یکشنبه 22 جولای 2013 حرکت به سمت برلین وبازدید آن
صبح کمی بیشتر خوابیدیم. ساعت 5/7 بیدار شدیم . بعد از صبحانه راه افتادیم به اتوبانهای المان که رسیدیم وسرعت آزاد بود، رضا تا 160 تا هم سرعت می رفت. من هی احتیاط می دادم. در المان غالبا سرعت محدودیت ندارد . ماشینهایی از کنار ما با سرعتی حدود250 هم رد میشدند. یکی دو جا ترافیک بود یکی بخاطر ایمنی کارگران و دیگر بخاطر تصادفی که شده بود و آتش نشانی و اورژانس تنها کسانی بودند که در این واقعه دخالت می کردند.باز هم محض نمونه حتی یک ماشین عادی هم نایستاده بود به تماشا و فضولی ! ساعت 30/ 12 با آدرسی که از دایی داشتیم دم در خانه اش بودیم. روبوسی و سلام وعلیک و چمدانها را بردیم بالا . بعد ازساعتی صحبت و اینکه نزدیک ترین آدرس europcar را پیدا کردیم با دایی رفتیم آنجا، خانم دایی عزیزم، مری هم مشغول غذا درست کردن شد. ساعت 1 بعد از ظهر بود و امروز که یکشنبه است، صرفا شعبه اصلی شرکت europcar تا 2 باز است. دوباره بنزین زدیم تا باک پر شد . بررسی کرد حدود 1800 کیلومتر راه رفته بودیم با بیمه و چیزها و دیگر ماشین 302 یورو برای اجاره ماشین به ما رسید داد. بنظر دایی و همینطور خودمان خیلی ارزان بود.
برای ناهار مری، لازانیای کدو و مرغ درست کرده خوشمزه بود . بعد از ناهار کمی خوابیدیم. رضا خیلی خسته بود و نزدیک دو ساعت خوابید. من کمتر حدود یک ساعت در پشت بام و روی صندلی خوابیدم . راستی خانه دایی به طرز رویایی با گل و گلدان پر شده است . بالکن و پشت بامش پر از گل و سایبان و .... واقعا مثل بهشت است این خانه کوچک . حیف که عکسهایش شخصی است والا برایتان می فرستادم. عصرحدود ساعت 5 همراه مری ودایی بیرون رفتیم و دایی رفت باغش را آب بدهد ومری ما را برای دیدن برلین به قایق سواری برد . بعد از آن حاشیه رودخانه هم را گشتیم. بخشی ازدیوار برلین،
برج تلویزیون برلین
چند نماد جنگ
وگرامی داشت قربانیان فرار از المان شرقی به غربی
، ساختمان دانشگاه هامبولت برلین ومیدان بزرگ پیاده برلین، یکی دو پاساژ برندهای بزرگ -که فقط برای نگاه کردن خوب بود- برخی مکانهای فرهنگی کلیسای جامع وموزه تاریخ المان، ساختمان کنسرت برلین را دیدیم البته از بیرون
وحدود ساعت 9 به خانه برگشتیم.شب را مهمان دوتا دختر دایی دیگرم بودیم. آن طفلک ها روزه بودند وما را که مسافر بودیم وروزه خوار افطار دعوت کرده بودند...
• ساختمانهای برلین در جنگ جهانی آتش گرفته است و این اتش سوزی ها به مثابه میراث آلمانها محسوب می شود وبه همین جهت دست به ترکیب سیاه شده ساختمانها نمی زنند واین امر درعکسها مشخص است.
• برلین از دو قسمت ساخته شده برلین شرقی که جزء المان شرقی بوده وبرلین غربی که جزء المان غربی وبه همین خاطر در این شهر چیزهای جالبی را می توان مقایسه کرد. مثلا در قسمت شرقی هنوز ظرفیت ساخت وساز باقی است و جرثقیل ها نمایانند ومشخص است که حالاحالاها کار زیادی دارد. به نظر نمی رسد بخش شرقی به این زودی ها به پای بخش غربی برسد. ضمنا در برلن ایستگاهی وجود دارد که شرقی ها وغربیها در ان به دیدار یکدیگر می رفتند. چون برخی خانواده ها با این جدایی فیزیکی وسیاسی شهر از هم جدا شده بودند. برای آلمانی ها اینها خاطرات تلخی است که از پایانش بسیار خوشحالند.
نویسنده : زهرا عربشاهی
تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب سایت بانک تور و گردشگری مسؤولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمیگیرد.