همه چیز مرتب و عالی بود.وقتی به داخل زمین نگاه میکردم به یاد تمام ستاره هایی که به این چمن پا گذاشتن افتادم. رونالدو،مسی،روبرتو باجو،باتیستوتا،کریستین رونالدو،بوفون،توتی،دل پیرو،رونالدینهو،فیگو،تولدوگیگز،بکهام و هزاران فوتبالیست مشهوری که پاشونو در این چمن گذاشته اند.همین بالای سر من ماسیمو موراتی غول نفتی ایتالیا و ریس باشگاه اینترمیلان در جایگاه مخصوص نشسته و بازی رو تماشا میکنه.باور اینکه فقط 10 متر باهاش فاصله دارم سخته! همیشه تلویزیون وقتی ماسیمو موراتی رو نشون میده هیجانی میشم.چه برسه به الان وشما خودتون تصور کنید من چه حسی داشتم.
محل مخصوص ویلچرها و معلولین
بازیکنان اینتر در حال گرم کردن قبل از شروع بازی
فکر کنم همه این بازیکن رو بشناسند.خاویر زانتی.یکی از اسطوره های حال حاضر فوتبال جهان.وقتی وارد زمین شد همه به احترامش بلند شدنن و دست زدند.حتی هواداران تیم حریف هم به احترامش ایستادند.به بدبختی تونستم عکس بگیرم.
ببینید که خانوم ها با اون سن و سالشون به استادیوم اومدن
و بالاخره اینتر در دقیقه 88 گل زد و سفر مارو واقعا شیرین کرد.سفری که واقعا 50 درصدش به خاطر همین مسابقه بود! مسابقه که تموم شد به سمت هتل برگشتیم.خیلی خوشحال بودیم.قرار شد صبح برای دیدن موزه اینترمیلان و آث میلان دوباره به سن سیرو بیایم.بنابراین دوباره با مترو به سمت ایستگاه LOTTO رفتیم و مسیر ایستگاه تا استادیوم رو پیاده رفتیم تا از مناظر اطراف اون لذت ببریم.
بعد از نیم ساعتی پیاده روی به استادیوم رسیدیم و برای رفتن به موزه بلیط 13 یورویی را گرفتیم.یک راهنما هم در اختیار بازدیدکنندگان قرار داشت که هم به زبان ایتالیایی و هم انگلیسی در مورد تاریخچه ورزشگاه صحبت میکرد
این بلیط شامل بازدید از داخل استادیوم و بازدید از موزه 2 باشگاه است که شامل کلیه افتخارات این 2 تیم بزرگ شهر میلان می شود. در مورد این استادیوم باید بگم که این استادیوم بزرگترین استادیوم کشور ایتالیاست و 85 هزار جمعیت میگیرد و در سال 1925 به همت شهرداری میلان ساخته شده است. طراحی سن سیرو توسط اولیسه استاکینی بوده و باید بهتون بگم که ناظر این پروژه آلبرتو کوگینی بوده ، یک مهندس مشهور که عملیات ساخت ایستگاه مرکزی میلان به نام Centrale Milano رو هم نظارت کرده .این استادیوم بسیار مجهز است و دارای سیستم گرمایشی و سرمایشی مدرن و سیستم روشنایی شناور برای تماشاچیان است و سقف بسیار زیبای آن ساخته شده از پلی کربنات است .امروزه سن سیرو تنها یک ورزشگاه نیست. بلکه نمادی از میلان است . در روزهای غیر فوتبالی محلی برای انواع کنسرت های بزرگ و و نمایش های معروف است.
یکی از قسمت های جالب آن ،بازدید از رختکن تیم های اینترمیلان و آث میلان است
این هم آنجلو موراتی پدر ماسیمو موراتی ریس باشگاه اینتر که سالیان پیش درگذشته است. بعد از بازدید از موزه برای خوردن ناهار به سمت میدان دومو رفتیم تا ناهار بوخوریم.سعی کردیم تا پیزای ایتالیایی رو هم اینجا امتهان کنیم. قیمت هر تیکه پیتزا حدود 8 یورو بود.طعم این پیتزاها با چیزی که تو ایران هست متفاوت هست.بعضی ها این مزه رو ممکنه دوست نداشته باشند.یه نوع پیتزا به نام ناپولیتن Napolitan هست که مردم ناپل اونو ابداع کردند و خیلی ازش تعریف میکنن.این نانی که الان شما میبینید گفته میشه برای اولین بار از ایران و خاورمیانه مثل ترکیه وارد ایتالیا شده.حتی گفته میشه همین طرز اولیه پخت پاستا روبرای اولین بار مارکوپولو از چین به ایتالیا اورده و بعد ها در ایتالیا بومی شده است .چون فقط اون کشور ها بودند که همچین نان هایی رو مصرف میکردند.همین پیتزایی که ما برای ناهار سفارش دادیم در زمان رومی های قدیم به عنوان صبحانه مورد مصرف بوده.خود ایتالیایی ها معمولا در منزل پیتزا درست نمیکنند و بیشتر اون رو خریداری میکنند. در این نوع پیزاها از گوجه فرنگی و پنیر محلی هم استفاده میکنند.در مورد پنیر براتون بگم که بیشتر از 400 نوع پنیر در ایتالیا تهیه میشه و یکی از مهمترین اونا پنیر موزارلا است.یه پنیر دیگه هم دارن به نام پارمیزان که برای پاستا و سوپ استفاده میکنند و برای یک کیلو گرم اون به 16 کیلوگرم شیر و 2 سال باز آوری نیاز است.!
ناهار که خوردیم برای دیدن خیابان معروف مونته ناپلئونه Montenapoleone حرکت کردیم.یه نکته بگم این که اونجا مثل ایران WC پیدا نمیکنید.بنابراین برای اینکه دچار مشکل نشید در اولین جایی که دیدید استفاده کنید!.برای همین چون نزدیک مترو بودم آدرس WC رو گرفتیم.این عکس رو که می بینید یه Wc جالب هست که شما 1 سکه یک یورویی وارد اون میکنید و دستشویی باز میشه و میتونید استفاده کنید!
نقشه مسیر
نمایی از یک Wc پیشرفته !
.لاین زرد رنگ مترو شمارو به سمت این خیابان میبره.این خیابان محل رفت و آمد پولدارها است.بسیاری از شرکت های مد و فش و برند ها در این خیابان قرار دارند. بسیاری از تولیدی های کفش ایتالیا و جواهرات در این خیابان قرار دارند. این خیابان یک پروژه مدیا را که شامل راه اندازی رادیو و وب سایت و پرتال بوده برای خودش ایجاد کرده تا محصولات بی نظیر این کشور را به همه جا بشناساند.اگه این جوری حساب کنیم که این خیابان مرکز فشن و مد میلان است و میلان پایتخت مد دنیا باشد، بنابراین شاید بشه گفت این خیابان مهمترین خیابان مد دنیاست.اگر چه خیابان های دیگه ای مثل Rue du Faubourg-Saint-Honore در پاریس یا Condotti در رم و خیابان های Oxford و Bondدر لندن هم در رقابت با این خیابان می باشند.
خیابان در شب بسیار زیباست و بازدید در شب را حتما در برنامه هایتان بگذارید
نمایی از خیابان مونته ناپلئونه در شب
به هر طریق بعد از آن به سمت دومو حرکت کردیم تا بعد از یک قدم زدن به هتل برگردیم.در بین راه عده ای رو دیدم که در حال راهپیمایی بودند و پرچم هایی رو در دست داشتند و شعار های ضد جنگ میدادند.جلو رفتم و دلیل اعتراضات و راهپیمایی رو پرسیدم.گفتند ما طرفدارهای صلح و و مخالف جنگ هستیم و علیه جنگ در کوبا و سوریه شعار می دهیم.
به هر طریق شب به هتل برگشتیم و فردا برای دیدن کلیسای معروف سانتا ماریا دلا گرازیه آماده شدیم.روز آخر اقامت ما در میلان بود .برای رفتن به کلیسای سانتا ماریا دلا گرازیه Santa Maria Delle Grazie باید با یکی از خطوط قرمز یا سبز با ایستگاه کاردونا CARDONA بروید.از اونجا با 10 دقیقه پیاه روی به خیابان Caradosso میرسید .کلیسا در انتهای این خیابان است .کلیسا بزرگ نیست اما در فهرست جهانی یونسکو ثبت شده است.اما یک نقاشی بزرگ را در دل خود جای داده است. نقاشی شام آخر یکی از بزرگ ترین و معروف ترین آثار لئوناردو داوینچی است و سالانه هزاران نفر را به شهر میلان می کشاند.
لئوناردو داوینچی این نقاشی را بر روی یکی از دیوارهای سالن غذاخوری کلیسا در سالهای 1494 تا 1498 در ابعاد 4متر و 60 سانتی متر ارتفاع و 8 متر و 80 سانتی متر طول کشیده است که یکی از بزرگترین نقاشی های او محسوب میشود.نقاشی یکی از دردناک ترین لحظات دوران زندگی حضرت عیسی را نشان میدهد و به قول آلدوس هاکسلی که یک رمان نویس معروف است ،غم ناک ترین اثر هنری دنیاست. نقاشی بر اساس کتاب یوحنا است و حضرت عیسی و 12 تن از حواریونش را نشان میدهد که دور یک میز قرار دارند و حضرت عیسی میگوید که یکی ازشما 12 نفر به من خیانت میکند و در حال خوردن وعده شامی است .با گفتن این سخن ،جنبشی در در بین حواریون اتفاق می افتد .داوینچی با مهارت بی نظیر خود این جنش را خلق کرده است که کاملا قابل مشاهده است و سراسیمگی را در چهره همه میتوانید مشاهده کنید. بعد از آن یکی از حواریون به نام یهودا مکان حضرت عیسی را با گرفتن 30 سکه نقره به دشمنان نشان میدهد. تاریخچه این نقاشی بسیار جذاب و شنیدنی است.
داوینچی این نقاشی را برای یکی از فرمانروایان به نام دوک لودوویچو اسفورتزا نقاشی کرده است. در زمان کشیدن این اثر داوینچی تصمیم گرفت نیکی را به شکل عیسی و بدی را به شکل یهودا به تصویر بکشد.یهودا نفر سوم در سمت چپ حضرت عیسی است و دستش را دراز کرده تا یک نان بردارد. داوینچی برای کشیدن عیسی و یهودا به دنبال 2 مدل برای هر کدام بود.تا اینکه در یک مراسم مذهبی چهره جوانی خوش سیما را پیدا کرد که برای عیسی مناسب بود.بنابراین از او دعوت کرد تا از او اتود بکشد. بعد از گذشت 3 سال تمام تابلو آمده شده بود اما هنوز چهره یهودا مانده بود.زیرا مدلی را برای آن پیدا نکرده بود تا اینکه روزی داوینچی جوان مست و شلخته و گدایی را در داخل جوی آبی می بیند و اورا به کلیسا میبرند تا برای طراحی چهره یهودا از چهره پر از گناه او استفاده کند .چند ساعت بعد از اینکه جوان مستی اش تمام شده بود به خود امد و با دیدن نقاشی تعجب کرد و گفت من قبلا این تابلو را دیده ام.وقتی داوینچی از او سوال کرد چگونه .آن جوان گفت 3 سال پیش زمانی که در یک گروه همسرایی بودم و زندگی خوبی داشتم هنرمندی از من درخواست کرده بود تا برای چهره عیسی مدل شوم! یعنی در این تابلو یک نفر به طرز ناباورانه در 2 مدل کشیده شده است. انقدر این تابلو جذاب است که دانشمندان در مورد آن هنوزم در حال تحقیق هستند.حتی برای شامی که در حال خوردن هستند نیز تحقیق شده است.این اثر در جریان جنگ جهانی در آستانه تخریب بود.داوینچی این نقاشی را بر روی یک دیوار که جنس خوبی نداشت کشیده و برای همین بعد از 20 سال این نقاشی شروع به پوست انداختن کرد.تلاش بسیاری از هنرمندان ناشی برای ترمیم آن حتی آنرا بدتر کرد.این سالن ناهار خوری در یک زمان تبدیل به زندان هم شده بود.حتی در زمان اشغال ایتالیا در زمان ناپلئون تبدیل به اسطبل هم شده بود .
سربازان از نردبان بالا میرفتند و نقاشی را خط خطی میکردند.در سال 1656 حتی برای نزدیک شدن آشپزخانه به سالن یک در از زیر پاهای مسیح تعبیه شد که قسمتی از نقاشی را از بین برد.در جریان جنگ جهانی دوم یک بمب به کلیسا برخورد کرد که البته آسیبی به نقاشی نرسید.از حدود 25 سال پیش با شیوه ای نوین نقاشی ا ترمیم کرده اند اما هنوزم با اصل آن تفاوت چشمگیری دارد.این نقاشی بسیار جذاب و شیرین است .به هر طریق به کلیسا رسیدیم .بازدید از کلیسا رایگان است.ولی برای دیدن نقاشی باید بلیط میگرفتیم. برای بلیط به ساختمانی که در سمت چپ کلیسا قرار دارد رسیدیم و گفتم بلیط برای 2 نفر. بلیط 6.5 یورو بود .باورم نمی شد.! گفتند نوبت شما 3 هفته دیگر است! گفتم ما فردا باید میلان رو ترک کنیم .و آنها گفتند که برای رزرو بعضی وقتها باید ماها قبل بلیط رو تهیه کنید.برای بازدید هم گروه های 30 نفری فقط به مدت 30 دقیقه حق بازدید را دارند.با ابن تفاسیر و ضد حالی که خوردیم فقط به بازدید از خود کلیسا بسنده کردیم.
کلیسا فضای روحانی و آرامش بخشی داشت.ماهم مثل خیلی های دیگه یک شمع روشن کردیم. در طول سفرم با دیدن این همه کلیسای زیبا واقعا عاشق کلیسا شده بودم.تمیزی و معماری جالب کلیسا ها و موسیقی آرامش بخشی که نواخته میشود واقعا آدم را مجذوب آن میکند.بعد از بازدید از سالن اصلی به حیاط پشتی کلیسا رفتمویک پدر روحانی عمیقا در فکر بود و به باغچه کوچک و زیبای داخل حیاط نگاه میکرد. بازدید ما 30 دقیقه ای بیشتر طول نکشید و بعد از بازدید به سمت مرکز شهر حرکت کردیم. از اینکه در برنامه ریزی ام برای دیدن نقاشی اشتباه کرده بودم واقعا ناراحت بودم.خیلی حیف شد که از دست دادیم .فاصله ما تا یکی از مشهورترین آثار هنری دنیا فقط یک دیوار بود!. کاری از دستمان بر نمی امد.
به دلیل نزدیکی کلیسا با موزه تکنیک های داوینچی ، تصمیم گرفتیم به دیدن موزه برویم.موزه در خیابان San Vittore قرار دارد.پیاده تا موزه از کلیسا 10 دقیقه بیشتر نیست.ساعت بازدید از موزه از 3 شنبه تا جمعه از ساعت30 : 9 الی 17 بعد از ظهر و روزهای شنبه و روزهای تعطیل از 9:30 تا 18:30 است.بلیط ورودی موزه 10 یورو است ولی برای افراد زیر 25 سال و گروه هایی که از 10 نفر به بالا هستند 7 یورو و برای راهنمای تور و افراد معلول مجانی است
ساعت 16:40 دقیقه به موزه رسیدیم.! با توجه به اینکه 30 دقیقه قبل از پایان کار موزه، بلیط فروشی تعطیل می شود ما این موزه رو هم از دست دادیم.
باران هم شروع به باریدن کرده بود و هوا سردشده بود ما واقعا کلافه شده بودیم.دومین ضد حال به فاصله 1 ساعت.هرکی هم جای ما بود ناراحت میشد.فردا باید میلان رو ترک میکردیم.انگار امروز روز داوینچی نبود.مطمئن بودم قلعه اسفورزا هم دیگه نمیرسیم ولی دیدن قلعه حتی از بیرون رو هم به نرفتن ترجیح دادیم.بنابراین برای دیدن خیابان های اطراف دومو و دیدن قلعه حرکت کردیم.برای دیدن قلعه اسفورزا میتوانید به وسیله مترو با لاین سبز یا قرمز در ایستگاه CADORNA پیاده شوید .اگر با اتوبوس میخواهید به قلعه بروید از خطوط شماره 18و50و37،58و61،94 میتوانید استفاده کنید.
خیابان دانته
نمایی دیگر از خیابان زیبای دانته که کلیسای دومو و قلعه اسفورزا را به هم متصل میکند..خیابان پر ازرستوران ها و برندهای گوناگون است.گوشه کنار خیابان مملو از نوازندگان جوان است و خیابان شور حال خاصی دارد.
میدان کستلو Castello
قلعه اسفورزا
بالا خره به قلعه اسفورزا یا the Sforzesco Castel رسیدیم. قلعه ای که در سال 1368 برای حفاظت از شهر میلان به وسیله ویسکونتی ساخته شد و در قرن 15 میلادی به وسیله فرانچسکو اسفورزا که دوک میلان بود مجدد ساخته شد.این قلعه که در نوع خود یکی از بزرگترین قلعه های نظامی اروپا به حساب می آید امروزه تبدیل به موزه شده است .از دیگر دلایل شهرت این قلعه وجود یک مجسمه نیمه تمام از میکل آنژ و یک اتاق مشهور به نام اتاق سالا دلا آسه است که سقف آن توسط داوینچی نقاشی شده است . قلعه 4 درب ورودی دارد .و چون بسته بود از بیرون چند عکس گرفتیم و دوری در اطراف قلعه زدیم.ساعت بازدید از قلعه در تابستان از ساعت 7 صبح الی 6 بعد از ظهر است و لی در تابستان تا 7 بعد از ظهر باز است و رایگان است ولی بازدید از موزه 3 یورو هزینه دارد . ساعت بازدید از موزه از ساعت 9 الی 5 بعد از ظهر است .روزهای 2 شنبه هم تعطیل است. شب آخر اقامت ما در میلان بود .و بعد از گردشی شبانه به سمت هتل برگشتیم تا شام آخر رو در میلان بوخوریم و برای رفتن به ونیز زیبا آماده بشیم.مدت اقامت ما در میلان 3 روز بود و برای زیبایی های میلان کافی نبود.غیر از مکان هایی که در برنامه ما بود مکان های دیگه ای هم هستند که به شما پیشنهاد میکنم در برنامه سفرتون به میلان داشته باشید مثل:
پارک سیمپیونه Parco Sempione که بزرگترین پارک میلان است و در نزدیکی قلعه اسفورزا قرار دارد و منطقه تاریخی شهر است و فوق العاده زیباست.بازدید از منطقه نویلی Navigli که پر از کافه ها ورستوران های زیبا است و هنرمندان بسیاری در انجا قرار دارند.طاق صلح یا Arco Della Pace که در حدود 200 سال پیش در زمان ناپلئون ساخت آن شروع شد و بعد از اینکه امپراطوری اتریش میلان را فتح کرد نا تمام ماند و لی بعدها در سال 1838 توسط فرانچسکو لوندونیو و پورلی تکمیل شد.ناپلئون سوم و ویکتور امانوئل دوم بعد از اینکه در جنگ پیروز شده بودند از طریق این دروازه وارد میلان شدند.باتمام این تفاسیربه هتل برگشتیم وفردای آنروزبه سمت میلانوسنتراله حرکت کردیم. روزقبل ازحرکت مابلیط های 90 دقیقه ای برای رفتن ازهتل به ایستگاه قطارخریده بودیم .این بلیط هادراین مواقع بسیارمقرون به صرفه ومناسب هستند.چون شمابرای یکباربه مدت 90 دقیقه قادربه استفاده ازآن هستید.
نویسنده : مسعود کرامتی
تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب سایت بانک تور و گردشگری مسؤولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمیگیرد.