سلام خدمت دوستان لست سکندی و علاقه مندان به سفر. این اولین تجربه سفرنامه نویسی من هست و نسبت به بقیه سفرنامه هایی که توی سایت هست شاید پختگی کمتری داشته باشد. ما برای سفر عید از دی ماه شروع به برنامه ریزی کردیم و تصمیم گرفتیم مقصد خارجی رو انتخاب کنیم.با توجه به اینکه 6 نفر بودیم و هزینه سفر هم برامون مهم بود و در عید هم قیمت تورهای داخلی و خارجی 2 برابر میشه، تصمیم گرفتیم مقصدی رو انتخاب کنیم تا بتونیم زمینی سفر کنیم.ارمنستان کشوری بود که در نهایت با رای اکثریت انتخاب شد.
برای سفر زمینی به ارمنستان شما 3 راه دارید:
گزینه اول با ماشین شخصی تا شهر ایروان سفر کنید که به خاطر کاپوتاژ و هماهنگی های مرزی هزینه زیاد و معطلی بیش از حدی دارد.
گزینه دوم استفاده از ماشین شخصی تا مرز نوردوز و بعد کرایه اتومبیل از مرز تا ایروان است.
گزینه سوم خرید بلیت اتوبوس از ترمینال غرب و حرکت مستقیم به سمت ایروان است.
در ابتدا ما گزینه دوم رو انتخاب کردیم اما بعد به خاطر عدم اطمنیان از امنیت ماشن های کرایه در مرز ارمنستان از این تصمیم منصرف شدیم و خرید بلیت اتوبوس رو انتخاب کردیم.
سپس نوبت رسید به انتخاب محل اسکان. برای کمتر کردن هزینه ها هدف ما اجاره منزل بود و برای این کار سایت booking بهترین و مطمئن ترین گزینه بود. از طرفی چون در ایروان دوستی داشتیم که میتوانست قبل از اجاره منزل آن را از نزدیک ببیند و بعد از تایید ما اجاره کند.
خانه ای که ما اجاره کردیم در مرکز شهر و نزدیک به میدان جمهوری بود که یکی از بهترین مناطق ایروان محسوب میشد.ما برای اجاره این منزل به مدت 5 شب مبلغ 600 دلار (به نرخ 4600 تومان) پرداخت کردیم. خانه 3 خوابه بسیار بزرگ، تمیز و لوکسی بود که بسیار برای ما ایده آل بود.
ارمنستان کشوری کوچیک و کوهستانی با جاده های پر پیچ و خم و مردمانی نه چندان خون گرم بود.البته که قضاوت کردن درباره چندین میلیون آدم تنها با برخورد به چند نفر کار درستی نیست اما در سفر همیشه برخوردهای اولیه با مردم میتواند چشم انداز نسبتا قوی از مردم، فرهنگ و عادات ملت یک کشور به شما انتقال دهد.
روز اول...سوم فروردین
برای حرکت ساعت 11:30 به ترمینال غرب تهران رفتیم و اتوبوس ساعت 12 حرکت کرد. مسیر از سمت زنجان به سمت تبریز ادامه پیدا میکرد و بعد از رسیدن به جلفا به نقطه مرزی نوردوز میرفت.مسیر داخل ایران اتوبان و خیلی خوب بود اما از جلفا تا نوردوز جاده پر پیچ و خم و خیلی تاریکی بود.در مرز ایران بدون هیچ مشکلی کارهای خروج انجام شد و عوارض خروج از کشور هم همان جا که 25.000 تومان بود پرداخت شد.در ضمن در صرافی که در ساختمان مرزبانی بود هم دلار و هم درام فروخته میشد.
بعد از گذر از مرز ایران باید وارد نقطه صفر مرزی می شدیم و از پلی که روی رود ارس بود مسیر 10 دقیقه ای را پیاده طی می کردیم تا به ساختمان مرزبانی ارمنستان میرسیدیم. با اولین نگاه به ساختمان کاملا حس یک کشور کمونیستی بهتون دست میدهد. ساختمان سنگی قدیمی با لوستر های کم نور خاک گرفته که کارمند هایشان به جز کلمه "برو" کلمه فارسی دیگه ای بلد نبودند.کارهای ورود هم به راحتی انجام شد و ما بعد از یک ساعت معطلی برای رسیدن اتوبوسمان به مسیرمان ادامه دادیم. جاده ای چندین برابر بدتر و خطرناک تر از جاده چالوس که وقتی با سطح آسفالت خیلی بد و پر از چاله هم همراه شد، چیزی جز حالت تهوع نداشت.پیچ های خیلی شدیدی که هیچ گاردریلی برای اطمینان خاطرتون وجود نداشت و همانجاست که دلتان برای اتوبان و جاده های عریض ایران تنگ می شود.
روز دوم...چهارم فروردین
ساعت 9 صبح برای صبحانه نگه داشتیم و یک ساعت منتظر موندیم.یک رستوران بین راهی ارمنی که دست و پا شکسته فارسی و ترکی بلد بودن.بعد از صرف صبحانه و طی کردن مسیر 5 ساعته (ساعت 2 بعد از ظهر) وارد ایروان شدیم.برخلاف شنیده های ما و اعلام گوگل مپ که مسیر سفر ما از تهران تا ایروان را 16 ساعت اعلام کرده بود، اما به دلیل شلوغی مرز، سرعت خیلی کم راننده و توقف های پی در پی در جاده، ما نزدیک به 26 ساعت در راه بودیم.
ایروان نسبت به یک پایتخت شهر خیلی کوچکی است و وقتی نقشه رو نگاه می کنید می بینید که کاملا از مسیر های گردی تشکیل شده که وسط این دایره میدان جمهوری قرار گرفته و بقیه خیابان ها دایره وار اطراف این میدان به هم وصل شدند.
آب و هوای شهر ایروان برخلاف تصور ما خیلی گرم بود.آفتاب خیلی شدید بود و شب ها فقط کمی خنک می شد.
از نکات خیلی خوبه شهر ایروان این بود که مجبور نیستید برای حمل و نقل هزینه زیادی کنار بزارید.اگر محل اقامتتان مرکز شهر باشد به راحتی و در عرض چند دقیقه می توانید پیاده به جایی که میخواهید برسید.
بعد از تحویل منزل و کمی استراحت شب حدود ساعت 8 برای پیاده روی و صرف شام بیرون رفتیم.با اینکه شنبه شب و جزو روزهای تعطیل بود ولی خیابان ها خیلی خلوت و تقریبا مغازه ها بسته بود.
اول به سمت میدان جمهوری رفتیم که میدان خیلی بزرگی بود و ساختمان های مهمی اطرافش بود که یکی از آنها موزه باستان ارمنستان بود.
بعد از پیاده روی از سمت میدان جمهوری به خیابان نورترن رفتیم که خیلی خیابان لوکسی بود و تقریبا تمام برند های لوکس دنیا رو میتوانید آنجا پیدا کنید. کافه و رستوران های خیلی متنوعی هم آنجا بود، از سوشی بار گرفته تا رستوران های زنجیره ای مشهور دنیا.
ما بعد از گشتن در خیابان نورترن به رستوران زنجیره ای رفتیم که انواع برگر،پیتزا ، سالاد و نوشیدنی را می توانستیم انتخاب کنیم. البته فکر می کنم در هیچ کجای دنیا حتی در ایتالیا هم نمی توانیم پیتزاهایی به خوشمزگی پیتزای ایران پیدا کنیم.
هزینه های رستوران و فست فود در ایروان خیلی مناسب بود و می توان گفت از رستوران های در همان سطح در تهران هم ارزان تر است.
روز سوم...پنجم فروردین
بعد از صرف صبحانه در خانه، بیرون رفتیم و بعد از گذر از خیابان نورترن به انتهای این خیابان رسیدیم که پارک کوچکی بود و روبروی این پارک فست فود های kfc , pizza hut, burger king بود و ما برای ناهار به kfc رفتیم.
متاسفانه بزرگترین مشکلی که ممکن است در ارمنستان با آن مواجه شوید زبان این کشور است.تعداد خیلی کمی از افراد انگلیسی بلد اند و روی خیلی از تابلو ها اثری از زبان انگلیسی نمی بینید. منوی رستوران kfc هم در کمال تعجب کاملا ارمنی بود و کلمه ای انگلیسی نوشته نشده بود.با کلی سوال از یکی از گارسون ها که کمی انگلیسی بلد بود توانستیم سفارش دهیم.
بعد از ناهار، پیاده به سمت ساختمان اپرا رفتیم که فقط چند دقیقه ای با رستوران فاصله داشت.ساختمانی بزرگ با دو مجسمه زیبا در دو طرف آن و محوطه بزرگی که مردم اسکیت سواری و دوچرخه سواری می کردند و دور تا دور این محوطه هم پر بود از کافه ها و رستوران ها.
ورود به ساختمان اپرا فقط در زمان اجرای مراسم یا کنسرت امکان پذیر بود. در نتیجه ما بعد از دیدن نمای بیروی این ساختمان پیاده به سمت هزار پله (کاسکاد) حرکت کردیم.
از ویژگی های قابل توجه شهر ایروان مجسمه های فراوان این شهر بود، که در مسیر پله های کاسکاد هم نزدیک به 10 مجسمه به چشم می خورد.
بالا رفتن از پله ها به دو صورت بود.استفاده از پله های بیرونی و محوطه آزاد و یا رفتن به داخل ساختمان کناری و استفاده از پله برقی. بعد از اینکه به نقطه بالایی کاسکاد می رسید اولین و لذت بخش ترین چیزی که شما را جذب می کند چشم انداز شهر و دیده شدن کوه آرارات در هوای فوق العاده تمیز شهر است.
بعد از پله های کاسکاد در مسیر برگشت به خانه از پارک کوچکی عبور کردیم که تعداد زیادی از نقاشان تابلو های خودشان را برای فروش به آنجا آورده بودند.
در راه برگشت به یکی از کافه های اطراف ساختمان اپرا رفتیم و بستنی خوردیم که تقریبا هر بستنی 10.000 تومان شد و اگر عجله نکرده بودیم و به اطراف دقت می کردیم می توانستیم از دکه کناری بستنی به قیمت 3.000 تومان بخریم.
عصر برای خرید به سوپر مارکت نزدیک خانه رفتیم.میوه و سبزیجات در ارمنستان خیلی گران و بی کیفیت بود. ولی بقیه مواد غذایی مثل ماست و ماکارونی تقریبا هم قیمت ایران بود.
روز چهارم...6 فروردین
بعد از خوردن صبحانه به سمت میدان جمهوری رفتیم که سمت چپ پارکی بود و در آن بازارچه ای برپا بود که صنایع دستی و سوغات ارمنستان فروخته می شد. بیشترین چیزی که در صنایع دستی به چشم می خورد طرح انار بود. گویا انار نمادی از کشور ارمنستان است.من هم یک رو یخچالی با نماد آثار باستانی ارمنستان و یک جا جواهری کوچک طرح انار خریدم که با هم تقریبا شد 15.000 تومان.
بعد از آنجا سوار ماشین شدیم و به سمت دالما مال، که یکی از بزرگترین مراکز خرید ایروان است، رفتیم. اگر انتظار دارید که در ایروان هم مثل استانبول بتوانید خرید کنید و اجناس ارزان قیمت پیدا کنید، باید بگم که اشتباه می کنید.اما اگر معیار شما از خرید کردن فقط برندهای مطرح دنیاست، در ایروان تمام این برند ها را به راحتی میتوانید پیدا کنید اما با قیمتی مشابه قیمت ایران. پس به نظر من وقتتان رو صرف خرید نکنید.
ناهار رو در فود کورت پاساژ خوردیم و سریع خارج شدیم و بعد از اینکه یک ون هوندا کرایه کردیم به سمت بیرون شهر حرکت کردیم. در ارمنستان هم نرم افزار های کرایه اتومبیل وجود دارند که خیلی راحت هرجا باشید و هر ماشینی که بخواهید انتخاب می کنید و به مقصد مورد نظر می روید.
مقصد ما کلیسای گغارد بود که در 35 کیلومتری ایروان بود و یک ساعتی با ایروان فاصله داشت.جاده مثل همان راهی که از ایران وارد شدیم باریک و پر پیچ و خم بود. کلیسای گغارد، در سال 1215 میلادی در دل کوه ساخته شده.گغرد به نیزه خاصی گفته می شود که بعد از به صلیب کشیده شدن حضرت مسیح از آن برای اینکه مطمئن شوند ایشان فوت کرده استفاده کرده اند.به همین خاطر نزد مسیحیان بسیار مقدس است.
بعد از کلیسا در مسیر بازگشت به معبد گارنی رفتیم. این معبد در 27 کیلومتری شهر ایروان و در روستای گارنی واقع شده و زمان ساخت آن مربوط به 2300 سال پیش است. معماری این معبد به سبک یونانی است. مبلغ بلیت این معبد 2.500 درام یعنی تقریبا 27.000 تومن برای هر نفر بود.
حدودا ساعت 8 بود که رسیدیم خانه. تمام مسیر از جلوی پاساژ دالما تا کلیسای گغارد و معبد گارنی و بعد از آن تا جلوی درب خانه را با همان ون هوندا آمدیم که با تمام معطلی و مسیری که طی کردیم بعد از تقریبا 4 ساعت دربستی از ما مبلغ 15.000 درام دریافت کرد که به پول ما حدودا میشد 170.000 تومان.
روز پنجم...7 فروردین
صبح روز پنجم به خیابان گردی رفتیم و چند تا خیابان بالاتر از میدان جمهوری کلیسایی پیدا کردیم و از پدر پرسیدیم که میتوانیم داخل برویم؟ که بسیار هم استقبال کرد و گفت که ایرادی نداره.داخل کلیسا خیلی خنک بود و بوی خیلی مطبوع چوب در فضا پیچیده بود.
روبروی کلیسا آقایی با نی آهنگ" ساری گلین" رو اجرا می کرد که بعد از اینکه فهمید ما ایرانی هستیم با خوندن شعری ایرانی و گفتن اسم خیام و فردوسی به ما خوش آمد گفت.
منطقه ای که ما خانه گرفته بودیم، مرکز ایروان بود و جزو لوکس ترین و شلوغ ترین مناطق ایروان بود.به همین خاطر در خیابان پر بود از دکه های کوچک ساندویچی که ساندویچ دنر (کباب ترکی) یا کباب سرو می کردند و قیمت ها هم خیلی مناسب بود. بعد از اینکه ناهار را خوردیم، ماشین گرفتیم و به سمت موزه کارخانه آرارات رفتیم. کارخانه آرارات یکی از معروف ترین کارخانجات ساخت نوشیدنی در ارمنستان هست که به خاطر قدمت و شهرتش قسمتی رو به عنوان موزه اختصاص دادن و پیشینه موسس و نحوه ساخت نوشیدنی ها رو توضیح میدادند.
روز ششم...8 فروردین
روز ششم ترجیح دادیم غذاهای سنتی ارمنستان رو امتحان کنیم.بهترین جایی که به ما پیشنهاد شد رستوران ارمنی-قفقازی کاوکاسوس بود. این رستوران در شمالی ترین نقطه خیابان هانراپتوتیان بود که خیلی هم به خانه ما نزدیک بود. رستوران بزرگی بود که منوی خیلی مفصلی هم داشت و شامل 22 صفحه بود و تمام غذا ها را با جزییات و عکس و حتی به زبان فارسی هم نوشته بودند.غذا هایی که ما انتخاب کردیم کوفته ازمیر با برنج،کباب گوساله، بشقاب پنیر با انواع سوجوخ که نوع خاصی از ترکیب گوشت له شده و ادویه جات مخصوص که به صورت خاصی دودی می شود، ترشی تره بار، سالاد و خینگالی که غذای اصیل ارمنستان است، بود.
غذا ها فوق العاده لذیذ و به ذائقه ما ایرانی ها خیلی نزدیک بود. هزینه رستوران هم نسبت به اینکه جای لوکسی بود و ما 6 نفر بودیم و کلی سفارش داشتیم خیلی خوب بود.4.000 درام کل صورتحساب رستوران شد که تقریبا میشه 430.000 تومان. یعنی نفری 70.000 تومن تقریبا.
بعد از رستوران برای خرید سوغاتی به شکلات فروشی grand candy رفتیم که یکی از برندهای مطرح شکلات سازی ارمنستان بود. طعم بیشتر شکلات ها تلخ بود و برای کسایی که شکلات تلخ دوست ندارن زیاد متنوع نبود.
روز هفتم...9 فروردین
امروز روز آخر ما در ارمنستان بود و برای ظهر بلیط اتوبوس داشتیم.مسیر برگشت خیلی راحت تر از زمان رفتن گذشت.با اینکه از ایروان تا کرج تمام مسیر بارانی بود ولی 2 ساعت کمتر و 24 ساعت تو راه بودیم.
در طول این چند روز ما قصد رفتن به دریاچه سوان را هم داشتیم که گفتند به خاطر سردی هوا فصل مناسبی برای رفتن به آنجا نیست. در کل سفر به ارمنستان تجربه خوبی بود که به یک بار امتحان کردنش می ارزد.اگر قصد سفر به این کشور را دارید حتما سفر هوایی رو انتخاب کنید و اگر برنامه ریزی خوب و فشرده ای داشته باشید 4 روز اقامت در این کشور کافیست.
امیدوارم این سفرنامه به شما برای سفر به این کشور کمک کرده باشد و از خواندنش لذت برده باشید.