مقدمه:
علی رغم سفرهای خارجی متعدد و سالها عضویت در سایت وزین لست سکند و استفاده و بهره گیری از سفرنامه های نوشته شده توسط هموطنان نازنین دراین سایت و سایر سایت ها و وبلاگ ها هرگز سفرنامه ای ننوشته بودم. دلیل اصلی این امر شاید نحوه متفاوت سفر کردن من باشد که گمان می بردم برای دوستان مفید و جذاب نباشد. دو موضوعی که سفر کردن خانواده ما را متفاوت می سازد داشتن دو پسر کوچک و شیطان و دیگری کرایه کردن خودرو در تمام سفرها می باشد. امیدوارم تجربه های من برای دیگر دوستانی که شرایط مارا دارند مفید باشد.
آغاز راه سفر: انتخاب مقصد
برای سفر تابستانی از سال قبل مقصد را برگزیده بودم. سفر یکی از دوستان صمیمی برای ماه عسل به گلدن سندز بلغارستان و تعریف های او که فردی سفرکرده و دنیا دیده است مقصد سفر تابستانی را معلوم کرده بود. از خردادماه امر تحقیقات آغاز شد و طبق معمول همه مسافرت های من تحقیق از سفرنامه های هموطنان شروع شد. پس از کسب اطلاعات کلی منطقه و شرایط، نوبت به شناسایی هتل ها و مناطق دیدنی رسید. برای اینکار مانند همیشه از سایت معتبر و بین المللی Tripadvisor.com کمک گرفته شد.
وبعد... منتظر یک آفر مناسب ماندیم! با توجه به ماه رمضان قیمت ها برای ایام تعطیلی عید فطر بالا بود ولی ناگهان: یک آفر بینهایت خوب! 22 روز مانده به سفر؛ هتل Rivierea Beach به صورت BB با پرواز معراج فقط 2.550.000 تومان. اما آژانس ارایه کننده را نمی شناختم. بلافاصله با آژانس خودم تماس گرفتم و سرانجام سفر برای 19 تیرماه 1394 با قیمت استثنایی 2470 رزرو شد. سه روز بعد آژانس تماس گرفت و اعلام کرد به دلیل فراموشی آژانس چارترکننده رزرو من ثبت نشده و هتل تغییر کرده. قبل از اینکه غرغر را شروع کنم به من گفته شد هتل به Melia Grand Hermitage تغییر داده شده و هزینه ای هم نخواهد داشت. هم خوب بود هم بد چون Melia کلاً هتل بهتری است اما فاصله اش تا ساحل بیشتر است و پله هم دارد. اما چاره چیست!؟ انگشت نگاری سفارت و ویزا و خرید یورو و هماهنگی های لازم کاری به سرعت انجام شدند و روز سفر فرا رسید.
پرواز معراج نمونه خوبی از یک ایرلاین ضعیف داخلی بود! بالش به تعداد کافی وجود نداشت، غذا خیلی بد بود، اسباب بازی برای بچه ها وجود نداشت و فاصله صندلی ها خیلی کم بود. برخورد مهماندارها هم که ... دیگر از یک پرواز خوب چه انتظاری می توان داشت!؟
نکته: اگر بچه دارید در پروازها به خصوص با خطوط ارزان یا داخلی غذا و نوشیدنی و اسباب سرگرمی حتماً همراه داشته باشید.
رسیدن به فرودگاه و باقی قضایا
فرودگاه وارنا یک فرودگاه بسیار کوچک است. سالن چک گذرنامه کوچک و پرهیاهو است. پسران 2 و 4 ساله من تقریباً این سالن را شخم می زنند! چک گذرنامه بدون هیچ سوال و جوابی و بسیار مودبانه سپری می شود و رسماً وارد بلغارستان می شویم.
فرودگاه وارنا
پرسنل شرکت آریانس که برگزار کننده تور وارنا می باشد منتظرند و به اتوبوس مربوطه راهنمایی می شویم. کمی معطلی به خاطر همسفرانی که گرفتار سوال و جواب پلیس بلغار شده اند و سپس رهسپار گلدن سندز می شویم.
در ساحل دریای سیاه در کشور بلغارستان چند شهرک توریستی وجود دارند که تقریباً همگی به مرکزیت شهر وارنا می باشند. سانی بیچ، گلدن سندز، آلبنا، سنت کنستانتین و النا مشهورترین این شهرک ها هستند. آژانس های ایرانی بیشتر با هتل های گلدن سندز کار می کنند هرچند تابستان امسال تورهای سانی بیچ هم برگزار گردید.
مناطق توریستی سواحل دریای سیاه در بلغارستان
هتل و حومه
هتل ما در گلدن سندز واقع است و پس از حدود نیم ساعت به آن می رسیم. در اتوبوس پسر جوانی که تورلیدر هتل ماست مودبانه توضیحاتی می دهد و تلاش دارد تورها را جهت فروش عرضه نماید که پس از توضیح من که قصد استفاده از تورها را ندارم و ماشین اجاره کرده ام به سراغ سایرین می رود.
ورود به هتل و اختصاص اتاق ها بسیار سریع انجام می شود. به این سرعت که تا من چمدان ها را از اتوبوس بیاورم و کالسکه را جمع و جور کنم همسرم که با بچه ها به لابی رفته کارت اتاق به دست از من استقبال می کند! البته فرم ها و تحویل گذرنامه ها مانده که من انجام می دهم... یاد عید پیش و سفر کوش آداسی و چک این 3 ساعته هتل افسوس کوش آداسی می افتم! :
اتاق هتل کاملاً قابل قبول است، تمیز و نسبتاً لوکس. با اندازه ای مناسب. حمام خیلی خوب است و جالب آنکه با وجودی که ما هزینه اتاق رو به جنگل را داده ایم اتاق دید قابل قبولی از دریا دارد.
اتاق ما
چشم انداز اتاق
تقریبا 3 بعد از ظهر است و غذای هواپیما فاجعه بود، درنتیجه پس از گذاشتن وسایل در اتاق و تعویض لباسها و البته تبدیل 200 یورو به لوا به سرعت از هتل بیرون می رویم تا غذا بخوریم. بچه های آژانس آریانس یورو و دلار را با نرخی بسیار بهتر از صرافی های منطقه و نزدیک به نرخ بانکی تبدیل می کنند که با همه تجربه های قبلی من در سایر کشورها متفاوت است. (هر یورو 1.95 لوا که هر لوا نزدیک به 1900 تومان می شود)
قبلاً از روی گوگل مپ چک کرده ام و می دانم یک مک دونالد در صدمتری هتل قرار دارد. همه هتل های گلدن سندز کم و بیش در مجاورت یک پیاده راه در حاشیه ساحل واقع شده اند. البته یک قطار توریستی در این مسیر حرکت می کند که برای بچه ها کمی خطرناک است و باید مواظب بود.
خیابان ساحلی
خیابان ساحلی پر است از رستوران، فروشگاه، سوپرمارکت و موارد دیگر! بعد از یک مک دونالد سرپایی در وسط خیابان ساحلی و پونی سواری بچه ها به هتل بر می گردیم تا اجاره ماشین را تکمیل کنیم. مک دونالد بسیار گران است که باعث تعجب من می شود.(65 لوا برای دو غذای بزرگسال و دو منوی کودک).
از دو هفته قبل با اینترنت ته اجاره ماشین های منطقه را درآورده ام و یک ماشین هم رزرو کرده ام، اما سه روز مانده به سفر ایمیل می فرستد و می گوید هوندا آکوردی که اجاره کرده ام را برنگردانده اند و یک کرایسلر پیشنهاد کرده اند. ماشین بسیار زشتی است اما آن را برای فردای رسیدن تحویل در هتل رزرو کرده ام. یک آژانس دیگر را هم در نزدیکی هتل دیده ام و ماشین های خوبی دارد اما رزرو اینترنتی اش نیاز به پیش پرداخت داشت که بنا به دلایلی که در قسمت نکات فنی اجاره ماشین ذکر خواهم کرد گذاشتم مراجعه حضوری کنم.
در بلغارستان هتل ها گذرنامه ها را امانت می گیرد و برای اجاره ماشین نیاز به گذرنامه هست. به لابی مراجعه می کنم و موضوع را می گویم. امکان ندارد پاسپورتم را بگیرم، فقط کپی برابر اصلش می کنند اما می گویند یک اجاره خودرو هست که با هتل کار می کند. قیمت هایش یک مقدار بالاست اما حوصله دردسر ندارم. یک اپل آسترا 2012 را به قیمت روزی 38 یورو اجاره می کنم. نیم ساعت بعد در هتل است. 100 یورو پول پیش می خواهد که با چانه زنی به 100 دلار تغییر می کند. جوان بسیار خوش برخوردی است. عملیات اجاره فقط 10 دقیقه طول می کشد. 8 یورو هم تخفیف می گیرم! ماشین بدی نیست، یک هاچ بک بزرگ قرمز ماتیکی که البته دیزل است!
تحویل ماشین
در گلدن سندز پارکینگ کمیاب است و درنتیجه پارکینگ بیشتر هتل ها از جمله ملیا رایگان نیست. پارکینگ را برای 6 شب با هتل هماهنگ می کنم شبی 20 لوا! بلافاصله بچه ها را سوار می کنیم و راه می افتیم. مقصد تصمیم گیری می شود: آلبنا
شب اول: آلبنا
آلبنا بسیار نزدیک است، حدود13 کیلومتر فاصله دارد. جاده های بلغارستان بسیار زیبا است که این موضوع را در روزهای آتی بهتر هم درک خواهیم کرد.
مسیر آلبنا
آلبنا یک شهرک توریستی است که مانند گلدن سندز تمام ورودی هایش کنترل می شود اما یک فرق بزرگ دارد: ورودیه ماشین می گیرد که با دستگاه اتوماتیک اخذ می شود.
آلبنا هم مانند گلدن سندز یک پیاده راه دارد اما آرامش عجیبی حاکم است. فضا خانوادگی تر از گلدن سندز است اما هیچ هتل 5 ستاره ای ندارد. هیچ هموطنی هم نمی بینی و تمام مسافران اروپایی هستند. صدای موسیقی از رستوران ها به گوش می رسد و فضا بسیار شاد و البته خانوادگی است. مغازه ها را می گردیم و یادگاری و البته اسباب بازی! می خریم و سرانجام یک رستوران را انتخاب می کنیم. موسیقی زنده دارد که آهنگ های اروپای شرقی می نوازند. دو غذای بلغاری و برای بچه ها پیتزا و سیب زمینی سفارش داده ایم. غذا بسیار خوب و با کیفیت و به طرز عجیبی ارزان است: سه غذا و نوشیدنی شد 45 لوا. حدود نیمه شب به گلدن سندز برمی گردیم. هزینه ورود به آلبنا با ماشین نسبتاً گران بود: 20 لوا
بسیار خسته هستیم و بچه ها که در ماشین خوابشان برده! تخت های هتل خیلی راحت است و به سرعت به خواب می رویم.
روز دوم: خرید در وارنا
صبحانه هتل بسیار مفصل، خوشمزه و باکیفیت است. بازه وسیعی از انتخاب ها، غذاهای سرد و گرم که هر سلیقه ای را راضی می کند. حتی پسر 4 ساله من که خیلی بدغذا است. او هم به سرعت صبحانه خود را پیدا می کند: دونات داغی که با یک دستگاه خودکار درست می شود به همراه سس شکلات!
بعد از صبحانه همسربانو برنامه روز را اعلام می نمایند: شهر وارنا و خرید! حدود ساعت 10 از هتل حرکت می کنیم. گلدن سندز از مرکز شهر وارنا حدود 17 کیلومتر فاصله دارد.جاده بسیار زیبا است و حداکثر سرعت مانند همه جاده های بین شهری 80 کیلومتر. وارنا شهر کوچکی است اما بعد از رسیدن به شهر ریسک نمی کنیم و google map را راه می اندازیم. جهت ارتباط با همسربانو و البته بهره گیری از اینترنت علاوه بر سیم کارت رایگان تور یک سیم کارت دیگر به قیمت 20 لوا از بچه های آریانس خریده ایم که شارژ کافی دارد. مقصد Grand Mall است. پارکینگ بدون ورودیه است و هیچ قبض یا کارت یا رسیدی داده نمی شود. از سیستم های هدایت و امکانات یک پارکینگ مدرن هم هیچ خبری نیست. مال خیلی بزرگی نیست اما بنا بر عادت همیشگی از روی سایت اینترنتی مال فروشگاه ها و جاهای آن را شناسایی می کنیم. محور خرید بچه ها هستند. برندها، معمولی و غیر لوکس هستند. حضور برندهای ترک مانندLCW بسیار جالب است. یک قطار هم جلوی LCW هست که مال یک شرکت ترک است و حدوداً 3 دور بچه ها مهمان آن هستند. هر دور 5 لوا و این یعنی 30 لوا برای 15 دقیقه تفریح بچه ها!
قطار سواری بچه ها
به سرعت ظهر می شود. فودکورت در طبقه آخر قرار دارد. مجموعه ای از فست فود های بین المللی و غذاهای محلی. دو نکته بسیار جالب است: غذاهای سنتی بلغاری بر اساس وزن فروخته می شوند و قیمت فست فودها نصف گلدن سندز است! جالبتر اینکه حتی جایزه های هپی میل مک دونالد با گلدن سندز فرق می کند. چیزی که هرگز در هیچ شهر دیگری در دنیا ندیده ام.
یک پیست مینی کارتینگ و یک خانه بازی مقصد بعد از ناهار است. برای ورود به خانه بازی بچه ها باید جوراب داشته باشند و چون ندارند خود خانه بازی جوراب می فروشد. یک مگنت هم به لباس بچه ها نصب می کنند که در صورت خروج از گیت صدا می دهد. معمولاً کاربرد این اماکن این است که بچه را بسپاری و به خرید خود برسی اما در کشور غریب و جایی که بچه ها حتی یک کلمه از زبان آنجا را نمی دانند دم خانه بازی کشیک می کشیم تا بچه ها رضایت به خروج دهند. بعد از بازی بچه ها چون خرید دیگری نداریم به گلدن سندز بر می گردیم.
مینی کارتینگ
بعد از یک استراحت نیم ساعته در هتل و تعویض لباس، از هتل بیرون می زنیم. مقصد اسکله ای است که از روی Google map satellite پیدایش کرده ام. اما گوگل مپ ما را به بن بست هدایت می کند. من که از رو نمی روم. از مسیر جاده اصلی می روم و این بار اسکله را پیدا می کنم. یک اسکله متروک ماهیگیری در ابتدای منطقه است. با ماشین می شود رفت روی اسکله که البته سبک سنگین می کنیم برگشتنش سخت است و ماشین را ابتدای اسکله پارک می کنیم. ساحل بسیار زیبایی است اما خلوت و دور افتاده. هوا کمی سرد می شود. بعد از کمی قدم زدن و هواخوری به مرکز گلدن سندر بر می گردیم.
اسکله
ساحل جنب اسکله
ماشین را در پارکینگ عمومی روبروی هتل آدمیرال پارک می کنیم.
یک توصیه: با ماشین کرایه ای شوخی نکنید و حتماً در جای مناسب پارک کنید. به دردسرش نمی ارزد.
به سمت شهربازی کوچک روبروی هتل آدمیرال می رویم. بچه ها خواب بعد از ظهرشان را در ماشین کرده اند و سرحال دوباره آماده بازی! اگر با بچه های کوچک به مسافرت می روید باید به دل آنها راه بیایید تا آنها هم بگذارند شما هم به تفریح مورد علاقه خود برسید. بعد از چرخ و فلک و ماشین برقی و چندین بازی دیگر و قدم زدن در ساحل و البته بازدید از خیابان شلوغ موسوم به Party street به سمت ماشین بر می گردیم. یک رستوران روبروی هتل آدمیرال هست که پرچم چند کشور از جمله ایران عزیز را آویزان کرده است.
رستوران
در جلوی رستوران، پیرمرد مهربانی مشغول بازارگرمی و جلب مشتری است. کمی انگلیسی و البته چند کلمه فارسی می داند و مارا با گفتن اینکه چه برنامه هایی دارند مجاب می کند و پسر بزرگم را هم با نشان دادن خرچنگ های زنده ای که در آکواریوم دارند راضی می نماید. البته هنوز زود است ولی میز جلوی صحنه نصیب ما می شود.
برای بچه ها سیب زمینی و پیتزا می گیریم و خودمان را هم سرگرم می کنیم تا سر ساعت 9 برنامه شروع می شود. گروه دو نفره ماهری که موسیقی همه ملیت هایی که حضور دارند را می نوازند و به سفارش من هم آهنگ جاودانه هتل کالیفرنیا را به خوبی اجرا می کنند. بعد نوبت به رقص فولکور بلغاری که نوعی نمایش موزیکال جالب است می رسد. فرهنگ موسیقیایی این ملت به شدت تحت تاثیر استعمار 400 ساله عثمانی، شبیه ترکیه است. بعد رقص روی آتش انجام می شود که بسیار دیدنی است. قیمت غذا و نوشیدنی کاملاً قابل قبول است. 85 لوا. کیفیت غذا هم بسیار خوب بود. جالب آنکه رهگذران بدن هیچ ممانعتی می آیند و بی آنکه حتی یک آب بخرند مراسم رقص را تماشا می کنند. خسته ایم و هتل و سریع خواااااااب. بچه ها خسته اند و در همان رستوران خوابیده اند. حداقل دردسر خواباندن آنها را نداریم!
شب بلغاری
روز سوم: بالچیکا و حومه
در فرودگاه تهران با یک خانواده آشنا شده ایم که پسری همسن کیان(پسر بزرگم) دارند و در هتل آدمیرال ساکنند. شماره شان را گرفته ایم و از آنها دعوت می کنیم در سفر به بالچیکا مارا همراهی کنند. بالچیکا در شمال گلدن سندز و در نزدیکی مرز رومانی واقع است. فاصله بالچیکا از گلدن سندز حدود 30 کیلومتر است. بالچیکا به باغ گیاهشناسی و کاخ ملکه رومانی مشهور است. با کمی کمک از گوگل مپ عزیز مقصد را پیدا می کنیم. ماشین را در پارکینگ عمومی که در ابتدای کوچه باغ قرار دارد پارک می کنیم. نه رسیدی و نه کارتی! یاد پارکینگ عمومی های مالزی می افتم: حتی پارکینگ روباز محله چینی ها Auto Pay Card داشت.
از میان مغازه هایی که اجناس مختلفی را برای توریست ها مهیا کرده اند می گذریم تا به ورودی باغ می رسیم. البته این عبور برای جیب ما چندان بدون تلفات نیست! بستنی، دو تیشرت باب اسفنجی و یک کلاه برای بانو. قیمت ها نسبت به وارنا خیلی بالاست که البته طبیعی است. فقط تیشرت ها خیلی ارزان است: دانه ای 5 لوا.
باجه بلیط فروشی را پیدا می کنیم. روی تابلویی نوشته برای بازدید کامل از باغ و کاخ باید 2 بلیط تهیه کنیم: یکی 3 لوا و دیگری 5 لوا. از بلیط فروش سوال می کنیم: حتی یک کلمه انگلیسی نمی داند. در ورودی باغ فقط بلیط 3 لوایی را از ما می گیرند و البته هرگز در طول بازدید هیچ کسی بلیط 5 لوایی را از ما مطالبه نمی کند! باغ جالبی است. گلکاری های بسیار زیبا در پشت زمینه دریا صحنه های بدیعی خلق کرده اند. به عنوان یک باغ گلها زیبا است اما به عنوان یک باغ گیاهشناسی(Botanical Garden) در مقابل نمونه های مشابه در سایر نقاط دنیا از جمله باغ گیاهشناسی مرکز تحقیقات جنگلها و مراتع ایران(واقع در نزدیکی پیکانشهر تهران) هیچ نیست. یک گلخانه کاکتوس هم دارد.
باغ گیاهشناسی بالچیکا
باغ گیاهشناسی بالچیکا
باغ گیاهشناسی بالچیکا
در پایین باغ و در نزدیکی ساحل کاخ ملکه سابق رومانی قرار دارد. کاخ پله های فراوانی دارد و از دیدن آن صرفنظر می کنیم. تصمیم می گیریم به کنار ساحل برویم. البته باز هم پله های زیادی دارد. کالسکه بچه ها را در همنجا پارک می کنیم. بلاخره اروپا است دیگر!
یک گیت کنترل بلیط هم اینجاست و به مسوولش با زبان پانتومیم می فهمانیم که قصد داریم بیرون برویم اما بر می گردیم. یک رستوران با دید فوق العاده در ساحل قرار دارد. همانجا ناهار می خوریم. ماهی، صدف مزه دار شده و استیک و البته فیله مرغ سوخاری برای بچه ها. صدف با سیر و ادویه بود و بسیار لذیذ. قیمت غذا و نوشیدنی منطقی بود. حدود 160 لوا برای هر دو خانواده.
ساحل پشت باغ
بعد از غذا و گشت و گذار در ساحل و تعقیب چند خرچنگ توسط بچه ها به داخل باغ بر می گردیم. کالسکه بعد از حدود 2 ساعت به همراه خریدهایی که در زیر آن قرار دارد دست نخورده سرجای خودش است. از مسیر دیگری باز می گردیم. هزینه پارکینگ 10 لوا می شود. باز هم با کمک گوگل جان به سمت مقصد بعدی رهسپار می شویم: صخره کالیاکرا.
در طول مسیر حدود 35 کیلومتری همسفران اعم از کوچک و بزرگ چرت بعد از صدفشان را می زنند و راننده بیچاره به تنهایی از زیبایی های بی مثال یک جاده فرعی اروپای شرقی لذت می برد! کالیاکرا یک صخره با قدمتی تاریخی است که در منطقه کاوارنا قرار دارد. در این منطقه کلاً ساحل دریا از صخره های بلند تشکیل شده و اصلاً ساحل شنی وجود ندارد. کالیاکرا یک سایت تاریخی است: بقایای یک قلعه و یک کلیسا در آن وجود دارد.(افسانه ای درمورد مسیحیانی که در این محل خود را به دریا افکنده اند تا مجبور به تغییر دین نشوند شنیده بودیم اما با تحقیق و پرس و جو عدم صحت آن معلوم شد) اما آنچه این محل را بی نظیر ساخته است منظره جادویی آن است.
در یک سمت یک خلیج وسیع قرار دارد که آب آن مانند استخر ساکن است و در سمت دیگر دریای زیبا و سرمه ای رنگ و شما بر فراز صخره ای 70-80 متری شاهد شنای دلفین ها در آب های اطراف هستید. واقعاً یکی از زیباترین مکان هایی است که در عمرم بازدید کرده ام. راستی برای ماشین 10 لوا ورودیه گرفتند.
کالیاکرا
در مسیر برگشت در کنار یکی از دهها مزرعه بیکران آفتابگردان توقف می کنیم. این مزرعه ها بسیار بزرگ هستند و گل های زرد و زیبا منظره ای دیدنی را در کنار جاده می آفرینند.
مزرعه آفتابگردان
حدود 6 عصر به هتل باز می گردیم و کمی استراحت می کنیم. شب را مهمان گروه انیمیشن هتل هستیم. و شام هم البته به تجویز بچه ها باز هم مکدونالد گران همسایه هتل! جالب است که باغ هتل هیچ کنترلی ندارد و افرادی که ساکن هتل ما هم نیستند آمده اند و از برنامه ها لذت می برند!
روز چهارم: استخر، وارنا و حومه
در روز چهارم تصمیم می گیریم کمی هم آبتنی کنیم. استخر هتل بسیار زیبا و تمیز است. اروپایی ها که تقریبا همه روزشان را کنار استخر میگذرانند از صبح زود تخت ها را اشغال کرده اند. دو تخت در جایی نسبتاً مناسب را با حوله اشغال می کنیم. حوله های استخری هتل را با کارت هایی که از پذیرش گرفته ایم تحویل می دهند. سه استخر جامبی مخصوص بچه ها با عمق های مختلف وجود دارد که ما با توجه به سن بچه ها استخر 45 سانتی را انتخاب می کنیم. برای بچه ها تیوپ و لوازم بازی از ایران آورده ایم اما باز هم یک توپ 5 لوایی خریداری می شود! تیم انیمیشن هتل به شدت فعال است. هم برای بچه ها و هم برای بزرگترها. برای بچه ها عروسک یک پنگوئن و برای بزرگتر ها مسابقه های مختلف. شنا و خواب زیر سایه چتر... صبح خوبی است!
کنار استخر
استخر هتل
برای ناهار یک رستوران را در منطقه سن کنستانتین نشان کرده ام. فاصله سن کنستانتین تا گلدن سندز کم و در حدود 7-6 کیلومتر(به سمت وارنا) می باشد. نام رستوران Bay است و از روی TripAdvisor انتخابش کرده ایم اما جایی که در سایت روی نقشه علامت گذاری شده اشتباه است و رستوران را پیدا نمی کنیم. دوری در منطقه سن کنستانتین می زنم و چون بچه های آریانس را پیدا نکرده ام مجبور می شوم با نرخ بدتری یورو را در یک صرافی چنج کنم. از متصدی قطار توریستی آدرس رستوران را می پرسم. با خوشرویی پاسخ می دهد و تذکر می دهد بسیار گران است! رستوران بر فراز یک صخره و مشرف به یک خلیج کوچک و زیبا واقع است. جلوی رستوران یک فضای پارک وجود دارد اما چند جای خالی آن با این کله قند نارنجی ها مسدود شده. خوب... حتماً برای ما رزرو شده اند! پیاده می شوم و در چشم به هم زدنی یکی از آنها را بر می دارم و ماشین را پارک می کنم و کله قند را در جلوی آن می کارم!
به طبقه بالای رستوران می رویم تا از منظره بهره مند شویم. غذاها روی یک منقل بزرگ با ذغال طبخ می شوند. دو جور گریل سفارش می دهیم و بچه ها هم فیله مرغ و سیب زمینی. غذایش بی نظیر است و جالب اینکه تنها سس تند سفر در این رستوران یافت می شود. در بلغارستان فلفل ها اصلاً تند نیستند. جالب اینکه آبدوغ خیار هم دارد! به عنوان یک سوپ سرد می فروشد. 3 غذا(که یکی از آنها گرانترین غذای رستوران بود) و مخلفات با نوشیدنی شد 85 لوا ! این کجایش گران است؟ (توجه کنید که این رستوران از دید کاربران TripAdvisor بهترین رستوران منطقه و یکی از رستوران های برتر وارنا و حومه است. در تهران یک شام سه نفره در رستورانی با چنین رتبه ای دوبرابر آب می خورد). مثل اینکه باید دوست قطاری را با مک دونالد گلدن سندز آشنا کنم! راستی غذاهای دریایی این رستوران معروف است.
رستوران Bay
بعد از ناهار به سمت وارنا حرکت می کنیم و از کلیسای جامع که نماد وارناست بازدید می کنیم. ماشین را جلوی کلیسا پارک می کنم. هیچ تابلوی توقف ممنوعی نیست اما بجز چند تاکسی خودرو دیگری پارک نکرده. از یکی از تاکسی ها می پرسم پارک در اینجا مجاز است؟ شانه بالا می اندازد. کلیسا برای من جذابیتی ندارد و بچه ها شلوغ می کنند. از آنجا که همسربانو بسیار به اماکن مذهبی سایر کشورها علاقه مند است بچه ها را سرگرم می کنم تا بانو به بازدیدش برسد.
بعد از کلیسا بچه ها که غذایشان را نخورده اند گرسنه هستند و سری به مکدونالد بزرگی که در مرکز وارناست می زنیم. ما هم قهوه می خواهیم. جالب است که منو فقط به زبان بلغاری است اما تحویلدار انگلیسی را به خوبی می داند و با حوصله به ما کمک می کند. قیمت ها دقیقاً نصف گلدن سندز است! منوی کودک 6 لوا.
سپس به سمت جنگل سنگ (Stone Forest) حرکت می کنیم. جنگل سنگ در جاده قدیم وارنا- صوفیه واقع است. با وجودی که از اتوبان هم راه دارد چون ممکن است خروجی را پیدا نکنم از جاده قدیمی می روم. حدود 20 کیلومتر از مرکز شهر فاصله دارد. جنگل سنگ یا به زبان محلی پوبیتی کامانی(صحرای سنگی) یک منطقه 13 کیلومتر مربعی استثنایی است. یک صحرای شنی که تنها صحرای اروپای شرقی و یکی از دو منطقه صحرایی در اروپاست. یک باریکه شنی با پهنایی کمتر از یک کیلومتر که پر است از ستون های سنگی احاطه شده توسط جنگل. ورودیه دارد : نفری 3 لوا و مرد مهربانی که بسیار خوب انگلیسی و چند زبان دیگر را می داند تنها کارمند آنجاست. در ابتدا به من تذکر می دهد هیچ کیف یا ساکی را در ماشین نگذارم چون سابقه شکستن شیشه و سرقت وجود دارد. این مناظر عجیب بر اثر یک فرایند استثنایی زمین شناسی حاصل می شود و در دنیا کم نظیر است.(مکان مشابهی در شهرستان جاسک وجود دارد که متاسفانه به جهانیان شناسانده نشده است)
بچه ها حسابی شن بازی می کنند و ما هم مقداری سنگ یادگاری بر می داریم. جالب است که در اتاق ورودی شن و سنگ ها برای فروش گذاشته شده بودند!
جنگل سنگ
سپس به سمت صوفیه ادامه مسیر می دهیم. مقصد یک مجتمع توریستی به نام باریته Barite است. باریته در منطقه ای دورافتاده و در میان کوه واقع است و 45 کیلومتر تا وارنا فاصله دارد. یک مجتمع تفریحی است با وسایل بازی برای بچه ها که به طرز خلاقانه ای از چوب ساخته شده اند و نمایش های زندگی روستاییان بلغاری و فرهنگ فولکور این کشور و البته رستوران. غذای رستوران اصلاً کیفیت خوبی ندارد. 3 غذا سفارش داده ایم اما هیچ کدام خوب نیست. قیمت ها هم البته بالا نیست. شد 55 لوا. البته مجتمع و پارکینگ ورودیه نداشت.
مجتمع باریته
دیروقت شده و به سمت وارنا باز می گردیم. اینترنت موبایل حتی در این منطقه کوهستانی به حد کافی سریع است! از بزرگراه بر می گردیم. جالب اینکه اتوبان عوارضی ندارد. در پارکینگ هتل بسته است و با کلی معطلی نگهبان بیدار می شود و در را باز می کند! خیلی عجیب است...
روز پنجم: جزیره نسه بار و منطقه سانی بیچ
برای سفر به نسه بار باز هم با دوستان جدیدمان هماهنگ می کنیم. اما قبل از نسه بار مقصد نزدیک تری مدنظر است: یک صومعه قدیمی به نام آلادجا مانستری Aladzha Monastery . این صومعه در نزدیکی گلدن سندز(حدود 5 کیلومتری) و در دل کوه ساخته شده است. در زمان تسلط عثمانی ها فرقه ای از مسیحیان این مکان مخفی را برای زندگی و عبادت انتخاب کرده اند و در کوه های آهکی منطقه غارهایی را با دست حفر کرده اند که امروزه یکی از جاذبه های توریستی است. 5 لوا ورودیه دارد و می توانی با 12 لوا یک دستگاه راهنمای خودکار را کرایه کنی. صومعه دارای 3 طبقه است که محل زندگی، عبادت و حتی مدفن مسیحیان مقیم آن بوده است. جای جالبی است، فقط تعداد زیادی پله دارد که با بچه ها سخت است و ما فقط از طبقه اول بازدید می کنیم.
کالادجا مانستری
سپس به سوی نسه بار راه می افتیم. از روی پل مشهور وارنا عبور می کنیم و بندر تجاری را پشت سر می گذاریم. نسه بار حدود 130 کیلومتر از گلدن سندز فاصله دارد و در مسیر شهر بورگاس، دومین شهر بزرگ ساحلی بلغارستان بعد از وارنا و پنجمین شهر بزرگ این کشور واقع است. مسیر فوق العاده زیبا است. جاده کوهستانی اما نسبتاً مستقیم و کم پیچ و خم است. در اطراف جنگل های زیبا و مزارع وسیع خودنمایی می کنند.
قبل از نسه بار، سانی بیچ بزرگترین منطقه توریستی بلغارستان واقع است. در ابتدا وارد شهر جدید نسه بار می شویم که شهر کوچکی است. سپس به جزیره نسه بار یا همان نسه بار قدیم که از طریق یک پل به خاک اصلی بلغارستان متصل است وارد می شویم. نسه بار در سال 1983 از سوی یونسکو به عنوان میراث جهانی برگزیده شده است. این جزیره کوچک و تاریخی دارای 40 کلیسا بوده که امروز تنها چندتایی مشغول به کار هستند. ورود خودرو به بخش اعظم جزیره ممنوع است(بجز خودروهای کسبه و حمل بار). ماشین را در پارکینگ مجاور بندر پارک می کنیم و ابتدا به دفتر بندر سر می زنیم. کشتی تفریحی که ساعت و برنامه اش مناسب ما باشد وجود ندارد. پیاده راه می افتیم تا نسه بار را تماشا کنیم. هرجا را که نگاه می کنی یک جاذبه توریستی یا یک رستوران و مکان تفریحی می بینی. خیابان های جزیره شیب نسبتاً زیادی دارند.
جزیره نسه بار
پس از مدتی گشت و گذار، به دنبال بهترین رستوران جزیره به انتخاب کابران TripAvisor می گردیم. رستورانی به نام پلاکوموتو Pelakomoto. استفاده از گوگل مپ به صورت پیاده کار مشکلی است و درنتیجه مجبور می شویم کمی پرس و جو کنیم.
رستوران برفراز یک تپه با منظره ای نفس گیر از دریای سیاه واقع است. غذا بسیار حرفه ای و به بهترین نحو سرو می شود. دوجور ماهی و دو استیک و برای بچه ها هم فیله مرغ. بچه ها رسماً رستوران را روی سرشان گذاشته اند و این برای مرد اروپایی که نزدیک ما نشسته است بسیار ناخوشایند است. موقع رفتن از او عذرخواهی می کنم اما فقط سر تکان می دهد. حق با اوست. صورتحساب می شود 245 لوا که با توجه به کیفیت بینظیر غذا و نوشیدنی کاملاً رضایت بخش است.
دوباره پیاده راه می افتیم و از مغازه های محلی یادگاری و چیزهای تزیینی می خریم. قیمت ها از همه محل های مشابه دیگری که در سفر دیده ایم پایین تر است. فضای شهر بسیار دیدنی است. از نسه بار به سانی بیچ قطار، کشتی و اتوبوس وجود دارد. اما ما با مرکب قرمز خودمان راهی می شویم برای دیدن سانی بیچ. بسیار بزرگتر و البته لوکس تر از گلدن سندز است. با ماشین در منطقه کمی دوردور می کنیم. جاذبه خاصی که ارزش پیاده شدن داشته باشد نمی بینیم. پس... پیش به سوی گلدن سندز خودمان.
در بین راه در یک دهکده برای خرید بستنی توقف می کنم. قیمت ها حدود یک سوم گلدن سندز است! حتی از وارنا هم پایین تر.
در بدو ورود به هتل، سورپرایزی از سوی هتل روز خوب مرا کامل می کند. امروز تولد من است و هتل برایم یک کیک کوچک با پیام تبریک تولد در اتاق گذاشته است! باور کنید این کار برای هتل شاید تنها 2 لوا هزینه داشته اما مرا بینهایت شادمان کرد. عکسی که از این کیک به همراه نقد هتل در سایت TripAdvisor گذاشته ام دهها لایک خورده و هزاران نفر آن را دیده اند. این همان مشتری مداری است که دیری است ما ایرانیان آن را فراموش کرده ایم.
سورپرایز تولد هتل
شب به قدم زدن در خیابان ساحلی می گذرد. شام هله هوله می خوریم. دونات و یک جور شیرینی محلی و البته برای بچه ها مک دونالد.(همون گرونه!) عجب روزی بود...
روز ششم: وارنا و دوباره خرید
امروز روز گشت شهری و خریدرایگان تور است. ما هم تصمیم می گیریم به وارنا برویم و مقداری دیگر خرید کنیم. این بار به مرکز خرید وارنا مال می رویم. باتوجه به اینکه رفتن به گرندمال در روز دوم مسافرت بود و با توجه به هزینه های بالای منطقه تصمیم گرفته بودیم عمده خریدها را موکول به آخر سفر کنیم این بار برنامه خرید مفصل تر برگزار می شود. گرندمال کلاً مرکز خرید بهتری بود. کاش اول به وارنا مال آمده بودیم. خرید و البته بازی در دستگاه های پرتعداد بازی مال و همان مشکل همیشگی: این بازی ها سکه 1 لوایی می خواهند و اصولآً در هیچ کشوری مغازه دار ها پول خرد نمی کنند!
برای ناهار به طبقه آخر که فودکورت است می رویم. من یک ساب وی و یک برش پیتزا می خورم و بچه ها کی اف سی و همسربانو غذاهای محلی بلغاری. برخلاف تجارب قبلی، غذای بلغاری اینجا خوشمزه نیست. فودکورت دید بسیار خوبی به شهر و دریا دارد.
بعد از غذا دوباره خرید می کنیم و سپس راهی منطقه پیاده راه وارنا می شویم. همه شهرهای تورستی دنیا پیاده راه یا Walking Street دارند. پیاده راه وارنا، یک خیابان هلالی شکل است که از روبروی کلیسای جامع آغاز می شود و به یک خیابان دیگر که روبروی پارک ساحلی است ختم می شود. ماشین را پس از جستجوی بسیار در یک کوچه پارک می کنیم. محل پارک ماشین را روی گوگل مپ علامت می گذاریم تا آن را راحت پیدا کنیم. ممنون لری! ممنون سرگی!(لری پیج و سرگی برین بنیانگذاران گوگل)
پیاده راه پر است از هیاهو. یک گروه موسیقی خیابانی برنامه اجرا می کند. تعداد توریست ها زیاد نیست و بیشتر خود بلغارها را می بینی. در انتهای خیابان و در ورودی پارک، ماشین شارژی اجاره می دهند و پسرها حدود نیم ساعت مهمان او هستند. هر دور 3 لوا.
شام را در یک کلاب – رستوران به نام Brick صرف می کنیم. انتخاب این محل به توصیه آقای دکتر سعید از تورلیدرهای قدیمی آریانس بود. جای خوبی است. محلی آرام و دنج به ما می دهد. بال مرغ و سبزیجات پخته و فیله مرغ سوخاری سفارش می دهیم. موزیک زنده اما ملایمی دارد. پذیرایی بسیار حرفه ای انجام می شود.قیمت ها معقول است. غذا و نوشیدنی شد 140 لوا.
روز هفتم: هتل و دوباره وارنا
صبح روز آخر مسافرت است. حالمان گرفته است. امروز باید ساعت 6 عصر ماشین را تحویل دهیم. همه جاهایی را که می خواستیم هم دیده ایم. پس صبح را در استخر هتل سپری می کنیم. ظهر برای ناهار تصمیم می گیریم به وارنا برویم. به همان پیاده راه می رویم. در روز هم به همان اندازه شب جذاب و دیدنی است. رستوران ها و کافه ها و اماکن تفریحی دیگر در سراسر خیابان دیده می شوند و فضا، زنده و شاد است. در مکدونالد همین خیابان ناهار می خوریم و بعد به پارک ساخلی وارنا که دیشب فرصت نشد می رویم.
در ورودی در انتهای خیابان و مقابل همان جایی که دیشب بچه ها ماشین سواری کردند قرار دارد. پارک دارای آرامشی وصف ناشدنی است. فضایی آرام و دل انگیز، مشرف به دریا با گل ها و درخت های زیبا. لوگوی انتخاب وارنا به عنوان پایتخت فرهنگی اروپا دیده می شود و در همین راستا شب ها در این محل مراسم هنری و فرهنگی برقرار است.
پارک ساحلی
پارک یک شهربازی هم دارد که پسر بزرگم آن را از خیابان دیده و نشان کرده است. دوساعتی را به استفاده از وسایل بازی می گذرانیم و ساعت 5:30 به سمت گلدن سندز باز می گردیم. باک ماشین را دیشب پر کرده ایم.(در مورد شرایط سوخت در انتها توضیح خواهم داد) ماشین خوب و کم مصرفی بود. در این 6 روز حدود 700 کیلومتر رانندگی کرده ایم. کمتر از 45 لیتر گازوییل باک را پر کرده و قیمت گازوییل لیتری 2.12 لوا است. تقریبا 95 لوا هزینه سوخت شده است.
دقیقا ساعت 6:10 به روبروی هتل می رسیم و واسیلی(مرد بلغار اجاره دهنده ماشین) همزمان با ما می رسد. مدارک خودرو را تحویل می گیرد و تنها سطح سوخت را چک می کند. همان 100 دلاری خودم را پس می دهد و خداحافظ! باور کنید حتی در صندوق را باز نکرد. بچه ها حسابی ماشین را کثیف کرده بودند و من از او عذرخواهی کردم اما با لبخند جواب داد تمیزش می کنیم! البته بجز دوبی در سایر کشورها در زمان تحویل گرفتن ماشین همین ساده گیری را دیده ام.
شب را در پیاده راه گلدن سندز می گذرانیم و با افسردگی چمدان ها را جمع می کنیم.
بازگشت به زندگی واقعی...
صبح روز هشتم بعد از صبحانه اتاق را تحویل می دهیم و پاسپورت ها را می گیریم. اتوبوس تور ما را به فرودگاه می رساند.
مختصر خریدی در فری شاپ و ناهار و سپس پرواز به سوی وطن و بازگشت به زندگی واقعی! تعطیلات تمام شده و باید به سر کار بر گردیم و تلاش کنیم تا پولی پس انداز شود و سفر بعدی...
موخره: هزینه ها و توصیه ها
هزینه های این سفر به شرح زیر بود:
تور شامل دو بزرگسال، یک کودک با تخت و یک کودک بدون تخت 8،350،000 تومان
هزینه ارزی: 1700 یورو (شامل همه هزینه های سفر بجز هتل و پرواز؛ من جمله خرید)
عوارض خروجی: 300،000 تومان
پارکینگ فرودگاه: 75،000 تومان
گلدن سندز و سواحل وارنا جای بسیار زیبا و دیدنی است، اما سفر به این منطقه برای خانواده هایی که فرزند نوجوان دارند اصلاً توصیه نمی شود. فرهنگ غذایی بلغارستان مبتنی بر گوشت خوک است. به این موضوع دقت کنید. اگر غذایی تصریح نشده گوشت گوساله یا گوسفند است بدین معناست که خوک است. البته منوی بیشتر رستوران ها غذاها را بر اساس نوع گوشت دسته بندی کرده اند.
اگر از آن دسته افرادی هستید که هدفتان از سفر خرید است بلغارستان مقصد مناسب شما نیست. سفر با بچه ها میسر است، فقط باید نیازها و محدودیت های آنها را لحاظ کنیم. با بچه ها سفر بروید و از زندگی خانوادگی لذت ببرید.
در مورد اجاره ماشین نکات زیر را به خاطر داشته باشید:
1- شما باید پیش از سفر با مراجعه به یکی از نمایندگی های کانون جهانگردی و اتومبیل رانی گواهی نامه بین المللی اخذ کنید.
2- در بسیاری از کشورها اجاره خودرو تنها با داشتن کارت اعتباری میسر است. اما معمولاً اجاره دهنده های محلی پول نقد هم قبول می کنند. در این حال رقمی را به عنوان ودیعه از شما دریافت خواهند داشت که با تحویل سالم خودرو به شما مسترد خواهد شد. با توجه به اینگه کارت اعتباری که در اختیار من می باشد درهمی(درهم امارات متحده عربی) است و درضمن ریسک سوءاستفاده وجود دارد و پیگیری آن سخت و هزینه بر است من سعی می کنم تا حدامکان از کارت استفاده نکنم.
3- اگر به زبان انگلیسی یا محلی مسلط نیستید به هیچ عنوان ماشین اجاره نکنید.
4- به سال ساخت ماشین اجاره ای خیلی دقت کنید. اجاره ماشین های مدل پایین ریسک بزرگی است.
5- قاعده کلی در اجاره خودرو بازگرداندن خودرو با همان میزان سوخت تحویلی است. یا باک خالی به شما تحویل می شود و یا مانند این سفر باک پر. در هر حال با همان میزان سوخت باید خودرو را تحویل دهید. بابت کسری سوخت از شما جریمه گرفته می شود اما پول سوخت اضافی پرداخت نمی شود.
6- در سایر کشورها چندین مدل سوخت(بنزین و گازوییل با اکتان های مختلف و انواع گاز) روی یک پمپ عرضه می شود. در مورد نوع سوخت حتماً از اجاره دهنده سوال کنید و در زمان سوختگیری دقت نمایید.
7- در صورت بروز هر حادثه ای؛ اعم از خرابی، سرقت یا تصادف پیش از هر اقدامی با اجاره دهنده تماس بگیرید.
8- بیمه ماشین های اجاره ای معمولاً دارای آپشن های مختلف است. با پرداخت اندک هزینه بیشتر پوشش کامل بیمه دریافت کنید.
9- احتیاط در رانندگی و رعایت قوانین را بسیار جدی بگیرید. به خاطر داشته باشید همه ماشین های اجاره ای دارای علاماتی هستند که به سادگی پلیس آن را از ماشین های محلی تشخیص می دهد. به خصوص در کشورهای با پلیس فاسد رفتار این خودروها بیشتر تحت دقت و نظارت پلیس است. جریمه ها در کشورهای دیگر بسیار سرسام آور است.
10- اجاره کردن ماشین مسلماً گرانتر از حمل و نقل عمومی تمام می شود اما آزادی عمل بی نظیری به شما می دهد و امکان دیدن جاهای بیشتری را فراهم می نماید.
سفرهای خوب و خوشی را برای همه شما آرزومندم...
نویسنده : علی مظهر
تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب سایت بانک تور و گردشگری مسؤولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمیگیرد. |