زندگی طبیعی و به دور از امکانات شهری، حیوانات را همراه انسانها کرده بود. گر چه در ابتدا که انسانها و حیوانات در جبهه مقابل هم بودند، امّا به مرور سعی میکنند راه اهلی کردن حیوانات را پیش بگیرند و زندگی مسالمت آمیزی در کنار هم داشته باشند. بنابراین حیوانات اهلی شده به کمک انسانها آمدند و از همان دورههای اولیه، همراه انسان شدند. پیش از این از اسب و شتر و حیوانات ویژه در هر قوم در میان ایرانیان گفتیم که به اندازهای همراه ایرانیان بودند که حتی نقشی در مراسم و فرهنگشان هم بازی میکنند. سگ هم یکی دیگر از حیواناتی است که همواره برای ایرانیان مهم بوده و در زندگیشان نقش داشته است.
در این متن میخواهیم نگاهی به این حیوان در باورهای مردم ایران بیندازیم. باورهایی که متاثر از دین و عوامل مختلف فرهنگی و محیطی است. سگ جزو اولین حیواناتی است که توسط انسان اهلی شد و از همان ابتدا به کمک انسانها آمد و ایرانیان سالهاست با این حیوان همراه هستند، بنابراین میتواند جایی در فرهنگشان داشته باشد.
سگ در ادیان ایرانیها
دین بخشی از فرهنگ مردم یک منطقه را تشکیل میدهد به این صور که باورهایی که بعد از گذشت سالها مردم یک خطه پیدا میکنند، تا حدودی متاثر از اعتقادات دینیشان است. ادیان مختلفی از ابتدا تا امروز به ایران آمدند و هر کدام هنوز هم ممکن است پیروانی در ایران داشته باشند. معروفترین و پرجمعیتترین دینی که در گذشته ایرانیان به آن باور داشتند، دین زرتشتی بود که بعد با آمدن اسلام از پیروانش کم شد و به مرور مردم ایران مسلمان شدند.
اگر سگ را در این دو دین مهم نگاه کنیم، بدون شک تفاوتهایی در نوع نگرششان وجود دارد ولی در هر دو دین هیچ کدام نگرش منفی و صددرصد تاریکی به این موجود ندارد. در دین زرتشتی سگ گاهی مقدس محسوب میشود و گاهی در مراسم شرکت داده میشود؛ مثل رسم سگ دید که مربوط به آیین فوت افراد میشود. آنها معتقدند سگ نزدیکترین جانور به انسان است و با نگاهش پلیدیها را دور میکند. همچنین نگاه کردن به لاشه سگ، بیننده را نجس میکند. انسانها در دین زرتشتی وظایف در برابر سگها داشتند.
در دین اسلام هم علیرغم اینکه سگ جزو حیوانات نجس شمرده میشود، آزار و اذیت آن به هیچ عنوان توصیه نمیشود و ممنوع است زیرا سگ در دین اسلام جزو مخلوقات خداوند محسوب میشود. در شریعت اسلام، منع و آدابی در برابر سگ و نگهداری آن وجود دارد و کشتن بیهوده سگ منع و کفاره دارد.
به صورت کلی سگ گله، زراعت و پاسبان از باقی سگها همیشه ارزش ویژهای داشته است چون جزئی از زندگی انسانها محسوب میشود.
سگ در ادبیات ایران
ادبیات آینه احساسات ما ایرانیان است. انگار باورهایمان را با تزیین کلمات، وارد ادبیات میکنیم و آنگاه آن احساسات از اعماق وجودیمان سخن میگویند. قدمت حضور سگ در کنار ایرانیها باعث شده به عمیقترین لایههای احساساتمان وارد شود و در ادبیات راه پیدا کند. علاوه بر اینکه سگ در ادبیات نمادی از وفاداری، حق شناسی و سخت جانی است و در آثار ادبی مختلف به این موضوعات تاکید شده است، ضرب المثلها و ترکیباتی هم از این موجود ایجاد شده که حتّی در زبان محاوره هم بسیار رایج است مثل:
بوق سگ: چون سگها تا نزدیکی صبح ناله میکنند، بوق سگ که اشاره به ناله سگها دارد برایمان کنایهای از دیروقت بودن است.
سگ چهارچشم: به سگهایی که دو خال بالای چشمشان دارند میگویند اما کنایه به افراد بدذات هم هست.
سگ پاسوخته: کنایه از افراد دربه در و مضطرب است.
سگ شدن: اشاره به عصبانیت سگ دارد که انسانها زمان عصبانیت به خودشان نسبت میدهند.
مثل سگ پشیمان شدن: چون سگها به علت وفاداری هر چه که میشود باز هم پیش صاحبشان برمیگردند، انسانها هم زمانی که از کرده خودشان پشیمان میشوند، رفتارشان را به این رفتار سگ تشبیه میکنند.
همانطور که میبینید، رفتارهای مختلف این حیوان به شکلهای مختلفی وارد کنایات و محاوره انسانها شده و از ابعاد مختلف برای آن اصطلاح و کنایه درست شده. گاهی به سمت ویژگیهای منفی و گاهی هم خصوصیات مثبت سگ میل میکند.
سگ در باورهای مردم ایران
حالا که با نقش این حیوان در ذهن ایرانیان تا حدودی آشنا شدیم، نگاهی به باورهای آنان در شهرها مختلف ایران درباره سگ میندازیم:
سیرجان: اهالی سیرجان معتقدند سگ از همۀ جانوران کمروزیتر است، زیرا شب تا پیش از اذان صبح بیدار است و پارس میکند و هنگام اذان صبح که فرشتگان به فرمان خداوند میان آفریدگان روزی تقسیم میکنند، در خواب است و از روزی بیبهره میماند.
گیلان: گیلانیها باور دارند اگر سگ خزانۀ کشت توتون را لگدمال کند، محصول آن سال مرغوب خواهد شد. همچنین از نظر آنها در خاک غلتیدن سگ نشان از خرابی هوا ست. گیلانیها باور دارند اگر سگ گله به هنگام راهرفتن شکمش را بر زمین بساید، یکی از دامها خواهد مرد. در گیلان باور بر این است که اگر سگ در حیاط پشت به ایوان و اتاق خانه روی دو پا بنشیند و دو دست را ستون، و به در ورودی نگاه کند، سینه را سپر بلایی کرده است که در کمین اهل خانه است
فسا: اهالی فسا بر این باورند که اگر صبح برای انجام کاری از خانه بیرون بیایند و سگی را در کوچه ببینند، نباید در پی آن کار بروند.
خراسان: خراسانیها نیز دیدن سگ در اول صبح را شوم میدانند اهالی تالش، اگر سگ زبان خود را درآورد و لهله بزند، یا اگر زیر پله بخوابد، باران خواهد بارید.
دزفول: اهالی روستای کهنک از توابع دزفول میگویند اگر سگ پشت به اتاق و رو به حیاط بنشیند، مهمان میآید
تالش: به باور تالشیها، در آغاز سال اگر سگی پشت بر زمین بخوابد و دست به سوی آسمان بلند کند، نشان آن است که خشکسالی در پیش خواهد بود. آنها همچنین معتقدند اگر سگ در میان رمه روی زمین دراز بکشد و غلت بزند، نشان آن است که بهزودی دامی صدمه میبیند و یا میمیرد
لرستان و ایلام: لرهای لرستان و ایلام زوزهکشیدن سگ بهمانند گرگ را بدیمن میدانند
اراک: اراکیها میگویند اگر در شب سگی زوزه بکشد، یکی از بزرگان شهر میمیرد
سنگسر: چوپانان سنگسری نخستین شیربرنجی را که در بهار درست میکنند، ابتدا به سگ میدهند و سپس خودشان میخورند
البته باورهای مردم درباره این حیوان بسیار بیشتر از این موارد است و در اینجا فقط نمونههایی ذکر کردیم که با دیدگاههای مختلف مردم ایران آشنا شویم.
علاوه بر اینها سگ حتّی برای درمان بعضی بیماریها مانند مالیخولیا میان مردم کاربرد داشته است.
تألیف: لست سکند
منبع: باورهای عامیانه مردم از صادق هدایت، باورهای عامیانۀ مردم گیلان از طاهری، تاریخ کیش زردشت از مری بویس، فرهنگ اشارات زبان فارسی از سیروس شمیسا