذت بردیم. ساعت 10:30 رسیدیم و با قیمت بلیط هر نفر 1300 بت (فکر میکنم همین بود) رفتیم داخل.

یه دستبند بهتون میدن که اونجا سمت راست یه جایی هست که میتونید صندوق کرایه کنید و پول شارژ کنید رو دستبندتون واسه خرید. ما هم 4 نفر بودیم 2 تا کمد کوچیکش رو اجاره کردیم(قیمت یادم نیست)که انصافا مجبور شدیم درش رو با لگد ببندیم (برای 2 نفر کوچیک بود خیلی). همچنین حوله و لوازم دیگه هم کرایه میدن که ما حوله‌های هتل رو خدارو شکر آورده بودیم.


لوازم مورد نیاز: دمپایی، حوله، کاور ضد آب گوشی که چسب بستن به دور بازو هم داشته باشه،کرم ضد آفتاب، عینک دودی.


شاید به نظرتون این همه وسیله دست و پا گیر باشه اما شما مرتب میتونید بیاید کمدتون وسایل رو بذارید یا بردارید(هر بار با لگد)، دمپایی رو که همه جای پارک جاکفشی داره برای امانت گذاشتن و عینک دودی هم بعد بازی کردن و آخر کار میتونید از کمدتون بردارید و برید برای عکاسی از خودتون (من حتی کلاه هم بردم خوشگل بیافتم تو عکسا). کاور ضد آب گوشی ببرید که تو بازی‌ها و سرسره‌ها هم بتونید از خودتون فیلم بگیرید (البته بعضی از سرسره‌ها اجازه نمیدن ببرید و بعضی‌ها هم فقط در صورتی که به بازوتون ببندید میذارن همراه ببرید، ولی میتونید به امانت بذارید پیششون). سرسره‌ها اکثرا 2 نفره هست و وزن مجموع زیر 180 کیلو فقط اجازه میدن که ما به مشکل خوردیم چون 3 نفرمون ۱۰۰ کیلویی بودیم و فقط خواهرم 70 کیلویی بود و مجبور شدیم به نوبت یکی یکی با اون سوار شیم و اون چه حالی میکرد که هر سرسره رو 3 بار سوار میشد.

البته این مورد فقط شامل 3 تا سرسره است پس خیلی نگران نباشید. وسط پارک یه کافه آبی داره که فوق العاده زیباست و میتونید انواع نوشیدنی‌ها رو توی میزهای داخل آب با چترهای بزرگ گیاهی زیبا بشینید و میل کنید. برای ناهار رو همون ابتدا دستبندتون رو شارژ کنید که بتونید باهاش پول خورد و خوراک رو پرداخت کنید. ما 2000 بت شارژ کردیم برای 4 نفر.

اونجا علاوه بر سرسره‌ها، زمین بدمینتون، واترپولو، والیبال آبی، زمین بازی کودکان و یه قسمتی طناب بازی و بازی‌های تعادلی داره که حتما استفاده کنید.

ساعت 5:30 خسته و کوفته اومدیم بیرون و تامی منتظرمون بود، اون شب با اینکه خیلی خسته بودیم ولی شب آخر بود و بعد یه ماساژ تا 5 صبح گشت و گذار کردیم و آماده وداع شدیم.

تصوی شماره 19 (رامایانا پارک زمین والیبال)

19.jpeg

تصویر شماره 20 (رامایانا پارک ویو از بالای سرسره)

20.jpeg

روز برگشت

چون این قسمت قلبمو به درد میاره اصلا ترجیح میدم تعریف نکنم. فقط تحویل دادن هتل و گشت و گذار و آبمیوه تازه خوردن و مک دونالد خوردن و فرودگاه و صف طولانی هموطنا 3 ساعت قبل چک این جلو کانتر و پرواز 8 ساعته و پلیس اخمو کنترل پاسپورت ایران.

 

نکته: شاید اون زمان ما کلی شک داشتیم با اون قیمت هنگفت بریم یا نه ولی اگه اون سال نمیرفتیم سال بعدش نمیتونستیم بریم و سال گذشته که نرفتم امسال واسه کرونا همه جا بسته شد و حتی اگه باز هم بشه اون تور رو زیر 15 میلیون تومان نمیتونم بگیرم پس فکر هزینه نباشید سفر خارجی مثل جدا شدن از دنیای فعلی و رفتن به یه دنیای دیگست و حیفه آدم نره و نبینه و این پولها میاد و میره اما تجربه‌ها شاید دیگه فرصت نشه.

 

توصیه ها(مهم مفید)

همونطور که دیدید ما همه جارو خودمون رفتیم و درگیر تور نشدیم که البته شاید به نظر سخت بیاد ولی وقتی تصمیم میگیرید آسون میشه.

برای خرید ما به سبب گرونی این کار رو نکردیم ولی سالهای پیشش من از پاتایا میرفتم ترمینال 21 سوار اتوبوس میشدم و با 150 بت صبح میرفتم بانکوک خریدم رو کامل میکردم و غروب با اتوبوس برمیگشتم که خیلی راحت و کم هزینست.

ماساژ رو تو تایلند از دست ندید که تو دنیا این قیمت ماساژ 1 ساعت هیچ‌جا نیست و واقعا لذت بخشه.

تو غذاهای تایلندی پد تای و نودل هاشون به ذائقه ما جور در میاد و حتما تست کنید.

از آبمیوه‌ها و نارگیل‌هایی که کنار خیابون تازه میفروشن حتما استفاده کنید.

شما برای هر روز اونجا میلیونها هزینه میکنید پس سعی کنید غم و غصه و بداخلاقی ها رو کنترل کنید و از تک تک لحظه‌ها لذت ببرید.

تایلندی‌ها بسیار آدم‌های خوش برخورد و منعطفی هستن ولی تو قیمتها حسابی باهاشون چونه بزنید.ما حتی یکبار هم رستوران ایرانی نرفتیم و غذای ایرانی رو نگه داشتیم واسه ایران و توصیه من تنوع هست و خوردن غذاهای حداقل فست فودی (البته پیتزاهاشون حتی هات و پیتزا کمپانی هم خوب نیست).


حرف آخر

ببخشید اگر خیلی چیزها یادم نبود 2 سال گذشته از سفرم، ترجیح دادم به جای عکس بیشتر توضیح بدم و عذر میخوام اگر طولانی شد، هدفم از نوشتن این سفرنامه شاید تجدید خاطره خودم هم بود چون متاسفانه فعلا امکان سفر مقدور نیست به خاطر کرونا و با این قیمتها اگر هم کرونا نبود باز دیگه مقدور نیست واسه یه کارمند این سفر.

من تو سفرهای خارجیم که دوبی و ترکیه و اروپای غربی و شرقی رو تشکیل میده هیچ جا اندازه تایلند احساس شاد بودن و راحت بودن نکردم چون شاید لاکچری و مدرن نباشه یا هتل هاش در حد بقیه جاها نباشه اما به علت در دسترس بودن و ارزون بودن هر تفریحی از هر مدلی با هر سلیقه‌ای نسبت به بقیه جاها خیلی بیشتر خوش میگذره. همسفرام هم گفتن این بهترین سفر عمرشون بوده.

موفق باشید

 

نویسنده: اشکان محمدزاده



این سفرنامه برداشت و تجربیات نویسنده است و لست‌سکند، فقط منتشر کننده متن است. برای اطمینان از درستی محتوا، حتما پرس‌وجو کنید.

اطلاعات بیشتر