سفری رویایی و پر هیجان به مارماریس ( قسمت اول )

با عرض سلام و خسته نباشید

سفرنامه ای که پیشکش شما دوستان عزیز میکنم حاصل لطفی هست که مدیریت سایت لست سکند و همچنن مدیریت آژانس امیدان پرواز به ما کردند. بسیار بسیار از این عزیزان قدردانی میکنم که به ما توفیق سفر به این شهر رویایی و زیبا را دادند.

دوشنبه 1 تیر خیلی اتفاقی ایمیلم را چک کردم و دیدم که از سایت لست سکند ایمیل دارم که اگر مایل باشید میتوانید از پکیج رایگان تور مارماریس که آژانس امیدان پرواز اسپانسر آن است( یکی از مجری های اصلی برگزاری تورهای مارماریس) استفاده کنید به محض خوندن این ایمیل و هماهنگی با همسرم و بدون هیچ تاملی آمادگی خودمون رو اعلام کردیم. بلیط ها 5شنبه 4تیر برای تاریخ 6تیر ساعت 23:30 با هواپیمای معراج صادر و ایمیل شد. از آنجایی که چند نفری از آشنایانمان قبلا با هواپیمای معراج سفر کرده بودند و راضی بودند نگرانی از بابت پرواز نداشتم فقط در این مدت محدود یک سفرنامه که در همین سایت بود در مورد شهر مارماریس مطالعه کردم و از چندجای دیگه اطلاعاتم رو تکمیل کردم و خودمون رو برای سفر آماده کردیم.

مارماریس در جنوب غربی سواحل ترکیه و در فاصله 110 کیلومتری فرودگاه دالامان و 270 کیلومتری ازمیر واقع شده است. منطقه ای در مجاورت دریای مدیترانه و اژه که با کوهستانهای جادویی محصور شده است.

من همیشه فکر میکردم که مارماریس یک شهر خیلی آرومی هست و تفریحی جز دریا و ساحل نداره، به همین خاطر هیچ وقت در انتخاب مقاصد خارج از کشورم به مارماریس فکر هم نمیکردم ولی با این توفیقی که پیش اومده بود با یک گشت و گذار در اینترنت واقعا شیفته برنامه ها و طبیعت و زیبایی این شهر ساحلی بکر مانده برای ایرانیان شدم.

صبح شنبه، کارهای قبل از سفر را انجام دادیم و فیش ارز مسافرتی (که تفاوتش با ارز آزاد 170 هزارتومان برای 600 دلار شد) را از بانک سامان گرفتیم و ساعت 20:30 در فرودگاه امام اماده بودیم و بعد از طی مراحل مختلف، پرواز بدون تاخیر ساعت 23:45 شروع شد.
هواپیمای ایرباس معراج خیلی بزرگ نبود ولی نقاط قوت و ضعفی که از نظر من داشت این ها بودند: 1- خلبان هواپیما چه در رفت و چه در برگشت بسیار حرفه ای بود که ما هم تیک آف خیلی خوبی داشتیم و هم لندیگ خیلی آرومی. 2- صندلی های هواپیما با اینکه نسبت به هواپیماهای دیگه نسبتا کوچکتر بود ولی جلوی پاها جا به اندازه کافی داشت و ازین بابت خیلی راحت بودیم. 3- در طول پرواز هواپیما اصلا تکون نداشت و پرواز خیلی راحتی داشتیم. 4- متاسفانه در پرواز رفت تهویه هواپیما خیلی خنک نمیکرد ولی خدارو شکر در برگشت این مشکل حل شد.

کلاس اکونومی (عادی) هواپیمای معراج

 

کلاس تجاری هواپیمای معراج

 

شام هواپیما (که بسیار لذیذ بود)

 

ساعت 50: 02 به وقت ایران در فرودگاه ازمیر هواپیما به زمین نشست و از اینجا ساعت هامون رو با ساعت محلی ترکیه که 1:30 از ما عقب تر بود تنظیم کردیم.

فرودگاه ازمیر

 

فیری شاپ فرودگاه ازمیر

 

از هواپیما پیاده شدیم و چمدان هایمان را تحویل گرفتیم. سپس با لیدر شرکت دُردو که در سالن منتظر ما بود به سمت مینی بوس های مارماریس حرکت کردیم. از بین این همه مسافر حدودا 11-12 نفر مقصدمون مارماریس بود. مارماریس هنوز برای ایرانی ها کشف نشده و بیشتر مسافرها به سمت بدروم و کوش آداسی سرازیر شدن. مسافت بین ازمیر تا مارماریس 270 کیلومتر هست که حدودا این مسافت را مینی بوس ها 4 ساعته طی میکنن و بین راه نیم ساعت، کنار یک رستوران و پاساژ توقف میکنند تا مسافران هم بتونن خرید کنن و هم یه استراحت کوتاه. در مسیر رفت انقدر خسته بودیم که حدودا یک ساعت بعد از هم صحبتی با همسفرامون بیهوش شدیم تا اینکه با صدای نماز نماز یکی از همسفرها از خواب بیدار شدیم و به این استراحتگاه رفتیم.

جاده کنار استراحتگاه

 

استراحتگاه

 

نیم ساعتی در این استراحتگاه توقف داشتیم سپس به سمت مارماریس حرکت کردیم. جاده به اندازه ای زیبا و سرسبز بود که در طول مسیر چشممون رو از جاده برنمیداشتیم و هر چند دقیقه یکبار با یک منظره بی نظیر سوپرایز میشدیم. این یک ساعت باقیمانده به مارماریس برای ما مثل یک ربع گذشت.

طبیعت زیبای جاده مارماریس

 

ساعت حدودا 06:20 به مارماریس رسیدیم. تور لیدر هر مسافر را به هتل رزرو شده میرسوند تا نهایتا ساعت 8 ما به هتل خودمون رسیدیم.

نمای بیرون هتل

 

خیابان هتل

 

برنامه ما به اینصورت بود که 3 شب در هتل 4 ستاره Orka Hotel Nergis Select و 3 شب در هتل 5 ستاره Green NatureResort اقامت داشته باشیم. هر دو هتل به نوبه خودشون خیلی خوب بودند و خدمات All Inclusive داشتند. در بخش نقد و بررسی هتل ها کامل در مورد این دو هتل توضیح میدم و در اینجا به خاطر طولانی نشدن فاکتور میگیرم.

لابی هتل

 

ساختمان هتل

 

وقتی به هتل رسیدیم به خاطر پر بودن اتاق ها پرسنل گفتن که حداکثر تا ساعت 12 اتاق رو تحویل میدن ولی میتونستیم از امکانات هتل استفاده کنیم.

رستوران هتل

 

در لابی هتل استراحت کوتاهی کردیم و با صبحانه مفصل هتل از خودمون پذیرایی کردیم، سپس تصمیم گرفتیم گشتی در خیابان های اطراف هتل بزنیم. به محض اینکه از هتل بیرون امدیم و به اون سمت خیابان رفتیم چشممون به یک تور اجنسی خورد که با روی خوش ما رو به سمت خودش کشوند و وقتی فهمید که ایرانی هستیم خیلی ازمون استقبال کرد و تخفیف خوبی بهمون داد. ترک های مارماریس برای ایرانی ها خیلی احترام قائل بودند.

اسم تور لیدر این آژانس جونیت بود که حدودا یکی دو ساعتی رو باهاش چونه میزدیم و اطلاعات میگرفتیم تا نهایتا تورهای حمام ترکی، شب ترکی، جیپ سافاری، شام در کشتی (اشانتیون)، کشتی جزیره ترنج، غواصی، پارک آبی را برای هر دونفرمون با سرویس رفت و برگشت220 دلار گرفتیم.

جونیت تور لیدر ما در مارماریس

 

به شما هم پیشنهاد می کنم که اگر قصد رفتن به چند تور رو دارید حتما همون روز اول همه رو با هم از یه نفر بگیرید چون اینجوری بهتون تخفیف خیلی خوبی میدن و یک تور رو اشانتیون روی پکیج میذارن. اگر خودتون بخوایید برید باز هم نسبتا هزینتون برای گرفتن بلیط ها بیشتر از اون قیمتی، که تور بتون پیشنهاد داده میشه.

وقتی به هتل برگشتیم با تور لیدر اصلی خودمون تلفنی صحبت کردیم و قیمت تورهایی رو که ارائه میداد پرسیدیم که به قراره زیر بودن : حمام ترکی نفری 45 دلار، شب ترکی نفری 45 دلار، جیپ سافاری نفری 25 دلار، شام در کشتی نفری 25 دلار،کشتی جزیره ترنج نفری 35 دلار، غواصی نفری 55 دلار، پارک آبی نفری 30 دلار،تور دالیان نفری 35 دلار، باشگاه شبانه آرینا نفری 10 دلار
جمعا این پکیج توری را که ما برای دو نفرمون 220 دلار گرفتیم اگر میخواستیم با تور لیدر خودمون بگیریم 540 دلار میشد یعنی حدودا 2.5 برابر. برای فردا هم تور گشت شهری رایگان همراه با نهار داشتیم که ما طبق معمول بقیه سفرهامون از این تور رایگان که بر روی پکیج سفر بود، استفاده نکردیم. چون از قبل میدونستم چه جاهایی میبرن و برامون خیلی جذابیت نداشت.(در گشت شهری از جواهر فروشی، فروشگاه چرم که اجناس بسیار گران هستند، منطقه ایچملر، یک یا دو بازار دیدن میکنند).

با توجه به اینکه هنوز آفتاب نگرفته بودیم و پوستمون نسوخته بود قرار شد که در این مدتی که اتاق آماده نیست به حمام ترکی بریم و خستگی راه رو با یک حمام سنتی از بدنمون بیرون کنیم.

حمام ترکی:

حمام ترکی به عنوان یکی از رسوم جدانشدنی زندگی ترک هاست که یک تجربه خیلی خوب برای ما بود.

شروع حمام ترکی به اینصورت بود که ابتدا به سونای خشک رفتیم تا حسابی بدنمون تعریق کرد و بعد از اون به یک حمام کاملا سنتی ما رو بردن که به محض وارد شدن به این حمام یاد فیلم حریم سلطان افتادم با اون سکو ها و سنگ های مرمر و کاسه های استیل و معماری سنتی که داشت. بعد از یک کیسه کشی کامل، پارچه های نازک بلندی را با مهارت خاص در اب کف فرو میکردند و مثل یک بادبادک بادش میکردن و یک دفعه یک عالمه کف روی بدن خالی میکردن، با چند بار انجام دادن اینکار زیر یک کوه کف قرار گرفتیم و بلافاصله عکاس وارد شد و عکس یادگاری از ما گرفت. سپس شروع به شستن بدن با کف ها و صابون های معطر میکنند. بعد از این مرحله روی تخت های استخری دراز کشیدیم و پاهامون رو داخل کاسه اب و صابون و خوشبو کننده های گل محمدی قرار دادن. همزمان ماسک صورت برامون گذاشتن و چند دقیقه ای رو در این حالت ریلکس کردیم. در همین حالت، دو نفر با انواع سنگ پاها که مثله سوهان ناخن بودند،کف پاهامون رو سنگ پا کشیدن. انقدر دقیق اینکار رو انجام میدادن که وقتی بلند شدم احساس میکردم یک لایه کامل از کف پام بلند شده و بیحس شده بود جوریکه انگار دارم روی پنبه راه میرم. بعد از این مرحله به اکواریوم ماهی برای فیش ماساژ بردند. سپس به اتاق ماساژ با روغن رفتیم، در اینجا از سر تا پا رو با ترفند ها و مهارت خاصی، ماساژ میدادن. این مرحله، مرحله ی اخر بود که بعد از یک ساعت و نیم حمام و ماساژ هرچقدر هم که خسته باشید انرژی تازه ای میگیرید.

حمام ترکی پکیج های مختلفی دارد که از 1:30 شروع میشود تا 3 ساعت. اگر بخواهید از ماساژها و ماسک های بیشتری استفاده کنید باید برای هر کدام هزینه بیشتری بدهید که ما به همان پکیج اولیه اش اکتفا کردیم. سپس از بین عکس هایی که زیر کوه کف از ما گرفته بودند، یک عکس را به قیمت 15 لیر خریدیم.

بعد از بازگشت، اتاق ما آماده بود. اتاقی بزرگ و جادار و تمیز همراه با تراسی که ویوی پارک آبی آتلانتیس و دریا و کوه را داشت.

اتاق هتل

 

اتاق هتل

 

تراس و ویوی اتاق

 

وسایلمون رو در اتاق قرار دادیم و برای یک آبتنی به سمت استخر هتل رفتیم. استخر هتل بزرگ و با عمق مناسب (2.5 متر) بود و فضای زیبایی داشت. در کنار استخر، کافی شاپی برای سرو انواع نوشیدنی ها قرار داشت که همگی رایگان بودند و جزء خدمات هتل محسوب میشدن.

استخر هتل

 

سپس برای نهار به رستوران هتل رفتیم. تنوع وکیفیت نهار هتل خوب بود و در هر روز 4 نوع غذای اصلی، 4نوع خوراک، چندین نوع سالاد، دسر، نوشیدنی و میوه سرو میشد.

پیش غذا

 

غذای اصلی

 

غذای اصلی

 

دسر

 

کافی شاپ هتل

 

میز بیلیارد در کافی شاپ هتل

 

شب ترکی
برای شب برنامه شب ترکی داشتیم. با سرویس به سمت هتل کاروانسرا که برنامه شب ترکی در آنجا برگزار میشد رفتیم. به محض وارد شدن به این محوطه چند دختر و پسر با لباس های محلی خیلی زیبا به استقبالمون اومدن و با باسلوق ازمون پذیرایی کردند.

مهماندار شب ترکی

 

عکس ورودی توریست ها با هنرمندان شب ترکی

 

سپس وارد یک محوطه بزرگ شدیم که در سه طبقه میزهای زیادی برای پذیرایی از مهمان ها چیده شده بود.

گارسون ها میزمون رو مشخص کردند و در این محیط شاد و مملو از توریست نشستیم و با توریست های دیگری که از کورواسی و برزیل و لندن با ما دور یک میز نشسته بودند هم صحبت شدیم و شب بسیار شاد و فراموش نشدنیمان با برنامه ها و رقص ها و نمایش های مختلف ترکی شروع شد. هر کدام از این نمایش ها، سنت های دوران سلطنت عثمانی را یاداوری میکرد که بسیار جالب و دیدنی بود. نمایش ها و نوع لباس پوشیدن بازیگران مرحله به مرحله متناسب با سیر تاریخی تغییر میکرد. برای معرفی سنت های ازدواجشون مراحل مختلف عروسی رو هم که از حنابندان تا عروسی بود اجرا کردند.

اجرای برنامه های شب ترکی

 

بعد از اجرای تمامی نمایشها برای مهمانان موزیک پخش کردند تا کسانی که دوست دارند به پیست بروند و همراه با هنرمندان به رقص و شادی بپردازند و شب خودشون رو شادتر کنند.

در انتها از کشورهای مختلف از بین مهمانان چند نفر انتخاب میشدند و یک مسابقه بین آنها برگزار میکردند که در نوبه خودش جالب بود مخصوصا برای ما که یکی از این مهمانها ایرانی بود و در طول مسابقه چنان با هیجان تشویقش میکردیم که هم میزی هامون هم به کمک ما اومدند و مهمان ایرانی رو تشویق میکردند.

در طول شب ترکی علاوه بر نوشیدنی هایی که روی میز بود از چند نوع نوشیدنی دیگر که در کافی شاپ سالن سرو میشد میتونستیم به صورت رایگان استفاده کنیم و در سه نوبت با پیش غذا و غذای اصلی و دسر از ما پذیرایی شد.

پیش غذا.غذای اصلی و دسر

 

با دیدن قلیون هایی که در آنجا بود وسوسه شدیم و یک قلیون به مبلغ 25 لیر سفارش دادیم که برای دوستهای خارجی مون خیلی جالب بود و کلی با قلیونمون عکس گرفتند. در طول برنامه عکس هایی که عکاس ازمون گرفته بود رو چاپ شده بهمون نشون دادن که با تخفیف دو عکس رو 20 لیر گرفتیم. برنامه شب ترکی از ساعت 20 شروع شد و ساعت 23:30 به پایان رسید.

بعد از اینکه به هتل رسیدیم، با این همه برنامه ای که از اول صبح چیده بودیم اصلا احساس خستگی نمیکردیم و حیفمون میومد که شب های زنده مارماریس رو از دست بدیم. خیابان های اطراف هتل مملو از مغازه و فروشگاه بود و دو ساعتی رو در این خیابان به گشت و گذار و بازدید از مغازه ها گذروندیم و بالاخره تسلیم خستگی شدیم و به هتل برگشتیم.

و به این ترتیب روز اول ما در مارماریس به پایان رسید.

روز دوم: تور جیپ سافاری + شام در کشتی + خرید در گرند بازار

ساعت 7 صبح از خواب بیدار شدیم و خودمون رو برای تور جیپ سافاری اماده کردیم. ابتدا به رستوران هتل رفتیم و با صبحانه مفصلی که روی میزها چیده بودند از خودمون پذیرایی کردیم. بعد از صرف صبحانه ، ساعت 9:30 با جیپی که دنبالمون اومده بود به سمت کمپ جیپ سافاری رفتیم.

تور جیپ سافاری

ابتدا از یک جاده جنگلی و زیبا گذشتیم و به کمپ جیپ ها رسیدیم. اونجا تعداد خیلی زیادی جیپ منتظر ایستاده بودند تا همه جیپ ها برسن و با هم گروهی حرکت کنند.

سپس به سمت جنگل راه افتادیم. بعد از چند دقیقه ای جیپ سواری در جاده های جنگلی و کوهستانی به ارتفاع حدودا 1500متر از سطح دریا رسیدیم که از اونجا منظره شهر و دریا و کوه واقعا خیره کننده بود و همه جیپ ها توقف کوتاهی کردند تا توریست ها بتونند در این منظره زیبا عکس های یادگاری بگیرند.

ایستگاه اول

 

سپس دوباره به سمت جنگل حرکت کردیم. توقف بعدی در دل جنگل بود که به همه توریست ها هر تفنگ آبی را 10 لیر کرایه میدادن. در اینجا لیدر تور یه سخنرانی کوتاه کرد و از همه خواست که در طول این جنگ به سمت فیلمبردار ها و عکاس ها آب نپاشن و در انتها یه جورایی ملیت های مختلف رو حضور غیاب میکرد که با توجه به حاضری که توریست ها میدادن متوجه شدیم که اکثر توریست ها انگلیسی و اسکاتلندی هستند و تنها ایرانی که در جمع 100 نفری (و شاید بیشتر) حضور داشت ما دو نفر بودیم.

به محض شروع جنگ از همان ابتدا توریست ها با شور و هیجان خیلی زیاد به سمت هم با تفنگ های آب پاش شلیک میکردن. شدت ابپاش این تفنگ ها خیلی قوی بود جوری که یه جا یکی به سمت چشم من هدف گرفت و تا چند دقیقه ای نمیتونستم چشمم رو باز کنم. از اونجا به بعد دیگه مجبور شدم از زره عینک آفتابی استفاده کنم و با قدرت هر چه تمام تر انتقامم رو بگیرم.

بعد از یک جنگ تمام عیار و عبور با سرعت از وسط اب و گل های مسیر، حسابی سر تا پا خیس شده بودیم و برای خاتمه جنگ در یک مکان همه جیپ ها توقف کردند و سربازانی که دیگه حسابی میخواستن از هم انتقام بگیرن تفنگ ها رو کنار گذاشته بودند و با بشکه های بزرگ آبی که در هر جیپ وجود داشت دنبال هم میدویدند و روی هم آب میریختن. اینجا تور لیدر اعلام کرد که این آخر جنگه و هر چقدر میخواید میتونید کشت و کشتار راه بندازید. انقدر در طول جنگ بین توریست ها صمیمیت ایجاد شده بود که حسابی در طول تور با هم دوست شده بودیم و جو صمیمی و گرمی ایجاد شده بود.

عبور از ابهای گلی در وسط جنگل

نویسنده : نیما اعلایی

 

جهت مطالعه ادامه سفرنامه کلیک کنید