در حین پرواز از سن پترزبورگ به مسکو، مناظر پائین به قدری زیبا و دیدنی بود که نتونستیم از اونا صرف نظر کنیم و تا تونستیم ازشون عکس گرفتیم.
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
بدون شرح
ما ساعت 10.40 رسیدیم به فرودگاه Vnukovo مسکو و بعد از تحویل گرفتن بارمون و خروج از سالن تحویل بار، وارد سالن اصلی فرودگاه شدیم و قبل از هر چیز، به باجه اطلاعات فرودگاه مراجعه کردیم و تعدادی نقشه و اطلاعات در مورد مسکو از اونها گرفتیم. خوب حالا نوبت پیدا کردن محل توقف اتوبوس های شماره 611 یا مینی بوسهای شماره 45 فرودگاه به ایستگاه مترو Yugo-Zapadnaya بود که با خروج از ترمینال و کمی پرس و جو محل توقف مینی بوس ها رو که روبروی درب خروجی ترمینال کمی به سمت راست بود پیدا کردیم و سوار شدیم. بعد از پر شدن مینی بوس که چند مسافر ایرانی هم داشت و معلوم بود همشون ساکن مسکو هستن و زبان روسی هم بلدن، بالاخره ماشین پر شد و خانمی که مسئول گرفتن کرایه بود آمد و چون ما چمدان هم داشتیم، بر خلاف آنچه در سایت فرودگاه نوشته بود، نفری 150 روبل به جای نفری 100 روبل به ازاء هر نفر دریافت کرد و مینی بوس به سمت ایستگاه مترو Yugo-Zapadnaya به راه افتاد.
فرودگاه Vnukovo مسکو
چون سیم کارت اینترنت Beeline که در سن پترزبورگ خریده بودم در مسکو و تمام روسیه کار میکرد، من با استفاده از اون باز هم تونستم مسیر مینی بوس رو تا رسیدن به مقصد روی برنامه Yandex Transport دنبال کنم و رسیدن به ایستگاه مترو Yugo-Zapadnaya رو قبل از توقف مینی بوس تشخیص بدم. به هر حال ما بعد از حدود نیم ساعت رسیدیم به مقصد و راهی ایستگاه مترو Yugo-Zapadnaya شدیم تا از اونجا با خط 1 (خط قرمز) بریم به ایستگاه Lubyanka که در نزدیکی هتل ما قرار داشت و اتاقمون رو که من از تهران و از طریق سایت های ایرانی رزرو کرده بودم تحویل بگیریم.
ولی قبل از اون باید دوتا کارت مترو Troika تهیه میکردیم تا در این چند روزی که در مسکو هستیم ناچار نباشیم مدام برای مترو و اتوبوس بلیط تهیه کنیم. برای همین هم به باجه فروش بلیط ایستگاه Yugo-Zapadnaya مراجعه و دو تا کارت Troika درخواست کردیم و اونارو به قیمت هرکدام 450 روبل خریداری کردیم و به راه افتادیم (قیمت هر عدد بلیط مترو در مسکو 55 روبله و اگر کسی استفاده زیادی از مترو، اتوبوس و غیره داشته باشه، این کارتها هم مثل کارت های سن پترزبورگ خیلی به صرفه هستن چون میشه از اونها در طول مدت اعتبارشون، یعنی مثلا 3 روز تقریبا بدون محدودیت استفاده کرد و بخصوص برای توریست ها خیلی مناسبن، ضمن اینکه این کارتها هم مثل سن پترزبورگ قابل استرداد هستن و پس از اتمام اعتبار کارت میشه اونارو به ایستگاه مترو تحویل داد و 50 روبل مربوط به خود کارت رو پس گرفت. استفاده از اونها هم کاملا شبیه به مترو تهرانه و بسیار راحته). به هر حال ما با استفاده از این کارتها سوار مترو شدیم و به سمت ایستگاه Lubyanka به راه افتادیم. ایستگاه Lubyanka ده ایستگاه با ایستگاه Yugo-Zapadnaya فاصله داشت و بنابراین حدود 30 الی 40 دقیقه طول کشید تا ما برسیم به اونجا.
نقشه مترو مسکو
ایستگاه Lubyanka درست بالای میدان سرخ و کنار Kitay Gorod و Teatralny Proezd قرار داره و از نظر من یکی از بهترین جاهای مسکوست. هتل ما هم در همین خیابانTeatralny Proezd و به فاصله کمی از ایستگاه مترو Lubyanka قرار داشت و بنابراین ما پس از خروج از ایستگاه مترو و طی حدود 500 متر رسیدیم به هتلمون. هتل ما که Matreshka نام داشت و من اونو به دلیل نزدیکی به میدان سرخ انتخاب کرده بودم، در کوچه بسیار زیبائی در مجاورت ساختمان های زیبای خیابان Teatralny Proezd و در روبروی Kitay Gorod قرار گرفته بود و اقامت در اونجا حس بسیار خوبی به آدم میداد.
ساختمان هتل
ساختمان های اطراف هتل
حالا دیگه ساعت شده بود حدود 1 بعد از ظهر و ما پس از ورود به هتل، اتاقمون رو تحویل گرفتیم و بعد از باز کردن چمدونمون و کمی استراحت راهی میدان سرخ شدیم تا از وقت باقیمانده در اون روز نهایت استفاده رو ببریم. ساعت 4 بود که از هتل خارج شدیم و در امتداد خیابان Teatralny Proezd شروع کردیم به قدم زدن به سمت میدان Lubianka که از همه به ما نزدیکتر بود و چون ساختمان KGB هم در اونجا واقع شده بود، اول از همه سری به اونجا زدیم. ساختمان KGB که در زمان اتحاد جماهیر شوروی به این نام شناخته میشد و حالا به نام FSB (یا Federal Security Service of the Russian Federation) که جایگزین KGB شده شناخته میشه، ساختمان زیبائی با آجرهای زرد رنگ هستش که در قرن 19 میلادی ساخته شده و یکی از اماکن دیدنی مسکو محسوب میشه. در دوران پس از فروپاشی شوروی هم موزه ای از دوران KGB در بخشی از این ساختمان دایر شده که البته ما به دلیل عدم اطلاع در آن زمان، از موزه بازدید نکردیم.
ساختمان KGB
پس از آن به سمت پائین خیابان Teatralny Proezd حرکت کردیم و پس از تماشای ساختمان های زیبای دو طرف خیابان و از جمله برخی ساختمان های مربوط به محله Kitay Gorod ( در مورد این محله بعدا بیشتر صحبت خواهم کرد) رسیدیم به میدان Teatralnaya Ploshchad.
خیابان Teatralny Proezd و ورودی یکی از مراکز خرید Kitay Gorod
در این میدان سه تا از جاذبه های دیدنی مسکو و در صدر اونها تاتر بلشوی (Bolshoi Theatre) قرار داره که دارای ساختمانی بسیار زیبا و جذابه با فواره های بسیار دیدنی در جلوی اون و محیطی بسیار فرحبخش در اطرافش.
تاتر بلشوی (Bolshoi Theatre)
تاتر بلشوی (یعنی تاتر بزرگ به روسی) که معروف ترین تاتر مسکو و روسیه به حساب میاد و محل اجرای اپراها و باله های معروفی مثل باله دریاچه قو هست، اولین بار در سال 1780 تاسیس و راه اندازی شد، اما در طول زمان بارها دچار آتش سوزی و تخریب شد و هر بار بهتر از قبل بازسازی گردید تا اینکه بالاخره ساختمان فعلی در سال 1865 ساخته شد و تا کنون از گزند زمان مصون باقی مونده. در کنار تاتر بلشوی، تاتر دیگری هم وجود داره به نام تاتر مالی (یا Maly Theatre به معنی تاتر کوچک در زبان روسی) که در سال 1824 ساخته شده و محل اجرای نمایش های درام هستش. این تاتر و تاتر الکساندرینسکی در سن پترزبورگ بیشتر به عنوان پیشتاز توسعه تاتر در روسیه طی قرون 19 و 20 میلادی به شمار میان.
تاتر مالی (Maly Theatre)
در بین ساختمان های دو تاتر بلشوی و مالی نیز مرکز خرید TSUM قرار داره که در سال 1908 ساخته شده و یکی از معروفترین و گرانترین مراکز خرید مسکو و در عین حال یکی از مکان های دیدنی اون به حساب میاد.
مرکز خرید TSUM
در سمت مقابل Teatralnaya Ploshchad و ساختمان های موجود در اون نیز نمای بیرونی Kitay Gorod و در جلوی اون تندیس کارل مارکس قرار داره که از یادگارهای دوران کمونیست ها در روسیه به شمار میاد.
تندیس کارل مارکس
پس از بازدید از مجسمه مارکس و گرفتن تعدادی عکس از اون، به مسیرمون به سمت میدان سرخ ادامه دادیم تا رسیدیم به ساختمان مرکز خرید Fashion Season در سمت راست و ساختمان های موزه جنگ میهن پرستانه 1812 و موزه تاریخ روسیه در سمت چپ. مرکز خرید Fashion Season یکی از مراکز خرید اصلی و گران قیمت مسکو محسوب میشه و به دلیل قرار گرفتن در مجاورت میدان سرخ از اهمیت ویژه ای برخورداره، ضمن اینکه در ضلع غربی اون هم هتل 5 ستاره Four Seasons قرار داره که از نظر موقعیت مکانی یکی از بهترین هتل های مسکو به حساب میاد.
در اینجا چون تابلوی یک صرافی در بیرون مرکز خرید Fashion Season توجه ما رو به خودش جلب کرده بود، تصمیم گرفتیم بریم و ببینیم آیا اون 200 دلاری رو که صرافی سن پترزبورگ از ما قبول نکرده بود میپذیره یا نه که خوشبختانه پذیرفت و ما تونستیم اونا رو هم با نرخ مناسبی تبدیل به روبل کنیم.
به هر حال، دو ساختمان زیبای موزه جنگ میهن پرستانه 1812 و موزه تاریخ روسیه هم که یکی به رنگ آجری و دیگری به رنگ قرمز هستش در بالای میدان سرخ و در کنار هم قرار گرفته اند و نمای بسیار زیبائی به شمال میدان سرخ داده اند و من بعدا به تفصیل در مورد هر دوی آنها صحبت خواهم کرد.
مرکز خرید Fashion Season
دو ساختمان زیبای موزه جنگ میهن پرستانه 1812 و موزه تاریخ روسیه
در بین این دو ساختمان زیبا هم دروازه ورودی به میدان سرخ با مربع نقطه صفر مسکو در جلوی اون قرار داره که همیشه توریست های زیادی رو به سمت خودش جلب میکنه.
دروازه ورودی به میدان سرخ
روسها اعتقاد دارن اگر فردی نیتی بکنه و روی دایره وسط مربع مربوط به نقطه صفر مسکو بایسته و یک سکه رو به پشت سرش پرتاب کنه و سکه هم روی همون دایره فرود بیاد، اون فرد به آرزوش میرسه! تعجب نکنید، روسها اغلب آدمای خرافاتی هستن! ضمنا نقطه صفر مسکو مرجعی هم به شمار میره برای محاسبه و اعلام مسافت ها در روسیه.
نقطه صفر مسکو
به هر حال ما بعد از عبور از دروازه میدان سرخ، وارد میدان شدیم و شروع کردیم به قدم زدن به سمت جنوب این میدان و تماشای زیبائی های وصف ناپذیر اون که ناگهان باران شدیدی شروع به باریدن گرفت و ظرف حدود 5 دقیقه میدان به کلی خالی شد و هر کسی دوید به طرف سر پناهی و ما هم در زیر سایبان یکی از پنجره های مرکز خرید GUM پناه گرفتیم و منتظر شدیم تا باران بند بیاد.
باران شدید در میدان سرخ
باران حدود نیم ساعت طول کشید و بعدش بطور کامل بند اومد و ما تونستیم از زیر سر پناهمون خارج بشیم. در این موقع چون احساس گرسنگی شدیدی میکردیم تصمیم گرفتیم قبل از ادامه بازدیدمون، سری به رستوران مک دونالد که پشت میدان سرخ در پارک الکساندر قرار داشت بریم و ضمن صرف عصرانه، کمی هم استراحت کنیم. ضمنا نکته جالب در مورد اون بارون این بود که اگر باران مشابهی در مثلا تهران میبارید، همه جا آب جمع میشد و رفت و آمد رو مختل میکرد، در حالیکه اونجا پس از قطع باران هیچ کجا آب جمع نشد و آب باران به سرعت از طریق آب راه های موجود تخلیه شد!
به هر حال ما یک ساعتی رو در رستوران مک دونالد موندیم و ساعت حدود 6 چون رستوران بالای مرکز خرید زیر زمینی Okhotny Ryad بود تصمیم گرفتیم قبل از بازگشت به میدان سرخ سری هم به این مرکز خرید بزنیم. این مرکز خرید که در زیر زمین، در بالای میدان سرخ و در کنار ایستگاه مترویی به همین نام قرار داره، یکی از مراکز خرید پر رفت و آمد مسکو به حساب میاد و قیمت های نسبتا مناسبی هم داره. سال گذشته که ما به مسکو آمده بودیم، از یکی از فروشگاه های سوغاتی فروشی این مرکز خرید یک مجسمه موزیکال کلیسای سن باسیل خریدیم که قیمت اون با قیمت دست فروش های کنار خیابان تفاوت چندانی نداشت! این بار هم خانوم من از اونجا یک گردن بند کهربا به یاد اتاق کهربای کاخ کاترین در سن پترزبورگ خرید که قیمت مناسبی هم داشت.
محوطه بیرون مرکز خرید Okhotny Ryad در پارک الکساندر
مرکز خرید زیر زمینی Okhotny Ryad
پس از خروج از مرکز خرید Okhotny Ryad هم تصمیم گرفتیم با عبور از پارک زیبای الکساندر برگردیم به میدان سرخ تا شاید این بار بتونیم مراسم تعویض گارد رو در مقابل یادبود سرباز گمنام ببینیم. ما سال قبل از پارک الکساندر و کاخ کرملین که دروازه ورود به اون هم در همین پارک قرار داره تقریبا بطور کامل بازدید کرده بودیم، اما در آن زمان موفق نشدیم مراسم تعویض گارد رو ببینیم. این بار اما بخت با ما یار بود و ما تونستیم در ساعت 7 عصر این مراسم جالب رو از نزدیک ببینیم و ازش عکس بگیریم. این مراسم راس هر ساعت برگزار میشه.
مراسم تعویض گارد جلوی مقبره سرباز گمنام
بعد از تماشای مراسم تعویض گارد هم از دروازه ورود به پارک الکساندر (که روی هر 4 ستون اون عقاب دو سر که نماد روسیه هست نصب شده) خارج شدیم و برگشتیم به سمت میدان سرخ.
دروازه ورود به پارک الکساندر
در این ساعت کف میدان سرخ کاملا خشک شده بود و دیگه هیچ اثری از باران دو ساعت پیش روش دیده نمیشد. بنابراین ما شروع به قدم زدن در میدان سرخ کردیم و از تمام ساختمان های زیبا و دیدنی اطراف اون شامل کلیسای کازان، مرکز خرید GUM، کلیسای سن باسیل، آرامگاه لنین و البته دیوار شرقی کاخ کرملین (که به دلیل وجود مقبره سران شوروی سابق در کنار اون، بهش دیوار آرامش هم میگن) عکس گرفتیم. البته ما سال قبل هم از این میدان و اغلب مکان های دیدنی اون بازدید کرده بودیم، اما این میدان بقدری زیباست که شما به هیچوجه نمیتونید از اون صرف نظر کنید، ضمن اینکه سال قبل ما موفق به بازدید از کلیسای کازان نشده بودیم که در این سفر و هنگام بازگشت به میدان سرخ اولین کاری که انجام دادیم همین بود.
نمای بیرونی کلیسای کازان
داخل کلیسای کازان
کلیسای کازان ابتدا در سال 1612 میلادی و برای شکرگزاری به مناسبت پیروزی ارتش روسیه بر نیروهای متحد لهستان و لیتوانی توسط شاهزاده دیمیتری پوژارسکی و بصورت چوبی پایه گذاری میشه، اما در سال 1632 و پس از ویرانی در یک آتش سوزی، به دستور تزار میکائیل اول (اولین تزار از خانواده رومانوف) دوباره و این بار بصورت آجری بازسازی میشه و در سال های بعد هم طی چند نوبت بازسازی میشه تا اینکه در سال 1936 به دستور استالین و به منظور وسیع تر کردن میدان سرخ برای برگزاری رژه های نظامی بطور کامل تخریب میشه و در نهایت پس از فروپاشی شوروی بین سال های 1990 و 1993 بصورت امروزی و با اقتباس از عکس ها و نقاشی های مربوط به گذشته اون از نو ساخته میشه.
مرکز خرید GUM در میدان سرخ
کلیسای سن باسیل در میدان سرخ
کاخ کرملین در میدان سرخ
جالبه بدونید که میدان سرخ دومین میدان بزرگ جهان پس از میدان تیان آن من در پکن هستش و میدان نقش جهان خودمون در اصفهان هم در رتبه سوم قرار داره. ضمنا یک سکوی اعدام هم در جلوی کلیسای سن باسیل در این میدان قرار داره که در قرون گذشته محل اعدام مجرمین از طریق گردن زدن بوده که ما سال قبل اون رو ندیده بودیم و امسال موفق شدیم از اون بطور کامل بازدید کنیم.
سکوی اعدام در میدان سرخ
ما پس از بازدید از میدان سرخ تصمیم گرفتیم از خیابان واقع در جنوب مرکز خرید GUM وارد محله Kitay Gorod بشیم و از اون هم که سال گذشته موفق به دیدنش نشده بودیم بازدید کنیم. Kitay Gorod قدیمی ترین محله مسکو هست و قدمتش حتی به پیش از ساخت کاخ کرملین توسط ایوان مخوف برمیگرده و در لغت به معنی شهر Kitay هست که Kitay هم همان Citta (چیتا) به معنی شهردر زبان ایتالیائی است که توسط معمار ایتالیائی این محل در آنزمان مورد استفاده قرار میگرفته و به تدریج در زبان روسی تبدیل شده به Kitay. محلهKitay Gorod که در واقع در سمت چپ میدان سرخ و پشت مرکز خرید GUM قرار گرفته دارای ساختمان ها و اماکن دیدنی بسیار جالبی مثل شعبه مسکو مرکز خرید Gostiny Dvor و غیره هست که چون ساعت از 8 شب هم گذشته بود اکثر اونها بسته بودن و ما نمیتونستیم از داخل اونا بازدید کنیم، اما در عوض تونستیم خوب داخل کوچه های این محله بگردیم و ساختمان های زیبای اونو تماشا کنیم.
خیابان Ilyinka واقع در جنوب مرکز خرید GUM در میدان سرخ (یکی از ورودیهای به Kitay Gorod)
مرکز خرید Gostiny Dvor در محله Kitay Gorod
محله Kitay Gorod
محله Kitay Gorod
محله Kitay Gorod
محله Kitay Gorod
محله Kitay Gorod
محله Kitay Gorod
محله Kitay Gorod
محله Kitay Gorod
ما در حین قدم زدن توی محله Kitay Gorod چون احساس گرسنگی میکردیم، جاتون خالی همونجا توی یک رستوران KFC شاممون رو هم خوردیم و در نهایت دوباره برگشتیم به میدان سرخ و چون حالا دیگه هوا کمی تاریک شده بود چند تا عکس هم از زیبائی خیره کننده میدان سرخ در شب گرفتیم و مدتی در اونجا قدم زدیم.
خیابان Nikolskaya واقع در شمال مرکز خرید GUM در میدان سرخ (یکی دیگر از ورودیهای به Kitay Gorod)
میدان سرخ در شب
خوب حالا دیگه ساعت شده بود 10 شب و بنابراین ما تصمیم گرفتیم به سمت هتل حرکت کنیم. در بین راه و حین عبور از جلوی مرکز خرید Fashion Season تصمیم گرفتیم وارد بشیم و داخل اون رو هم ببینیم که بعد از ورود متوجه شدیم مرکز خرید بسیار زیبائی است و در حین قدم زدن داخل اون، تعدادی عکس هم از اونجا گرفتیم.
مرکز خرید Fashion Season
بعد از اون هم کمی در امتداد خیابان دوست داشتنی Teatralny Proezd و خصوصا جلوی تاتر زیبای Bolshoi قدم زدیم و چون دیگه ساعت شده بود 11 شب، برگشتیم به هتل و خوابیدیم تا فردا با انرژی بیشتری به بازدیدهامون ادامه بدیم.
صبح روز ششم بعد از صرف صبحانه در رستوران هتل که انصافا صبحانه بسیار کامل و خوبی هم داشت، برگشتیم به اتاقمون و اول یه دوش گرفتیم تا خستگی سفر روز قبل رو از تنمون در کنیم و بعدشم آماده شدیم و ساعت 11 صبح ازهتل زدیم بیرون. امروز چون هوا آفتابی شده بود تصمیم گرفتیم برگردیم به میدان سرخ و ضمن گشت مجدد در اونجا، از موزه های تاریخ روسیه و جنگ میهن پرستانه هم بازدید کنیم.
برای همین مجددا از جلوی تاتر بلشوی، مجسمه مارکس و ضلع شمالی Kitay Gorod عبور کردیم تا رسیدیم به میدان سرخ. ابتدا چرخی در میدان سرخ زدیم و چون هوا آفتابی و بسیار عالی بود تعدادی عکس هم گرفتیم و رفتیم به سمت ساختمان بسیار زیبا و قرمز رنگ واقع در شمال میدان سرخ که همون موزه تاریخ روسیه باشه. با پرداخت ورودی 500 روبل به ازاء هر نفر وارد این موزه که نام انگلیسی اون هست State Historical Museum شدیم و شروع کردیم به بازدید. خوشبختانه در بخش های مختلف این موزه مثل اکثر موزه های خود ما در ایران، راهنما هائی حضور دارن که آماده اند توضیحاتی در مورد موزه به شما ارائه بدن و ما در ابتدای ورود به موزه با یکی از اونها مواجه شدیم که دختر جوان و بسیار خوشروئی بود که ضمنا زبان انگلیسی رو هم خیلی خوب صحبت میکرد و بنابراین ما ازش خواهش کردیم تا توضیحاتی در مورد موزه به ما ارائه بده و اونهم با کمال خوشروئی پذیرفت.
اون دختر جوان برای ما توضیح داد که نقاشی هائی که در سقف دالان ورودی به موزه میبینیم در واقع شجره نامه خاندان تزارهای روسیه است و در واقع تصویر تک تک تزارهای روسیه از ابتدا تا زمان انقلاب اکتبر رو نشون میده که با توجه به ظرافت و زیبائی این نقاشی ها، بسیار جالب و دیدنی بود. او همچنین توضیح داد که این موزه در سال 1872 میلادی تاسیس شده و ساختمان اون شاهد تغییراتی هم تا به امروز بوده.
نمای بیرونی موزه تاریخ روسیه
سقف سالن ورودی به موزه تاریخ روسیه
پس از توضیحات راهنمای جوان موزه، از او تشکر کردیم و به بازدید از سالن های مختلف موزه ادامه دادیم که شامل تاریخ روسیه از زمان ماقبل تاریخ تا زمان حاضر میشد و در نوع خود بسیار جالب بود و در این میان چیزی که بیش از همه توجه ما رو به خودش جلب کرد پیکره های تراشیده شده از سنگ انسان های نخستین، سماورهای قدیمی و تنه درختی بود که از داخل تراشیده شده و بصورت یک قایق درآمده بود، بعلاوه کجاوه ای که برای حمل تزارها و خانواده سلطنتی مورد استفاده قرار میگرفت و بالاخره شنل و تاج ایوان مخوف که از همه جالبتر بود.
داخل موزه تاریخ روسیه
داخل موزه تاریخ روسیه
داخل موزه تاریخ روسیه
تاج و شنل ایوان مخوف در موزه تاریخ روسیه
پس از بازدید از این موزه، از اون خارج شده و راهی موزه مجاور اون یعنی موزه جنگ میهن پرستانه سال 1812 شدیم که نام انگلیسی اون هست Museum of Patriotic War of 1812. با پرداخت ورودی 400 روبلی هم وارد این موزه شدیم و به گشت و گذار داخل اون پرداختیم. این موزه قبلا بخشی از موزه تاریخ روسیه بوده که در سال 2012 بصورت یک موزه مستقل درمیاد و بطور عمده جنگ سال 1812 با ناپلئون رو پوشش میده، با سالنی مجزا برای پوشش جنگ سال 1877 روسیه با دولت عثمانی برای آزاد سازی بلغارستان از اشغال ارتش عثمانی.
نمای بیرونی موزه جنگ میهن پرستانه سال 1812
این موزه هم به نوبه خودش بسیار جالب و دیدنی بود چون شامل بسیاری از یونیفرم های فرماندهان و سربازان ارتش های روسیه و فرانسه در جنگ سال 1812 و همینطور فرماندهان و سربازان ارتش های روسیه و عثمانی در جنگ سال 1877 و همینطور ادوات نظامی بکار رفته در اونها وغیره بود و بنابراین کاملا انسان رو سرگرم میکرد و در عین حال خیلی هم آموزنده بود.
داخل موزه جنگ میهن پرستانه سال 1812 در بخش جنگ با ناپلئون
داخل موزه جنگ میهن پرستانه سال 1812 در بخش جنگ با ناپلئون
البته برای ورود به بخش مربوط به جنگ سال 1877 با عثمانی ما مجبور شدیم یک عدد بلیط جداگانه به قیمت 150 روبل برای گرفتن عکس در داخل اون بگیریم که نشون میداد ضوابط مخصوص به خودش رو داره و از ضوابط موزه جنگ سال 1812 پیروی نمیکنه، ضمن اینکه در این بخش یک خانم راهنمای روس هم حضور داشت که بسیار خوش رو بود و خیلی هم دوست داشت که به ما کمک کنه، اما متاسفانه اصلا انگلیسی بلد نبود و برای همین هم ما هیچی از صحبتاش متوجه نمیشدیم و فقط مجبور بودیم سرمونو تکون بدیم!
داخل موزه جنگ میهن پرستانه سال 1812 در بخش جنگ با عثمانی
داخل موزه جنگ میهن پرستانه سال 1812 در بخش جنگ با عثمانی
بعد از اتمام بازدید، سریعا از این موزه خارج شدیم و رفتیم به سمت ایستگاه مترو Okhotny Ryad تا قبل از ساعت 3.30 که ساعت حرکت قایق های گشت روی رود مسکوا بود خودمونو برسونیم به پارک گورکی. من قبلا در سایت شرکت Radisson که یکی از شرکت های معروف مربوط به گشت با قایق روی رود مسکوا هست ساعت حرکت قایق ها رو چک کرده بودم و امیدوار بودم که به موقع برسیم. برای این کار، ما باید اول با خط 1 (خط قرمز) میرفتیم به ایستگاه Park Kultury و سپس با تعویض خط و رفتن به خط 5 (خط قهوه ای) میرفتیم به ایستگاه Oktyabrskaya. خوب پس به راه افتادیم و با استفاده از کارت های مترو Troika که هنگام ورود به مسکو خریده بودیم خودمون رو رسوندیم به ایستگاه مترو Oktyabrskaya و با استفاده از نقشه و سوال از عابرین خودمون رو رسوندیم به پارک گورکی. بعد از ورود به پارک هم با پرس و جو محل توقف قایق ها رو کنار رود مسکوا پیدا کردیم و ساعت 3.20 خودمون رو رسوندیم به اونجا، اما با کمال تاسف و ناباوری متوجه شدیم که قایق به راه افتاده و اسکله رو ترک کرده و ما دیگه نمیتونیم سوار اون بشیم.
خوب با این اتفاق خستگی راه موند به تنمون و بنابراین تصمیم گرفتیم کمی استراحت کنیم تا ببینیم چیکار باید کرد چون تا اونجائی که من یادم بود جای خالی در قایق روز بعد در همون ساعت وجود نداشت. بعد از کمی استراحت تصمیم گرفتیم سری به دفتر شرکت Radisson بزنیم و سوال کنیم چه گزینه های دیگه ای برای استفاده از گشت روی رود مسکوا با قایق وجود داره که با کمال تعجب متوجه شدیم که چند صندلی خالی در قایق ساعت 3 بعد از ظهر روز بعد وجود داره و بنابراین ما هم سریع دو تا جا به قیمت 650 روبل برای هر نفر رزرو کردیم و با خوشحالی تمام از اونجا اومدیم بیرون. خوب حالا دیگه خیالمون از بابت گشت روی رود مسکوا راحت شده بود و وقت کافی هم داشتیم و بنابراین تصمیم گرفتیم گشتی در پارک زیبای گورکی بزنیم.
نمای بیرونی ایستگاه مترو Park Kultury
اسکله محل توقف قایق های Radisson کنار رود مسکوا در پارک گورکی
این پارک که در سال 1928 میلادی به وسعت 300 هکتار در حاشیه رود مسکوا تاسیس شده تغییرات بسیاری رو در طول زمان شاهد بوده که آخرین اونها در سال 2011 پارک رو تبدیل کرده به یک پارک مرکزی درجه یک در مسکو و روسیه و قابل رقابت با اکثر پارک های مشابه در جهان. این پارک دارای امکانات فراوانی شامل وای فای رایگان، رولر کاستر، چرخ و فلک و زمین بازی، پیست اسکی روی یخ، دریاچه مصنوعی برای قایق سواری، دکه های فروش اغذیه متعدد و غیره است که در مجموع فضای بسیار مفرح و دل انگیزی رو برای مراجعین بوجود آورده.
دروازه ورودی به پارک گورکی
منظره داخل پارک گورکی
بعد از بازدید از پارک گورکی، چون هنوز چند ساعتی وقت داشتیم تا شروع تاتر فولکلوریک روسیه که من از تهران رزرو کرده بودم، تصمیم گرفتیم که بریم و از گالری ترتیاکوف (Tretyakov Gallery) واقع در جنوب رود مسکوا و نزدیک پارک گورکی دیدن کنیم. برای این کار باید برمیگشتیم به ایستگاه مترو Oktyabrskaya و از اونجا با خط 6 میرفتیم به ایستگاه بعدی یعنی ایستگاه Tretyakovskaya. بنابراین به راه افتادیم و بعد از حدود نیم ساعت رسیدیم به اونجا. پس از خروج از ایستگاه هم با استفاده از نقشه موفق شدیم گالری ترتیاکوف رو پیدا کنیم و وارد اون بشیم در حالیکه یک ساعت و نیم بیشتر از ساعت کاری اون باقی نمونده بود. ما با پرداخت نفری 500 روبل بلیط ورودی رو تهیه کردیم و وارد شدیم.
نمای بیرونی گالری ترتیاکوف (Tretyakov Gallery)
داخل گالری ترتیاکوف (Tretyakov Gallery)
گالری ترتیاکوف در سال 1865 میلادی به همت پاول ترتیاکوف، مجموعه دار روس و با جمع آوری آثار هنری هنرمندان روس تاسیس گردید و به مرور زمان آثار هنری موجود دراون به بیش از 40 هزار عدد رسید و تبدیل به یکی از بزرگترین موزه های هنری جهان شد. آثار هنری موجود در این گالری شامل نقاشی، پیکر و شمایل، تماما کار هنرمندان روس هستن و تصویر برخی از نقاشی های اونو در بسیاری از نقاط مسکو میشه دید.
داخل گالری ترتیاکوف (Tretyakov Gallery)
داخل گالری ترتیاکوف (Tretyakov Gallery)
داخل گالری ترتیاکوف (Tretyakov Gallery)
داخل گالری ترتیاکوف (Tretyakov Gallery)
داخل گالری ترتیاکوف (Tretyakov Gallery)
پرتره داستایوسکی در گالری ترتیاکوف (Tretyakov Gallery)
بازدید ما از این گالری بسیار دیدنی تا پایان ساعت کاری اون یعنی ساعت 6 طول کشید و بعد تصمیم گرفتیم که به سمت تاتر فولکلوریک حرکت کنیم تا بتونیم خودمون رو برای دیدن تاتر موزیکال تاریخ روسیه به موقع به اونجا برسونیم. برای این کار باید از ایستگاه Tretyakovskaya با خط 6 (خط نارنجی) میرفتیم به ایستگاه Turgenevskaya و در اونجا با تعویض خط و رفتن به خط 10 (خط سبز روشن) میرفتیم به ایستگاه Prospekt Mira. پس به راه افتادیم و عازم ایستگاه مترو Tretyakovskaya شدیم. ما ساعت حدود 6.30 رسیدیم به ایستگاه Prospekt Mira و شروع کردیم به جستجوی محل تاتر فولکلوریک. از اونجائی که موقعیت خیابان ها و معابر اون محل مطابقت کامل با نقشه نداشت، ما به ناچار وقت زیادی رو صرف پیدا کردن آدرس تاتر فولکلوریک کردیم تا بالاخره بعد از پرس و جوی فراوان و گشتن بسیار موفق شدیم در آخرین دقایق (یعنی نزدیک ساعت 7.30) خودمون رو به اونجا برسونیم و برای دریافت بلیط هائی که من قبلا از تهران رزرو کرده بودم اقدام کنیم. بلیط های ما از قبل آماده بود و من تونستم اونا رو به راحتی تحویل بگیرم و بعدش هم وارد سالن لابی تاتر شدیم. نکته بسیار جالب قبل و بعد از ورود ما به سالن لابی تاتر این بود که چند تا تور ایرانی رو همزمان آورده بودن اونجا و همه جا میشد صدای صحبت همو طنان ایرانیمون رو شنید و به جرات میشه گفت که اکثر تماشاچیان تاتر در اون شب ایرانی بودن!
نمای بیرونی تاتر فولکلوریک
نمای داخلی تاتر فولکلوریک
تاتر موزیکال تاریخ روسیه
تاتر موزیکال تاریخ روسیه
تاتر موزیکال تاریخ روسیه
تاتر موزیکال تاریخ روسیه
تاتر فولکلوریک مسکو بر خلاف تاتر الکساندرینسکی در سن پترزبورگ، یک سالن تاتر کلاسیک مجسوب نمیشه و بیشتر یک سالن تاتر مدرن به حساب میاد. البته من خودم به شخصه سالن های تاتر کلاسیک رو بیشتر میپسندم. به هر حال ما با راهنمائی مسئولین سالن وارد سالن نمایش تاتر شدیم و در صندلی های خودمون قرار گرفتیم و با فاصله کمی، نمایش شروع شد.
نمایش فولکلوریک روسیه یک نمایش موزیکال توام با رقص و آوازه که تاریخ روسیه رو از ابتدای شکل گیری این کشور تا زمان حاضر با رقص و آواز به تصویر میکشه و اقوام مختلف ساکن در این کشور رو با لباس هاس محلی اونها نشون میده و در مجموع نمایش بسیار زیبا، دیدنی و مفرحیه که من تماشای اونو به همه کسانی که از روسیه دیدن میکنن توصیه میکنم. نمایش تا ساعت 10 شب ادامه داشت و پس از پایان نمایش و خروج از سالن، من CD اون رو هم به قیمت 600 روبل از همونجا خریدم تا خاطره اش برام زنده بمونه. در سن پترزبورگ هم من خیلی سعی کرده بودم که CD باله دریاچه قو رو از تاتر الکساندرینسکی بخرم که متاسفانه موجود نبود و من موفق به خریدش نشدم.
بعد از خروج از تاتر فولکلوریک هم چون مسجد جامع مسکو در نزدیکی اون قرار گرفته بود، به دیدن اون رفتیم و از ساختمان بسیار زیبای اون که به همت مسلمانان ساکن در مسکو ساخته شده و در سال 2015 با حضور پوتین افتتاح گردیده بازدید کردیم. البته چون ساعت از 10 شب هم گذشته بود، مسجد بسته بود و ما نمیتونستیم وارد اون بشیم، اما از بیرون اون که بسیار هم زیبا بود دیدن کردیم و تعدادی عکس هم از اون گرفتیم.
البته ما چون موقع رفتن به تاتر فولکلوریک از جلوی این مسجد رد شده بودیم، خیلی سریع چند تا عکس از اون در روشنائی هم گرفته بودیم که بنابراین شما حالا عکس اون رو هم در روز و هم در شب میبینید.
نمای بیرونی مسجد جامع مسکو
نمای بیرونی مسجد جامع مسکو در شب
بعد از بازدید از مسجد جامع مسکو هم به سمت ایستگاه مترو Prospekt Mira ادامه مسیر دادیم و سر راه هم در یکی از شعب رستوران Burger King شام خوردیم و برگشتیم هتل.
صبح روز هفتم بعد از صرف صبحانه در رستوران هتل، تصمیم گرفتیم که اول به دیدن صومعه نوودوویچی (Novodevichye Convent) بریم. بنابراین از هتل یکراست رفتیم به ایستگاه Lubyanka و از اونجا با خط 1 (خط قرمز) مستقیم رفتیم به ایستگاه Sportivnaya. بعد از خروج از ایستگاه و کمی جستجو در نقشه و پرس و جو بالاخره صومعه نوودوویچی رو پیدا کردیم و با خرید بلیط 300 روبلی اون وارد صومعه شدیم.
صومعه نوودوویچی علاوه بر زیبائی خاصی که معماری اون با 16 برج درخشانش داره، تاریخ بسیار جالبی هم داره. این صومعه در سال 1524 میلادی به دستور پرنس واسیلی از خاندان تزارهای Rurik و به منظور گرامیداشت پیروزی نیروهای روس بر نیروهای متحد لهستان و لیتوانی در جنگ سال 1514 میلادی ساخته میشه و دیوارهای فعلی اون در بین سالهای 1685 تا 1687 میلادی و در زمان تزارهای خاندان رومانف که از سال 1613 میلادی قدرت رو به دست گرفتن به اون اضافه میشه. ساختمان این صومعه که میشه گفت مشهورترین صومعه در روسیه به حساب میاد، از اون تاریخ تا به امروز تقریبا دست نخورده باقی مونده و در سال 2004 میلادی هم به فهرست میراث جهانی یونسکو اضافه شده. این صومعه در طول تاریخ همواره محل مناسبی برای سکونت اشراف زادگان تارک دنیا و همچنین تبعیدگاهی برای اشراف زادگان یاغی محسوب میشده که معروف ترین اونها سوفیا، خواهر پتر کبیر بوده که در سال 1698 میلادی از همینجا توطئه ای رو علیه او سامان میده و پس از دستگیری هم به همینجا تبعید میشه و مجبور میشه تا آخر عمرش رو همینجا سپری کنه.
ایستگاه مترو Sportivnaya
نمای بیرونی صومعه نوودوویچی
صومعه نوودوویچی
موزه داخل صومعه نوودوویچی
روزی که ما برای بازدید به صومعه نوودوویچی مراجعه کردیم، بیشتر ساختمان های این صومعه در دست بازسازی بودن و نمیشد به خوبی از اونا بازدید کرد، اما خوب دو تا موزه در داخل این صومعه وجود داشت که میشد از اونا بازدید کرد، ضمن اینکه هوا هم خوشبختانه بسیار خوب بود و ما تونستیم از باغ این صومعه به خوبی دیدن کنیم.
صومعه نوودوویچی
بعد از بازدید از صومعه نوودوویچی، عازم آرامستان نوودوویچی شدیم که در کنار اون قرار داره و محل دفن مشاهیر روس در مسکو به حساب میاد، همونطور که صومعه الکساندر نوسکی هم همین جایگاه رو در سن پترزبورگ داره. علاوه بر این، صومعه نوودوویچی از نظر سیاسی هم دومین آرامستان مشهور مسکو بعد از کاخ کرملین به حساب میاد چرا که به غیر از کاخ کرملین که اکثر سران اتحاد جماهیر شوروی در اونجا و در پای دیوار آرامش دفن شده اند، نیکیتا خروشچف، یکی دیگر از سران شوروی سابق و همینطور بوریس یلتسین، اولین رئیس جمهور فدراسیون روسیه هم در این صومعه دفن شده اند و محلی هم برای دفن میخائیل گورباچف، آخرین دبیر کل حزب کمونیست اتحاد جماهیر شوروی در کنار آرامگاه همسرش رایسا گورباچف در نظر گرفته شده.
علاوه بر اینها، آرامگاه بسیاری از مشاهیر علم و ادب و صنعت و غیره روسیه هم در این صومعه قرار داره که تعدادی از معروفترین اونها عبارتند از تولستوی، چخوف، گوگول، توپولف، ایلوشین، ترتیاکوف (بنیان گذار گالری ترتیاکوف)، نیکولین (که سیرک معروف نیکولین در مسکو به نام اوست) وغیره. توصیه میکنم اگر گذارتون به مسکو افتاد، حتما سری هم به این آرامستان بزنید چون علاوه بر اهمیتی که از نظر دفن مشاهیر روس در اونجا داره، بسیار هم زیباست و در واقع نوعی موزه هم به حساب میاد چرا که بر سر مزار هر یک از این مشاهیر و متناسب با فعالیتی که در طول حیات خود داشته اند، تندیس زیبائی بر روی مقبره هر یک از اونها نصب شده که بسیار تماشائی و جالبه و انسان میتونه به راحتی چند ساعت از وقت خودش رو صرف تماشای اونا بکنه و ما هم مدت زیادی از وقتمون رو در اونجا صرف کردیم و بعد از گرفتن تعدادی عکس عازم پارک گورکی شدیم.
مقبره یلتسین
مقبره خروشچف
مقبره نیکولین
مقبره چخوف (عکس شخصی نیست)
مقبره تولستوی (عکس شخصی نیست)
مقبره گوگول (عکس شخصی نیست)
خوب ساعت دیگه حالا شده بود 2 بعد از ظهر و ما چون روز قبل دو تا جا برای ساعت 3 بعد از ظهر امروز در گشت رود مسکوا رزرو کرده بودیم، باید خودمون رو به موقع به پارک گورکی میرسوندیم. برای این کار هم باید میرفتیم به ایستگاه مترو Sportivnaya و از اونجا با خط 1 (خط قرمز) میرفتیم به ایستگاه Park Kultury (به معنی پارک فرهنگ) چون برای سوار شدن به قایق، این ایستگاه نزدیکتر بود و بنابراین به راه افتادیم.
ما ساعت 2.30 رسیدیم به ایستگاه Park Kultury و سپس پیاده و با عبور از روی پل Krymsky راهمون رو به سمت اسکله محل توقف قایق ها در پارک گورکی ادامه دادیم.
تصویر ماکسم گورکی در ایستگاه مترو Park Kultury
ما ساعت حدودا 2.45 رسیدیم به اسکله و با تحویل بلیط هامون سوار قایق شدیم. قایق بسیار شیک و قشنگی بود و اکثر مسافرین قبل از ما رسیده بودن و صندلی های موجود رو اشغال کرده بودن و ما ناچار شدیم که بایستیم.
قایق شرکت Radisson روی رود مسکوا
قایق شرکت Radisson روی رود مسکوا
قایق ساعت 3 بعد از ظهر از اسکله جدا شد و به سمت شرق رود مسکوا به حرکت در آمد و بعد از عبور از کنار مجسمه یا در واقع یادبود پتر کبیر که در ابتدای جزیره وسط رود مسکوا به نام Bolotny Ostrov نصب شده و هشتمین مجسمه بزرگ جهان محسوب میشه و در سال 1997 به مناسبت سیصدمین سال تاسیس نیروی دریائی روسیه توسط پتر کبیر ساخته و نصب شده و سپس عبور از جلوی کارخانه معروف شکلات سازی Red October و کلیسای خون مقدس که ما در سفر سال قبل بطور کامل از اون بازدید کرده بودیم، مسیر خودش رو به سمت کاخ کرملین ادامه داد و بعد از عبور از جلوی کاخ کرملین و همینطور کلیسای سن باسیل، به سمت ساختمان Kotelnicheskaya، یکی از ساختمان های هفت خواهران استالین (که در ضمن بزرگترین ساختمان روسیه هم محسوب میشه) ادامه مسیر داد و پس از عبور از جلوی اون و طی مسافت کوتاهی دور زد و از همان مسیر آمده برگشت. هوا خوشبختانه بسیار عالی بود و مناظر اطراف رود مسکوا هم بسیار زیبا و بنابراین ما هم تا تونستیم عکس و فیلم در طول مسیر گرفتیم.
بد نیست حالا که صحبت از کارخانه شکلات سازی Red October به میان آمد، چند کلمه ای هم در مورد اون صحبت کنم. این کارخانه که در سال 1851 توسط دو مهاجر آلمانی تاسیس شده بود و از اون زمان به بعد معروفترین شکلات های ساخت روسیه رو تولید میکرد و تونسته بود وقایع تاریخی عمده ای مانند انقلاب کمونیستی و جنگ جهانی دوم رو هم پشت سر بگذاره، بالاخره در سال 2007 و پس از فروپاشی شوروی تعطیل شده و به محلی در خارج از شهر مسکو منتقل شد و اکنون محل کارخانه قبلی با حفظ همان ظاهر گذشته تبدیل به موزه آثار هنری، رستوران های متنوع و کلوپ های شبانه شده که بازدید از آن قطعا خالی از لطف نیست، هرچند که ما فرصت انجام این کار رو پیدا نکردیم.
مجسمه یادبود پتر کبیر در داخل رود مسکوا
کارخانه شکلات سازی Red October
کلیسای خون مقدس
کاخ کرملین
کلیسای سن باسیل
ساختمان Kotelnicheskaya
ساعت 4.30 قایق برگشت به اسکله و ما تصمیم گرفتیم تا پس از گشتی دوباره در پارک گورکی عازم خیابان آربات قدیم بشیم و برای همین هم از روی پل Krymsky راهی ایستگاه مترو Park Kultury شدیم. در حین عبور از روی پل اما، این بار با منظره بسیار جالبی در پائین پل مواجه شدیم که برای ما خیلی غیر منتظره و عجیب بود و اونهم اینکه جمعیت زیادی از مردم مسکو پائین پل و در امتداد رود مسکوا صف طویلی رو تشکیل داده و به انتظار ایستاده بودن که علت اونرو ما در اونموقع نمیدونستیم، اما با توجه به روسری داشتن تعدادی از خانمها و نزدیک بودن کلیسای خون مقدس، ما تنها میتونستیم حدس بزنیم که ارتباطی بین صف مردم و کلیسای مذکور وجود داره.
صف طولانی مردم مسکو در حاشیه رود مسکوا
در تحقیقاتی که من بعدا در این زمینه انجام دادم، معلوم شد که مردم مسکو برای دیدن بقایای جسد سنت نیکولاس (Saint Nicholas)، از قدیسین مسیحی قرن چهارم میلادی که به داشتن کراماتی معروف بوده و نزد بسیاری از فرق مسیحی و از جمله مسیحیان ارتدکس مورد احترام و تکریم هست (نام دو تن از تزارهای روسیه، یعنی نیکلای اول و دوم از نام همین قدیس گرفته شده) و نیز برای حاجت خواستن از او کیلومترها در امتداد رود مسکوا صف کشیده بودند. بقایای جسد سنت نیکولاس، پس از توافق سر اسقف کلیسای روسیه با پاپ در دیدار تاریخی اونها در سال 2016 میلادی در کوبا (که اولین دیدار از نوع خودش در طول تاریخ مسیحیت بوده) بصورت امانت از شهر باری ایتالیا، محل نگهداری بقایای جسد به کلیسای عیسی منجی (Christ the Savior Cathedral) در مسکو منتقل شده بود و قرار بود از اونجا هم به صومعه الکساندر نوسکی در سن پترزبورگ منتقل شده و تا 28 جولای در اونجا بمونه. جالبه بدونیم که برخی از مردم مسکو حتی 11 ساعت نیز در صف به انتظار ایستاده بودن تا به بقایای جسد سنت نیکولاس ادای احترام کنند و شخص ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه نیز در زمره شخصیت هائی است که به این قدیس مسیحی ادای احترام نمودن.
برای رفتن به خیابان آربات قدیم ما باید از ایستگاه مترو Park Kultury و از طریق خط 1 (خط قرمز) به ایستگاه مترو Biblioteka Imeni Lenina میرفتیم و از آن ایستگاه و از طریق تونل ارتباطی که بین خط 1 مترو و خط 3 مترو (خط سرمه ای) وجود داشت، بصورت پیاده وارد ایستگاه مترو Arbatskaya میشدیم که نزدیک خیابان آربات قدیم است. به همین دلیل از پل عبور نموده و وارد ایستگاه Park Kultury شدیم و بعد از حدود نیم ساعت رسیدیم به ایستگاه Arbatskaya و از ایستگاه خارج شدیم.
ایستگاه مترو Biblioteka Imeni Lenina
داخل ایستگاه مترو Arbatskaya
نمای بیرونی ایستگاه مترو Arbatskaya
بعد از خروج از ایستگاه Arbatskaya و قبل از ورود به خیابان آربات قدیم، چون کمی گرسنه شده بودیم، مدتی در یکی از شعب KFC در نزدیکی تقاطع خیابان آربات جدید و آربات قدیم توقف کردیم و ضمن صرف عصرانه کمی هم به استراحت پرداختیم. بعد از تجدید قوا به سمت خیابان آربات قدیم به راه افتادیم و در همان ابتدای ورود به این خیابان با یک گروه موسیقی مواجه شدیم که مشغول هنر نمائی و سرگرم کردن مردم بودن.
ابتدای خیابان آربات قدیم
خیابان آربات قدیم
خیابان آربات قدیم یکی از مراکز خرید معروف مسکو و در عین حال یکی از جاذبه های توریستی این شهر محسوب میشه و نمیتوان از مسکو دیدن کرد و به دیدن این خیابان نرفت. این خیابان در قدیم محل توقف ارابه های کاروان های تجاری مشرق زمین بوده و به همین دلیل نیز گفته میشه که نام اون برگرفته از کلمه ارابه است. این خیابان که ورود هر نوع خودرو به داخل اون ممنوع است، مکانی بسیار زیبا و دوست داشتنی است که به دلیل جاذبه های فراوانی که داره، مانند ساختمان های زیبا، فروشگاه های متعدد سوغاتی فروشی، کافه های فراوان، گالری های نقاشی، گروه های موسیقی و غیره، انسان میتونه زمان زیادی را در اون بدون احساس خستگی و یکنواختی سپری کنه.
خیابان آربات قدیم
یکی از جاذبه های منحصر به فرد این خیابان نیز وجود خانه آبی رنگ پوشکین، معروفترین شاعر روسی در اواسط اونه که اکنون تبدیل به موزه شده و به غنای فرهنگی این خیابان افزوده و سبب جذب گردشگران بیشتری به اون شده. پوشکین سه ماه اول ازدواج با همسرش یعنی از ماه ژانویه تا ماه می سال 1831 میلادی رو در این خانه زندگی کرده و به همین دلیل هم در سال 1999 میلادی و به مناسبت دویستمین سال تولد او، مجسمه او و همسرش رو در روبروی این خانه نصب کرده اند.
انواع مختلف ماترشکا در یک مغازه سوغاتی فروشی در خیابان آربات قدیم
انواع مختلف سماور در یک مغازه سوغاتی فروشی در خیابان آربات قدیم
خانه پوشکین در خیابات آربات قدیم
مجسمه پوشکین و همسرش روبروی خانه او در خیابان آربات قدیم
از دیگر جاذبه های این خیابان، مجسمه Bulat Okudzhava خواننده و آهنگ ساز معاصر روس است که در این خیابان زندگی میکرده و در سال 1997 درگذشته و نیز دیوار graffiti است که اختصاص یافته به بزرگداشت خواننده راک و محبوب روس در دوران قبل از فروپاشی، یعنی Viktor Tsoi که در سن 28 سالگی در یک تصادف رانندگی از دنیا رفته و مردم میتونن آزادانه نقاشی ها و نوشته های خود رو در باره این خواننده روس روی اون بنویسن. علاوه بر اینها مجسمه یادبود نمایش Princess Turandot هم در جلوی تاتر Vakhtangov در این خیابان قرار داره.
مجسمه Bulat Okudzhava در خیابان آربات قدیم
دیوار graffiti در خیابان آربات قدیم
مجسمه یادبود نمایش Princess Turandot در جلوی تاتر Vakhtangov در خیابان آربات قدیم
همچنین در انتهای این خیابان، یکی دیگر از ساختمان های هفت خواهران استالین، یعنی ساختمان وزارت امور خارجه روسیه واقع شده که یکی از ساختمان های بسیار مهم و البته دیدنی روسیه به حساب میاد و در تلویزیون ما هم در گزارش های خبرنگاران صدا و سیا مستقر در روسیه بارها نشان داده شده.
ساختمان وزارت امور خارجه روسیه در انتهای خیابان آربات قدیم
ساختمان وزارت امور خارجه روسیه در انتهای خیابان آربات قدیم
بازدید ما از خیابان آربات قدیم و خرید تعدادی سوغاتی از اونجا تا حدود ساعت 9 شب ادامه پیدا کرد و بعد از اون چون دیگه کاملا خسته شده بودیم تصمیم گرفتیم برگردیم هتل و استراحت کنیم. برای همین هم وارد ایستگاه مترو Arbatskaya شدیم و پس از عبور از تونل ارتباطی، رفتیم به ایستگاه مترو Biblioteka Imeni Lenina و از آنجا هم از طریق خط 1 (خط قرمز) رفتیم به ایستگاه مترو Okhotny Ryad که یکی از سه ایستگاه مترو نزدیک هتل ما بودو پس از خروج از ایستگاه مترو، چون هنوز کمی وقت داشتیم رفتیم به مرکز خرید TSUM که کنار تاتر بلشوی قرار گرفته و یکی از معروفترین و در عین حال گرانترین مراکز خرید مسکو به حساب میاد و گشتی در سالن های زیبای اون زدیم و بعد از اونهم برای صرف شام رفتیم به همون شعبه رستوران مک دونالد که در پارک الکساندر قرار داشت و بعدش هم برگشتیم به هتل و خوابیدیم تا فردا انرژی کافی برای ادامه بازدیدهامون داشته باشیم.
تصویر کارل مارکس در ایستگاه مترو Okhotny Ryad
نمای بیرونی مرکز خرید TSUM کنار تاتر بلشوی
داخل مرکز خرید TSUM
صبح روز هشتم و آخر، بعد از صرف صبحانه با توجه به اینکه پرواز برگشت ما ساعت 23.20 همان شب بود و ما باید اتاق خود را هم تخلیه میکردیم، ابتدا به اتاق برگشته و پس از بستن چمدان و جمع کردن وسایلمون، به لابی هتل برگشته و ضمن تحویل اتاق، از ریسپشن درخواست کردیم که وسایل ما رو تا ساعت 8 شب که عازم فرودگاه خواهیم شد برای ما نگاه دارند که آنها هم پذیرفته و چمدان ما رو در انبار کوچک مخصوص این کار گذاشتند و ما با خیال آسوده و بدون نیاز به حمل بار اضافی هتل رو ترک کردیم تا از آخرین روز حضورمون در مسکو هم نهایت استفاده رو ببریم.
برای همین عازم ایستگاه مترو Lubyanka در نزدیکی هتل شدیم تا از اونجا و از طریق خط 1 (خط قرمز) برای بازدید از دانشگاه مسکو راهی ایستگاه مترو Universtet بشیم. در هنگام ورود به ایستگاه Lubyanka، ورودی یک مرکز خرید در داخل ایستگاه توجه منوبه خودش جلب کرد و تنها از روی حس کنجکاوی تصمیم گرفتیم که وارد اون بشیم و ببینیم که نام این مرکز خرید چیه و کلا چه جور جائیه، اما به فاصله کمی پس از ورود، من متوجه شدم که این مرکز خرید در واقع همون Central Children Store هست که من قبلا در موردش خونده بودم و میدونستم که به فروش لباس کودکان اختصاص داره و در نتیجه زمان زیادی رو در اونجا صرف نکردیم و پس از پرسه ای کوتاه اونجا رو ترک کردیم و وارد ایستگاه مترو شدیم و رفتیم به ایستگاه Universtet.
مرکز خرید Central Children Store کنار میدان Lubyanka
من قبلا در برنامه Yandex Transport دیده بودم که از ایستگاه مترو Universtet تا دانشگاه مسکو مسافتی است که نمیشه با پای پیاده طی نمود و بایستی از اتوبوس شماره 1 برای این منظور استفاده کرد و بنابراین پس از خروج از ایستگاه مترو، ما به سمت ایستگاه اتوبوس به راه افتادیم. برای رسیدن به ایستگاه ما باید از یک زیر گذر عبور میکردیم تا به سمت دیگر خیابان برسیم و هنگامی که در حال عبور از زیرگذر بودیم با دو تا خانم دستفروش مواجه شدیم که بعدا معلوم شد اهل ازبکستان و تاجیکستان هستن و فارسی هم نسبتا خوب صحبت میکردن و سبزیجات تازه به مردم عرضه میکردن. ما با این دو تا خانم مدتی چاق سلامتی کردیم و چون عازم دانشگاه بودیم و نمیتونستیم از اونها خرید کنیم، تنها نگاهی انداختیم به سبزیجاتی که عرضه میکردن که در این بین شکل و شمایل خیارها و بعضی گوجه فرنگی های اونها خیلی توجه ما رو به خودش جلب کرد.
بدون شرح
بدون شرح
خانم فروشنده ازبک
خوشبختانه اتوبوس هم بعد از چند دقیقه رسید و ما هم سوار شدیم و برای بلیط هم از همان کارت مترو که داشتیم استفاده کردیم. اتوبوس بعد از حدود 5 دقیقه رسید به دانشگاه مسکو و دیدن ساختمان اون از دور باعث حیرت ما شد. واقعا که چه ساختمان با ابهتی داره این دانشگاه مسکو!
ساختمان دانشگاه مسکو هم یکی دیگه از ساختمان های هفت خواهران استالین و در واقع مهمترین و معروفترین اونها به شمار میره و به دلیل رفیع بودن مقام علم و دانش، اون رو به دستور استالین بر روی تپه گنجشکها که مرتفع ترین نقطه مسکو هست ساخته اند. این ساختمان در عین حال که ساختمان بسیار زیبائی محسوب میشه، با 240 متر ارتفاع مرتفع ترین دانشگاه جهان هم هست.
البته دانشگاه مسکو که توسط Mikhail Lomonosov (که مجسمه اون رو در ورودی بلوار دانشگاه سن پترزبورگ قبلا دیده بودیم) و کنت Ivan Shuvalov در سال 1755 میلادی تاسیس شده قبلا در نزدیکی کرملین مستقر بوده، اما پس از احداث ساختمان جدید در سال 1953 میلادی توسط استالین، به مکان فعلی منتقل میشه و توسعه زیادی پیدا میکنه. این دانشگاه در حال حاضر متجاوز از 40000 دانشجو داره و تا کنون شخصیت های معروفی مانند آنتون چخوف، آندره ساخاروف، ایوان تورگنیف، بوریس پاسترناک و میخائیل گورباچف در این دانشگاه تحصیل کرده اند.
علاوه بر ساختمان زیبای دانشگاه، جاذبه های دیدنی زیادی هم در اطراف اون وجود داره مثل مجسمه یادبود Lomonosov و حوض و فواره های زیبا در پارک مقابل اون و همچنین یک استخر بزرگ بعلاوه نیم تنه تعداد زیادی از دانشمندان روس و از جمله مندلیف در پارک پشت اون. ما ضمنا خیلی دوست داشتیم که از داخل دانشگاه هم بازدید کنیم که جلوی درب ورودی اون به ما گفتند که ورود به دانشگاه برای توریست ها مجاز نیست و به ناچار ما به گشت و گذار در اطراف دانشگاه و بازدید از جاذبه های اون، گرفتن عکس و لذت بردن از فضای بسیار آرام، دلنشین و زیبای اون پرداختیم.
ساختمان دانشگاه مسکو
ساختمان دانشگاه مسکو
مجسمه یادبود Lomonosov در پارک مقابل دانشگاه مسکو
حوض و فواره های موجود در پارک مقابل دانشگاه مسکو
نمای پشت ساختمان دانشگاه مسکو
تندیس دانشمندان روس در پارک پشت دانشگاه مسکو
تندیس مندلیف در پارک پشت دانشگاه مسکو
در امتداد پارک پشت دانشگاه مسکو و با فاصله کمی از اون، سکوی دیده بانی تپه گنجشکها (یا به زبان روسی Vorobyovy Gory ) قرار گرفته و چون بازدید ما از دانشگاه مسکو به اتمام رسیده بود، قدم زنان حرکت کردیم به سمت این سکوی دیده بانی و همراه شدیم با گردشگران زیادی که برای دیدن منظره پانورامیک مسکو به اونجا اومده بودن.
واقعا که منظره ای بسیار زیبا و دیدنی داره شهر مسکو از اونجا و به علت ارتفاع 85 متری این تپه از سطح دریا، تقریبا تمام مسکو و ساختمان های شاخص اون مثل برج های کاخ کرملین، ساختمان های هفت خواهران استالین، گنبدهای طلای کلیسای عیسی منجی و صومعه نوودوویچی و از همه مهمتر و نزدیکتر، دودکش های یکی از شوفاژخانه های مرکزی مسکو که آب گرم مصرفی شهر رو تامین میکنند و بالاخره استادیوم معروف Luzhniki که قراره بازی های افتتاحیه و اختتامیه مسابقات جام جهانی فوتبال سال 2018 روسیه در اون برگزار بشه رو میشه از اونجا دید.
نمای استادیوم Luzhniki و دودکش های شوفاژخانه مرکزی مسکو از بالای تپه گنجشکها
نمای استادیوم Luzhniki از بالای تپه گنجشکها
بعد از بازدید از تپه گنجشکها و در حالیکه ساعت 1 بعد از ظهر شده بود، ما تصمیم گرفتیم که به موزه جنگ مسکو بریم و برای همین هم از کنارگذر تپه گنجشکها خودمون رو پیاده رسوندیم به ایستگاه مترو Vorobyovy Gory و ابتدا با خط 1 (خط قرمز) رفتیم به ایستگاه Biblioteka Imeni Lenina و سپس با عبور پیاده از تونل ارتباطی، رفتیم به ایستگاه مترو Arbatskaya و در نهایت از اونجا هم با خط 3 (خط سرمه ای) رفتیم به ایستگاه مترو Park Pobedy.
ایستگاه مترو Park Pobedy
ایستگاه مترو Park Pobedy
ایستگاه مترو Park Pobedy با عمق 73.6 متر عمیق ترین ایستگاه مترو مسکو بوده و در مقام دوم بعد از ایستگاه Admiralteyskaya در سن پترزبورگ با عمق 86 متر قرار داره. این ایستگاه در عین حال یکی از زیباترین ایستگاه های مترو مسکو هم محسوب میشه و بیشتر شبیه یک مرکز خریده تا ایستگاه مترو!
پس از خروج از ایستگاه مترو و در مسیر حرکت به سمت موزه جنگ مسکو، ما با منظره بسیار زیبائی از یک طاق نصرت روبرو شدیم که در میدانی به نام میدان پیروزی (Victory Square) در وسط خیابان واقع شده و توجه هر بیننده ای رو به خودش جلب میکرد. این طاق نصرت که به مناسبت پیروزی ارتش روسیه بر ناپلئون در جنگ سال 1812 میلادی ساخته شده، ابتدا در سال 1814 و بصورت چوبی ساخته میشه و بعد از چند جابجائی و تغییر در طراحی و مصالح اون، بالاخره در سال 1968 میلادی با طراحی اولیه و با استفاده از آجر مجددا ساخته و در مکان فعلی، نزدیک موزه جنگ مسکو نصب میشه.
طاق نصرت موجود در میدان پیروزی (Victory Square)
ما پس از بازدید از این طاق نصرت و گرفتن تعدادی عکس از اون، راهی موزه جنگ بزرگ میهن پرستانه (یا The Great Patriotic War) شدیم که در زمینی به مساحت 135 هکتار در پارک پیروزی و بر فراز تپه Poklonnaya Gora واقع شده که گفته میشه ناپلئون در سال 1812 میلادی بر روی اون ایستاده و بیهوده در انتظار تحویل گرفتن کلید مسکو از روسها بوده. فضای بیرونی این موزه شامل سنگ فرش وسیع، 1418 فواره زیبا (یک فواره به ازاء هر روز از جنگ)، مجسمه های یادبود متنوع، یک کلیسا، یک مسجد و یک کنیسه برای گرامیداشت یاد سربازانی که از هر سه دین اصلی در این جنگ جان باختند، سلاح های بکار رفته در جنگ و به غنیمت گرفته شده از ارتش های آلمان و ژاپن، کافه رستوران های مختلف و بالاخره ساختمان اصلی موزه و ستون یادبود جلوی اونه که در مجموع فضای بسیار زیبا و مفرحی رو بوجود آورده.
محوطه بیرونی موزه جنگ بزرگ میهن پرستانه
محوطه بیرونی موزه جنگ بزرگ میهن پرستانه
فضای سرپوشیده نمایشگاهی این موزه که در سال 1995 و در پنجاهمین سالگرد پیروزی ارتش روسیه در جنگ جهانی دوم افتتاح شده نزدیک به 20000 متر مربع هستش و ساختمان اصلی این موزه هم به شکل نیم دایره با گنبدی در وسط طراحی شده که دارای تندیس Nike، الهه یونانی بشارت دهنده پیروزی در دو انتهای ساختمان هست و ستون یادبود جلوی اون هم به ارتفاع 41.81 متر (10 سانت به ازاء هر روز جنگ) از جنس فلز و از طریق ذوب کردن کلاه سربازان ساخته شده و نام شهرهای آزاد شده هم روی اون حک شده. در بالای این ستون هم تندیس Nike، الهه یونانی بشارت دهنده پیروزی و در پائین اونهم تندیس سنت جورج (از قدیسین مسیحی) در حال کشتن اژدها نصب شده که اژدها در اینجا سمبل فاشیزم و آلمان نازی هستش. پشت این ستون هم شعله جاویدان برای بزرگداشت کشته شدگان در جنگ قرار گرفته.
تندیس سنت جورج در حال کشتن اژدها
شعله جاویدان
ما پس از گشتی در محوطه باز جلوی موزه تصمیم گرفتیم که از داخل اون هم بازدید کنیم و به همین علت هم بلیط 300 روبلی ورودی اون رو خریداری کردیم و وارد شدیم.
در بدو ورود به ساختمان اصلی موزه با تصاویر و ماکت های مربوط به دو جبهه شرقی (ژاپن) و غربی (آلمان) جنگ مواجه میشیم که نوعی دست گرمی برای دیدن بقیه سالن های موزه محسوب میشه و شما رو با حال و هوای جنگ آشنا میکنه. بعد از اون هم وارد سالن اشک مادر میشید که تندیسی از یک مادر در حال سوگواری بر پیکر بی جان پسرش رو در مرکز خودش داره و از سقف اون هم 27000000 آویز شیشه ای، نماد اشک های ریخته شده برای 27000000 قربانی جنگ آویزان شده
سالن اشک مادر
سالن تصاویر و تندیس نیم تنه برنزی فرماندهان جنگ
و بعد از اونهم نوبت میرسه به سالن تصاویر و تندیس های نیم تنه برنزی فرماندهان جنگ که نشان پیروزی (یعنی بالاترین افتخار نظامی در شوروی سابق) رو گرفته بودن.
سالن تصاویر و تندیس نیم تنه برنزی فرماندهان جنگ
و بعد از اونهم نوبت میرسه به سالن هائی که وقایع مهم جنگ رو بصورت نقاشی های دیواری و بعضا بصورت سه بعدی به طرز زیبائی به تصویر کشیدن.
یکی از سالن های تصاویر جنگ
یکی از سالن های تصاویر جنگ
یکی از سالن های تصاویر جنگ
یکی از سالن های تصاویر جنگ
یکی از سالن های تصاویر جنگ
و بالاخره بعد از اونهم نوبت میرسه به طبقه دوم و بخش های بسیار دیدنی که در اونجا وجود داره. عمده ترین این بخشها در طبقه دوم، سالن مدور بسیار بزرگی است به نام سال افتخار (یا Hall of Glory) که زیر گنبد ساختمان قرار گرفته و روی دیوار های مرمر اون نام بیش از 11800 سرباز روس حک شده که مفتخر به دریافت نشان قهرمان اتحاد جماهیر شوروی شدن و در مرکز اونهم مجسمه بزرگ برنزی سرباز پیروز قرار گرفته. اما جالبتر از همه اینها اینه که در فواصل زمانی مشخص درهای این سالن بزرگ بسته میشه و چراغ های اون خاموش میشه و سپس وقایع مهم جنگ دوم جهانی بصورت ویدیو پروجکشن بر روی سقف گنبدی شکل اون به نمایش درمیاد که بسیار جالب و دیدنیه.
پله های طبقه دوم موزه جنگ بزرگ میهن پرستانه
طبقه دوم موزه جنگ بزرگ میهن پرستانه
سالن افتخار در طبقه دوم موزه جنگ بزرگ میهن پرستانه
نمایش وقایع مهم جنگ در سالن افتخار
نمایش وقایع مهم جنگ در سالن افتخار
نمایش وقایع مهم جنگ در سالن افتخار
از دیگر بخش های جالب توجه طبقه دوم، ماکت هائی هست که در کنار سالن افتخار از صحنه های مختلف جنگ ساخته شده و بسیار طبیعی و ملموس به نظر میان و پس از اونهم سالن نمایش لباسها و تجهیزات به غنیمت گرفته شده از ارتش آلمان نازی هستش که اونهم به نوبه خودش بسیار جالب و دیدنیه.
ماکت صحنه های جنگ
ماکت صحنه های جنگ
سالن نمایش لباسها و تجهیزات جنگ
سالن نمایش لباسها و تجهیزات جنگ
سالن نمایش لباسها و تجهیزات جنگ
سالن نمایش لباسها و تجهیزات جنگ
ضمنا در طبقه زیر زمین موزه جنگ هم یک فروشگاه سوغاتی وجود داشت که قیمتش از تمام جاهای دیگه که تا اونروز ما در مسکو دیده بودیم (حتی خیابان آربات قدیم) بهتر بود و بنابراین ما تعدادی سوغاتی هم از اونجا خریداری کردیم.
خوب حالا دیگه ساعت شده بود 6 عصر و چون ما وقت زیادی تا زمان پرواز برگشتمون نداشتیم، تصمیم گرفتیم از دیدن فضای باز نمایشگاهی این موزه که به نمایش سلاح های بکار رفته و یا به غنیمت گرفته شده جنگ دوم اختصاص داره صرف نظر کنیم و در عوض سری بزنیم به مرکز خرید زیبای Ismailovsky در شمال شرق مسکو و بنابراین سریعا برگشتیم به ایستگاه مترو Park Pobedy و از اونجا و از طریق خط 3 (خط سرمه ای) مستقیما رفتیم به ایستگاه مترو Partizanskaya که نزدیک این مرکز خریده و خود این ایستگاه هم با وجود تندیس پارتیزان های جنگ دوم جهانی در اون یکی از ایستگاه های دیدنی مسکو به حساب میاد.
ایستگاه مترو Partizanskaya
ایستگاه مترو Partizanskaya
بعد از خروج از ایستگاه و کمی پرس و جو مرکز خرید Ismailovsky رو که در پارکی به همین نام واقع شده پیدا کردیم و یکراست رفتیم به سمت اون. این مرکز خرید که به کرملین شمال مسکو هم معروفه از معماری سنتی روسی و بسیار شبیه به کرملین برخورداره و یکی از زیباترین مراکز خرید مسکو و جاذبه های توریستی اون به حساب میاد.
ورودی مرکز خرید Ismailovsky
مرکز خرید Ismailovsky
مرکز خرید Ismailovsky
مرکز خرید Ismailovsky
مرکز خرید Ismailovsky
و کنار اون هم یک مرکز فروش سوغاتی وجود داره که از نظر تنوع و قیمت میشه گفت در مسکو رقیب نداره و قیمتاش حتی از فروشگاه موزه جنگ مسکو هم بهتره و بنابراین اگر کسی قصد خرید سوغاتی داره بهتره این کار رو در اینجا و حین بازدید از این مرکز خرید زیبا انجام بده. ما هم با وجود سوغاتی هائی که قبلا خریده بودیم، تعدادی سوغاتی هم از اینجا خریدیم.
سوغاتی فروش های مرکز خرید Ismailovsky
خوب دیگه حالا ساعت شده بود 7.30 و ما فقط نیم ساعت وقت داشتیم تا خودمون رو به هتل برسونیم و بعد از گرفتن وسائل و چمودونمون راهی فرودگاه بشیم. برای همین هم سریعا برگشتیم به ایستگاه مترو Partizanskaya و از طریق خط 3 (خط سرمه ای) رفتیم به ایستگاه Ploshchad Revolutsi و سپس با عبور از تونل ارتباطی اون، پیاده رفتیم به ایستگاه Teatralnaya روی خط 2 (خط سبز) و از اونجا هم به ایستگاه Okhotny Ryad روی خط 1 (خط قرمز) که نزدیک هتل ما بود و از ایستگاه خارج شدیم و رفتیم هتل.
تصویر 163 (ایستگاه مترو Ploshchad Revolutsi
در هتل هم سریعا وسائل و چمدونمون رو تحویل گرفتیم و راهی ایستگاه مترو Lubyanka شدیم تا از طریق خط 1 (خط قرمز) بریم به آخرین ایستگاه این خط، یعنی ایستگاه Yugo Zapadnaya و از اونجا با مینی بوس بریم فرودگاه. وقتی رسیدیم به ایستگاه Yugo Zapadnaya اول کارت های سه روزه مترومون رو پس دادیم و 50 روبل بابت هزینه هر کارت پس گرفتیم و بعد هم از ایستگاه خارج شدیم و گشتیم دنبال ایستگاه مینی بوس های فرودگاه.
خوشبختانه اونجا هم مثل ایران راننده مینی بوس کنار مینی بوس ایستاده بود و آرام صدا میزد Aeroport و در نتیجه ما سریعا سوار شدیم و منتظر شدیم تا مینی بوس پر بشه. اما از اونجائی که کمی دیر شده بود و ساعت شده بود 9.30 و ما دیگه واقعا نگران از دست دادن پروازمون شده بودیم، از مینی بوس خارج شدیم و رفتیم از یکی از تاکسی هائی که همون نزدیکی ایستاده بودن خواستیم ما رو برسونه به فرودگاه و اونهم با کمی چونه پذیرفت که ما رو به قیمت 400 روبل ببره فرودگاه و بنابراین سریعا راه افتادیم. تاکسی حدودا ساعت 10 رسید به فرودگاه و ما با عجله وارد سال فرودگاه شدیم و پس از عبور از ایستگاه بازرسی، به کانتر هواپیمائی آذربائیجان مراجعه کردیم و در دقایق آخر موفق به گرفتن کارت پرواز شدیم و با خیالی آسوده راهی سالن ترانزیت شدیم. بعد از عبور از یک ایستگاه بازرسی دیگه هم که بسیار شبیه ایران هست وارد سالن ترانزیت شدیم و چون هنوز Boarding مسافرین شروع نشده بود، کمی استراحت کردیم و به مرور خاطرات خوشمون در این سفر پرداختیم و با افسوس از پایان یافتن این سفر دوست داشتنی، با روسیه خداحافظی کردیم و بعد از چند دقیقه و شروع Boarding سوار هواپیما شدیم و رفتیم به سمت باکو برای ادامه سفرمون.
بد نیست در پایان اشاره کنم به اینکه سفر ما بدون احتساب هزینه ارزی که همراه خودمون برده بودیم حدود 6.5 میلیون تومان برای دو نفر تموم شد که فکر میکنم هزینه مناسبی برای سفر یک هفته ای به روسیه باشه.
نتیجه گیری، توصیه ها و توضیحاتی در باره آب و هوا و قیمت ها در روسیه (مانند تاکسی، مترو، خورد و خوراک و .......):
قطعا سفر به روسیه یکی از دلنشین ترین و به یاد ماندنی ترین سفرهای شما در طول عمر خواهد بود و به هین دلیل هم باید سعی کنید نهایت استفاده رو از این سفر ببرید و تا اونجائیکه امکان داره کاری کنید که بهتون خوش بگذره. برای این کار چندنکته رو باید قبل از سفر به این کشور مد نظر قرار بدید.
- اولین نکته اینه که زمان مناسبی رو برای سفرتون انتخاب کنید. روسیه کشور سرد سیری هست و زمستان های بسیار سرد و طولانی داره. به همین دلیل هم باید سعی کنید تا حد الامکان در سه ماه تابستان به این کشور سفر کنید تا بتونید از سفرتون لذت بیشتری ببرید. ضمنا شب های سفید هم که بیشتر در سن پترزبورگ شهرت داره، از اواسط ماه می تا اواسط ماه جولای (یعنی اوائل خرداد تا اواخر تیر) در این کشور اتفاق میفته و اگه شما بتونید از اواسط این ایام به روسیه سفر کنید، هم از هوای نسبتا خوبی میتونید بهره مند بشید و هم از این پدیده جالب دیدن کنید که در طول برقراری اون، آفتاب تنها سه یا چار ساعت غروب میکنه و شما میتونید از حدود 20 ساعت روشنائی در طول شبانه روز استفاده کنید.
این رو هم اضافه کنم که حتی در تابستان هم بارندگی زیادی در روسیه اتفاق میفته و شما باید خیلی خوش شانس باشید که در طول اقامت شما در این کشور اصلا بارندگی صورت نگیره. به همین دلیل هم اولا قبل از سفر به این کشور، سایت های هواشناسی رو چک کنید تا از وضعیت هوای این کشور در طول سفرتون مطلع بشید و ثانیا حتما چتر همراه داشته باشید تا در صورت بارندگی، غافلگیر نشید. توصیه میکنم یک ژاکت گرم و یک کاپشن پائیزه هم جهت اطمینان خاطر با خود ببرید.
- دوم اینکه سعی کنید برای سفرتون برنامه ریزی کنید و بدونید در طول سفرتون میخواین چیکار کنین و از چه مکانهائی بازدید کنین، چون در غیر اینصورت هم پول، هم انرژی و هم وقت خود را از دست خواهید داد. این موضوع حتی برای افرادی که با تور به روسیه سفر میکنن هم صادقه چون تور تمام وقت شما رو پر نمیکنه و شما رو همه جا نمیبره!
- سوم اینکه سعی کنید قبل از سفر، کمی در مورد این کشور و تاریخ اون مطالعه کنید تا موقع ورود به این کشور، خودتون رو یک غریبه محض فرض نکنید و در کنار اون هم، آشنائی مختصری با الفبا و زبان این کشور کسب کنید تا از مواجهه با زبان و اسامی روسی خیلی دچار بهت زدگی نشید. ضمنا بد نیست جستجوی مختصری هم در اینترنت در مورد جاذبه های توریستی شهرهای مسکو و سن پترزبورگ داشته باشید تا در مواقعی که در اختیار خودتون هستید و میخواین جائی رو برای بازدید انتخاب کنین، دچار سردرگمی نشید. این موضوع به شما کمک میکنه تا سفر راحت تر و لذت بخش تری داشته باشید. این رو هم اضافه کنم که دانستن زبان انگلیسی خیلی میتونه بهتون کمک کنه، چون در هتل و بسیاری از رستوران ها زبان انگلیسی قابل استفاده است و علاوه بر اون تعدادی از مردم و خصوصا قشر جوان و تحصیلکرده این کشور هم با زبان انگلیسی آشنائی دارند و آماده اند تا در صورت لزوم با روی باز به شما کمک کنند(رجوع بفرمائید به تجربه های ما در این زمینه در متن سفرنامه)،
- در مورد قیمت ها هم باید بگم که روسیه در مجموع کشور ارزانی نیست و به همین دلیل بهتره ارز کافی به همراه داشته باشید، اما خوب شما طبعا میتونید طوری هزینه های خودتون رو در این سفر مدیریت کنید که خیلی به جیبتون فشار نیاد. بطور مثال، سعی کنید تا حد امکان از تاکسی برای جابجائی استفاده نکنید و اگر هم مجبور به این کار شدید، با راننده خوب چونه بزنید(رجوع بفرمائید به تجربه های ما در این زمینه در متن سفرنامه). شما اگر با تور به روسیه سفر میکنید که نیازی به تاکسی فرودگاه نخواهید داشت و اگر بدون تور به این کشور سفر میکنید هم بهتره از اتوبوس یا مینی بوس فرودگاه استفاده کنید که بسیار مقرون به صرفه است و شما رو تا اولین ایستگاه مترو میبره و از نظر زمان سفر هم خیلی با تاکسی تفاوت نداره (رجوع بفرمائید به تجربه های ما در این زمینه در متن سفرنامه).
همچنین سعی کنید از رفتن به رستوران های گران قیمت در روسیه خودداری کنید، چون هزینه زیادی رو به شما تحمیل خواهد کرد و در عوض سعی کنید از رستوران های فست فود معروف مثل مک دونالد و KFC و یا رستوران های مشابه روسی استفاده کنید تا ضمن استفاده از یک غذای سالم و کافی، هزینه زیادی رو هم متحمل نشید (رجوع بفرمائید به تجربه های ما در این زمینه در متن سفرنامه). خوشبختانه رستوران های معروف زنجیره ای این روزها به تعداد زیاد در شهرهای بزرگ روسیه، مثل مسکو و سن پترزبورگ یافت میشن.
- و توصیه آخر هم اینکه سعی کنید از خرید پوشاک و امثال آن به عنوان سوغاتی خودداری کنید چون اکثر پوشاک موجود در روسیه وارداتی است و قیمت بالائی داره، ضمن اینکه مشابه اون رو تقریبا در هر کجای دیگه دنیا هم میشه پیدا کرد و بنابراین برای خرید سوغاتی بهتره از صنایع دستی روسیه استفاده کنید که هم مختص به این کشوره و هم بسته به اینکه اون رو از کجا میخرید، قیمت مناسبی هم داره. در مسکو که من توصیه میکنم در صورت امکان از مرکز خرید Ismailovsky برای این منظور استفاده کنید و در سن پترزبورگ هم از دکه های کنار کانال گریبایدوف و یا هر جای دیگری که قیمت مناسبی داشت (رجوع بفرمائید به تجربه های ما در این زمینه در متن سفرنامه).
سفر خوش