برخی اصطلاحها وجود دارند که به طور ناخواسته در ضمیر ناخودآگاه ما ثبت شدهاند. همه ما از بچگی واژه «درک» را به معنی جایی عذابآور و ماورایی شنیده و تصور کردهایم. اصطلاحی که بارها همراه با انرژی منفی به کار بردهایم. این سوال که درک کجا هست؟ ما را بر آن داشت تا به این منطقه نگاهی کوتاه داشته باشیم.
مرز همیشه نشانه سختی و جدایی نیست، گاهی نیز می تواند مرز بین دو بخشی باشد که ترک هرکدام و انتخاب دیگری دشوار است، مرزی که هم دوزخش زیباست و هم بهشتش. وقتی در دوزخ ایستاده ای و شن های گرم روان را زیر پایت احساس می کنی و باد خنکی از جانب بهشت درون موهایت می وزد و پا که به آن طرف مرز می گذاری، دلت هوای خنکای پای درخت های نخلش را می کند و منظره دریا از روبه رو.
تنها دارایی سیستان و بلوچستان را اگر همین روستای "درک" نیز بدانیم، نامش می برازد به داشته هایش که یک روستای درک زرآباد است و یک ایران، حتی اگر درست نشناخته باشندش. زیباترین و عظیم ترین گنج های دنیا سال های سال کنج ناشناخته ترین غارها و کوهستان ها پنهان مانده اند، اما این بار درک سیستان و بلوچستان پشت منظره ای جا خوش کرده که مخلوطی از بهترین هاست.
روستایی که با دربرداشتن پاک ترین ساحل ایران، هرچه خوبان همه دارند را یکجا دارد. اگر کمی سختی سفر را بر خود هموار کنید، گویی به هرچه در این دنیاست، سفر کرده اید، در ساحل ماسه ای آرام گرفته و رخ در رخ خورشید، انوار طلایی اش را میهمان پوست تنتان می کنید، بر ساحل صخره ای نشسته و به بیکران های افق در هنگامه غروب خورشید خیره می شوید، تنی به آب زده و مرجان ها همچون ماهی های حوض خانه های قدیمی، کف پاهایتان را لمس می کنند و آن دم که همه از گرمای جنوب، به دنبال سایه ای و سرمایی می گردند، دمی زیر خنکای دل انگیز و بهاری نخلستان ها آرمیده و به کوه هایی فکر می کنید که کمی آن طرف تر، انتظار پاهای شما را می کشند و این مجموعه را مدیون آب های شیرینی هستید که در چند قدمی آب شور دریا از دل چاه ها سر بر آورده اند.
روستای درک زرآباد که به دلیل نزدیکی به منطقه آزاد چابهار به روستای درک چابهار نیز معروف است، در 170 کیلومتری جنوب چابهار ، در امتداد سواحل دریای مکران و 10 کیلومتری زر آباد قرار دارد.