ساعت 6:30 تا ساعت 15:30 : کیش

4.5
از 13 رای
آگهی الفبای سفر - جایگاه K - دسکتاپ
ساعت 6:30 تا ساعت 15:30 : کیش

ZR645qJSmsjUFRgi53WsDwDgpGZXx01szpT21th3.jpeg

سفری که از پنجشنبه صبح تا شنبه ظهر طول کشید کوتاه و پر هیجان بود نکته مهم درمورد هر سفر این است که اطلاعات کافی درمورد اماکن تفریحی و هزینه ها و در ضمن ساعت کاری هر یک داشته باشید .همچنین طول مدت سفر نیز اهمیت دارد و هرچه زمان کمتر باشد مدیریت درست و الویت بندی اهمیت بیشتری پیدا می کند . از نظر من تفریحات کیش بر چند دست  تقسیم می شوند تفریحات آبی(پارک آبی ، پلاژ، کشتی وقایق) ، تفریحات خشکی (دوچرخه سواری،سگوی، موتور سواری، موتورچهارچرخ(سافاری)،کارتینگ و...)، تفریحات مرتبط با شکم(رستوران های موزیکال)، تفریحات مرتبط با آرامش و ریلکسیشن (انواع ماساژ)،پاساژ درمانی برای دوست داران خرید، اجاره ماشین های لوکس و...

اگر زمان کمی برای سفر داشته باشید باید بین اینها انتخاب کنید و بر اساس الویت هایتان از امکانات استفاده کنید. الویت اول ما در این سفر تفریحات آبی بود که بسیار تعریفش را شنیده بودیم و از طرفی هم نمیشد به کیش سفر کرد و از پاساژها خرید جانانه ای نکرد.

wMo6uzujCL6zlz1RSfe6LsXqPeaw3cBT5i7CPKmA.pnggnnrzmFWLdi8ZnAhjaaaObg6nIURYwMIEV4mMl3C.pngAETb9kcMy9t1gKw11u8RMyoWmyi7KT4HuntcdKsL.png87LPJ5jbiZF7VdSXfoBPp0yndvE4NuEYVAjpxTe4.png8MV0XPppljmATowgSm2mizLyPyB4724kqskdFviW.pngXQySXtQfvAEivI1lQRN90HbjhERuqDUy5W2CsOq2.png

با تحقیقاتی که پیشتر در مورد پارک آبی انجام داده بودیم متوجه شدیم که بهترین فرصت استفاده از پارک آبی همان روزاول سفر است چون یک روز درمیان برای آقایان و خانمها قابل استفاده بود و ما در واقع فقط دو روز کامل داشتیم . خدا خدا می کردیم که تاخیری در ساعت حرکت نداشته باشیم تا به موقع به پارک آبی برسیم  و همانطور که می خواستیم شد تا ساعت نه صبح به هتل رسیدیم و پس طی انجام کارهای قانونی تا ساعت 10 راهی پارک آبی شدیم، پارک آبی مینی بوس های مخصوص داشت که در صورتی که از روز قبل بلیط رزرو کرده بودیم قابل استفاده بود و برگشت هم با همان مینی بوسها بود و هزینه رفت و آمد نداشت.

امکانات داخل پارک آبی به نسبت خوب بود و البته از هر خوبی خوب تر هم می توانست وجود داشته باشد. به هنگام ورود تمام کیف ها و خود افراد باید از زیر دستگاه رد می شدند پیش از ورود گوشی  ها را تحویل می دادیم و یک دست بند می دادند که یکجورایی  مثل حساب کاربری بود بعد از آن برای خرید غذا و ... از همان بارکد دست بند استفاده می کردند. پشت یکی از خان های ورود ما به پارک که بی شباهت به هفت خان رستم نبود  تبلیغات حراج غذاخوری بود که متاسفانه  به دلیل اینکه اطلاعات کافی نداشتیم نتوانستیم از این حراج استفاده کنیم و منتظر غذا خوری متنوع تری در داخل پارک بودیم ولی گویی فقط یک محل غذاخوری وجود داشت و یک مغازه که آب میوه طبیعی داشت. این اقدامات امنیتی بیشتر برای نداشتن دوربین و نیاوردن غذا و خوراکی به داخل پارک بود، اقدامات امنیتی که شاید از فرودگاه هم سنگین تر بود. برای اینکه بتوانند بهداشت پارک را رعایت کنند.  قیمت پارک آبی 95000 تومان بود که برای روزی که ما رزرو کردیم 85000 تومان بود چون تا نصف روز امکان استفاده بود و البته به نظرم همان مقدار هم لازم و کافی بود.

سرسره های تفریحی بسیار عالی و هیجان بخش بودند  طوری که به ترتیب افراد را از سرسره های آسانتر به سخت تر هدایت میکردند و سرسره آخری هیجانی داشت حسابی آدرنالین را در خون آدم به جریان می انداخت . در یکی از بازی ها هیجان را به صورت جمعی تجربه می کردیم که سه نفری با هم سوار یک تیوپ می کردند و پر بود از تجربه سقوط آزاد های لحظه ای وآب بازی و شوخی وخنده که اگر از پاشیده شدن آب داخل گوش صرف نظر می کردیم بی نظیر بود. در یکی از صف ها که ایستاده بودم شنیدم یکی از سرسره ها سقوط آزاد چند متری دارد که حس کردم بهتر است صرف نظر کنم تا مشکلی برایم پیش نیاید چون برخی از بازی ها برای کسانی که از لحاظ جسمی مشکل داشتند مناسب نبود.

غذای پارک آبی تعریف چندانی نداشت اما آنقدر بود که آدم را در آن شرایط سیر کند هنگام بازگشت روی میزهای ورودی تلنباری از ساندویچ ها و خوراکی های بی صاحب مانده ای را دیدیم که چون اجازه ورود پیدا نکرده بودند منتظر صاحبانشان مانده بودند و چه بسا که خیلی ها شان  ممکن بود قابل مصرف نباشند چون درآن گرما هر خوراکی ممکن بود دوام نیاورد.

شب را برای پاساژ رفتن و خرید در نظر گرفته بودیم  هتل ما در سمتی از جزیره بود که می شد بدون تاکسی به اکثر مراکز تجاری سر زد البته  به  چند تای آنها در همان شب اول سر زدیم و شام را هم در همانجا خوردیم قیمت ها برای پیتزا و سالاد تقریبا مشابه تهران  بود .

روز دوم را برای رفتن به پلاژ در نظر گرفتیم آنجا هم کلی اقدامات امنیتی داشت  البته بردن خوراکی به داخل پلاژ اشکالی نداشت اما از روز پیش به آن طرف تصمیم گرفتیم که خوراکی نبریم با این تفاوت که بوفه های خوراکی اطراف پلاژ خیلی متنوع بودند و حتی غذا های خانگی هم داشتند برای هر نفر ورودی 15000تومان بود برای اهالی آنجا 5000 تومان که البته منصفانه بود چونکه مردم بسیار خونگرم و شادابی بودند و به آدم در کنارشان خیلی خوش می گذشت. طوری که شاید بتوان گفت  شادی آنها هر روح مرده ای  را زنده می کردند.

برای نهار ماست خیار گرفتیم که واقعا برای آن هوا و گرما زدگی عالی بود و جان تازه به آدم می بخشید نمی شد ایرادی بهش گرفت ولی اهالی می گفتند کیفیتش سابق از این هم بهتر بوده ولی از نظر من که عالی بود. پس از لذت بردن از آن ساحل و ماسه های سپید و دریای نیلگون و آن خوراکی های خانگی پلاژ را ترک کردیم وبه سمت هتل بازگشتیم.

 پس از کمی استراحت برای خرید از باقی مراکزی که از زیر دستمان رد شده بود راهی شدیم  و خوش بختانه مراکز تجاری کیش همیشه حرفی برای گفتن دارند پس از این همه سال هنوز پا بر جا بودند و حتی اگر برخی دیگر مثل سابق لوکس نبودند اما باز هم می شد خیلی اجناس خرده ریز را آنجا پیدا کرد که البته کلی هم شکلات در معرض انقضا به ما قالب کردند که اگر چه مدت کمی از تاریخ انقضا باقی مانده بود ولی بها آنچنان که باید پایین نیامده بود.

صبح روز آخر برنامه کرایه دوچرخه را به انجام رساندم و تا مسیر سبز ساحلی رکاب زدم خالی از لطف نبود و آدم دوست داشت تا همیشه ادامه پیدا می کرد ابتدا به سمت سخت تر جاده پیش می رفتم و حسابی از آبادی دور شده بودم و سپس در خلاف جهت حرکت کردم در مسیرم پر بود از ایستگاه ها و مراکز کرایه موتور برقی که متاسفانه خیلی شان بسته بود بالاخره یکی از مغازه های کرایه دوچرخه و موتور باز بود و قیمت گرفتم که موتور برقی ساعتی چند و گفتند ساعتی 30000 تومان است . متاسفانه وقت کافی نداشتم چون تا ساعت 12 ظهر باید به هتل باز می گشتم. وقت باز گشت 10000 تومان برای یک ساعت دوچرخه سواری پرداختم که به نظر خودم خیلی می ارزید چون با خودم می گفتم اگر از روز اول می دانستم می شد خیلی جاها را با دوچرخه بروم ، هرچند که برای مراکز خرید این امکان وجود نداشت که دوچرخه را جایی پارک و قفل و زنجیر کرد اما کنار ساحل تا اسکله را با همین دوچرخه رکاب زدم و مجسمه هایی را دیدم که پیشتر خیلی از دوستان کنارشان عکس انداخته بودند.

23Lj15dIIW9s8pBwB3jM5upGa8k1NgjNOybT6Csb.jpegZZrefdEeDvaUqBQY8bfdnKr36E6B9priC8udpzjB.jpegf1KYoVBiY7c53hijyrvvM8LUVMLRpEGi0pxJ4Skw.jpegM8dBTZFVEp3Y0X6YemhRaD2D1KRDwIUru4yI3r96.jpeg0Jq55fgO9ZokTmK7Luis4YO4dMtp6asHAlUT22cB.jpegIt2rfqSmEO2yHPcFhLZ0UvOWv53LczAhFMzCv6uA.jpegHEVc0podWoKFQcbdUass5eId7VGxxridC4Ja3qtp.jpegLtq9O1aULXyIpTl1wOTruVPcl836ApTUIhOhNCXF.jpeg

خودم را به هتل رساندم و اتاق را تحویل دادیم و با تاکسی تا ساعت 2 در جزیره کشتیم وبرایمان از پیشینه خیلی از جایگاه ها گفت اما چیزی که برایم دیدنی بود و فقط تعریفش را شنیدم هتل ترنج بود که 15000 تومان ورودی می گرفتند تا از امکانات داخل هتل دیدن کنیم  هتلی که مناسب برای عکس گرفتن ودیدنی با کف شیشه ای روی آب که باز به دلیل ساعت پرواز موفق به دیدار از این اثر هنری هم نشدیم و چیزهای دیگری هم بود که ندیدیم و نشد مثل موتور سواری که بعد از ظهر ها پیست کارتینگ و... کار می افتاد و به نظرم نا عادلانه بود چون واقعا وقتی هم نمی برد و فقط زمان مناسب وجود نداشت یا اینکه ماشین های لوکسی که برای مدت 24 ساعت کرایه می کردند خالی از لطف نبود که البته همه  بسیار بسیار گران اجاره میشد و به نظرم 24 ساعت هم برای تجربه یک ماشین لوکس زیاد بود..

عاقبت به فرودگاه رسیدیم فرودگاه به شدت شلوغ بود  و هنگام پرواز بر  فرازآسمان کیش هتل ها در آن سرزمین بکر دیده می شدند و هتل ترنج که از بالا چه زیبا چشم نوازی میکرد. با خودم گفتم کیش جزیره ای است که هر سال باید آن را شناخت بازهم می آیم.

نویسنده : ترانه سپه پور

تمامی مطالب عنوان شده در سفرنامه ها نظر و برداشت شخصی نویسنده است و وب‌ سایت لست سکند مسئولیتی در قبال صحت اطلاعات سفرنامه ها بر عهده نمی‌گیرد.