اسب از آن حیوانات مهم در فرهنگ ایرانیان است که رد پایش از همان عصر باستان به چشم میخورد. هم با آریاییها همراه است و هم اقوام مختلفی که به نوعی در ایران حضور پیدا میکنند. ادبیات، اساطیر، فرهنگ و هر گوشه و کنار میراث به جا مانده برایمان را که بگردید، اسبها به سرعت قد علم میکنند و مشخصا میگویند که فرهنگ ایرانیها به اسب گره خورده است.
این اسب به هر گوشه ایران که میرود به رنگ و بوی فرهنگ آن منطقه درمیآید. از بین مناطق مختلف، بعضی اقوام، اسبهایشان نه تنها در ایران بلکه شهرت جهانی دارد و از نژادهای ارزشمند محسوب میشوند. اسب ترکمن، یکی از این اسبهای معروف است. حتّی اگر ندانید که اسبهای ترکمن معروفند، کافی است چند روزی در مناطق ترکمن نشین باشید تا متوجه حضور پررنگ اسب در زندگیشان شوید. بنابراین، با توجه به اهمیت اسب در فرهنگ و زندگی ترکمنها، در این متن میخواهیم درباره اسبهای ترکمنی و نقشی که در فرهنگشان دارند صحبت کنیم. این شناخت در واقع سبب میشود معنای بسیاری از عناصر فرهنگی این قوم را عمیقتر درک کنیم.
جایگاه چهارپایان در میان ترکمنها
ترکمنها را که میشناسید؟ اقوامی که در شمال شرق ایران ساکن هستند و بخشی از آنها هم در آن طرف مرزها در ترکمنستان زندگی میکنند.زندگی ترکمنها از گذشته دور به چهارپایان متّصل بوده است و همین چهارپایان از عوامل مهم جابهجایی آنها به صورت کوچ و مهاجرت بوده است و همین جابهجاییها آنها را به شمال شرقی ایران در استان گلستان و بخشهایی از خراسان شمالی ساکن کرده است. بعدها کم کم ترکمنها به دو گروه یکجانشین (چومور) و ترکمنهای عشایر و گلهدار (چاروا) تقسیم شدند. بنابراین، چهارپایان نقش اساسی در زندگی ترکمنها داشتند. گوسفند، بز، گاو، اسب و شتر از چهارپایان ترکمنها هستند که در این متن فقط به اسب میپردازیم.
جایگاه اسب در میان ترکمنها
هنگامی که قبایل ترکمن، همراه سلجوقیان به شمال شرقی ایران آمدند.، اسبهای ظریف، اما بلنداندام و تیزپای خودشان هم آوردند. این اقوامی که گفتیم پیش از یکجانشین شدن، در دشت مسطح و گستردۀ ترکمن صحرا عمدتاً چادرنشین و گلهدار بودند، ناچار به اسب عنایت خاص داشتند.
اسب همواره از نزدیکترین دوستان مرد ترکمن بوده و حتّی هنوز هم هست. با اینکه موتور و ماشین جای حمل و نقل با اسب را گرفتهاند، امّا ممکن است همچنان مردان را با اسبهایشان در مناطق ترکمن نشین ببینید. آنها به خوبی از اسبهایشان نگهداری میکنند. در زمستان با نمد اسبشان را گرم نگه میدارند و در تابستان از پارچههای بافتنی و خنک استفاده میکنند.
مردان ترکمن در شبانه رو چهار بار به اسبهایشان غذا میدهند: صبح زود، یک ساعت پیش از ظهر، دو تا سه ساعت بعدازظهر و یکبار هم در شب. البته اوقاتی که از اسبشان استفاده میکنند، غذای بیشتری به او میدهند. اگر اسب باردار باشد، هم سوارش نمیشوند و هم مراقبت بیشتری از او میکنند. بعد که کرهاش به دنیا آمد، پس از گذشت هفت سال، برای سواری آمادهاش میکنند. ترکمنها از نعل اسب استفاده نمیکنند، زیرا زمینهای این مناطق سفت نیست که باعث ساییده شدن سمهای اسب شود.
ویژگیهای اسب ترکمنی
اسبهای ترکمنی بیشتر اسب دشت هستند تا کوه. البته اسب کوهی هم دارند که «یابو» نامیده میشود. اسبهای ترکمنی بدن و گردن کشیدهای دارند و سمهایشان قوی است.
کهنترین نژاد شناختهشدۀ ترکمنی، تکه نام دارد که همین نژاد، به چندین تیره تقسیم میشود. از معروفترین تیرههایی که امروزه وجود دارند، آخال تکه و یموت هستند؛ آخال تکه با اسبهای فارس و خوزستان ترکیب شده (گفته شده نادرشاه باعث این ترکیب شده) و در نتیجه این آمیختگی، نژاد کوچکتر امّا شایسته چناران شکل گرفته است.
سرعت اسبهای ترکمنی و نقش پررنگش در فرهنگ مردمان صحرا باعث شد در ترکمن صحرا مرکز پرورش اسب تاسیس شود. اگر به این منطقه سفر کرده باشید، شاهد مسابقاب اسب سواری هم میشوید که هر دفعه در یک شهر برگزار میشود. همین مسئله، اسب دوستان را از سراسر ایران به ترکمنصحرا کشاند.
به جز این نژادهای معروف، بیگمان تیرههای دیگری نیز در گوشه و کنار ایران پیدا میشود. اطراف رود ارس، اسبهای کرنگ طلایی و زرد لیمویی به نظر میرسد از آمیزش اسبهای ایرانی با اسبهای قراباغی و کرکی یا مغول پدید آمدهاند. شرق ایران در مرزهای ایران و افغانستان، اسبهای کوچک و پرتحملی بوده که به کتهکن معروف بودهاند؛ در مازندران و گیلان، انبوهیاسب (معمولا ارزان) هستند که برای بارکشی از آنها استفاده میکنند؛ باز در همانجا اسبهای کوچکقامتی هست که سابقهای چندهزار ساله دارند و اکنون به اسبچۀ خزر معروفاند.
اسب در فرهنگ مردم ترکمن صحرا
امّا میرسیم به حضور اسب در فرهنگ ترکمنها، حیوانی که از همان کودکی همراه ترکمنهاست و صدای شیهه و دویدنش در رویاهایشان میپیچد. همین امر سبب میشود در فرهنگ این مردمان جان بگیرد و جایگاهی داشته باشد.
از جلوههای زیبای اسب در فرهنگ ترکمنها، موسیقی است که ریتمهای دوتار از حرکات یورتمه و چهارنعل اسب جان میگیرد و حتّی مقامهایی مثل مقام آت چاپان (آت (اسب) + چاپان (نعل چایماق به معنی تاخت کننده) )شکل گرفتهاند که ریشهاش در این حیوان اصیل است. در این مقام، از اسب و چابک سوار سخن به میان میاید و صدای سم اسب بر اثر برخورد با پنجه نوازنده روی کاسه دوتار به وضوح شنیده میشود و نالههای غمگین کمانچه یا قیچان هم صدایی شبیه وزش باد ایجاد میکند و این آواها، حرکت سوار در دشت را به تصور شنوندهها میکشاند. مقام دیگر با موضوع اسب، مقام «ماياگوزل» (مايا، نام دختر و گوزل به معني زيبا) است كـه در آن احساسـات سواركار و حركات اسب به تصویر درمیآید. صدای سم اسبان برای مرد ترکمن ریتم موسیقی است و از همین راه با موسیقی عجین میشود.
امّا حضور اسب فقط در موسیقی منحصر نمیماند و لابهلای لالاییها، قصهها و سرودهای زنان ترکمن هم جاری میشود.
در انتها با یک عبارت ترکمنی معروف که نشان دهنده دیدگاهشان به این حیوان نجیب است، متن را به پایان میرسانیم:
آت آدمينگ قاناني دير: یعنی اسب يال و پـر انـسان است.
تألیف: لست سکند
منبع: دایره المعارف بزرگ اسلامی، کتاب ترکمنهای ایران، مقاله اسب در فرهنگ ایرانی