روز ششم :

برای این روز تور شهری داشتیم که باز هم در حد دیدن نمای بیرونی اماکن دیدنی دور شهر چرخیدیم و جاهایی توقف کردیم برای عکس انداختن. میدان سرخ اصلی ترین منطقه در مسکو است که اگر شما خود را به آن برسانید بقیه اماکن نیز دو رتا دور آن قرار دارند. اطراف میدان سرخ ایستگاه های متروی مختلفی است که شما میتوانید از هر یک از آنها پیاده شوید اگر خودتان بخواهید بروید. کلیسای واسیلی مقدس در ابتدای راه قرار دارد. این همان کلیسایی است که نماد تورهای روسیه است و حتما شما در اینترنت تور روسیه را با همین عکس دیدید. این کلیسا بسیار زیباست و رنگارنگ . از هر سمتی که به آن نگاه میکنید به شکلی خودنمایی میکند. اگر بخواهید درون آن را ببینید که بسیار هم زیباست خودتان باید ورودی تهیه کنید.

کلیسای واسیلی مقدس

از همین قسمت شما میتوانید دیواره کاخ کرملین، برج ساعت معروف آن که هر یک ربع زنگ آن نواخته میشود ، فروشگاه گوم و مقبره لنین را ببینید.

برج ساعت

فروشگاه گوم یک مرکز خرید بسیار لوکس و گران قیمت است که برای دیدن خوب است ولی امکان خرید وجود ندارد. برای بازدید از مقبره لنین ورودی لازم نیست ولی در ساعات خاصی که اجازه داده میشود از آن بازدید شود صف بسیار طولانی دیده میشود که ممکن است ساعت ها در صف بایستید تا نوبتتان شود . از آنجایی که مومیایی وی در این مکان نگهداری میشود هر بار 4 نفر با دو سرباز وارد اتاق میشوند که در آن نباید صحبت کرد و خیلی سریع باید خارج شوید از آنجا. متاسفانه در دو روزی که ما به میدان سرخ رفتیم امکان بازدید وجود نداشت.

مقبره لنین

کمی جلوتر به ساختمان قرمز رنگ وسط میدان میرسید که موزه است و اگر بخواهید بیشتر در مورد تاریخ مسکو بدانید میتوانید از آن دیدن کنید. این موزه ورودی ندارد.

موزه میدان سرخ

سمت راست این ساختمان نقطه صفر قرار دارد. این نقطه مرکز مسکو است و به گفته راهنمای ما مبدا اندازه گیری ها از این نقطه انجام میگرفته. روس ها معتقدند اگر رو به کلیسای واسیلی درست در مرکز این نقطه بایستی و آرزو کنی و سکه ای را پرتاب کنی از پشت سر، اگر سکه در داخل فضای مربع شکل قرار گیرد آرزوی شما براورده خواهد شد . توریست ها از این مکان خیلی استقبال میکنند و در صف می ایستند تا بتوانند شانس خود را امتحان کنند و در همانجا پیرمرد ها و پیرزنهایی هستند که این سکه ها را جمع میکنند برای گذران زندگی خود.. پس از عبور از این قسمت یک استگاه مترو در زیرگذر قرار دارد که طبق گفته راهنما این زیرگذر شامل یک صرافی برای تبدیل پول و یک مرکز خرید با قیمت های تقریبا مناسب است که البته ما وقت نکردیم از آن بازدید کنیم.

کمی آن طرف تر یک میدان مانند قرار دارد که اطراف آن آبنما است، این بنا یک ساعت خورشیدی نیز به حساب می آید که نام خیلی از شهرهای دنیا روی آن نوشته شده است و اگر شما با دقت آن را ببینید نام تهران و اصفهان نیز بر روی آن نقش بسته است و ساعت را به درستی نمایش میدهد.

میدان ساعت

کمی جلوتر در ساعت خاصی مراسم تعویض نگهبان انجام میشه که همه برای دیدن جمع میشوند.. این مراسم در سکوت و با نظم خاصی انجام میشود. دو سرباز که کنار آتشی که به نام سرباز گمنام همیشه روشن است در باغ الکساندر جایشان را با دو سرباز دیگر عوض میکنند..

مراسم تعویض نگهبان

باغ الکساندر

در ادامه باغ الکساند قرار دارد که میتوانید از آن دیدن کنید به صورت رایگان و پس از آن مجموعه کرملین که پس از پرداخت ورودیه، همراه با یک راهنما وارد آن میشوید. این مجموعه شامل چندین کلیسا است و دفتر کار آقای پوتین که در بسیاری از مواقع توریست ها ایشان را در آنجا میبینند و حتی با ایشان عکس میگیرند.

دفتر کار آقای پوتین در کرملین

پیکر ایوان مخوف و پسرش در یکی از کلیساها این مجموعه نگهداری میشود که البته اجازه عکس گرفتن از این کلیساهای زیبا وجود نداشت.

کلیسای داخل کرملین

قسمت بعدی گشت کشتی بود که رودخانه مسکو را با کشتی گشتیم. ایستگاهی که شما سوار کشتی میشوید شامل پل و درختهای فلزی میشود که عروس و داماد ها پس از عقد به همراه مهمان های خود به این محل می آیند و قفلی به نرده های پل یا درخت های فلزی میبندند و سپس از روی پل کلید آن را داخل آب می اندازند تا پیوندشان ابدی باشد. این صحنه که این پل و اطراف آن پر از عروس و داماد و همراهان آنهاست بسیار این منطقه را خاص و چشم نواز کرده است.

بر روی رودخانه به هر جا میرسیدیم راهنما توضیحات مربوطه را میداد و کمی سرعت کم میشد تا عکس بگیریم. یکی از چیزهای جالبی که توجه همه را به خود جلب کرد مجسمه پتروپولو بود که بسیار عظیم بود. این مجسمه به سفارش کشوری ساخته شده بود توسط روس ها که مجسمه مارکوپولو باشد ولی پس از ساخت آن کشور سفارش دهنده از خرید آن پشیمان میشود و مبلغ نهایی را پرداخت نمیکند. روس ها هم سر پتر کبیر را روی آن قرار میدهند و آن را روی رودخانه مسکو قرار میدهند و اسمش میشود پتروپولو

مجسمه پتروپولو

در مسکو 7 ساختمان بسیار بلند و شبیه به هم وجود دارد که به آنها هفت خواهر میگویند. شما از هر سمت به مسکو نگاه کنید یکی از این ساختمان ها را می بینید ولی امکان ندارد متوجه شوید که کدام یکی را قبلا دیده اید و کدام جدید است. یکی از این ساختمان ها مسکونی است و دیگری دانشکاه مسکو که مسیر بعدی به سمت دانشگاه و تپه گنجشکها یا همان بام مسکو است. دانشگاه با این ساختمان عظیم و در جایی که تقریبا بلندترین جای مسکو است بسیار زیباست و هر کسی با دیدن آن آرزوی تحصیل در آن را خواهد داشت.

دانشگاه مسکو

از بام مسکو یا تپه گنجشک ها که به دلیل زیاد بودن گنجشک ها در این منطقه به این صورت نام گذاری شده کل مسکو زیر پای شما قرار خواهد داشت. پس از آن پارک پیروزی را دیدیم و به هتل برگشتیم.

پارک پیروزی

برای بقیه روز برنامه ای نداشتیم و تصمیم گرفتیم اماکن دیدنی مسکو را در شب هم ببینیم. چون از نورپردازی آن تعریف زیادی شنیده بودیم. با کمی ترس برای اولین بار در تاریکی سوار مترو شدیم. از آنجا که ما را در مورد زیرگذر های مترو بسیار ترسانده بودند سعی کردیم فقط در حد رفت و آمد پول برداریم و دوربین را در کیف پنهان کردیم تا به توریست بودنمان شک نکنند. ولی زمانی که به میدان سرخ رسیدیم و برگشتیم که حدودا ساعت 2 نیمه شب بود فهمیدیم ترسی نداشته. از مترو در ایستگاهی که قلب شهر بود و بسیار شلوغ پیاده شدیم و تا میدان سرخ پیاده رفتیم نزدیک به 20 دقیقه . شب بسیار سرد بود ولی ارزش دیدن داشت. در سکوت با نورپردازی خاص و صدای زنگ ساعت که هر یک ربع سکوت را می شکست.

کلیسای واسیلی در شب

میدان سرخ در شب

مرکز خرید گوم در شب

روز هفتم :

روز هفتم روز آزاد بود و ما تصمیم گرفتیم خودمان از پارک هوا فضا و پارک بسیار بزرگی به نام ودنخا دیدن کنیم. از طریق نقشه ایستگاه مترو که درست در کنار پارک هوافضا بود را پیدا کردیم. هم گروهی های ما نیز که دیده بودند ما به مترو وارد شدیم همراه ما به این پارک آمدند و ما راهنمای این قسمت از تور شدیم و بدون لیدر تور که معمولا از زیر برنامه های جداگانه فرار میکرد چون خودش در مسکو زندگی میکرد و میخواست کنار خانواده اش باشد راهی شدیم.

پارک هوا فضا بسیار زیبا و بزرگ بود. در ابتدا خورشید و دیگر سیارات را وسط پارک به صورت مجسمه ساخته بودند که بسیار جالب بود . کمی جلوتر مجسمه بسیار بلند و عظیمی بود از پرتاب موشک .

پارک هوا فضا

کمی جلوتر موزه هوافضا بود که با پرداخت ورودی میتوانستید داخل بروید و کلیه تجهیزات فضانوردی را از نزدیک ببینید. جلوی آن یک شبیه ساز فضاپیما بود که سوار آن می شدی و خودت آن را هدایت میکردی.

با عبور از یک خیابان پارک ودنخا از دور دیده میشود. این پارک بسیار بزرگ است. یک شهربازی و چندین رستوران در آن قرار دارد. در این پارک به شما دوچرخه، اسکوتر، کفش اسکیت و ... اجاره داده میشود چون بسیار بزرگ است و به سختی میتوان پیاده از همه جای آن دیدن کرد. پس بهتر است پاسپورت خود را همراه داشته باشید یا گواهینامه بین المللی تا بتوانید اجاره کنید. در این پارک هر کس از هر دینی برای تبلیغ دین خود لباس های مربوطه را می پوشد و کاتالوگ های و سی دی های آن را به فروش می رساند. از هر کشوری گروهی با لباس های محلی همان کشور و سازهای مربوط به آن مشغول نواختن موسیقی خاص خود هستند. این پارک سراسر شادی و هیجان و انرژی است.

وسط پارک یک آبنما وجود دارد با مجسمه های زن که روکش طلا دارند. در دست هر یک محصولات این کشور قرار دارد. محصولات اصلی که حتی به کشورهای دیگر صادر میکنند.

آبنمای محصولات کشاورزی این کشور

آبنمایی دیگر در پارک ودنخا

انواع سرگرنی ها در این پارک موجود است و پیشنهاد میکنم اگر با کودک خود به این شهر سفر میکنید حتما از این پارک دیدن کنید چون جز این پارک این سفر هیچ جاذبه دیگری برای کودک شما نخواهد داشت. در گوشه ای از این پارک یک خانه واژگون قرار داشت که با پرداخت ورودی که به پول ما نفری 30000 تومان میشد می شد از داخل آن بازدید کرد. داخل خانه هم به همان صورت همه چیز واژگون بود.

خانه واژگون در ودنخا

در انتها یک هواپیما در این پارک است که شما میتوانید از کابین خلبان و تجهیزات داخلی آن دیدن کنید.

نهار را در رستورانی در همین پارک خوردیم که محیط بسیار زیبایی داشت ولی باز هم در مقایسه با نوع و مقدار غذایی که خوردیم هزینه بسیار زیادی پرداخت کردیم. در راه برگشت باران معروف مسکو ما را غافلگیر کرد و همگی در حالی که آب میچکید از لباسهایمان به هتل برگشتیم که تقریبا شب شده بود و دیگر پایی برای راه رفتن نداشتیم. یک روز کامل در ودنخا. روز بعد پرواز برگشت به ایران بود. قرار شد وسایل را جمع کنیم، صبح بعد از صبحانه اتاق ها را تحویل دهیم و چمدان ها را در اتوبوس بگذاریم. گشت مترو انجام شود و سپس به طرف فرودگاه راه بیفتیم.

روز هشتم :

آخرین روز مسکو به اندازه آخرین روز سن پترزبورگ دلگیر نیست. در کل این دو شهر اصلا قابل مقایسه نیستند. بعد از صرف صبحانه و تحویل اتاق ها و البته تحویل بار به اتوبوس که باز هم توسط خودمان انجام شد و کسی از کارکنان هتل حتی در را برایمان باز نگه نداشت به راهنمای تور مترو معرفی شدیم، از راهنمای خودمان خداحافظی کردیم و به سمت مترو راه افتادیم. چند ایستگاه خاص را دیدیم چون زمان زیادی نداشتیم.

هر ایستگاه داستان خاص خودش را داشت. یک ایستگاه نماد زندگی کمونیستی در زمان گذشته بود با تصاویری که به دیوارها بود . یک ایستگاه نماد صلح بود و دیگری نماد زندگی مردم در این کشور.یک ایستگاه با مجسمه های برنزی پر شده بود که خود روس ها عقیده داشتند دست کشیدن به مجسمه سگ و خروس خوش یمن است به حدی که این مجسمه ها از دیگر مجسمه ها رنگشان روشن تر است چون روزی چندین بار لمس میشوند . یکی از ایستگاه ها که توجه من را به خود جلب کرد ایستگاه "مندلیوفسکایا" که نامش از مندلیوف گرفته شده بود . در این ایستگاه کلیه چراغ هایی که از سقف آویزان شده بود هر یک ساختار مولکولی خاصی بود. اکثر توریست ها در این ایستگاه سر به هوا هستند. و به راستی همانطور که در سفرنامه ها خوانده بودیم متروی مسکو بسیار زیباست و از جاذبه های گردشگری این شهر.

متروی مسکو

پس از بازدید از چند ایستگاه به سمت فرودگاه راه افتادیم . به دلیل ترافیک سنگین مسکو خیلی زودتر باید راه می افتادیم و از طرفی قرار بود بین راه در بزرگترین و معروفترین مرکز خرید به نام مگا که در کنارش ایکیا قرار داشت توقف داشته باشیم. این مرکز خرید بسیار بزرگ است و هر چیزی که بخواهید آنجا پیدا خواهید کرد. البته قیمت ها باز هم بسیار بالاست. انواع برند ها در این مرکز خرید شعبه دارند و در انتهای آن یک سوپرمارکت خیلی بزرگ چیزی شبیه به شهروند خودمان است که ما فقط در مدت زمانی که وقت داشتیم توانستیم چند بسته شکلات و بیسکوئیت و پنیر برای سوغاتی بخریم. چون چمدان ها بسته شده بود و دیگر جایی برای خرید نداشتیم. به نظر من بهتر است برای سوغاتی از سن پترزبورگ خرید کنید و اگر نشد از خود شهر مسکو. مگر اینکه شانس شما در مگامال به حراجی برخورد کنید.

نتیجه گیری و توصیه ها :

توری که انتخاب کردید تور سنگینی است و پیاده روی زیادی خواهد داشت پس برای بچه ها جذابیتی نخواهد داشت. بهتر است تا جوان هستید به این سفر بروید. بهترین زمان برای این سفر تابستان است . چون در تابستان هم هوا سرد است . و همچنین پدیده شب های سفید در اوایل این فصل اتفاق می افتد و توصیه میشود در این زمان بروید تا این پدیده را از نزدیک خودتان ببینید.

حتما چتر، لباس گرم، کفش سبک و مناسب و یک کوله پشتی با خود داشته باشید. هزینه های این سفر زیاد است . در نظر داشته باشید که حتی اگر خرید نکنید، برای خورد و خوراک به اندازه کافی پول همراه داشته باشید.

بهتر است با خود دلار ببرید . صرافی زیاد است برای تبدیل به روبل . صرافی های خیابان ها بهترین تبدیل را خواهند داشت و هتل بعد از آن. در فرودگاه به هیچ وجه پول تبدیل نکنید. بهترین محل برای خرید سوغاتی پترگوف در سن پترزبورگ است و یا جلوی کلیساها و جاهای دیدنی . در مسکو کمتر میتوانید جایی را برای خرید سوغاتی پیدا کنید. سوغات این سفر عروسک های تو در توی چوبی به نام ماتروشکا است یا مجسمه های فلزی و گچی از نمادهای این کشور و یک شکلات خاص که عکس یک دختر بچه با روسری روی آن است.

بهترین وسیله نقلیه مترو است . برای تاکسی هزینه ها سر به فلک میکشد و اتوبوس و ون هم نسبت به مترو گران هستند. پس حتما نقشه مترو را تهیه کنید و سعی در یادگیری حروف روسی کنید تا بتوانید نام ایستگاه ها را پیدا کنید.

به دلیل گران بودن هزینه رفت و آمد و وقت کم بهتر است هتل را نزدیک به جاهای دیدنی بگیرید. در سن پترزبورگ نزدیک خیابان نوفسکی و در مسکو نزدیک میدان سرخ آب آشامیدنی را از ایستگاه های مترو یا سوپر ها تهیه کنید. در رستوران ها ، دستگاه های خودکار و هتل ها چند برابر است هزینه آب

. از آنجایی که روس ها اصلا انگلیسی بلد نیستند قطعا مشکل زبان پیدا خواهید کرد. سعی کنید یک مترجم جیبی زبان روسی همراه داشته باشید. در فرودگاه فروخته میشود این کتاب. برای این سفر حتما آژانسی را پیدا کنید که خودش مستقیما آن را برگذار کند تا درگیر واسطه ها نشوید.

کاملا خود را وابسته راهنمای تور نکنید تا بتوانید برنامه ریزی کنید برای سفرتان . متاسفانه اکثر راهنماها جایی شما را خواهند برد که به نفع خودشان است و پول بیشتری نصیبشان میشود . حتما سفرنامه ها را بخوانید، نکات مهم و جاهای دیدنی را یادداشت کنید . از خدمه هتل راهنمایی بخواهید و اگر میتوانید خودتان از جاهای دیدنی بازدید کنید تا هزینه کمتری را متحمل شوید و وقتتان کمتر تلف شود.

برای اینکه یک توریست دوست داشتنی برای روس ها باشید و به خودتان هم خوش بگذرد بهتر است کمی با فرهنگ روس ها آشنایی پیدا کنید. به عنوان مثال اگر در مترو نشسته باشید و به شکلی پاهای خود را روی هم انداخته باشید که کف کفش شما دیده شود از نظر روس ها بی ادبی است و به شما تذکر خواهند داد. روس ها خوششان نمی آید هنگام حرف زدن با دست دائما اشاره کنید. اگر با انگشت به کسی اشاره کنید بی ادبی است. حتی برای نشان دادن جاهای مختلف نباید با انگشت اشاره کنید مگر اینکه همه انگشتها باز باشد به آن سمت. روس ها خوششان نمی آید کسی لپ بچه هایشان را بکشد بیا روی سر آنها دست بکشد.

در این سفر پرواز ایرفلوت توصیه میشود. 7 شب و 8 روز برای این دو شهر بسیار کم است. پس بهتر است با برنامه ریزی کامل راهی شوید تا بتوانید اکثر جاهای دیدنی را ببینید. و در آخر، روسیه یکی از کشورهایی است که حتما قبل از مرگ باید آن را دید.

نویسنده : درسا سلیمانی