هفت خان سفر به سنگاپور:
سلام به همه خوانندگان عزیز و همراهان سایت لست سکند
سفرنامه زیر ماجرای سفر و پیش از سفر ما به سنگاپور در اسفند 1396 است. تلاش کرده ام که با شرح خوشی ها و در عین حال مشکلات این سفر، کمک حالی باشم برای کسانی که قصد سفر به سنگاپور را دارند.
دوصفحه اول مشروح مسائل پیش از سفر است که به کسانی که قصد سفر به سنگاپور را دارند توصیه میکنم حتما مطالعه کنند تا گرفتار وضعیتی مشابه ما نشوند. پیشاپیش از طولانی بودن این قسمت پوزش میخواهم.
پیش از سفر:
درواقع ما قصد سفر به سنگاپور را نداشتیم و هدفمان دیدن کشور "کامبوج" بود ولی پرواز مستقیمی از ایران به کامبوج نیست بنابراین بهتر بود که به مالزی برویم. ما در شیراز اقامت داریم و در تاریخ مورد نظر ما تنها پرواز موجود یک هواپیمای قطری بود که از شیراز به کوالالامپور میرفت و از سنگاپور به شیراز بازمیگشت و ما باید در فاصله این دو پرواز، ازمالزی به کشور کامبوج میرفتیم و از کامبوج به سنگاپور باز میگشتیم. بلیط را با قیمت دومیلیون و چهارصد هزار تومان خریدیم که به نظرما به صرفه تر ازسفر به تهران و گرفتن پرواز دوسره تهران به کوالالامپور بود ولی بعدا با مشکلاتی که آژانس ایجاد کرد، چندان هم به صرفه نشد.
همه مراحل سفرمان به مالزی وکامبوج به خوبی وبدون مشکل و با سرعت ظرف سه روز انجام شد اما سنگاپور دردسرساز شد. تصمیم ما این بود که درفرودگاه چانگی سنگاپوربین دو ترمینال ترانزیت کنیم و وارد شهر نشویم و بازدید از شهر سنگاپور را به سفری دیگر موکول کنیم. ولی مسائلی که در ادامه شرح میدهم باعث شد بالاجبار سعادت دیدار این شهر را هم پیدا کنیم.
خان اول:
درسایت فرودگاه چانگی سنگاپور نوشته شده که همه ملیتها برای ترانزیت فرودگاهی چانگی نیاز به ویزا ندارند به شرط نداشتن بار. اگر بار داشته باشید باید خطوط هواپیمایی که با آنها پروازمیکنید، با همدیگر قرارداد انتقال بار داشته باشند. درهنگام گرفتن کارت پرواز به کانترپروازکه اعلام کنید، چمدانهایتان به هواپیمای بعدی منتقل میشود. مشکل اول ما این بود که هیچ کدام از ایرلاینهایی که ازکامبوج به سنگاپور می آمدند، با هواپیمایی قطری قرارداد انتقال بارنداشتند. دربعضی فرودگاهها یک شرکت حمل ونقل وجود دارد که با دریافت هزینه، بین ترمینالهای مختلف بارمسافران را جابجا میکند تا نیازی به خروج مسافرازسالن ترانزیت و عبورازمرز و گرفتن ویزا نباشد. ما نتوانستیم اطلاعات کاملی درسایت فرودگاه درباره این خدمات ومیزان هزینه آن پیدا کنیم. متاسفانه به هرآژانسی هم زنگ میزدیم حتی آژانسهای بسیارمعروفی که ادعای تخصص سنگاپور را داشتند، هیچ کدام نتوانستند کمک کند وهمه بی اطلاع بودند که آیا چنین خدماتی در ترمینالهای فرودگاه چانگی ارائه میشود واگر هست هزینه آن چقدر است و چطور میتوان به آن دست یافت. در نقشه فرودگاه هم چیزی مشخص نشده بود. البته بالاخره از راهنمای سایت فرودگاه چانگی که بصورت آنلاین به سوالات پاسخ میدهد، سوالمان را پرسیدیم که جواب دادند خودتان باید بارتان را منتقل کنید وبه ویزا نیاز دارید.
لینک محل ارسال سوالات:
www.changiairport.com/en/faq.html
البته در قسمت دیگری از سایت چیزهای ضد و نقیض دیگری هم نوشته بود ولی با توجه به اخباری که شنیدیم مبنی بر سختگیری سنگاپوربه ایرانیان، تصمیم گرفتیم ریسک نکنیم و برای ویزای سنگاپورهم اقدام کنیم.
خان دوم:
تحویل ویزای سنگاپوربه علت عدم حضور سفارت این کشور در ایران، پانزده الی بیست روز بطول می انجامد. چون ویزاها از سنگاپور صادر و به ایران پست میشوند. آژانس ما اعلام کرد برای دریافت ویزای تنها وبدون هتل واقامت، 100 دلارآمریکا به ازای هرنفر اخذ مینماید. با آژانسهای دیگری هم تماس گرفتیم. همه نرخ 95 تا 110 دلار را برای ویزای تک ارائه دادند.
هزینه اصلی صدور ویزا به ازای هر نفر 30 دلار سنگاپور است و هزینه پست هم 60 دلار. ویزاها بصورت گروهی پست میشوند و هزینه پست سرشکن میشود ولی آژانسها از هر نفر جداگانه هزینه پست را دریافت میکنند. بالاجبار قبول کردیم وفرم ویزای سنگاپوررا پرکردیم و به آژانس دادیم ورفتیم به خان بعدی.
عکس1 (ازاینترنت) فرم تقاضای ویزا
خان سوم:
بعد از یکهفته آژانس با ما تماس گرفت واعلام کرد که ویزاها را با دو شب اقامت هتل اخذ کرده و ما باید علاوه بر صد دلار قبلی، هر نفر مبلغ صد دلار دیگر هم برای دوشب هتل بپردازیم. وقتی اعتراض کردیم که قرارما این نبوده وما فقط ویزا میخواستیم و نباید بدون اطلاع ما هتل میگرفتند، کلا تمام قول های پیشین خود را منکر شدند و گفتند اصلا ویزای بدون هتل درسنگاپور صادر نمیشود. درحالیکه قبلا به ما اطمینان داده بودند که ویزای بدون هتل امکان پذیر است.
خواستیم هتل را کنسل کنند، گفتند هتل هم غیرقابل کنسلی است ودرصورتیکه هتل را نپذیرید و هزینه آنرا پرداخت نکنید، ویزای صادرشده را پس میدهیم تا سابقه تان در سنگاپور خراب شود و اصلا نتوانید از آژانس دیگری هم برای ویزا اقدام کنید!!!!
به آژانس گفتیم که خر ما ازکره گی دم نداشت و ازسفر منصرف شدیم ولی قبول نکردند و گفتند هم پرواز قطری چارتر است وهم ویزای شما صادرشده و باید کل خسارت را بپردازید.
ببینید اوج بی قانونی وسوء استفاده آژانسها ازموقعیت را...
ده روز بیشترتا پرواز باقی نمانده بود و هیچ آژانسی دیگری برای ما نمی توانست ویزا بگیرد. اگر قبول نمیکردیم هم ویزای سنگاپور از دست میرفت هم خسارت کنسلی پرواز قطر و پرواز کامبوج و ویزای کامبوج و... یعنی حدود 4-5 میلیون تومان ازدست میدادیم و سفر هم نرفته بودیم. در این دام گیر افتاده بودیم و چاره ای نداشتیم، قبول کردیم هزینه هتل را هم بپردازیم .
(بعدا با تماسی که با هواپیمایی قطر داشتیم اعلام کردند اصلا این ایرلاین با هیچ کجا قرارداد چارتری ندارد و بلیطها تا چند روز قبل ازحرکت بنام افراد صادر نمیشوند و آژانس میتوانسته با هزینه کمی آنها را کنسل کند. ضمنا با مقایسه درسایت هتل متوجه شدیم آژانس همان اتاق کوچک هتل سه ستاره سنگاپور را هم که بدون اطلاع ما گرفته، با قیمتی دو برابر نرخ واقعی به ما تحمیل کرده است. همچنین طبق سایت هتل، تا یک هفته پیش از ورود اتاقها قابلیت کنسلی داشتند و آژانس به دروغ گفته بود که غیرقابل کنسلی است.
بهرحال مجبورشدیم طول سفرمان به کامبوج را کم کنیم و بلیط کامبوج به سنگاپور را که قبلا خریده بودیم، تعویض کنیم ( هر نفر400 هزارتومان هم اینجا هزینه بلیط را متضرر شدیم).
خان چهارم:
پس ازاینکه هزینه هتل را پرداخت کردیم وبه نظر خودمان کار تمام شده بود، ناگهان آژانس اعلام کرد که اصل ویزای سنگاپور را در ایران به ما تحویل نمیدهند و در فرودگاه سنگاپوربه دست ما میرسانند و فقط اسکن ویزا را در ایران به ما میدهند. می گفتند آن 100 دلار قبلی صرفا برای صدور ویزا بوده و نه تحویل آنها درایران و اگراصل ویزا را میخواهید، باید هرنفر صد دلاردیگر بپردازید تا ویزاها ازسنگاپور برایتان پست شود !!! نه درمتن قرارداد آژانس ونه در صحبتهایی که با ایشان تاکنون داشتیم هیچ ذکری از این مساله اصل یا کپی ویزا نشده بود. ولی آژانس گفت روال کار همه آژانس ها همین است و هیچ وقت اصل ویزای سنگاپور را به مسافر ایرانی نمیدهند. با چند آژانس دیگر تماس گرفتیم آنها راهنمایی کردند که کار این آژانس غیرقانونی است و با 100 دلاری که شما پرداخت کرده اید، باید اصل ویزا را در ایران به شما بدهند. ما هم که دیگر کارد به استخوانمان رسیده بود و این همه بی قانونی و دورویی و کلک را نمیتوانستیم تحمل کنیم، تصمیم گرفتیم بی خیال سفر بشویم و 7 میلیون تومان ضرر کنیم ولی از این دغل بازی آژانس نگذریم. بنابراین رسما اعلام کردیم که میخواهیم سفررا کنسل و از آژانس شکایت کنیم. تمام اسناد و مدارکی را هم که مبنی بر تعهدات آژانس و هزینه های واریز شده بود آماده کردیم که ببریم برای شکایت. مدیر آژانس اول حمله رو به جلو کرد ودعوا وتهدید وعصبانیت و... ولی بعدا که فهمید تصمیم ما برای شکایت جدی است و دیگر کوتاه نمی آییم و ضمنا هیچ مرجع قانونی هم کار ایشان را تایید نمیکند و طبق قرارداد موظف است اصل ویزا را تامین کند، روز بعد در یک چرخش و نرمش ناگهانی تماس گرفت واعلام کرد بدون پرداخت هزینه اضافه اصل ویزا را دراختیار ما قرارمی دهد.
عکس2 (ازاینترنت) ویزای سنگاپور
البته ایشان تا لحظه آخرهم اصرار داشتند نیازی به اصل ویزا نیست و اسکن/کپی ویزای سنگاپوردرهمه جا معتبر است وآژانس فقط بخاطر مشتری مداری است که اصل ویزا را به ما تحویل میدهد و از این قصه ها...
درطول سفر مشخص شد اگر به حرف ایشان اطمینان کرده بودیم وبه اسکن ویزا اکتفا میکردیم، کل سفرمان برباد میرفت.
خان پنجم:
طبق قرارداد، آژانس بیمه مسافرتی برای ما تهیه کرد اما چون سقف تعهدات آن کم بود، آنرا نپذیرفتیم و برای احتیاط بیمه سفر طلایی سامان را جداگانه به مبلغ 75 هزارتومان خریداری کردیم که بعدا مشخص شد که چه کار خوبی کردیم چون یکی از توصیه ها به هنگام ورود به فرودگاه سنگاپور، داشتن بیمه سفر با سقف 30 هزار یورو بود که خیلی بیشتر از بیمه آژانس بود و اگر به آن بیمه اولیه بسنده کرده بودیم، ممکن بود در ورود به سنگاپور بهانه بدست مامورین دهد و مانع ورودمان شوند. البته قانونا بیمه سفر به هنگام ورود به سنگاپور الزامی نیست ولی بعدا در ورود به سنگاپور همه مدارک ما را چک کردند حتی بیمه سفر.
لینک خرید آنلاین بیمه مسافرتی سامان:
www.samandirect.ir
خان ششم:
در سفرنامه کامبوج که درهمین سایت منتشرشده، توضیح دادم که با وجود داشتن ویزای کامبوج، هنگام عبور از باجه مهاجرت در فرودگاه، وقتی پاسپورت ایرانی ما را دیدند، افسر ارشد را صدا کردند و تمام مدارک ما توسط ایشان بررسی و دوباره اسکن شد. پاسپورت، ویزای کامبوج، بیمه سفر، ووچر هتلها، بلیط خروج از کامبوج و... وقتی دیدند بلیط خروج ما به سنگاپور است، اصل ویزای آنجا را خواستند. خصوصا ویزای سنگاپور را با دستگاه خاصی چک کردند. اینجا بود که اگر اصل ویزای سنگاپور را با خودمان نداشتیم، اجازه ورود به کامبوج را هم به ما نمیدادند. افسر فرمانده توضیح داد که این حساسیتها برای کشورهایی مثل ایران، عراق، سوریه، یمن ، افغانستان و امثالهم است که مردم بخاطر جنگ یا شرایط نامناسب از کشور فرار میکنند وازطریق کشورهایی مثل کامبوج برای پناهندگی و سفر غیرقانونی به استرالیا استفاده میکنند.
خان هفتم:
بعد از یکهفته گردش در کشورکامبوج، درفرودگاه کامبوج که میخواستیم سوارهواپیما شویم وبه سمت سنگاپور برویم، هنگام گرفتن کارت پرواز، دوباره از ما اصل ویزای سنگاپور را خواستند. این جا هم اگر اصل ویزای سنگاپور را نداشتیم برایمان دردسر میشد و اجازه سوارشدن به هواپیما را نمیدادند. هواپیمایی که ما را به سنگاپور میبرد، ایرلاین کامبوجی بنام JC airline بود.
بعد از دوساعت پروازازکامبوج به فرودگاه سنگاپوررسیدیم.
عکس3 منظره شهر سنگاپور از داخل هواپیما
سالن ورودی فرودگاه چانگی خیلی شیک و تمیز و مدرن بود. با دکوراسیون فوق العاده زیبا و طراحی هنری مدرن و مجسمه های رنگی و بامزه.
ولی بازهمان مشکلات فرودگاهی برای ایرانی ها وجود داشت و باعث شد نتوانیم حظ کافی از آن همه زیبایی ببریم.
غول مرحله آخر:
افسر بررسی کننده مدارک در فرودگاه چانگی با وجودیکه همه مدارک ما را دید و اسکن کرد، اجازه ورود نداد و گفت بروید بشینید تا افسر ارشد بیاید. دوباره ما را از صف بیرون آوردند و بردند توی یه سالن انتظار دیگر. رفتارشان محترمانه بود اما حس بدی داشتیم. همه کسانی که در سالن فرودگاه بودند ما را نگاه میکردند، انگار که فراری یا مسافر قاچاق باشیم. نیم ساعتی درانتظار افسر بودیم.
بعد یک خانمی آمد سراغ ما و کلی سوال پرسید. کی هستید وشغلتان چیست و چرا رفته بودید کامبوج و چرا از مالزی برنگشتید به کشورتان و هدفتان از آمدن به سنگاپور چیست. ما هم با آرامش جواب دادیم که قصدمان فقط گردش است ولی در دل به آژانسی که ما را مجبور به اقامت در سنگاپور کرده بود ناسزا میگفتیم. شماره تلفن و ایمیل و آدرس هتل و بلیط برگشت و ویزا و بیمه سفر... را گرفت و برد و دوباره بررسی کردند. حالا ببینید این وسط اگر بیمه کمتری داشتیم یا اصل ویزا همراهمان نبود و به افسر میگفتیم منتظر باشید تا کارگزار برایمان ویزا را بیاورد، چه دردسری بود و چقدر به معطلی هایمان اضافه میشد.
بعد از نیم ساعت دیگر ما را صدا کردند و توسط افسر دیگری، دوباره مدارک اسکن شد و دوباره اثرانگشت و عکس گرفتند و پاسپورت و ویزا را پس دادند و مهر ورود به سنگاپور را زدند.
با دوساعت معطلی وارد سالن خروج شدیم وچمدانها را تحویل گرفتیم. خوشبختانه راننده ای که برای ترانسفرمان به هتل فرستاده بودند درسالن منتظرمان مانده بود و گرنه وقت مان بیشتر تلف میشد.
بین راه تا به هتل برسیم، ازطرف کارگزار تماس گرفتند و تلفنی تورهای گشت شهری مجانی و هزینه تورهای انتخابی را اعلام کردند ولی ما برنامه ریزی دیگری برای این سه روزداشتیم بنابراین فقط ترانسفر برگشت را خواستیم. همچنین راجع به ایستگاه مترو و سیم کارت و صرافی و ... راهنمایی کردند.
برخلاف تمام قولهای آژانس ایرانی مبنی براتاق بزرگ و مناسب، اتاقی که هتل به ما داده بود ته راهرو بود و خیلی کوچک و نقلی بطوریکه ما و سه تا چمدان به زور در آن جا شدیم. انگار انباری بود که به اتاق تبدیل شده باشد. تختها آنقدر به هم چسبیده بودند که بین آنها جایی برای اینکه همسفر ما سجاده نمازش را پهن کند، نبود و ایشان مجبور بود روی تخت نماز بخواند. ازهتل خواستیم که اتاق بزرگتری بدهد که گفتند آژانس شما فقط برای اتاقهای کوچک با ما قرارداد دارد وبقیه اتاقها هم پراست. قیمت اتاق ما هم خیلی کمتر از پولی بود که آژانس ازما گرفته بود. این اتاق غیر از کوچک بودن مشکلات دیگری هم داشت. هیچ کمدی برای آویزان کردن لباسها نداشت. توالتش نه شیلنگ آب داشت ونه سطل زباله. وقتی هم سطل خواستیم، پاسخ دادند همان یک سطل توی اتاق را ببرید بگذارید توی حمام!!! صندوق امانات هم توی اتاق نبود و با وجودیکه چند بار خواستیم، نیاوردند.
بالاخره بعد از نیم روز اعصاب خردی و سر وکله زدن با پلیس فرودگاه و مسئول هتل، به این نتیجه رسیدیم که بیشتر از این فکر و وقت خود را صرف این مسائل نکنیم و از وقت باقیمانده مان برای گردش وتفریح استفاده کنیم.
شروع سنگاپور گردی:
حدود ساعت4 عصر هتل را ترک کردیم وبه صرافی رفتیم ودلار آمریکا را به دلار سنگاپور تبدیل کردیم با نرخ 1.2 و یک سیم کارت خریدیم به قیمت 15 دلار سنگاپور که چند ساعت مکالمه داشت و 100 گیگ اینترنت. سیم کارت نیاز به فعال سازی داشت و با وجودیکه همه کارهایش را انجام دادیم تا صبح فردا فعال نشد. خیلی قسمتهای شهر هم آنتن نمیداد. فقط هم توی گوشی کار میکرد و در مودم های کوچک جیبی غیر فعال میشد. از سنگاپور با آن همه مدرنیته عجیب بود که اینترنتش اینقدر ضعیف باشد. بعد از تبدیل پول و خرید سیم کارت، با مترو به سمت "garden by the bay" یا همان درختان غول پیکر سنگاپور رفتیم. خرید بلیط مترو از دستگاه هم کار سختی نبود. هر دستگاه یک نفر راهنما داشت که نحوه خرید بلیط را آموزش میداد. البته آشنایی پایه با زبان انگلیسی لازم بود. اول از روی نقشه ایستگاه مقصد را انتخاب و بعد تعداد نفرات را مشخص میکردیم. سپس یکسره یا دو سره بودن بلیط را و درنهایت پول را به دستگاه میدادیم. درنهایت بلیطها چاپ میشد و اضافه پول به صورت سکه پس داده میشد. دستگاه فقط سکه و اسکناس دو و ده دلاری می پذیرفت و اسکناسهای دیگر را قبول نمیکرد. اسکناس تاخورده و چروک هم همینطور. بلیطها با وجود اینکه کاغذی بودند، قابلیت شارژ داشتند. البته فقط برای مترو کاربرد داشتند و برای اتوبوسها یک کارت دیگری استفاده میشد که در بعضی ایستگاههای اتوبوس آنرا میفروختند. چون تمام تردد ما با مترو بود آن کارت دیگر را نخریدیم. این هم عجیب بود که هنوز مثل بقیه شهرهای توریستی دنیا همه کارتهای وسایل نقلیه شان را یکی نکرده اند.
عکس 4 (ازاینترنت) نقشه مترو سنگاپور
ازخروجی ایستگاه مترو"bay front" تا محوطه گلخانه ها بنام "flower dome" و “”cloud forest” حدود بیست دقیقه پیاده روی دارد که غرق در زیبایی منظره ها میشوید و گذر زمان را نمیفهمید.
عکس 5 نمای کلی پارک
شاتل هایی هم بودند که با بلیط سه دلاری کل پارک را میچرخیدند. خود پارک ورودیه ندارد اما دو گلخانه با هم بلیطشان 28دلارسنگاپور است. ما از رسپشن هتل بلیط گلخانه ها را خریده بودیم که هم دو دلار کمتر از باجه مستقردر خود پارک بود وهم از ماندن در صف طولانی نجات یافتیم. دو ساعت طول کشید تا این دو را بازدید کردیم. هوای داخلشان سرد و مرطوب بود ویک دست لباس گرم نیاز بود. گلخانه ها خیلی شلوغ بودند و تجمع و سر و صدای جمعیت صفای آنها را کم کرده بود.
عکس6و7و8 و9 گلخانه ها
از گلخانه ها که خارج شدیم به سمت "ابردرختها" رفتیم. غروب شده بود ونور پردازی پارک فضا را بسیار زیبا کرده بود. تا ساعت 8 که رقص نور و موزیک آغاز شد همانجا نشستیم و از لطافت هوا و منظره لذت بردیم وعکس گرفتیم. رقص نور حدود 15 دقیقه طول کشید که بسیار زیبا و جذاب بود. ترکیب نورپردازی وموسیقی و چراغهای های شهر در پس زمینه و هوای معتدل شبانه حس آرامش عالی به ما منتقل کرد. آنقدرکه تصمیم گرفتیم برای رقص نورساعت 9 هم همانجا بمانیم. این قسمت که ابردرختها در آن هستند را sky park”" میگویند که بلیط ندارد ومجانی است. یک پل در آسمان دارد که بین درختها حرکت میکند وبلیط میخواهد. آخرین بلیط را ساعت 8 میفروختند و صف طولانی داشت که ما منصرف شدیم.
عکس1110,و12 درختهای غول پیکر
در همان زمانی که آنجا بودیم جشنواره نور وموسیقی هم در سنگاپور در حال اجرا بود و تعدادی از سلبریتی ها و خواننده های آسیای شرقی در این پارک کنسرت عمومی داشتند. پارک هم پر بود از هوادارانشان که با لباسهای رنگارنگ و پلاکارد و بنر به دیدارشان آمده بودند. ما هم رفتیم نیم ساعتی در کنسرتی که همان موقع در محوطه پارک در حال اجرا بود، شرکت کردیم وبا بقیه طرفداران خانم خواننده همراه شدیم و کیفش را کردیم. بعد از محوطه خارج شدیم وبه سمت هتل "marina bay sands" رفتیم که دو نمایش از داخل پارک قابل مشاهده بود و با معماری زیبا و نورپردازی درخشانش توجه همه را جلب کرده بود،. این هتل لوکس پنج ستاره در سال 2011 افتتاح شده وبیش از 2500 اتاق دارد. بخاطر استخر روبازی که روی بامش درارتفاع 190 متری هست ونامش استخربی نهایت هست، بسیار معروف شده . معماری سه پایه اش هم در دنیا منحصر به فرد است. یک مرکز خرید بزرگ چند طبقه درطبقات زیرین این هتل قراردارد.
عکس 13 هتل مارینا بی سندز
یکساعتی در محوطه مرکزخرید گشت زدیم و با آخرین مترو به هتل برگشتیم. صف مترو در این ایستگاه بسیار شلوغ بود و خرید بلیط کلی طول کشید.
صبح فردا بعدازخوردن صبحانه مختصرهتل که سلف سرویس هم نبود وسفارشی بود، با مترو به سمت پل مواج هندرسون و پارک فابر رفتیم.درایستگاه مترو telok" Blangah" پیاده شدیم وتا رسیدن به پل ده دقیقه قدم زدیم." Handerson bridge" شبیه پل طبیعت تهران است که ازروی یک بزرگراه گذر میکند و دوپارک بزرگ سنگاپور را به هم وصل میکند. مردم سنگاپوربرای ورزش صبحگاهی وپیک نیک به این پارک ها می آیند. ما در روز رفتیم ولی نورپردازی شبانه اش هم حتما خالی ازلطف نیست. حوالی ساعت 10 صبح به آنجارسیدیم وکمی در روی پل نشستیم و عکس گرفتیم و از مناظر لذت بردیم.
عکس15و14 پل هندرسون
بعد مسیر "faber park " را ازروی نقشه دنبال کردیم تا به تله کابینی که به جزیره سنتوسا میرفت برسیم. قیمت تله کابین دوسره به جزیره 33 دلار سنگاپور بود. درکافه خوش منظره کنار تله کابین نفسی تازه کردیم و زنگ خوشبختی( bell of happiness ) را هم نواختیم وآنقدر مناظر و لطافت هوا دلمان را برد که همانجا تصمیم گرفتیم بجای استفاده از تله کابین، پیاده تا انتهای پارک برویم وبه روش دیگری خود را به جزیره برسانیم.
عکس16 زنگهای عشق
عکس17 زنگ خوشبختی
عکس18 نمای کلی کافه
عکس19 تله کابین سنتوسا
عکس20 پارک فابر
درپارک تابلوها را به سمت مترو "harbor front" دنبال کردیم و بعد از نیم ساعت پیاده روی به آنجا رسیدیم. یک مرکز خرید کنارمترو قرار داشت که مونوریل "Sentosa express" ازآنجا حرکت میکرد. 4 دلارسنگاپور بلیط دوسره خریدیم و به جزیره رفتیم. در واقع در این پیاده روی نیم ساعته هم کلی منظره زیبا دیدیم هم 29 دلار صرفه جویی کردیم.
عکس21 (ازاینترنت) سنتوسا اکسپرس
ایستگاه اول مونوریل "یونیورسال استودیو" است. "یونیورسال استودیو" جاذبه مهم جزیره سنتوسا است. هفت منطقه دارد که در آنجا لوکیشن های کارتونهای معروف را بازسازی کرده اند مثل شرک و پارک ژوراسیک و مینیون ها و ماداگاسکار و...سرگرمی خوبی برای همه خصوصا کودکان است و محوطه بزرگی دارد با رستوران و شهربازی که بازدید از آن یکروز کامل وقت میبرد. قیمت بلیط یکروزه 76 دلار سنگاپور است وساعت 6 عصرهم تعطیل میشود. ما ظهر رسیدیم و فرصتی برای گشت وگذار حسابی در آن را نداشتیم و موکول کردیم به سفر بعدی.
عکس22 (ازاینترنت) نماد یونیورسال استودیو
درایستگاه آخر قطار که پارک ساحلی است پیاده شدیم. وقت نهاربود و ما هم گرسنه. ازبین چندین رستورانی که در محوطه بودند یکی را انتخاب کردیم وناهارخوردیم. قیمت غذاها در این رستوران ها حداکثر15 دلارسنگاپوربود. غذای حلال هم داشتند. بعد قدم زنان به سمت ساحل و پل معلق و خانه های چوبی رفتیم. تاحدود ساعت 6 عصر در ساحل نشستیم واز آب و آفتاب وماسه لذت بردیم.
به نظر من این جزیره ارزش دو روز گشت و گذار را دارد و تور یکروزه کافی نیست.
عکس23 و24 ساحل جنوبی جزیره سنتوسا
بعد پیاده به سمت ساحل شمالی جزیره رفتیم. البته با مونوریل هم میشد این مسیرراطی کرد ولی صف طولانی بود وترجیح دادیم پیاده برویم و از منظره های مسیر هم لذت ببریم. حدود نیم ساعت از ساحل جنوبی تا شمالی جزیره فاصله هست. دربین راه ازکنار مجسمه "مرلیون" که نماد کشورسنگاپورهست، رد شدیم. مجسمه مرلیون در چند نقطه سنگاپوروجود دارد ولی اینکه درجزیره سنتوساست 37 مترارتفاع دارد واز همه بزرگتر است. مرلیون یک حیوان افسانه ای است که سر شیر وبدن ماهی دارد.
عکس25 (ازاینترنت) مرلیون جزیره سنتوسا
از جلو یونیورسال استودیو و برکه رویاها هم رد شدیم.
عکس26 برکه رویاها
در این میدان ومحوطه هم تعدادی رستوران و فروشگاه و سرویس بهداشتی وجود داشت.
در ساحل شمالی ساعت 8 عصرنمایش رقص جرثقیلها اجرا میشود. نمایش"crane dance" مجانی است و همه روی پله های رو به دریا مینشینند و آنرا تماشا میکنند. نمایش که با رقص فواره و نورپردازی همراه است داستان دو پرنده عاشق را روایت میکند که دو جرثقیل عظیم نقش پرنده ها را در آن بازی میکنند. اجرای نمایش 20 دقیقه طول میکشد. همزمان در قسمت دیگرجزیره هم یک رقص فواره های دیگری اجرا میشود بنام wings of time که بلیط 20 دلاری دارد. ترکیب رقص نور و موسیقی و حرکت جرثقیلها بسیار خاص و جالب بود.
عکس27 (ازاینترنت) رقص جرثقیلها
پس از آن از طریق پل پیاده روی که جزیره را به شهر متصل میکند به مترو"harbor front" برگشتیم. چون بلیطمان دوسره بود میتوانستیم بامونوریل هم ازجزیره خارج شویم ولی بخاطرصف طولانی همان پیاده روی را انتخاب کردیم. به علت فراوانی فضای سبز و نورپردازی زیبا و امنیت، سنگاپور بسیار مناسب قدم زدن وپیاده روی است. باورش سخت است که تا 50 سال پیش سنگاپور محل زندگی اشرار و خلافکاران جنوب آسیا بوده است.
با مترو به منطقه "clarke quay" رفتیم که خیابانی است پرازکافه ورستوران در امتداد رودخانه. فضای پرهیجان وبانشاطی داشت. دراکثر رستورانها موسیقی زنده درحال اجرا بود. شام خوردیم و با آخرین مترو به هتل برگشتیم.
عکس28 (ازاینترنت) کلارک کوآی
روزسوم سنگاپور را به گشت وگذار در محله چینی ها وهندی ها و بازدید از معبد چینی " buddha tooth relic" و دو معبد هندو در همان حوالی گذراندیم. درهردو معبد هم مراسم مذهبی درحال جریان بود. دریکی ازرستورانهای محله هندی ها هم ناهار خوردیم و ساعت4 به هتل برگشتیم.
عکس29 معبد دندان بودا
عکس30 معبد هندو
عکس31 مسجد عبدل
بعد از دیدار از این محله ها به این نتیجه رسیدیم که چون در سفرهای پیشین به شرق آسیا معبد هندی و بودایی زیاد دیده بودیم، بهتر بود به باغ چینی ها یا باغ گیاهشناسی سنگاپور میرفتیم چون این دیدنی ها برای ما ایرانی ها که کمبود فضای سبز شهری داریم جذاب تر از محله های شلوغ و بی نظم هندی و چینی است.
عکس33 (ازاینترنت) باغ چینی
عکس34 (ازاینترنت) باغ بوتانیک
ساعت 5 بعدازظهر ماشین انتقالمان به فرودگاه رسید. درفرودگاه چانگی از فرصت استفاده کردیم که باغ پروانه هایش را در ترمینال 4 ببینیم که یک سالن گلخانه کوچک بود با تعدادی گل و درخت و بدون هیچ پروانه ای. توی ذوقمان خورد و برگشتیم به همان “free shop” های متعدد و جذاب.
ترمینال خروجی چانگی به اندازه ترمینال ورودی طراحی هنری نداشت. هر چقدر ترمینال ورودی سرویسهای بهداشتی تمیز و زیبا و مدرنی داشت، توالتهای این ترمینال کثیف و بهم ریخته و بدون رسیدگی بودند.
با کمی تاخیر هواپیما پرواز کرد. 16 ساعت بعد با ترانزیت از دوحه، درایران بودیم وکنارخانواده. وسفر ما به خوبی وخوشی به پایان رسید.
از اینکه این سفرنامه را مطالعه کردید متشکرم وامیدوارم این نوشته کمک کند که مسافرین با اطلاعات بیشتر و آسودگی به این کشور سفر کنند.
پایان